آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

معناى زیارت‏
زیارت در لغت دیدار کردن با قصد را گویند که در ریشه این واژه مفهوم میل و گرایش نهفته است، گویى زائر از دیگران روى گردانیده و به سوى زیارت شونده قصد کرده است.(1) در عرف عموم مردم، قصد زیارت کننده یک نوع اکرام و تعظیم مى‏باشد.(2) همچنین زائر با یک نوع امیدوارى به سوى زیارت شونده مى‏رود و در صدد است بر اثر ارتباطى معنوى یا از بار خطاهاى خود کم کند یا آن که با این حضور روحانى از گرفتارى‏هاى خویش بکاهد. در هر حال زائر در این برنامه با برکت و معنوى یک نوع ترقى و تعالى را طالب است و مى‏خواهد ظرفیت‏هاى خویش را به سوى خوبى‏ها و خصلت‏هاى ارزنده ارتقاء دهد.(3)
زیارت معصومین در حال حیات یا شهادت تفاوتى ندارد چنان چه قرآن مى‏فرماید: «ولاتحسبنّ الذین قتلوا فى سبیل اللّه امواتاً بل احیاءٌ عند ربّهم یرزقون؛(4) و کسانى را که در راه خدا کشته شده‏اند مرده مپندار، بلکه زنده‏اند و نزد پروردگارشان روزى مى‏خورند.»
اقسام زیارت‏
مقصود اصلى زیارت این است که انسان مسلمان و معتقد به مشاهد متبرک و بقاع مقدّس برود و با تکیه بر متون مأثور و مستند که از اهل بیت رسیده است با مقام معصومین یا اولاد آنان ارتباط قلبى و معنوى برقرار کند، امّا گاهى از راه دور این اتصال روحانى برقرار مى‏گردد، در اعمال عبادى سیاسى حج نیز خانه خدا طى اعمال خاصى توسط حاجیان زیارت مى‏شود.
علاوه بر این، زیارت قبور مؤمنین و مؤمنات نیز در این مقوله مى‏گنجد که استحباب آن در منابع روایى مورد تأکید قرار گرفته است و فواید اخلاقى و مزایاى عبرت انگیزى دارد، نوع دیگر، دیدار مؤمنان در حال زنده بودنشان، هنگام سلامتى یا بیمارى است که از جمله آداب مهم دینى و اجتماعى است و در احادیث معتبر به آن تأکید شده و پاداش‏هاى فراوانى براى این عمل خیر بیان گردیده است،
زیارت برادران دینى نیز آدابى دارد و باید براى میزبان تکلّف و زحمت بوجود نیاورد، میزبان باید به استقبال زیارت کننده بیاید و در تکریم او بکوشد و در حد توان از وى پذیرایى کند.(5)
گاهى دیدار با مشاهیر و علما و شخصیت‏هاى برجسته دینى نیز مفهوم زیارت را در ذهن متبادر مى‏کند.(6)
متون زیارتى‏
متن هایى که به کمک آن‏ها یکى از ائمه یا اولادشان را مى‏توان زیارت کرد از متون معتبر و مستند هستند که امام معصوم نقل نموده و یا توسط ائمه هدى بر خواندن آن‏ها تأکید گردیده است. عبارت هایى فصیح، جمله بندى‏هاى ظریف، معانى دقیق، محتواى سازنده و رشد دهنده مضامینى که عقاید شیعه را مطرح مى‏کند، جبهه‏گیرى در برابر ستمگران و دفاع از مظلومان و محرومان، همراهى با حماسه آفرینان و تقاضاى همگامى با نوریان و پاکان و نفرت از اهل شرارت از ویژگى‏هاى مهم متون زیارتى مى‏باشد.
شیوایى کلام، والایى مضمون و معارف و کمالاتى که در زیارت نامه‏هاى مستند موج مى‏زند خود گویاى اصالت و معرّف دانش ارجمند و الهى گوینده آن است.
