روزه در کلام امام على علیه السلام
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
«کم من صائمٍ لیس له من صیامه الّا الجوع و الظّمأ، و کم من قائمٍ لیس له من قیامه الّا السّهر و العناء، حبّذا نوم الأکیاس و افطارهم.» (نهج البلاغه، حکمت 145)
چه بسیار روزه دارى که از روزه خود جز گرسنگى و تشنگى بهرهاى نبرد و بسیار شب زنده دارى که از شب زنده داریش بهرهاى غیر از بیدارى و رنج ندارد، چه خوب است خواب عارفان زیرک و افطارشان.
«لکلّ شىءٍ زکاةٌ و زکاة البدن الصّیام.» (نهج البلاغه، حکمت 136)
براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدن روزه گرفتن است.
«فرض اللّه الصّیام ابتلاءً لاخلاص الخلق.». (نهج البلاغه، حکمت 252)
خداوند روزه را آزمایشى براى اخلاص بندگانش قرار داد.
«قال علیه السلام فى بعض الأعیاد: انّما هو عیدٌ لمن قبل اللّه صیامه و شکر قیامه و کلّ یومٍ لایعصى اللّه فیه فهو عیدٌ.»
(نهج البلاغه، حکمت 428)
امام علیه السلام در یکى از اعیاد فرمود: همانا امروز عید است براى کسى که روزهاش مورد قبول، و شب زنده داریش مشکور باشد، و هر روزى که در آن معصیت خدا نشود، آن روز، عید است.
«الصّوم عبادةٌ بین العبد و خالقه، لایطّلع علیها غیره، و کذلک لایجازى عنها غیره.» (ابن ابى الحدید، ج 20، ص 296)
روزه، عبادتى است میان بنده و آفریدگارش و کسى غیر از او بر آن آگاه نمىگردد و همچنین کسى غیر از او بدان پاداش نمىدهد.
«لیس الصّوم الامساک عن المأکل و المشرب الصّوم الامساک عن کلّ ما یکرهه اللّه سبحانه.»
(ابن ابى الحدید، ج 20، ص 259)
روزه، امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه، خوددارى از تمامى چیزهایى است که خداوند سبحان آنها را بد مىداند.
«حبّب الىّ من دنیاکم ثلاثةٌ:اکرام الضّیف، والصّوم فى الصّیف، و الضّرب فى سبیل اللّه بالسّیف.».
(مستدرک نهج البلاغه، ص 187)
سه چیز از دنیاى شما برایم دوست داشتنى است: گرامى داشتن مهمان، روزه دارى در تابستان، و شمشیر زدن در راه خدا.
«صیام الأیّام البیض من کلّ شهرٍ یرفع الدّرجات و یعظّم المثوبات.» (غررالحکم، ج 1، ص 416،62)
روزه دارى در ایام البیض(سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم) از هر ماهى، درجات آدمى را بالا برده و پاداشش را بزرگ مىسازد.
«الصّیام أحد الصّحّتین.» (غررالحکم، ج 1، ص 84،1723)
روزه دارى یکى از دو تندرستى است.
«صوم الجسد الامساک عن الأغذیة بارادةٍ و اختیارٍ خوفاً من العقاب و رغبةً فى الثواب و الأجر.»
(غررالحکم، ج 1، ص 417،78)
روزه دارى بدن، خوددارى از غذاها با اراده و اختیار است در حالى که انسان از عقوبت (خدا) بترسد و به ثواب و اجر الهى میل و رغبت داشته باشد.
«صوم النفس امساک الخمس عن سائر المآثم و خلوّ القلب من جمیع اسباب الشرّ»
(غررالحکم، ج 1، ص 417،79)
روزه روح، خوددارى حواس پنجگانه از همه گناهان و پاک کردن دل از کلیه اسباب شرّ و بدى است.
«صوم القلب خیرٌ من صیام اللّسان و صوم اللّسان خیرٌ من صیام البطن.» (غررالحکم، ج 1، ص 417،80)
روزه دل، بهتر از روزه زبان و روزه زبان بهتر از روزه شکم است.
«صیام القلب عن الفکر فى الآثام أفضل من صیام البطن عن الطعام.» (غررالحکم، ج 1، ص 416،63)
روزه دل، از این که فکر در گناهان نکند برتر از روزه شکم از طعام است.
«صوم النفس عن لذّات الدّنیا أنفع الصیام.»
