امامان گنجینههاى علم خداوند
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
از فرازهاى زیارت جامعه کبیره در معرفى امامان(ع) «عیبة علمه» است یعنى سلام بر امامان(ع) که گنجینههاى علم او هستند:
واژه عیبه
این واژه به معناى جائى است که لباسها را در آن مىنهند، بهترین لباسها را. «العیبة مستودع الثیاب او مستودع افضل الثیاب»(1) «عیبة علمه» یعنى امامان گنجینه علوم الهىاند.
علم بى پایان خداوند
علم خداوند علم بى پایان است:
«و عنده مفاتح الغیب لایعلمها الّا هو و یعلم ما فى البرّ و البحر و ما تسقط من ورقة الّا یعلمها ولاحبة فى ظلمات الارض ولارطب ولایابس الّا فى کتاب مبین»(2)
و کلیدهاى غیب تنها نزد اوست و جز او کسى آنرا نمىداند او آنچه را در خشکى و دریاست مىداند هیچ برگى از درختى نمىافتد مگر اینکه از آن آگاه است و نه هیچ دانهاى در تاریکیهاى زمین و نه هیچتر و خشکى وجود دارد جز آنکه در کتابى آشکار(در کتاب علم خداوند) ثبت است.
این آیه از جمله گویاترین آیات قرآن کریم در حوزه گستردگى علم ذات مقدّس ربوبى است «یعنى او از جنبش میلیاردها موجود زنده کوچک و بزرگ در اعماق دریاها، از لرزش برگ درختان در تمام جنگلها و کوهها، از تاریخچه قطعى شکفتن هر غنچه و باز شدن گلبرگها، از جریان امواج نسیم در بیابانها و خمیدگى درهها، از شماره واقعى سلولهاى بدن هر انسان و گلبولهاى خون، از حرکات مرموز تمام الکترونها در دل اتمها و بالأخره از تمام اندیشه هایى که از لابلاى پردههاى مغز ما مىگذرد و تا اعماق روح ما نفوذ مىکند آرى از همه اینها بطور یکسان با خبر است.»(3)
«یعلم ما یلج فى الارض و ما یخرج منها و ما ینزل من السماء و ما یعرج فیها و هو الرحیم الغفور.»(4)
آنچه در زمین فرو مىرود و آنچه را از آن بر مىآید مىداند و همچنین آنچه از آسمان نازل مىشود و او مهربان و آمرزنده است.
او از تمام قطرات باران و امواج سیلاب که در اعماق زمین فرو مىرود و به طبقه نفوذناپذیر مىرسند و در آنجا متمرکز و براى انسانها ذخیره مىشوند، آگاه است.
او از دانههاى گیاهان که با کمک باد یا حشرات در پهنه زمین پراکنده مىشوند و در زمین فرو مىروند و روزى به درخت سرسبز یا گیاه پرطراوتى تبدیل مىگردند باخبر است. از ریشههاى درختان به هنگامى که در جستجوى آب و غذا به اعماق زمین پیشروى مىکنند، از امواج الکتریسیته از گازهاى مختلف و ذرات هوا، که به داخل زمین نفوذ مىکنند، از جاندارانى که در زمین فرو مىروند و به آن حیات مىبخشند و نیز از گنجها و دفینهها و اجساد مردگان اعم از انسانها و غیر انسانها که در این زمین گسترده دفن مىشوند آرى از همه اینها باخبر است. همچنین از گیاهانى که از زمین خارج مىشوند، از انسانها که از آن برخاستهاند، از چشمه هایى که از آن مىجوشد، از گازهایى که از آن بر مىخیزد، از آتشفشانهایى که در آن زبانه مىکشد و ازحشراتى که در درون زمین لانه دارند و از آن سر بر مىدارند و خلاصه از تمام موجوداتى که از اعماق زمین بیرون مىریزد اعم از آنچه ما مىدانیم و نمىدانیم او از همه آنها مطلع و آگاه است.(5)
آیات در زمینه علم گسترده خداوند بویژه از اعمال و رفتار، اندیشههاى انسان، بسیار زیاد است. این آیات را تنها براى این آوردیم که ابتدا حوزه گسترده علم حضرتش را بیابیم تا معناى «عیبة علمه» گنجینههاى علم خداوند را دریابیم در پاورقى آدرس برخى از این آیات را آوردهایم.(6)
براى آنکه در حوزه علم خداوند از محضر عترت هم بهرهمند شده باشیم دو جمله از حضرت مولى على(ع) در حوزه گسترده علم خداوند مىآوریم: «... ولایعزب عنه عدد قطر الماء و لانجوم السماء ولاسوا فى الریح فى الهواء ولادبیب النمل على الصفا ولامقیل الذّر فى اللیلة الظلماء یعلم مساقط الاوراق و خفىّ طرف الاحداق...»(7)
...( چیزى از خدا پنهان نیست)نه تعداد قطرات آبها و نه ستارگان انبوه آسمان و نه ذرات خاک همراه با گرد بادها در هوا و نه حرکات مورچگان بر سنگهاى سخت و نه استراحتگاه مورچگان ریز در شبهاى تار خداوند از مکان ریزش برگ درختان و حرکات مخفیانه چشمها آگاه است....
