آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

در گلستان رسالت گل زیبا زهراست‏
اسوه پاک زنان در ره تقوا زهراست
آید از دامن او پاکترین فرزندان‏
الگوى مادر شایسته دنیا زهراست‏
خادم بیت شریفش شده جبریل امین‏
میوه قلب نبى ام ابیها زهراست‏
گهر عصمت و دریاى کرم کوه وقار
معنى کوثر و محبوبه یکتا زهراست‏
هست مجموعه اوصاف خداوند جلیل‏
مظهر نور خدا آیت عظما زهراست‏

یکى از روزهاى شیرین و به یاد ماندنى زندگى رسول خدا(ص) روز بیستم جمادى الثانى سال پنجم بعثت است. در این روز مبارک در خانه نبوت نوزاد دخترى چشم به جهان هستى گشود که محفل نورانى پیامبر اکرم(ص) را بیش از پیش روشن ساخته و به زندگى پیامبر و خدیجه طراوت و شادابى مضاعف بخشید. پیامبر خاتم(ص) آن چنان از وجود این مولود به شوق آمده بود که مى‏فرمود: «و هى روحى هى بضعةٌ منّى و هى نور عینى و ثمرة فؤادى الّتى بین جنبىّ و هى الحوراء الانسیّة؛(1) این دختر پاره تن من، روشنایى چشمانم و میوه دلم، روح و جان من است. او فرشته‏اى است به صورت انسان.»
و در سال 1320 هجرى قمرى و در روزى که جشن ولادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها برگزار مى‏شد در خمین فرزندى از نسل آن بانو چشم به جهان گشود که همچون مادر، در برابر طوفان سهمگین حوادث ایستاد و مقاومت کرد و دشمنان را رسوا و مفتضح ساخت، روح اللّه در این روز چشم به جهان گشود و با ولادتش، تاریخى نوین را آغاز کرد.
در جمهورى اسلامى ایران این روز خجسته و مبارک بنام روز زن و روز مادر نامگذارى شد تا بانوان متعهد و پاکدامن کشورمان با الگو قرار دادن حضرت زهرا سلام اللّه علیها در تمام مراحل مادى و معنوى و اجتماعى از آن حضرت پیروى کنند تا به سر منزل مقصود برسند.
یگانه دختر رسالت که خداوند با عناوین کوثر، مشکاة، واز مصادیق عبادتگران نیمه شب، صالحین، به شمار آورده است از منظر حضرت خاتم الانبیاء(ص) منزلت برجسته‏اى دارد. نقطه اوج عظمت فاطمه(س) زمانى است که از کلام گهربار رسول خدا بشنویم که خداوند متعال وجود حضرت زهرا(س) را علت و فلسفه خلقت قرار داده است. جابربن عبداللّه انصارى از رسول خدا(ص) نقل مى‏کند که آن حضرت یکى از احادیث قدسى را که خداوند متعال به پیامبر خاتم نازل کرده بود چنین نقل مى‏کند: «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا على لما خلقتک ولولا فاطمه لما خلقتکما؛(2) اى احمد اگر تو نبودى هستى را خلق نمى‏کردم و اگر على نبود ترا نمى‏آفریدم و اگر فاطمه نبود، شما دو نفر را خلق نمى‏کردم.»
