گلچینى از سخنان نورانى امام حسین(ع)
آرشیو
چکیده
متن
ثواب گوش دادن به قرآن ".
واستمع القرآن کتب الله له بکلّ حرفٍ حسنةٌ" (اصول کافى،ج 2،ص )611 و هر کس گوش به قرآن دهد، خداوند در مقابل هر حرفى که شنیده است یک حسنه برایش ثبت مىکند.
مخلوقات بدون پدر و مادر "وسبعةُ اشیاء لم تُخلق فى رحم فأولها آدم ثمّ حوّاءُ والغَرابُ وکبشُ إبراهیم (ع) و ناقةُ الله و عصا موسى (ع) والطیر الذى خلقه عیسى بن مریم(ع)" (تحف العقول، ص)174 امام حسین (ع) ضمن جواب به سئوالهاى پادشاه روم فرمود: و اما هفت موجودى که بدون خلقت در رحم مادر آفریده شدند حضرت آدم، حوّا، کلاغ، قوچ حضرت ابراهیم و ناقه حضرت صالح و عصاى حضرت موسى و پرندهای که عیسى بن مریم آن را درست کرد.
. ترس از خدا و شدائد آخرت "لا یَأمَنُ مِن یوم القیامةِ إلّا مَن قَدْ خافَ اللهَ فِى الدُّنیا" (بلاغة الحسین، ص )285 کسى از اهوال و شدائد قیامت در أمان نمىباشد، مگر آن که در دنیا ترس از خدا داشته باشد.
مرگ با عزت "مَوت فى عزّ خیردٌ من حیاة فى ذلّ" (بلاغة الحسین، ص )282 مرگ با عزت بهتر از زندگى ننگین است.
غیبت لقمه سگهاى جهنم "یاهذا کفّ عن الغیبة فإنها أدام کلاب النّار" (تحف العقول، ص )177 امام حسین (ع) به شخصى که غیبت دیگرى را مىکرد فرمود: خود را از غیبت باز دار، و همانا آن لقمه سگهاى آتش جهنم است.
اقسام عبادت "إنّ قومآ عبدوا الله رغبةً فتلک عبادة التّجار، و إن قومآ عبدوا الله رهبةً فتلک عبادة العبید، وإن قومآ عبدوا الله شکرآ فتلک عبادة الاحرار و هى افضل العبادة" (تحفالعقول، ص )177 به تحقیق عدهاى خدا را جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مىکنند که یک نوع معامله و تجارت است، و عدّهاى هم از روى ترس عبادت مىکنند که عبادت عبد و نوکر باشد و طایفهاى هم به عنوان شکر و سپاس عبادت مىکنند که این عبادت آزادگان مىباشد و بهترین نوع عبادت است.
. اظهار حاجت به مردم "لاترفع حاجتک إلّا إلى أحد ثلاثة: إلى ذى دین، او مروّة، او حسبٍ" (تحف العقول، ص )178 نیاز و حاجت خود را به کسى اظهار مکن، مگر به یکى از سه نفر: یا دیندار، یا جوانمرد، یا با شرافت.
سبقت در آشتى "أیّما إثنین جرى بینهما کلامٌ فطلب أحدهما رضى الاخر کان سابقه إلى الجنّة" (محجة البیضاء، ج 4، ص )228 اگر در بین دو نفر اختلافى پیدا شود و یکى از آن دو نفر از دیگرى طلب رضایت نماید، سبقت گیرنده اهل بهشت خواهد بود.
عاقبت عمر سعد "أما أنّه یقرّ بعینى إنّک لا تأکلُ بُرّ العراقِ بعدى الّا قلیلا" (محجة البیضاء، ج 4،ص )230 امام حسین (ع) خطاب به عمر سعد فرمود: در حقیقت مىبینم که نمىخوری از گندم عراق بعد از من، مگر مقدار کمى (یعنى به آرزوى خود نمیرسى که به حمدالله توسط مختار بدرک فرستاده شد).