زیارت جامعه کبیره از متون بسیار معتبرى است که هر یک از ائمه هدى را مى‏توان با آن زیارت کرد، این زیارت به سندهاى موثق از امام هادى(ع) روایت شده و جمع بسیارى از علما و مؤمنین به خواندن آن مداومت داشته‏اند. سند آن به موسى بن عبداللّه نخعى مى‏رسد که امام هادى(ع) وى را به این متن بلیغ و کامل براى زیارت هر کدام از امامان تعلیم فرموده است.(7) زیارت آل یس، زیارت رجبیه و زیارت عاشورا نیز شهرت فراوانى دارند. در کتاب هایى چون کامل الزیارات ابن قولویه، مصباح المتهجد شیخ طوسى، مصباح الزائر سید بن طاووس، اقبال الاعمال ابن طاووس، المزار الکبیر شیخ محمد بن جعفر مشهدى، مهج الدعوات ابن طاووس، مصباح کفعمى، مفتاح الفلاح شیخ بهایى، تحفةالزائر علامه مجلسى و نیز مصباح المنیر و مفاتیح الجنان، متون زیارتى متعددى درج گردیده است.(8)
زیارت در قرآن‏
در قرآن مى‏خوانیم: قال الّذین غلبوا على امرهم لنتخذنّ علیهم مسجداً؛(9) ولى آنان که از رازشان آگهى یافتند و ماجراى اصحاب کهف را دلیلى بر بروز رستاخیز دیدند گفتند ما در کنار (مدفن)آن‏ها مسجدى بنا مى‏کنیم(تا یاد و خاطره آنان فراموش نگردد). این موضوع نشان مى‏دهد که ساختن عبادت گاه به احترام مرقد و بارگاه بزرگان دین نه تنها خلاف نمى‏باشد و آن چنان که فرقه منحرف وهابى حرام مى‏پندارند نیست، بلکه کار خوب و شایسته‏اى خواهد بود. اصولاً بناهاى یادبود که خاطره افراد برجسته را احیاء مى‏کند یک نوع قدردانى از تلاش آنان و نیز تشویقى براى آیندگان است. علامه طباطبایى(ره) ذیل آیه فوق حدیثى را نقل کرده است که ترجمه آن چنین مى‏باشد: ملک گفت سزاوار است این جا مسجدى ساخته شود تا آن را زیارت کنیم از این آیه و نیز روایت استفاده مى‏شود که محل دفن افراد مؤمن و موحّد و مجاهدان در راه اعتلاى توحید را مى‏توان زیارت کرد و حتى بر مزارشان مسجدى بنا کرد که در آن ذکر پروردگار گفته شودو سازندگان مسجد نیز خداپرست و عابد بوده‏اند.(10)
در آیه دیگرى آمده است:
«ولو انّهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفروا اللّه و استغفر لهم الرسول لوجدوا اللّه توّاباً رحیماً؛(11) هنگامى که به خود ستم مى‏کردند(اى پیامبر) نزد تو مى‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏کردند و پیامبر هم برایشان استغفار مى‏کرد(پس) خدا را توبه‏پذیر و مهربان مى‏یافتند.»
این آیه با صراحت مى‏گوید پیامبر را مى‏توان به درگاه خدا شفیع قرار داد و توسط او رحمت و مغفرت الهى را جلب کرد. همچنین از این کلام وحى بر مى‏آید که توسّل جستن به پیامبر و امام نه تنها شرک نمى‏باشد و رواست و در زیارت‏ها مؤمنین از مقام معصوم مى‏خواهند براى قبول توبه آنان در پیشگاه خداوند واسطه باشند و نیز از منزلت معنوى ائمه براى مغفرت و بخشش خطاهاى خود استفاده مى‏کنند و نورالدین فرزند سمهورى از سبکى نقل مى‏کند این آیه علاوه بر این که به طلب استغفار نزد پیامبر تأکید دارد مبیّن آن است که چنین حالتى با رحلت آن حضرت قطع نمى‏گردد و اضافه مى‏کند: با این وصف مى‏توان بر کنار مرقد آن حضرت از پیشگاه حق تعالى طلب استغفار کرد.(12)
قرآن مى‏فرماید: «ذلک و من یعظّم حرمات اللّه فهو خیرله...؛(13) و هر کس برنامه‏هاى الهى را بزرگ دارد برایش نزد پروردگار بهتر است»، روشن است که منظور از حرمات در این آیه اشاره به اعمال و مناسک حج است اما در منابع تفسیرى و تاریخى اهل سنت و شیعه مراعات احترام و تکریم مقام نبى اکرم(ص) جزو حرمات الهى است و هرگونه تعدى به این حریم مقدّس در ایمان و تقواى آدمى خلل ایجاد مى‏کند چرا که آیه دیگرى مى‏فرماید: «ذلک و من یعظّم شعائر اللّه فانّها من تقوى القلوب».(14) و نیز قرآن تأکید مى‏فرماید: «انّ الذین یؤذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فى الدنیا و الآخرة».