یونایتدوی
چکیده
متن
یونایتد وی (UNITED WAY) بزرگترین تشکیلات خیریه در ایالات متحده یکصدمین سال خود را در 1987 جشن گرفت. این تشکیلات از بطن صندوقهای عمومی به وجود آمد.
در سال 1992 اصل صداقت و یکپارچگی که یونایتد وی برای خود ساخته و پرداخته بود، به مخاطره افتاد. گزارشگر واشنگتن پست ولخرجیها و یا سایر اقدامات سوء رییس آن یعنی «ویلیام آرامونی» را افشا کرد. چیزی که در این بین برای افکار عمومی خیلی جالب بود میزان حقوق آرامونی و سبک زندگی او بود که با سمت او به عنوان رییس تشکیلات خیریهای که متکی به اعانه و صدقات مردم بود، تناسب نداشت.
بخش بزرگی از موفقیتهای «یونایتد وی» در تبدیل شدن به یک مؤسسه اعانه معروف و قابل احترام در ایالات متحده به 22 سال تلاش «ویلیام آرامونی» برمیگردد. او موقعی که ریاست سازمان را پذیرفت، «یونایتد وی» تحت یک نام عمل نمیکرد ولی او شبکهای بزرگ از آژانسهای اعانه تحت یک نام و یک آرم مخصوص یعنی «دو دست دراز شده» را به وجود آورد. متأسفانه در سال 1992 افشا شدن زندگی تجملاتی و اعمال خلاف «آرامونی» به برکناری او و افتادن «یونایتد وی» به منجلاب مشکلات منجر گردید.
دوران ویلیام آرامونی
در دوران مدیریت «آرامونی» ، میزان اعانات دریافتی یونایتد وی از 787 میلیون دلار به 3 میلیارد دلار در سال 1990 رسید. «آرامونی» تعداد کارکنان اداره مرکزی را به 275 نفر و میزان بودجه آن را از 3 میلیون دلار به 29 میلیون دلار در سال 1991 رساند که از این مبلغ، 24 میلیون دلار از سهم «یونایتد وی» و بقیه هزینههای سرمایهگذاری، مشاوره و یا خدمات مردمی بود.
«آرامونی» به راحتی به یک فرد صاحب نفوذ در جامعه تبدیل شد. اعضای هیئت مدیره سازمان او را، مقامات حکومتی و یا رؤسای شرکتهای بزرگ تشکیل میدادند. «جان اکرز» رییس کمپانی IBM ریاست هیئت مدیره را به عهده داشت، در بین سایر اعضاء، «ادوارد برنان» رییسکمپانی سریز، «جیمز رابینسون سوم»، رییس آمریکن اکسپرس و «پاول تادگییابو»، کمیسیونر لیگ فوتبال ملی حضور داشتند.
از 37 عضو فقط 3 نفر از سازمانهای غیرانتفاعی عضو بودند. حضور چنین افراد معروف در هیئت مدیره، وجهه و اعتبار خاصی به تشکیلات «یونایتد وی» در ایالات متحده بخشیده بود. «آرامونی» گرانترین مدیر اجرایی در شاخه اعانات بود. در سال 1992 میزان حقوق او 463 هزار دلار یعنی دو برابر حقوق عالی رتبهترین مدیر اجرایی در شاخه صنعت بود. هیئت مدیره مدام از «آرامونی» تجلیل و حمایت خود را از او اعلام می کرد و به طور مرتب سالانه 6 درصد به او افزایش حقوق می داد.