«یعلم عجیج الوحوش فى الفلوات و معاصى العباد فى الخلوات و اختلاف النینان فى البحار الغامرات وتلاطم الماء بالریاح العاصفات...»(8)
خداوند از نعره حیوانات وحشى در کوهها و بیابانها و گناه و معصیت بندگان در خلوتگاهها و آمد و رفت ماهیان در دریاهاى ژرف و به هم خوردن آبها بر اثر وزش بادهاى سخت آگاه است....
علم امامان(ع)
این فراز از زیارت جامعه کبیره امامان را گنجینههاى علم ذات مقدّس ربوبى معرفى مىکند. یعنى خداوند امامان را به بخشى از علومى که نزد ذات مقدّسش هست واقف ساخته و آنها گنجینه دار این علومند. از این رهگذر است که ما بر این باوریم که امامان معصوم(ع) به اذن خداوند علم غیب دارند. ستون فقرات این علم اذن خداوند است. به این ترتیب تفسیر برخى از آیاتى که به ظاهر نفى علم غیب از پیامبر مىکند(9) روشن مىگردد: علّامه طباطبائى مىفرماید:
خداوند ذاتاً از غیب آگاه است و هر کس جز او از غیب آگاه باشد به تعلیم او خواهد بود و هر جا پیامبر آگاهى خود از غیب را انکار مىکند و مىگوید: علم غیب ندارم.
معناى آن اینست که مستقلاً و ذاتاً عالم به غیب نیستم و هر چه مىدانم از جانب خدا به من آموخته شده است.(10)
از نگاه متکلمان شیعه یکى از دلائل امامت مولى على(ع) خبرهاى غیبى مولى على(ع) است که حضرت قبل از وقوع خبر مىداد و در موعد خود اتفاق مىافتاد.(11)
ابن ابى الحدید معتزلى مىگوید: ما على را در خبرهاى غیبى که از او صادر شده امتحان کردهایم و همه خبرهاى او را مطابق با واقع یافتیم.(12)
از قرآن کریم استفاده مىشود که ذات مقدّس ربوبى علم غیب را در اختیار آنان که حضرتش از آنان راضى است و برگزیده او هستند قرار مىدهد از جمله:
1- « عالم الغیب فلایظهر على غیبه احداً الّا من ارتضى من رسول فانّه یسلک من بین یدیه و من خلفه رصداً»(13)
داناى غیب اوست و هیچکس را بر اسرار غیبش آگاه نمىسازد مگر رسولانى که آنان را برگزیده و مراقبینى از پیشرو و پشت سر براى آنها قرار مىدهد.
از این آیه شریفه هم علم غیب گسترده خداوند استفاده مىشود و هم اینکه افراد مورد رضاى حق که پیامبر از زمره آنهاست و نیز معصومین به اذن خداوند با اذن حضرت حق بر بخشى از علم غیب علم پیدا مىکنند، در نهج البلاغه آمده که وقتى مولى على(ع) از حوادث آینده خبر داد یکى از یاران حضرت عرض کرد: این علم غیب است مولى على(ع) فرمود: «لیس هو بعلم غیب و انّما هو تعلّم من ذى علم»(14) این علم غیب نیست این علمى است که از صاحب علمى (پیامبر) آموختهام .
2- «ماکان اللّه لیذر المؤمنین على ما انتم علیه حتى یمیز الخبیث من الطیب و ما کان اللّه لیطلعکم على الغیب ولکن اللّه یجتبى من رسله من یشاء فآمنوا باللّه و رسله و ان تؤمنوا و تتقوا فلکم اجر عظیم»(15)
چنین نبود که خداوند مؤمنان را به همان گونه که شما هستید واگذارد مگر آنکه ناپاک را از پاک جدا سازد و نیز چنان نبود که خداوند شما را از اسرار غیب آگاه سازد.(تا مؤمنان و منافقان را از این راه بشناسید) ولى خداوند از میان رسولان خود هر کس را بخواهد بر مىگزیند پس به خدا و رسولان او ایمان بیاورید و اگر ایمان بیاورید و تقوى پیشه سازید پاداش بزرگى براى شماست.
