آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

چشم، دریچه دل و اندیشه انسان است، اگر چگونه نگریستن را یاد بگیریم و چگونه دیدن را تجربه کنیم، چشم، چشمه امید و ایمان مى‏شود و نگاه ما، عبادت و سبب رشد و تکامل خواهد شد، و اگر آن را رها کنیم تا به هر چه هوى و هوس دستور داده نگاه کند، زیانهاى متعددى متوجه انسان خواهد شد، و به گناهان ناخواسته‏اى دچار خواهد شد، مگر فاصله "نگاه" تا "گناه" چه قدر است؟ اگر عقل و خرد انسان در اختیار چشم قرار گیرد، پیامدهاى روانى و غیر روانى فراوانى در پى خواهد داشت که ممکن است انسان را به تباهى بکشاند.
 حضرت على(ع) فرمود: «اَلعَینُ جاسُوسُ القَلبِ وَ بَرید العَقل؛(1) چشم جاسوس و مأمور دل و نامه رسان عقل است».
 در جاى دیگر فرمود: «اَلعَین بَریدُ القَلب؛(2) چشم پیغام رسان دل است.
» کلمه «جاسوس» در روایت اول نشان از آن دارد که چشم بر دل مؤثر است، چون جاسوس هرچه گزارش دهد دل و فرمانده مى‏پذیرد، چنانکه سخنان پیغام رسان براى پیغام دهنده حجّت و اعتبار دارد.
 از اینجا مى‏توان حدس زد که نگاه، تأثیرات عمیقى بر روح و روان انسان مى‏گذارد.
 شاید شاعر به همین ارتباط اشاره دارد آنجا که مى‏گوید: ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجرى نیشش زفولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد در روایت دیگرى تعبیر ظریف‏ترى آمده، آنجا که على(ع) فرمود: «القلب مصحف البصر؛ دل کتاب (دست نوشته) دیده است» یعنى این نگاه است که هرگونه بخواهد کتاب دل را مى‏نویسد و بر آن نوشتارى بوجود مى‏آورد.
 پیامدهاى نگاه را در چند بخش مورد بررسى قرار مى‏دهیم.
 الف: پیامد روانى‏ 1- نوعى بیمارى یا عادت مذموم‏ گام اول در روابط نامشروع نگاه آلوده است و گام گذاران در این وادى، چه بسا گرفتار عادت مذموم دائمى خواهند شد.
 روان شناسان، چشم چرانى را نوعى بیمارى روانى مى‏شمارند.
 بینایى، یکى از مهم‏ترین اعضا براى تحریکات جنسى است.
 اگر فرد تنها از نظربازى براى ارضاى کشش جنسى استفاده کند، دچار نوعى انحراف شده است معمولاً شخص نَظَر باز با مشاهده و نگاه ارضا نمى‏شود و به همین جهت گاه مبتلا به استمناء و خود ارضائى مى‏شود.
 این گونه افراد کنج کاوى شدیدى نسبت به دیدن اندام برهنه جنس مخالف دارند و این امر گاهى باعث مى‏شود ساعت‏ها پشت پنجره یا روى بالکن‏ها یا کنار کوچه و خیابان به نظاره گرى بپردازند تا شاید به کام دل برسند.
(3) منابع دینى نیز قرنها قبل از روانشناسان، چشم چرانى را نوعى انحراف و بیمارى دانسته است رسول خدا(ص) فرمود: «لکلّ عضوٍ من ابن آدم حظٌّ من الزّنا العین زناها النّظر؛(4) هر عضوى از بنى آدم بهره‏اى از زنا دارد، و زناى چشم نگاه کردن (به بدن نامحرم) است.
» امام صادق(ع) فرمود: «النّظرة سهمٌ من سهام ابلیس مسمومٌ من ترکها للّه لالغیره اعقبه اللّه ایماناً یجد طعمه؛ نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلوده‏اى از تیرهاى شیطان است.
 هر کس آن را براى خدا ترک کند نه بخاطر غیر او، خدا ایمانى به او مى‏دهد که مزّه آن را مى‏چشد.
» یقیناً مراد از مسمومیّت نگاه، مسمومیت جسمى و بدنى نیست بلکه مقصود مسمومیّت روحى و روانى است در واقع نگاه نوعى بیمارى است که ویروس نگاه را پخش مى‏کند و به دیگران سرایت مى‏دهد.
 2- کاهش آرامش روانى و افزایش التهاب و اضطراب‏ چشم چرانى آرامش روحى و روانى انسان را نابود ساخته و فرد را دچار اضطراب و تشویش مى‏نماید.