خلقت نور فاطمه‏
رسول اکرم(ص) در مورد خلقت نور فاطمه(س) فرمود: نور فاطمه قبل از آفرینش زمین و آسمان آفریده شده است. خداوند متعال قبل از آفرینش آدم فاطمه را از نور خود آفرید و نور فاطمه در زیر عرش الهى مشغول تسبیح و تقدیس و تهلیل و تحمید خداوند متعال بود. وقتى خداوند متعال مرا از نسل آدم آفرید نور فاطمه را به صورت سیبى در بهشت درآورد و جبرئیل آن را به من داد و گفت: یا محمد انّ هذه تفّاحةٌ اهداها اللّه عزّ و جلّ الیک من الجنّة؛ اى محمد، این سیب را از بهشت خداوند عزیز و جلال بر تو هدیه کرده است. من آنرا گرفته و بر سینه‏ام گذاشتم و جبرئیل گفت: آن سیب را بخور. وقتى که آنرا شکافتم از داخل آن نورى درخشید و من بیمناک شدم، جبرئیل گفت: اى محمد! آنرا بخور و نگران نباش. این نور در آسمان منصوره و در زمین فاطمه نامیده مى‏شود. پرسیدم: اى دوست من جبرئیل چرا به این نامها موسوم گردیده است. پاسخ داد:در زمین «فاطمه» نامیده شده زیرا پیروان خود را از آتش جدا مى‏کند و دشمنان خود را از دوستى‏اش محروم گردانیده است. و در آسمان «منصوره» نامیده شده زیرا دوستان خود را نصرت و یارى مى‏کند و این تفسیر گفتار خداوند متعال است که مى‏فرماید: و یومئذٍ یفرح المؤمنون بنصر اللّه ینصر من یشاء؛(3) در آن روز مؤمنان بخاطر یارى خداوند خوشحال مى‏شوند و او هر که را بخواهد یارى مى‏کند. مقصود از این نصرت، یارى فاطمه به شیعیان و دوستارانش مى‏باشد.(4)
تولد محبوبه خداوند
در مورد ولادت حضرت زهرا(س) گزارشهاى مفصل و متعددى در جوامع حدیثى و موسوعه‏هاى تاریخى دانشمندان وجود دارد.
امام صادق(ع) تولد حضرت فاطمه(س) را اینگونه روایت مى‏کند: وقتى که تولد حضرت فاطمه(س) نزدیک شد خدیجه به زنان قریش پیغام داد: «مرا در این مورد یارى کنید». آنان از یارى خدیجه خوددارى کرده و گفتند: تو در ازدواج با محمد به حرف ما گوش نکردى و با ما مخالفت نمودى ما هم امروز از حمایت و پرستارى خود، ترا محروم خواهیم کرد.
خدیجه از این سخن ناراحت و دل شکسته گردید. امّا خداوند متعال براى قدردانى از تلاشها و زحمات حضرت خدیجه، چهار بانوى برگزیده بهشتى را به یارى آن یار فداکار و با ایمان پیامبر(ص) فرستاد. آنان آمدند امّا خدیجه از دیدن آن بانوان ناشناس، متحیّر و شگفت زده شد. یکى از آنان خود و همراهانش را معرفى کرد، و گفت: اى خدیجه! تعجب نکن! ما فرستادگان خداوند براى خدمت و پرستارى به سوى تو هستیم. من سارا و این آسیه - که همنشین تو در بهشت است - و آن دیگرى مریم دختر عمران و چهارمین بانو، مادر تمام آدمیان و مادر ما حوّا، است.(5)
آنان همانند زنان دیگر، یکى سمت راست و یکى سمت چپ و سومى در مقابل و چهارمى پشت سر خدیجه قرار گرفت. فاطمه پاک و مطهر متولد شد و چون در زمین قرار گرفت نورى از وجودش درخشید و این نور نه تنها تمام خانه‏هاى مکه را روشن ساخت بلکه نقطه‏اى در شرق و غرب عالم نماند مگر اینکه از نور فاطمه(س) به آنجا تابید.
در این حال، ده نفر حورالعین که هر یک طشت و ابریق بهشتى پر از آب کوثر، به همراه خود داشتند وارد خانه پیامبر شدند و فاطمه(س) را با آب کوثر شستشو دادند و بعد، دو پارچه سفید و خوشبو آورده و نوزاد را به آن پیچیدند. فاطمه(س) در اولین لحظات زندگى لب به سخن گشوده و کلمات دلنشین توحید را زمزمه کرده و گفت: «اشهد ان لا اله الّا اللّه و انّ ابى رسول اللّه سید الانبیاء و ان بعلى سید الاوصیاء و ولدى سادة الاسباط؛(6) گواهى مى‏دهم بر این که جز خداوند یکتا، معبود دیگرى نیست و پدرم رسول خدا(ص) سرور پیامبران، همسرم سالار اوصیاء و پسرانم سرآمد پیامبرزاده‏گانند.»
