بررسی انتقادی نجوم ابن سینا در حوزه نظری و نیز کوشش های عملی و رصدی و لو اندک وی در حیطه اخترشناسی بر عهده این مقاله است؛ در جنبه نخست، الگوی حرکات اولیه و ثانوی افلاک قرار دارد که در دانشنامه علأیی و النّجاة مطرح شده است. وی در این الگو نحوه ارتباط بین محرک اول با فلک الاعلی و افلاک کوچکتر سیارات را به صورت هندسی و با تاکید بر آموزه ارسطویی پیکربندی حرکات افلاک سیارات (یعنی فقط کاربرد حرکات مستدیر یکنواخت) تببین می کند. در جنبه رصدی نجوم وی، به تنها کمیت رصدی او، یعنی مقداری که ابن سینا برای میل کلی یافته بود (30; 33; 23)، اشاره می شود که در کنار سایر مقادیری که پیشینیان یونانی و اسلامی وی یافته بودند، وی را به تغییر مقدار میل کلی معتقد کرده بود. جنبه دیگر کارش که ترکیب دو جنبه نخست است، در الگوی خورشیدی وی (در نجوم شفا) هویدا می شود، جایی که او تلاش دارد با ترکیب پنج فلک الگویی «نظری» (و ارسطویی) برای حرکت خورشید ارایه کند تا این الگو بتواند شواهد «رصدی» تغییر میل کلی را نیز «توجیه» نماید.