احادیث تقوى
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
امام جواد علیهالسلام:
1- «أَرْبَعُ خِصال تَعَیَّنَ الْمَرْءَ عَلَى الْعَمَلِ: أَلصِّحَّةُ وَ الْغِنى وَ الْعِلْمُ وَ التَّوْفیقُ» (احمد دهقان، چهل مجلس، هزار حدیث، ص 344،ش7)
چهار چیز موجب یارى انسان بر انجام کار مىشود: سلامتى، ثروت، دانش و توفیق الهى.
2- «ثَلاثٌ یَبْلُغَنَّ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ تَعالى:کَثْرَةُ الاِْسْتِغْفارِ، وَلینُ الْجانِبِ، وَ کَثْرَةُ الصَّدَقَةِ وَ ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ لَمْ یَنْدَمْ: تَرْکُ الْعَجَلَةِ وَ الْمَشْوَرَةِ وَ التَّوَکُلِّ عَلَى اللّهِ عِنْدَ الْعَزْمِ». (فصول المهمة، ص 289 - 291)
سه چیز است که رضوان خداوند متعال را به بنده مىرساند:
1- زیادى استغفار، 2- نرم خو بودن، 3- زیادى صدقه.
و سه چیز است که هر کس آن را مراعات کند، پشیمان نشود:
1- ترک نمودن عجله، 2- مشورت کردن، 3- به هنگام تصمیم، توکّل بر خدا نمودن.
3- «وَلکِنَّ الَّذِى یَطهُرُ اللّهُ بِهِ الاَرضَ مِن اَهلِ الکُفرِ وَ اَلجُحُودِ وَ یَملأها قِسطاً وَ عَدلاً هُو الَّذى یُخفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ یَغیبُ عَنهُم شَخصُهُ، وَ یَحرُمُ عَلَیهِم تَسمیته وَ هُو سمّى رَسُولِ اللّهِ وَ کنّیه، وَ هُوَ الَّذِى تَطوى لَهُ الاَرضُ و یَذِلّ له کُلُّ صَعبٍ، یَجتَمِعُ اِلَیهِ مِن اصحابِهِ عِدَّةُ اَهلِ بَدرٍ،..» (احمد طبرسى، الاحتجاج، ج 2، ص 148)
ولى آن کسى که زمین به وسیله او از کفر و کافر پیشهگان، پاک و پر از عدل و داد مىشود،کسى است که ولادتش بر مردم پوشیده است، و چهرهاش از مردم پنهان، و بردن نام او حرام، او هم نام و هم کنیه با پیامبر(ص) مىباشد، او کسى است که زمین در اختیار اوست، و هر سختى براى او آسان مىشود، و یاران او که به تعداد اصحاب بدر سیصد و سیزده نفرند، از دورترین نقطههاى زمین گردهم مىآیند، چنان که خداوند مىفرماید: «هر کجا که باشید خداوند شما را جمع مىکند؛ زیرا خداوند بر همه چیز توان دارد»، آنگاه که این تعداد از افراد با اخلاص گردهم آمدند، خداوند فرمانش را آشکار مىکند، وقتى که نیروى او به حدّ ده هزار نفر رسید آنگاه، قائم علناً قیام مىکند و به نابودى و قتل دشمنان خدا مىپردازد تا آنجا که خداوند راضى شود.
عبدالعظیم حسنى مىگوید: عرض کردم آقاى من! چگونه آن حضرت مىفهمد که خداوند راضى شده است؟
فرمود: «یُلقى فِى قَلبِهِ الرَّحمَةَ فَاِذا دَخَل المَدِینة اَخرَجَ اللات و العُزّى فَاَحرَقَهُما» رحمت را بر قلب او القاء مىکند، وقتى وارد مدینه شد، «لات و عزّى» را از خاک بیرون آورده آتش مىزند.»
4- «...وَ اِنّ مالَکَ مِن عَمَلِک اَحسَنتَ فِیه، فَاَحسِن اِلى اِخوانِک وَ اعلَم اَنَّ اللّهَ عَزّ و جَلّ سألکَ مِن مَثاقِیل الذّرِّ و الخَردَل».
(بحارالانوار، ج 50، ص 86)
به راستى آنچه از رفتارت براى تو ماندگار است احسان تو است، سپس با برادر دینى خود نیکى کن و بدان خداوند از سنگینى اعمال به اندازه ذرّات و دانه خردل نیز خواهد پرسید.