(غررالحکم، ج 1، ص 416،64)
خوددارى نفس از لذتهاى دنیا، سودمندترین روزههاست.
چه بسیار روزه دارى که از روزه خود جز گرسنگى و تشنگى بهرهاى نبرد و بسیار شب زنده دارى که از شب زنده داریش بهرهاى غیر از بیدارى و رنج ندارد، چه خوب است خواب عارفان زیرک و افطارشان.
«لکلّ شىءٍ زکاةٌ و زکاة البدن الصّیام.» (نهج البلاغه، حکمت 136)
براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدن روزه گرفتن است.
«فرض اللّه الصّیام ابتلاءً لاخلاص الخلق.». (نهج البلاغه، حکمت 252)
خداوند روزه را آزمایشى براى اخلاص بندگانش قرار داد.
«قال علیه السلام فى بعض الأعیاد: انّما هو عیدٌ لمن قبل اللّه صیامه و شکر قیامه و کلّ یومٍ لایعصى اللّه فیه فهو عیدٌ.»
(نهج البلاغه، حکمت 428)
امام علیه السلام در یکى از اعیاد فرمود: همانا امروز عید است براى کسى که روزهاش مورد قبول، و شب زنده داریش مشکور باشد، و هر روزى که در آن معصیت خدا نشود، آن روز، عید است.
«الصّوم عبادةٌ بین العبد و خالقه، لایطّلع علیها غیره، و کذلک لایجازى عنها غیره.» (ابن ابى الحدید، ج 20، ص 296)
روزه، عبادتى است میان بنده و آفریدگارش و کسى غیر از او بر آن آگاه نمىگردد و همچنین کسى غیر از او بدان پاداش نمىدهد.
«لیس الصّوم الامساک عن المأکل و المشرب الصّوم الامساک عن کلّ ما یکرهه اللّه سبحانه.»
(ابن ابى الحدید، ج 20، ص 259)
روزه، امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه، خوددارى از تمامى چیزهایى است که خداوند سبحان آنها را بد مىداند.
«حبّب الىّ من دنیاکم ثلاثةٌ:اکرام الضّیف، والصّوم فى الصّیف، و الضّرب فى سبیل اللّه بالسّیف.».
(مستدرک نهج البلاغه، ص 187)
سه چیز از دنیاى شما برایم دوست داشتنى است: گرامى داشتن مهمان، روزه دارى در تابستان، و شمشیر زدن در راه خدا.
«صیام الأیّام البیض من کلّ شهرٍ یرفع الدّرجات و یعظّم المثوبات.» (غررالحکم، ج 1، ص 416،62)
روزه دارى در ایام البیض(سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم) از هر ماهى، درجات آدمى را بالا برده و پاداشش را بزرگ مىسازد.
«الصّیام أحد الصّحّتین.» (غررالحکم، ج 1، ص 84،1723)
روزه دارى یکى از دو تندرستى است.
«صوم الجسد الامساک عن الأغذیة بارادةٍ و اختیارٍ خوفاً من العقاب و رغبةً فى الثواب و الأجر.»
(غررالحکم، ج 1، ص 417،78)
روزه دارى بدن، خوددارى از غذاها با اراده و اختیار است در حالى که انسان از عقوبت (خدا) بترسد و به ثواب و اجر الهى میل و رغبت داشته باشد.
«صوم النفس امساک الخمس عن سائر المآثم و خلوّ القلب من جمیع اسباب الشرّ»
(غررالحکم، ج 1، ص 417،79)
روزه روح، خوددارى حواس پنجگانه از همه گناهان و پاک کردن دل از کلیه اسباب شرّ و بدى است.
«صوم القلب خیرٌ من صیام اللّسان و صوم اللّسان خیرٌ من صیام البطن.» (غررالحکم، ج 1، ص 417،80)
روزه دل، بهتر از روزه زبان و روزه زبان بهتر از روزه شکم است.
«صیام القلب عن الفکر فى الآثام أفضل من صیام البطن عن الطعام.» (غررالحکم، ج 1، ص 416،63)
روزه دل، از این که فکر در گناهان نکند برتر از روزه شکم از طعام است.
«صوم النفس عن لذّات الدّنیا أنفع الصیام.»
(غررالحکم، ج 1، ص 416،64)
خوددارى نفس از لذتهاى دنیا، سودمندترین روزههاست.