افشاگری
روزنامه واشنگتن پست در سال 1991 درباره مدیریت «آرامونی» تحقیق کرد و پیرامون حقوق گزاف، مسافرتها، رفیقبازی و ارتباط مشکوک با پنج عنصر شرکت دست به افشاگری زد. در فوریه 1992 اطلاعات زیر به عنوان صورت حساب هزینههای «آرامونی» افشا گردید:
- آرامونی هزینه اتومبیل لیموزین خود در 5 سال گذشته به مبلغ 92 هزار و 265 دلار را به حساب شرکت گذاشته است؛
- او هزینه هواپیمای کنکورد خود به مبلغ 40 هزار و 762 دلار را به حساب شرکت منظور کرده بود؛
- او هزینه بلیت درجه یک هواپیمایی بینالمللی به مبلغ 72 هزار دلار برای خود، زن و سایرین را به حساب شرکت گذاشته بود؛
- او هزاران صورت حساب سفر شخصی خود، هدیه، تفریح و سرگرمی را به حساب شرکت منظور کرده بود؛
- او در فاصله 1988 تا 1991 تعداد 29 بار به لاسوگاس سفر کرده بود؛
- او هزینه 49 بار مسافرت به فلوریدا جهت دیدار دختر خود و یک زن که با او رابطه داشت، به حساب شرکت منظور کرده بود؛
- او دو میلیون دلار وام به کارخانه متعلق به رییس امور مالی خود داده بود؛
- او انتقال پول به پارهای از سازمانهای پوشالی را تصویب کرده بود که توسط اعضای خانواده و یا دوستان او اداره میشدند؛
- او دهها هزار دلار طی قراردادهای مشاورهای به دوستان خود بخشیده بود.
شرکت «یونایتد وی» استخدام اعضای خانوادگی در درون سازمان را ممنوع کرده بود اما «آرانومی» این اصل بدیهی را با استخدام افراد و دوستان خود از طریق قراردادهای مشاوره و یا شرکتهای پوشالی نادیده گرفت. او صدها هزار دلار به عنوان هزینه مشاوره با جعل سند و یا بدون سند پرداخت کرد.
نتایج افشاگری
زمانی که اطلاعات مربوط به حقوق و هزینه «آرامونی» فاش شد، عکسالعملها بسیار شدید بود. «استانلی گالت» رییس کمپانی لاستیک گودیر گفت ((هیئت مدیره کجا بود؟ حسابرسان خارجی کجایند؟)) یکی دیگر از مدیران ارشد گفت «من فکر میکنم وقاحت دارد کسی که چنین حقوق گزاف میگیرد از کسانی که 10 هزار دلار درآمد دارند، 5 درصد حقوقشان را کسر کند.»
در 28 فوریه تحت فشار بخشهای عظیمی از جامعه، «آرامونی» مجبور به استعفا گردید و در اوت 1992 هیئت مدیره «ایلیان چائو» (Eliane Chao) رییس تشکیلات صلح را به جای ایشان منصوب کرد.
خانم ایلیان چائو
داستان «ایلیان چائو» به عنوان کسی که فقط 39 سال دارد مصداق تلاش بزرگ است. او 8 ساله و بزرگترین دختر خانواده شش دختره از تایوان به کالیفرنیا آمد. در آن هنگام یک کلمه انگلیسی بلد نبود. ایلیان در سال 1975 در رشته اقتصاد فارغالتحصیل شد و سپس وارد دانشگاه هاروارد گردید. او بعد از اتمام دانشگاه به استخدام کاخ سفید درآمد و پس از انجام وظیفه در سمتهای مختلف، معاون وزارت راه و قبل از پذیرفتن ریاست «یونایتد وی» به سمت مدیر کل تشکیلات صلح منصوب گردید.
حقوق او 195 هزار دلار یعنی کمتر از نصف حقوق «آرامونی» بود. او بودجه و تعداد کارکنان را محدود کرد. پرواز با هواپیماهای کنکورد و استفاده از ماشین لیموزین را حذف و تعداد افراد هیئت مدیره را زیاد کرد تا امکان شرکت مقامات زیادی فراهم شود. کمیتهای برای بررسی وضعیت مالی تشکیل داد.
تحلیل
اصلیترین عامل بروز مشکلات «یونایتد وی» امریکا فقدان مسئولیت و پاسخگویی در مقابل انجام هزینهها بود. فقدان ساز و کار کنترل در هر سازمان و نبودن فردی جهت تصویب و یا عدم تصویب، اقدامات خودسرانه و قابل تردید را تشدید میکند و مدیران نظیر آرامونی را وسوسه انجام کارهائی میکند که به شوک بزرگ و انتقاد گسترده منجر گردید. هرگاه کنترل و گزارشهای مالی ضعیف بوده و سیستمهای نظارت جهت ایجاد موازنه وجود نداشته باشد. دو نتیجه بارز به وجود میآید، اولین و یا بدترین مورد، گرایش به دزدیهای کارمندی است که بر اثر آن هر فرد برای منافع شخصی از وضعیت، سوء استفاده میکند. باید دانست که فقدان پاسخگویی سبب میشود که حتی پاکترین افراد برای سوء استفاده از شرایط موجود وسوسه شوند.