(15) و نیز خداوند فرموده است: «و اذان من اللّه و رسوله الى الناس یوم الحج الاکبر انّ اللّه برىٌ من المشرکین و رسوله»(16) و طبیعى است وقتى چنین حرمتى براى رسول اکرم(ص) اثبات گردید، تکریم شئونات اهل بیت او نیز ملازم و مقرون با آن است چرا که قرآن مى‏فرماید: «انّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرّجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً؛(17)و نیز آیه مودّت دلیلى براى چنین ادعایى است: «قل لا اسألکم علیه اجراً الّا المودة فى القربى».(18) و مگر نه این است که طبق قول پروردگار: خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود مى‏فرستند و از مؤمنان خواسته شده است چنین کنند: «ان اللّه و ملائکته یصلون على النبى یا ایهاالذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیما».(19)
در منابع مستند روایى آمده است که خداوند به پیامبر اکرم(ص) مقام و فضلى داده که این ویژگى به دیگر پیامبران اختصاص داده نشده است از جمله آن که خداوند در قرآن بر نوح، ابراهیم، موسى و هارون(علیهم السلام) درود مى‏فرستد: «سلام على نوح فى العالمین»(20) «سلام على ابراهیم»،(21) «سلام على موسى و هارون»(22) در این آیات هیچ گاه به خاندان نوح، ابراهیم، موسى و هارون درود فرستاده نمى‏شود،امّا در روایت معتبرى آمده است منظور از یس، رسول اکرم(ص) است «و سلام على آل یاسین»(23) یعنى درود بر خاندان پیامبر اکرم(ص) این حدیث را حضرت امام رضا(ع) در یک اجتماعى بزرگ که مأمون و عدّه‏اى از دانشمندان عراق و خراسان حضور داشتند نقل کرده‏اند.(24)
سیوطى در تفسیر خویش ذیل آیه: «فى بیوت اذن اللّه ان ترفع ویذکر فیها اسمه(25)» گفته است وقتى این آیه را پیامبر تلاوت فرمود، مردى از جاى برخاست و پرسید منظور کدام خانه‏هاست، رسول اکرم(ص) فرمود:بیوت انبیاء و چون آن مرد پرسید آیا مصداق آن بیت، خانه حضرت على(ع) و فاطمه (س) است، پیامبر فرمود:آرى، از افضل آن‏هاست و برحرمت آن تأکید فرمود و افزود رعایت احترام آن همان است که خداوند به آن امر کرده است.(26) و نیز ابوسعید خدرى گفته است رسول اکرم فرموده‏اند: حُرُمات الهى سه تاست، حرمت اسلام، حرمت من و حرمت عترت من.(27)
در سیره و سخن حضرت محمد(ص)
در منابع روایى و کتب حدیث معتبر آمده است رسول اکرم(ص) به زیارت قبر مادرش آمنه بنت وهب مى‏رفت و مى‏گریست و مسلمین از گریه آن حضرت، مى‏گریستند.(28) نقل نموده‏اند هنگام بازگشت از نبرد بدر اولین کس از مهاجرین که در مدینه فوت کرد، عثمان بن مظعون بود که پیامبر به زیارت قبرش رفت،(29) همچنین آن حضرت بر سر مزار شهداى اُحُد حاضر مى‏گردید و این آیه را تلاوت مى‏فرمود: «سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبى الدّار»(30) و چون آن حضرت به زیارت قبور بقیع مى‏رفت مى‏فرمود: السلام علیکم دار قوم مؤمنین و اتاکم ماتوعدون غداً مؤجّلون، و انّا ان شاء اللّه بکم لاحقون، اللهم اغفر لاهل البقیع الغرقد.(31) عایشه نقل مى‏کند پیامبر فرمود: جبرئیل نزدم آمد و گفت: پروردگارت به تو امر مى‏کند در قبرستان بقیع حاضر گردى و براى آنان طلب آمرزش کنى.(32)
انس بن مالک از پیامبر نقل کرده است که آن حضرت فرمود: هر کس بعد از وفاتم مرا زیارت کند چنان است که در حال حیات مرا زیارت کرده باشد و هر کس قبرم را زیارت کند روز رستاخیز شفاعتم بر او واجب مى‏گردد.(33)
آن حضرت فرموده‏اند: هر کس توانایى مالى داشته باشد و به زیارت من نیاید، به من جفا کرده است و نیز تأکید نموده‏اند: هر کس به زیارت من آید و هیچ قصدى غیر از آن نداشته باشد بر خداى سبحان سزاوار است که من شفیع او در روز قیامت باشم، غزالى که این روایت‏ها را در کتابش آورده است در آن هنگام از بزرگان اهل سنت بود ولى بعد به مذهب اهل بیت مشرف گردیده است، او در همان زمان و قبل از شیعه شدن در اثر معروفش نوشته است یکى از آداب حج این است که به مدینه بروى و مرقد پیامبر را زیارت کنى و این زیارت نامه را بخوانى و متن زیارتى را آورده است وى افزوده است مستحب مى‏باشد که به قبرستان بقیع رفته و قبر چهار امام را زیارت کنى.(34)