این آیه صریح است که خداوند هر زمان بخواهد از میان پیامبرانش کسانى را انتخاب مىکند و گوشهاى از علم غیب بىپایان خود و اسرار درون مردم را که شناخت آن براى تکمیل رهبرى آنان لازم است در اختیار آنان قرار دهد و البته این با اذن خداوند است. در روایات ما صدها مورد از پیشگوییهاى امامان آمده است که بخشى در زمان خود تحقق یافته و بخشى که مربوط به آینده است در آخرالزمان و عصر ظهور حضرت اتفاق خواهد افتاد. این بخش از روایات غیبى است، بخش دیگر روایاتى است که امامان از باطن این و آن خبر دادند و نیز روایات دیگر پیرامون غیب.
خوشبختانه در سالیان اخیر کتابى نفیس در این زمینه نگاشته شده تحت عنوان «الاحادیث الغیبیه» در سه جلد که توسط مؤسسه المعارف الاسلامیة قم منتشر شده است. در این کتاب مجموعهاى از احادیث غیبى معصومان علیهم السلام آمده است، در روایات اهل بیت(ع) احادیث متعددى پیرامون غیب امامان(ع) آمده است مرحوم علامه مجلسى در جلد بیست وششم بحارالانوار بیش از 22 حدیث در این زمینه آورده است.
در مجموع روایاتى که گویاى علم غیب معصومین(ع) در حد تواتر است و جاى انکار نیست.
امامان سلام اللّه علیهم اجمعین گنجینههاى علم ذات مقدّس ربوبى است و این افتخارى است که نصیب غیر معصومین نمىشود.(16)
پىنوشتها: -
1. النهایة ابن اثیر، ج 3، ص 327، مجمع البحرین، ج 2، ص 1296، چاپ مؤسسة النعمة.
2. سوره انعام، آیه 59.
3. تفسیر نمونه، ج 5، ص 335 و 336(چاپ سى و سوم).
4. سوره سبا، آیه 3.
5. تفسیر نمونه، ج 18، ص 21 و 22 چاپ بیست و چهارم.
6. سوره آل عمران، آیه 29، سوره ق، آیه 16، سوره نمل، آیه 74 - 75، سوره مجادله، آیه 7 و...و...
7. نهج البلاغه، خطبه 178.
8. همان، خطبه 198.
9. برخى از این آیات علم غیب را منحصر به خداوند مىکند مانند انعام، 59؛ نمل، 65؛ احقاف،23؛ ملک، 26؛ مائده، 116؛ هود، 49؛ کهف، 26.
برخى دیگر آیاتى است که برخى پیامبران مانند پیامبر اکرم(ص) و حضرت نوح علم غیب را از خود نفى مىکنند مانند: انعام، 50؛ هود،31؛ انبیاء،111؛ اعراف، 188؛ هود،47؛ ص، 69؛ شعراء، 112؛ احقاف، 9؛ مائده، 109.
برخى از این آیات علم غیب را از پیامبران نفى مىکند: عبس، 3 ؛ مطففین، 18؛ توبه، 101؛ هود،46.
برخى از آیات مىگوید علم به وقت قیامت، جنود پروردگار، افرادى که در آینده به دنیا مىآیند، علم به تأویل، نزول باران و...و... اختصاصى خداوند است. مانند: اعراف، 187؛ احزاب،63؛ فصلت، 47؛ لقمان، 34؛ مدثر، 31؛ ابراهیم، 9؛ رعد، 8؛ آل عمران، 7.
10. تفسیر المیزان، ج 20، ص 131.
11. ارشاد شیخ مفید، ص 148.
12. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید معتزلى، ج 7، ص 48.
13. سوره جن، آیات 26 - 27.
14. نهج البلاغه، خطبه 128.
15. سوره آل عمران، آیه 179.
16. در تفسیر نمونه جلد بیست و پنجم، ص 147 به بعد بحث مختصر و مفیدى پیرامون علم غیب آمده است و نیز کتاب علم پیامبر و امام در قرآن از انتشارات مؤسسه در راه حق در این زمینه کتاب خواندنى است نیز مقدمه کتاب «الاحادیث الغیبیه».