دوم اینکه فقدان کنترلهای لازم سبب بروز خود بزرگبینی و گرایش به اقدامهای خارج از سیستم میشود. به نظر میرسد «آرامونی» در این وضعیت قرار گرفت و دچار جاهطلبی، پارتیبازی و سایر فعالیتهای مغایر منافع سازمان گردید.
«یونایتد وی» آمریکا در تئوری، دارای نظارت بود زیرا همانند سایر شرکتها دارای هیئت مدیره بود ولی این هیئت مدیره جنبه تشریفاتی داشت و کنترلهای لازم را در زمان صدرات «آرامونی» اعمال نکرد. هیئت مدیره اکثر سازمانهای پیشاهنگی دختران نیز یا کنترل نداشتند و یا حداقل کنترل اعمال میکردند. به طور یقین قصور هیئت مدیره برای انجام مسئولیتهای خود در یک سازمان غیرانتفاعی عجیب نیست و هیئت مدیره در این گونه سازمانها معمولاً سکوی ارتقای مدیران محسوب میشود، گرچه امروزه این وضعیت نیز در حال تغییر است.
چه میتوان یاد گرفت؟
از بزرگبینی پرهیز کنید. هرگونه برخورد برتریجویانه نسبت به زیردست و یا افراد دیگر عامل و بانی فاجعه در سطح سازمان و جامعه است. این برخوردها به دیکتاتوری و عدم تحمل افکار مخالف و بروز این ذهنیتها که «ما مجبور به پاسخگو بودن به هیچ کس نیستیم» نظیر «ویلیام آرامونی» منجر میشود. فقدان کنترلهای واقعی به نتایج شوم برای افراد منجر خواهد شد. ما برای جلوگیری از گرفتار شدن در تله خود بزرگبینی و اتخاذ تصمیمات نامطلوب نیاز به نظارتهای دورهای دیگر مقامات داریم.
نظارت و کنترل در سازمانهای غیرانتفاعی و یا نهادهای دولتی مهمتر از نهادهای انتفاعی است. نهادهای غیرانتفاعی و یا دولتی اکثراً فاقد چنین معیار و کنترل بوده و برای تعیین اثربخشی آنها شاخصهای اندازهگیری وجود ندارد. در نتیجه سازمانهای غیرانتفاعی باید تحت نظارتهای مؤثر واقع شوند در غیر این صورت زمینههای ارتکاب خلاف فراهم میشود.
معمولاً سازمانهای غیرانتفاعی از رقابت که باعث افزایش راندمان کاری میشود، مصون هستند و به علت فقدان هدف و یا کنترلهای مؤثر، به سهولت از حیطه کنترل خارج شده و کمتر از سازمانهای انتفاعی در مسیرهای منطقی قرار میگیرند. خوشبختانه انتشار گزارشهای تحقیقی به وضع پارهای قوانین برای اعمال کنترلهای ضروری در این گونه سازمانها منجر شده است.
سازمانهای غیرانتفاعی به طور خاص در مقابل رسانهها آسیبپذیر هستند. بخش اعظم درآمد سازمانهای غیرانتفاعی از محل اعانات مردمی تأمین میشود که در مقابل پرداختهای خود چیز ملموسی را دریافت نمیدارند. بنابراین، انتشار هرگونه خبر از سوء استفاده و یا اتلاف اعانات سبب خشکیدن منبع اصلی درآمد شده و مردم را از کمکرسانی به سازمان رویگردان میکند. البته نهادهای دولتی نیز به خاطر ارتکاب خلاف در برابر افکار عمومی در مخاطره هستند و دستاندرکاران آنها را میتوان به لحاظ اعتراضات، توبیخ، استیضاح و یا برکنار کرد.