چکیده

رشد مقوله اخلاق و تاثیر آن بر نظامهای تصمیم گیری در سازمانها از اهمیت فزاینده ای برخوردار است. شناخت الگوها و مکاتب اخلاقی و سپس اجرایی نمودن آن در فضای عملیاتی کمک می کند که جامعه جهانی به سوی تصمیم گیری اخلاقی پیش رود. وارد کردن مولفه اخلاق در مساله تصمیم گیری با کاستیهایی همانند فقدان دستگاه مناسب به منظور قیاس میان تابع مطلوبیت گزاره های اخلاقی با سایر مطلوبیتهای محسوس همانند سود و یا درآمد، فقدان راهکار مناسب در شرایط تعارض بین گزاره های اخلاقی با منافع و اهداف سازمان و همچنین عدم شفافیت جایگاه متغیرهای اخلاقی در نظام تصمیم گیری رو به روست. این کاستیها باعث آن شده است که فضای مباحث اخلاقی بیشتر سمت و سوی نظری و انتزاعی به خود بگیرد و کمتر در فضای عملیاتی سازمان، امکان اجرایی کردن آن به وجود آید.یکی از حوزه های تصمیم گیری در سازمانها، تصمیم گیری در حوزه علوم و فناوری است؛ حوزه ای که در حد خود گسترده است و از تصمیم گیری برای خرید و انتقال فناوری صنعتی و تخصیص بهینه منابع مختلف تحقیق و توسعه در یک سازمان تا به کار بستن شیوه های درمانی برای بیماران یک بیمارستان را در بر می گیرد.این مقاله ضمن معرفی دستگاه اخلاقی راس به عنوان یک مکتب سازوار در حوزه اخلاق تلاش می کند که در ابتدا امکان بهره مندی از گزاره های اخلاقی را در نمونه های رایج تصمیم گیری چند معیاره پدید آورد و در نتیجه فضای بهره گیری از آنها را در تصمیم گیری های سازمانی فراهم سازد. در ادامه تلاش شده تا با ارایه مفهوم ارزش مورد انتظار اخلاقی، مجموعه کنشهای انسانی در حوزه تصمیم گیری در قالب گردآوری ارزشهای مورد انتظار ناشی از اجرای وظایف هفتگانه راس و مشتقات آن متجلی شود و سایر اهداف همانند افزایش سود، درآمد و یا کاهش ضرر در قالب یک وظیفه اخلاقی بازخوانی شود. در این صورت، علاوه بر پیش بینی و تبیین رفتار تصمیم گیران، امکان ارایه نمونه های اجرایی برای تصمیم گیری بر مبنای ارزش مورد انتظار اخلاقی فراهم می شود.

تبلیغات