5 - «اِیّاکَ وَ مُصاحَبةُ الشَّرِیرِ، فَاِنَّه کَالسَّیفِ المَسلُولِ یَحسُنُ مَنظَرُهُ وَ یَقبَحُ آثارُهُ» (منتهى الآمال، ج 2، ص 228)
از دوستى و همراهى با افراد بد و شریر، به شدت پرهیز کنید، چرا که (چنین افرادى) به شمشیر برهنه مانند، که ظاهر زیبا، و آثار زشت و زننده دارد.
6- «کفى بالمرء خیانةً اَن یکُونَ اَمِیناً لِلخَوَنَةِ».
(امالى شیخ مفید، ص 329، روایت 13)
در خیانت و نادرستى انسان همین بس که امین (مورد اعتماد) خیانتکاران باشد.
7- «مَن عَتَبَ عَلَى الزَّمانِ طالَت مَعتَبَتهُ».
(منتهى الآمال، ج 2، ص 231 - 230)
هر کس بر زمان (و روزگار) خشم گیرد، خشمش طولانى خواهد شد.
8 - «کَیفَ یَضِیعُ مَنِ اللّهِ تَعالى کافِلُه وَ کَیفَ یَنجُو مَنِ اللّهِ تَعالى طالِبُهُ وَ مَنِ انقَطَعَ اِلى غَیرِ اللّهِ وَکّلهُ اللّهُ اِلَیهِ.».
(مستنبط القطره، ج 2، ص 334)
چگونه به خود واگذارده مىشود کسى که خدا را کفیل قرار داده است؟ و چگونه نجات مىیابد کسى که خداوند در صدد (انتقام) اوست؟ کسى که به غیر خدا اعتماد کند، خداوند او را به خودش وا مىگذارد.
9- «العفاف زینة الفقر، و الشکر زینة الغنى، و الصبر زینة البلاء، و التواضع زینة الحسب، و الفصاحة زینة الکلام، والحفظ زینة الروایة، خَفْضُ الْجَناحِ زینَةُالْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْ دَبِ زینَةُالْعَقْلِ، وَبَسْطُ الْوَجْهِ زینَةُالکرمِ، و ترک المنّ زینة المعروف، والْخُشُوعُ زینَةُالصلوةِ، وَ تَرْکُ مالایُعْنى زینَةُالْوَرَعِ». (فصول المهمة، ص 291 - 289)
پاکدامنى زینت فقر، شکر زینت توانگرى، شکیبایى زینت بلا، فروتنى زینت شأن و بزرگى، گویایى زینت سخن، نگهدارى و ضبط دقیق زینت روایت، تواضع زینت دانش، ادب زینت خرد، گشادهرویى زینت کرم و بخشندگى، منّت ننهادن زینت احسان و نیکى، توجّه و حضور قلب زینت نماز، ترک کارهاى بیهوده زینت تقوا و پرهیزکارى است.
10- «حسب المرء من کمال المروة أن لایلقى احداً بما یکره».
(شبلنجى، نورالابصار، ص 181 - 180)
کمال مروت آن است که انسان با هیچ کس چنان رفتار نکند که براى خود نمىپسندد.
11- «نعمة لاتشکر کسیّئة لاتغفر». (موسوعة کلمات الامام الجواد(ع)، ص 241)
نعمتى که از آن شکرگزارى نشود، همچون گناهى است که بخشیده نشود.
12- «توسّد الصّبر و أعتنق الفقر و ارفض الشّهوات و خالف الهوى و اعلم انّک لن تخلو من عین اللّه فانظر کیف تکون».
(تحف العقول، ص 455)
صبر را بالش کن، و فقر را در آغوش گیر، و شهوات را ترک کن، وبا هواى نفس مخالفت کن و بدان که از دیده خدا پنهان نیستى، پس بنگر که چگونهاى.
13- «من استغنى باللّه افتقر الناس الیه و من اتقى اللّه أحبّه الناس». (شبلنجى، نورالابصار، ص 245 ؛ فصول المهمة، ص 271)
کسى که با توکل به خدا روى نیاز از مردم بگرداند، مردم به او نیازمند مىشوند و کسى که تقوا پیشه سازد، محبوب مردمان خواهد شد.