واژه عیبه
این واژه به معناى جائى است که لباسها را در آن مىنهند، بهترین لباسها را. «العیبة مستودع الثیاب او مستودع افضل الثیاب»(1) «عیبة علمه» یعنى امامان گنجینه علوم الهىاند.
علم بى پایان خداوند
علم خداوند علم بى پایان است:
«و عنده مفاتح الغیب لایعلمها الّا هو و یعلم ما فى البرّ و البحر و ما تسقط من ورقة الّا یعلمها ولاحبة فى ظلمات الارض ولارطب ولایابس الّا فى کتاب مبین»(2)
و کلیدهاى غیب تنها نزد اوست و جز او کسى آنرا نمىداند او آنچه را در خشکى و دریاست مىداند هیچ برگى از درختى نمىافتد مگر اینکه از آن آگاه است و نه هیچ دانهاى در تاریکیهاى زمین و نه هیچتر و خشکى وجود دارد جز آنکه در کتابى آشکار(در کتاب علم خداوند) ثبت است.
این آیه از جمله گویاترین آیات قرآن کریم در حوزه گستردگى علم ذات مقدّس ربوبى است «یعنى او از جنبش میلیاردها موجود زنده کوچک و بزرگ در اعماق دریاها، از لرزش برگ درختان در تمام جنگلها و کوهها، از تاریخچه قطعى شکفتن هر غنچه و باز شدن گلبرگها، از جریان امواج نسیم در بیابانها و خمیدگى درهها، از شماره واقعى سلولهاى بدن هر انسان و گلبولهاى خون، از حرکات مرموز تمام الکترونها در دل اتمها و بالأخره از تمام اندیشه هایى که از لابلاى پردههاى مغز ما مىگذرد و تا اعماق روح ما نفوذ مىکند آرى از همه اینها بطور یکسان با خبر است.»(3)
«یعلم ما یلج فى الارض و ما یخرج منها و ما ینزل من السماء و ما یعرج فیها و هو الرحیم الغفور.»(4)
آنچه در زمین فرو مىرود و آنچه را از آن بر مىآید مىداند و همچنین آنچه از آسمان نازل مىشود و او مهربان و آمرزنده است.
او از تمام قطرات باران و امواج سیلاب که در اعماق زمین فرو مىرود و به طبقه نفوذناپذیر مىرسند و در آنجا متمرکز و براى انسانها ذخیره مىشوند، آگاه است.
او از دانههاى گیاهان که با کمک باد یا حشرات در پهنه زمین پراکنده مىشوند و در زمین فرو مىروند و روزى به درخت سرسبز یا گیاه پرطراوتى تبدیل مىگردند باخبر است. از ریشههاى درختان به هنگامى که در جستجوى آب و غذا به اعماق زمین پیشروى مىکنند، از امواج الکتریسیته از گازهاى مختلف و ذرات هوا، که به داخل زمین نفوذ مىکنند، از جاندارانى که در زمین فرو مىروند و به آن حیات مىبخشند و نیز از گنجها و دفینهها و اجساد مردگان اعم از انسانها و غیر انسانها که در این زمین گسترده دفن مىشوند آرى از همه اینها باخبر است. همچنین از گیاهانى که از زمین خارج مىشوند، از انسانها که از آن برخاستهاند، از چشمه هایى که از آن مىجوشد، از گازهایى که از آن بر مىخیزد، از آتشفشانهایى که در آن زبانه مىکشد و ازحشراتى که در درون زمین لانه دارند و از آن سر بر مىدارند و خلاصه از تمام موجوداتى که از اعماق زمین بیرون مىریزد اعم از آنچه ما مىدانیم و نمىدانیم او از همه آنها مطلع و آگاه است.(5)
آیات در زمینه علم گسترده خداوند بویژه از اعمال و رفتار، اندیشههاى انسان، بسیار زیاد است. این آیات را تنها براى این آوردیم که ابتدا حوزه گسترده علم حضرتش را بیابیم تا معناى «عیبة علمه» گنجینههاى علم خداوند را دریابیم در پاورقى آدرس برخى از این آیات را آوردهایم.(6)
براى آنکه در حوزه علم خداوند از محضر عترت هم بهرهمند شده باشیم دو جمله از حضرت مولى على(ع) در حوزه گسترده علم خداوند مىآوریم: «... ولایعزب عنه عدد قطر الماء و لانجوم السماء ولاسوا فى الریح فى الهواء ولادبیب النمل على الصفا ولامقیل الذّر فى اللیلة الظلماء یعلم مساقط الاوراق و خفىّ طرف الاحداق...»(7)
...( چیزى از خدا پنهان نیست)نه تعداد قطرات آبها و نه ستارگان انبوه آسمان و نه ذرات خاک همراه با گرد بادها در هوا و نه حرکات مورچگان بر سنگهاى سخت و نه استراحتگاه مورچگان ریز در شبهاى تار خداوند از مکان ریزش برگ درختان و حرکات مخفیانه چشمها آگاه است....
