سوگوارى براى سالار شهیدان در جهان اسلام
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
پاکستان
مردم پاکستان تحت تأثیر شعائر عاشورایى به سوى وحدت و همدلى گام برمى دارند، آنان با الهام از عاشورا قیام کردند و شعارشان این بود: «عاشوراى محرم یادآور وظیفه مسلمانان» عاشورا یکى از تعطیلات رسمى و ملى پاکستان است، عموم مسلمانان اعم از شیعه و سنى که طالب تأسیس پاکستانى مستقل از هندوستان بودند در توجیه خواست خویش، مبارزه را همچون نبرد و مقاومت یاران امام حسین (ع) بر حق مىدانستند و به همین سبب تحت لواى اسلام متحد شدند. اقبال لاهورى نجات این سرزمین را مرهون عاشورا مىدانست، در برخى نقاط پاکستان بارگاهى از امام حسین را حمل مىکنند که ضریح نام دارد، علاوه بر سینه زنى، زدن زنجیر هم در پاکستان متداول است. مراسم عاشورا آن چنان براى استعمار گران انگلیسى رعب آور بود که در سال 1288 ه.ش (1909 میلادى) مراسم عمومى در روز دهم محرم و اربعین را ممنوع کردند. در سال 1361 پلیس پاکستان استفاده از بلندگوها را در حسینیهها و تکایاى شیعیان در ماه محرم ممنوع کرد و چون نیروهاى انتظامى موفق نشدند این ممنوعیت را ادامه دهند انجمنى با تمایلات وهابى تحت عنوان سپاه صحابه در شهر جهنگ پاکستان تأسیس کردند که عزاداران حسینى را طى زد و خوردى شدید به خاک و خون مىکشانند، البته عزاداران پاکستانى هم باید از خرافات و امور بیهوده و وهنانگیز دست بردارند، آنان متأسفانه به جاى اینکه با شمشیر و قمه فرق و پشت دشمنان و بیگانگان را نشانه روند این آلات را بر بدن خود مىزنند که کار درستى نیست. به برکت همین مجالس سوگوارى و عزادارى در پاکستان گروههاى زیادى از نویسنده و شاعر بوجود آمده و در غناى فرهنگ تشیع فعالیت فکرى، علمى و ادبى دارند.(1)
هنگامى که مجلس عزادارى آغاز مىگردد تمام شیعیان اعم از زن و مرد، از
نوشیدنىها و خوردنىها و سخن گفتن تا پایان مراسم خوددارى مىکنند، هرکس در هر رتبه و مقامى که باشد اگر بخواهد از این قاعده سرپیچى نماید مورد توبیخ و ملامت قرار مىگیرد، افراد غیر پاکستانى که در این مجالس حضور مىیابند با گوشزد دست اندرکاران مراسم سوگوارى به روش فوق عمل مىکنند. در محل عزادارى که امامباره نام دارد و مردان و زنان از هم جدایند و نان مخصوص که بطور سنتى در محل طبخ مىگردد بین عزاداران توزیع مىگردد پس از آن چند نفر سوزخوان عزادارى را آغاز مىکنند، سردسته سوز خوانها با صدایى حزین شروع به خواندن اشعارى سوزناک مىکند و در جاهاى حساس همکارانش با وى هم صدا مىشوند، چگونگى خواندن آنان، آهنگ اشعار و حالت نشستن سوزخوانان هیجان شگفتى در مجلس برقرار مىنماید. این برنامه تا مدتى کوتاه برقرار است که پس از خاتمه واعظ بالاى منبر مىرود و درباره امامت و ولایت و مصائب
خاندان عترت سخنرانى مىکند با پایان سخنرانى، عزاداران برمى خیزند، طبق معمول شیعیان ایران به حضرت امام حسین، امام رضا(ع) مهدى سلام مىدهند.
پاکستانىها اسب هایى را به نام ذوالجناح نام مىگذارند که در ایام محرم آنها را زین کرده و تیرهایى برآنها مىآویزند و به یاد مرکب امام حسین (ع )در جلو دستههاى عزادارى به راه مىاندازند،
این اسبها مورد احترام هستند و دیگر کسى حق ندارد از آنها کار بکشد یا سوارشان گردد. آنان تابوتى مىسازند بر رویش پارچههاى گرانبها قرار داده، چند عدد کبوتر را به رنگ خون، سرخ فام نموده و بر روى تابوت قرار مىدهند، شخصى شبیه شمر یا یکى از اشقیاى کربلا لباسى قرمز بر تن مىنماید و با شلاقى که در دست دارد به اطفالى که در جلوى دسته حرکت مىکنند نهیب مىزند و با گریز کودکان به این سوى و آن سوى شورى خاص در مردم بوجود مىآید.(2)
سنت ضریح سازى در هندوستان و پاکستان موجب گردید که عناصر خاک سپارى و ساخت تابوت (تعزیه) نوعى از معمارى را پدید آور که نمادى از قدرتمندى فرهنگ اسلامى مىباشد. تحت تأثیر چنین احساساتى شیعیان این سامان بارگاههاى مقدس بسیارى ساختهاند و از خاندان عترت مدت مىگیرند تا بر شرایط انده بار و ناگوار خود فائق آیند، این ضریح و بارگاه علاوه بر نمادى از هویت امام حسین (ع) نمادى از عشق و دل بستگى مىباشد، این مراسم با عینیت بخشیدن به سنتهاى مردمى و بومى و ترکیب آن با باورهاى مذهبى و آیینى در عین حال زبانى براى گفتگویى صمیمانه درباره تنوع فرهنگى و هویت ملى فراهم مىآورد.(3)
آسیاى جنوب شرقى
1- اندونزى
سابقه تشیع در اندنزى به گفته محمد اسد شهاب، دانشمند این دیار به قرن سوم هجرى مىرسد، در قرن یازدهم هجرى شیعیان اندونزى در مقابل استعمار هلند مقاومت کردند، در مسیر تحولات تاریخى برخى از آداب و رسوم تشیع در شهرهاى اندونزى باقى مانده است و این برخلاف تغییراتى است که به مرور زمان و بر اثر قطع ارتباط مسلمانان این سرزمین و مسلمین جهان بویژه طى سیصد و پنجاه سال حاکمیت استعمار هلند بوجود آمده است. یکى از سنت هایى که از گذشته در جامعه مسلمان اندونزى حضور داشته و ریشهاى شیعى و ایرانى دارد مراسمى است که طى دهه اول محرم و در روز عاشورا برگزار مىشودکه با سنتهاى بومى و ملى در آمیخته است. در مناطقى چون پارىمان در غرب سوماترا، بنگکولوو پى دى در استان آچه، گرسیک و با نیوانگى و چند نقطه دیگر در جزیره جاوه مراسم مختلفى در طول ماه محرم وجود دارد.
در جزیره سوماترا به عزاى حسینى ذکر «تابوت» گفته مىشود،
محرم در جاوه ماه «سورا(عاشورا)» در آچه در سوماترا ماه حسن و حسین (ع) و در غرب سوماترا مردم پادانگ آن را ماه «تابوئیک» مىنامند. ذکر شهادت و خاطره مظلومیت سید الشهداء در این نواحى هماره با برپایى مراسمى در قالب نمادهایى چون تابوت، طبخ انواع غذا و غیر آنها مىباشد.
مردم شهرهاى جاوه و سوماترا غذاى مخصوصى در دهه اول محرم تهیه مىکنند که در جاوه «بوبور سوآ» نام دارد که شامل نخود، برخى غلات و شیر است که با برخى ادویهها تزیین مىگردد و به غذاهاى ایرانى شباهت دارد. این غذا را در روز عاشورا بین فقیران، همسایگان، دوستان و اعضاى خانواده به نام امام حسین توزیع مىکنند، در آچه این آش کانجى عاشورا نامیده مىشود که به مسجد یا مرکز دینى و فرهنگى شهر و یا روستا مىبرند و بین افراد توزیع مىنمایند. در چاوه در روز عاشورا «شوروا» مىپزند و به یاد امام حسن و امام حسین آن را به دو رنگ قرمز و سفید تهیه مىکنند آنگاه اطفال را جمع مىکنند تا یتیمى و غم خاندان عترت در روز عاشورا را تصویر کرده باشند. مردم آچه بر این باورند که انجام امورى چون تجارت، زراعت، برداشت محصول و مانند این کارها موجب هتک حرمت ماه محرم مىشود و هر کس در این ایام به این امور اشتغال ورزد به رویدادهاى ناگوارى دچار مىگردد.
یکى از عزادارىهاى سنتى مهم در اندونزى، مراسم تابوت است. در پى در از توابع استان آچه اهالى تابوتى چوبى را که با کاغذهاى الوان، تزیین شده و بر روى آن بارگاه امام حسین (ع) نقاشى گردیده بر دوش مىشکند، آن را در تمام روز، در شهر مىگردانند و در عصر عاشورا آن را به دریا مىاندازند.
در پارىمان در دهمین روز محرم، مقدارى گل از رودخانه مىگیرند، این گل در ظرفى که با پارچهاى سفید پوشیده شده قرار مىگیرد که آن را در تابوتى کفن پوش مىگذارند، تابوت سمبلى از مرقد امام حسین (ع) است. در پنجمین روز ماه محرم ساقه درخت موز از باغى بریده مىشود، این ساقه را باید تنها با یک ضربه شمشیر تیز برید و آن نشانهاى از شجاعت حضرت قاسم (ع) در کربلا ست. در هفتمین روز محرم بعد از ظهر نمادى از دست امام که در گلدانى نهاده شده در معابر و خیابانها گردانیده مىشود و مردم به یاد وقایع جانسوز کربلا به گریه و زارى مىپردازند. صبح نهم محرم عمامهاى سفید رنگ که «توران» خوانده مىشود به نشانه عمامه امام حسین (ع) تهیه مىگردد و در مراسمى خاطراتى از فداکارىهاى سالار شهیدان یادآورى مىشود، در روز عاشورا تابوت، عمامه و نماد دست بریده در یک حرکت دسته جمعى در خیابانها گردانیده مىشود، غروب آن روز گروههاى عزادار به صورت دستههاى منظم به ساحل پارى مان مىروند تا انداختن تابوت به دریا را شاهد باشند وقتى تابوت در امواج آب ناپدید شد، مراسم پایان مىیابد و مردم با فریادهاى یا حسین به خانههاى خود باز مىگردند.(4)
2- مالزى
در کوالالامپور اقشار گوناگون مالزیایى، پاکستانى، بنگلادش، افغانى، عراقى و هندى در حسینیه سفارت جمهورى اسلامى ایران، در روز عاشورا، اجتماع مىکنند تا به یاد فداکارىها و جانفشانىهاى شهداى کربلا سوگوارى کنند، آنان با فریادهاى یا حسین، ضجه، ناله و فغان یاد حماسه کربلا را گرامى مىدارند.(5)
البته مسلمانان این سامان عزادارى و نوحه سرایى را در ادوار گذشته على رغم فشار برخى حکومتها و استعمارگران برگزار مىنمودهاند و آن را جزو سنتهاى بومى و ملى خود مىدانند.(6)
3- برمه (میانمار)
اگر چه اکثریت مسلمانان برمه، اهل تسنن هستند ولى حدود ده هزار نفر شیعه در این سرزمین سکونت دارند. شیعیان یک مسجد و چند حسینیه دارند که از فرهنگ ایرانى و هندى الهام گرفتهاند آنان در ماههاى محرم و صفر به سخنرانى و عزادارى مىپردازند و طى این مدت عروسى ممنوع است، لباس نو نمىخرند و به سینما نمىروند. حتى تلویزیون نگاه نمىکنند. اکثر مردان جامعه مشکى مىپوشند و زنها از آرایش پرهیز مىکنند، در دهه اول محرم شیعیان از نقاط گوناگون برمه به رانگون مرکز این کشور مىآیند تا عزادارى با شکوهى برگزار کنند.(7)
