آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

بشریّت از نظر صنعتى و تکنولوژى و وسایل ارتباطى، و ارتباط جمعى به اوج خود رسیده است اما دغدغه‏ها و نگرانى‏هاى جدّى را گریبانگیر است که هر یک مى‏تواند به نابودى انسان‏ها منجر شود.
نگرانى از بى خبرى در عصر ماهواره و اینترنت... با این که خبر رسانى از طریق مجلات و روزنامه‏ها و ماهواره‏ها و اینترنت و... به سرعت فوق تصوّر رسیده ولى واقعیت امر این است که سیطره قدرتهاى جهانى و صهیونیسم بین المللى بر رسانه‏هاى عمومى باعث شده است که واقعیات آنچنان که هست به سمع و دید آنها نرسند، و بر عکس امور غیر واقعى به صورت قطعى و متواتر جلوه نمایند، اگر کوچکترین دقتى درباره تبلیغ بمب هسته‏اى داشتن عراق در دوران صدام که بهانه حمله آمریکا به عراق شد، و یا داستان «بن لادن» و القاعده و... و خطر آن براى جهان غرب و صدها مورد از این نمونه که سیطره تبلیغى غرب آن را به سازمان ملل و خیلى از کشورها باوراند، داشته باشیم به این مسئله پى مى‏بریم. و همین طور در ناحیه هستى‏شناسى، انسان‏شناسى، علوم پزشکى و صدها علم دیگر بشر با جهل‏هاى فراوان روبرو است که خود باعث مشکلات و نگرانى‏هاى فراوانى شده است.
نگرانى دیگر که بشریت را تا لبه نابودى کشانده وجود بمب‏هاى هسته‏اى است که صدها بار مى‏تواند زمین را به نابودى کشاند، هرچند سیطره رسانه‏اى جهانى تلاش مى‏کند این خطر را متوجه کشورهاى خاصى که از بمب هسته‏اى برخوردار نیستند نمایند ولى واقعیت غیر از آن است، گاه خود آنها نیز این مسئله را اعتراف مى‏کنند که تنها ذرّاد خانه اتمى آمریکا یا روسیه براى نابودى دهها بار زمین کافى است.
نگرانى سوّم وضعیّت اقتصادى جهان است که تورّم به صورت جهانى فراگیر درآمده و هر روز برآمار گرسنگان، بیکاران، و خیابان نشینان در همه کشورها افزوده مى‏شود، و اگر در کنار ندارى و فقر آلودگى هواى شهرها و گرم شدن زمین را بر اثر گازهاى گلخانه‏اى سوراخ شدن لایه ازون و نابودى جنگلها و پیشرفت بیابانها و وجود سیلها و زلزله‏ها، و کمبود بارندگى در بسیارى از نقاط جهان... .
در نظر بگیریم حیات و زندگى ثروتمندان نیز در مخاطره افتاده و هر روز این نگرانى بیشتر مى‏شود.
نگرانى چهارم که بشریت از آن به شدّت رنج مى‏برد، و با همه پیشرفتهاى صنعتى، زندگى براى آنها به صورت زندانى وحشتناک در آمده عدم امنیّت جهانى است، امروزه با وجود ابرقدرتها امنیّت کشورها به شدت به خطر افتاده و قدرت یک قطبى جهان یعنى غرب به سرکردگى آمریکا با کوچکترین بهانه هر کشورى را که بخواهد مورد هجوم و اشغال قرار مى‏دهد، و در درون کشورها و دولت‏ها نیز امنیّت جانى، قضائى، مالى به شدت کاهش یافته و در شرف نابودى قرار گرفته است. از همه مهمتر عدم آرامش روانى است که وجود فساد و بى بندوبارى، فیلمهاى مبتذل، دین زدایى و دین گریزى، روان انسان را براى او به صورت جهنمى در آورده که مجبور است براى فرار از آن به اعتیاد و خوردن شراب، خوردن قرصهاى روانگردان و یا خودکشى و... روى آورد.
جاى این مسئله مطرح است که انتظار آمدن حضرت مهدى(ع) با توجه به اینکه هر روز نگرانى‏ها بیشتر و بیشتر مى‏شود و خطرها چند برابر مى‏گردد، چگونه مى‏تواند این مشکلات را حل کند تا چه حد مى‏تواند این عقیده به باور واقعیت نزدیک باشد؟ آنچه پیش رو دارید نگاهى است به ره آورد حکومت مهدوى (ع) و این که چگونه نگرانى‏ها و معضلات و مشکلات در آن زمان حل خواهد شد.
الف - رشد عقلانى و جسمانى بشر
شکى نیست که علوم مختلف پیشرفت شگرفى داشته و علوم عقلى نیز در هر مکتبى مخصوصاً اسلام پیشرفتهایى داشته، امّا با همه این‏ها آن رشد عقلانى درخور بشر هنوز پدید نیامده است، یکى از تحوّلات عظیمى که در دوران مهدویت پیش خواهد آمد، و خود باعث تحوّلات عظیم دیگر نیز خواهد شد رشد عقلانى انسانها است. یقیناً مراد از رشد عقلانى، همان عقلى که «عبد به الرّحمن و اکتسب به الجنان ؛خدا به وسیله آن عبادت مى‏شود و بهشت به چنگ مى‏آید عقلى که معیار تشخیص حق و باطل است، با این عقل بسیارى از تحیّرهاى فکرى و خطوط التقاطى قابل تشخیص و درک خواهد بود.
امام باقر(ع) فرمود: «اذا قام قائمنا وضع یدهُ على رُئوس الْعباد فجمع به عقولهم و کمُلت به احلامُهُم ؛(1) هنگامى که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان گذارد و عقول آنها را با آن جمع کند و افکارشان با آن تکمیل شود.»
در روایت دیگر مى‏خوانیم امام على (ع) فرمود: «(مهدى) دست بر سر بندگان خداوند گذارد پس هیچ مؤمنى باقى نمى‏ماند جز آنکه قلبش محکم‏تر از پاره‏هاى آهن گردد و خداوند به او نیز قدرت چهل مرد را عنایت فرماید.»(2)
این که در روایات یکى از دلائل غیبت را امتحان مردم دانسته «همانا آن آزمایشى از جانب خدا است که خداوند خلق خود را به آن وسیله مى‏آزماید»(3) شاید یکى از رازهایش این باشد که مردم از نظر ظرفیّت، لیاقت چنان رشد عقلانى را پیدا نمایند.
نکته مهم این است که این رشد عقلانى به وسعت و گستردگى تمام بندگان «العباد» است و همچون مکتب‏هاى فلسفى و عقلانى و یا ورود در مراکز علمى اختصاص به گروهى از مردم نخواهد داشت، قطعاً مشکلاتى که از ناحیه کمبود عقل‏ها متوجه بشر شده است با این رشد عقلانى برطرف خواهد شد.
