آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

"یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین"
(سوره توبه،آیه‏119)
اى مؤمنان! تقواى الهى داشته باشید و همراه با راستگویان باشید.
همواره در قرآن مجید، هرگاه خطابى به مؤمنان آمده است، در آغاز از آنان مى‏خواهد که تقوا داشته باشند. وچنان که مکرر تذکر دادیم، تقوى فقط ترسیدن نیست بلکه عبارت است از حالتى که انسان باید در تمام مراحل زندگى داشته باشد، و آن حالت خوف و رجاء است. ما همچنان که باید از غضب و خشم حق تعالى بترسیم، در مقابل به رحمت بى کرانش مى نگریم واز او پیوسته مى‏خواهیم ما را مورد رحمت و لطف خویش قرار دهد. و انگهى تقوى به این معنى است که اگر تمام کائنات کافر گردند یا نافرمانى کنند تو که تقوا دارى همچنان استقامت داشته باشى و در ایمانت پابرجا بمانى. پس تقوا به معنى ایمانى است که توأم با استقامت باشد. و از این رو است که پیامبر مى‏فرمود "شیّبتنى سورة هود" سوره هود مرا پیر کرد، چرا که در این سوره، خداوند به پیامبر و همراهانش دستور مى‏دهد که: "فاستقم کما أمرت و من تاب معک" پایدار باش هم خودت و هم همراهانت. و این استقامت است که ایمان را با رنگ مى‏سازد و آن را تقوادار مى‏سازد. ایمان با استقامت، تقوا است.
و چنان که تذکر دادیم همواره در قرآن، مؤمنان را به تقوا امر مى‏کند. در این آیه شریفه، ضمن دستور تقوا، به مؤمنان، از آنها مى‏خواهد که همراه باصادقان و راستگویان باشند. و مگر پس از ایمان و تقوا چیزى هست؟ آرى! همراه با صادقین شرط ایمان و تقوا است، زیرا راه راستگویان انسان را از انحرافات و کژیها نگه مى‏دارد و حق را که چندان روشن و بیّن نیست از باطل تشخیص مى‏دهد.
حال باید دید راستگویان چه کسانى‏اند؟
قرآن در چند مورد، صادقین را معرّفى مى‏کند. در سوره بقره، آیه 177 آمده است: "لیس البرّ أن تولّوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکنّ البرّ من آمن بالله و الیوم الآخر و الملائکة و الکتاب و النبیین و آتى المال على حبّه ذوى القربى و الیتامى و المساکین و ابن السبیل و السائلین و فى الرقاب و أقام الصلاة و آتى الزکاة و الموفون بعهدهم إذا عاهدوا و الصابرین فى البأساء و الضرّاء و حین البأس، أولئک الذین صدقوا و أولئک هم المتقون" در این آیه شریفه که بیان اوصاف و ویژگیهاى مؤمنان مى‏کند که خلاصه‏اش عبارت است از ایمان به خدا و روز جزا و ایمان به پیامبران و فرشتگان و کتابهاى آسمانى و انفاق کنندگان در راه او به مستمندان و مستحقان و نماز گزاران و زکات پردازان و وفا کنندگان به پیمانشان و صابران در هنگام سختى‏ها و خوشى‏ها، سپس مى‏فرماید اینان راستگویان اند و اینان تقواپیشگان. یعنى راستگویان کسانى هستند که در تمام این مراحل به راستى و درستى عمل کنند و هرگز در سختى‏ها و خوشى‏ها نلغزند و در هر حال صبر و شکر را از دست ندهند.