4- تایلند
گسترش اسلام و بخصوص تشیع در این کشور مرهون فعالیتهاى شخصى از اهالى قم به نام شیخ احمد قمى مىباشد که ضمن فعالیتهاى تجارى با رفتار اسلامى، صداقت و خلوص مردم تایلند را نسبت به اسلام علاقهمند ساخت و در دستگاه دولتى نفوذ پیدا کرد.(8) مؤلف سفینه سلیمانى (سفرنامه سفیر ایران) مىنویسد: سید مازندرانى که در آنجا حاکم و صاحب اختیار بود به استقبال سفیر ایران شتافت و با فرا رسیدن محرم 1098 ه.ق این فرمانروا در بدو حال که به مسند حکومت آن ولایت به دستیارى مردم ایران که به مراسم عزادارى امام حسین(ع) مشغول بودهاند نشست، مقرر داشت مردم این سامان بر اساس آیین محلى و سنتهاى بومى مراسم تعزیه و سوگوارى بر پا کنند.(9)
سید صالح شهرستانى مىنویسد پسر خواهرم مهندس حاج سید محمد على شهرستانى که از بانکوک مرکز تایلند در اول محرم سال 1394ه.ق دیدن کرده، برایم نقل کرده است: عزاى حسینى با مظاهر آن در بانکوک و برخى نقاط تایلند برگزار مىشود و مجالس سوگوارى و اجتماعات نوحه سرایى بر امام حسین در دهه اول محرم اقامه مىگردد. شرکت کنندگان در سوگوارى لباس سیاه برتن مىکنند و به سینه و پشت خود مىزنند. اشک از دیدگان آنان جارى است. اطعام مساکین و فقرا و توزیع طعام بین عزاداران در این دهه متداول است.(10)
در سالهاى اخیر مؤسسهاى به نام مرکز اسلامى اهل البیت توسط سید محمد زکى از روحانیان مسلمان احداث شده که در مناسبتهاى مذهبى شیعیان خصوص ایام محرم مراسم با شکوهى ترتیب مىدهد.(11)
سفارت جمهورى اسلامى ایران در بانکوک حسینیه فاطمه زهرا(س) را بنیان نهاده است که در این مکان با حضور جمع زیادى از عاشقان امام حسین (ع) برنامههاى ویژه عزادارى در ایام محرم برگزار مىگردد طى این مراسم عزاداران با ارج نهادن به مقام سالار شهیدان و یاران فداکار آن حضرت برمصائب اهل بیت مىگریند. مراسم شام غریبان نیز در شامگاه عاشورا با حضور هیأتهاى شیعه منعقد مىگردد.(12)
5 - فیلیپین
یکى از عوامل گسترش اسلام در فیلیپین مهاجرت سادات و بزرگانى بود که بر اثر فشار سیاسى حاکم بر عربستان و عراق و ناگوارىهاى دیگر به این جزایر دوردست روى آوردهاند. علاوه بر این در سال 310ه.ق عدهاى از نوادگان امام صادق براى تبلیغ از عراق وارد جزایر سوماترا شدند و از آنجا به این سرزمین مهاجرت نمودند. در قرن هفتم هجرى شریف الهاشم از عربستان به جنوب شرقى آسیا رفت و در مالاکا موقعیت علمى و فرهنگى بدست آورد و چون جزو فقهاى طراز اول قلمداد گردید براى ترویج اسلام رهسپار مجمع الجزایر مولو در فیلیپین شد و در جزیره مولو با دختر راجا گیندا شاهزاده سوماترایى ازدواج کرد با مرگ جاگیندا مردم شریف الهاشم را به جانشینى وى برگزیدند و او با تکیه بر فرهنگ اسلامى مدتى در این سامان فرمانروایى مىکرد، در زمان وى و فرزندانش که حدود چهار قرن بر فیلیپین حکومت کردند سنتهاى شیعه در این جزایر رواج یافت و مردم به سوگوارىهاى محرم علاقه نشان دادند و از آن زمان تا کنون مسلمانان فیلیپین سوگوارىهاى با شکوهى که با فرهنگ بومى آمیخته است در دهه اول محرم برگزار مىنمایند.(13)
آسیاى شرقى
مؤثرترین عامل معرفى اسلام به ژاپنىها پس از آشنایى مقدماتى با این آئین، مهاجرت گروهى از مسلمانان آسیاى مرکزى به این سرزمین در پى انقلاب اکتبر 1917 م شوروى سابق بود، نیروهاى ژاپن با کشورهاى مجاور، مسایل تجارى، پژوهشهاى ژاپنىها در آیین اسلام، ازدواج با مسلمانان از عوامل دیگر گسترش اسلام در ژاپن است، اگر چه شیعیان ژاپنى اند کند اما سنتهاى شیعى در این کشور بین برخى از مسلمانان رواج دارد و شیفتگان ولایت همه ساله به یاد حماسه آفرینان عاشوراى سال 61 هجرى به برپایى مجالس عزادارى و سوگوارى روى مىآورند، در حسینیه وابسته به سفارت جمهورى اسلامى ایران در توکیو، عاشقان امام حسین همه ساله در روز عاشورا پس از ماتم دارى در فضایى سرشار از معنویت، نماز ظهر و عصر را اقامه مىکنند و با قلب هایى آکنده از عشق به خاندان عترت با خواندن زیارت عاشورا با خاندان عصمت ابراز همدردى مىنمایند.
شیعیان مقیم پکن - مرکز حکومت چین - نیز براى اقامه مجالس سوگ و ماتم به مناسبت فرا رسیدن عاشورا عاشقانه تلاش مىکنند و با یادآورى مصائب عاشورا و وقایع جانگدازى که در کربلا به سال 61 هجرى روى داد به گریه و زارى مىپردازند. علاوه بر شیعیان پکن، ایرانیان مهاجر و پاکستانىهاى شیعه در هرچه با شکوهتر شدن این مراسم فعالند.(14)
ترکیه
با وجود آن که ترکیه در قرون متمادى تحت سیطره عثمانىها بوده و با روى کار آمدن آتاتورک بر جدایى دین از سیاست تکیه گردید، شیعیان و حتى اهل تسنن در برپایى مجالس سوگوارى براى خامس آل عبا اصرار دارند. سید محسن امین مىنویسد: چندین بار در مجالس عزاى حسینى در استانبول حاضر شدم شنیدم مىگفتند حسینى که رهبر ماست، و اطاعت او بر ما واجب است ستم را نپذیرفت و با یزید بیعت نکرد و براى حفظ اسلام، عزت خاندان خویش، جان خود و اولاد و یارانش را فدا کرد.
سیاحان متعددى از عزادارىهاى ترکیه گزارش تهیه کردهاند، یکى از آنان مىنویسد: تظاهر کنندگان در دسته بزرگى که بالغ بر هزار مرد و نوجوان بود بر سرزنان نوحه مىخواندند و گریه مىکردند و پشت سر آنها دسته مردان سفید پوش که زنجیرهاى سنگین آهنى در دست داشتند و هماهنگ و منظم فریاد مىزدند یا حسین وا حسین در حال حرکت بودند و در فاصله این دو ردیف چند نفر راه مىرفتند و مصیبت امام حسن و امام حسین (ع) را با صداى بلند و سوزناک مىخواندند. بچهها همراه با اسبى سفید که دو نفر سفید پوش به نشانه حسنین برآن نشسته بودند مىگذشتند و فریادهاى واى حسین بلندتر مىشد دستهها یا سینه مىزدند و یا زنجیرها را روى سر چرخانیده و بر دوشهاى برهنه خود فرود مىآوردند.
فرد دیگرى پس از مشاهده مراسم عزادارى ترکیه نوشته است در مراسم مقدماتى نه روزه تا شب عاشورا مراسم نوحه خوانى مقدماتى ادامه داشت مراسم با کوبیدن طبل آغاز مىگردید. سپس دستهاى با آهنگ موسیقى عزا به میدان گام مىنهد، ملایى به صندلى نشسته و با لحنى اندوهگین به نقل وقایع کربلا مىپردازد. در پیشاپیش دستهاى که به این مکان وارد مىشد مردى بود با بیرقى در دست که پارچههاى الوان و زیبا از آن آویخته بود، در پى او مردى دیگر با علم مخصوص که پارچههاى سفید و سیاه داشت و سر آن نوشتهها و تصویرى از یک پنجه گلدوزى شده بود حرکت مىکرد. اسبها پوشیده از شالها و قالىها مىخواستند به عزاداران یادآور شوند که صاحبان آنها کشته شدهاند و در واقع نمادى از یاران شهید امام حسین(ع) نمایش داده مىشد. بر اسبى بدون زین دو سپر و دو شمشیر آخته، چلیپاوار قرار داده شده بود. دیگر حامل کجاوهاى پوشیده با پردههاى سبز و سیاه بود که از میان پردهها یک زن و چند کودک به نشانه خانواده امام حسین (ع) مشاهده مىشدند. نزدیک این اسب افرادى سوار بر اسب کاوه به اطراف پراکنده مىنمودند، بر آخرین اسب پوششى سفید و خونین به نشانه اهل بیت امام آویزان بود. غیر از این، دو کبوتر سفید که پاهاى آنان به هم بسته بود و پرهایشان را به رنگ قرمز آغشته بودند و دو تیر طلائى بلند نمادى از شهادت، فداکاران کربلا بودند. پشت سر این اسب صف فشردهاى از مردان که بطور هماهنگ و محکم بر سینه مىزدند و فریاد یا حسین سر مىدادند در حال حرکت بودند. به دنبال آنان عزادارانى دیده مىشدند که پیراهن گلدوزى شده سیاه بر تن داشتند که با زنجیرهاى بلند آهنین به همراه ضرب سنج بر دوش برهنه خود مىزدند. سپس دویست یا سیصد مرد با حالت کفن پوش و سرهاى تراشیده در دو ردیف پیاده حرکت مىکردند و مراسم این گونه ادامه مىیافت و در اواخر شب به پایان مىرسید.
پیروان فرقه بکتاشید در آناتولى ترکیه طى سوگوارىهاى محرم به گریه اکتفا مىکنند. رایجترین اعمال عزادارى امساک از خوراکىهاى لذیذ و خوردن آب مىباشد، آنان در ده روز اول محرم عزادارى مىنمایند سعى مىکنند کمتر به آرایش و نظافت شخصى بپردازند و از بوهاى معطر، رقص، خنده، تفریح و...اجتناب مىورزند بکتاشى از شب دهم تا بعد از ظهر روز عاشورا با امتناع از نوشیدن آب با مصائب امام حسین (ع) همدردى مىکنند سپس روز یازدهم آب مخلوط با تربت ابا عبدالله را مىنوشند.
از دیگر کارهاى مهم در مراسم محرم، غذاى مخصوصى است با عنوان «آشوره» که در دهم محرم به یاد شهیدان کربلا طبخ مىگردد. این غذا در آناتولى ترکیه بر حسب بخشهاى مختلف، نامهاى گوناگونى دارد اما معناى تمام آنها آش بلغور گندم است که باباقلا، نخود، فندق، بادام، کشمش و شکرپخته مىشود، پختن این آش مفهوم بسیار مهمى دارد، علویان روستایى مقیم آناتولى مراسمى با عنوان یازقربانى دارند که طى آن حیوانى را به عشق و احترام امام حسین(ع) سر مىبرند. در همان شب عاشورا عدهاى در حالى که مرثیه مىخوانند آش مذکور را مىپزند، ابتدا بزرگ جمع که بابا نام دارد با قاشقى بزرگ غذا را بر هم مىزند و حوالى صبح آن را از روى آتش برداشته پایین مىگذارند و گردش حلقه مىزنند و در این میان فردى با صدایى خوش به یاد امام حسین (ع) نوحه مىخواند، بابا با خواندن دعایى آش را بین حاضران توزیع مىکند و همه بطور دسته جمعى در همان حوالى مىنشینند و آش را میل مىکنند و هر اندازه آش بیشترى به مردم دهند ثواب افزونترى دارند.