اما این رشد عقلانى چگونه به وجود خواهد آمد، براى ما روشن نیست ولى به این مقدار روشن است که این کرامت که منسوب به دست با کرامت آن حضرت است با عنایت الهى تحقق مى‏یابد و کرم بى نهایت خداوندى پشتوانه این کرامت خواهد بود.
ب - پیشرفت شگرف علوم
از تحوّلات عظیم و غیر قابل درکى که در زمان ظهور حضرت مهدى به وقوع خواهد پیوست و مشکلات عدیده‏اى از بشر را مى‏تواند حل کند پیشرفت علوم مختلف است. البته قابل انکار نیست که بشریّت با تلاشهاى فراوان به پیشرفت‏هاى زیادى دست یافته ولى با این حال در هر بخشى از پیشرفت‏ها با زیانها و مشکلات جدّى روبرو است، خیلى از داروهاى پیشرفته زیانهایى نیز در پى داشته و دارد، و بسیارى از وسائل پیشرفته ارتباطى مضرّاتى براى جسم و جان بشر دارد، خلاصه در تمام بخشها هر پیشرفتى همراه با برخى مضرّات بوده و هست، راز این قضیه هم این است که علم بشر محدود است، و در واقع گوشه‏اى را کشف کرده و گوشه‏هاى فراوانى از آن براى او مجهول و نامعلوم است.
امام صادق (ع) فرمود: «علم و دانش بیست و هفت حرف (شعبه و شاخه) است. تمام آنچه پیامبران الهى (براى مردم) آوردند، دو حرف بیش نبود و مردم تا کنون جز دو حرف را نشناخته‏اند، اما هنگامى که قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را آشکار و در میان مردم منتشر مى‏سازد و دو حرف را به آن ضمیمه مى‏کند تا بیست و هفت حرف کامل و منتشر گردد.»(4)
اطلاق این حدیث تمام پیشرفتهاى بشرى تا قبل از ظهور را مى‏گیرد و هر آنچه پیشرفت حاصل شود همان دو حرف خواهد بود، اما این پیشرفت در زمان دولت حق، و ظهور حضرت مهدى به دوازده برابر رشد و پیشرفت خواهد کرد، راستى پیشرفت شگرفى است که در عرصه تمامى علوم پیش خواهد آمد و با این پیشرفتها هم بسیارى از مشکلات را رفع خواهد نمود، و هم از آن جهت که وسیع و همه جانبه است و ریشه گرفته از منبع لایزال الهى است زیانها و ضررهایى را نیز در پى نخواهد داشت.
و با این پیشرفت بخش مهمى از نگرانیهاى بشر رفع خواهد شد، و دانش و آگاهى وسیع تمام عرصه‏هاى بشرى را زیر بال خواهد گرفت.
نمونه هایى از پیشرفت‏ها
1- پیشرفت وسائل ارتباطى: امام صادق (ع) فرمود: «انّ قائمنا اذا قام مدّاللّهُ لشیعتنا فى اسماعهم و ابصارهم حتّى لایکون بینهم و بین القائم بریدٌ یکلّمُهُم فیسمعون و ینظرون الیه و هو فى مکانه؛(5) هنگامى که قائم ما قیام کند خداوند آنچنان گوشها و چشمهاى شیعیان ما را تقویت مى‏کند که میان آنها و حضرت قائم(ع) واسطه‏اى نخواهد بود.او با آنها سخن مى‏گوید و آنان سخن او را مى‏شنوند و او را مى‏بینند، در حالى که او در مکان خودش مى‏باشد(و آنها در نقاط دیگر).»(6)
در حدیث دیگرى مى‏خوانیم «در زمان حضرت قائم (ع) یک انسان مؤمن در حالى که در مشرق است برادر دینى خود را که در مغرب است مى‏بیند، همچون کسى که در غرب عالم است برادرش را در شرق زمین مى‏بیند.»(7)
و در حدیث دیگرى آن حضرت فرمود: «هنگامى که امور به دست حضرت صاحب الامر(ع) برسد، خداى تبارک و تعالى هر زمین پستى را براى او بالا مى‏برد، و هر زمین بلندى را پایین مى‏آورد تا این که همه جهان همانند کف دست برایش آشکار شود.آیا کدام یک از شما در کف دست او تار مویى باشد آن را نمى‏بیند.»(8)
2- ابر سرکش: امام باقر(ع) فرمود: «ذوالقرنین میان دو ابر مخیّر شد: یکى ابر رام ودیگرى ابر ناآرام، و او ابر رام را براى خود برگزید و ابر ناآرام را براى صاحب شما نگه داشت.
گفته شد: ابر ناآرام چیست؟ فرمود: ابرى که با رعد و برق و غرّش باشد، که صاحب شما سوار بر آن خواهد شد. آرى! صاحب شما سوار ابر مى‏شود، همه اسبابهاو ابزارها را زیر پا مى‏گذارد، اسبابهاى هفت آسمان و هفت زمین را.»(9)
ج - ریشه کنى ظلم و ظالمان
طبق حدیث معروف و متواتر «یملأ الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً؛(10) زمین را پراز عدل و داد مى‏کند چنان که پر از ظلم و ستم شده است.» آن حضرت زمانى ظهور خواهد کرد که ظلم و ستم فراگیر و ستمگران و ظالمان برزمین سیطره پیدا نموده‏اند از بزرگترین دستاورد حکومت مهدوى آن است که در آن دوران، دوران ستم سوزى و ریشه کنى ظلم و ستم و نابودى ستمگران خواهد بود، این ره آورد نتایج گرانبها و ارزشمندى براى بشریت خواهد داشت، هم از زجرها و عذاب‏هاى ستم راحت مى‏شوند، و هم از خطر اسلحه‏هاى پیشرفته و خطرناک همچون بمب هسته‏اى و گازهاى کشنده و... در راحتى و امنیّت قرار خواهند گرفت و از این جهت نیز بشر آسوده و آرام خواهد شد. در این زمینه روایاتى وجود دارد که به نمونه‏هایى اشاره مى‏شود.
1- خداوند در شب معراج خطاب به پیامبراکرم (ص) فرمود: «و لاطهّرن الارض بآخرهم من اعدائى و لاملّکنّه مشارق الارض و مغاربها... و یجمع الخلق على توحیدى ؛(11) و زمین را به وسیله او از دشمنانم پاک مى‏سازم و شرق و غرب جهان را به او تملیک مى‏نمایم... و همه مخلوقات را بر توحید من گرد آورد.»