(5) توضیح مطلب این است که با توجّه به قدرت و دامنه نفوذ عاطفى زن و مرد بر یک دیگر و نقش حساس آن دو در تأمین نیازهاى طبیعى و غریزى، جلوه‏گرى زنان و دختران و جاذبه‏هاى جنسى موجب جلب پسران و مردان شده اگر نتواند از نگاه خود دارى کند.
 شدیداً انحراف اذهان و آشفتگى فکر و دل آن‏ها را در پى‏دارد.
نگاه هم براى مردان مشکل ساز است و هم براى دختران و زنان، چرا که برخى زنان و دختران نیز تلاش مى‏کنند که زمینه جذب و توجه و نگاه کردن دیگران را به خود جلب کنند.
 به قول یکى از نویسندگان «چه بسیار دخترانى که به سبب شوق و دست‏یابى به نشانه‏هاى مقبول زیبایى و زنانگى به اختلالات روانى دچار مى‏شوند.
گمان و تصوّر چنین دخترانى آن است که زندگى و آینده آنها به اندازه بینى و یا خمیدگى آنان بستگى دارد، تا آن جا که حتى یک میلى متر کوتاهى طول مژه نیز مى‏تواند به یک مسئله جدّى و بحرانى در زندگى تبدیل شود.
»(6) استاد شهید مطهرى مى‏گوید: «با توجّه به اینکه روح بشر فوق العاده تحریک‏پذیر است اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیرى روح بشر محدود به حدّ خاصى است و از آن پس آرام مى‏گیرد.
 هیچ فردى از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنى از متوجّه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالأخره هیچ دلى از هوس، سیر نمى‏شود.
 تقاضاى نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنى است و همیشه مقرون به نوعى احساس محرومیّت و دست یافتن به آرزوها و به نوبه خود منجر به اختلالات روحى و بیماریهاى روانى مى‏گردد که امروزه در دنیاى غرب بسیار به چشم مى‏خورد.
»(7) در منابع دینى نیز در گذشته‏هاى دور به این امر اشاره شده است.
 على(ع) فرمود: «من اطلق طرفه کثر اسفه؛ هر کس چشم خویش را آزاد گذارد، همیشه اعصابش ناراحت بوده(و به آه و حسرت دایمى گرفتار مى‏شود)».
(8) و در جاى دیگر فرمود: «من اطلق ناظره اتعب حاضره؛(9)هر کسى چشم را رها کند زندگى فعلى خود را به رنج و ناراحتى گرفتار نموده است.
» و حضرت امام صادق(ع) فرمود: «کم من نظرةٍ اورثت حسرةً طویلةً؛(10) چه بسیار نگاهها که حسرت طولانى (و همیشگى را در پى دارد.
» و از طرف دیگر اگر چشم را از حرام بپوشاند از نظر روحى، راحت و آسوده خواهد بود، على(ع) فرمود: «من غضّ طرفه اراح قلبه؛(11) کسى که چشمش را فرو بندد دل و روحش راحت خواهد بود.
» 3- بیمار شدن عقل‏ انسان در سایه پیروى از آموزه‏هاى نورانى اسلام، به تکامل مى‏رسد و عقلش رشد مى‏کند و در صورت سرپیچى از دستورهاى الهى و دست یازیدن به کردار خلاف شرع همچون چشم چرانى از رحمت الهى دور مى‏شود با خاموش شدن نور الهى در خانه دل، عقل و روح انسان دچار نوعى بیمارى مى‏گردد.
 على(ع) در این باره مى‏فرماید: «قرین الشّهوة مریض النّفس معلول العقل؛(12) کسى که با شهوت همراه است جان و عقلش مریض و بیمار است.
» و در جاى دیگر فرمود: «ذهاب العقل بین الهوى و الشّهوة؛(13) نابودى عقل در هوا(پرستى) و شهوت است.
» وقتى عقل بیمار شد تصمیم گیریها و رفتارهاى انسان نیز بیمارگونه خواهد بود.
 4- تنوع طلبى‏ انسانى که پیش از ازدواج چشم چرانى را تجربه کرده هنگام ازدواج اولاً به همسر خویش به دید شک و تردید مى‏نگرد که نکند او هم چون خودش چشم حرام به سوى نامحرمان داشته باشد، ثانیاً خود هر روز به دنبال دیدن مناظر جدید از صحنه‏هاى حرام است و تنوع‏طلبى و دیدن صحنه‏هاى حرام روان او را بیمار مى‏سازد و چه بسا زندگى موجود را به سردى کشانده گرفتار دام‏هاى فساد خواهد ساخت.