1- «أَرْبَعُ خِصال تَعَیَّنَ الْمَرْءَ عَلَى الْعَمَلِ: أَلصِّحَّةُ وَ الْغِنى وَ الْعِلْمُ وَ التَّوْفیقُ» (احمد دهقان، چهل مجلس، هزار حدیث، ص 344،ش7)
چهار چیز موجب یارى انسان بر انجام کار مىشود: سلامتى، ثروت، دانش و توفیق الهى.
2- «ثَلاثٌ یَبْلُغَنَّ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ تَعالى:کَثْرَةُ الاِْسْتِغْفارِ، وَلینُ الْجانِبِ، وَ کَثْرَةُ الصَّدَقَةِ وَ ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ لَمْ یَنْدَمْ: تَرْکُ الْعَجَلَةِ وَ الْمَشْوَرَةِ وَ التَّوَکُلِّ عَلَى اللّهِ عِنْدَ الْعَزْمِ». (فصول المهمة، ص 289 - 291)
سه چیز است که رضوان خداوند متعال را به بنده مىرساند:
1- زیادى استغفار، 2- نرم خو بودن، 3- زیادى صدقه.
و سه چیز است که هر کس آن را مراعات کند، پشیمان نشود:
1- ترک نمودن عجله، 2- مشورت کردن، 3- به هنگام تصمیم، توکّل بر خدا نمودن.
3- «وَلکِنَّ الَّذِى یَطهُرُ اللّهُ بِهِ الاَرضَ مِن اَهلِ الکُفرِ وَ اَلجُحُودِ وَ یَملأها قِسطاً وَ عَدلاً هُو الَّذى یُخفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ یَغیبُ عَنهُم شَخصُهُ، وَ یَحرُمُ عَلَیهِم تَسمیته وَ هُو سمّى رَسُولِ اللّهِ وَ کنّیه، وَ هُوَ الَّذِى تَطوى لَهُ الاَرضُ و یَذِلّ له کُلُّ صَعبٍ، یَجتَمِعُ اِلَیهِ مِن اصحابِهِ عِدَّةُ اَهلِ بَدرٍ،..» (احمد طبرسى، الاحتجاج، ج 2، ص 148)
ولى آن کسى که زمین به وسیله او از کفر و کافر پیشهگان، پاک و پر از عدل و داد مىشود،کسى است که ولادتش بر مردم پوشیده است، و چهرهاش از مردم پنهان، و بردن نام او حرام، او هم نام و هم کنیه با پیامبر(ص) مىباشد، او کسى است که زمین در اختیار اوست، و هر سختى براى او آسان مىشود، و یاران او که به تعداد اصحاب بدر سیصد و سیزده نفرند، از دورترین نقطههاى زمین گردهم مىآیند، چنان که خداوند مىفرماید: «هر کجا که باشید خداوند شما را جمع مىکند؛ زیرا خداوند بر همه چیز توان دارد»، آنگاه که این تعداد از افراد با اخلاص گردهم آمدند، خداوند فرمانش را آشکار مىکند، وقتى که نیروى او به حدّ ده هزار نفر رسید آنگاه، قائم علناً قیام مىکند و به نابودى و قتل دشمنان خدا مىپردازد تا آنجا که خداوند راضى شود.
عبدالعظیم حسنى مىگوید: عرض کردم آقاى من! چگونه آن حضرت مىفهمد که خداوند راضى شده است؟
فرمود: «یُلقى فِى قَلبِهِ الرَّحمَةَ فَاِذا دَخَل المَدِینة اَخرَجَ اللات و العُزّى فَاَحرَقَهُما» رحمت را بر قلب او القاء مىکند، وقتى وارد مدینه شد، «لات و عزّى» را از خاک بیرون آورده آتش مىزند.»
4- «...وَ اِنّ مالَکَ مِن عَمَلِک اَحسَنتَ فِیه، فَاَحسِن اِلى اِخوانِک وَ اعلَم اَنَّ اللّهَ عَزّ و جَلّ سألکَ مِن مَثاقِیل الذّرِّ و الخَردَل».
(بحارالانوار، ج 50، ص 86)
به راستى آنچه از رفتارت براى تو ماندگار است احسان تو است، سپس با برادر دینى خود نیکى کن و بدان خداوند از سنگینى اعمال به اندازه ذرّات و دانه خردل نیز خواهد پرسید.
