به سوی جامعه اطلاعاتی
چکیده
متن
توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در لهستان
بررسی وضعیت کشور لهستان در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات از یک جنبه اهمیت ویژهای دارد و آن اینکه لهستان پس از فروپاشی بلوک شرق در اواخر دهه 1980 و ورود به بازار اقتصاد آزاد، رویکردهای اقتصادی و اجتماعیش را با تاکید بر محوریت فناوری اطلاعات و ارتباطات تعیین کرد. برای اقتصاد بسته این کشور که در حال گذار به سمت جهانی شدن بود، فناوری مزبور از جذابیت بالایی برخوردار بود.
موقعیت راهبردی لهستان بهعنوان پل بین اروپای شرقی و غربی باعث ایجاد فرصتهای مناسبی برای این کشور در قلب اروپا شده است. این کشور از وسعت و جمعیت مناسبی در منطقه مزبور برخوردار است. وجود حدود 20 میلیون نیروی کار در این کشور را میتوان از فرصتهای مناسب موجود برای این کشور در راستای توسعه اقتصادی و اجتماعی ارزیابی کرد. در دهه 1990 لهستان برای تسریع در ایجاد تغییرات ریشهای در اقتصادش و همچنین، تغییر و بهبود فرایندها بهمنظور پیوستن به اتحادیه اروپا تلاش ویژهای را در زمینه توسعه و به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات آغاز کرد. در مارس سال 2000 نیز این کشور از برنامه عملیاتی اتحادیه اروپا در این زمینه پشتیبانی کرد.
همچون بسیاری از کشورها، لهستان نیز نهادهایی را برای توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در ابعاد مختلف مد نظر قرار داد. در این میان، کمیته دولتی پژوهش علمی (KBN) ماموریت ویژهای یافت و سازمان توسعه صنعتی لهستان (IDA) نیز بر تحول در صنایع سنگین موجود بهویژه با تاکید بر فناوری اطلاعات و ارتباطات متمرکز شد. از جمله این صنایع که بهطور سنتی از مزیتهای رقابتی این کشور در گذشته بهشمار میآمده، میتوان به ماشینسازی، آهن و فولاد، معادن زغال سنگ، کشتیسازی، صنایع غذایی و نساجی اشاره کرد.
در شمارههای قبل به توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایرلند پرداخته شد که میتوان از جنبههای مختلف بین این دو کشور مشابهتهایی را ملاحظه کرد. هر دو کشور در زمینه سرعت توسعه فناوری مزبور در سطح اول اتحادیه اروپا و دیگر کشورهای پیشروی دنیا قرار دارند. لهستان از نیروی کار آموزشدیده فراوان و سطح بالایی برخوردار است و در زمینه دانش فنی چه در سطوح فنی و چه در سطوح سازمانی بهدلیل در پیش گرفتن سیاست درهای باز اقتصادی و توسعه فعالیتهای شرکتهای چندملیتی توانایی زیادی دارد.
بررسیها نشان میدهد که لهستان بهجای جذب فناوری نوین اطلاعاتی و ارتباطی بر تحول بر صنایع موجود از این طریق متمرکز شده است. زیرساختهای مخابراتی این کشور هنوز مراحل تکاملی خود را طی میکنند، ولی با این حال رشد بازار سالانه این کشور بسیار بالاست.
خصوصیسازی در کشور لهستان هنوز ادامه دارد، ولی تا جایگاه مطلوب فاصله زیادی دارد. هزینههای مربوط مخابرات و بخش ارتباطات هنوز بالاست و نرخ مالیات نیز تا حد زیادی سرسامآور است. بهنظر میرسد این عوامل بازدارندگی زیادی در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در این کشور ایجاد کرده است و مخاطرات فعالیت در این عرصه را برای سازمانها و عموم مردم بالا برده است. از اینرو، فعالیتهای مزبور بهصورتی محتاطانه و با توجه به حمایتها و تضمینهای مختلف بهویژه در بخشهای دولتی پیش میرود.
آموزش تشخیص پزشکی از طریق فناوری اطلاعات
تشخیص آزمایشگاهی انواع گوناگون و مراحل پیشرفت بیماری مالاریا در کنترل موثر آن نقش موثری دارد. بخش آزمایشگاهی بیمارستان پرث استرالیا برای کمک به یادگیری فرایند کار یاد شده توسط تکنسین های کمتجربه و کسانی که به این بیماری میپردازند، سامانهای را طراحی و راهاندازی کرده است. در این سامانه از روشهای مرسوم یادگیری الکترونیک برای تشریح ویژگیهای بیماری و رفتار آن استفاده شده است. از ویژگیهای نوآورانه سامانه یاد شده، خودارزیابی مهارت تشخیص کارورز از طریق فیلم های خون است. بر این اساس، اشتباهات فرد به وی گوشزد میشود و با ارایه تصادفی انواع حالات بیماری و ویژگیهای آن در قالب اسلاید، مهارتهای فرد را ارتقا میبخشد.
فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی نیروی انسانی
فناوری اطلاعات و ارتباطات تحت شرایط ویژهای قادر به افزایش تواناییهای انسانی و اجتماعی افراد و به ویژه طبقات محروم است و قادر به توانمندسازی فردی و گروهی است. در فرایند توانمندسازی این تصور و رویکرد وجود دارد که فناوری مزبور قادر به ایجاد درک فراگیر افراد از زندگی خویش است. همچون سواد، قابلیتهای اطلاعاتی جدید عاملی تاثیرگذار در تحولات فردی و گروهی است و توانایی آنان را برای نقشآفرینی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در عرصه زندگی اجتماعی ایجاد میکند.
امروزه، باید این پرسش را در کاهش فقر و محرومیتهای اجتماعی مطرح کرد که چگونه میتوان از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای رفع نیازهای اساسی فقرا و محرومان استفاده کرد. این امر مستلزم تمرکز مداخلات مربوط بر چالشهای موجود همچون معضلات بهداشتی، بیماری، بیکاری و تبعیضات جنسی است. بررسیها نشان داده است که در پرداختن به مشکلات و معضلات فقیران باید بر موضوعها و جنبههای ویژهای تاکید کرد و نمیتوان بهیکباره بر تغییر زیربنایی روابط و مناسبات حاکم بر اجتماع متمرکز شد. بهعنوان مثال، فناوری اطلاعات و ارتباطات ابزار مناسبی برای دسترسی کشاورزان مناطق روستایی و محروم به اطلاعات مربوط به قیمت محصولات بهشمار میرود، ولی نمیتوان با استفاده از آن، نابرابری ساختاری بازارهای کوچک روستایی و مجموعههای کشت و صنعت بزرگ را رفع کرد.
بررسیها نشان داده است که ارتباط مستقیمی بین استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاهش فقر وجود ندارد. این رابطه بسیار پیچیده و بهصورت ماهوی غیر مستقیم است. تاثیرگذاری بر نحوه زندگی فقیران بستگی به فرایندهای پویا و تکراری در یک حیطه محلی، فرهنگی و سیاسی و اجتماعی دارد.
مهمترین تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر زندگی فقیران را میتوان در افزایش اعتماد بهنفس آنان و توانمندسازی روانی آنان جست جو کرد. این امر از طریق ایجاد حس موفقیت و غرور صورت میگیرد. نحوه طراحی برنامههای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات اهمیت زیادی دارد و فقط نباید بر سطح فناوری و قابلیتهای سختافزارها و نرمافزارها تاکید ورزید. با وجود پتانسیل های بالای فناوری اطلاعات و ارتباطات، همچون هر برنامهریزی دیگر، برنامهریزی در این حوزه نیز مستلزم شناسایی نیازها، تعیین اهداف و تمرکز و اولویتبندی منابع در این راستاست.
ادغام فناوری نوین اطلاعاتی با فناوریهای رسانهای قدیمی تر همچون چاپ، روزنامه و رادیو نیز از راهحلهای موثری است که امروزه دنبال میشود. امروزه میتوان یک روزنامه یا برنامه رادیویی را بهمحض تولید در اختیار همگان در سراسر جهان گذاشت.
علاوه بر نیازها باید به میزان دسترسی به اطلاعات و تمایل به تسهیم یا بهرهگیری اطلاعات توسط افراد مختلف شبکه توجه شود. همچنین، سازکارهای موجود تسهیم اطلاعات و ایجاد مانع توسط آنان اهمیت زیادی دارد. در یک پژوهش مشخص شد که با توجه به نفوذ اطلاعاتی کلیسا بر مردم و برخورداری از نقش ارشادی نامحدود بهویژه در روستاها، بزرگان کلیسا تمایل چندانی به روی آوردن مردم به اینترنت ندارند. از طرف دیگر باید شرایطی فراهم شود که افراد از تعامل خود با دیگران از طریق نظامهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی اطمینان حاصل کنند و نسبت به آنان و اطلاعات مربوط احساس بیگانگی نکنند.
بهطور کلی میتوان چنین نتیجه گرفت که برنامههای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات باید به تقویت نظامهای اطلاعاتی سنتی بپردازد و با تکیه بر دانش بومی موجود به توسعه آن کمک کند. تحلیل و تحول اساسی ساختارهای موجود راهحل مناسبی بهنظر نمیآید.
در هر صورت میتوان از فناوری اطلاعات و ارتباطات بهعنوان ابزار مناسبی برای توسعه نیروی انسانی و توانمندسازی آن سود جست. در توسعه نیروی انسانی و توانمندی افراد باید به توسعه اجتماعی، مشارکت سیاسی، هویت فرهنگی، تقویت سازمانهای کسب و کار و توسعه اقتصادی توجه شود. هر یک از این موضوعها مستلزم پیگیری برنامههایی است که فناوری اطلاعات میتواند نقش تسهیلکننده را ایفا کند.