2- پیامبر اکرم (ص) فرمود: «ابشّرکم بالمهدىّ یملأ الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً یرضى عنه ساکن السّماء و ساکن الارض؛(12) شما را به مهدى (ع) مژده دهم که او زمین را پراز عدل و داد مى‏کند همان طورى که پراز ظلم و ستم شده است ساکنان آسمان و زمین از او خشنود مى‏شوند.»
3- بساط گناه برچیده مى‏شود، امام باقر(ع) فرمود: «انّ الدّنیالا تذْهب حتّى یبعث اللّه عزّو جلّ رجلاً منّا اهل الْبیت یعملُ بکتاب اللّه لایرى فیکُم منکراً الّا انکرهُ؛(13) دنیا به پایان نمى‏رسد تا این که خداى تعالى مردى از خاندان مرا برانگیزد که به کتاب خدا (قرآن) عمل کند، و درمیان شما کار زشتى را نبیند جز آنکه جلوگیرى نماید.»
4- خونى به ناحق ریخته نمى‏شود، ابوسعید خدرى از پیامبراکرم (ص) روایت کرده است که فرمود: «تاْوى الیه اُمّته کما تاْوى النّحلُ الى یعسوبها یملأ الارض عدلاً کما ملئت جوراً، حتّى یکون النّاسُ على مثل امرهم الاوّل لا یوْقظُ نائماً و لا یهریق دماً؛(14) امت‏هاى اسلامى به سوى او پناه مى‏برند، آنچنان که زنبوران عسل به سوى ملکه خود پناه مى‏برند، عدالت را در سراسر گیتى مى‏گستراند همچنان که پر از ستم شده تا جایى که صفا و صمیمیّت صدر اسلام را به آنها باز مى‏گرداند، خفته‏اى را بیهوده بیدار نمى‏کند (آسایش کسى را بر هم نمى‏زند) و خونى را (به ناحق) نمى‏ریزد.»
د - پیشرفتهاى اقتصادى
واقعیت امر این است که منابع اقتصادى و کشاورزى و نعمت‏هاى خدادادى به قدرى وجود دارد که زندگى بشر را به راحتى تأمین کند بشر براثر گرسنگى و فقر و ندارى گرفتار نابودى نشود، ولى تصاحب ثروتها توسط عده‏اى خاص، و تسلط قدرتها بر جهان، وصرف بودجه‏هاى سنگین براى امور نظامى و تسلیحاتى همین طور هزینه‏هاى سرسام آور و دستگاههاى تبلیغاتى و امور وابسته به آنها، و هزینه‏هایى که صرف رقابت‏هاى ناروا در این صحنه‏ها و امثال آن شده است، و هزینه‏هایى که صرف تجملات و تزیینات ناروا مى‏شود باعث تورّم جهانى، و فقر و گرسنگى و عقب ماندگى کشورهاى جهان سوم شده است.
با ظهور مهدى و نابودى قَدَرْ قدرتها تمام بودجه‏هاى سنگین امور نظامى، و تبلیغاتى و تهاجم فرهنگى و تجملات و... صرف زندگى تمام بشریت خواهد شد و خارج شدن ثروت از دست عده‏اى خاص و توزیع عادلانه آن بین همه مردم باعث وفور نعمت‏ها و خود کفائى جامعه واحد جهانى در دوران حکومت عدل جهانى خواهد شد.
انفاق بى حدّ
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «انّ فى امّتى المهدى... فیجى ءُ الیه الرّجل فیقول یا مهدى اعطنى قال فیحشى له فى ثوبه ما استطاع ان یحملهُ؛(15) مهدى از امت من است... مردى به محضر او مى‏آید و مى‏گوید: اى مهدى! به من چیزى ببخش! پس آن حضرت به اندازه‏اى که آن مرد بتواند بردارد و حمل کند (ثروت و مال) در دامان او مى‏ریزد.»
در آن دوران تمام ثروتها در نزد مردى گرد مى‏آید که به حال همه بشریت دلسوز است و ذره‏اى در فکر جمع مال و ثروت نیست و هرگز در زندگى او اسراف و تجمّلات ناروا وجود ندارد، لذا همه بشریت بهره‏مندند و برخوردار.
امام باقر(ع) فرمود: «اذا ظهر القائمُ... یجتمع... الیه اموال اهل الدّنیا کلّها من بطْن الارض و ظهرها فیقال للنّاس تعالوا الى ما قطعتم فیه الارحام و سفکتم فیه الدّم... فیعطى عطاء لم یعطه احدٌ قبلهُ؛(16) هنگامى که قائم قیام کند... مال همه اهل دنیا از درون و بیرون زمین نزد آن حضرت گرد مى‏آید. پس به مردم گفته مى‏شود که به سوى چیزى (مالى) بیایید که صله ارحام را در آن ترک کردید(و به بستگان کمک مالى نکردید) و خون ناحق در راه آن (جمع مال) ریختید... پس عطا و بخششى مى‏کند که هیچ کس (حتى امامان قبلى) پیش از او چنین عطایى نکرده است.»
گنج‏ها در اختیار مهدى (ع)
قطعاً چنان عطاهایى منبع با برکت لازم دارد، یکى از منابع در آمد آن حضرت، گنجهاى بى شمار زمین است که آن روز در اختیار آن حضرت قرار مى‏گیرد. در این باره روایات فراوان داریم که به برخى از آنها اشاره مى‏شود.
1- پیامبر اکرم (ص) فرمود: «و یُخرجُ له الارضُ افلاذ کبدها؛(17) زمین به برکت وجود او پاره جگر را آشکار مى‏سازد.»
2- ستونهاى طلا و نقره: در روایت دیگرى از رسول خدا(ص) درباره زمان ظهور حضرت مهدى مى‏خوانیم «و تُلقى الارض افلاذ کَبِدها؛ زمین پاره‏هاى جگرش را بیرون مى‏ریزد.»
ابن عباس پرسید، پاره‏هاى جگر زمین چیست؟
رسول اکرم (ص) فرمود: «امثالُ الاُسطوانة من الذّهب و الفضّة؛(18) ستونهاى از طلا و نقره است.
در حدیث دیگرى فرمود: «یستخرجُ الکُنوز، یفتح مدائن الشّرک ؛(19) گنجها را بیرون مى‏آورد و شهرک‏هاى شرک را فتح مى‏کند.»
3- تمام گنجها با برکاتش: على (ع) در این زمینه فرمود: «و تظهرُ له الکنوزُ ؛ تمام گنجها(ى عالم) براى او آشکار مى‏شود.»
و برکات نیز بر آن افزوده مى‏شود. امام صادق (ع) فرمود: «تُظهرالارض کنوزها و تُبْدى برکاتها؛ زمین تمام گنجینه‏هاى خود را آشکار مى‏سازد و برکاتش را بیرون مى‏فرستد.»