«یعلم عجیج الوحوش فى الفلوات و معاصى العباد فى الخلوات و اختلاف النینان فى البحار الغامرات وتلاطم الماء بالریاح العاصفات...»(8)
خداوند از نعره حیوانات وحشى در کوهها و بیابانها و گناه و معصیت بندگان در خلوتگاهها و آمد و رفت ماهیان در دریاهاى ژرف و به هم خوردن آبها بر اثر وزش بادهاى سخت آگاه است....
علم امامان(ع)
این فراز از زیارت جامعه کبیره امامان را گنجینههاى علم ذات مقدّس ربوبى معرفى مىکند. یعنى خداوند امامان را به بخشى از علومى که نزد ذات مقدّسش هست واقف ساخته و آنها گنجینه دار این علومند. از این رهگذر است که ما بر این باوریم که امامان معصوم(ع) به اذن خداوند علم غیب دارند. ستون فقرات این علم اذن خداوند است. به این ترتیب تفسیر برخى از آیاتى که به ظاهر نفى علم غیب از پیامبر مىکند(9) روشن مىگردد: علّامه طباطبائى مىفرماید:
خداوند ذاتاً از غیب آگاه است و هر کس جز او از غیب آگاه باشد به تعلیم او خواهد بود و هر جا پیامبر آگاهى خود از غیب را انکار مىکند و مىگوید: علم غیب ندارم.
معناى آن اینست که مستقلاً و ذاتاً عالم به غیب نیستم و هر چه مىدانم از جانب خدا به من آموخته شده است.(10)
از نگاه متکلمان شیعه یکى از دلائل امامت مولى على(ع) خبرهاى غیبى مولى على(ع) است که حضرت قبل از وقوع خبر مىداد و در موعد خود اتفاق مىافتاد.(11)
ابن ابى الحدید معتزلى مىگوید: ما على را در خبرهاى غیبى که از او صادر شده امتحان کردهایم و همه خبرهاى او را مطابق با واقع یافتیم.(12)
از قرآن کریم استفاده مىشود که ذات مقدّس ربوبى علم غیب را در اختیار آنان که حضرتش از آنان راضى است و برگزیده او هستند قرار مىدهد از جمله:
1- « عالم الغیب فلایظهر على غیبه احداً الّا من ارتضى من رسول فانّه یسلک من بین یدیه و من خلفه رصداً»(13)
داناى غیب اوست و هیچکس را بر اسرار غیبش آگاه نمىسازد مگر رسولانى که آنان را برگزیده و مراقبینى از پیشرو و پشت سر براى آنها قرار مىدهد.
از این آیه شریفه هم علم غیب گسترده خداوند استفاده مىشود و هم اینکه افراد مورد رضاى حق که پیامبر از زمره آنهاست و نیز معصومین به اذن خداوند با اذن حضرت حق بر بخشى از علم غیب علم پیدا مىکنند، در نهج البلاغه آمده که وقتى مولى على(ع) از حوادث آینده خبر داد یکى از یاران حضرت عرض کرد: این علم غیب است مولى على(ع) فرمود: «لیس هو بعلم غیب و انّما هو تعلّم من ذى علم»(14) این علم غیب نیست این علمى است که از صاحب علمى (پیامبر) آموختهام .
2- «ماکان اللّه لیذر المؤمنین على ما انتم علیه حتى یمیز الخبیث من الطیب و ما کان اللّه لیطلعکم على الغیب ولکن اللّه یجتبى من رسله من یشاء فآمنوا باللّه و رسله و ان تؤمنوا و تتقوا فلکم اجر عظیم»(15)
چنین نبود که خداوند مؤمنان را به همان گونه که شما هستید واگذارد مگر آنکه ناپاک را از پاک جدا سازد و نیز چنان نبود که خداوند شما را از اسرار غیب آگاه سازد.(تا مؤمنان و منافقان را از این راه بشناسید) ولى خداوند از میان رسولان خود هر کس را بخواهد بر مىگزیند پس به خدا و رسولان او ایمان بیاورید و اگر ایمان بیاورید و تقوى پیشه سازید پاداش بزرگى براى شماست.
