دادگاههای اختصاصی در محیط وزارت دادگستری
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
عارضه طاقتفرسا و ممتدی که از اواسط مردادماه سال جاری بآن مبتلا شدم و دنباله(یا عوارض و آثار)آن هنوز باقی و مزاحم است سبب شد که از نوشتن قسمت های اخیر سلسله مقالات خود(تحت عنوان.لزوم وحدت و تمرکز سازمان قضائی و قوانین آن)باز بمانم و همین حادثه نیز بضمیمه علل دیگر(که از آن جمله است مسافرت آقایان سرشار و ملکی که کمک قلمی مستمر نسبت به این مجله داشتند بنمایندگی کانون بخارج مملکت)باعث گردید که این مجله در دو نوبت دو ماهه و در نوبت سوم(که این شماره است)سه ماهه منتشر گردد.
هر چند این حادثه و عقبات منتجه آن طبیعی و قهری بود ولی در هر حال غیر مرتب شدن انتشار نوبتی مجله موجب تاسف و انفعال است و لذا از خوانندگان محترم در این باب معذرت میخواهم:
از دانشمند ارجمند آقای ارسلان خلعتبری همکار عزیز خود نیز سپاسگذارم که از شروع دوره کسالت من تا بحال بطور فوقالعاده بیمنت و باروئی گشاده که ناشی از اخلاق کریمه ایشان است قسمتی از اوقات ذیقیمت خود را صرف حسن تنظیم و جریان امور این مجله نمودهاند-در حالتی که علاوه بر کارهای شخصی و شغلی باقتضای لزوم ایفاء وظائف سنگین نیابت ریاست هیئت مدیره اداره امور کانون هم بر عهده ایشان است و باین ترتیب وقت عادی زائدی تقریبا نداشتهاند.
این توضیح نیز در مقدمه لازم است که چون مبدء سال دوم انتشار این مجله بهمن ماه 1328 بوده است طبیعتا در بهمن ماه 1329 سال سوم آن آغاز میگردد و دو شماره 21 و 22 متعلق بآن خواهد بود و آرزومند است که در این سال تأییدات الهی توأم با حسن استقبال همکاران محترم و نویسندگان عالیقدر شامل حال گردیده و در نتیجه بانجام خدمات بهتر و مفیدتری نائل گردیم.
اینک دنباله مقالات:
بدیهی است قواء مقننه و قضائیه و اجرائیه که جمعا دولت یا هیئت مدیره مملکت را تشکیل میدهند وقتی میتوانند ضامن بقاء استقلال و ترقی و سعادت کشور خود باشند که بدستور اصول و مقررات قوانین اساسی جدا و منفک از همدیگر وظائف مخصوصه خود را انجام نمایند و از جنبه لزوم اجرای عدالت و تحکیم امنیت قضائی دستگاه دادگستری اهمیتی بالاختصاص دارد چنانکه متمم قانون اساسی از نظر کمال اهمیت این قوه اقتدار محاکمات را فصلی مخصوص مقرر داشته است و بهمین نظر بود که در گذشته گفتیم.تشکیل دادگاههای اختصاصی در سایر وزارتخانها و خارج از محیط قضائی وزارت دادگستری تجاوز و اهانتی صریح به این یگانه مرجع رسمی تظلمات عمومی و موجب تضعیف آن است و تا آنجا که وقت و امکان اجازه میداد راه جبران هر منظور مشروعی را که محرک تشکیل و وجود آن سازمانهای غیر قانونی و لازم الانحلال مزبور بود نمودیم:
ولی حال میخواهیم بهبینیم که اگر چنین دادگاههای اختصاصی وجود خارجی نمیداشت.یا اگر وزارت دادگستری متوجه این اهانت و معایب آن شده از مجاری قانونی آن سازمانها و قوانین خاصه آنرا لغو و امور تفکیک شده را بمحاکم عمومی (که مرجع حقیقی و اصولی آن است)عودت میداد.در چنین صورت آیا میتوان گفت که قوه قضائیه حاضره ما با قوانین مختلف الاصول و متفرقی که در دست اوست برای استقرار امنیت قضائی در تمام کشور و تحکیم مبانی آن کافی است یا خیر؟
اگر بخواهیم منصف باشیم و حقیقتگوئی نمائیم با کمال تاسف باید بگوئیم که جواب این سئوال منفی است.
زیرا از بدو مشروطیت تا بحال وزرای دادگستری ما در هر دوری از ادوار که بوده است بجای آنکه هم خود را صرف توسعه و تکمیل تشکیلات و قوانین این قوه نمایند بسامحه برگذار و در تضعیف آن کوشیده و نسبت بآن همان رویهای را داشتهاند که وزارتخانهای دیگر تعقیب مینمودهاند و هر کدام بنوبه خود برای هر کاری که بمورد یا بغیر مورد منظور و مورد توجه مقامات و اشخاص ذینفوذ بود دادگاهی اختصاصی ترتیب داده و در طرز تشکیل و رسیدگی هر یک از آنها اصولی ابتکاری بکار بردهاند.
