پیامدهاى نگاه به نامحرم
آرشیو
چکیده
متن
چشم، دریچه دل و اندیشه انسان است، اگر چگونه نگریستن را یاد بگیریم و چگونه دیدن را تجربه کنیم، چشم، چشمه امید و ایمان مىشود و نگاه ما، عبادت و سبب رشد و تکامل خواهد شد، و اگر آن را رها کنیم تا به هر چه هوى و هوس دستور داده نگاه کند، زیانهاى متعددى متوجه انسان خواهد شد، و به گناهان ناخواستهاى دچار خواهد شد، مگر فاصله "نگاه" تا "گناه" چه قدر است؟
اگر عقل و خرد انسان در اختیار چشم قرار گیرد، پیامدهاى روانى و غیر روانى فراوانى در پى خواهد داشت که ممکن است انسان را به تباهى بکشاند.
حضرت على(ع) فرمود: «اَلعَینُ جاسُوسُ القَلبِ وَ بَرید العَقل؛(1) چشم جاسوس و مأمور دل و نامه رسان عقل است».
در جاى دیگر فرمود: «اَلعَین بَریدُ القَلب؛(2) چشم پیغام رسان دل است.»
کلمه «جاسوس» در روایت اول نشان از آن دارد که چشم بر دل مؤثر است، چون جاسوس هرچه گزارش دهد دل و فرمانده مىپذیرد، چنانکه سخنان پیغام رسان براى پیغام دهنده حجّت و اعتبار دارد. از اینجا مىتوان حدس زد که نگاه، تأثیرات عمیقى بر روح و روان انسان مىگذارد. شاید شاعر به همین ارتباط اشاره دارد آنجا که مىگوید:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجرى نیشش زفولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
در روایت دیگرى تعبیر ظریفترى آمده، آنجا که على(ع) فرمود: «القلب مصحف البصر؛ دل کتاب (دست نوشته) دیده است» یعنى این نگاه است که هرگونه بخواهد کتاب دل را مىنویسد و بر آن نوشتارى بوجود مىآورد. پیامدهاى نگاه را در چند بخش مورد بررسى قرار مىدهیم.
الف: پیامد روانى
1- نوعى بیمارى یا عادت مذموم
گام اول در روابط نامشروع نگاه آلوده است و گام گذاران در این وادى، چه بسا گرفتار عادت مذموم دائمى خواهند شد. روان شناسان، چشم چرانى را نوعى بیمارى روانى مىشمارند. بینایى، یکى از مهمترین اعضا براى تحریکات جنسى است. اگر فرد تنها از نظربازى براى ارضاى کشش جنسى استفاده کند، دچار نوعى انحراف شده است معمولاً شخص نَظَر باز با مشاهده و نگاه ارضا نمىشود و به همین جهت گاه مبتلا به استمناء و خود ارضائى مىشود. این گونه افراد کنج کاوى شدیدى نسبت به دیدن اندام برهنه جنس مخالف دارند و این امر گاهى باعث مىشود ساعتها پشت پنجره یا روى بالکنها یا کنار کوچه و خیابان به نظاره گرى بپردازند تا شاید به کام دل برسند.(3)
منابع دینى نیز قرنها قبل از روانشناسان، چشم چرانى را نوعى انحراف و بیمارى دانسته است رسول خدا(ص) فرمود: «لکلّ عضوٍ من ابن آدم حظٌّ من الزّنا العین زناها النّظر؛(4) هر عضوى از بنى آدم بهرهاى از زنا دارد، و زناى چشم نگاه کردن (به بدن نامحرم) است.»
امام صادق(ع) فرمود: «النّظرة سهمٌ من سهام ابلیس مسمومٌ من ترکها للّه لالغیره اعقبه اللّه ایماناً یجد طعمه؛ نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلودهاى از تیرهاى شیطان است. هر کس آن را براى خدا ترک کند نه بخاطر غیر او، خدا ایمانى به او مىدهد که مزّه آن را مىچشد.»
یقیناً مراد از مسمومیّت نگاه، مسمومیت جسمى و بدنى نیست بلکه مقصود مسمومیّت روحى و روانى است در واقع نگاه نوعى بیمارى است که ویروس نگاه را پخش مىکند و به دیگران سرایت مىدهد.
2- کاهش آرامش روانى و افزایش التهاب و اضطراب
چشم چرانى آرامش روحى و روانى انسان را نابود ساخته و فرد را دچار اضطراب و تشویش مىنماید.(5)
توضیح مطلب این است که با توجّه به قدرت و دامنه نفوذ عاطفى زن و مرد بر یک دیگر و نقش حساس آن دو در تأمین نیازهاى طبیعى و غریزى، جلوهگرى زنان و دختران و جاذبههاى جنسى موجب جلب پسران و مردان شده اگر نتواند از نگاه خود دارى کند. شدیداً انحراف اذهان و آشفتگى فکر و دل آنها را در پىدارد.نگاه هم براى مردان مشکل ساز است و هم براى دختران و زنان، چرا که برخى زنان و دختران نیز تلاش مىکنند که زمینه جذب و توجه و نگاه کردن دیگران را به خود جلب کنند.