امام صادق(ع) از رسول اکرم(ص) نقل فرموده است: کسى که به زیارت خانه خدا به حج برود و مرا در مدینه زیارت نکند در روز قیامت به او بى اعتنایى مى‏کنم(او را مشمول شفاعت خود قرار نمى‏دهم).(35)
رسول اکرم(ص) خطاب به حضرت على(ع) مى‏فرمایند: آنان که قبور شما را زیارت کنند مانند کسانى هستند که بعد از حج واجب، هفتاد حج به جاى آورده باشند و به هنگام بازگشت از زیارت شما همانند روزى هستند که از مادر متولد شده‏اند، از گناهان پاک مى‏گردند. اى على دوستانت را بشارت باد به نعمت هایى که چشمى ندیده، گوشى نشنیده و بر قلب بشرى خطور نکرده است ولى افراد فرومایه زائران قبر شما را نکوهش مى‏کنند گویى به گناه ناشایستى دست یازیده‏اند، آنها بدترین امّت من هستند، شفاعت من به آنها نمى‏رسد و بر حوض کوثر بر من وارد نمى‏گردند.(36)
رسول اکرم(ص) تأکید نموده‏اند زیارت اهل قبور عموماً تذکرى براى آخرت و موجب زهد ورزى در دنیاست، قلب را رقت مى‏دهد و اشک‏ها را جارى مى‏سازد، آن حضرت فرموده‏اند قبور مردگان خود را زیارت کنید و بر آنان سلام بفرستید که یاد آن‏ها مایه پند شماست و نیز فرمودند: هر کس هر جمعه قبر پدر و مادر خود یا یکى از آنان را زیارت کند خداوند او را مورد آمرزش قرار مى‏دهد و در شمار کسانى خواهد بود که درباره والدین خود نیکى و وظیفه فرزندى را ادا کرده باشد.(37)
در سیره و سخن معصومین(ع)
حضرت فاطمه زهرا(س) هر روز به زیارت مرقد پدرش مى‏رفت و مى‏گریست و مى‏فرمود: پدرم بر من مصائبى نازل شد که اگر بر روزها وارد مى‏شد، به شب تبدیل مى‏گردیدند.(38)
حضرت على(ع) براى همسرش حضرت زهرا(س) مکانى به نام بیت الاحزان ساخت که در آن به گریه و زارى مى‏پرداخت و نیز در بسیارى اوقات آن بانوى دو سرا به قبرستان بقیع مى‏رفت حضرت زهرا(س) هر دو سه روز یک بار قبر حمزه سیدالشهداء را زیارت مى‏کرد، آن بانو مرقد شهداى اُحُد را نیز مورد زیارت قرار مى‏داد و در آن جا مى‏گریست.(39)
حضرت على(ع) نیز قبر رسول اکرم(ص) و فاطمه(س) را زیارت مى‏نمود، او بر سر مزار پیامبر مى‏گفت: گریستن جز بر فقدان آن حضرت روا نمى‏باشد، آنگاه صورت خویش را بر خاک مى‏نهاد و مى‏گریست و ناله مى‏کرد. حضرت امام حسین(ع) هنگام غروب هر جمعه قبر برادرش امام حسن مجتبى(ع) را در بقیع زیارت مى‏نمود. سایر ائمه نیز مرقد رسول اکرم(ص)، حضرت على(ع) و امام حسین(ع) را زیارت مى‏کرده و اصحاب و یاران و سایر مؤمنین را بر این امر توصیه مى‏نموده‏اند.(40)
روش دانشمندان شیعه‏
امام خمینى در تمام ایّام اقامت در نجف جز موارد استثنایى برنامه زیارت هر شب خود را ترک نکرد و در اغلب ایّام زیارتى در کنار بارگاه امام حسین(ع) در کربلا بسر مى‏برد و هر روز زیارت عاشوراى معروفه را با صد مرتبه سلام و سد مرتبه لعن مى‏خواند و مى‏توان گفت از رمزهاى موفقیت امام همین ارتباط معنوى با ائمه و توجه، اشتیاق و توسّل به آن وجودهاى مبارک مى‏باشد.(41)
وحید بهبهانى زمانى که براى زیارت به حرم سید الشهداء مشرف مى‏شد، اوّل آستان کفش کن آن جناب را مى‏بوسید و روى و محاسن خویش را بدان مى‏مالید، پس از آن با خضوع و خشوع و رقت قلب به اندرون حرم مشرف مى‏شد و زیارت مى‏کرد.(42)
شهید قدوسى مى‏گفت: علامه طباطبایى در ایام محرم و صفر زیارت عاشوراى خود را ترک نمى‏کرد و به زیارت جامعه هم اهتمام داشت و معتقد بود از نسخه‏اى معتمد استفاده کند.(43)
شهید قدوسى نیز به این امور تقیّد زیادى داشت. شهید مصطفى خمینى هر سال به مناسبت‏هایى از جمله در نیمه شعبان، عرفه، اربعین، اول و نیمه رجب که مردم از نجف به کربلا مى‏رفتند با پاى پیاده به این مکان مقدس مى‏رفت و گاهى مى‏شد که بر پایش تاول‏هایى مى‏زد که از آن‏ها خونابه راه مى‏افتاد و کاملاً مجروح مى‏شد ولى بازهم براى زیارت با پاى پیاده مصمّم بود.(44) مرحوم میرزا حسین نورى صاحب مستدرک الوسایل هم این گونه بود و اصولاً پیاده روى از نجف به کربلا در دوران شیخ انصارى متداول بود ولى پس از چندى ترک شد.