حوائج مردم، نعمت اللهى "واعلموا أنّ حوائج النّاس إلیکم من نعم الله علیکم، فلا تمیلوا النّعم فتحوّل نقمآ" (الشهاده، ص )38 بدانید که احتیاج و مراجعه مردم به شما از نعمتهاى الهى است، پس مواظب باشید که نعمتها حیف و میل نگردد و بیهوده تلف نشود که مبدّل به نقمت و بىچارگى خواهد شد.
سخاوتمندترین و با گذشتترین مردم "إنّ أجْوَدَ النّاس من أعطى مَن لایرجوهُ، وإنّ أعفى النّاس من عفى عن قدرةٍ، وَإنّ اَوصل النّاس من وصل من قطعه" (الشهاده، ص )39 همانا، سخاوتمندترین مردم کسى است که کمک نماید به کسى که امیدى به وى نداشته، و بخشندهترین افراد کسى خواهد بود که از روى توان و قدرت گذشت نماید، و بهترین کسى که صله انجام دهد، آن فردى است که با کسانى رفت و آمد مىکند که با او قطع رابطه کردهاند.
.همنشینى با افراد پست و گناهکار "مُجالسةُ أهلِ الدِّنائَةِ شر، و مجالسة اهل الفسق ریبة".
(الشهاده، ص )43 همنشینى با افراد پست و رذل موجب شرّ خواهد شد، و همنشینى با معصیتکاران موجب شکّ و تردید در درون انسان مىگردد.
یاد مرگ و حضور در قیامت "یابن آدم اذکر مصرعک و مضجعک بین یدى الله تشهد جوارحک علیک یوم تزلّ فیه الاقدام".
(الشهاده، ص)59 اى فرزند آدم! بیاد آور لحظات مرگ و جان دادن را، و سپس استراحتگاه خود را در قبر، و این که در پیشگاه خداوند قرار مىگیرى و اعضاء و جوارحت علیه تو شهادت میدهند در آن روزى که قدمها مىلرزد و سست مىشود.
یاد فناى گذشتگان "یابن آدم! اذکر مصارع ابائک وأبنائک کیف کانوا وحیث حلّوا و کأنّک عَن قلیلٍ حللت محلّهم".
(الشهاده، ص)60 اى فرزند آدم! متذکر شو که پدران و فرزندانتان چگونه با مرگ روبهرو شدند و چه شدند، و کجا رفتند، و بزودى تو هم به ایشان خواهى پیوست (پس خود را آماده ساز).
.على (ع) شهر هدایت "سَمعتُ رسول الله (ص) یقول إنّ علیآ هو مدینة هدى، فمن دخلها نجى، و من تخلف عنها هلک".
(الشهاده، ص )72 شنیدم از رسول خدا (ص) که فرمود: همانا، على(ع) شهر هدایت است، که هر کس داخل آن گردد (و ولایت او را معتقد باشد) نجات یافته و هر کس از آن تخلّف نماید به هلاکت خواهد رسید.
دنیا و اهل دنیا "إنّ الله خلق الدّنیا للبلاء، و خلق أهلها للفناء".
(الشهاده، ص )196 همانا، خداوند دنیا را محل آزمایش آفریده، و موجودات دنیا را براى فانى شدن و رفتن به عالم دیگرى.
رضایت خدا در رضایت اهلبیت(ع) "رضى الله رضانا أهل البیت".
(الشهاده، ص )229 رضایت و خشنودى خداوند در رضایت ما اهلبیت رسول الله (ص) خواهد بود.آثار اطاعت از پیامبر(ص) و على(ع) "مَن عرف حقّ أبویه الافضلین محمدٍ و علىٍّ وَاَطاعهُما، قیل له تبحّج فى أىّ الجنان شئت" (الشهاده، ص 293).
هر کس حق والدینش: محمد(ص) و على (ع) را که با فضیلتترین انسانها هستند، بشناسد و اطاعت شایسته کند، در قیامت به او گفته مىشود هر کجای بهشت را مىخواهى انتخاب کن.