به قول یکى از نویسندگان «چه بسیار دخترانى که به سبب شوق و دستیابى به نشانههاى مقبول زیبایى و زنانگى به اختلالات روانى دچار مىشوند.گمان و تصوّر چنین دخترانى آن است که زندگى و آینده آنها به اندازه بینى و یا خمیدگى آنان بستگى دارد، تا آن جا که حتى یک میلى متر کوتاهى طول مژه نیز مىتواند به یک مسئله جدّى و بحرانى در زندگى تبدیل شود.»(6)
استاد شهید مطهرى مىگوید: «با توجّه به اینکه روح بشر فوق العاده تحریکپذیر است اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیرى روح بشر محدود به حدّ خاصى است و از آن پس آرام مىگیرد. هیچ فردى از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنى از متوجّه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالأخره هیچ دلى از هوس، سیر نمىشود. تقاضاى نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنى است و همیشه مقرون به نوعى احساس محرومیّت و دست یافتن به آرزوها و به نوبه خود منجر به اختلالات روحى و بیماریهاى روانى مىگردد که امروزه در دنیاى غرب بسیار به چشم مىخورد.»(7)
در منابع دینى نیز در گذشتههاى دور به این امر اشاره شده است. على(ع) فرمود: «من اطلق طرفه کثر اسفه؛ هر کس چشم خویش را آزاد گذارد، همیشه اعصابش ناراحت بوده(و به آه و حسرت دایمى گرفتار مىشود)».(8)
و در جاى دیگر فرمود: «من اطلق ناظره اتعب حاضره؛(9)هر کسى چشم را رها کند زندگى فعلى خود را به رنج و ناراحتى گرفتار نموده است.»
و حضرت امام صادق(ع) فرمود: «کم من نظرةٍ اورثت حسرةً طویلةً؛(10) چه بسیار نگاهها که حسرت طولانى (و همیشگى را در پى دارد.» و از طرف دیگر اگر چشم را از حرام بپوشاند از نظر روحى، راحت و آسوده خواهد بود، على(ع) فرمود: «من غضّ طرفه اراح قلبه؛(11) کسى که چشمش را فرو بندد دل و روحش راحت خواهد بود.»
3- بیمار شدن عقل
انسان در سایه پیروى از آموزههاى نورانى اسلام، به تکامل مىرسد و عقلش رشد مىکند و در صورت سرپیچى از دستورهاى الهى و دست یازیدن به کردار خلاف شرع همچون چشم چرانى از رحمت الهى دور مىشود با خاموش شدن نور الهى در خانه دل، عقل و روح انسان دچار نوعى بیمارى مىگردد.
على(ع) در این باره مىفرماید: «قرین الشّهوة مریض النّفس معلول العقل؛(12) کسى که با شهوت همراه است جان و عقلش مریض و بیمار است.»
و در جاى دیگر فرمود: «ذهاب العقل بین الهوى و الشّهوة؛(13) نابودى عقل در هوا(پرستى) و شهوت است.»
وقتى عقل بیمار شد تصمیم گیریها و رفتارهاى انسان نیز بیمارگونه خواهد بود.
4- تنوع طلبى
انسانى که پیش از ازدواج چشم چرانى را تجربه کرده هنگام ازدواج اولاً به همسر خویش به دید شک و تردید مىنگرد که نکند او هم چون خودش چشم حرام به سوى نامحرمان داشته باشد، ثانیاً خود هر روز به دنبال دیدن مناظر جدید از صحنههاى حرام است و تنوعطلبى و دیدن صحنههاى حرام روان او را بیمار مىسازد و چه بسا زندگى موجود را به سردى کشانده گرفتار دامهاى فساد خواهد ساخت.
ویل دورانت مىگوید: «فساد پس از ازدواج بیشتر محصول عادتهاى پیش از ازدواج است.»(14)
در ادامه سخنان خود مىگوید: «میل به تنوع(طلبى) گرچه از همان آغاز در بشر بوده است. ولى امروزه به سبب اصالت فرد در زندگى نو و تعدد محرکات جنسى (از جمله چشم چرانى) در شهرها و تجارى شدن لذّت جنسى ده برابر گشته است.»(15)
در نتیجه باید گفت چشم چرانى از نظر روانى عامل نوعى بیمارى و عادت مذموم، کاهش آرامش روانى و اضطراب روحى، از بین رفتن کرامت انسانى، و تنوعطلبى مىگردد.
پیامدهاى خانوادگى و اجتماعى نگاه
نگاههاى حرام و چشم چرانى علاوه بر پیامدهاى روحى و روانى، زیانها و اثرات سوء خانوادگى و اجتماعى نیز دارد که به اهم آنها اشاره مىشود:
1- بدنامى طرفین
چه بسیارى دوستىها و ارتباطهاى نامشروع که از نگاه و یک چشمک زدن آغاز شده ولى نگاههاى هوس آلود و تداوم آن و تسلّط طبیعى شهوت آن را به ناکجا آباد کشانیده، سبب بدبختى و بدنامى طرفین گردیده و حتى افشا شدن برخى از این روابط بعد از ازدواج، کانون گرم خانوادگى را متلاشى نموده، سبب بروز مشکلات خانوادگى و اجتماعى شده است.
در مجلّات مختلفى که درباره جوانان و مسائل خانوادگى چاب مىشود مىتوان سرگذشتها و نامههاى زیادى را دید که حکایت از عشقهاى نامشروع دارد که بر اثر یک نگاه حرام به وجود آمده و سبب فساد و جنایت و یا تزلزل خانواده شده است. ولى نقطه آغاز آن همان نگاه حرام بوده است.