مرحوم نورى چون وضع را بدین منوال دید بدین شیوه شایسته همت گماشت و به آن ملتزم گردید و در عید اضحى براى حمل اثاث و بار سفر حیوان کرایه مى‏کرد ولى خود و یارانش پیاده راه مى‏رفتند و چون دچار ضعف مزاج گردید این مسیر را سه شب طى مى‏کرد.(45)
ملاصدرا در هنگامى که به حالت تبعید در کهک(حوالى قم) بسر مى‏برد و مشغول بررسى مسایل عرفانى و فلسفى بود، گاه از این دیار به قم مى‏آمد و ضمن زیارت بارگاه حضرت فاطمه معصومه، از روح مقدّس آن بانو براى رفع معضلات علمى و اجتماعى استمداد مى‏جست.(46)
و از این نمونه‏ها در سیره علما بسیار زیاد است و ما به همین مقدار بسنده مى‏کنیم.
حکمت زیارت‏
محبوب‏ترین بندگان نزد خداوند همان برگزیدگانى هستند که قلّه‏هاى بلند تقوا و فضیلت را بوجود آورده‏اند، چهارده نور مقدسى که به انسان و فرشتگان پرستش ذات بارى تعالى را آموختند، معصومانى که خداوند ایشان را از هر لغزش، اشتباه، خطا، نادرستى و... پاک و دور نگاه داشته شده‏اند، محبت ورزیدن به این وجودهاى مبارک یک دستور الهى است و نیز کسى که آنها را دوست بدارد، خدا را دوست داشته و دشمنان آنان در ردیف دشمنان خداوند هستند.(47)
خداوند خطاب به حضرت آدم مى‏فرماید: اهل بیت پیامبر بهترین مخلوقات من مى‏باشند که به سبب وجود آنان به بندگان ثواب و عقاب داده مى‏شود و باید در درگاه من به آنان توسّل جُست و هرگاه به تو ابتلائات دست دهد این وجودها را نزدم شفیع قرار ده به وسیله آنان طلب حاجت‏نما و من سوگند یاد کرده‏ام هر کس ایشان را در درگاه من شفیع خود قرار دهد و به وسیله آنان نیاز خود را مطرح کند درخواستش را اجابت کرده و شفاعت آنان را بپذیرم.(48)
رسیدن به مقامات معنوى و کمالات ملکوتى بدون دوستى اولیاء الهى امکان‏پذیر نمى‏باشد و پذیرش اعمال هر مسلمان در گرو محبت و ولایت اهل بیت خواهد بود پس به قول مولوى:
هر که خواهد همنشینى با خدا
او نشیند در کنار اولیاء
و به قول شاعرى دیگر:
ما بدان مقصد عالى نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامى چند
زیارت از بهترین طریقه‏هاى ارتباط با پیشوایان معصوم است که موجب جلب معنویت خواهد شد. زیارت حضور عارفانه در دیار معشوق، دیدار عاشقانه زائر از سراى زیارت شونده، اظهار ارادت نسبت به محبوب و دل دادن صمیمانه در کوى دل دار است.
زائر در برنامه زیارت در برابر پارسایان برگزیده فروتنى مى‏نماید، وفادارى صادقانه مرید نسبت به مراد در زیارت آشکار مى‏گردد، زائر خود را فراموش مى‏کند تا مبادا دیانت و ارزش‏ها فراموش گردند و یا به حاشیه رانده شوند. از راه‏هاى تکریم مفاخر و صاحبان کمال، زیارت آنان است که در حقیقت موجب استمرار راه و مسیر معنوى آنان خواهد شد.
حرم‏هاى شریف و مشاهد متبرک محل تردد فرشتگان، ارواح انبیاء و اولیاء و محل حضور روح زیارت شونده است به همین دلیل در این فضاى معنوى زائر یک نوع پالایش و پاکى را در خود احساس مى‏کند و دعایش در مظان استجابت قرار مى‏گیرد، وجود انبوه زائران در این گونه مکان‏ها موجب ترویج فرهنگ یکتاپرستى، گسترش فرهنگ اهل بیت، افزایش مودّت و رحمت بین مؤمنین و ایجاد اتحاد و انسجام بین مسلمانان خواهد شد و افراد با آگاهى از برخى دشوارى‏هاى یکدیگر اولاً از بار مشکلات خود مى‏کاهند و کمتر دچار فشار روحى مى‏شوند و ثانیاً براى برداشتن بارى از دوش دیگران مصمم‏تر مى‏گردند و این روند کارنامه اعمال آنان را درخشان مى‏نماید، به علاوه حرم‏هاى شریف امامان در طول تاریخ از مراکز مهم گسترش و نشر علم، تبلیغ و ترویج دین، مبدأ قیام‏ها و نهضت‏ها و محل رویش و شکل‏گیرى انقلاب‏هاى رهایى بخش و جنبش‏هاى ضد ستم و استکبار بوده است.