اکمال عقل "لا یکمل العقل إلّا باتّباع الحقّ".
(الشهاده، ص )356 عقل (و شعور و بینش) انسان تکمیل نمىگردد، مگر با متابعت حقّ.
.موجب رضایت و سخط خداوند "من طلب رضى الله بسخط النّاس کفاه الله اُمور النّاس، و من طلب رضى النّاس بسخط الله وکله الله إلى النّاس".
(الشهاده، ص )260 کسى که رضایت خدا را مىطلبد، گرچه مردم از او رنجیده شوند، خداوند او را کفایت خواهد کرد، و هر کس رضایت مردم را بخواهد، گرچه به غضب خدا باشد، خدا هم او را به مردم رها مىکند.
اصلاح امت، نه قدرت طلبى "اللهم إنّک تعلم ما کان منا تنافسآ فى سلطان و لا التماسآ من فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فى بلادک و یأمن المظلومون من عبادک و یعمل بفرائضک و سننک و احکامک".
(تحفالعقول، ص )243 در باره فلسفه قیامش فرمود: بار خدایا! تو میدانى که آنچه از ما اظهار شده براى رقابت در قدرت و دستیابى به کالاى دنیا نیست، بلکه هدف ما این است که نشانههاى دینت را به جاى خود برگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم تا ستمدیدگان از بندگانت امنیت یابند و به واجبات و سنتها و دستورهاى دینت عمل شود.
بهداشت جسم و خودسازى "اوصیکم بتقوى الله و احذرکم ایامه.
فبادروا بصحة الاجسام فى مدة الاعمار فایاک ان تکون ممن یخاف على العباد من ذنوبهم. (تحف العقول، ص )243 اى مردم! شما را به تقواى الهى سفارش مىکنم و از (گناه کردن) در ایامش برحذر میدارم.در مدت عمر به سلامت و تندرستى جسم پیشى گیرید. و از کسانى مباشید که بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش آسوده خاطراند. .نعمت ناخوش انجام "الاستدراج من الله سبحانه لعبده ان یسبغ علیه النعم و یسلبه الشکر" (تحف العقول، ص )250 غافلگیر کردن بنده از جانب خداوند به این شکل است که به او نعمت فروان دهد تباهى دنیا "ان هذه الدنیا قد و توفیق شکرگزارى را از او بگیرد.
تغیرت و تنکرت و ادبر معروفها، فلم یبق منها الا صبابه کصبابه الاناء و خسیس عیش کالمرعى الوبیل، الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لایتناهى عنه، لیرغب المومن فى لقاء الله محقآ، فانى لا ارى الموت الا سعادة و لاالحیاة مع الظالمین الا برما ان الناس عبید الدنیا و الدین لعقٌ على السنتهم یحوطونه ما درّت معائشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون".
(تحف العقول، ص 249 ـ )250 امام حسین (ع) در هنگام سفر به کربلا فرمود: راستى این دنیا دگرگونه و ناشناس شده و معروفش پشت کرده، و از آن جز نمى که بر کاسه نشیند و زندگیاى پست، همچون چراگاه تباه، چیزى باقى نمانده است.
آیا نمىبینید که به حق عمل نمىشود و از باطل نهى نمىگردد؟ در چنین وضعى، مؤمن به لقاى خدا سزاوار است.
و من مرگ را جز سعادت، و زندگى باظالمان را جز هلاکت نمىبینم.
به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آنهاست و مادام که براى معیشت آنها باشد، پیرامون آناند، و وقتى به بلا آزموده شوند، دینداران اندکاند.
.روى آوردن به دیندارى، جوانمرد و اصیل "لاترفع حاجتک الا الى احد ثلاثه: الى ذى دین، او مروه او حسب" (تحف العقول، ص )251 جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.
. نشانههاى مقبول و نامقبول انسانها "من دلائل علامات القبول: الجلوس الى اهل العقول.
و من علامات اسباب الجهل المماراة لغیر اهل الکفر.
و من دلائل العالم انتقاده لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر".