در تحقیقى که در نیواورلئان آمریکا(1982) در مورد خودکشى انجام گرفته است مشخص شده که ویژگى مهم عدّهاى از زنانى که دست به خودکشى زدهاند، این است که پس از نگاههاى حرام و برقرارى ارتباط و بچه دار شدن نتوانستهاند همسر را براى خود حفظ کنند.اینان تا توانستهاند از نگاهها و بدن خود به سایرین بهره دادهاند به این امید که شاید کسى نیز حاضر شود در غمها و شادىهاى آنها شریک باشد، ولى نتوانستهاند به این مقصد نایل شوند،(16) چرا که مردى که با نگاه شهوت آلود در داخل زندگى او آمد با نگاه به دیگرى نیز مىرود.
2- مقایسههاى هوس آلود
در جامعهاى که نگاه به نامحرم رائج شود به دنبال آن جلوهگرىها و فرهنگ برهنگى و بدحجابى حاکم مىشود، و در پى آن زن و مرد به هر سوى و هر کس که بخواهند نگاه مىکنند. اینجاست که همواره در زندگى حالت مقایسه بوجود مىآید مقایسه میان آنچه دارند و آنچه ندارند. و این مقایسهها هوس را دامن مىزند و خانواده را در معرض نابودى قرار مىدهد. زنى که سالها در کنار شوهر و در مشکلات با او زندگى کرده، پیداست اندک اندک بهار چهرهاش، شکفتگى خود را از دست مىدهد و روى در خزان مىگذارد و در چنین حالى است که سخت محتاج مهربانى و وفادارى همسر خویش است، امّا ناگهان زن جوانترى از راه مىرسد و در کوچه و بازار و اداره و مدرسه با پوشش نامناسب خود و نگاههاى حرام به همدیگر، فرصت مقایسهاى را پیش مىآورد که مقدمه مىشود براى ویرانى اساس خانواده.(17)
دختران جوانى که امروزه در اوج نشاط و شادابى مغرور از دلبرىها و جلوهگرىهاست و سعى مىکنند با آماده نمودن جاذبههاى تحریکى نگاههاى دیگران را صید کنند باید بدانند که در فردایى نه چندان دور، خود دچار سرنوشت فرهنگ مقایسه خواهند شد و همان سرنوشتى را که براى دیگران رقم زدهاند، براى خود او رقم مىخورد.
3- نگرانى دائمى
جوانانى که از طریق نگاههاى هوس آلود بهم رسیده و ازدواج و پیوند زندگیشان بر اساس این بنیان سست بنا شده است همیشه طرفین، خصوصاً زنان این نگرانى را دارند که نکند همسرش دوباره صید نگاه دیگرى شود و زندگى او از هم بپاشد، و همین نگرانى همیشگى در عدم آرامش روحى و روانى او کافى است که زندگى او را به تلخ کامى بکشاند.
4- از هم پاشیدگى خانواده
اگر سرى به هفته نامهها و مجلّات خانوادگى بزنیم، صفحات راز و پزشک مشاور، مملو از غم نامههایى است که دخترها و پسرها از دوستىها و ازدواجهاى ناکام خود نوشتهاند، بسیارى از ایشان وقتى شور و اشتیاق اوّلیهشان فرو نشست و با واقعیّتهاى زندگى، بیشتر آشنا شدند، با یک دیگر احساس نوعى بیگانگى و غرابت نموده، با عدم تفاهم در زندگى مشترک مواجه مىشوند.
بسیارى از ازدواجهایى که از نگاههاى خیابانى، پارک و دانشگاهها شروع شدهاند یا به سرانجام روشنى نرسیده، یا قبل از ازدواج رها شده و حاصلى جز بدنامى نداشتهاند.(18) عشقى که با نگاه آمده با نگاه هم مىرود.
دکتر جامعهشناسى در این زمینه مىگوید: جوانانى که هم دیگر را در پارکها و خیابانها مىیابند، یا از طریق تماسهاى تلفنى به هم دیگر علاقمند مىشوند. اصولاً مبنا و اساس علاقهمندى خود را با همان نگاههاى اوّلیه پایه گذارى مىکنند و این عشق و علاقه وقتى ظاهرى باشد(و از طریق نگاه بوجود آمده باشد) قاعدةً بعد از مدّت زمانى کوتاه (کمتر از یک سال) به طلاق مىانجامد.(19)
تازه اگر هم ازدواجها برقرار بماند همیشه همراه با بگو و مگوهاى مشکل ساز است.
پسرى در مصاحبه مىگوید:به نظر من، اگر پس از ایجاد ارتباط(هاى خیابانى) ازدواجى صورت گیرد مشکل آفرین مىشود، چون پسرهایى که (از طریق نگاههاى هوس آلود با دخترى) دوست مىشوند، تا مشکلى در زندگى پیش مىآید، مىگویند. آره،تو همان کسى بودى که با من (از طریق نگاه و ...) دوست شدى...(20)
زلیخا مُرد از این حسرت که یوسف گشت زندانى
چرا عاقل کند کارى که باز آرد پشیمانى(21)
5 - زایش گناه
نقطه آغاز بسیارى از گناهان نگاه است، وقتى نگاه رفت، به دنبال آن دل مىرود، دل رفت به دنبال آن دین مىرود، بسیارند کسانى که گرفتار دام زنا و یا خودکشى و یا دیگر کشى شدهاند ولى آغاز آن با یک نگاه بوده است.
