آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

دوره حیات امام موسى بن جعفر علیه السلام عصر سیاهى و تباهى بود و به سبب اوج گرفتن حاکمیت عباسیان، جامعه اسلامى به شدت از معیارهاى الهى تهى شده بود. امام در عصرى مى‏زیست که خلفا و فرمانروایانى که باید الگوى تقوا باشند و در راه دین و تعالى جامعه دینى بکوشند، در فساد «هزار و یک شب» بغداد غرق شده و به بزرگترین عامل سیاهى و تباهى جامعه تبدیل شده بودند.
در این عصر که به عصر هارونى معروف است. همه تبهکاریها به نام دین انجام مى‏گرفت و خلیفه در ظاهر مدعى حمایت از دین و رهبرى جامعه دینى بود ولى رفتار او و اطرافیانش نه تنها هیچ تناسبى با معیارهاى دینى نداشت بلکه دقیقاً با دستورات و ارزشهاى دین در تضاد بود. گرچه رفتار هارون و اطرافیانش مغایر با اصول تعالیم دین بود ولى او توانست بخش بزرگى از جامعه را بفریبد و خود را جانشین رسول خدا معرفى نماید. گروهى نیز با تهدید و تطمیع تسلیم شده بودند و مخالفتى نمى‏کردند. در این اوضاع و احوال. فقط کسانى که در روشنایى نور ولایت امام کاظم علیه السلام قرار داشتند، توانسته بودند در راه مستقیم دین گام بردارند و از هر نوع انحرافى مصون بمانند.
با همه تبلیغاتى که هارونیان داشتند تا خود را جانشین رسول خدا و ادامه دهنده راه آن بزرگوار معرفى کنند. افراد بصیر جامعه دو جریان کاملاً متمایز در برابر خویش مشاهده مى‏کردند. نخست جریانى که به ظاهر قدرت را در دست داشت و عامل سیاهى و تباهى بود. و جریان دوم که رهبرى آن با امام کاظم(ع) بود و با استمرار خط راستین ولایت، بر قلبهاى مردم آگاه حکومت مى‏کرد و هر روز حوزه نفوذش بیشتر مى‏شد زیرا فروغ فروزان ولایت هر روز عرصه‏هاى بیشترى از جامعه را روشن مى‏کرد.
مردم جامعه آن روزگار بدان جهت دل به امام کاظم مى‏سپردند و به خط و لایت تمایل نشان مى‏دادند که در هر زمینه با دو رفتار کاملاً متضاد رو به رو مى‏شدند. مردم از یک سو داستان فساد هزار و یک شب هارون و اطرافیانش را مى‏شنیدند و شبهاى لبریز از معصیت و عیش و طرب کاخهاى بغداد را مشاهده مى‏کردند و از سوى دگر از ناله‏ها و مناجات شبانه امام کاظم(ع) آگاه مى‏شدند و مى‏شنیدند که آن امام بزرگ عبادت و راز و نیاز شبانه با محبوب را آن قدر استمرار مى‏دهند که آن را به فریضه صبحگاهى متصل مى‏کنند و بعد از آن نیز تا طلوع آفتاب به عبادت و نیایش ادامه مى‏دهند. آرى، مردم از یک سو در دل تاریک شب صداى خنیاگران و دخترکان غزلخوان را که ساز مطربان و نعره دلقکان آن را همراهى مى‏کرد، از کاخهاى هارونى بغداد مى‏شنیدند و از سوى دگر از شکوه خلوت امام کاظم(ع) در زنان آگاه مى‏شدند و یا اینکه از این و آن مى‏شنیدند که امام کاظم(ع) شبها دنیاى دیگرى دارند و اگر در زندان باشند، آنجا را به مناى مناجات تبدیل مى‏کنند و اگر خارج از زندان به سر مى‏برند. در دل تاریک شب سکوت مسجد و منزل را مى‏شکنند و با زاریهاى خویش همه را به مبدأ هستى و حقیقت و معنویت متوجه مى‏کنند.