(تحف العقول، ص )252 از دلائل نشانههاى قبول، همنشینى با خردمندان است.
و از نشانههاى موجبات نادانى، مجادله با مسلمانان.
و از نشانههاى دانا این است که سخن خود را نقّادى مىکند و به حقایق فنون نظر داناست.
نشانههاى مؤمن "ان المؤمن اتخذ الله عصمته و قوله مرآته، فمرة ینظر فى نعت المؤمنین وتارة ینظر فى وصف المتجبرین، فهو منه فى لطائف و من نفسه فى تعارف و من فطنته فى یقین و من قدسه على تمکین".
(تحف العقول، ص )253 به راستى که مومن خدا را نگهدار خود گرفته و گفتارش را آیینه خود، یک بار در وصف مؤمنان مىنگرد و بار دیگر در وصف زورگویان، او از این جهت نکته سنج و دقیق است و اندازه و قدر خود را مىشناسد واز هوش خود به مقام یقین میرسد و به پاکى خود استوار است.
. نتیجه پیروى از گناهکار "من حاول امرآ بمعصیة الله کان افوت لما یرجو و اسرع لما یحذر".
(تحف العقول، ص )253 کسى که با نافرمانى خدا گرد کسى گردد، آنچه را امید دارد از دست رفتنىتر است و از آنچه برحذر است زودتر دچارش گردد.
. احترام به ذریّه زهرا(س) "و الله لا اعطى الدنیه من نفسى ابدا و لتلقین فاطمه اباها شاکیه ما لقیت ذریتها امته و لا یدخل الجنه احد اذاها فى ذریتها".
(لهوف سید بن طاوس، ص)23 به خدا قسم من هرگز زیر بار پستى و ذلت نخواهم رفت و در روز قیامت، فاطمه زهرا پدرش را ملاقات خواهد کرد، در حالى که از آزارى که فرزندانش از امّت پیامبر(ص) دیدهاند به پدر خویش شکایت خواهد برد و کسى که ذریه فاطمه را آزار دهد داخل بهشت نخواهد شد.
واستمع القرآن کتب الله له بکلّ حرفٍ حسنةٌ" (اصول کافى،ج 2،ص )611 و هر کس گوش به قرآن دهد، خداوند در مقابل هر حرفى که شنیده است یک حسنه برایش ثبت مىکند.
مخلوقات بدون پدر و مادر "وسبعةُ اشیاء لم تُخلق فى رحم فأولها آدم ثمّ حوّاءُ والغَرابُ وکبشُ إبراهیم (ع) و ناقةُ الله و عصا موسى (ع) والطیر الذى خلقه عیسى بن مریم(ع)" (تحف العقول، ص)174 امام حسین (ع) ضمن جواب به سئوالهاى پادشاه روم فرمود: و اما هفت موجودى که بدون خلقت در رحم مادر آفریده شدند حضرت آدم، حوّا، کلاغ، قوچ حضرت ابراهیم و ناقه حضرت صالح و عصاى حضرت موسى و پرندهای که عیسى بن مریم آن را درست کرد.
. ترس از خدا و شدائد آخرت "لا یَأمَنُ مِن یوم القیامةِ إلّا مَن قَدْ خافَ اللهَ فِى الدُّنیا" (بلاغة الحسین، ص )285 کسى از اهوال و شدائد قیامت در أمان نمىباشد، مگر آن که در دنیا ترس از خدا داشته باشد.
مرگ با عزت "مَوت فى عزّ خیردٌ من حیاة فى ذلّ" (بلاغة الحسین، ص )282 مرگ با عزت بهتر از زندگى ننگین است.
غیبت لقمه سگهاى جهنم "یاهذا کفّ عن الغیبة فإنها أدام کلاب النّار" (تحف العقول، ص )177 امام حسین (ع) به شخصى که غیبت دیگرى را مىکرد فرمود: خود را از غیبت باز دار، و همانا آن لقمه سگهاى آتش جهنم است.