ترکهاى آناتولى شبیه خوانى ندارند اما به جاى آن متنهاى ادبى به نام مرثیه و مقتل به گونهاى نمایش در مجالس محرم نقل مىشود که غالب آنها توسط شاعران معروف سروده شدهاند البته برخى هم اشعار عامیانه مىباشند، معروفترین مقتلها ترجمه روضة الشهداى ملا حسین کاشفى است به نام حدیقة السعدا توسط فضولى به زبان ترکى برگردانیده شده است. خواندن قتلها توسط نقالان حرفهاى صورت مىگیرد که نقل آنها توأم با حرکات نمایش، تغییر صدا و فرو رفتن در نقشهاى متعدد و گاه متضاد مىباشد. البته در سالهاى اخیر تمثیلى از واقعه کربلا را به نمایش مىگذارند که در طول آن زنان شرکت کننده در مراسم به هنگام مشاهده شهادت على اصغر امام حسین و گهواره خالى او ناله و فقان سر مىدهند و مردان به نشان شرکت در غم شهداى کربلا به زنجیر زنى مىپردازند. شیعیان جعفرى از اول تا دهم محرم لباس سیاه بر تن مىنمایند و به سینه زنى روى مىآورند.(15)
آسیاى مرکزى و قفقاز
در ترکستان غربى یا آسیاى میانه اگر چه شیعیان نسبت به اکثریت مسلمان سنّى کمترند ولى شعائر عزادارى و دستههاى حسینى در شرایط اختناق تشکیلات کمونیستى برگزار مىشد و با فروپاشى شوروى سابق این مراسم با هیجان افزونترى انجام مىگیرد، مىگویند سابقه سوگوارى در این نواحى به قرن سوم هجرى باز مىگردد زیرا در اوایل این قرن عدهاى از خراسان ناچار به هجرت شدند و در بخارا و خیوه توطن اختیار کردند. در دورانى که مسلمانان این سامان از سیطره نظام اشتراکى رنج مىبردند مجالس عزا در خانهها و بطور پنهانى برگزار مىگردید، بدین شکل که خانوادههاى شیعه در منزل یکى از شیعیان اجتماع مىکردند و خطیب بر منبرى مىرفت و وقایع عاشورا را براى حاضران به گونهاى حزنانگیز بیان مىکرد، آنان متأثر شده، بر سر و سینه زده و نوحه سرایى مىنمودهاند:(16)
بنا به پژوهشهاى پروفسور رسول هادى زاده استاد بخش تاریخ ادبیات فارسى آکادمى علوم تاجیکستان، مردم سمرقند به حضرت على و فرزندانش اعتقاد ویژهاى دارند و از اشعار سنایى غزنوى بر مىآید که سنت عاشورا و یادبود امام سوم در میان اهل تسنن این منطقه از قرون گذشته متداول بوده است. در تاجیکستان رسم است اگر یک زن دوقلو بزاید و هر دو پسر باشند نامشان را حسن و حسین مىگذارند و اگر دختر باشند فاطمه و زهرا نامیده مىشوند. اگر نوزادى در روز عاشورا به دنیا بیاید در ابتداى نامش کلمه عاشورا اضافه مىگردد که این لفظ به مرور ایام به «عشور» تبدیل شده است. در شهر دوشنبه پایتخت این کشور مسلمانان محلى به همراه ایرانیان و افغانىهاى مقیم تاجیکستان به نوحه خوانى و سینه زنى مىپردازند. در مراسم شام غریبان عدهاى از عزاداران با شمعهاى افروخته یاد شهداى نینوا را گرامى مىدارند. شبیه این مراسم در ترکمنستان هم در ایام محرم و خصوص عاشورا قابل مشاهده است کما اینکه در آلماتى مرکز قزاقستان نیز مجالس سوگوارىهاى عاشورا برپاست.(17)
در افغانستان و در زمان سلطه استعمارگران و فشار سیاسى اعوان و انصار آنان مردم این دیار خصوص شیعیان براى انجام مراسم عزادارى با ناگوارىهاى زیادى روبرو بودهاند، در مصاف هزارهها با تجاوزهاى انگلستان، به طرز وحشتناکى شیعیان سرکوب شدند، املاک و دارایىهاى آنان ضبط گردید و در سال 1312ه.ق برپایى مراسم سوگوارى براى اباعبدالله الحسین(ع) ممنوع شد و کشتار مردم در محرم و صفر به حدى رسید که در ربیع الاول این سال میرزاى شیرازى طى تلگرامى از دولت ایران خواست با انگلستان تماس گیرد و علت قتل شیعیان را توسط امیرعبدالرحمان با تحریکهاى بریتانیا جویا شود اما باز هم هزارهها از زیارت ائمه هدى در عتبات عراق و ایران محروم شدند و در سال 1313ه.ق دستور اکید صادر گردید که شیعیان حق برگزارى مجالس سوگوارى سید الشهداء را ندارند، مقارن این ایام عدهاى دستگیر و کشته شدند. در عاشوراى سال بعد (1314ه.ق) شیعیان مخفیانه به ذکر مصائب امام حسین (ع) پرداختند.
سپهسالار سوم غلام حیدرخان از این مراسم اطلاع حاصل کرد و چند تن از نیروهاى نظامى را مأمور تنبیه عزاداران نموده افراد مذکور در برخى مناطق اهل مجلس حسینى را مورد سرکوب، شکنجه و توبیخ قرار دادند، امیر عبدالرحمان حاکم وقت سپاهیان را از این بابت تشویق نموده و دستور داد باید تمام برپا کنندگان مجالس را دستگیر نموده و به کابل بیاورند.(18)
شهید سید اسماعیل باخى که توسط رژیم کابل تبعید و بعدها مسموم گردید، یکى از مهمترین فعالیتهاى او برپا کردن مراسم سوگوارى بود. در دهکده جندل و افشار خاطرههاى خوبى از سخنرانىهاى شهید بلخى دارند، او منطقه وسیعى را با الهام از عاشورا به دژ تسخیرناپذیر در برابر یورش استعمار سرخ نمود روسها بعدها چهار حسینیه منطقه را تعطیل کردند و در هنگام بازگشایى با بکار گذاشتن یک بمب ساعتى در این مکان مذهبى دهها تن از عزاداران حسینى را شهید نمودند و این انفجار بر خلاف تضور رژیم کابل به انقلاب مردمى منجر گردید، عاشورا در افغانستان به شیعیان اختصاص ندارد و همه مسلمانان در برپائى مجالس ماتم حسینى فعال اند. مراسم عاشورا در افغانستان به حرکتهاى ضد استعمارى سرعت بخشیده است در محرم سال 1402ه.ق مراسم محرم به یک حرکت عمومى مبدّل گشت و در آن دهها نفر شهید و مجروح شدند. شهرهاى درّه صوف و شولکره در سال 1403 ه.ق بپا خاست و عاشورا به یک قیام و خیزش فرا گیر مبدّل گشت اما هلیکوپترهاى دولت وابسته به ارتش سرخ شوروى بر فراز بام حسینیهها به پرواز در آمدند و مردم را که مشغول عزادارى بودند به رگبار گلوله بستند، مقاومت پرشکوه مردم افغانستان در برابر اشغال بیگانه با تأثیر پذیرى از عاشورا ثمر بخش گردید و اگر یاد عاشورا و کربلا نبود هرگز این پایدارى به پیروزى نمىرسید.(19)
در هر یک از سرزمینهاى قفقاز هر قدر شیعیان کم باشند شعائر سوگوارى و دستههاى عزادارى از قدیم رواج داشته و دارد البته در دوران استیلاى کمونیست مردم ناگزیر بودند این مراسم را در اختفا و غالباً در منازل برگزار کنند و اجازه نداشتند دستههاى سینه زنى و زنجیر را در معابر حرکت دهند، قفقاز که تا زمان قاجارها جزو قلمرو ایران بود از بسیارى از مراسم و شعائر ایرانیان تأثیر پذیرفته و در عزادارى از آذربایجان پیروى مىکنند.(20)
بر اساس گفتههاى شیعیان نخجوان، مردم آذربایجان در دوران سلطه لنین واستالین در ایام عاشورا از بیم مأمورین در درهها، کنار رودخانهها، داخل باغها، کوهها، بیابانها، اتاقهاى تاریک اجتماع مىنمودند و عزادارى مىکردند، اما با زوال نظام کمونیستى مراسم مزبور با شکوه هرچه بیشتر در میان مسلمانان برپا مىگردد و فعالیتهاى روزمرّه تعطیل و تکایا و مساجد مملو از جمعیت عزادار مىشود. با وجود کنترل اجتماع کنندگان هر سال بر تعداد آنها افزوده مىشود از شدت ازدحام خیابانها مسدود مىشود، دستههاى سینه زنى و زنجیرزنى در کوچهها و خیابانها خاطره حماسه حسینى را زنده نگاه مىدارند، مراسم عاشورا در حیات اجتماعى و سیاسى آذربایجان بسیار مؤثر بوده و هست. در آذربایجان براى سلامتى کودکان، آنان را از زیر پرچمهاى عزاداران امام حسین (ع) عبور مىدهند.(21) در نظر مردم، سید الشهداء به منزله شهیدى است که عضو همه خانوادهها مىباشد، نغمهها، نوحهها، مراثى و قصایدى که آنان در منزلت اباعبدالله مىخوانند از میزان ارادت و عشق آنان به خاندان عترت حکایت دارد، ترجمه بخشى از یک مرثیه ترکى چنین است: چطور سنگ و کوه امروز خون نگیرد ببین که چه سرهایى امروز از تن جدا شدند، با خلعتى گلگون، اسب سرورم از راه رسید. ماه محرم آنقدر در بین مردم حرمت دارد که در این ماه مراسم عروسى برگزار نمىشود، ساخت خانه جدید را شروع نمىکنند تا پایان محرم و اربعین حسینى بانوان موهاى خود را رنگ نمىکنند، لباس نو نمىدوزند و خانوادهها تغییر مکان نمىدهند خانوادههاى مذهبى که امکانات مالى دارند به نیت امام احسان مىدهند و در خانههاى خود مراسم نوحه خوانى منعقد مىنمایند. در نخجوان مراسم ماه محرم از محدوده سنتهاى شیعى خارج شده و به مراسم عمومى و فراگیر تبدیل شده است.(22)
آفریقا
1- مصر
شیعیان و علویان در مصر حضور پرتلاش داشتهاند تا این که متوکل عباسى فرمان داد خاندان ابى طالب از این سرزمین به عراق بروند و در ماه رجب 234ه.ق آنان از مصر خارج شدند در روزگارهاى بعد علویان ساکن مصر با بنى عباس درگیرى داشتند و بر علیه خلفاى این سلسله قیام هایى ترتیب مىدادند تا این که در عاشوراى سال 350ه.ق نزاعى میان سربازان و گروهى از مردم در محل مقبره کلثوم علوى رخ داد، دلیل این تشنج صرفاً بیان مصائب اهل بیت و شیون و زارى علاقهمندان در کنار مزار بانوى مزبور بود و منجر به کشته شدن تعدادى گردید پس از این رخ داد فشار بر علویان و ارادتمندان خاندان عترت شدت یافت. در زمان فرمانروایى کافورا خشیدى به محض این که نشانى از شیعیان یافت مىشد و یا فریادى از آنان بلند مىگردید ضرب و شتم، شکنجه، طرد و آزارشان شدت مىیافت اما با روى کار آمدن فاطمیان نفوذ، رونق و گسترش تشیع در مصر به اوج رسید و شعارهاى شیعى جلوه گر گشت. در عصر اقتدار این سلسله در روز عاشورا بازارها تعطیل مىشد و دستههاى سوگوارى باشکوهى خاص تشکیل مىگردید. مورخان یادآور شدهاند در عاشوراى سال 396ه.ق پس از تعطیلى کار و کسب مردم سوگوار به سوى دانشگاه الازهر حرکت نموده و در آنجا گرد آمدند و به نوحه و سوگوارى پرداختند، در این روز خلیفه فاطمى در گوشهاى عزلت انتخاب مىکرد. قاضى القضاة و بسیارى از مردم در حالى که جامههاى سیاه برتن داشتند به زیارت بارگاه رأس الحسین رفته و در آنجا آماده سوگوارى مىشدند. سپس وزیر وارد مجلس مىشد و در کنار قاضى مىنشست، نوحه سرایان یکى یکى اشعارى سوزناک مىخواندند و شاعرانى مرثیه سرایى مىکردند.
سپس همگان به مقر حکومت خلیفه فاطمى فرا خوانده مىشدند. در آنجا نیز سوگوارى و نوحه سرایى را پى مىگرفتند و پس از بر پایى بساط حزن و ماتم با عدس، کره، پنیر، شیر، عسل و نانى که عمداً طورى پخته بودند تا رنگش به سیاهى بزند، از حاضران پذیرایى مىکردند، همگان با وجود تفاوت در رتبه، مقام و نوع شغل و سطح زندگى، در کنار هم از این غذاها خورده و سپس به منازل خود مىرفتند اما نوحه سرایان تا غروب روز عاشورا در شهر قاهره گشته و سرودههاى سوزناکى را زمزمه مىنمودند با روى کار آمدن ایوبیان، به دلیل دشمنى این سلسله با فاطمیان، روز عاشورا به یوم سرور و شادمانى تبدیل شد. در این روز خلفاى مزبور انواع و اقسام شیرینىها را تهیه کرده و سرمه مىکشیدند و بر طبق روال شامیان که حجاج بن یوسف ثقفى در روزگار حکمرانى عبدالملک مروان پایه ریزى کرده بود، به حمام مىرفتند. آنان با این کارها مىخواستند خصومت و عداوت خود را با شیعیان على هر چه بیشتر آشکار کنند، ناگفته نماندکه در زمان فاطمیان جشنهاى ولادت حضرت امام حسین برگزار مىگردید که هنوز در مصر رواج دارد. جشنهاى یک ماهه ایام میلاد امام سوم در میدان امام حسین و در مجاور بارگاه رأس الحسین همه ساله در شعبان المعظم برگزار مىشود. فاطمىها وقتى طى تشریفاتى سر مبارک امام را از عسقلان فلسطین به مصر انتقال دادند و در مکان کنونى دفن کردند این جشنها را آغاز نمودند و با این که قرنهاست آن سلسله منقرض شدهاند آثار و آیینهاى آنان باقى است. مصریان به این محله حى الامام الحسین مىگویند در هر حال بزرگداشت روز عاشورا از جمله مراسم به جاى مانده شیعى در مصر فعلى است اگر چه صلاح الدین ایوبى آن را از حالت حزن و اندوه به جشن و سرور تبدیل کرد. در دهههاى اخیر علاقهمندان اهل بیت در ایام محرم به صورت دسته هایى در حالى که پرچمهاى سیاه با خود حمل مىکنند، بیرون مىآیند و در دست آنان زنجیرهاى آهنى است که بر پشت خود مىنوازند و به سانِ شیعه در اظهار حزن و اندوه نسبت به حماسه آفرینان عاشورا عمل مىکنند و با چنین حالى به سوى مرقد سیده زینب به راه مىافتند متأسفانه گروهى از حاملان فرهنگ جدید و خود باخته و تجدد طلب نسبت به دوستان اهل بیت قلم مىفرسایند و حب آنان را مورد انتقاد، خردهگیرى قرار مىدهند و این شعائر عاشورایى را به باد تمسخر مىگیرند و بدین گونه پرچم مخالفت با شیعه را با خود حمل مىکنند.
