چکیده

یکی از نقشهای دهگانه مدیران را نقش مذاکره کننده (negotiator)می دانند.مذاکره را می توان راهی برای به دست آوردن آنچه فرد می خواهد در قراگرد تصمیم گیری بهدست اورد رانست(fisher&ury).نمونه های متداول آن مذاکره میان مدیریت وکارکنان بر سرحقوق و دستمزد ساعات کار وشرایط کاری و مذکاره میان متخصصان زنجیره تامین و واسطه ها بر سر قیمت زمان بندی تحویل وشرایط اعتبار است. تیمهای خود گردانی که کارکردهای آنها با هم تداخل دارند نیز نیازمند عقد قراردادهای مورد توافق دو طرف از راه مذاکره اند.امروزه که در محیط های کاری به افراد بیشتری فرصت مشارکت در زمان دیگر روشن شده است. هر چه افراد بیشتری در تصمیم گیریها مشارکت داشته باشند احتمال عدم توافقها نیز بیشتر خواهد شد واز آنجا کهاداره مشارکتی سازمانها به گونه روز افزونی افزایش می یاد آشنایی مدیر با مفاهیم و فراگردهای اساسی مذاکره برای برخورد یااین گونه امور روزانه اهمیت زیادی یافته است.

تبلیغات