در منابع دینى به شدّت روى این مسئله تکیه شده که گناه، گناه مىآورد، از جمله امام صادق(ع) فرمود: «النّظرة بعد النّظرة تزرع فى القلب الشهوة و کفى بها لصاحبها فتنة؛نگاه پى در پى در قلب، شهوت ایجاد مىکند و همین براى انحراف بیننده کافى است.»
از حضرت مسیح(ع) نقل شده است که فرمود: «لاتکوننّ حدید النّظر الى ما لیس لک فانّه لن یزنى فرجک ما حفظت عینک فان قدرت ان لاتنظر الى ثوب المرأة الّتى لاتحلّ لک فافعل؛(22) هرگز تیز نظر به سوى چیزى که برایت (حلال) نیست نباش زیرا تا زمانى که چشمت را حفظ کنى دامنت آلوده به زنا نمىشود، و اگر بتوانى به لباس زنى که برایت حلال نیست نگاه نکنى، این کار را انجام بده.»
این حدیث نشان مىدهد که حتى نگاه به لباس زن انسان را وادار مىکند که به خود او نگاه و نگاه به نامحرم کم کم انسان را به کار خلاف عفّت مىکشاند وهلّم جرّا.
از جمله مطالبى که امام هشتم در جواب محمد بن سنان فرمود این است: «نگاه کردن به موى زنان شوهردار و غیر آنها حرام است چون باعث تحریک(شهوت) مردان و کشیده شدن به فساد و وارد شدن به چیزى مىشود که براى او حلال و زیبا نیست و همین طور نگاه کردن به چیزهایى که مانند مو مىباشد حرام است.»(23)
این روایت تصریح مىکند که نگاه کردن به نامحرم عامل تحریک شهوت و کشیده شدن به فساد بدتر مىشود.
یکى از نویسندگان، مىگوید:نگاه به نامحرم در این دنیا نیز با شعله ورشدن آتش شهوت، انسان را در فساد و تباهى غوطه ور مىسازد.»(24)
استاد مطهرى: «غریزه جنسى، غریزهاى نیرومند و عمیق و دریا صفت است و هرچه بیشتر اطاعت شود، سرکشتر مىگردد، هم چون آتش که هرچه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر مىشود.»
لذا بهترین راه براى دورى از شهوات حرام، چشم پوشى از نگاه حرام است.
على(ع) فرمود: «نعم صارف الشهوات غضّ الابصار؛(25) چشم پوشى از نگاه (حرام) بهترین عامل بازدار از شهوت است.»
پىنوشتها:
1. بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، دارالکتب الاسلامیة، ج 104، ص 41، ح 52؛ منتخب میزان الحکمه، محمدى رى شهرى، قم دارالحدیث، 1382، ج 1، ص 504.
2. میزان الحکمه، همان، ص 504.
3. دکتر احمد احمدى، روانشناسى نوجوان و جوانان، اصفهان، نشر مشعل، چهارم، 1373، ص 125 جوانان و روابط، ابوالقاسم حاجى، مرکز مطالعات و پژوهشهاى حوزه، 1380، ص 136.
4. جامع الاخبار، ص 408،ح 1129، به نقل از منتخب میزان الحکمه، ج1، ص 504، ح 6141.
5. مشکلات جنسى، ناصر مکارم شیرازى، قم، انتشارات نسل جوان، ص 167.
6. چهره عریان، خانم دکتر سعداوى، ص 168؛ مقدمهاى بر روانشناسى
زن، ص 110، به نقل از جوانان و روابط، همان، ص 34.
7. مسأله حجاب، مرتضى مطهرى، قم، انتشارات صدرا، 1374، ج 42، ص 84 - 87.
8. میزان الحکمه، محمدى رى شهرى، همان، ج 10، ص 74 و غررالحکم، ج 2، ح 304.
9. منتخب میزان الحکمه، همان، ص 504، ح 61313.
10. همان، ج 1، ص 504، ح 6133.
11. همان، ح 6141
12. میزان الحکمه، ج 10، ص 378 و 386.
13. همان، ج 1، ص 360، ح 4421.
14. لذّات فلسفه، ویل دورانت، تهران، نشر دانشجویى، ص 94.
15. همان، ص 94 و 97.
16. ر ک: تحلیلى بر روابط دختر و پسر در ایران، دکتر على اصغر احمدى، سازمان انجمن اولیاء و مربیان، پنجم، 1378، ص 83، جوانان و روابط، همان، ص 80.
17. ر.ک: فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى، حداد عادل، تهران انتشارات سروش، ص 70، جوانان و روابط، ص 46، با تغییرات.
18. جوانان و روابط، ص 55 با تغییرات.
19. همان، ص 55، هفته نامه دیدگاه، دکتر شیخى، پیش شماره 3، آبان، 79، ص 5.
20. ایران جوان، ش 135، ص 36، جوانان و روابط، ص 56.
21. گلى از هر چمن، سیدمحمد على جزایرى، الامام المنتظر، ص 437.