زائر در برنامه مذکور احساس مى‏کند در فضایى قرار گرفته که مى‏تواند با زیارت شونده یک نوع ارتباط قلبى برقرار کند و از این رهگذر در یک حالت آرام بخش و نوید دهنده مى‏تواند با امام یا امامزاده درد دل کند، گرفتارى‏ها و نابسامانى‏هاى خود را نزد او مطرح نماید و با زبان سر و دل با او به گفتگو بنشیند و با زمزمه کردن با او به زیباترین گویش عاطفى سخن مى‏گوید و به دلیل آن معرفتى که در این مکان‏ها احساس مى‏گردد و بر آن فضاى روحانى حاکم است زائران به قدر ظرفیت‏ها که دارند مى‏توانند از سرچشمه زلال معارف ناب خاندان عترت بهره‏مند شوند.
مکان‏هاى زیارتى، پناهگاه امنى براى بندگانى هستند که مى‏خواهند به درگاه حق تعالى استغفار کنند، تضرع نمایند و میثاق خویش را با خداى خود تجدید کنند، قلب زائر همچون لامپى با یک منبع تولید کننده انرژى چنان ارتباط برقرار مى‏کند که نوعى انس معنوى با بوستان ملکوتى در خود احساس کرده و بدین گونه از تاریکى‏هاى خلاف و گناه فاصله مى‏گیرد و صفحه دل را براى تابش نور حق مهیّا مى‏کند، در اخلاق و رفتار خود تجدید نظر کرده، محاسباتى در زندگى خود انجام داده و موازین شرع مقدّس را بیش از گذشته در نظر مى‏گیرد. راستى کجا بهتر از این فضاها است که در آن‏ها آدمى متوجه آخرت مى‏گردد، به خود مى‏آید، پوسته‏هاى غفلت و نسیان را دور مى‏ریزد و خود را براى اعمال صالح و تقویت ایمان و پارسایى آماده‏تر مى‏بیند:
در بارگهت به صد اُمید آمده‏ام‏
با موى سیه رفته سپید آمده‏ام‏
نقش تربیتى زیارت‏
زایرین در کنار مراقد مقدّس به خواندن متونى روى مى‏آورند که محتوایى عمیق و سازنده دارند و از باورهاى دینى، کمالات معصومین، اولیاء، صالحین و فرزندان اهل بیت حکایت دارند. در این زیارت نامه‏ها آن چنان مضامین بکر و عبارت‏هاى جاویدان و بارقه‏هاى معنوى دیده مى‏شود که با وجود آن که زائر بارها این متون معتبر و موثق را مى‏خواند خسته نمى‏شود بلکه چشمه‏هاى شوق، صفا و معرفت در اعماق روح و ذهنش به جوشش در مى‏آید و هر لحظه که در این نوشته‏هاى نورانى دقت مى‏نماید معانى و نکات لطیف‏ترى را بدست مى‏آورد گویى در اقیانوسى از حکمت و فضیلت غواصى مى‏کند و مشغول بدست آوردن مرواریدها و گوهرهاى گرانبها مى‏باشد.