تضاد رفتار الهى امام کاظم(ع) با رفتار شیطانى هارونیان در همه زمینه‏ها آشکار بود و با آنکه آنها مى‏خواستند با پرده نفاق و تزویر روى اعمال شیطانى خویش را بپوشانند و ماهیت رفتار خویش را پنهان کنند ولى نور وجود امام کاظم چنان تابان و پرفروغ بود که اجازه استتار به آنها نمى‏داد و زشتى رفتار هارونیان با تمام ظاهر آرایى در برابر رفتار الهى امام رنگ مى‏باخت و چیزى جز رسوایى به بار نمى‏آورد. به عنوان مثال، هارونیان نیز براى فریب مسلمانان در سال، حج مى‏گذاردند ولى حج آنها نیز چیزى کمتر از شبهاى معصیت آلود آنها در کاخهاى بغداد نداشت آنها حج را به یک سفر تفریحى و لبریز از عیش و نوش تبدیل مى‏کردند و با اموالى که از مسلمانان گرفته بودند، کاروان تجمّل و تبذیر به راه مى‏انداختند.
تجمّل و تبذیر در کاروان حج هارونیان چنان افراطآمیز بود که حتى دستور مى‏دادند که از نقاط سردسیر جهان اسلام با هزار مشقت براى مصرف آنها برف به مکه ببرند تا چند روزى که حج مى‏گذارند از آن استفاده کنند.
در برابر چنین رفتار هارونیان، مردم امام کاظم(ع) را نیز مشاهده مى‏کردند که هر بار به قصد برگزارى حج از مدینه به سوى مکه حرکت مى‏کرد. تمام یا بخش بزرگى از راه بین مکّه و مدینه را در آن هواى گرم پیاده طى مى‏کرد و این پیاده روى در هر سفر بیش از بیست شبانه روز بود.
مردم روزگار امام در زمینه نوع نگرش به دنیا و تعینات و اموال دنیایى تباین آشکار و حیرت انگیزى بین هارونیان مدعى جانشین رسول خدا و امام کاظم علیه السلام مى‏دیدند. مردم مى‏دیدند که هارونیان با فشار و آزار از مردمى که در قلمرو آنها زندگى مى‏کنند به قدرى مال و ثروت گرفته‏اند که به قول خود هارونیان اگر تا ده الى پانزده سال هیچ خراجى و مالیاتى از مردم نگیرند، مى‏توانند دستگاه عریض و طویل خلافت را به نحو شایسته اداره کنند و لشکر و سپاه خویش را از نظر آذوقه و سایر نیازمندیها، در بهترین شرایط نگه دارند.مسلمانان مشاهده مى‏کردند که ولع ثروت اندوزى در میان هارونیان به قدى است که عایدات سالانه زنان آنها بیش از هزینه و مخارج لشکرها و سازمانهاى ادارى خلافت است و حتى غلامان و کنیزکان در طلا و ثروت غوطه ور شده‏اند.
در همین حال مردم امام موسى بن جعفر علیه السلام را مى‏دیدند که نه تنها هیچ درهم و دینارى براى خود نمى‏اندوزد و همه آنچه را که به دست مى‏آورد در راه خدا به نیازمندان مى‏بخشد،
بلکه دیگران را نیز ترغیب مى‏کند که براى رسیدن به مقام کمال انسانى از بخشش به بینوایان دریغ نکنند و تحت لطف و حمایت حضرت احدیت با خوشرویى به نیازمندان یارى کنند.
به هر حال، مردم در همه زمینه‏ها شاهد تضاد آشکار بین خط روشن ولایت و امامت از یک سو و خط نفاق و ضلالت از سوى دیگر بودند. به ویژه آنکه امام تضادها و تفاوتهاى حق و باطل را با مهارت براى مسلمانان تعلیم مى‏فرمودند تا زمینه ذهنى و معرفتى براى درک بهتر آنها از تضاد خط ولایت و خط ضلالت فراهم آورند و آنها را به سوى سعادت و هدایت متوجه کنند.
مردم نیز هر روز که مى‏گذشت با گوهر وجود مقدّس امام بیشتر آشنا مى‏شدند و پیوسته در صدد بودند که از عطر ولایت بهتر و بیشتر بهره‏مند شوند و جانهاى خویش را در معرض نسیم معنویت امام قرار دهند.
سالروز شهادت امام کاظم علیه السلام را به همه پیروان راهش تسلیت مى‏گوییم.

تبلیغات