بر اثر وجود بابرکت آن حضرت و پاک شدن زمین از لوث وجود ناپاکان، بارانهاى مناسب و موسمى به صورت متناوب فرو خواهد آمد، و بر اثر این بارندگیهاى متناوب وضعیت کشاورزى رونق بالایى گرفته و زمین سرسبز و آباد خواهد شد، این آبادى، هم فقرزداست و هم باعث پاکیزگى هواى زمین از آلودگى خواهد گشت و از طرف دیگر با تدبیر آن حضرت جلوى صنایع و گازهاى سمّى و گلخانه‏اى که عامل آلودگى هوا هستند گرفته مى‏شود. در روایات تعبیرات زیبایى از آمدن بارانهاى متناسب و مفید و آبادانى زمین و سرسبزى شگرف آن به میان آمده است که به نمونه‏هایى اشاره مى‏شود.
در مورد نزول باران به این روایات برخوردیم:
1- نزول برکت از آسمان، ابونعیم از رسول خدا (ص) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «یخرج رجلٌ من اهل بیتى و یعمل بسنّتى و ینزّلُ اللّه له البرکة من السّماء؛(20) مردى از اهل بیت من قیام مى‏کند و طبق سنت من رفتار مى‏نماید و خداوند برکت را براى او از آسمان نازل مى‏کند.»
2- ابوسعید خدرى از پیامبر(ص) نقل کرده است که حضرت فرمود: «یخرجُ اُمّتى المهدى، یسقیه اللّهُ الغیث، تخرج الارض نباتها و یعطى المال صحاحاً، و تکثرُ الما شیّة، و تعظُمُ الامّةُ؛(21) در پایان روزگار امّت من، مهدى (ع) خروج مى‏کند، خداوند در زمان او زمین را با باران رحمتش سیراب مى‏نماید و زمین گیاهانش را مى‏رویاند او ثروت را به طور مساوى بین مردم تقسیم مى‏کند، در آن زمان چهارپایان فراوان شود(و دامدارى رونق یابد) و امت بسیار بزرگ و با عظمت گردد.»
3- زیادى باران و وفور نعمت: پیامبر اکرم(ص) فرمود: «تنعّم اُمّتى فى زمن المهدىّ نعمةً لم یتنعّموا مثلها قطُّ، یرسل السّماءُ علیهم مدراراً و لاتدعُ الارض شیئاً من نباتها الّا اخرجته و المال یومئذٍ کدوس یقوم الرّجلُ یقولُ: یامهدى! اعطنى فیقول خذ؛(22) امّت من در زمان مهدى (ع) آنچنان از نعمت الهى بهره‏مند مى‏شوند که هرگز نظیر آن دیده نشده است، آسمان باران رحمتش را سیل آسا بر آنها فرو مى‏ریزد، زمین چیزى از گیاهانش را باقى نمى‏گذارد جز این که آن را مى‏رویاند. در آن روز ثروت بر روى هم انباشته مى‏شود، هر کسى که بیاید و بگوید: اى مهدى! به من عطا کن، مى‏فرماید: بگیر.»
محمد بن سنان با سندش از امام صادق(ع) نقل مى‏کند که حضرت فرمود: «توصلوا و تبارّوا و تراحموا فوالّذى فلق الحبّة و برء النسمة لیاْتینّ علیکم وقتٌ لا یجدُ احدکم لدیناره و درهم موضعاً؛(23) صله رحم به جاى آورید و با همدیگر نیکى و مهربانى کنید که سوگند به خدایى که دانه را شکافت و انسان را آفرید روزى فرا مى‏رسد که یک نفر از شما نتواند محلى را پیدا کند براى مصرف درهم و دینارش.»
على (ع) فرمود: «اگر قائم ما قیام کند، آسمان بارانش را نازل مى‏کند و زمین گیاهان خویش را بیرون نماید، پرندگان و چهارپایان در آشتى به سر برند تا آنجا که زنى از عراق به شام مى‏رود هر جا پا مى‏گذارد سرسبز است، و در حالى که زینت او برسرش مى‏باشد، هیچ درنده‏اى مزاحم او نمى‏شود.»(24)
و در جاى دیگر فرمود: «یخرج فى آخر اُمّتى المهدى یسقیه اللّه الغیث و تخرجُ الارض نباتها و تکثرُ الماشیة و تعظمُ الاُمّةُ؛(25) در پایان امّت من مهدى خروج مى‏کند، خداوند براى او باران مى‏فرستد و زمین گیاه خویش را بیرون مى‏کند... و گلّه‏ها فراوان شده و امّت (اسلام) بزرگ خواهد شد. مجموعه این عوامل باعث مى‏شود در دوران ظهور حضرت مهدى (ع) آنچنان زندگى با رونق و بانشاط به وجود آید که در هیچ زمانى چنان زندگى دیده نشده است. جالب این است که در این زمینه روایت بسیار زیبایى در منابع اهل سنت آمده که بخوبى چنان زندگى را به تصویر کشیده است.
ابن شیبه از رسول خدا نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «یکون فى اُمّتى المهدى تعیش اُمّتى فى زمانه عیشاً لم تعشهُ قبل ذلک ؛(26) در بین امّت من مهدى خواهد بود آن چنان امتم در زمان او (با وضعیت مناسب روحى و اقتصادى) زندگى مى‏کنند که قبل از آن چنان زندگى اى نداشته‏اند.»
آنچنان زندگى به وجود خواهد آمد که تمام هستى از حکومت او اعلام رضایت مى‏کنند حتى پرندگان هوا.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «المهدىُّ رجلٌ من ولدى... یرضى فى خلافته اهل الارض و اهل السّماءِ و الطّیرُ فى الجوّ؛(27) مهدى مردى است از فرزندان من... در دوران خلافت او اهل زمین و آسمان و پرندگان هوا رضایت دارند»و در روایتى حذیفه یمانى از پیامبر نقل کرده که فرمود: «یفرح به اهل السّماء و اهل الارض و الطّیر و الوحوش و الحیتان فى البحر؛(28) ساکنان آسمان، مردم روى زمین، پرندگان هوا، درندگان صحرا، و ماهیان دریا همه و همه از او خشنود مى‏شوند.»