22. منتخب میزان الحکمه، ص 230، ح 2740.
23. همان، ص 505، ح 6142.
24. آیین همسردارى، ابراهیم امینى، تهران انتشارات اسلامى، 43، 1374، ص 171.
25. میزان الحکمه، مکتبة الاعلام الاسلامى، ج 1، ص 72.
اگر عقل و خرد انسان در اختیار چشم قرار گیرد، پیامدهاى روانى و غیر روانى فراوانى در پى خواهد داشت که ممکن است انسان را به تباهى بکشاند.
حضرت على(ع) فرمود: «اَلعَینُ جاسُوسُ القَلبِ وَ بَرید العَقل؛(1) چشم جاسوس و مأمور دل و نامه رسان عقل است».
در جاى دیگر فرمود: «اَلعَین بَریدُ القَلب؛(2) چشم پیغام رسان دل است.»
کلمه «جاسوس» در روایت اول نشان از آن دارد که چشم بر دل مؤثر است، چون جاسوس هرچه گزارش دهد دل و فرمانده مىپذیرد، چنانکه سخنان پیغام رسان براى پیغام دهنده حجّت و اعتبار دارد. از اینجا مىتوان حدس زد که نگاه، تأثیرات عمیقى بر روح و روان انسان مىگذارد. شاید شاعر به همین ارتباط اشاره دارد آنجا که مىگوید:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجرى نیشش زفولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
در روایت دیگرى تعبیر ظریفترى آمده، آنجا که على(ع) فرمود: «القلب مصحف البصر؛ دل کتاب (دست نوشته) دیده است» یعنى این نگاه است که هرگونه بخواهد کتاب دل را مىنویسد و بر آن نوشتارى بوجود مىآورد. پیامدهاى نگاه را در چند بخش مورد بررسى قرار مىدهیم.
الف: پیامد روانى
1- نوعى بیمارى یا عادت مذموم
گام اول در روابط نامشروع نگاه آلوده است و گام گذاران در این وادى، چه بسا گرفتار عادت مذموم دائمى خواهند شد. روان شناسان، چشم چرانى را نوعى بیمارى روانى مىشمارند. بینایى، یکى از مهمترین اعضا براى تحریکات جنسى است. اگر فرد تنها از نظربازى براى ارضاى کشش جنسى استفاده کند، دچار نوعى انحراف شده است معمولاً شخص نَظَر باز با مشاهده و نگاه ارضا نمىشود و به همین جهت گاه مبتلا به استمناء و خود ارضائى مىشود. این گونه افراد کنج کاوى شدیدى نسبت به دیدن اندام برهنه جنس مخالف دارند و این امر گاهى باعث مىشود ساعتها پشت پنجره یا روى بالکنها یا کنار کوچه و خیابان به نظاره گرى بپردازند تا شاید به کام دل برسند.(3)
منابع دینى نیز قرنها قبل از روانشناسان، چشم چرانى را نوعى انحراف و بیمارى دانسته است رسول خدا(ص) فرمود: «لکلّ عضوٍ من ابن آدم حظٌّ من الزّنا العین زناها النّظر؛(4) هر عضوى از بنى آدم بهرهاى از زنا دارد، و زناى چشم نگاه کردن (به بدن نامحرم) است.»
امام صادق(ع) فرمود: «النّظرة سهمٌ من سهام ابلیس مسمومٌ من ترکها للّه لالغیره اعقبه اللّه ایماناً یجد طعمه؛ نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلودهاى از تیرهاى شیطان است. هر کس آن را براى خدا ترک کند نه بخاطر غیر او، خدا ایمانى به او مىدهد که مزّه آن را مىچشد.»
یقیناً مراد از مسمومیّت نگاه، مسمومیت جسمى و بدنى نیست بلکه مقصود مسمومیّت روحى و روانى است در واقع نگاه نوعى بیمارى است که ویروس نگاه را پخش مىکند و به دیگران سرایت مىدهد.
2- کاهش آرامش روانى و افزایش التهاب و اضطراب
چشم چرانى آرامش روحى و روانى انسان را نابود ساخته و فرد را دچار اضطراب و تشویش مىنماید.(5)
توضیح مطلب این است که با توجّه به قدرت و دامنه نفوذ عاطفى زن و مرد بر یک دیگر و نقش حساس آن دو در تأمین نیازهاى طبیعى و غریزى، جلوهگرى زنان و دختران و جاذبههاى جنسى موجب جلب پسران و مردان شده اگر نتواند از نگاه خود دارى کند. شدیداً انحراف اذهان و آشفتگى فکر و دل آنها را در پىدارد.نگاه هم براى مردان مشکل ساز است و هم براى دختران و زنان، چرا که برخى زنان و دختران نیز تلاش مىکنند که زمینه جذب و توجه و نگاه کردن دیگران را به خود جلب کنند.