سوگند به رأس الحسین در نزد مصریان یک سنت است و على رغم این که روایات تأکید شده بعدها سر امام حسین به بدن مطهر در کربلا پیوست ولى مردم مصر نه براى تحریف تاریخ بلکه از روى شور و اشتیاق خود به امام حسین (ع) همچنان به زیارت رأس الحسین مىشتابند و در آن جا ندبه و سوگوارى، التجا و زارى دارند. در هر عاشورا منطقه حى الحسین در قاهره به یک آتشفشان مردمى و فراگیر تبدیل مىشود، سمینارها و جلسات گوناگونى درباره قیام امام حسین و هدف نهضت عاشورا برگزار مىگردد، در شهر اسیوط جوانان با نام حسین قیام کردند و حرکت عمومى مردم مصر در رسانههاى گروهى استکبار به عنوان اعتراض به آرد و نان القاء گردید. بر این نهضت که با نام حسین بن على(ع) شروع شد سرپوش نهادند. یکى از رهبران مبارزات اسلامى در مصر گفته بود خالد اسلامبولى و یارانش دست به کارى حسینى زدند، رزمندگان مصرى در زندانهاى انور سادات و حسنى مبارک با الهام از قیام امام حسین مقاومت مىکنند و با وجود شکنجه و فشار و اختناق، فریاد حقطلبى در کویر ستم سر مىدهند.(23)
2- مراکش (مغرب)
مراکش در شمال غربى آفریقا و در ساحل جنوبى دریاى مدیترانه قرار دارد، 99درصد مردم آن مسلمان و اکثراً سنى مذهباند(24)، مردم مغرب در یک مشارکت اجتماعى روز عاشورا زکات اموال خود را پرداخت مىکنند، توجه به این اصل شرعى و اسلامى به صورت دسته جمعى آن هم در روز عاشورا موجب مىگردد که همه افراد براى چنین امر خیرى تشویق گردند و افراد کم درآمد و بى بضاعت از اموال صاحبان ثروت و مکنت برخوردار گردند. در این روز از همه خانهها هدایایى همراه با عواطف قلبى به سوى بستگان و همسایگان نیازمند سرازیر مىگردد و موجب خیر و برکت در اموال زکات دهندگان مىشود، استاد محمد واعظ زاده خراسانى مىگوید، در سفرى که به مغرب(مراکش) داشتم آقاى دکتر خطیب از رهبران انقلابى حرکت اسلامى مغرب گفت: خدا فرانسوىها را لعنت کند که در دوران استیلاى خود بر این کشور اسلامى آفریقاى، عزادارى امام حسین را بر انداختند. من در دوران جوانى آن مجالس را درک کردهام به گفته دکتر عبداللطیف سعدانى (استاد زبان و ادبیات فارسى دانشگاه فاس و رباط، نمودهاى تشیع در مغرب وجود دارد، او در مقالهاى در یادنامه شیخ طوسى مىنویسد، به محض آن که محرم آغاز مىگردد حزن و اندوه مردم مراکش را فرا مىگیرد که تا آخر ماه صفر ادامه دارد، مجالس عروسى تعطیل مىشود اما غالباً مردم علت آن را نمىدانند. در حالى که مردم مغرب سنى مالکى هستند ولى از زمان روى کار آمدن ادارسه (ادریسیان) همواره یکى از سلسلههاى سادات بر آنها حکومت مىکردند و محبت و احترام ویژهاى در خصوص اهل بیت دارند. نسبت این طایفه به محمد نفس زکیه از نسل امام حسن مجتبى (ع) مىرسد. اگر چه احیاى عاشورا براى مردم مغرب یادآور شهادت جا نگذار امام حسین (ع) است و گرامى داشت این روز در جامعه مغرب حضور دارد و فراموش نشدنى مىباشد اما متأسفانه گروهى از سادات علوى که در این سرزمین زندگى مىکنند به استناد خبرى جعلى مبنى بر این که کشتى حضرت نوح (ع) در روز عاشورا بر ساحل آرام گرفت و توبه حضرت آدم (ع) در این زمان پذیرفته گشت به جاى سوگوارى براى حضرت اباعبدالله الحسین، جشنهاى سرور و شادمانى برپا مىکردند، صدها مجلس ازدواج راه انداخته و شیرینى پخش مىنمودند، آیةالله سید محمد کاظم قزوینى وقتى از برپایى چنین رسومى آگاه شد به سوى مراکش عزیمت نمود و پس از چهارماه تلاشهاى علمى، تبلیغات اصولى و تألیف و انتشار کتابى درباره عاشورا و امام حسین (ع) مجالس شادى مذکور را تبدیل به مراسم سوگ و ماتم نمود و سنت پوسیدهاى را که امویان و ایوبیان بنیان نهاده بودند، ریشه کن ساخت.(25)
3- تونس
از زمان استیلاى فاطمیان بر تونس، مذهب تشیع و آیینهاى شیعه در این سرزمین رواج یافت و از آن هنگام مراسم عاشورا جزء سنتهاى اجتماعى مردم گردید و از نسلى به نسل دیگر تا عصر حاضر منتقل گردید. از آیینهایى که در ایام محرم در تونس برگزار مىشد خوردن نان فطیر، گوشت نوعى پرنده و نیز خوردن خشکبار مثل بادام و کشمش و اجتناب از خوردن غذاهاى تجملاتى و تشریفاتى. در ایام محرم در تونس از برگزارى هر گونه مراسم شاد مثل عروسى، ختنه کنان و... اجتناب مىگردید و عقیده داشتن این کارها در محرم خوش یمن نخواهد بود. براى همراهى در عزادارى حضرت فاطمه زهرا(س) مردم این سامان در صبح روز عاشورا به قبرستان مىرفتند در برگزارى این مراسم مردم چنان پاى بند و پرشور بودهاند که مأموران شهردارى قبلاً ساعات مشخصى را براى رفتن زنان و مردان تعیین مىکردند. معمولاً خانوادهها صبح زود با سبدهاى پر از نان و انجیر خشک به منظور صدقه دادن به فقیران رهسپار قبرستان مىشدهاند متأسفانه گرایش به زندگى با شیوه غربى و مدرن این سنت را از میان برده است و تنها معدودى از خانوادهها به چنین رسومى پایدار ماندهاند.
مردم تونس و برخى دیگر از کشورهاى مغرب بزرگ در روز عاشورا با ریختن آب و گل گذاشتن بر مزار اموات از رفتگان خویش یاد مىکنند. شب عاشورا با آتش زدن علفهاى خشک و شعله ور نمودن آنها، گلوله هایى را شلیک مىنمایند و بر این اعتقادند که این، موجب شادمانى اطفال باقى مانده از فاجعه کربلا مىگردد، این عادت از حضور شیعیان در تونس حکایت دارد. اگرچه گرامیداشت روز عاشورا و اجراى مراسم ویژه در روزهاى نهم و دهم محرم تا چندى قبل جزء سنتهاى مذهبى تونس محسوب مىگردید در سالهاى اخیر پس از مدرنیزه ساختن تونس و رواج فرهنگ غربى کم کم به بوته فراموشى سپرده شده است افرادى که در سنین حدود میان سالى و بعد از آن هستند چنین مراسمى را به خوبى به خاطر دارند. حتى عاشورا تا چندى قبل جزء تعطیلات رسمى تونس بود ولى اکنون این گونه نمىباشد.(26)
4- الجزایر
الجزایر یکى از مهمترین و بزرگترین کشورهاى اسلامى افریقاست که در شمال غربى این قاره قرار دارد، فرهنگ عاشورا از روزگار حکومت فاطمیان و ایام اقتدار آنان، در الجزایر ریشه دوانید وجودى نمادى از دست فاطمه زهرا(س) در آرم الجزایر به نشانه ارکان پنج گانه اسلام، یادگارى از نفوذ تشیع در این کشور است، روز دهم محرم در الجزایر تعطیل رسمى است، قیام بربرها در اوایل قرن دوم هجرى و نهضت الموحدون در سال 452ه.ق که توسط یکى از سادات به نام ابوعبدالله محمد بن عبدالله تومرت صورت گرفت از ثمرات برپایى مراسم عاشورا در این کشور افریقایى است، ابوعبدالله با تأثیرپذیرى از عنصر امر به معروف و نهى از منکر انگیزه خود را جلوگیرى از خلاف و گناه و فساد و رواج خوبىها و نیکىها اعلام کرد و با حرکت وى تمام منطقه المغرب از جمله الجزایر یک پارچه و متحد گردید مبارزات مردم این سامان براى کسب استقلال از استعمار فرانسه در سال 1346ه.ق (1307ه.ش) نیز با الهام از آذرخش درخشان عاشورا صورت گرفت. قیام شیخ عبدالقادر جزایرى همراه با پدرش محى الدین حسنى، قیام ابومعزه و حرکت مبارزاتى لالا فاطمه در منطقه جرجره، نمونه هایى از تأثیر پذیرى الجزایر از حماسه حسینى مىباشد.(27)
پىنوشتها: -
1. جهان اسلام، مرتضى اسعدى، ح2، ص 290 و نیز ج 2، ص 131، 161؛دائرةالمعارف تشیع، ج سوم، ص 605،606، شاهده شماره 288، ص 19.
2. ارمغان هندوپاک، سید محمد مهدى مرتضوى لنگرودى، ص 7-11.
3. درباره تعزیه و تئاتر در ایران، به کوشش لاله نقیان مقاله تعزیه معمارى کم دوام در هندوستان، شکیل حسین ترجمه اختر اعتمادى، ص 112.
4. صفحات من تاریخ الشیعه فى اندونیسیا، محمد اسد شهاب، بیروت، موسوعه دورالعالم الاسلامى و رجلها، ج سوم، شاکر مصطفى بیروت، نهضتهاى نوین اسلامى در اندونزى دایار نوئر، ترجمه رزاقى و مهدى پور، ص 90-91؛کیهان فرهنگى، شماره 151، ص 58-59؛اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج اول، ص 435، در عزایت آسمان نیلى قباست، مهدى الماسى، ص 70، مجله شاهد، ش 288، ص19.
5. نشریه گلبانگ، ش 32، ص 6.
6. تاریخ عزادارى، ص 360.
7. یادداشت دست نویس نگارنده به نقل از گزارشهاى رادیویى.
8. درباره وى بنگرید به مقاله نگارنده در کتاب ستارگان حرم، و نیز مجله مسجد.
9. مجله مشکوة، شماره 46، ص 79-83.
10. تاریخ عزادارى، ص 367-368.
11. مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللى امام خمینى و فرهنگ عاشورا، ج دوم، ص 118.
12. گلبانگ مسجد، همان .
13. مجموعه مقالات، ج دوم، ص 117.
14. مجالس السنّیه فى ذکرى مصائب العترة النبویه، ص 198.
15. تعزیه هنر بومى پیشرو ایران، ص352- 348؛تاریخ عزادارى، ص 320، کیهان فرهنگى، مهر 1364، ص 28-29 ؛ گلستان قرآن، دوره جدید، شماره 59، ص 9-8؛ عاشورا در سرزمین، ج دوم، خاورمیانه، بى آزار شیرازى، ص 32.
16. تاریخ عزادارى، ص 332.
17. نوید اصفهان، شماره 504، اردیبهشت 1377.
18. تاریخ تشیع در افغانستان، حسینعلى یزدانى، ص 337-339.
19. سروش، ش 259، ص 6.
20. تاریخ عزادارى، ص329.
21. جغرافیاى تاریخى و سیاسى آسیاى مرکزى، از نگارنده، ص 216، مجله مشکوة، شماره 41، زمستان 1372، ص 96 .
22. گلستان قرآن، ش 59، ص 10.
23. خطط مقریزى، ج اول، ص 271-270؛ الشیعه فى المصر، صالح الوردانى، ص 33؛ الکامل فى التاریخ، ابن اثیر، ج 9، ص 110؛ تاریخ شیعه، علامه مظفر، ترجمه و نگارش دکتر سید محمد باقر حجتى، ص 280- 281؛ بانوى با کرامت (سیده نفیسه) از نگارنده، ص 183، مجله مشکوة، تابستان 1373، ش 42، ص 34، مجله سروش، 21مهر 1361، شماره 259، ص 7.
24. سرزمین اسلام، از نگارنده، ص 367.
25. دائرة المعارف مذاکرات من التراث المغربى، ص36-37؛ چشمه خورشید، ج اول، ص141؛ کاروان علم و عرفان، از نگارنده، ج سوم، ص154.
26. تونس در توصیف بیت الحکمه، ص 382، عاشورا در سرزمینها، دکتر عبدالکریم بى آزار شیرازى، ج 4، ص 23-22.
27. مجموعه مقالات دومین کنگره، ج دوم، ص119-120،ریشه یابى نام و پرچم کشورها، رسول خیراندیش و سیاوش شایان، ص 47، مجله شاهد، ش 288،ص20.