 ویل دورانت مى‏گوید: «فساد پس از ازدواج بیشتر محصول عادت‏هاى پیش از ازدواج است.
»(14) در ادامه سخنان خود مى‏گوید: «میل به تنوع(طلبى) گرچه از همان آغاز در بشر بوده است.
 ولى امروزه به سبب اصالت فرد در زندگى نو و تعدد محرکات جنسى (از جمله چشم چرانى) در شهرها و تجارى شدن لذّت جنسى ده برابر گشته است.
»(15) در نتیجه باید گفت چشم چرانى از نظر روانى عامل نوعى بیمارى و عادت مذموم، کاهش آرامش روانى و اضطراب روحى، از بین رفتن کرامت انسانى، و تنوع‏طلبى مى‏گردد.
 پیامدهاى خانوادگى و اجتماعى نگاه‏ نگاههاى حرام و چشم چرانى علاوه بر پیامدهاى روحى و روانى، زیانها و اثرات سوء خانوادگى و اجتماعى نیز دارد که به اهم آنها اشاره مى‏شود: 1- بدنامى طرفین‏ چه بسیارى دوستى‏ها و ارتباطهاى نامشروع که از نگاه و یک چشمک زدن آغاز شده ولى نگاه‏هاى هوس آلود و تداوم آن و تسلّط طبیعى شهوت آن را به ناکجا آباد کشانیده، سبب بدبختى و بدنامى طرفین گردیده و حتى افشا شدن برخى از این روابط بعد از ازدواج، کانون گرم خانوادگى را متلاشى نموده، سبب بروز مشکلات خانوادگى و اجتماعى شده است.
 در مجلّات مختلفى که درباره جوانان و مسائل خانوادگى چاب مى‏شود مى‏توان سرگذشت‏ها و نامه‏هاى زیادى را دید که حکایت از عشق‏هاى نامشروع دارد که بر اثر یک نگاه حرام به وجود آمده و سبب فساد و جنایت و یا تزلزل خانواده شده است.
 ولى نقطه آغاز آن همان نگاه حرام بوده است.
 در تحقیقى که در نیواورلئان آمریکا(1982) در مورد خودکشى انجام گرفته است مشخص شده که ویژگى مهم عدّه‏اى از زنانى که دست به خودکشى زده‏اند، این است که پس از نگاه‏هاى حرام و برقرارى ارتباط و بچه دار شدن نتوانسته‏اند همسر را براى خود حفظ کنند.
اینان تا توانسته‏اند از نگاهها و بدن خود به سایرین بهره داده‏اند به این امید که شاید کسى نیز حاضر شود در غم‏ها و شادى‏هاى آنها شریک باشد، ولى نتوانسته‏اند به این مقصد نایل شوند،(16) چرا که مردى که با نگاه شهوت آلود در داخل زندگى او آمد با نگاه به دیگرى نیز مى‏رود.
 2- مقایسه‏هاى هوس آلود در جامعه‏اى که نگاه به نامحرم رائج شود به دنبال آن جلوه‏گرى‏ها و فرهنگ برهنگى و بدحجابى حاکم مى‏شود، و در پى آن زن و مرد به هر سوى و هر کس که بخواهند نگاه مى‏کنند.
 اینجاست که همواره در زندگى حالت مقایسه بوجود مى‏آید مقایسه میان آنچه دارند و آنچه ندارند.
 و این مقایسه‏ها هوس را دامن مى‏زند و خانواده را در معرض نابودى قرار مى‏دهد.
 زنى که سال‏ها در کنار شوهر و در مشکلات با او زندگى کرده، پیداست اندک اندک بهار چهره‏اش، شکفتگى خود را از دست مى‏دهد و روى در خزان مى‏گذارد و در چنین حالى است که سخت محتاج مهربانى و وفادارى همسر خویش است، امّا ناگهان زن جوان‏ترى از راه مى‏رسد و در کوچه و بازار و اداره و مدرسه با پوشش نامناسب خود و نگاههاى حرام به همدیگر، فرصت مقایسه‏اى را پیش مى‏آورد که مقدمه مى‏شود براى ویرانى اساس خانواده.
(17) دختران جوانى که امروزه در اوج نشاط و شادابى مغرور از دلبرى‏ها و جلوه‏گرى‏هاست و سعى مى‏کنند با آماده نمودن جاذبه‏هاى تحریکى نگاههاى دیگران را صید کنند باید بدانند که در فردایى نه چندان دور، خود دچار سرنوشت فرهنگ مقایسه خواهند شد و همان سرنوشتى را که براى دیگران رقم زده‏اند، براى خود او رقم مى‏خورد.
