آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

از فرازهاى بلند زیارت جامعه کبیره در توصیف امامان معصوم شیعه - که سلام و درود خداوند بر آنان باد - «الذادة الحماة» است. یعنى سلام بر شما امامان مدافع حمایت‏گر.
واژه‏هاى ذادة و حماة
«ذادة» از ریشه ذود است. "ذود" یعنى دفع همراه با دور کردن است.(1)
«حماة» جمع حامى اسم فاعل «حمى» است به معناى منع کردن از این رو به قرقگاه «حمى» گفته مى‏شود زیرا کسى جرأت نزدیک شدن به آن را ندارد.(2)
امامان(ع) در سنگر حمایت از شیعه‏
امامان علیهم السلام در سنگر حمایت از شیعیان خود در عرصه‏هاى مختلف هستند. روایاتى که مى‏گوید همراهى با اهل بیت(ع) مایه نجات است همگى تأیید کننده این حمایت‏گرى است.
به عنوان نمونه:
«حدیث معروف سفینة» که پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«مثل اهل بیتى فیکم مثل سفینة نوح فى قومه من رکبها نجى و من تخلّف عنها غرق؛(3) مثل اهل بیتم در بین شما همانند کشتى نوح در قومش است هر کس بر آن سوار شود نجات مى‏یابد و هر کس از آن تخلّف کرده سوار بر آن نشود غرق شده و از بین مى‏رود.
این روایات در کتب شیعه و اهل سنت آمده است.(4)
عمده‏ترین وجه تشبیه در این روایت این است در طوفان نوح آنان که سوار بر این کشتى شدند از عذاب رهیدند و غرق نشدند، آنان که مى‏خواهند در طوفان زندگى دنیا دچار غرق نشوند و جان سالم از آن بیرون ببرند راهى جز تمسک به اهل بیت(ع) ندارند.
حمایت فرهنگى امامان‏
امامان سلام اللّه علیهم اجمعین در ابعاد مختلف حامى و مدافع شیعیان هستند. یک بعد فرهنگى است. با سرمایه عظیمى که امامان از روایات نورانى خود براى شیعیان به ارمغان گذاشته‏اند هیچ گاه شیعه در عرصه‏هاى دفاع و تهاجم فرهنگى به دشمن دست خالى نمانده و نخواهد ماند. لکن آنچه قابل تأمل است این است که بدون فهم عمیق این معارف نمى‏توان آنگونه که شایسته است از آنها بهره برد. این معارف همانند معادن قیمتى است که بدون استخراج قابل استفاده نیست، این معارف نیز نیاز به استنباط دارد. اینجاست که نقش اساسى و تأثیرگذار عالمان دین روشن مى‏شود، این عالمان دین هستند که دُرهاى قیمتى را از دریاى بلند معارف اهلبیت استخراج مى‏کنند و به مردم عرضه مى‏نمایند و از این رهگذر سدّى محکم و استوار در برابر انحرافات ایجاد مى‏کنند.
حضرت امام صادق(ع) مى‏فرماید: «علماء شیعتنا مرابطون فى الثغر الّذى یلى ابلیس و عفاریته یمنعونهم عن الخروج على ضعفاء شیعتنا»(5) عالمان شیعه مرزبانند، نگهبانى مى‏کنند تا شیطان و همراهانش آسیب به شیعیان ضعیف (آنان که بار علمى و اعتقادى محکم ندارند) نرسانند. معناى این در حقیقت همان مرزبانى از دین است. این را باید از نقش حمایتى اهلبیت(ع) دید.
در روایتى از نبى اکرم(ص) رسیده است:
«انّ فى کلّ خلفٍ من امّتى عدلاً من اهل بیتى ینفى عن هذاالدین تحریف الضالین و انتحال المبطلین و تأویل الجاهلین»(6) همانا در هر نسلى از امتم عادلى از اهل بیتم هست که تحریف غلوکنندگان دین تراش باطل‏کیشان و تأویل نادانان را از این دین دور مى‏سازد. تلاش خستگى‏ناپذیر امامان در جهت دفع شبهات دشمنان در حوزه دین از جلوه‏هاى برجسته این حمایت است. مناظرات امامان در حوزه دین بویژه در حوزه‏هاى اصول اعتقادى که به عنوان ذخیره‏اى ارزشمند در کتابهائى همچون اصول کافى کتاب التوحید، کتاب الحجة، توحید صدوق، احتجاج طبرسى و....و... باقى مانده است، نمونه‏هایى از این حمایت است.
از این نمونه است شبهاتى که عبدالکریم ابن العوجاء(ماتریالیست عصر امام صادق(ع)) مطرح کرد و آن حضرت بدان پاسخ داد و به توحید مفضل شهرت یافت.