حتى مردگان و رفتگان از دنیا در عالم برزخ از برکت وجود حضرت مهدى (ع) و وضعیتى که پیش آمده شاد و خوشحال مى‏گردند «مرده‏اى (از مؤمنان) باقى نماند، مگر آنکه خوشحالى (قیام مهدى) برقلب او وارد مى‏شود در حالى که در قبر و عالم برزخ مى‏باشد، همدیگر در قبرهایشان زیارت مى‏کنند و بشارت قیام مهدى را به همدیگر مى‏دهند»(29)
ه - امنیت همه جانبه
از دیگر دستاوردهاى حکومت مهدوى امنیّت فراگیر و همه جانبه است که مهمترین دغدغه بشریت در عصر کنونى شمرده مى‏شود. به وجود آمدن امنیت همه جانبه در منابع دینى هم به صورت کلى به عنوان دست آورد حکومت مهدوى شمرده شده است و هم به صورت خاص و موردى تبیین و مشخص شده است.
اما به صورت کلى به این موارد برمى خوریم.
1- قرآن کریم مى‏فرماید: «وعد الله الّذین آمنوا منکم و عملوا الصّالحات لیستخلفنّهُم فى الارض کما استخلف الّذین من قبلکم و لیمکّننّ لهم دینهم الّذى ارتضى لهم و لیُبدّلنّهم من بعد خوفهم امناً یعبُدُوننى لا یشرکون بى شیئاً و من کفر بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون؛(30) خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهایى شایسته انجام داده‏اند وعده مى‏دهد که قطعاً آنان راحکمران روى زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روى زمین را بخشید و این آیینى را که براى آنان پسندیده، پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیّت و آرامش (همه جانبه) مبدّل مى‏کند (آنچنان) که تنها مرا مى‏پرستند و چیزى را شریک من نخواهند ساخت، و کسانى که پس از آن کافر شوند آنها فاسقانند.»
از مرحوم طبرسى نقل شده است که اهل بیت فرموده‏اند «انّها فى المهدىّ من آل محمدّ؛(31) این آیه درباره مهدى آل محمّد مى‏باشد.»
و از تفسیر روح المعانى از امام سجاد(ع) نقل شده است که «آنها به خدا سوگند، شیعیان هستند خداوند این کار را براى آنها به دست مردى از ما انجام مى‏دهد که «مهدى» این امّت است، زمین را پراز عدل و داد مى‏کند، آن گونه که از ظلم و جور پر شده باشد، و هم او است که پیامبر(ص) در حق وى فرمود: اگر عمر دنیا جز یک روز باقى نماند خداوند آن روز را آن قدر طولانى مى‏کند تا مردى از دودمان من که نامش نام من است حاکم برزمین شود، و صفحه زمین را پر از عدل و داد مى‏کند آن گونه که از ظلم و جور پر شده باشد.»(32)
روایات فوق اوّلاً تأیید مى‏کند که آیه ى فوق مربوط به حضرت مهدى است و آن امنیّت همه جانبه مربوط به دوران حکومت او مى‏شود و ره آورد ظهور است.
ثانیاً خود برقرارى عدالت همه جانبه از عوامل اصلى برقرارى امنیّت همگانى و همه جانبه است.
و در دعاى افتتاح با اشاره به همین آیه مى‏خوانیم «و صلّ على ولىّ امرک القائم المؤمّل و العدل المنتظر... الّلهمّ اجعلهُ الدّاعى الى کتابک، و القائم بدینک، استخلفْهُ فى الارض کمااستخلفت الّذین من قبله مکّن له دینه الّذى ارتضیته له، ابدله من بعد خوفه امناً یعبدک لا یشرک بک شیئاً؛(33) و درود بفرست بر ولىّ امرت، قیام کننده تمنّا شده، و عدل انتظار رفته، خدایا او را دعوت کننده به کتابت و برپا دارنده دینت قرار بده، و جانشین گردان او را در زمین چنان که کسانى قبل از او را جانشین قرار دادى، و ریشه دار گردان براى او دینى را که پسندیده‏اى و ترس او را به امنیت تبدیل گردان تا تو را بپرستد و چیزى را با تو شریک قرار ندهد.»
اما به صورت موردى و جزئى نیز به اقسام امنیت اشاره شده که به نمونه‏هایى مى‏پردازیم:
1- امنیّت قضائى:
امام صادق (ع) فرمود: «اذا قائم القائم حکم بالعدل و ارتفع فى ایامه الجور...؛(34) هنگامى که قائم ما قیام کند به عدالت حکم مى‏کند و در دوران او ستم برداشته مى‏شود.»
امام صادق (ع) فرمود: «هنگامى که قائم قیام کند براى هر کشورى از کشورهاى جهان فرمانروایى مى‏فرستد و (به او) مى‏گوید: دستور العمل تو در کف دست تو مى‏باشد هرگاه حادثه‏اى براى تو روى دهد که حکم آن را نفهمى و ندانى چگونه در مورد آن داورى کنى، به کف دستت نگاه کن و به آنچه در آن است عمل کن »(35) درک واقعى روایت فوق براى ما مشکل است این قدر مسلّم است که دستورات دقیق قضائى بدون هیچ گونه اشتباه و خطائى در دسترس حاکمان و قضات قرار مى‏گیرد.
امنیت قضائى تا آنجا توسعه مى‏یابد که زنان در منزل نیز بین فرزندان و در حق شوهران داورى‏هایى مى‏کنند که براساس کتاب الهى است. امام باقر(ع) فرمود: «در زمان او آن قدر به شما دانش و حکمت داده مى‏شود که زن خانه دار در خانه خود با کتاب خدا و سنت پیامبر داورى مى‏کند»(36)
این نهایت پیشرفت در امر داورى است که در امور جزئى زندگى روزمره که نیاز به داورى است نیز بر اساس کتاب و سنت حکم مى‏شود.
2- امنیّت راهها
ناامنى راهها از جهات مختلف (تصادفات، راهزنها، خطرهاى دیگر...) از دغدغه‏هاى دیگرى است که در دوران ظهور مهدى تبدیل به آرامش و امنیّت مى‏شود.
امام صادق(ع) فرمود: «اذا قام القائم... امنت به السّبل؛(37) هر گاه قائم ما قیام کند... راهها امن مى‏گردد.»
در روایت دیگرى مى‏خوانیم که امام باقر (ع) فرمود: «و وسّع الطریق الاعظم و کسر کلّ جناح خارج فى الطّریق، و ابطل الکنف و المیازیبٍ الى الطّرقات، و لا یترک بدعةً الّا ازالها و لا سنّةً الّا اقامها؛(38) راههاى اصلى را توسعه، بالکن هایى که به داخل راهها آمده از بین مى‏برد، ناودانهایى را که به کوچه مى‏ریزد برمى دارد، هیچ بدعتى نمیماند مگر این که آن را از بین مى‏برد، و هیچ سنّت نیکى نمیماند جز این که آن را برپا مى‏دارد.»