مردم پاکستان تحت تأثیر شعائر عاشورایى به سوى وحدت و همدلى گام برمى دارند، آنان با الهام از عاشورا قیام کردند و شعارشان این بود: «عاشوراى محرم یادآور وظیفه مسلمانان» عاشورا یکى از تعطیلات رسمى و ملى پاکستان است، عموم مسلمانان اعم از شیعه و سنى که طالب تأسیس پاکستانى مستقل از هندوستان بودند در توجیه خواست خویش، مبارزه را همچون نبرد و مقاومت یاران امام حسین (ع) بر حق مىدانستند و به همین سبب تحت لواى اسلام متحد شدند. اقبال لاهورى نجات این سرزمین را مرهون عاشورا مىدانست، در برخى نقاط پاکستان بارگاهى از امام حسین را حمل مىکنند که ضریح نام دارد، علاوه بر سینه زنى، زدن زنجیر هم در پاکستان متداول است. مراسم عاشورا آن چنان براى استعمار گران انگلیسى رعب آور بود که در سال 1288 ه.ش (1909 میلادى) مراسم عمومى در روز دهم محرم و اربعین را ممنوع کردند. در سال 1361 پلیس پاکستان استفاده از بلندگوها را در حسینیهها و تکایاى شیعیان در ماه محرم ممنوع کرد و چون نیروهاى انتظامى موفق نشدند این ممنوعیت را ادامه دهند انجمنى با تمایلات وهابى تحت عنوان سپاه صحابه در شهر جهنگ پاکستان تأسیس کردند که عزاداران حسینى را طى زد و خوردى شدید به خاک و خون مىکشانند، البته عزاداران پاکستانى هم باید از خرافات و امور بیهوده و وهنانگیز دست بردارند، آنان متأسفانه به جاى اینکه با شمشیر و قمه فرق و پشت دشمنان و بیگانگان را نشانه روند این آلات را بر بدن خود مىزنند که کار درستى نیست. به برکت همین مجالس سوگوارى و عزادارى در پاکستان گروههاى زیادى از نویسنده و شاعر بوجود آمده و در غناى فرهنگ تشیع فعالیت فکرى، علمى و ادبى دارند.(1)
هنگامى که مجلس عزادارى آغاز مىگردد تمام شیعیان اعم از زن و مرد، از
نوشیدنىها و خوردنىها و سخن گفتن تا پایان مراسم خوددارى مىکنند، هرکس در هر رتبه و مقامى که باشد اگر بخواهد از این قاعده سرپیچى نماید مورد توبیخ و ملامت قرار مىگیرد، افراد غیر پاکستانى که در این مجالس حضور مىیابند با گوشزد دست اندرکاران مراسم سوگوارى به روش فوق عمل مىکنند. در محل عزادارى که امامباره نام دارد و مردان و زنان از هم جدایند و نان مخصوص که بطور سنتى در محل طبخ مىگردد بین عزاداران توزیع مىگردد پس از آن چند نفر سوزخوان عزادارى را آغاز مىکنند، سردسته سوز خوانها با صدایى حزین شروع به خواندن اشعارى سوزناک مىکند و در جاهاى حساس همکارانش با وى هم صدا مىشوند، چگونگى خواندن آنان، آهنگ اشعار و حالت نشستن سوزخوانان هیجان شگفتى در مجلس برقرار مىنماید. این برنامه تا مدتى کوتاه برقرار است که پس از خاتمه واعظ بالاى منبر مىرود و درباره امامت و ولایت و مصائب
خاندان عترت سخنرانى مىکند با پایان سخنرانى، عزاداران برمى خیزند، طبق معمول شیعیان ایران به حضرت امام حسین، امام رضا(ع) مهدى سلام مىدهند.
پاکستانىها اسب هایى را به نام ذوالجناح نام مىگذارند که در ایام محرم آنها را زین کرده و تیرهایى برآنها مىآویزند و به یاد مرکب امام حسین (ع )در جلو دستههاى عزادارى به راه مىاندازند،
این اسبها مورد احترام هستند و دیگر کسى حق ندارد از آنها کار بکشد یا سوارشان گردد. آنان تابوتى مىسازند بر رویش پارچههاى گرانبها قرار داده، چند عدد کبوتر را به رنگ خون، سرخ فام نموده و بر روى تابوت قرار مىدهند، شخصى شبیه شمر یا یکى از اشقیاى کربلا لباسى قرمز بر تن مىنماید و با شلاقى که در دست دارد به اطفالى که در جلوى دسته حرکت مىکنند نهیب مىزند و با گریز کودکان به این سوى و آن سوى شورى خاص در مردم بوجود مىآید.(2)
سنت ضریح سازى در هندوستان و پاکستان موجب گردید که عناصر خاک سپارى و ساخت تابوت (تعزیه) نوعى از معمارى را پدید آور که نمادى از قدرتمندى فرهنگ اسلامى مىباشد. تحت تأثیر چنین احساساتى شیعیان این سامان بارگاههاى مقدس بسیارى ساختهاند و از خاندان عترت مدت مىگیرند تا بر شرایط انده بار و ناگوار خود فائق آیند، این ضریح و بارگاه علاوه بر نمادى از هویت امام حسین (ع) نمادى از عشق و دل بستگى مىباشد، این مراسم با عینیت بخشیدن به سنتهاى مردمى و بومى و ترکیب آن با باورهاى مذهبى و آیینى در عین حال زبانى براى گفتگویى صمیمانه درباره تنوع فرهنگى و هویت ملى فراهم مىآورد.(3)
آسیاى جنوب شرقى
1- اندونزى
سابقه تشیع در اندنزى به گفته محمد اسد شهاب، دانشمند این دیار به قرن سوم هجرى مىرسد، در قرن یازدهم هجرى شیعیان اندونزى در مقابل استعمار هلند مقاومت کردند، در مسیر تحولات تاریخى برخى از آداب و رسوم تشیع در شهرهاى اندونزى باقى مانده است و این برخلاف تغییراتى است که به مرور زمان و بر اثر قطع ارتباط مسلمانان این سرزمین و مسلمین جهان بویژه طى سیصد و پنجاه سال حاکمیت استعمار هلند بوجود آمده است. یکى از سنت هایى که از گذشته در جامعه مسلمان اندونزى حضور داشته و ریشهاى شیعى و ایرانى دارد مراسمى است که طى دهه اول محرم و در روز عاشورا برگزار مىشودکه با سنتهاى بومى و ملى در آمیخته است. در مناطقى چون پارىمان در غرب سوماترا، بنگکولوو پى دى در استان آچه، گرسیک و با نیوانگى و چند نقطه دیگر در جزیره جاوه مراسم مختلفى در طول ماه محرم وجود دارد.
در جزیره سوماترا به عزاى حسینى ذکر «تابوت» گفته مىشود،
محرم در جاوه ماه «سورا(عاشورا)» در آچه در سوماترا ماه حسن و حسین (ع) و در غرب سوماترا مردم پادانگ آن را ماه «تابوئیک» مىنامند. ذکر شهادت و خاطره مظلومیت سید الشهداء در این نواحى هماره با برپایى مراسمى در قالب نمادهایى چون تابوت، طبخ انواع غذا و غیر آنها مىباشد.
مردم شهرهاى جاوه و سوماترا غذاى مخصوصى در دهه اول محرم تهیه مىکنند که در جاوه «بوبور سوآ» نام دارد که شامل نخود، برخى غلات و شیر است که با برخى ادویهها تزیین مىگردد و به غذاهاى ایرانى شباهت دارد. این غذا را در روز عاشورا بین فقیران، همسایگان، دوستان و اعضاى خانواده به نام امام حسین توزیع مىکنند، در آچه این آش کانجى عاشورا نامیده مىشود که به مسجد یا مرکز دینى و فرهنگى شهر و یا روستا مىبرند و بین افراد توزیع مىنمایند. در چاوه در روز عاشورا «شوروا» مىپزند و به یاد امام حسن و امام حسین آن را به دو رنگ قرمز و سفید تهیه مىکنند آنگاه اطفال را جمع مىکنند تا یتیمى و غم خاندان عترت در روز عاشورا را تصویر کرده باشند. مردم آچه بر این باورند که انجام امورى چون تجارت، زراعت، برداشت محصول و مانند این کارها موجب هتک حرمت ماه محرم مىشود و هر کس در این ایام به این امور اشتغال ورزد به رویدادهاى ناگوارى دچار مىگردد.
یکى از عزادارىهاى سنتى مهم در اندونزى، مراسم تابوت است. در پى در از توابع استان آچه اهالى تابوتى چوبى را که با کاغذهاى الوان، تزیین شده و بر روى آن بارگاه امام حسین (ع) نقاشى گردیده بر دوش مىشکند، آن را در تمام روز، در شهر مىگردانند و در عصر عاشورا آن را به دریا مىاندازند.
در پارىمان در دهمین روز محرم، مقدارى گل از رودخانه مىگیرند، این گل در ظرفى که با پارچهاى سفید پوشیده شده قرار مىگیرد که آن را در تابوتى کفن پوش مىگذارند، تابوت سمبلى از مرقد امام حسین (ع) است. در پنجمین روز ماه محرم ساقه درخت موز از باغى بریده مىشود، این ساقه را باید تنها با یک ضربه شمشیر تیز برید و آن نشانهاى از شجاعت حضرت قاسم (ع) در کربلا ست. در هفتمین روز محرم بعد از ظهر نمادى از دست امام که در گلدانى نهاده شده در معابر و خیابانها گردانیده مىشود و مردم به یاد وقایع جانسوز کربلا به گریه و زارى مىپردازند. صبح نهم محرم عمامهاى سفید رنگ که «توران» خوانده مىشود به نشانه عمامه امام حسین (ع) تهیه مىگردد و در مراسمى خاطراتى از فداکارىهاى سالار شهیدان یادآورى مىشود، در روز عاشورا تابوت، عمامه و نماد دست بریده در یک حرکت دسته جمعى در خیابانها گردانیده مىشود، غروب آن روز گروههاى عزادار به صورت دستههاى منظم به ساحل پارى مان مىروند تا انداختن تابوت به دریا را شاهد باشند وقتى تابوت در امواج آب ناپدید شد، مراسم پایان مىیابد و مردم با فریادهاى یا حسین به خانههاى خود باز مىگردند.(4)
2- مالزى
در کوالالامپور اقشار گوناگون مالزیایى، پاکستانى، بنگلادش، افغانى، عراقى و هندى در حسینیه سفارت جمهورى اسلامى ایران، در روز عاشورا، اجتماع مىکنند تا به یاد فداکارىها و جانفشانىهاى شهداى کربلا سوگوارى کنند، آنان با فریادهاى یا حسین، ضجه، ناله و فغان یاد حماسه کربلا را گرامى مىدارند.(5)
البته مسلمانان این سامان عزادارى و نوحه سرایى را در ادوار گذشته على رغم فشار برخى حکومتها و استعمارگران برگزار مىنمودهاند و آن را جزو سنتهاى بومى و ملى خود مىدانند.(6)
3- برمه (میانمار)
اگر چه اکثریت مسلمانان برمه، اهل تسنن هستند ولى حدود ده هزار نفر شیعه در این سرزمین سکونت دارند. شیعیان یک مسجد و چند حسینیه دارند که از فرهنگ ایرانى و هندى الهام گرفتهاند آنان در ماههاى محرم و صفر به سخنرانى و عزادارى مىپردازند و طى این مدت عروسى ممنوع است، لباس نو نمىخرند و به سینما نمىروند. حتى تلویزیون نگاه نمىکنند. اکثر مردان جامعه مشکى مىپوشند و زنها از آرایش پرهیز مىکنند، در دهه اول محرم شیعیان از نقاط گوناگون برمه به رانگون مرکز این کشور مىآیند تا عزادارى با شکوهى برگزار کنند.(7)