شبهات اسحاق کندى مبنى بر وجود تعارض در قرآن کریم که پاسخ آنها را امام عسکرى(ع) به یکى از شاگردان خود القاء فرمود.
شبهاتى که در زمان امام رضا(ع) با ترجمه کتابهاى یونانى و غیر یونانى به جامعه اسلامى رسوخ کرد و امام رضا(ع) در مجلس مأمون و جاهاى دیگر به آنها پاسخ داد. شبهاتى که باعث پیدایش مکاتب مختلف فقهى و کلامى شد. شبهاتى که خود این مکتب‏ها القاء مى‏کردند که هر یک از امامان معصوم در زمان خود به دفع آنها مى‏پرداختند. و با پاسخگویى خود مانع اختلاط این گونه افکار انحرافى با افکار ناب و اصیل شیعه (که تجلى‏گاه اسلام راستین است) مى‏شدند و با تبیین مرزبندى‏ها و تشریح خطوط انحرافى هم از مکتب اسلام دفاع و حمایت مى‏کردند و هم پیروان راستین این مکتب یعنى شیعیان را زیر پوشش داشتند.»(7)
حمایت از کیان سیاسى شیعه‏
دیگر بعد حمایتى امامان از شیعه عنایت ویژه آنان است. این جریان حق از آغاز مواجه با دشمنان سرسخت و کینه‏توز بود. ادوار سختى بر شیعه گذشت که اگر کسى مى‏گفت یهودى ام یا نصرانى ام جان سالم از خطر بیرون مى‏برد و اگر مى‏گفت شیعه‏ام او را مى‏کشتند!!
ابن ابى الحدید مى‏گوید:
«در دوره حجاج «جلّاد معروف عرب» شیعیان را از دم درو مى‏کردند و اتهام به شیعه‏گرى کافى در اعدام آنها بود تا بدآنجا فضا علیه شیعه ساخته بودند که اگر به کسى «زندیق= ملحد» یا کافر گفته مى‏شد پیش او محبوب‏تر بود از آنکه به او شیعه گفته شود.»(8)
امروز نیز که بحمد اللّه تشیع این تجلّى برجسته اسلام ناب محمدى(ص) با پیروزى انقلاب بزرگ اسلامى و با مقاومت جانانه 33 روزه حزب اللّه در برابر چهارمین ارتش بزرگ دنیا و به روز ذلت نشاندن اسرائیل، جانى دیگر گرفته همچنان دشمنان کینه توز دست از شیطنت بر نداشته هم، در عرصه فرهنگى تهمتهاى کهنه و دیرینه‏اى که علیه شیعه بوده و بارها عالمان مرزبان شیعه پاسخ گفته‏اند دوباره تکرار مى‏کنند(بویژه در ایام حج) و هم در عرصه سیاسى با تحریک برخى عناصر تکفیرى و خشک سرى که بى‏تردید سر در آخور آمریکا دارند به کشتار شیعه در عراق مى‏پردازند ولى آنها بدانند با این شیطنتها این چراغ خاموش نخواهد شد.
چراغى را که ایزد برفروزد
هر آنکس پف کند ریشش بسوزد

امروز ما همچنان پشت گرمیم با عنایات آخرین بازمانده اهلبیت(ع)، جان جانان، حضرت بقیة اللّه الاعظم، حجة بن الحسن ارواحنا لتراب مقدمه الفداء که خود فرمود:
«انّا غیر مهملین لمراعاتکم و لاناسین لذکرکم و لولا ذلک لنزل بکم الأواء و اصطلمکم الاعداء»(9)
ما هرگز در مراعات حال شما کوتاهى نمى‏کنیم و شما را از یاد نمى‏بریم اگر مراعت ما نمى‏بود سختى و تنگى بر شما نازل مى‏شد و دشمنان شما را ریشه کن مى‏کردند.
و به تعبیر زیباى فقیه متأله آیة اللّه جوادى آملى:
«حقّاً باید گفت کور است آن چشمى که در این جهان پرآشوب که دشمنان با همه اختلافات در یک اصل کلّى یعنى نابودى دین، قرآن، تشیع و انقلاب اسلامى برخاسته از مکتب امامت اتفاق نظر دارند، دست پر مهر و عنایت آن حضرت در پشتیبانى، دفاع، حمایت، حفاظت و نگهدارى از این نظام انقلاب و امت را نمى‏بیند.»(10)
حمایت به هنگام مرگ و برپائى قیامت‏
دیگر بُعدِ حمایتى امامان از شیعه «حمایت و عنایت به شیعیان به هنگام مرگ و بعد از آن است» که لحظه به لحظه نیاز به حمایت آنان دارند و آنها نیز عنایت مى‏کنند.