و همچنین على (ع) فرمود: «اگر قائم ما قیام کند... پرندگان و چهارپایان در آشتى به سر برند و تا آنجا که زنى از عراق به شام مى‏رود و هر جا پا مى‏گذارد سرسبز است و در حالى که زینت او بر سرش مى‏باشد هیچ (انسان) و درنده‏اى مزاحم او نمى‏شود.»(39)
در روایات فوق کوچکترین ناامنى طریق و راهها، همچون وجود ناودانهاو بالکن‏ها نیز مورد توجّه قرار گرفته، که در آن زمان حتى از این ناحیه نیز نگرانى در کار نخواهد بود.
3-4-5 - امنیت مالى، جانى، ناموسى و...
در روایت طولانى از امیرمؤمنان على(ع) چنین نقل شده است: «حضرت مهدى (ع) فرمان روایان خود را به تمام کشورها مى‏فرستد تا عدالت را در بین مردم پیاده کنند (در آن زمان) گرگ و گوسفند در یک مکان مى‏چرند، کودکان با مارها و عقربها بازى مى‏کنند و هیچ آسیبى به آنها نمى‏رسد. شرّ و بدى از بین مى‏رود و خیر و خوبى میماند. انسان یک مدّ مى‏کارد و 700 مدّ حاصل برداشت مى‏کند چنان که قرآن کریم مى‏فرماید:«همانند یک دانه که از آنها هفت خوشه بروید در هر خوشه‏اى صد دانه داشته باشد، و خداوند به هر کس که بخواهد بیشتر هم عطا مى‏فرماید.»(40)
ربا برداشته مى‏شود، زنا برداشته مى‏شود، شرابخوارى از بین مى‏رود، ریا و خودنمایى از بین مى‏رود، مردم به اطاعت و عبادت رو مى‏آورند. دین و آیین رونق مى‏یابد. نمازها با جماعت خوانده مى‏شود، عمرها طولانى مى‏شود، امانتها رعایت مى‏شود، درختان پرثمر مى‏شود، برکتها بسیار زیاد مى‏گردد، اشرار به هلاک مى‏رسند، از دشمنان اهل بیت کسى باقى نمیماند.»(41)
در روایت فوق هم به امنیّت مالى اشاره شده مانند از بین رفتن ربا خوارى و خیانت‏هاى مالى، و همین طور کم محصولى، و هم امنیّت جانى، مانند سالم ماندن از شروران، چون اشرارى باقى نمیماند و سالم ماندن از گزندگان و درندگان و در نتیجه عمرها طولانى مى‏شود و همین طور به امنیت ناموسى اشاره دارد که در آن زمان بساط بى عفتى برچیده مى‏شود و از همه مهمتر امنیت دینى و معنوى کاملى برقرار مى‏شود.
و عدالت فراگیر
با پیشرفت علم و دانش و رشد عقلانى بشریت، و بهبودى اوضاع اقتصادى جهان در تمام بخش‏ها، و برقرارى امنیّت جامعه، بشر طعم شیرین عدالت همه جانبه را خواهد چشید، و در آن دوران خواهد فهمید که عدالت فراگیر واقعى یعنى چه؟ در این زمینه روایات فراوانى وجود دارد که فقط به نمونه‏هایى اشاره مى‏شود.
1- عدالت فقرزدا
احمدحنبل در کتاب مسند خود از پیغمبر اکرم (ص) نقل مى‏کند که فرمود: «ابشّرکم بالمهدىّ یبعثُ فى امّتى على اختلاف من النّاس و زلازل، فیملأ الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت جوراً و ظلماً یرضى عنه ساکن السّماء و الارض، یقسّم المال صحاحاً؛ شما را به ظهور مهدى بشارت مى‏دهم، او در میان امت من برانگیخته مى‏شود، ظهور وى پس از اختلاف زیاد و تزلزل و عدم امنیت خواهد بود (پس از ظهور) زمین را پر از عدل و داد مى‏کند، همان گونه که پراز ظلم و جور شده است. ساکنان آسمانها و زمین از او راضى مى‏شوند و اموال را به طور صحیح تقسیم مى‏کند.
فقال له رجلٌ :ما صحاحاً؟ قال: بالسّویّة بین النّاس قال: و یملأ اللّه قلوب امة محمّد (ص) غنىً و یسعهم عدله حتّى یأمر منادیاًفیقول من له فى مال حاجةً فما یقوم من النّاس الّا رجلٌ فیقول: ائت السّادن یعنى الخازن فقل له: انّ المهدى یأمرک ان تعطینى مالاً؛ پس مردى پرسید معنى صحیح چیست؟ فرمود: مال را به طور مساوى در میان مردم تقسیم مى‏نماید سپس فرمود: خداوند دلهاى پیروان محمّد(ص) را پراز بى نیازى مى‏کند، و عدالت مهدى همه جا را فرا مى‏گیرد تا آنجا که دستور مى‏دهد کسى با صداى بلند اعلام کند: هر کس نیازى مالى دارد برخیزد هیچ کس اظهار نمى‏نماید جز یک نفر، امام دستور مى‏دهد نزد خزانه دار برود و به او بگوید: مهدى (ع) به تو فرمان مى‏دهد که مالى در اختیار من قراردهى.
فیقول له: احثّ حتّى اذا جعله فى حجرة و ابرزه ندم فیقول کنت اجثع امّة محمدً(ص) نفساً او عجز عنّى ما وسعهم قال: فیردّه فلا یقبل منه فیقال له: انّا لا نأخذ شیئاً اعطیناه؛ پس خزینه دار مى‏گوید: بگیر و دامن او را پر مى‏کند چون در اختیار او قرار مى‏گیرد پشیمان مى‏شود که چرا آزمند و حریص شده است. لذا مال را بر مى‏گرداند، ولى خزینه دار نمى‏پذیرد و مى‏گوید: ما آنچه را که بخشیدیم پس نمى‏گیریم.»(42)
نکته در خور دقت در روایت فوق که خیلى از مشکلات را حل مى‏کند این است که امّت پیامبر و مردم در آن زمان از نظر روحى و روانى به حالت استغنا و بى نیازى مى‏رسند و از آز و حرص پاک مى‏گردند این عامل، هم عدالت فراگیر را در پى دارد، و هم بهبودى وضعیت اقتصادى جامعه را بدنبال دارد، و هم ضامن بقاء و ماندگارى امنیّت همه جانبه است.
2- مسلم بن حجاج نیشابورى در کتاب «صحیح» خود از ابوسعید خدرى و جابربن عبدالله نقل مى‏کند که پیامبراکرم (ص) فرمود: «یکون فى آخر الزّمان خلیفة یقسّم المال و لایعدّهُ؛(43) در آخر الزّمان خلیفه‏اى مى‏آید که مال را بى حساب (بین همه) تقسیم مى‏کند.»