4- تایلند
گسترش اسلام و بخصوص تشیع در این کشور مرهون فعالیتهاى شخصى از اهالى قم به نام شیخ احمد قمى مىباشد که ضمن فعالیتهاى تجارى با رفتار اسلامى، صداقت و خلوص مردم تایلند را نسبت به اسلام علاقهمند ساخت و در دستگاه دولتى نفوذ پیدا کرد.(8) مؤلف سفینه سلیمانى (سفرنامه سفیر ایران) مىنویسد: سید مازندرانى که در آنجا حاکم و صاحب اختیار بود به استقبال سفیر ایران شتافت و با فرا رسیدن محرم 1098 ه.ق این فرمانروا در بدو حال که به مسند حکومت آن ولایت به دستیارى مردم ایران که به مراسم عزادارى امام حسین(ع) مشغول بودهاند نشست، مقرر داشت مردم این سامان بر اساس آیین محلى و سنتهاى بومى مراسم تعزیه و سوگوارى بر پا کنند.(9)
سید صالح شهرستانى مىنویسد پسر خواهرم مهندس حاج سید محمد على شهرستانى که از بانکوک مرکز تایلند در اول محرم سال 1394ه.ق دیدن کرده، برایم نقل کرده است: عزاى حسینى با مظاهر آن در بانکوک و برخى نقاط تایلند برگزار مىشود و مجالس سوگوارى و اجتماعات نوحه سرایى بر امام حسین در دهه اول محرم اقامه مىگردد. شرکت کنندگان در سوگوارى لباس سیاه برتن مىکنند و به سینه و پشت خود مىزنند. اشک از دیدگان آنان جارى است. اطعام مساکین و فقرا و توزیع طعام بین عزاداران در این دهه متداول است.(10)
در سالهاى اخیر مؤسسهاى به نام مرکز اسلامى اهل البیت توسط سید محمد زکى از روحانیان مسلمان احداث شده که در مناسبتهاى مذهبى شیعیان خصوص ایام محرم مراسم با شکوهى ترتیب مىدهد.(11)
سفارت جمهورى اسلامى ایران در بانکوک حسینیه فاطمه زهرا(س) را بنیان نهاده است که در این مکان با حضور جمع زیادى از عاشقان امام حسین (ع) برنامههاى ویژه عزادارى در ایام محرم برگزار مىگردد طى این مراسم عزاداران با ارج نهادن به مقام سالار شهیدان و یاران فداکار آن حضرت برمصائب اهل بیت مىگریند. مراسم شام غریبان نیز در شامگاه عاشورا با حضور هیأتهاى شیعه منعقد مىگردد.(12)
5 - فیلیپین
یکى از عوامل گسترش اسلام در فیلیپین مهاجرت سادات و بزرگانى بود که بر اثر فشار سیاسى حاکم بر عربستان و عراق و ناگوارىهاى دیگر به این جزایر دوردست روى آوردهاند. علاوه بر این در سال 310ه.ق عدهاى از نوادگان امام صادق براى تبلیغ از عراق وارد جزایر سوماترا شدند و از آنجا به این سرزمین مهاجرت نمودند. در قرن هفتم هجرى شریف الهاشم از عربستان به جنوب شرقى آسیا رفت و در مالاکا موقعیت علمى و فرهنگى بدست آورد و چون جزو فقهاى طراز اول قلمداد گردید براى ترویج اسلام رهسپار مجمع الجزایر مولو در فیلیپین شد و در جزیره مولو با دختر راجا گیندا شاهزاده سوماترایى ازدواج کرد با مرگ جاگیندا مردم شریف الهاشم را به جانشینى وى برگزیدند و او با تکیه بر فرهنگ اسلامى مدتى در این سامان فرمانروایى مىکرد، در زمان وى و فرزندانش که حدود چهار قرن بر فیلیپین حکومت کردند سنتهاى شیعه در این جزایر رواج یافت و مردم به سوگوارىهاى محرم علاقه نشان دادند و از آن زمان تا کنون مسلمانان فیلیپین سوگوارىهاى با شکوهى که با فرهنگ بومى آمیخته است در دهه اول محرم برگزار مىنمایند.(13)
آسیاى شرقى
مؤثرترین عامل معرفى اسلام به ژاپنىها پس از آشنایى مقدماتى با این آئین، مهاجرت گروهى از مسلمانان آسیاى مرکزى به این سرزمین در پى انقلاب اکتبر 1917 م شوروى سابق بود، نیروهاى ژاپن با کشورهاى مجاور، مسایل تجارى، پژوهشهاى ژاپنىها در آیین اسلام، ازدواج با مسلمانان از عوامل دیگر گسترش اسلام در ژاپن است، اگر چه شیعیان ژاپنى اند کند اما سنتهاى شیعى در این کشور بین برخى از مسلمانان رواج دارد و شیفتگان ولایت همه ساله به یاد حماسه آفرینان عاشوراى سال 61 هجرى به برپایى مجالس عزادارى و سوگوارى روى مىآورند، در حسینیه وابسته به سفارت جمهورى اسلامى ایران در توکیو، عاشقان امام حسین همه ساله در روز عاشورا پس از ماتم دارى در فضایى سرشار از معنویت، نماز ظهر و عصر را اقامه مىکنند و با قلب هایى آکنده از عشق به خاندان عترت با خواندن زیارت عاشورا با خاندان عصمت ابراز همدردى مىنمایند.
شیعیان مقیم پکن - مرکز حکومت چین - نیز براى اقامه مجالس سوگ و ماتم به مناسبت فرا رسیدن عاشورا عاشقانه تلاش مىکنند و با یادآورى مصائب عاشورا و وقایع جانگدازى که در کربلا به سال 61 هجرى روى داد به گریه و زارى مىپردازند. علاوه بر شیعیان پکن، ایرانیان مهاجر و پاکستانىهاى شیعه در هرچه با شکوهتر شدن این مراسم فعالند.(14)
ترکیه
با وجود آن که ترکیه در قرون متمادى تحت سیطره عثمانىها بوده و با روى کار آمدن آتاتورک بر جدایى دین از سیاست تکیه گردید، شیعیان و حتى اهل تسنن در برپایى مجالس سوگوارى براى خامس آل عبا اصرار دارند. سید محسن امین مىنویسد: چندین بار در مجالس عزاى حسینى در استانبول حاضر شدم شنیدم مىگفتند حسینى که رهبر ماست، و اطاعت او بر ما واجب است ستم را نپذیرفت و با یزید بیعت نکرد و براى حفظ اسلام، عزت خاندان خویش، جان خود و اولاد و یارانش را فدا کرد.
سیاحان متعددى از عزادارىهاى ترکیه گزارش تهیه کردهاند، یکى از آنان مىنویسد: تظاهر کنندگان در دسته بزرگى که بالغ بر هزار مرد و نوجوان بود بر سرزنان نوحه مىخواندند و گریه مىکردند و پشت سر آنها دسته مردان سفید پوش که زنجیرهاى سنگین آهنى در دست داشتند و هماهنگ و منظم فریاد مىزدند یا حسین وا حسین در حال حرکت بودند و در فاصله این دو ردیف چند نفر راه مىرفتند و مصیبت امام حسن و امام حسین (ع) را با صداى بلند و سوزناک مىخواندند. بچهها همراه با اسبى سفید که دو نفر سفید پوش به نشانه حسنین برآن نشسته بودند مىگذشتند و فریادهاى واى حسین بلندتر مىشد دستهها یا سینه مىزدند و یا زنجیرها را روى سر چرخانیده و بر دوشهاى برهنه خود فرود مىآوردند.
فرد دیگرى پس از مشاهده مراسم عزادارى ترکیه نوشته است در مراسم مقدماتى نه روزه تا شب عاشورا مراسم نوحه خوانى مقدماتى ادامه داشت مراسم با کوبیدن طبل آغاز مىگردید. سپس دستهاى با آهنگ موسیقى عزا به میدان گام مىنهد، ملایى به صندلى نشسته و با لحنى اندوهگین به نقل وقایع کربلا مىپردازد. در پیشاپیش دستهاى که به این مکان وارد مىشد مردى بود با بیرقى در دست که پارچههاى الوان و زیبا از آن آویخته بود، در پى او مردى دیگر با علم مخصوص که پارچههاى سفید و سیاه داشت و سر آن نوشتهها و تصویرى از یک پنجه گلدوزى شده بود حرکت مىکرد. اسبها پوشیده از شالها و قالىها مىخواستند به عزاداران یادآور شوند که صاحبان آنها کشته شدهاند و در واقع نمادى از یاران شهید امام حسین(ع) نمایش داده مىشد. بر اسبى بدون زین دو سپر و دو شمشیر آخته، چلیپاوار قرار داده شده بود. دیگر حامل کجاوهاى پوشیده با پردههاى سبز و سیاه بود که از میان پردهها یک زن و چند کودک به نشانه خانواده امام حسین (ع) مشاهده مىشدند. نزدیک این اسب افرادى سوار بر اسب کاوه به اطراف پراکنده مىنمودند، بر آخرین اسب پوششى سفید و خونین به نشانه اهل بیت امام آویزان بود. غیر از این، دو کبوتر سفید که پاهاى آنان به هم بسته بود و پرهایشان را به رنگ قرمز آغشته بودند و دو تیر طلائى بلند نمادى از شهادت، فداکاران کربلا بودند. پشت سر این اسب صف فشردهاى از مردان که بطور هماهنگ و محکم بر سینه مىزدند و فریاد یا حسین سر مىدادند در حال حرکت بودند. به دنبال آنان عزادارانى دیده مىشدند که پیراهن گلدوزى شده سیاه بر تن داشتند که با زنجیرهاى بلند آهنین به همراه ضرب سنج بر دوش برهنه خود مىزدند. سپس دویست یا سیصد مرد با حالت کفن پوش و سرهاى تراشیده در دو ردیف پیاده حرکت مىکردند و مراسم این گونه ادامه مىیافت و در اواخر شب به پایان مىرسید.
پیروان فرقه بکتاشید در آناتولى ترکیه طى سوگوارىهاى محرم به گریه اکتفا مىکنند. رایجترین اعمال عزادارى امساک از خوراکىهاى لذیذ و خوردن آب مىباشد، آنان در ده روز اول محرم عزادارى مىنمایند سعى مىکنند کمتر به آرایش و نظافت شخصى بپردازند و از بوهاى معطر، رقص، خنده، تفریح و...اجتناب مىورزند بکتاشى از شب دهم تا بعد از ظهر روز عاشورا با امتناع از نوشیدن آب با مصائب امام حسین (ع) همدردى مىکنند سپس روز یازدهم آب مخلوط با تربت ابا عبدالله را مىنوشند.
از دیگر کارهاى مهم در مراسم محرم، غذاى مخصوصى است با عنوان «آشوره» که در دهم محرم به یاد شهیدان کربلا طبخ مىگردد. این غذا در آناتولى ترکیه بر حسب بخشهاى مختلف، نامهاى گوناگونى دارد اما معناى تمام آنها آش بلغور گندم است که باباقلا، نخود، فندق، بادام، کشمش و شکرپخته مىشود، پختن این آش مفهوم بسیار مهمى دارد، علویان روستایى مقیم آناتولى مراسمى با عنوان یازقربانى دارند که طى آن حیوانى را به عشق و احترام امام حسین(ع) سر مىبرند. در همان شب عاشورا عدهاى در حالى که مرثیه مىخوانند آش مذکور را مىپزند، ابتدا بزرگ جمع که بابا نام دارد با قاشقى بزرگ غذا را بر هم مىزند و حوالى صبح آن را از روى آتش برداشته پایین مىگذارند و گردش حلقه مىزنند و در این میان فردى با صدایى خوش به یاد امام حسین (ع) نوحه مىخواند، بابا با خواندن دعایى آش را بین حاضران توزیع مىکند و همه بطور دسته جمعى در همان حوالى مىنشینند و آش را میل مىکنند و هر اندازه آش بیشترى به مردم دهند ثواب افزونترى دارند.