در جاى دیگرى از سوره حجرات آیه 15 مى‏فرماید: "إنما المؤمنون الذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا بأموالهم و أنفسهم فى سبیل الله أولئک هم الصادقون" مؤمنان، تنها کسانى هستند که ایمان به خدا و رسولش آوردند آنگاه هرگز نلرزیدند و تردید نکردند و با مال و جان خود در راه خدا جهاد کردند، اینان به حق راستگویان اند. پس ملاحظه مى‏کنید که راستگویان درجه والاى ایمان و تقوا است چرا که بسیارى از مؤمنان در زندگى خود دچار وسوسه مى‏شوند و گاهى مسائلى به قلبشان خطور مى‏کند که خالى از ایمان است و چه بسا در سختى‏ها و دشوارى‏ها بلغزند وبلرزند و دنبال انحراف و کژى بروند. ولى صادقان کسانى هستند که ضمن ایمان و تقواى الهى هرگز در هر حال شک و تردیدى به دلشان حتى خطور هم نمى کند. راستى چه کسى مى‏تواند این چنین باشد؟ خدایا ما که نمى توانیم به آن حد از ایمان و تقوا بالا رویم ولى همواره باید بکوشیم تا راستگویان ما را بپذیرند. و راستگویان چنان که از آیات قرآن بر مى‏آید مصادیقشان مشخص است و از آن چند نفر کسى که خود آنها را از هر رجس و پلیدى پاک و منزه کردى، تجاوز نمى‏کند.
راستگو کسى است که اعلام مى‏دارد: "لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً" اگر پرده‏ها پس برود بر یقینم افزوده تر نمى شود. و چه کسى جز امیر مؤمنین و فرزندان پاکش سلام الله علیهم مى‏تواند این ادعا را بکند؟!
پس باید صادقان را در جاى دیگرى جستجو کنیم و اگر خواهان رستگارى و پیروزى هستیم به آنان تمسک کنیم و به دامن پاکشان چنگ زنیم شاید خدا ما را بپذیرد و از گناهانمان در گذرد و ما را به وسیله آن راستگویان در روز حسرت نجات بخشد و از عذاب غضبش برهاند.
و قطعا دستور به مؤمنان که آنها را به همراهى با راستگویان فراخواند، همین ولایت است که پیروى از ولایت، همراهى با راستگویان و صادقان است و لا غیر.
سلیم بن قیس هلالى از امیر المؤمنین علیه‏السلام نقل مى‏کند که در میان جمعى از مسلمین فرمود: شما را به خدا آیا نمى دانید که خداوند در قرآن فرموده است: "یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین؟" سلمان عرض کرد: یا رسول الله أعامة هى أم خاصة؟ آیا این صادقین عام و شامل است که همه را در بر مى‏گیرد یا افراد خاصى مقصود آیه است؟ حضرت پاسخ داد: همه مؤمنان مأمور به این امر شده‏اند ولى مصداق صادقین خاص است و تنها برادرم على و اوصیاى پس از ا و را تا روز قیامت در بر مى‏گیرد.مسلمانان جواب دادند آرى به خدا شنیدیم .
آرى، شنیدند که باید همراه با على باشند ولى هواى نفس و پیروى از باطل‏ها آنها را واداشت که دست از على بردارند و به دیگران بپیوندند.
در تفسیر برهان (ج 2، ص 170) آمده است که نافع از عبدالله بن عمر نقل مى‏کند که گفت: "إن الله سبحانه أمر أولاً المسلمین أن یخافوا الله ثم قال: کونوا مع الصادقین یعنى مع محمد و أهل بیته" خداى سبحان اولاً مسلمانان را امر مى‏کند که از خدا بترسند سپس مى‏فرماید که همراه با راستگویان باشید یعنى با محمد و خاندانش. و الفضل ما شهدت به الاعداء. در موارد دیگرى نیز از ابن عباس رضوان الله علیه نقل شده است که مقصود از صادقین، على بن أبى طالب است. و این معنى از خود آیه نیز روشن مى‏شود زیرا پس از دستور به تقوا که به نظر مى‏رسد بالاترین مرحله ایمان است، دستور مى‏دهد که باید همراه با راستگویان باشیم نه اینکه خود راستگویان، چرا که ما نمى توانیم به آن مقام بالا برسیم و تنها خواص و نخبگانند آنان که به این مقام دست یافتند و به این درجه رسیدند و ما اگر مى‏خواهیم که خداوند اعمالمان را قبول کند باید تلاش کنیم که با صادقان باشیم یعنى تنها از آنها پیروى و تبعیت کنیم شاید که رستگار شویم.
خدایا ما را از پیروان صادقان قرار ده آمین رب العالمین.

تبلیغات