به قول یکى از نویسندگان «چه بسیار دخترانى که به سبب شوق و دستیابى به نشانههاى مقبول زیبایى و زنانگى به اختلالات روانى دچار مىشوند.گمان و تصوّر چنین دخترانى آن است که زندگى و آینده آنها به اندازه بینى و یا خمیدگى آنان بستگى دارد، تا آن جا که حتى یک میلى متر کوتاهى طول مژه نیز مىتواند به یک مسئله جدّى و بحرانى در زندگى تبدیل شود.»(6)
استاد شهید مطهرى مىگوید: «با توجّه به اینکه روح بشر فوق العاده تحریکپذیر است اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیرى روح بشر محدود به حدّ خاصى است و از آن پس آرام مىگیرد. هیچ فردى از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنى از متوجّه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالأخره هیچ دلى از هوس، سیر نمىشود. تقاضاى نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنى است و همیشه مقرون به نوعى احساس محرومیّت و دست یافتن به آرزوها و به نوبه خود منجر به اختلالات روحى و بیماریهاى روانى مىگردد که امروزه در دنیاى غرب بسیار به چشم مىخورد.»(7)
در منابع دینى نیز در گذشتههاى دور به این امر اشاره شده است. على(ع) فرمود: «من اطلق طرفه کثر اسفه؛ هر کس چشم خویش را آزاد گذارد، همیشه اعصابش ناراحت بوده(و به آه و حسرت دایمى گرفتار مىشود)».(8)
و در جاى دیگر فرمود: «من اطلق ناظره اتعب حاضره؛(9)هر کسى چشم را رها کند زندگى فعلى خود را به رنج و ناراحتى گرفتار نموده است.»
و حضرت امام صادق(ع) فرمود: «کم من نظرةٍ اورثت حسرةً طویلةً؛(10) چه بسیار نگاهها که حسرت طولانى (و همیشگى را در پى دارد.» و از طرف دیگر اگر چشم را از حرام بپوشاند از نظر روحى، راحت و آسوده خواهد بود، على(ع) فرمود: «من غضّ طرفه اراح قلبه؛(11) کسى که چشمش را فرو بندد دل و روحش راحت خواهد بود.»
3- بیمار شدن عقل
انسان در سایه پیروى از آموزههاى نورانى اسلام، به تکامل مىرسد و عقلش رشد مىکند و در صورت سرپیچى از دستورهاى الهى و دست یازیدن به کردار خلاف شرع همچون چشم چرانى از رحمت الهى دور مىشود با خاموش شدن نور الهى در خانه دل، عقل و روح انسان دچار نوعى بیمارى مىگردد.
على(ع) در این باره مىفرماید: «قرین الشّهوة مریض النّفس معلول العقل؛(12) کسى که با شهوت همراه است جان و عقلش مریض و بیمار است.»
و در جاى دیگر فرمود: «ذهاب العقل بین الهوى و الشّهوة؛(13) نابودى عقل در هوا(پرستى) و شهوت است.»
وقتى عقل بیمار شد تصمیم گیریها و رفتارهاى انسان نیز بیمارگونه خواهد بود.
4- تنوع طلبى
انسانى که پیش از ازدواج چشم چرانى را تجربه کرده هنگام ازدواج اولاً به همسر خویش به دید شک و تردید مىنگرد که نکند او هم چون خودش چشم حرام به سوى نامحرمان داشته باشد، ثانیاً خود هر روز به دنبال دیدن مناظر جدید از صحنههاى حرام است و تنوعطلبى و دیدن صحنههاى حرام روان او را بیمار مىسازد و چه بسا زندگى موجود را به سردى کشانده گرفتار دامهاى فساد خواهد ساخت.
ویل دورانت مىگوید: «فساد پس از ازدواج بیشتر محصول عادتهاى پیش از ازدواج است.»(14)
در ادامه سخنان خود مىگوید: «میل به تنوع(طلبى) گرچه از همان آغاز در بشر بوده است. ولى امروزه به سبب اصالت فرد در زندگى نو و تعدد محرکات جنسى (از جمله چشم چرانى) در شهرها و تجارى شدن لذّت جنسى ده برابر گشته است.»(15)
در نتیجه باید گفت چشم چرانى از نظر روانى عامل نوعى بیمارى و عادت مذموم، کاهش آرامش روانى و اضطراب روحى، از بین رفتن کرامت انسانى، و تنوعطلبى مىگردد.
پیامدهاى خانوادگى و اجتماعى نگاه
نگاههاى حرام و چشم چرانى علاوه بر پیامدهاى روحى و روانى، زیانها و اثرات سوء خانوادگى و اجتماعى نیز دارد که به اهم آنها اشاره مىشود:
1- بدنامى طرفین
چه بسیارى دوستىها و ارتباطهاى نامشروع که از نگاه و یک چشمک زدن آغاز شده ولى نگاههاى هوس آلود و تداوم آن و تسلّط طبیعى شهوت آن را به ناکجا آباد کشانیده، سبب بدبختى و بدنامى طرفین گردیده و حتى افشا شدن برخى از این روابط بعد از ازدواج، کانون گرم خانوادگى را متلاشى نموده، سبب بروز مشکلات خانوادگى و اجتماعى شده است.
در مجلّات مختلفى که درباره جوانان و مسائل خانوادگى چاب مىشود مىتوان سرگذشتها و نامههاى زیادى را دید که حکایت از عشقهاى نامشروع دارد که بر اثر یک نگاه حرام به وجود آمده و سبب فساد و جنایت و یا تزلزل خانواده شده است. ولى نقطه آغاز آن همان نگاه حرام بوده است.