در حریم عفتش حوّا زجان خدمتگزار
مریم آنجا ایستاده با ادب در چاکرى‏
ریحانه بهشتى
رسول خدا(ص) به دختر دلبندش بیش از حد علاقه داشت و آن حضرت فاطمه(س) را آنچنان مورد مهر و محبت قرار مى‏داد که موجب شگفتى دیگران مى‏شد.
چرا که فاطمه(س) خلاصه وجود پیامبر(ص) نسیم آرام بخش پدر، کوثر قرآن، سرور بانوان جهان، ریحانه بهشتى، یادگار خدیجه، همسر على و مادر حسنین بود. وقتى به پیامبر گفته شد: شما فاطمه را در آغوش مى‏گیرى بسیار مى‏بوسى و این همه عطوفت و مهربانى برایش ابراز مى‏دارى در حالى که به سایر دخترانت این همه اظهار محبت نمى‏کنى؟ رسول خدا(ص) فرمود: نطفه فاطمه از غذاهاى بهشتى است من بوى بهشت از وجود او استشمام مى‏کنم.(7)
وقتى عایشه در مورد علاقه زیاد پیامبر(ص) به دخترش فاطمه(س) اعتراض کرد، حضرت خاتم الانبیاء(ص) فرمود: اى عایشه! هنگامى که در شب معراج مرا به آسمانها بردند، داخل بهشت شدم جبرئیل مرا به نزد درخت طوبى برد و از میوه‏هاى آن درخت خوردم و خداوند متعال از همان میوه‏هاى درخت طوبى وجود فاطمه را خلق کرد هر وقت او را مى‏بوسم و مى‏بویم بوى دلپذیر درخت طوبى و عطرهاى بهشتى به مشامم مى‏رسد.(8)
رسول خدا(ص) همواره به حضرت زهرا(س) مى‏فرمود: «یا فاطمة انّ اللّه تبارک و تعالى لیغضب لغضبک و یرضى لرضاک؛(9) فاطمه جان! به راستى که خداى تبارک و تعالى به خاطر خشم تو خشم مى‏گیرد و به خاطر خشنودى تو خشنود مى‏شود.»
سرور زنان عالم‏
خورشید اسلام از روزى که از جزیرةالعرب طلوع کرده و آسمان انسانیت را روشنائى بخشید بر احیاى حقوق انسانها تأکید کرده و از منظر معنوى فرقى میان زن و مرد قرار نداد و با نداى وحیانى فرمود که:«من عمل صالحاً من ذکرٍ او انثى و هو مؤمنٌ فلنحییّنه حیاةً طیّبةً و لنجزینّهم اجرهم باحسن ماکانوا یعملون؛(10) هر کس از مرد یا زن عمل صالحى انجام دهد قطعاً او را با زندگى پاکیزه‏اى حیات حقیقى مى‏بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏دادند پاداش خواهیم داد.
آئین متعالى اسلام از حقوق از دست رفته بانوان چنان دفاع کرد که یک زن را از ذلت بردگى مردان و حقارت و پستى، که به عنوان کالا به او نگریسته مى‏شد به عالیترین مقام انسانى رسانید.
وجود حضرت زهرا(س) مصداق عینى این حقیقت است که اسلام او را برترین بانوى عالم و سرور زنان بهشتى معرفى مى‏کند در این مورد به چند سخن از رسول خدا(ص) بسنده مى‏کنیم:
1- یکى از همسران رسول خدا(ص) گفته است: روزى پیامبر اکرم(ص) نشسته بود که فاطمه(س) به سوى آن حضرت آمد و سوگند به خدائى که معبودى جز او نیست او مانند رسول خدا راه مى‏رفت چون حضرت او را دید دوبار فرمود: دخترم خوش آمدى، دخترم خوش آمدى! سپس فرمود:
«اما ترضین ان تأتى یوم القیامة سیّدة نساء المؤمنین؛(11) آیا راضى؛ نیستى که در روز قیامت سرور بانوان اهل ایمان باشى.»