در منابع شیعه احادیث فراوان در این باب داریم که به برخى موارد اشاره مى‏شود:
3- على(ع) مى‏فرماید: «الا و فى غد و سیأتى غدٌ بما لا تعرفون یأخُذُ الوالى من غیرها عمّالها و على مساوئى اعمالها، و تخرج له الارض افالیذ کبدها و تلقى الیه سلماً مقالیدها فیریکهم کیف عدلُ السّیرة، و یحیى میّت الکتاب و السّنّة؛(44) آگاه باشید! فردایى که شما را از آن هیچ شناختى نیست زمامدارى حاکمیت پیدا مى‏کند که غیر از خاندان حکومت امروزى است (او مهدى است) و عمّال و کارگزاران حکومت‏ها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد. زمین میوه‏هاى دل خود را براى او بیرون مى‏ریزد، و کلیدهایش را به او مى‏سپارد. او روش عادلانه در حکومت حق را به شما مى‏نمایاند و کتاب (خدا) و سنت (پیامبر(ص)) را زنده مى‏کند»

4- امام باقر (ع) فرمود: «اذا قام قائم اهل البیت، قسّم بالسّویّة، و عدل فى الرّعّیه فمن اطاعه فقد اطاع اللّه، و من عصاهُ فقد عصى اللّه؛(45) هنگامى که قائم اهل بیت قیام کند، مال را به طور مساوى تقسیم مى‏کند و در میان رعیت به عدالت رفتار مى‏نماید پس هر کس که از او فرمان بردارى کند از خدا فرمان بردارى کرده، و هرکس که او را نافرمانى کند خدا را نافرمانى کرده است، و در ادامه فرمود :زمین را پر از عدل و داد و روشنایى مى‏کند چنان که پر از ظلم و جور و شرّ شده بود»
5- امام صادق (ع) فرمود: «و اذا قائم القائم حکم بالعدل و ارتفع فى ایّامه الجور؛(46) زمانى که قائم قیام کند، به عدالت حکم او حکومت مى‏کند، و در دوران (حکومت) او ستم (از روى زمین) برداشته مى‏شود.»
با عدالت فراگیر و از بین رفتن ستم اساسى‏ترین مشکل بشرى که تبعیض‏ها و بى عدالتى‏ها و نابرابرى مى‏باشد از بین خواهد رفت، و در آن روزگار است که بشر روى خوش دیده و طعم شیرینى عدالت را خواهد چشید.
ه - آزادى کامل و واقعى
از دیرینه‏ترین آرزوها و خواسته‏هاى بشرى در طول تاریخ آزادى واقعى داشتن و آزاد زیستن بوده، در راه به دست آوردن این نعمت خدادادى تلاش و انقلاب‏ها نموده اما هرگز آن آزادى واقعى نصیب بشر نگشته است چرا که بسیارى آن را به آزادى جنسى و حیوانى تعبیر نمودند و انسان را در حد یک حیوان بى بندو بار سقوط دادند، و مدعیان آزادى و دمکراسى نیز از آزادى آن معانى را مد نظر داشته و دارند که به نفع خودآنهاست و منافع آنها را تأمین مى‏کند، در مهد به اصطلاح آزادى یعنى فرانسه، انسان آزاد هر کار خلاف انسانى انجام دهد، و حتى همجنس بازى آزاد و قانونى است ولى پوشیدن روسرى و داشتن حجاب که انتخابى است براى حفظ عفت و نجابت آزاد نیست و همین طور کشورهاى دیگر که انسان عار دارد از آنها نام ببرد، در یک کلام انسان امروز نه آزادى فکرى دارد و نه آزادى معنوى، نه آزادى انتخاب دارد، و نه آزادى ابراز و بیان، از همه بدتر اسیر خواستهاى مختلف حیوانى خویش گشته است. به این جهت نیاز است که منجى واقعى بشر بیاید تا انسان را واقعاً آزاد کند و از هر جهت انرژى خفته انسانها آزاد گردد تا بتواند به سمت بى نهایت به پرواز در آید و هیچ کس نتواند مانع او شود.
یکى از بزرگترین ره آوردهاى ظهور مهدى(ع) و حکومت مهدوى، تحقق آرزوى دیرینه بشر، آزادى واقعى و کامل است در این باب امیر مؤمنان على (ع) مى‏فرماید: «الا و انّ من ادرکها منّا یسرى فیها بسراجٍ منیرٍ، و یحذو فیها على مثال الصّالحین لیحلّ فیها ربقاًو یعتق فیها رقّاً، و یصدع شعباً و یشعب صدعاً؛(47) بدانید آن کس از ما (حضرت مهدى (ع)) که فتنه‏هاى آینده را در یابد با چراغى روشنگر در آن گام مى‏نهد و بر همان سیره و روش پیامبر(ص) و امامان (ع) رفتار مى‏کند تا گره‏ها (و بندها) را بگشاید، بردگان و ملّت‏هاى اسیر را آزاد سازد، جمعیّت‏هاى گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جویان پراکنده را جمع آورى مى‏کند.»
برآورده شدن آرزوها
ره آورد دیگرى که در روایات به آن اشاره شده است و در واقع جمع بندى تمامى دست آوردهاست برآورده شدن تمامى آرزوهاى منطقى بشرى در آن دوران است. على (ع) مى‏فرمود: «و اراکم ما کنتم تأملون؛(48) در (دوران مهدى (ع)) است که نشان مى‏دهد آنچه را آرزو داشتید(و به آرزوهاى خود خواهید رسید).»
اهم آرزوهاى واقعى بشر همان است که در مجموع مقاله به آن اشاره و در روایتى به مجموع آنها اشاره شده که به عنوان حسن ختام تمامى آن را منعکس مى‏کنیم.