اقسام عبادت "إنّ قومآ عبدوا الله رغبةً فتلک عبادة التّجار، و إن قومآ عبدوا الله رهبةً فتلک عبادة العبید، وإن قومآ عبدوا الله شکرآ فتلک عبادة الاحرار و هى افضل العبادة" (تحفالعقول، ص )177 به تحقیق عدهاى خدا را جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مىکنند که یک نوع معامله و تجارت است، و عدّهاى هم از روى ترس عبادت مىکنند که عبادت عبد و نوکر باشد و طایفهاى هم به عنوان شکر و سپاس عبادت مىکنند که این عبادت آزادگان مىباشد و بهترین نوع عبادت است.
. اظهار حاجت به مردم "لاترفع حاجتک إلّا إلى أحد ثلاثة: إلى ذى دین، او مروّة، او حسبٍ" (تحف العقول، ص )178 نیاز و حاجت خود را به کسى اظهار مکن، مگر به یکى از سه نفر: یا دیندار، یا جوانمرد، یا با شرافت.
سبقت در آشتى "أیّما إثنین جرى بینهما کلامٌ فطلب أحدهما رضى الاخر کان سابقه إلى الجنّة" (محجة البیضاء، ج 4، ص )228 اگر در بین دو نفر اختلافى پیدا شود و یکى از آن دو نفر از دیگرى طلب رضایت نماید، سبقت گیرنده اهل بهشت خواهد بود.
عاقبت عمر سعد "أما أنّه یقرّ بعینى إنّک لا تأکلُ بُرّ العراقِ بعدى الّا قلیلا" (محجة البیضاء، ج 4،ص )230 امام حسین (ع) خطاب به عمر سعد فرمود: در حقیقت مىبینم که نمىخوری از گندم عراق بعد از من، مگر مقدار کمى (یعنى به آرزوى خود نمیرسى که به حمدالله توسط مختار بدرک فرستاده شد).
حوائج مردم، نعمت اللهى "واعلموا أنّ حوائج النّاس إلیکم من نعم الله علیکم، فلا تمیلوا النّعم فتحوّل نقمآ" (الشهاده، ص )38 بدانید که احتیاج و مراجعه مردم به شما از نعمتهاى الهى است، پس مواظب باشید که نعمتها حیف و میل نگردد و بیهوده تلف نشود که مبدّل به نقمت و بىچارگى خواهد شد.
سخاوتمندترین و با گذشتترین مردم "إنّ أجْوَدَ النّاس من أعطى مَن لایرجوهُ، وإنّ أعفى النّاس من عفى عن قدرةٍ، وَإنّ اَوصل النّاس من وصل من قطعه" (الشهاده، ص )39 همانا، سخاوتمندترین مردم کسى است که کمک نماید به کسى که امیدى به وى نداشته، و بخشندهترین افراد کسى خواهد بود که از روى توان و قدرت گذشت نماید، و بهترین کسى که صله انجام دهد، آن فردى است که با کسانى رفت و آمد مىکند که با او قطع رابطه کردهاند.
.همنشینى با افراد پست و گناهکار "مُجالسةُ أهلِ الدِّنائَةِ شر، و مجالسة اهل الفسق ریبة".
(الشهاده، ص )43 همنشینى با افراد پست و رذل موجب شرّ خواهد شد، و همنشینى با معصیتکاران موجب شکّ و تردید در درون انسان مىگردد.
یاد مرگ و حضور در قیامت "یابن آدم اذکر مصرعک و مضجعک بین یدى الله تشهد جوارحک علیک یوم تزلّ فیه الاقدام".
(الشهاده، ص)59 اى فرزند آدم! بیاد آور لحظات مرگ و جان دادن را، و سپس استراحتگاه خود را در قبر، و این که در پیشگاه خداوند قرار مىگیرى و اعضاء و جوارحت علیه تو شهادت میدهند در آن روزى که قدمها مىلرزد و سست مىشود.
یاد فناى گذشتگان "یابن آدم! اذکر مصارع ابائک وأبنائک کیف کانوا وحیث حلّوا و کأنّک عَن قلیلٍ حللت محلّهم".