2- سعید بن جبیر از ابن عباس نقل مى‏کند که روزى رسول خدا(ص) در مورد اهل بیت خود سخنانى بیان کرد تا اینکه به فاطمه رسید و در ستایش از دخت ارجمند خویش فرمود: دخترم فاطمه، سرور بانوان عالم از اولین تا آخرین است او پاره تن من، روشنائى چشمانم، میوه دلم، روح و جانم است که تمام وجودم را فرا گرفته، فاطمه انسانى فرشته خو است هرگاه در محراب عبادتش در پیشگاه الهى به نماز مى‏ایستد نور او براى ملائکه آسمان مى‏درخشد همچنانکه ستارگان آسمان بر اهل زمین نور افشانى مى‏کنند در آنحال خداى بزرگ به فرشتگانش مى‏فرماید: اى فرشتگان من به بنده‏ام فاطمه بنگرید که چگونه در پیشگاهم به راز و نیاز ایستاده است خوف و شوق من به تمام وجودش لرزه انداخته و با قلب و دل به عبادت من روى آورده است شما گواه باشید به خاطر او تمام پیروانش را از آتش جهنم امان دادم.(12)
3- زمانى که فاطمه بر آن حضرت وارد مى‏شد آن حضرت به او خوشامد مى‏گفت دست‏هاى او را مى‏بوسید و در جاى خود او را مى‏نشاند. وقتى هم که پیامبر به خانه فاطمه مى‏رفت او نیز به استقبال پدر مى‏شتافت و خوشامد مى‏گفت و دست‏هاى پدر ارجمندش را مى‏بوسید.(13)
4- ابوثعلبه خشنى مى‏گوید: پیامبر اکرم(ص) هرگاه از سفر بر مى‏گشت اول نزد فاطمه(س) مى‏رفت، فاطمه نیز با مشاهده پدر مى‏ایستاد و به استقبالش مى‏شتافت پدر را در آغوش مى‏گرفت و میان دو چشم پدر را مى‏بوسید.(14)
مقام فاطمه (س) در قیامت‏
پیامبر اکرم(ص) از مقام معنوى و شکوه حضرت زهرا(س) در روز قیامت خبر داده و فرمود:
دخترم فاطمه در روز قیامت سوار بر یک شتر بهشتى به محشر مى‏آید پوشش آن شتر از حریر و لجامش از لؤلؤ تازه است. روى آن قبه‏اى از نور است که بیرونش از درون و درونش از بیرون دیده مى‏شود درون آن را عفو الهى و بیرونش را رحمت واسعه‏اش فرا گرفته بر روى آن تاجى از نور است که هفتاد پایه دارد که به درّ و یاقوت آراسته است و چون ستاره درخشان در آسمان روشنى مى‏دهد. در سمت راست فاطمه زهرا(س) هفتاد هزار فرشته و در سمت چپش هفتاد هزار فرشته در حال حرکتند جبرئیل در حالى که افسار مرکب مجلل فاطمه(س) را در دست دارد با صداى رسا به اهل محشر اعلام مى‏کند که:«غضّوا ابصارکم حتّى تجوز فاطمة بنت محمّدٍ؛ اى اهل محشر چشمان خود را فرو بندید تا فاطمه دختر محمد (ص) بگذرد. تمام پیامبران، رسولان، صدیقان و شهیدان که در آنجا حضور دارند چشمان خود را فرو مى‏بندند تا فاطمه از میان جمعیت عبور کرده و مقابل عرش خداوند توقف مى‏کند. به تنهائى از شترش پایین مى‏آید و به درگاه خداوند عرضه مى‏دارد: بارالها! اى مولاى من، بین من و کسانى که به من ستم کردند و فرزندانم را کشتند خودت داورى کن!
از سوى خداوند بزرگ ندا مى‏رسد: یا حبیبتى و ابنة حبیبى سلینى تعطیى و اشفعى تشفّعى فوعزّتى و جلالى لاجازنى ظلم ظالمٍ؛اى حبیبه من و دختر حبیب من! هر چه دوست دارى از من بخواه تا برایت عطا کنم براى هر کسى مى‏خواهى شفاعت کن که پذیرفته خواهد شد به عزت و جلالم قسم که ستم ستمگر را نادیده نخواهم گرفت.
در این لحظه حضرت زهرا(س) به خداوند عرضه مى‏دارد: الهى و سیّدى ذرّیتى و شیعتى و شیعة ذرّیتى و محبّى و محبىّ ذرّیتى ؛ اى آقا و مولاى من! ذریّه، فرزندان و شیعیانم و پیروان فرزندانم و دوستدارانم و دوستداران ذریّه‏ام را نجات بده و به فریادشان برس.