ترکهاى آناتولى شبیه خوانى ندارند اما به جاى آن متنهاى ادبى به نام مرثیه و مقتل به گونهاى نمایش در مجالس محرم نقل مىشود که غالب آنها توسط شاعران معروف سروده شدهاند البته برخى هم اشعار عامیانه مىباشند، معروفترین مقتلها ترجمه روضة الشهداى ملا حسین کاشفى است به نام حدیقة السعدا توسط فضولى به زبان ترکى برگردانیده شده است. خواندن قتلها توسط نقالان حرفهاى صورت مىگیرد که نقل آنها توأم با حرکات نمایش، تغییر صدا و فرو رفتن در نقشهاى متعدد و گاه متضاد مىباشد. البته در سالهاى اخیر تمثیلى از واقعه کربلا را به نمایش مىگذارند که در طول آن زنان شرکت کننده در مراسم به هنگام مشاهده شهادت على اصغر امام حسین و گهواره خالى او ناله و فقان سر مىدهند و مردان به نشان شرکت در غم شهداى کربلا به زنجیر زنى مىپردازند. شیعیان جعفرى از اول تا دهم محرم لباس سیاه بر تن مىنمایند و به سینه زنى روى مىآورند.(15)
آسیاى مرکزى و قفقاز
در ترکستان غربى یا آسیاى میانه اگر چه شیعیان نسبت به اکثریت مسلمان سنّى کمترند ولى شعائر عزادارى و دستههاى حسینى در شرایط اختناق تشکیلات کمونیستى برگزار مىشد و با فروپاشى شوروى سابق این مراسم با هیجان افزونترى انجام مىگیرد، مىگویند سابقه سوگوارى در این نواحى به قرن سوم هجرى باز مىگردد زیرا در اوایل این قرن عدهاى از خراسان ناچار به هجرت شدند و در بخارا و خیوه توطن اختیار کردند. در دورانى که مسلمانان این سامان از سیطره نظام اشتراکى رنج مىبردند مجالس عزا در خانهها و بطور پنهانى برگزار مىگردید، بدین شکل که خانوادههاى شیعه در منزل یکى از شیعیان اجتماع مىکردند و خطیب بر منبرى مىرفت و وقایع عاشورا را براى حاضران به گونهاى حزنانگیز بیان مىکرد، آنان متأثر شده، بر سر و سینه زده و نوحه سرایى مىنمودهاند:(16)
بنا به پژوهشهاى پروفسور رسول هادى زاده استاد بخش تاریخ ادبیات فارسى آکادمى علوم تاجیکستان، مردم سمرقند به حضرت على و فرزندانش اعتقاد ویژهاى دارند و از اشعار سنایى غزنوى بر مىآید که سنت عاشورا و یادبود امام سوم در میان اهل تسنن این منطقه از قرون گذشته متداول بوده است. در تاجیکستان رسم است اگر یک زن دوقلو بزاید و هر دو پسر باشند نامشان را حسن و حسین مىگذارند و اگر دختر باشند فاطمه و زهرا نامیده مىشوند. اگر نوزادى در روز عاشورا به دنیا بیاید در ابتداى نامش کلمه عاشورا اضافه مىگردد که این لفظ به مرور ایام به «عشور» تبدیل شده است. در شهر دوشنبه پایتخت این کشور مسلمانان محلى به همراه ایرانیان و افغانىهاى مقیم تاجیکستان به نوحه خوانى و سینه زنى مىپردازند. در مراسم شام غریبان عدهاى از عزاداران با شمعهاى افروخته یاد شهداى نینوا را گرامى مىدارند. شبیه این مراسم در ترکمنستان هم در ایام محرم و خصوص عاشورا قابل مشاهده است کما اینکه در آلماتى مرکز قزاقستان نیز مجالس سوگوارىهاى عاشورا برپاست.(17)
در افغانستان و در زمان سلطه استعمارگران و فشار سیاسى اعوان و انصار آنان مردم این دیار خصوص شیعیان براى انجام مراسم عزادارى با ناگوارىهاى زیادى روبرو بودهاند، در مصاف هزارهها با تجاوزهاى انگلستان، به طرز وحشتناکى شیعیان سرکوب شدند، املاک و دارایىهاى آنان ضبط گردید و در سال 1312ه.ق برپایى مراسم سوگوارى براى اباعبدالله الحسین(ع) ممنوع شد و کشتار مردم در محرم و صفر به حدى رسید که در ربیع الاول این سال میرزاى شیرازى طى تلگرامى از دولت ایران خواست با انگلستان تماس گیرد و علت قتل شیعیان را توسط امیرعبدالرحمان با تحریکهاى بریتانیا جویا شود اما باز هم هزارهها از زیارت ائمه هدى در عتبات عراق و ایران محروم شدند و در سال 1313ه.ق دستور اکید صادر گردید که شیعیان حق برگزارى مجالس سوگوارى سید الشهداء را ندارند، مقارن این ایام عدهاى دستگیر و کشته شدند. در عاشوراى سال بعد (1314ه.ق) شیعیان مخفیانه به ذکر مصائب امام حسین (ع) پرداختند.
سپهسالار سوم غلام حیدرخان از این مراسم اطلاع حاصل کرد و چند تن از نیروهاى نظامى را مأمور تنبیه عزاداران نموده افراد مذکور در برخى مناطق اهل مجلس حسینى را مورد سرکوب، شکنجه و توبیخ قرار دادند، امیر عبدالرحمان حاکم وقت سپاهیان را از این بابت تشویق نموده و دستور داد باید تمام برپا کنندگان مجالس را دستگیر نموده و به کابل بیاورند.(18)
شهید سید اسماعیل باخى که توسط رژیم کابل تبعید و بعدها مسموم گردید، یکى از مهمترین فعالیتهاى او برپا کردن مراسم سوگوارى بود. در دهکده جندل و افشار خاطرههاى خوبى از سخنرانىهاى شهید بلخى دارند، او منطقه وسیعى را با الهام از عاشورا به دژ تسخیرناپذیر در برابر یورش استعمار سرخ نمود روسها بعدها چهار حسینیه منطقه را تعطیل کردند و در هنگام بازگشایى با بکار گذاشتن یک بمب ساعتى در این مکان مذهبى دهها تن از عزاداران حسینى را شهید نمودند و این انفجار بر خلاف تضور رژیم کابل به انقلاب مردمى منجر گردید، عاشورا در افغانستان به شیعیان اختصاص ندارد و همه مسلمانان در برپائى مجالس ماتم حسینى فعال اند. مراسم عاشورا در افغانستان به حرکتهاى ضد استعمارى سرعت بخشیده است در محرم سال 1402ه.ق مراسم محرم به یک حرکت عمومى مبدّل گشت و در آن دهها نفر شهید و مجروح شدند. شهرهاى درّه صوف و شولکره در سال 1403 ه.ق بپا خاست و عاشورا به یک قیام و خیزش فرا گیر مبدّل گشت اما هلیکوپترهاى دولت وابسته به ارتش سرخ شوروى بر فراز بام حسینیهها به پرواز در آمدند و مردم را که مشغول عزادارى بودند به رگبار گلوله بستند، مقاومت پرشکوه مردم افغانستان در برابر اشغال بیگانه با تأثیر پذیرى از عاشورا ثمر بخش گردید و اگر یاد عاشورا و کربلا نبود هرگز این پایدارى به پیروزى نمىرسید.(19)
در هر یک از سرزمینهاى قفقاز هر قدر شیعیان کم باشند شعائر سوگوارى و دستههاى عزادارى از قدیم رواج داشته و دارد البته در دوران استیلاى کمونیست مردم ناگزیر بودند این مراسم را در اختفا و غالباً در منازل برگزار کنند و اجازه نداشتند دستههاى سینه زنى و زنجیر را در معابر حرکت دهند، قفقاز که تا زمان قاجارها جزو قلمرو ایران بود از بسیارى از مراسم و شعائر ایرانیان تأثیر پذیرفته و در عزادارى از آذربایجان پیروى مىکنند.(20)
بر اساس گفتههاى شیعیان نخجوان، مردم آذربایجان در دوران سلطه لنین واستالین در ایام عاشورا از بیم مأمورین در درهها، کنار رودخانهها، داخل باغها، کوهها، بیابانها، اتاقهاى تاریک اجتماع مىنمودند و عزادارى مىکردند، اما با زوال نظام کمونیستى مراسم مزبور با شکوه هرچه بیشتر در میان مسلمانان برپا مىگردد و فعالیتهاى روزمرّه تعطیل و تکایا و مساجد مملو از جمعیت عزادار مىشود. با وجود کنترل اجتماع کنندگان هر سال بر تعداد آنها افزوده مىشود از شدت ازدحام خیابانها مسدود مىشود، دستههاى سینه زنى و زنجیرزنى در کوچهها و خیابانها خاطره حماسه حسینى را زنده نگاه مىدارند، مراسم عاشورا در حیات اجتماعى و سیاسى آذربایجان بسیار مؤثر بوده و هست. در آذربایجان براى سلامتى کودکان، آنان را از زیر پرچمهاى عزاداران امام حسین (ع) عبور مىدهند.(21) در نظر مردم، سید الشهداء به منزله شهیدى است که عضو همه خانوادهها مىباشد، نغمهها، نوحهها، مراثى و قصایدى که آنان در منزلت اباعبدالله مىخوانند از میزان ارادت و عشق آنان به خاندان عترت حکایت دارد، ترجمه بخشى از یک مرثیه ترکى چنین است: چطور سنگ و کوه امروز خون نگیرد ببین که چه سرهایى امروز از تن جدا شدند، با خلعتى گلگون، اسب سرورم از راه رسید. ماه محرم آنقدر در بین مردم حرمت دارد که در این ماه مراسم عروسى برگزار نمىشود، ساخت خانه جدید را شروع نمىکنند تا پایان محرم و اربعین حسینى بانوان موهاى خود را رنگ نمىکنند، لباس نو نمىدوزند و خانوادهها تغییر مکان نمىدهند خانوادههاى مذهبى که امکانات مالى دارند به نیت امام احسان مىدهند و در خانههاى خود مراسم نوحه خوانى منعقد مىنمایند. در نخجوان مراسم ماه محرم از محدوده سنتهاى شیعى خارج شده و به مراسم عمومى و فراگیر تبدیل شده است.(22)
آفریقا
1- مصر
شیعیان و علویان در مصر حضور پرتلاش داشتهاند تا این که متوکل عباسى فرمان داد خاندان ابى طالب از این سرزمین به عراق بروند و در ماه رجب 234ه.ق آنان از مصر خارج شدند در روزگارهاى بعد علویان ساکن مصر با بنى عباس درگیرى داشتند و بر علیه خلفاى این سلسله قیام هایى ترتیب مىدادند تا این که در عاشوراى سال 350ه.ق نزاعى میان سربازان و گروهى از مردم در محل مقبره کلثوم علوى رخ داد، دلیل این تشنج صرفاً بیان مصائب اهل بیت و شیون و زارى علاقهمندان در کنار مزار بانوى مزبور بود و منجر به کشته شدن تعدادى گردید پس از این رخ داد فشار بر علویان و ارادتمندان خاندان عترت شدت یافت. در زمان فرمانروایى کافورا خشیدى به محض این که نشانى از شیعیان یافت مىشد و یا فریادى از آنان بلند مىگردید ضرب و شتم، شکنجه، طرد و آزارشان شدت مىیافت اما با روى کار آمدن فاطمیان نفوذ، رونق و گسترش تشیع در مصر به اوج رسید و شعارهاى شیعى جلوه گر گشت. در عصر اقتدار این سلسله در روز عاشورا بازارها تعطیل مىشد و دستههاى سوگوارى باشکوهى خاص تشکیل مىگردید. مورخان یادآور شدهاند در عاشوراى سال 396ه.ق پس از تعطیلى کار و کسب مردم سوگوار به سوى دانشگاه الازهر حرکت نموده و در آنجا گرد آمدند و به نوحه و سوگوارى پرداختند، در این روز خلیفه فاطمى در گوشهاى عزلت انتخاب مىکرد. قاضى القضاة و بسیارى از مردم در حالى که جامههاى سیاه برتن داشتند به زیارت بارگاه رأس الحسین رفته و در آنجا آماده سوگوارى مىشدند. سپس وزیر وارد مجلس مىشد و در کنار قاضى مىنشست، نوحه سرایان یکى یکى اشعارى سوزناک مىخواندند و شاعرانى مرثیه سرایى مىکردند.
سپس همگان به مقر حکومت خلیفه فاطمى فرا خوانده مىشدند. در آنجا نیز سوگوارى و نوحه سرایى را پى مىگرفتند و پس از بر پایى بساط حزن و ماتم با عدس، کره، پنیر، شیر، عسل و نانى که عمداً طورى پخته بودند تا رنگش به سیاهى بزند، از حاضران پذیرایى مىکردند، همگان با وجود تفاوت در رتبه، مقام و نوع شغل و سطح زندگى، در کنار هم از این غذاها خورده و سپس به منازل خود مىرفتند اما نوحه سرایان تا غروب روز عاشورا در شهر قاهره گشته و سرودههاى سوزناکى را زمزمه مىنمودند با روى کار آمدن ایوبیان، به دلیل دشمنى این سلسله با فاطمیان، روز عاشورا به یوم سرور و شادمانى تبدیل شد. در این روز خلفاى مزبور انواع و اقسام شیرینىها را تهیه کرده و سرمه مىکشیدند و بر طبق روال شامیان که حجاج بن یوسف ثقفى در روزگار حکمرانى عبدالملک مروان پایه ریزى کرده بود، به حمام مىرفتند. آنان با این کارها مىخواستند خصومت و عداوت خود را با شیعیان على هر چه بیشتر آشکار کنند، ناگفته نماندکه در زمان فاطمیان جشنهاى ولادت حضرت امام حسین برگزار مىگردید که هنوز در مصر رواج دارد. جشنهاى یک ماهه ایام میلاد امام سوم در میدان امام حسین و در مجاور بارگاه رأس الحسین همه ساله در شعبان المعظم برگزار مىشود. فاطمىها وقتى طى تشریفاتى سر مبارک امام را از عسقلان فلسطین به مصر انتقال دادند و در مکان کنونى دفن کردند این جشنها را آغاز نمودند و با این که قرنهاست آن سلسله منقرض شدهاند آثار و آیینهاى آنان باقى است. مصریان به این محله حى الامام الحسین مىگویند در هر حال بزرگداشت روز عاشورا از جمله مراسم به جاى مانده شیعى در مصر فعلى است اگر چه صلاح الدین ایوبى آن را از حالت حزن و اندوه به جشن و سرور تبدیل کرد. در دهههاى اخیر علاقهمندان اهل بیت در ایام محرم به صورت دسته هایى در حالى که پرچمهاى سیاه با خود حمل مىکنند، بیرون مىآیند و در دست آنان زنجیرهاى آهنى است که بر پشت خود مىنوازند و به سانِ شیعه در اظهار حزن و اندوه نسبت به حماسه آفرینان عاشورا عمل مىکنند و با چنین حالى به سوى مرقد سیده زینب به راه مىافتند متأسفانه گروهى از حاملان فرهنگ جدید و خود باخته و تجدد طلب نسبت به دوستان اهل بیت قلم مىفرسایند و حب آنان را مورد انتقاد، خردهگیرى قرار مىدهند و این شعائر عاشورایى را به باد تمسخر مىگیرند و بدین گونه پرچم مخالفت با شیعه را با خود حمل مىکنند.