5 - «اِیّاکَ وَ مُصاحَبةُ الشَّرِیرِ، فَاِنَّه کَالسَّیفِ المَسلُولِ یَحسُنُ مَنظَرُهُ وَ یَقبَحُ آثارُهُ» (منتهى الآمال، ج 2، ص 228)
از دوستى و همراهى با افراد بد و شریر، به شدت پرهیز کنید، چرا که (چنین افرادى) به شمشیر برهنه مانند، که ظاهر زیبا، و آثار زشت و زننده دارد.
6- «کفى بالمرء خیانةً اَن یکُونَ اَمِیناً لِلخَوَنَةِ».
(امالى شیخ مفید، ص 329، روایت 13)
در خیانت و نادرستى انسان همین بس که امین (مورد اعتماد) خیانتکاران باشد.
7- «مَن عَتَبَ عَلَى الزَّمانِ طالَت مَعتَبَتهُ».
(منتهى الآمال، ج 2، ص 231 - 230)
هر کس بر زمان (و روزگار) خشم گیرد، خشمش طولانى خواهد شد.
8 - «کَیفَ یَضِیعُ مَنِ اللّهِ تَعالى کافِلُه وَ کَیفَ یَنجُو مَنِ اللّهِ تَعالى طالِبُهُ وَ مَنِ انقَطَعَ اِلى غَیرِ اللّهِ وَکّلهُ اللّهُ اِلَیهِ.».
(مستنبط القطره، ج 2، ص 334)
چگونه به خود واگذارده مىشود کسى که خدا را کفیل قرار داده است؟ و چگونه نجات مىیابد کسى که خداوند در صدد (انتقام) اوست؟ کسى که به غیر خدا اعتماد کند، خداوند او را به خودش وا مىگذارد.
9- «العفاف زینة الفقر، و الشکر زینة الغنى، و الصبر زینة البلاء، و التواضع زینة الحسب، و الفصاحة زینة الکلام، والحفظ زینة الروایة، خَفْضُ الْجَناحِ زینَةُالْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْ دَبِ زینَةُالْعَقْلِ، وَبَسْطُ الْوَجْهِ زینَةُالکرمِ، و ترک المنّ زینة المعروف، والْخُشُوعُ زینَةُالصلوةِ، وَ تَرْکُ مالایُعْنى زینَةُالْوَرَعِ». (فصول المهمة، ص 291 - 289)
پاکدامنى زینت فقر، شکر زینت توانگرى، شکیبایى زینت بلا، فروتنى زینت شأن و بزرگى، گویایى زینت سخن، نگهدارى و ضبط دقیق زینت روایت، تواضع زینت دانش، ادب زینت خرد، گشادهرویى زینت کرم و بخشندگى، منّت ننهادن زینت احسان و نیکى، توجّه و حضور قلب زینت نماز، ترک کارهاى بیهوده زینت تقوا و پرهیزکارى است.
10- «حسب المرء من کمال المروة أن لایلقى احداً بما یکره».
(شبلنجى، نورالابصار، ص 181 - 180)
کمال مروت آن است که انسان با هیچ کس چنان رفتار نکند که براى خود نمىپسندد.
11- «نعمة لاتشکر کسیّئة لاتغفر». (موسوعة کلمات الامام الجواد(ع)، ص 241)
نعمتى که از آن شکرگزارى نشود، همچون گناهى است که بخشیده نشود.
12- «توسّد الصّبر و أعتنق الفقر و ارفض الشّهوات و خالف الهوى و اعلم انّک لن تخلو من عین اللّه فانظر کیف تکون».
(تحف العقول، ص 455)
صبر را بالش کن، و فقر را در آغوش گیر، و شهوات را ترک کن، وبا هواى نفس مخالفت کن و بدان که از دیده خدا پنهان نیستى، پس بنگر که چگونهاى.
13- «من استغنى باللّه افتقر الناس الیه و من اتقى اللّه أحبّه الناس». (شبلنجى، نورالابصار، ص 245 ؛ فصول المهمة، ص 271)
کسى که با توکل به خدا روى نیاز از مردم بگرداند، مردم به او نیازمند مىشوند و کسى که تقوا پیشه سازد، محبوب مردمان خواهد شد.