نقش پرورشى و هدایتى این گونه متن‏هاى مقدّس براى شخص زائر بسیار قابل توجه و درخور تعمّق و بررسى است چرا که در زیارات معتبر مباحث اعتقادى، امامت و ولایت و ارتباط آن با توحید به شیوه‏اى محکم و متین مطرح مى‏شود که اولین ثمرات آن این است که زندگى انسان را هدف دار و جهت دار مى‏نماید و در قلب و روح او نوعى اطمینان، آرامش و امیدوارى ایجاد مى‏کند. این که زائر در چنین مکان‏هاى منوّرى به درگاه خداوند التماس مى‏کند تا به اذن الهى آن وجودهاى مقدّس برایش شفاعت کنند و یا از خداوند مى‏خواهند که شفاعت این پاکان را شامل حال او کنند، او به رحمت الهى امیدوار مى‏گردد و این ویژگى مسلمین و مؤمنین زائر را از غم‏هاى جانکاه، نگرانى‏هاى فرساینده و آشفتگى‏هاى روانى مى‏رهاند. زیارت هم به عنوان توسّل به درگاه معصومین است و تقاضاى شفاعت این پاکان نزد پروردگار و هم نوعى دعا و سخن گفتن با معبود است اما بطور غیر مستقیم و باواسطه و از این روى مى‏تواند درهاى رحمت الهى را به سوى زائر بگشاید. در هنگام زیارت افراد احساس مى‏کنند در فضایى ملکوتى اوج گرفته‏اند و فیوضات ربّانى از هر سو به طرف آنان جارى است. نسبت مسافرت براى زیارت و نیز برنامه‏هاى گوناگون زیارتى از چنان غناى فکرى و فرهنگى و برکات فراوان معنوى و حتى مادى برخوردار است که در طول زمان نه تنها کهنه و فرسوده نشده بلکه با کنار رفتن حجاب‏هاى جهل، غفلت و خرافات مفاهیم آن‏ها روز به روز روشن‏تر، رساتر و کامل‏تر شده است و اعتقاد به این مسئله اختصاص به شیعه نداشته و در گذشته در انجام این اعمال مستحبى تفاوتى بین شیعیان و اهل سنت نبوده است زیرا همه مسلمانان به زیارت مرقد معصومین و افرادى از خاندان آنان مى‏شتافته‏اند اما متأسفانه از زمان پیدایش فرقه گمراه کننده وهابیت علیه این سنت نیکو و مصداق بارز شعائر الهى تبلیغات منفى گسترده‏اى راه اندازى شد و برخى افراد کم بهره از خرد و منطق فریب شایعات این گروه منحط را خورده و تصور کرده‏اند زیارت از مسایل مختص شیعه است و نادانسته و گاهى هم مغرضانه آن را مورد هجوم تبلیغات مسموم خود قرار داده‏اند و مسلمانان را از مزایاى فراوان یک برنامه تربیتى و رشد دهنده محروم کرده‏اند چرا که به قول ابن سینا وقتى به زیارت اهل قبور مى‏رویم چون روح زیارت شونده فارق از دنیا و ماده است مى‏تواند بر زائر اثرات زیادى بگذارد و خیرات و برکات زی
ادى را براى وى به ارمغان آورد و مزاجش را به سوى خوبى‏ها و فضایل راغب‏تر سازد.(49)
شیخ شهاب الدین سهروردى هم تأکید مى‏نماید وقتى اهل سلوک معنوى با خلوص نیت و نوعى استقامت و بردبارى درب بیوت نورانى را مى‏کوبند فرشتگان با هدایاى آسمانى از آنان پذیرایى مى‏کنند و بدیهى است نفوس کاملى که در مراتب معرفتى ترقى کرده‏اند با انوار و اشراق‏هاى خود نفس‏هاى ناقص را به فیض مى‏رسانند.(50)
فخرالدین رازى مى‏گوید: وقتى انسان در کنار قبرى حاضر مى‏گردد، روح زائر با آن تربت ارتباط برقرار مى‏کند و چون روح فرد در گذشته با آن خاک در اتصال است در این هنگام این دو روح، هم را ملاقات کرده و مثل دو اینه در برابر هم قرار مى‏گیرند و تابش هر کدام به دیگرى سرایت مى‏کند و معارف و مکارم هر کدام به آن فرد مى‏رسد.(51)
عرفا، عالمان و اهل حکمت معتقدند هیچ چیزى براى دل‏هاى غافل مفیدتر از زیارت اهل قبور نمى‏باشد، دل هایى که به زنگار دنیا آلوده شده‏اند و از مکارم معنوى فاصله گرفته‏اند با حضور در این مکان‏ها موعظه مى‏شوند، عبرت مى‏گیرند و با مشاهده امور درگذشتگان از بسیارى امراض اخلاقى چون حسد، طمع،
حرص، آرزوهاى دراز، معالجه مى‏گردند، آدمى با زیارت اهل قبور از خواب غفلت بیدار مى‏شود، فریب دنیا را نمى‏خورد و متوجه مى‏شود از امکانات این سراى فانى باید سرمایه‏اى براى آخرت خود تدارک ببیند، یاد مرگ در این مواقع در دل انسان زنده مى‏شود و این پدیده آرزوهاى غیر الهى را کوتاه مى‏کند، قساوت دل بر اثر این برنامه برطرف مى‏گردد.