سوگند به رأس الحسین در نزد مصریان یک سنت است و على رغم این که روایات تأکید شده بعدها سر امام حسین به بدن مطهر در کربلا پیوست ولى مردم مصر نه براى تحریف تاریخ بلکه از روى شور و اشتیاق خود به امام حسین (ع) همچنان به زیارت رأس الحسین مىشتابند و در آن جا ندبه و سوگوارى، التجا و زارى دارند. در هر عاشورا منطقه حى الحسین در قاهره به یک آتشفشان مردمى و فراگیر تبدیل مىشود، سمینارها و جلسات گوناگونى درباره قیام امام حسین و هدف نهضت عاشورا برگزار مىگردد، در شهر اسیوط جوانان با نام حسین قیام کردند و حرکت عمومى مردم مصر در رسانههاى گروهى استکبار به عنوان اعتراض به آرد و نان القاء گردید. بر این نهضت که با نام حسین بن على(ع) شروع شد سرپوش نهادند. یکى از رهبران مبارزات اسلامى در مصر گفته بود خالد اسلامبولى و یارانش دست به کارى حسینى زدند، رزمندگان مصرى در زندانهاى انور سادات و حسنى مبارک با الهام از قیام امام حسین مقاومت مىکنند و با وجود شکنجه و فشار و اختناق، فریاد حقطلبى در کویر ستم سر مىدهند.(23)
2- مراکش (مغرب)
مراکش در شمال غربى آفریقا و در ساحل جنوبى دریاى مدیترانه قرار دارد، 99درصد مردم آن مسلمان و اکثراً سنى مذهباند(24)، مردم مغرب در یک مشارکت اجتماعى روز عاشورا زکات اموال خود را پرداخت مىکنند، توجه به این اصل شرعى و اسلامى به صورت دسته جمعى آن هم در روز عاشورا موجب مىگردد که همه افراد براى چنین امر خیرى تشویق گردند و افراد کم درآمد و بى بضاعت از اموال صاحبان ثروت و مکنت برخوردار گردند. در این روز از همه خانهها هدایایى همراه با عواطف قلبى به سوى بستگان و همسایگان نیازمند سرازیر مىگردد و موجب خیر و برکت در اموال زکات دهندگان مىشود، استاد محمد واعظ زاده خراسانى مىگوید، در سفرى که به مغرب(مراکش) داشتم آقاى دکتر خطیب از رهبران انقلابى حرکت اسلامى مغرب گفت: خدا فرانسوىها را لعنت کند که در دوران استیلاى خود بر این کشور اسلامى آفریقاى، عزادارى امام حسین را بر انداختند. من در دوران جوانى آن مجالس را درک کردهام به گفته دکتر عبداللطیف سعدانى (استاد زبان و ادبیات فارسى دانشگاه فاس و رباط، نمودهاى تشیع در مغرب وجود دارد، او در مقالهاى در یادنامه شیخ طوسى مىنویسد، به محض آن که محرم آغاز مىگردد حزن و اندوه مردم مراکش را فرا مىگیرد که تا آخر ماه صفر ادامه دارد، مجالس عروسى تعطیل مىشود اما غالباً مردم علت آن را نمىدانند. در حالى که مردم مغرب سنى مالکى هستند ولى از زمان روى کار آمدن ادارسه (ادریسیان) همواره یکى از سلسلههاى سادات بر آنها حکومت مىکردند و محبت و احترام ویژهاى در خصوص اهل بیت دارند. نسبت این طایفه به محمد نفس زکیه از نسل امام حسن مجتبى (ع) مىرسد. اگر چه احیاى عاشورا براى مردم مغرب یادآور شهادت جا نگذار امام حسین (ع) است و گرامى داشت این روز در جامعه مغرب حضور دارد و فراموش نشدنى مىباشد اما متأسفانه گروهى از سادات علوى که در این سرزمین زندگى مىکنند به استناد خبرى جعلى مبنى بر این که کشتى حضرت نوح (ع) در روز عاشورا بر ساحل آرام گرفت و توبه حضرت آدم (ع) در این زمان پذیرفته گشت به جاى سوگوارى براى حضرت اباعبدالله الحسین، جشنهاى سرور و شادمانى برپا مىکردند، صدها مجلس ازدواج راه انداخته و شیرینى پخش مىنمودند، آیةالله سید محمد کاظم قزوینى وقتى از برپایى چنین رسومى آگاه شد به سوى مراکش عزیمت نمود و پس از چهارماه تلاشهاى علمى، تبلیغات اصولى و تألیف و انتشار کتابى درباره عاشورا و امام حسین (ع) مجالس شادى مذکور را تبدیل به مراسم سوگ و ماتم نمود و سنت پوسیدهاى را که امویان و ایوبیان بنیان نهاده بودند، ریشه کن ساخت.(25)
3- تونس
از زمان استیلاى فاطمیان بر تونس، مذهب تشیع و آیینهاى شیعه در این سرزمین رواج یافت و از آن هنگام مراسم عاشورا جزء سنتهاى اجتماعى مردم گردید و از نسلى به نسل دیگر تا عصر حاضر منتقل گردید. از آیینهایى که در ایام محرم در تونس برگزار مىشد خوردن نان فطیر، گوشت نوعى پرنده و نیز خوردن خشکبار مثل بادام و کشمش و اجتناب از خوردن غذاهاى تجملاتى و تشریفاتى. در ایام محرم در تونس از برگزارى هر گونه مراسم شاد مثل عروسى، ختنه کنان و... اجتناب مىگردید و عقیده داشتن این کارها در محرم خوش یمن نخواهد بود. براى همراهى در عزادارى حضرت فاطمه زهرا(س) مردم این سامان در صبح روز عاشورا به قبرستان مىرفتند در برگزارى این مراسم مردم چنان پاى بند و پرشور بودهاند که مأموران شهردارى قبلاً ساعات مشخصى را براى رفتن زنان و مردان تعیین مىکردند. معمولاً خانوادهها صبح زود با سبدهاى پر از نان و انجیر خشک به منظور صدقه دادن به فقیران رهسپار قبرستان مىشدهاند متأسفانه گرایش به زندگى با شیوه غربى و مدرن این سنت را از میان برده است و تنها معدودى از خانوادهها به چنین رسومى پایدار ماندهاند.
مردم تونس و برخى دیگر از کشورهاى مغرب بزرگ در روز عاشورا با ریختن آب و گل گذاشتن بر مزار اموات از رفتگان خویش یاد مىکنند. شب عاشورا با آتش زدن علفهاى خشک و شعله ور نمودن آنها، گلوله هایى را شلیک مىنمایند و بر این اعتقادند که این، موجب شادمانى اطفال باقى مانده از فاجعه کربلا مىگردد، این عادت از حضور شیعیان در تونس حکایت دارد. اگرچه گرامیداشت روز عاشورا و اجراى مراسم ویژه در روزهاى نهم و دهم محرم تا چندى قبل جزء سنتهاى مذهبى تونس محسوب مىگردید در سالهاى اخیر پس از مدرنیزه ساختن تونس و رواج فرهنگ غربى کم کم به بوته فراموشى سپرده شده است افرادى که در سنین حدود میان سالى و بعد از آن هستند چنین مراسمى را به خوبى به خاطر دارند. حتى عاشورا تا چندى قبل جزء تعطیلات رسمى تونس بود ولى اکنون این گونه نمىباشد.(26)
4- الجزایر
الجزایر یکى از مهمترین و بزرگترین کشورهاى اسلامى افریقاست که در شمال غربى این قاره قرار دارد، فرهنگ عاشورا از روزگار حکومت فاطمیان و ایام اقتدار آنان، در الجزایر ریشه دوانید وجودى نمادى از دست فاطمه زهرا(س) در آرم الجزایر به نشانه ارکان پنج گانه اسلام، یادگارى از نفوذ تشیع در این کشور است، روز دهم محرم در الجزایر تعطیل رسمى است، قیام بربرها در اوایل قرن دوم هجرى و نهضت الموحدون در سال 452ه.ق که توسط یکى از سادات به نام ابوعبدالله محمد بن عبدالله تومرت صورت گرفت از ثمرات برپایى مراسم عاشورا در این کشور افریقایى است، ابوعبدالله با تأثیرپذیرى از عنصر امر به معروف و نهى از منکر انگیزه خود را جلوگیرى از خلاف و گناه و فساد و رواج خوبىها و نیکىها اعلام کرد و با حرکت وى تمام منطقه المغرب از جمله الجزایر یک پارچه و متحد گردید مبارزات مردم این سامان براى کسب استقلال از استعمار فرانسه در سال 1346ه.ق (1307ه.ش) نیز با الهام از آذرخش درخشان عاشورا صورت گرفت. قیام شیخ عبدالقادر جزایرى همراه با پدرش محى الدین حسنى، قیام ابومعزه و حرکت مبارزاتى لالا فاطمه در منطقه جرجره، نمونه هایى از تأثیر پذیرى الجزایر از حماسه حسینى مىباشد.(27)
پىنوشتها: -
1. جهان اسلام، مرتضى اسعدى، ح2، ص 290 و نیز ج 2، ص 131، 161؛دائرةالمعارف تشیع، ج سوم، ص 605،606، شاهده شماره 288، ص 19.
2. ارمغان هندوپاک، سید محمد مهدى مرتضوى لنگرودى، ص 7-11.
3. درباره تعزیه و تئاتر در ایران، به کوشش لاله نقیان مقاله تعزیه معمارى کم دوام در هندوستان، شکیل حسین ترجمه اختر اعتمادى، ص 112.
4. صفحات من تاریخ الشیعه فى اندونیسیا، محمد اسد شهاب، بیروت، موسوعه دورالعالم الاسلامى و رجلها، ج سوم، شاکر مصطفى بیروت، نهضتهاى نوین اسلامى در اندونزى دایار نوئر، ترجمه رزاقى و مهدى پور، ص 90-91؛کیهان فرهنگى، شماره 151، ص 58-59؛اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج اول، ص 435، در عزایت آسمان نیلى قباست، مهدى الماسى، ص 70، مجله شاهد، ش 288، ص19.
5. نشریه گلبانگ، ش 32، ص 6.
6. تاریخ عزادارى، ص 360.
7. یادداشت دست نویس نگارنده به نقل از گزارشهاى رادیویى.
8. درباره وى بنگرید به مقاله نگارنده در کتاب ستارگان حرم، و نیز مجله مسجد.
9. مجله مشکوة، شماره 46، ص 79-83.
10. تاریخ عزادارى، ص 367-368.
11. مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللى امام خمینى و فرهنگ عاشورا، ج دوم، ص 118.
12. گلبانگ مسجد، همان .
13. مجموعه مقالات، ج دوم، ص 117.
14. مجالس السنّیه فى ذکرى مصائب العترة النبویه، ص 198.
15. تعزیه هنر بومى پیشرو ایران، ص352- 348؛تاریخ عزادارى، ص 320، کیهان فرهنگى، مهر 1364، ص 28-29 ؛ گلستان قرآن، دوره جدید، شماره 59، ص 9-8؛ عاشورا در سرزمین، ج دوم، خاورمیانه، بى آزار شیرازى، ص 32.
16. تاریخ عزادارى، ص 332.
17. نوید اصفهان، شماره 504، اردیبهشت 1377.
18. تاریخ تشیع در افغانستان، حسینعلى یزدانى، ص 337-339.
19. سروش، ش 259، ص 6.
20. تاریخ عزادارى، ص329.
21. جغرافیاى تاریخى و سیاسى آسیاى مرکزى، از نگارنده، ص 216، مجله مشکوة، شماره 41، زمستان 1372، ص 96 .
22. گلستان قرآن، ش 59، ص 10.
23. خطط مقریزى، ج اول، ص 271-270؛ الشیعه فى المصر، صالح الوردانى، ص 33؛ الکامل فى التاریخ، ابن اثیر، ج 9، ص 110؛ تاریخ شیعه، علامه مظفر، ترجمه و نگارش دکتر سید محمد باقر حجتى، ص 280- 281؛ بانوى با کرامت (سیده نفیسه) از نگارنده، ص 183، مجله مشکوة، تابستان 1373، ش 42، ص 34، مجله سروش، 21مهر 1361، شماره 259، ص 7.
24. سرزمین اسلام، از نگارنده، ص 367.
25. دائرة المعارف مذاکرات من التراث المغربى، ص36-37؛ چشمه خورشید، ج اول، ص141؛ کاروان علم و عرفان، از نگارنده، ج سوم، ص154.
26. تونس در توصیف بیت الحکمه، ص 382، عاشورا در سرزمینها، دکتر عبدالکریم بى آزار شیرازى، ج 4، ص 23-22.
27. مجموعه مقالات دومین کنگره، ج دوم، ص119-120،ریشه یابى نام و پرچم کشورها، رسول خیراندیش و سیاوش شایان، ص 47، مجله شاهد، ش 288،ص20.