(الشهاده، ص)60 اى فرزند آدم! متذکر شو که پدران و فرزندانتان چگونه با مرگ روبهرو شدند و چه شدند، و کجا رفتند، و بزودى تو هم به ایشان خواهى پیوست (پس خود را آماده ساز).
.على (ع) شهر هدایت "سَمعتُ رسول الله (ص) یقول إنّ علیآ هو مدینة هدى، فمن دخلها نجى، و من تخلف عنها هلک".
(الشهاده، ص )72 شنیدم از رسول خدا (ص) که فرمود: همانا، على(ع) شهر هدایت است، که هر کس داخل آن گردد (و ولایت او را معتقد باشد) نجات یافته و هر کس از آن تخلّف نماید به هلاکت خواهد رسید.
دنیا و اهل دنیا "إنّ الله خلق الدّنیا للبلاء، و خلق أهلها للفناء".
(الشهاده، ص )196 همانا، خداوند دنیا را محل آزمایش آفریده، و موجودات دنیا را براى فانى شدن و رفتن به عالم دیگرى.
رضایت خدا در رضایت اهلبیت(ع) "رضى الله رضانا أهل البیت".
(الشهاده، ص )229 رضایت و خشنودى خداوند در رضایت ما اهلبیت رسول الله (ص) خواهد بود.آثار اطاعت از پیامبر(ص) و على(ع) "مَن عرف حقّ أبویه الافضلین محمدٍ و علىٍّ وَاَطاعهُما، قیل له تبحّج فى أىّ الجنان شئت" (الشهاده، ص 293).
هر کس حق والدینش: محمد(ص) و على (ع) را که با فضیلتترین انسانها هستند، بشناسد و اطاعت شایسته کند، در قیامت به او گفته مىشود هر کجای بهشت را مىخواهى انتخاب کن.
اکمال عقل "لا یکمل العقل إلّا باتّباع الحقّ".
(الشهاده، ص )356 عقل (و شعور و بینش) انسان تکمیل نمىگردد، مگر با متابعت حقّ.
.موجب رضایت و سخط خداوند "من طلب رضى الله بسخط النّاس کفاه الله اُمور النّاس، و من طلب رضى النّاس بسخط الله وکله الله إلى النّاس".
(الشهاده، ص )260 کسى که رضایت خدا را مىطلبد، گرچه مردم از او رنجیده شوند، خداوند او را کفایت خواهد کرد، و هر کس رضایت مردم را بخواهد، گرچه به غضب خدا باشد، خدا هم او را به مردم رها مىکند.
اصلاح امت، نه قدرت طلبى "اللهم إنّک تعلم ما کان منا تنافسآ فى سلطان و لا التماسآ من فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فى بلادک و یأمن المظلومون من عبادک و یعمل بفرائضک و سننک و احکامک".
(تحفالعقول، ص )243 در باره فلسفه قیامش فرمود: بار خدایا! تو میدانى که آنچه از ما اظهار شده براى رقابت در قدرت و دستیابى به کالاى دنیا نیست، بلکه هدف ما این است که نشانههاى دینت را به جاى خود برگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم تا ستمدیدگان از بندگانت امنیت یابند و به واجبات و سنتها و دستورهاى دینت عمل شود.
بهداشت جسم و خودسازى "اوصیکم بتقوى الله و احذرکم ایامه.
فبادروا بصحة الاجسام فى مدة الاعمار فایاک ان تکون ممن یخاف على العباد من ذنوبهم. (تحف العقول، ص )243 اى مردم! شما را به تقواى الهى سفارش مىکنم و از (گناه کردن) در ایامش برحذر میدارم.در مدت عمر به سلامت و تندرستى جسم پیشى گیرید. و از کسانى مباشید که بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش آسوده خاطراند. .نعمت ناخوش انجام "الاستدراج من الله سبحانه لعبده ان یسبغ علیه النعم و یسلبه الشکر" (تحف العقول، ص )250 غافلگیر کردن بنده از جانب خداوند به این شکل است که به او نعمت فروان دهد تباهى دنیا "ان هذه الدنیا قد و توفیق شکرگزارى را از او بگیرد.