حضرت على(ع) پس از تلاوت آیه: «الهاکم التکاثر حتى زرتم المقابر»(52) فرمودند: شگفتا! چه مقصد بسیار دورى و چه زیارت کنندگان بى خبرى و چه کار دشوار و مرگبارى.(53)
وقتى انسان قبرى را مشاهده مى‏کند به یاد احوال در گذشته مى‏افتد و متوجه مى‏شود او هم مدتى در این دنیا زیسته و اکنون بدنش اسیر خاک شده و روحش در عالم برزخ است این تفکر توأم با یک بیدارى بوده و مانع دنیا زدگى و عافیت‏طلبى او مى‏شود، همچنین وقتى آدمى مشاهده مى‏کند مردم نسبت به مرقد یک انسان برجسته، پاک و پارسا اقبال فراوانى نشان مى‏دهند و مقام او را تکریم کرده و به او توسل جسته و نذر و نیاز برایش اختصاص مى‏دهند و بر عکس براى مردگان دنیا طلب و دور از معنویت هیچ رغبتى نشان نمى‏دهند، مى‏فهمد خوب زیستن و درست زندگى کردن حتى در زندگى دنیایى اثر دارد چه رسد به سراى جاوید به همین دلیل در دیندارى و پرواپیشگى اهتمام مى‏ورزد و از تشریفات دنیایى روى گردان مى‏شود و این روند در خودسازى و رهایى وى از خسران آشکار بسیار مؤثر است.(54)
پى‏نوشت‏ها:
1. معجم مقابیس اللغعة، ج 3،ص 36.
2. مجمع البحرین، ج 2، ص 305، المصباح المنیر، ص‏354.
3. کشف الاریتاب، سید محسن امین، ص 459، دائرة المعارف الاسلامیه الشیعه، سید حسن امین، الجزء 12، ص 67.
4. سوره آل عمران، آیه 169.
5. دائرة المعارف تشیع، ج 8، ص 566.
6. لغت نامه دهخدا، ج 9، ص 13054.
7. این زیارت در «من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 3، عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 277؛ تهذیب الاحکام، ج 6، ص 95 و دیگر منابع روایى نقل شده است.
8. موسوعه زیارات المعصومین که توسط مؤسسه امام هادى تدوین گردیده در برابر سند و مدارک این متون پژوهش‏هاى جالبى دارد.
9. سوره کهف، آیه 21.
10. تفسیر المیزان، ج 13، ص 300 و 385؛ تفسیر نمونه، ج 12، ص 388.
11. سوره نساء، آیه 64.
12. وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفى، ج 4، ص 1360 و 1364.
13. سوره حج، آیه 31.
14. همان، آیه 32.
15. سوره احزاب، آیه 57.
16. سوره توبه، آیه 3.
17. سوره احزاب، آیه 33.
18. سوره شورى، آیه 23.
19. سوره احزاب، آیه 56.
20. سوره صافات، آیه 79.
21. همان، آیه 109.
22. همان، آیه 120.
23. همان، آیه 130.
24. تحف العقول، ابن شعبه حرانى، ص 323.
25. سوره نور، آیه 36.
26. الدرالمنثور، جلال الدین سیوطى، ج 5، ص 50.
27. خصال، شیخ صدوق، ص 146، بحار الانوار، ج 24، ص 185.
28. طبقات کبرى، ابن سعد، ج 1، ص 78.
29. موسوعه زیارات المعصومین، مقدمه، ص 96.
30. سوره رعد، آیه 24.
31. موسوعه زیارات المعصومین، همان، ص 97.
32. الغدیر، علامه امینى، ج 5، ص 148.
33. همان، ص 170، احیاء علوم الدین، غزالى، ج 1، ص 81.
34. احیاء علوم الدین، ج 1، ص 83 - 82.
35. التهذیب، ج 6، ص 4، ح 5.
36. بحارالانوار، ج 100، ص 121؛ سفینة البحار، محدث قمى، ج 3، ص 516.
37. بحار الانوار، ج 102 (کتاب المزار) باب زیارة المؤمنین و آدابها.
38. تاریخ الخمسین، ج 2، ص 173.
39. مقدمه موسوعة زیارت المعصومین، ص 99.
40. درباره اهتمام ائمه هدى به زیارت مشاهد معصومین بنگرید به مأخذ قبل، ص 102 - 100.
41. فرازهاى فروزان، از نگارنده، ص 158 - 157.
42. قصص العلماء، تنکابنى، ص 202.
43. جرعه‏هاى جان بخش، از نگارنده، ص 265.
44. سیماى فرزانگان، رضا مختارى، ص 190.
45. همان، ص 193.
46. فوائد الرضویه، محدث قمى، ص 380.
47. فرازى از زیارت جامعه کبیره.
48. تفسیر جامع، ج 1، ص 148.
49. رسایل ابن سینا، ج 1، ص 338.
50. مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج 2، ص 245 - 244.
51. نک: المطالب العالیة من العلم الالهى، ج 7، ص 277 - 275.
52. سوره تکاثر، آیه 1.
53. تفصیل کلام حضرت در خطبه 221 نهج البلاغه آمده است.
54. ترجمه و شرح رساله زیارة القبور فخر رازى (فلسفه زیارت)، تألیف و تحقیق، احمد عابدى، ص 30 - 29.

تبلیغات