 3- نگرانى دائمى‏ جوانانى که از طریق نگاههاى هوس آلود بهم رسیده و ازدواج و پیوند زندگیشان بر اساس این بنیان سست بنا شده است همیشه طرفین، خصوصاً زنان این نگرانى را دارند که نکند همسرش دوباره صید نگاه دیگرى شود و زندگى او از هم بپاشد، و همین نگرانى همیشگى در عدم آرامش روحى و روانى او کافى است که زندگى او را به تلخ کامى بکشاند.
 4- از هم پاشیدگى خانواده‏ اگر سرى به هفته نامه‏ها و مجلّات خانوادگى بزنیم، صفحات راز و پزشک مشاور، مملو از غم نامه‏هایى است که دخترها و پسرها از دوستى‏ها و ازدواج‏هاى ناکام خود نوشته‏اند، بسیارى از ایشان وقتى شور و اشتیاق اوّلیه‏شان فرو نشست و با واقعیّت‏هاى زندگى، بیش‏تر آشنا شدند، با یک دیگر احساس نوعى بیگانگى و غرابت نموده، با عدم تفاهم در زندگى مشترک مواجه مى‏شوند.
 بسیارى از ازدواج‏هایى که از نگاههاى خیابانى، پارک و دانشگاه‏ها شروع شده‏اند یا به سرانجام روشنى نرسیده، یا قبل از ازدواج رها شده و حاصلى جز بدنامى نداشته‏اند.
(18) عشقى که با نگاه آمده با نگاه هم مى‏رود.
 دکتر جامعه‏شناسى در این زمینه مى‏گوید: جوانانى که هم دیگر را در پارک‏ها و خیابان‏ها مى‏یابند، یا از طریق تماس‏هاى تلفنى به هم دیگر علاقمند مى‏شوند.
 اصولاً مبنا و اساس علاقه‏مندى خود را با همان نگاه‏هاى اوّلیه پایه گذارى مى‏کنند و این عشق و علاقه وقتى ظاهرى باشد(و از طریق نگاه بوجود آمده باشد) قاعدةً بعد از مدّت زمانى کوتاه (کم‏تر از یک سال) به طلاق مى‏انجامد.
(19) تازه اگر هم ازدواجها برقرار بماند همیشه همراه با بگو و مگوهاى مشکل ساز است.
 پسرى در مصاحبه مى‏گوید:به نظر من، اگر پس از ایجاد ارتباط(هاى خیابانى) ازدواجى صورت گیرد مشکل آفرین مى‏شود، چون پسرهایى که (از طریق نگاه‏هاى هوس آلود با دخترى) دوست مى‏شوند، تا مشکلى در زندگى پیش مى‏آید، مى‏گویند.
آره،تو همان کسى بودى که با من (از طریق نگاه و .) دوست شدى.
(20) زلیخا مُرد از این حسرت که یوسف گشت زندانى‏ چرا عاقل کند کارى که باز آرد پشیمانى(21) 5 - زایش گناه‏ نقطه آغاز بسیارى از گناهان نگاه است، وقتى نگاه رفت، به دنبال آن دل مى‏رود، دل رفت به دنبال آن دین مى‏رود، بسیارند کسانى که گرفتار دام زنا و یا خودکشى و یا دیگر کشى شده‏اند ولى آغاز آن با یک نگاه بوده است.
 در منابع دینى به شدّت روى این مسئله تکیه شده که گناه، گناه مى‏آورد، از جمله امام صادق(ع) فرمود: «النّظرة بعد النّظرة تزرع فى القلب الشهوة و کفى بها لصاحبها فتنة؛نگاه پى در پى در قلب، شهوت ایجاد مى‏کند و همین براى انحراف بیننده کافى است.
» از حضرت مسیح(ع) نقل شده است که فرمود: «لاتکوننّ حدید النّظر الى ما لیس لک فانّه لن یزنى فرجک ما حفظت عینک فان قدرت ان لاتنظر الى ثوب المرأة الّتى لاتحلّ لک فافعل؛(22) هرگز تیز نظر به سوى چیزى که برایت (حلال) نیست نباش زیرا تا زمانى که چشمت را حفظ کنى دامنت آلوده به زنا نمى‏شود، و اگر بتوانى به لباس زنى که برایت حلال نیست نگاه نکنى، این کار را انجام بده.