این آیه صریح است که خداوند هر زمان بخواهد از میان پیامبرانش کسانى را انتخاب مىکند و گوشهاى از علم غیب بىپایان خود و اسرار درون مردم را که شناخت آن براى تکمیل رهبرى آنان لازم است در اختیار آنان قرار دهد و البته این با اذن خداوند است. در روایات ما صدها مورد از پیشگوییهاى امامان آمده است که بخشى در زمان خود تحقق یافته و بخشى که مربوط به آینده است در آخرالزمان و عصر ظهور حضرت اتفاق خواهد افتاد. این بخش از روایات غیبى است، بخش دیگر روایاتى است که امامان از باطن این و آن خبر دادند و نیز روایات دیگر پیرامون غیب.
خوشبختانه در سالیان اخیر کتابى نفیس در این زمینه نگاشته شده تحت عنوان «الاحادیث الغیبیه» در سه جلد که توسط مؤسسه المعارف الاسلامیة قم منتشر شده است. در این کتاب مجموعهاى از احادیث غیبى معصومان علیهم السلام آمده است، در روایات اهل بیت(ع) احادیث متعددى پیرامون غیب امامان(ع) آمده است مرحوم علامه مجلسى در جلد بیست وششم بحارالانوار بیش از 22 حدیث در این زمینه آورده است.
در مجموع روایاتى که گویاى علم غیب معصومین(ع) در حد تواتر است و جاى انکار نیست.
امامان سلام اللّه علیهم اجمعین گنجینههاى علم ذات مقدّس ربوبى است و این افتخارى است که نصیب غیر معصومین نمىشود.(16)
پىنوشتها: -
1. النهایة ابن اثیر، ج 3، ص 327، مجمع البحرین، ج 2، ص 1296، چاپ مؤسسة النعمة.
2. سوره انعام، آیه 59.
3. تفسیر نمونه، ج 5، ص 335 و 336(چاپ سى و سوم).
4. سوره سبا، آیه 3.
5. تفسیر نمونه، ج 18، ص 21 و 22 چاپ بیست و چهارم.
6. سوره آل عمران، آیه 29، سوره ق، آیه 16، سوره نمل، آیه 74 - 75، سوره مجادله، آیه 7 و...و...
7. نهج البلاغه، خطبه 178.
8. همان، خطبه 198.
9. برخى از این آیات علم غیب را منحصر به خداوند مىکند مانند انعام، 59؛ نمل، 65؛ احقاف،23؛ ملک، 26؛ مائده، 116؛ هود، 49؛ کهف، 26.
برخى دیگر آیاتى است که برخى پیامبران مانند پیامبر اکرم(ص) و حضرت نوح علم غیب را از خود نفى مىکنند مانند: انعام، 50؛ هود،31؛ انبیاء،111؛ اعراف، 188؛ هود،47؛ ص، 69؛ شعراء، 112؛ احقاف، 9؛ مائده، 109.
برخى از این آیات علم غیب را از پیامبران نفى مىکند: عبس، 3 ؛ مطففین، 18؛ توبه، 101؛ هود،46.
برخى از آیات مىگوید علم به وقت قیامت، جنود پروردگار، افرادى که در آینده به دنیا مىآیند، علم به تأویل، نزول باران و...و... اختصاصى خداوند است. مانند: اعراف، 187؛ احزاب،63؛ فصلت، 47؛ لقمان، 34؛ مدثر، 31؛ ابراهیم، 9؛ رعد، 8؛ آل عمران، 7.
10. تفسیر المیزان، ج 20، ص 131.
11. ارشاد شیخ مفید، ص 148.
12. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید معتزلى، ج 7، ص 48.
13. سوره جن، آیات 26 - 27.
14. نهج البلاغه، خطبه 128.
15. سوره آل عمران، آیه 179.
16. در تفسیر نمونه جلد بیست و پنجم، ص 147 به بعد بحث مختصر و مفیدى پیرامون علم غیب آمده است و نیز کتاب علم پیامبر و امام در قرآن از انتشارات مؤسسه در راه حق در این زمینه کتاب خواندنى است نیز مقدمه کتاب «الاحادیث الغیبیه».