در تحقیقى که در نیواورلئان آمریکا(1982) در مورد خودکشى انجام گرفته است مشخص شده که ویژگى مهم عدّهاى از زنانى که دست به خودکشى زدهاند، این است که پس از نگاههاى حرام و برقرارى ارتباط و بچه دار شدن نتوانستهاند همسر را براى خود حفظ کنند.اینان تا توانستهاند از نگاهها و بدن خود به سایرین بهره دادهاند به این امید که شاید کسى نیز حاضر شود در غمها و شادىهاى آنها شریک باشد، ولى نتوانستهاند به این مقصد نایل شوند،(16) چرا که مردى که با نگاه شهوت آلود در داخل زندگى او آمد با نگاه به دیگرى نیز مىرود.
2- مقایسههاى هوس آلود
در جامعهاى که نگاه به نامحرم رائج شود به دنبال آن جلوهگرىها و فرهنگ برهنگى و بدحجابى حاکم مىشود، و در پى آن زن و مرد به هر سوى و هر کس که بخواهند نگاه مىکنند. اینجاست که همواره در زندگى حالت مقایسه بوجود مىآید مقایسه میان آنچه دارند و آنچه ندارند. و این مقایسهها هوس را دامن مىزند و خانواده را در معرض نابودى قرار مىدهد. زنى که سالها در کنار شوهر و در مشکلات با او زندگى کرده، پیداست اندک اندک بهار چهرهاش، شکفتگى خود را از دست مىدهد و روى در خزان مىگذارد و در چنین حالى است که سخت محتاج مهربانى و وفادارى همسر خویش است، امّا ناگهان زن جوانترى از راه مىرسد و در کوچه و بازار و اداره و مدرسه با پوشش نامناسب خود و نگاههاى حرام به همدیگر، فرصت مقایسهاى را پیش مىآورد که مقدمه مىشود براى ویرانى اساس خانواده.(17)
دختران جوانى که امروزه در اوج نشاط و شادابى مغرور از دلبرىها و جلوهگرىهاست و سعى مىکنند با آماده نمودن جاذبههاى تحریکى نگاههاى دیگران را صید کنند باید بدانند که در فردایى نه چندان دور، خود دچار سرنوشت فرهنگ مقایسه خواهند شد و همان سرنوشتى را که براى دیگران رقم زدهاند، براى خود او رقم مىخورد.
3- نگرانى دائمى
جوانانى که از طریق نگاههاى هوس آلود بهم رسیده و ازدواج و پیوند زندگیشان بر اساس این بنیان سست بنا شده است همیشه طرفین، خصوصاً زنان این نگرانى را دارند که نکند همسرش دوباره صید نگاه دیگرى شود و زندگى او از هم بپاشد، و همین نگرانى همیشگى در عدم آرامش روحى و روانى او کافى است که زندگى او را به تلخ کامى بکشاند.
4- از هم پاشیدگى خانواده
اگر سرى به هفته نامهها و مجلّات خانوادگى بزنیم، صفحات راز و پزشک مشاور، مملو از غم نامههایى است که دخترها و پسرها از دوستىها و ازدواجهاى ناکام خود نوشتهاند، بسیارى از ایشان وقتى شور و اشتیاق اوّلیهشان فرو نشست و با واقعیّتهاى زندگى، بیشتر آشنا شدند، با یک دیگر احساس نوعى بیگانگى و غرابت نموده، با عدم تفاهم در زندگى مشترک مواجه مىشوند.
بسیارى از ازدواجهایى که از نگاههاى خیابانى، پارک و دانشگاهها شروع شدهاند یا به سرانجام روشنى نرسیده، یا قبل از ازدواج رها شده و حاصلى جز بدنامى نداشتهاند.(18) عشقى که با نگاه آمده با نگاه هم مىرود.
دکتر جامعهشناسى در این زمینه مىگوید: جوانانى که هم دیگر را در پارکها و خیابانها مىیابند، یا از طریق تماسهاى تلفنى به هم دیگر علاقمند مىشوند. اصولاً مبنا و اساس علاقهمندى خود را با همان نگاههاى اوّلیه پایه گذارى مىکنند و این عشق و علاقه وقتى ظاهرى باشد(و از طریق نگاه بوجود آمده باشد) قاعدةً بعد از مدّت زمانى کوتاه (کمتر از یک سال) به طلاق مىانجامد.(19)
تازه اگر هم ازدواجها برقرار بماند همیشه همراه با بگو و مگوهاى مشکل ساز است.
پسرى در مصاحبه مىگوید:به نظر من، اگر پس از ایجاد ارتباط(هاى خیابانى) ازدواجى صورت گیرد مشکل آفرین مىشود، چون پسرهایى که (از طریق نگاههاى هوس آلود با دخترى) دوست مىشوند، تا مشکلى در زندگى پیش مىآید، مىگویند. آره،تو همان کسى بودى که با من (از طریق نگاه و ...) دوست شدى...(20)
زلیخا مُرد از این حسرت که یوسف گشت زندانى
چرا عاقل کند کارى که باز آرد پشیمانى(21)
5 - زایش گناه
نقطه آغاز بسیارى از گناهان نگاه است، وقتى نگاه رفت، به دنبال آن دل مىرود، دل رفت به دنبال آن دین مىرود، بسیارند کسانى که گرفتار دام زنا و یا خودکشى و یا دیگر کشى شدهاند ولى آغاز آن با یک نگاه بوده است.