از سوى خدا ندا مى‏رسد: این ذرّیة فاطمة و شیعتها و محبّوها و محبّو ذرّیتها؛ ذریّه و شیعیان و دوستداران فاطمه و دوستداران فرزندان فاطمه(س) کجایند؟
آنان همگى حاضر مى‏شوند و در حالى که فاطمه زهرا(س) در پیشاپیش آنان در حرکت است و فرشتگان رحمت گرداگرد آنان حلقه زده‏اند به سوى بهشت روانه مى‏شوند.(15)
این نوشتار را با نقل سروده‏اى سرور آفرین از علّامه بزرگوار کمپانى به پایان مى‏بریم.
علّامه محقق آیة اللّه شیخ محمد حسین کمپانى در مورد عظمت و جلال فاطمه(س) سروده زیبایى دارد که بخشهایى از آن اشعار دل‏انگیز را به خوانندگان گرامى تقدیم مى‏کنیم:
آیینه حق نما
دختر فکر بکر من، غنچه لب چو واکند
از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
ناطقه مرا مگر روح قُدُس کند مدد
تا که ثناى حضرت سیّده نساء کند
فیض نخست و خاتمه، نور جمال فاطمه‏
چشم دل ار نظاره در مبدأ و منتها کند
صورت شاهد ازل، معنى حسن لم یزل‏
وَهم چگونه وصفِ آیینه حق نما کند
مطلع نور ایزدى، مبدأ فیض سرمدى‏
جلوه او حکایت از، خاتم انبیاء کند
لیله قدر اولیاء، نور نهار اصفیاء
صبح جمال او، طلوع از افق علا کند
بضعه سید بشر، امّ ائمه غرر
کیست جز او که همسرى باشه لافتى کند؟
وحى نبوتش نسب، جود وفتوتش حسب‏
قصه‏اى از مروتش سوره «هل اتى» کند
لوح قدر به دست او، کلک قضا به شصت او
تا که مشیّت الهیّه چه اقتضا کند
در جبروت حکمران، در ملکوت قهرمان‏
در نشآت کن فکان، حکم به ما تشاء کند
عصمت او حجاب او، عفت او نقاب او
ستر قدم حدیث از آن سرو از آن حیا کند
نفخه قدس بوى او، جذبه انس خوى او
منطق او خبر ز«لاینطق عن هوى» کند
قبله خلق روى او، کعبه عشق کوى او
چشم امید سوى او، تا به که اعتناء کند
متاب رو، از در او به هیچ سو مفتقرا
ز آنکه مس وجود را فضّه او طلا کند

فرا رسیدن این دو عید را به همه آزاد مردان و آزاد زنان و تمامى مبارزان راه خدا در سراسر جهان و به فرزند، شاگرد و خلف آن امام والا مقام، حضرت آیت اللّه العظمى خامنه‏اى مدظله العالى و تمام پیروان راه خمینى کبیر تبریک و تهنیت عرض مى‏کنیم و امیدواریم خداوند پرتوى از نور ایمان و حرارت قلب خمینى عزیز را بر قلوب ما بتاباند تا سردى‏ها را مبدّل به گرمى نموده و حرارت على وار بخشد و پایدارى و استقامت در راه او را به ما عطا فرماید.
پى‏نوشت‏ها: -
1. الفضائل، ص 8، بشارة المصطفى، ص 197.
2. شفاء الصدور، ص 225.
3. سوره روم، آیه 4 و 5.
4. معانى الاخبار، ص 396، بحارالانوار، ج 43، ص 4. با تلخیص.
5. الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 525.
6. امالى شیخ صدوق، مجلس 87، ص 593.
7. علل الشرایع،ج 1، ص 183.
8. تفسیر عیاشى، ج 2، ص 212.
9. دلائل الامامه، ص 52.
10. سوره نحل، آیه 97.
11. امالى طوسى، ص 333.
12. ارشاد القلوب، ج 2، ص 295.
13. امالى طوسى، ص 400.
14. المناقب، ج 3، ص 332.
15. امالى صدوق، ص 17؛المناقب، ج 3، ص 327.

تبلیغات