» این حدیث نشان مى‏دهد که حتى نگاه به لباس زن انسان را وادار مى‏کند که به خود او نگاه و نگاه به نامحرم کم کم انسان را به کار خلاف عفّت مى‏کشاند وهلّم جرّا.
 از جمله مطالبى که امام هشتم در جواب محمد بن سنان فرمود این است: «نگاه کردن به موى زنان شوهردار و غیر آنها حرام است چون باعث تحریک(شهوت) مردان و کشیده شدن به فساد و وارد شدن به چیزى مى‏شود که براى او حلال و زیبا نیست و همین طور نگاه کردن به چیزهایى که مانند مو مى‏باشد حرام است.
»(23) این روایت تصریح مى‏کند که نگاه کردن به نامحرم عامل تحریک شهوت و کشیده شدن به فساد بدتر مى‏شود.
 یکى از نویسندگان، مى‏گوید:نگاه به نامحرم در این دنیا نیز با شعله ورشدن آتش شهوت، انسان را در فساد و تباهى غوطه ور مى‏سازد.
»(24) استاد مطهرى: «غریزه جنسى، غریزه‏اى نیرومند و عمیق و دریا صفت است و هرچه بیش‏تر اطاعت شود، سرکش‏تر مى‏گردد، هم چون آتش که هرچه به آن بیش‏تر خوراک بدهند شعله ورتر مى‏شود.
» لذا بهترین راه براى دورى از شهوات حرام، چشم پوشى از نگاه حرام است.
 على(ع) فرمود: «نعم صارف الشهوات غضّ الابصار؛(25) چشم پوشى از نگاه (حرام) بهترین عامل بازدار از شهوت است.
» پى‏نوشت‏ها: 1.
 بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، دارالکتب الاسلامیة، ج 104، ص 41، ح 52؛ منتخب میزان الحکمه، محمدى رى شهرى، قم دارالحدیث، 1382، ج 1، ص 504.
 2. میزان الحکمه، همان، ص 504.
 3. دکتر احمد احمدى، روانشناسى نوجوان و جوانان، اصفهان، نشر مشعل، چهارم، 1373، ص 125 جوانان و روابط، ابوالقاسم حاجى، مرکز مطالعات و پژوهش‏هاى حوزه، 1380، ص 136.
 4. جامع الاخبار، ص 408،ح 1129، به نقل از منتخب میزان الحکمه، ج‏1، ص 504، ح 6141.
 5. مشکلات جنسى، ناصر مکارم شیرازى، قم، انتشارات نسل جوان، ص 167.
 6. چهره عریان، خانم دکتر سعداوى، ص 168؛ مقدمه‏اى بر روان‏شناسى‏ زن، ص 110، به نقل از جوانان و روابط، همان، ص 34.
 7.مسأله حجاب، مرتضى مطهرى، قم، انتشارات صدرا، 1374، ج 42، ص 84 - 87.
 8. میزان الحکمه، محمدى رى شهرى، همان، ج 10، ص 74 و غررالحکم، ج 2، ح 304.
 9. منتخب میزان الحکمه، همان، ص 504، ح 61313.
 10. همان، ج 1، ص 504، ح 6133.
 11. همان، ح 6141 12.
 میزان الحکمه، ج 10، ص 378 و 386.
 13. همان، ج 1، ص 360، ح 4421.
 14. لذّات فلسفه، ویل دورانت، تهران، نشر دانشجویى، ص 94.
 15. همان، ص 94 و 97.
 16. ر ک: تحلیلى بر روابط دختر و پسر در ایران، دکتر على اصغر احمدى، سازمان انجمن اولیاء و مربیان، پنجم، 1378، ص 83، جوانان و روابط، همان، ص 80.
 17. ر.ک: فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى، حداد عادل، تهران انتشارات سروش، ص 70، جوانان و روابط، ص 46، با تغییرات.
 18. جوانان و روابط، ص 55 با تغییرات.
 19. همان، ص 55، هفته نامه دیدگاه، دکتر شیخى، پیش شماره 3، آبان، 79، ص 5.
 20. ایران جوان، ش 135، ص 36، جوانان و روابط، ص 56.
 21. گلى از هر چمن، سیدمحمد على جزایرى، الامام المنتظر، ص 437.
 22. منتخب میزان الحکمه، ص 230، ح 2740.
 23. همان، ص 505، ح 6142.
 24. آیین همسردارى، ابراهیم امینى، تهران انتشارات اسلامى، 43، 1374، ص 171.
 25. میزان الحکمه، مکتبة الاعلام الاسلامى، ج 1، ص 72.
 

تبلیغات