در منابع دینى به شدّت روى این مسئله تکیه شده که گناه، گناه مىآورد، از جمله امام صادق(ع) فرمود: «النّظرة بعد النّظرة تزرع فى القلب الشهوة و کفى بها لصاحبها فتنة؛نگاه پى در پى در قلب، شهوت ایجاد مىکند و همین براى انحراف بیننده کافى است.»
از حضرت مسیح(ع) نقل شده است که فرمود: «لاتکوننّ حدید النّظر الى ما لیس لک فانّه لن یزنى فرجک ما حفظت عینک فان قدرت ان لاتنظر الى ثوب المرأة الّتى لاتحلّ لک فافعل؛(22) هرگز تیز نظر به سوى چیزى که برایت (حلال) نیست نباش زیرا تا زمانى که چشمت را حفظ کنى دامنت آلوده به زنا نمىشود، و اگر بتوانى به لباس زنى که برایت حلال نیست نگاه نکنى، این کار را انجام بده.»
این حدیث نشان مىدهد که حتى نگاه به لباس زن انسان را وادار مىکند که به خود او نگاه و نگاه به نامحرم کم کم انسان را به کار خلاف عفّت مىکشاند وهلّم جرّا.
از جمله مطالبى که امام هشتم در جواب محمد بن سنان فرمود این است: «نگاه کردن به موى زنان شوهردار و غیر آنها حرام است چون باعث تحریک(شهوت) مردان و کشیده شدن به فساد و وارد شدن به چیزى مىشود که براى او حلال و زیبا نیست و همین طور نگاه کردن به چیزهایى که مانند مو مىباشد حرام است.»(23)
این روایت تصریح مىکند که نگاه کردن به نامحرم عامل تحریک شهوت و کشیده شدن به فساد بدتر مىشود.
یکى از نویسندگان، مىگوید:نگاه به نامحرم در این دنیا نیز با شعله ورشدن آتش شهوت، انسان را در فساد و تباهى غوطه ور مىسازد.»(24)
استاد مطهرى: «غریزه جنسى، غریزهاى نیرومند و عمیق و دریا صفت است و هرچه بیشتر اطاعت شود، سرکشتر مىگردد، هم چون آتش که هرچه به آن بیشتر خوراک بدهند شعله ورتر مىشود.»
لذا بهترین راه براى دورى از شهوات حرام، چشم پوشى از نگاه حرام است.
على(ع) فرمود: «نعم صارف الشهوات غضّ الابصار؛(25) چشم پوشى از نگاه (حرام) بهترین عامل بازدار از شهوت است.»
پىنوشتها:
1. بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، دارالکتب الاسلامیة، ج 104، ص 41، ح 52؛ منتخب میزان الحکمه، محمدى رى شهرى، قم دارالحدیث، 1382، ج 1، ص 504.
2. میزان الحکمه، همان، ص 504.
3. دکتر احمد احمدى، روانشناسى نوجوان و جوانان، اصفهان، نشر مشعل، چهارم، 1373، ص 125 جوانان و روابط، ابوالقاسم حاجى، مرکز مطالعات و پژوهشهاى حوزه، 1380، ص 136.
4. جامع الاخبار، ص 408،ح 1129، به نقل از منتخب میزان الحکمه، ج1، ص 504، ح 6141.
5. مشکلات جنسى، ناصر مکارم شیرازى، قم، انتشارات نسل جوان، ص 167.
6. چهره عریان، خانم دکتر سعداوى، ص 168؛ مقدمهاى بر روانشناسى
زن، ص 110، به نقل از جوانان و روابط، همان، ص 34.
7. مسأله حجاب، مرتضى مطهرى، قم، انتشارات صدرا، 1374، ج 42، ص 84 - 87.
8. میزان الحکمه، محمدى رى شهرى، همان، ج 10، ص 74 و غررالحکم، ج 2، ح 304.
9. منتخب میزان الحکمه، همان، ص 504، ح 61313.
10. همان، ج 1، ص 504، ح 6133.
11. همان، ح 6141
12. میزان الحکمه، ج 10، ص 378 و 386.
13. همان، ج 1، ص 360، ح 4421.
14. لذّات فلسفه، ویل دورانت، تهران، نشر دانشجویى، ص 94.
15. همان، ص 94 و 97.
16. ر ک: تحلیلى بر روابط دختر و پسر در ایران، دکتر على اصغر احمدى، سازمان انجمن اولیاء و مربیان، پنجم، 1378، ص 83، جوانان و روابط، همان، ص 80.
17. ر.ک: فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى، حداد عادل، تهران انتشارات سروش، ص 70، جوانان و روابط، ص 46، با تغییرات.
18. جوانان و روابط، ص 55 با تغییرات.
19. همان، ص 55، هفته نامه دیدگاه، دکتر شیخى، پیش شماره 3، آبان، 79، ص 5.
20. ایران جوان، ش 135، ص 36، جوانان و روابط، ص 56.
21. گلى از هر چمن، سیدمحمد على جزایرى، الامام المنتظر، ص 437.
22. منتخب میزان الحکمه، ص 230، ح 2740.
23. همان، ص 505، ح 6142.
24. آیین همسردارى، ابراهیم امینى، تهران انتشارات اسلامى، 43، 1374، ص 171.
25. میزان الحکمه، مکتبة الاعلام الاسلامى، ج 1، ص 72.