لحظه مرگ و وداع از این جهان لحظه سختى است. از روایات استفاده مى‏شود که حتى انبیاء و مردان خدا که نه دلبستگى به دنیا داشتند و نه وحشتى از آینده و به همین دلیل از آرامش خاصى در این لحظه برخوردار بودند. از مشکلات و شدائد این لحظه انتقالى بى نصیب نبودند چنانکه در حالات پیامبر(ص) مى‏خوانیم که در واپسین لحظات عمر مبارکش دست بر ظرف آبى مى‏کرد و به صورت مى‏کشید و لااله الّا اللّه مى‏گفت و مى‏فرمود: ان للموت سکراتٍ؛ مرگ سکرات و شدائدى دارد.(11)
از حضرت مولى على(ع) نقل شده است که: «ان للموت لغمرات هى افظع من ان تستغرق بصفة او تعتدل على عقول اهل الدنیا»(12) مرگ شدائد و سختیهایى دارد شدیدتر از آنچه در وصف بگنجد یا با معیار عقل مردم دنیا سنجیده شود. «غمرة» اشاره به شدائد و سختیهائى است که وجود انسان را فرا مى‏گیرد.
و به دنبال آن آستانه قیامت است «نفخ صور» اول و دوم که هر دو وحشتناک است.
«و نفخ فى الصور فصعق من فى السموات و من فى الارض الّا من شاء اللّه ثم نفخ فیه اخرى فاذا هم قیام ینظرون»(13) و در صور دمیده مى‏شود و تمام کسانى که در آسمان‏ها و زمین هستند مى‏میرند مگر کسانى که خدا بخواهد سپس بار دیگر در صور دمیده مى‏شود ناگهان همگى بپا مى‏خیزند و در انتظار حساب و جزا هستند.
«و یوم ینفخ فى الصور ففزع من فى السموات و من فى الارض الّا من شاء اللّه و کل اتوه داخرین»(14)
و به خاطر بیاورید روزى را که در صور دمیده مى‏شود و تمام کسانى که در آسمان‏ها و زمین هستند در وحشت فرو مى‏روند جز کسانى که خداوند بخواهد و همگى با خضوع در پیشگاه او حاضر مى‏شوند.(15)
امیر مؤمنان على(ع) صحنه آغاز قیامت را چنین ترسیم مى‏کند:
«و ینفخ فى الصور فتزهق لکلّ مهجة و تبکم کلّ لهجة و تذلّ الشمّ الشوامخ و الصّم الرواسخ فیصیر صلدها سرابا رقرقا و معهدها قاعا سملقاً»(16)
و در صور دمیده مى‏شود و به دنبال آن قلبها از کار مى‏افتد، زبانها بند مى‏آید و کوههاى بلند و سنگ‏هاى محکم چنان بهم مى‏خورد که متلاشى و نرم مى‏شود و جاى آن چنان صاف و هموار مى‏گردد که گویا هرگز کوهى وجود نداشته است.
در حدیثى از حضرت امام سجاد(ع) مى‏خوانیم که حضرت بعد از شرح مبسوطى از نفخه صور فرمود و «رأیت علىّ بن الحسین یبکى عند ذلک بکاءاًشدیداً» امام سجاد(ع) را در این حال دیدم که شدیداً گریه مى‏کرد.(17)
و از سوى دیگر صحنه محشر، صحنه وحشتناکى است. صحنه‏اى که در آن صحنه سرنوشت بهشت و جهنم انسان رقم مى‏خورد: «یا ایها الناس اتقوا ربکم انّ زلزلة الساعة شى‏ء عظیم یوم ترونها تذهل کلّ مرضعة عما ارضعت و تضع کلّ ذات حمل حملها وترى الناس سکارى و ما هم بسکارى ولکنّ عذاب اللّه شدید؛(18) اى مردم حریم خدا را نگهدارید که زلزله رستاخیز امر عظیمى است، روزى که آن را مى‏بینید (آنچنان وحشت سرتا پاى همه را فرا مى‏گیرد که) مادران شیرده کودکان شیرخوارشان را فراموش مى‏کنند و هرباردارى جنین خود را بر زمین مى‏نهد و مردم را مست مى‏بینى در حالى که مست نیستند ولى عذاب خدا شدید است.»
در ادبیات عرب از زنى که کودک خود را شیر مى‏دهد تعبیر به «مرضع» مى‏کنند ولى همانگونه که جمعى از مفسران و بعضى از ارباب لغت نوشته‏اند گاه این کلمه به صورت مؤنث مرضعه آورده مى‏شود تا اشاره‏اى باشد به همان لحظه شیردادن و به تعبیر دیگر مرضع به زنى مى‏گویند که مى‏تواند بچه خود را شیر دهد اما مرضعه مخصوص زنى است که پستان خود را به دهان کودک شیر خوارش نهاده و در حال شیردادن است بنابراین تعبیر فوق در آیه نکته خاصى دارد زیرا مى‏گوید شدّت وحشت زلزله رستاخیز آنقدر زیاد است که حتى اگر مادر پستان در دهان کودک شیرخوارش داشته باشد چنان متوحش مى‏گردد که بى‏اختیار پستان از دهانش بیرون کشیده فراموشش مى‏کنند.(19)
اینها برخى از مواقف وحشتناک قیامت است که ایمان و عمل صالح و در رأس آن ولایت اهل بیت(ع) به داد انسان مى‏رسند.