تغیرت و تنکرت و ادبر معروفها، فلم یبق منها الا صبابه کصبابه الاناء و خسیس عیش کالمرعى الوبیل، الا ترون ان الحق لا یعمل به و ان الباطل لایتناهى عنه، لیرغب المومن فى لقاء الله محقآ، فانى لا ارى الموت الا سعادة و لاالحیاة مع الظالمین الا برما ان الناس عبید الدنیا و الدین لعقٌ على السنتهم یحوطونه ما درّت معائشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون".
(تحف العقول، ص 249 ـ )250 امام حسین (ع) در هنگام سفر به کربلا فرمود: راستى این دنیا دگرگونه و ناشناس شده و معروفش پشت کرده، و از آن جز نمى که بر کاسه نشیند و زندگیاى پست، همچون چراگاه تباه، چیزى باقى نمانده است.
آیا نمىبینید که به حق عمل نمىشود و از باطل نهى نمىگردد؟ در چنین وضعى، مؤمن به لقاى خدا سزاوار است.
و من مرگ را جز سعادت، و زندگى باظالمان را جز هلاکت نمىبینم.
به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آنهاست و مادام که براى معیشت آنها باشد، پیرامون آناند، و وقتى به بلا آزموده شوند، دینداران اندکاند.
.روى آوردن به دیندارى، جوانمرد و اصیل "لاترفع حاجتک الا الى احد ثلاثه: الى ذى دین، او مروه او حسب" (تحف العقول، ص )251 جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.
. نشانههاى مقبول و نامقبول انسانها "من دلائل علامات القبول: الجلوس الى اهل العقول.
و من علامات اسباب الجهل المماراة لغیر اهل الکفر.
و من دلائل العالم انتقاده لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر".
(تحف العقول، ص )252 از دلائل نشانههاى قبول، همنشینى با خردمندان است.
و از نشانههاى موجبات نادانى، مجادله با مسلمانان.
و از نشانههاى دانا این است که سخن خود را نقّادى مىکند و به حقایق فنون نظر داناست.
نشانههاى مؤمن "ان المؤمن اتخذ الله عصمته و قوله مرآته، فمرة ینظر فى نعت المؤمنین وتارة ینظر فى وصف المتجبرین، فهو منه فى لطائف و من نفسه فى تعارف و من فطنته فى یقین و من قدسه على تمکین".
(تحف العقول، ص )253 به راستى که مومن خدا را نگهدار خود گرفته و گفتارش را آیینه خود، یک بار در وصف مؤمنان مىنگرد و بار دیگر در وصف زورگویان، او از این جهت نکته سنج و دقیق است و اندازه و قدر خود را مىشناسد واز هوش خود به مقام یقین میرسد و به پاکى خود استوار است.
. نتیجه پیروى از گناهکار "من حاول امرآ بمعصیة الله کان افوت لما یرجو و اسرع لما یحذر".
(تحف العقول، ص )253 کسى که با نافرمانى خدا گرد کسى گردد، آنچه را امید دارد از دست رفتنىتر است و از آنچه برحذر است زودتر دچارش گردد.
. احترام به ذریّه زهرا(س) "و الله لا اعطى الدنیه من نفسى ابدا و لتلقین فاطمه اباها شاکیه ما لقیت ذریتها امته و لا یدخل الجنه احد اذاها فى ذریتها".
(لهوف سید بن طاوس، ص)23 به خدا قسم من هرگز زیر بار پستى و ذلت نخواهم رفت و در روز قیامت، فاطمه زهرا پدرش را ملاقات خواهد کرد، در حالى که از آزارى که فرزندانش از امّت پیامبر(ص) دیدهاند به پدر خویش شکایت خواهد برد و کسى که ذریه فاطمه را آزار دهد داخل بهشت نخواهد شد.