چکیده

هر پزشک با تجربه و کاردان برای توفیق در طبابت خود همواره به خاطر دارد که در میان سامانه ای پیچیده و متعامل از عوامل هماره متغیری از جمله خرده فرهنگ های بیماران، نگرشها و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی آنان و نیز شرایط ویژه بیماری و حتی در مواردی الزام به تداخلات پزشکی به ظاهر متناقض قرار دارد و درک صحیح روابط متقابل این عوامل از جمله پیش شرط های ظهور هنجارهای رفتاری مناسب و به مطلوبت رسیدن رابطه میان پزشک و بیمار است.از این رو ترسیم چارچوبی ظریف و کاملا متناسب با دغدغه های اخلاقی هر گروه از خرده فرهنگ ها و کشف بهترین الگوی تعامل و تعریف هنجارهای رفتاری با تک تک بیماران عنصر اصلی و محوری فرایندهای مرتبط با رفتارهای پزشکی است که به برقراری تعادل مناسب در وزن دهی و جایگذاری دقیق عوامل فوق می انجامد. بدین ترتیب نقاط بحرانی در تحلیل مفاهیم محوری چنین تعاملی به یک تعبیر، محدوده معیار بخشی به رفتارهای پزشکی در هر مورد را معلوم می سازد و تفسیر مبانی ارزشی عمیق و علل دست یازیدن به عنصر رفتاری در این میان امکان تشخیص کامل عوامل موثر و سپس تناسب بخشی آنها با شرایط بیمار و متعاقبا اقدام بایسته و مطلوب پزشکی را فراهم می سازد.بدیهی است همه این عناصر را می توان همانند تصویر متشکل از خرده تصویرها پنداشت که به گونه ای پویا با یکدیگر در کنش اند. در این میان سه عنصر اصلی دیدگاه های طبیب، دغدغه های بیمار و نظارت نظام بهداشت و درمان اجتماعی، تعیین کننده میزان درک متقابل و همکاری و همیاری پزشک و بیمارند و گزینه های پیش رو به تناسب آموزه های بیمار، ارزش های فرهنگی و اخلاقی وی و نیز توانایی های ذهنی اوست. مجموعه همه اینها در عمل، هنجارشناسی رفتاری در اخلاق پزشکی را شکل می دهند.

تبلیغات