از امام سجاد(ع) روایت شده:
«اشدّ ساعات ابن آدم ثلاث ساعات الساعة الّتى یعاین فیها ملک الموت و الساعة الّتى یقوم فیها من قبره و الساعة الّتى تقف فیها بین یدى اللّه تبارک و تعالى فامّا الى الجنة و امّا الى النار»(20)
سخت‏ترین لحظات فرزند آدم سه زمان است یکى آن گاه که ملک الموت را مى‏بیند دوم لحظه‏اى که از قبرش برمى‏خیزد و سوم لحظه‏اى که در محضر ذات مقدس ربوبى است (صحنه محشر) و سرانجام یا به بهشت مى‏رود و یا به جهنم.
در روایتى از حضرت امام رضا(ع) رسیده است:
«من زارنى على بُعدِ دارى زرته فى ثلاث مواطن حتى اخلصه من اهوالها عند تطایر الکتب و عند عبور الصراط و عند المیزان»(21)
آنکس که مرا در جایگاه دور زیارت کند سه جا به دیدارش مى‏روم تا او را از سختى‏هاى این سه جا برهانم، 1- به هنگامى که پرونده اعمال به دست مردم داده مى‏شود و به هنگام عبور از صراط و به هنگام میزان.
این نکته در پایان این مقاله گفتنى است که نفس ولایت اهلبیت خود بالاترین دژ دفاعى است. پناهگاه مستحکمى است که هر کس آنرا بپذیرد، داخل این پناهگاه مى‏شود و از حمایت، دفاع و امنیت برخوردار مى‏گردد این معنا در حدیث قدسى آمده است که:
«ولایة على بن ابى طالب حصنى فمن دخل فى حصنى امن من عذابى؛ ولایت امیرمؤمنان على بن ابى طالب دژ محکم من است هر کس داخل این دژ شود از عذاب من در امان مى‏ماند.»
همین معنى در باب کلمه توحید «لااله الّا اللّه» رسیده است معناى این دو آن است که توحید و ولایت مجموعا دژ مستحکم خداوند است، توحید منهاى ولایت نه، ولایت منهاى توحید هم نه. پس سلام بر شما اى مدافعان حمایت گر شیعه «و الذادة الحماة».
پى‏نوشت‏ها: -
1. التحقیق، ج 3، ص 348.
2. الصحاح، ج 4، ص 2319. المصباح المنیر، ص 153.
3. اصول کافى، ج 1، ص 181 حدیث 4 این روایت با عبارات دیگرى هم نقل شده است. کتاب اهل بیت در قرآن و حدیث ج 1، ص 119 تا صفحه 124.
4. الصواعق المحرقة صفحه 152، باب 11، فصل یک؛ مستدرک حاکم نیشابورى، ج 2، ص 343.
5. الاحتجاج طبرسى، ج 1، فصل 1، ص 17.
6. کمال الدین، ج 1، ص 221؛ بحارالانوار، ج 23، ص 30.
7. ادب فناء مقربان، ج 3، ص 26 و ص 27.
8. موسوعة الامام على بن ابى طالب، ج 11، ص 362.
9. این جمله خطاب به شیخ مفید این فقیه و متکلم بزرگ شیعه است. بحارالانوار، ج 53، ص 174.
10. ادب فناى مقربان، ج 3، ص 24.
11. تفسیر روح البیان، بورسوى، ج 9، ص 118.
12. غررالحکم، کلمه «الموت».
13. سوره زمر، آیه 68.
14. سوره نمل، آیه 87.
15. از نفخ صور در قرآن تعابیرى شده است که هر کدام گویاى کیفیت آن است تعابیر «صیحه»، «نقرفى الناقور»، «صاخّه»،«قارعه» و زجرة. ر.ک پیام قرآن، ج 6، ص 47.
16. نهج البلاغه، خطبه 195.
17. تفسیر على بن ابراهیم ذیل آیه 68، زمر جلد 2، ص 253، بحارالانوار، ج 6، ص 324.
18. تفسیر نمونه، ج 14،ص 9، ذیل آیه 1، سوره حج.
19. فى رحاب الزیارة الجامعة الکبیرة، ج 1، ص 278.
20. تذکرة الفقهاء، ج 8، ص 455، تحریر الاحکام، ج 1، ص 132.
21. بحارالانوار، ج 39، ص 246.

تبلیغات