بطوریکه وجها من الوجوه قابل تطبیق بر اصول و مقررات قوانین اساسی ما نیست که سهل است با اصول قضائی و مسلم دنیای متمدن نیز مخالف میباشد از قبیل تشکیل عریض و طویل دیوان جزای عمال دولت(یا دیوان کیفر کارمندان آن)هیئتهای تعدیل مال الاجاره(یا اجاره بهاء)و هیئتهای رسیدگی بدعاوی اشخاص بر املاک واگذاری که در شمارههای بعد بشرح هر یک آن خواهیم پرداخت و طریق اصلاح آنرا نیز جامع الاطراف خواهیم نگاشت.
هر چند این حادثه و عقبات منتجه آن طبیعی و قهری بود ولی در هر حال غیر مرتب شدن انتشار نوبتی مجله موجب تاسف و انفعال است و لذا از خوانندگان محترم در این باب معذرت میخواهم:
از دانشمند ارجمند آقای ارسلان خلعتبری همکار عزیز خود نیز سپاسگذارم که از شروع دوره کسالت من تا بحال بطور فوقالعاده بیمنت و باروئی گشاده که ناشی از اخلاق کریمه ایشان است قسمتی از اوقات ذیقیمت خود را صرف حسن تنظیم و جریان امور این مجله نمودهاند-در حالتی که علاوه بر کارهای شخصی و شغلی باقتضای لزوم ایفاء وظائف سنگین نیابت ریاست هیئت مدیره اداره امور کانون هم بر عهده ایشان است و باین ترتیب وقت عادی زائدی تقریبا نداشتهاند.
این توضیح نیز در مقدمه لازم است که چون مبدء سال دوم انتشار این مجله بهمن ماه 1328 بوده است طبیعتا در بهمن ماه 1329 سال سوم آن آغاز میگردد و دو شماره 21 و 22 متعلق بآن خواهد بود و آرزومند است که در این سال تأییدات الهی توأم با حسن استقبال همکاران محترم و نویسندگان عالیقدر شامل حال گردیده و در نتیجه بانجام خدمات بهتر و مفیدتری نائل گردیم.
اینک دنباله مقالات:
بدیهی است قواء مقننه و قضائیه و اجرائیه که جمعا دولت یا هیئت مدیره مملکت را تشکیل میدهند وقتی میتوانند ضامن بقاء استقلال و ترقی و سعادت کشور خود باشند که بدستور اصول و مقررات قوانین اساسی جدا و منفک از همدیگر وظائف مخصوصه خود را انجام نمایند و از جنبه لزوم اجرای عدالت و تحکیم امنیت قضائی دستگاه دادگستری اهمیتی بالاختصاص دارد چنانکه متمم قانون اساسی از نظر کمال اهمیت این قوه اقتدار محاکمات را فصلی مخصوص مقرر داشته است و بهمین نظر بود که در گذشته گفتیم.تشکیل دادگاههای اختصاصی در سایر وزارتخانها و خارج از محیط قضائی وزارت دادگستری تجاوز و اهانتی صریح به این یگانه مرجع رسمی تظلمات عمومی و موجب تضعیف آن است و تا آنجا که وقت و امکان اجازه میداد راه جبران هر منظور مشروعی را که محرک تشکیل و وجود آن سازمانهای غیر قانونی و لازم الانحلال مزبور بود نمودیم:
ولی حال میخواهیم بهبینیم که اگر چنین دادگاههای اختصاصی وجود خارجی نمیداشت.یا اگر وزارت دادگستری متوجه این اهانت و معایب آن شده از مجاری قانونی آن سازمانها و قوانین خاصه آنرا لغو و امور تفکیک شده را بمحاکم عمومی (که مرجع حقیقی و اصولی آن است)عودت میداد.در چنین صورت آیا میتوان گفت که قوه قضائیه حاضره ما با قوانین مختلف الاصول و متفرقی که در دست اوست برای استقرار امنیت قضائی در تمام کشور و تحکیم مبانی آن کافی است یا خیر؟
اگر بخواهیم منصف باشیم و حقیقتگوئی نمائیم با کمال تاسف باید بگوئیم که جواب این سئوال منفی است.
زیرا از بدو مشروطیت تا بحال وزرای دادگستری ما در هر دوری از ادوار که بوده است بجای آنکه هم خود را صرف توسعه و تکمیل تشکیلات و قوانین این قوه نمایند بسامحه برگذار و در تضعیف آن کوشیده و نسبت بآن همان رویهای را داشتهاند که وزارتخانهای دیگر تعقیب مینمودهاند و هر کدام بنوبه خود برای هر کاری که بمورد یا بغیر مورد منظور و مورد توجه مقامات و اشخاص ذینفوذ بود دادگاهی اختصاصی ترتیب داده و در طرز تشکیل و رسیدگی هر یک از آنها اصولی ابتکاری بکار بردهاند.
بطوریکه وجها من الوجوه قابل تطبیق بر اصول و مقررات قوانین اساسی ما نیست که سهل است با اصول قضائی و مسلم دنیای متمدن نیز مخالف میباشد از قبیل تشکیل عریض و طویل دیوان جزای عمال دولت(یا دیوان کیفر کارمندان آن)هیئتهای تعدیل مال الاجاره(یا اجاره بهاء)و هیئتهای رسیدگی بدعاوی اشخاص بر املاک واگذاری که در شمارههای بعد بشرح هر یک آن خواهیم پرداخت و طریق اصلاح آنرا نیز جامع الاطراف خواهیم نگاشت.