شیخ مفید و مرحوم مجلسى با اسناد خود از امام صادق (ع) نقل کرده‏اند که آن حضرت فرمود: «اذا قائم القائم حکم بالعدل، و ارتفع فى ایّامه الجورُ، و امنت به السّبلُ و اخرجت الارض برکاتها؛ هنگامى که (حضرت) قائم (ع) قیام کند، به عدالت حکم و حکومت مى‏کند، و در دوران حکومت او (در روى کره زمین) ظلم برچیده مى‏شود، و راهها امن مى‏گردد. زمین برکات خود را خارج مى‏سازد. «و ردّ کلّ حقّ الى اهله و لم یبق اهل دینٍ حتّى یظهروا الاسلام و یعترفوا بالایمان، اما سمعت اللّه سبحانه یقول «وله اسلم من فى السّموات و الارض طوعاً و کرهاً و الیه یرجعون»(49) هر حقّى به صاحب حق بر مى‏گردد و هیچ پیرو دینى در روى زمین باقى نمى‏ماندمگر این که دین اسلام را مى‏پذیرد و ایمان مى‏آورد آیا نشنیده‏اى که خداوند سبحان مى‏فرماید: «هر کس در آسمانها و زمین است خواه ناخواه در برابر او تسلیم هستند و همه به سوى او باز مى‏گردند» «و حکم بین النّاس بحکم داود و حکم محمّد(ص) فحینئذٍ. تظهر الارض کنوزها و تبدى برکاتها و لا یجد الرّجل منکم یومئذٍ موضعاً لصدقته و لا لبرّه، لشمول الغنى جمیع المؤمنین» و او (مهدى(ع)) در میان مردم به حکم حضرت داود(ع) و حکم حضرت محمد(ص) حکومت مى‏کند. پس در این هنگام است که زمین گنجینه‏هاى خود را آشکار مى‏سازد، و برکتهایش را بیرون مى‏فرستد دیگر انسان براى صدقه و بخشش محلى پیدا نمى‏کند، زیرا بى نیازى همه مؤمنان را در برمى گیرد.
ثم قال: انّ دولتنا آخر الدّول و لم یبق اهل بیتٍ لهم دولةٌ الّا ملکوا قبلنا لئلّا یقولوا اذا رأوا سیرتنا، اذا ملکنا سرنا بمثل سیرة هؤلاء و هو قول اللّه تعالى: «و الْعاقبةُ للْمتّقین»(50) سپس فرمود: دولت ما در پایان همه دولتها خواهد بود. و هیچ خاندانى که بخواهند به حکومت برسند باقى نخواهند ماند مگر این که پیش از ما حکومت خواهند نمود. و این بدان جهت است که وقتى راه و روش ما را دیدند، نگویند: اگر ما هم به حکومت مى‏رسیدیم مانند این‏ها به عدالت رفتار مى‏کردیم و این است معناى سخن خداى تعالى که فرمود: «سرانجام کار از آن پروا پیشه‏گان است»
اى دل نخور اندوه و غم سرها به سامان مى‏رسد
با یک جهان شور و شعف آن جان جانان مى‏رسد
ویرانگر کاخ ستم باجیش ایمان مى‏رسد
احیاگر دین خدا حامى قرآن مى‏رسد
چشم انتظاران را بگو یوسف زکنعان مى‏رسد
اى دل شب هجران‏ها آخر به پایان مى‏رسد
پى‏نوشت‏ها: -
1- بحار الانوار، محمد باقر مجلسى، ج 52، ص 336، ح‏71، ص 328.
2- کمال الدین شیخ صدوق، قم، جامعه مدرسین، 1405، ص 653.
3- علل الشرایع، ج 1، ص 244، و کتاب الغیبه، شیخ طوسى، ص 166 و... .
4- موسوعة احادیث المهدى، کورانى، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، 1411، ج 4، ص 53 - متن حدیث چنین است.
5- کلمه برید شامل: پست، تلگراف، تلفن، تلویزیون و رایانه و... مى‏شود.
6- بحارالانوار، ج 52، ص 336،ج‏72، کافى، ج 8، ص 241.
7- منتخب الأثر، ص 483، حدیث 3، حق الیقین شبّر، ص 229، ح 1 .
8- بشارة الاسلام، ص 243.
9- بحارالانوار، ج 52، ص 321.
10- غیبت شیخ طوسى، ص 204، اعلام الورى، ص 425.
11- بحار الانوار، ج 52 ،ص 312.
12- فصول المهمة، ص 297، مسند احمد، ج 3، ص 37.
13- کافى، ج 8، حدیث 597، بشارة الاسلام، ص 246.
14- منتخب الأثر، فصل 7، ص 478، باب 7، حدیث 2.
15- سنن ترمندى، بیروت، دارالفکر، 1408 ه. ق، ج 4، ص 439 ، حدیث 2232.
16- بحارالانوار، ج 52، ص 390، ذیل روایت 212.
17- منتخب الأثر، فصل 2، باب 1، ص 168، حدیث 78.
18- مستدرک حاکم، ج 4، ص‏559.
19- بحارالانوار.
20- عقدالدرر، مقدسى شافعى.
21- منتخب الأثر، فصل 7، ص‏473، باب 4، ح 1، مستدرک حاکم، ج 4، ص‏588.
22- عقدالدرر، باب 7، ص 195، الفتن، نعیم بن حمّاد، ص 253، حدیث 992.
23- غیبت نعمانى، ص 150، باب 10، حدیث 8.
24- بحار الانوار، ج 10، ص 104، حدیث 1.
25- حدیث 38700، میزان الحکمه، ج 1، ص 187، حدیث 1245.
26- الکتاب المصنف، ابن ابى شیبه، بیروت، دارالکتب العلمیة، ج 7، حدیث 19484، رک: بحار الانوار، ج 51، ص 78.
27- عقد الدرر، مقدّسى شافعى، قم جمکران اول، 1416ق، باب 3، ص 34، منتخب الأثر، ج 2، ص 136.
28- منتخب الأثر، فصل 7، ص 472، باب 3، حدیث 3، الحاوى للفتاوى، ج 2، ص 82.
29- کمال الدین، شیخ صدوق، مؤسسه النشرالاسلامى، ص 653، منتخب الأثر، ج 2، ص 139، حدیث 506.
30- سوره نور، آیه 55.
31- مجمع البیان، ج 7، ص 152، به نقل از تفسیر نمونه، چاپ بیست و ششم، ج 14، ص 568.
32- در کتاب منتخب الأثر، لطف الله صافى ص 123، حدیث به این مضمون از منابع مختلف اسلامى مخصوصاً از منابع سنّت نقل شده است، به ص 247 به بعد آن مراجعه شود.
33- مفاتیح الجنان، دعاى افتتاح، ص 360.
34- بحار الانوار، ج 52، ص 338، حدیث 83، ارشاد مفید، ص 364.
35- بحار الانوار، ج 52، ص 365، حدیث 144، غیبت نعمانى، ص 319، باب 21، حدیث 8.
36- «و تؤتون الحکمة فى زمانه حتّى انّ المرأة لتقضى فى بیتها بکتاب اللّه و سنّة رسوله» بحار الانوار، ج 52، ص 352، حدیث 106.
37- بحار الانوار، ج 52، ص 338، حدیث 83.
38- همان، ج 52، ص 339، حدیث 84، وارشاد مفید، ج 2، ص 385.
39- کنزالعمال، 38700 و میزان الحکمه، ج 1، ص 187، ح‏1245.
40- سوره بقره، آیه‏261.
41- عقدرالدرر، ص 211، باب 7.
42- مسند احمد حنبل، ج 3، ص 38.
43- صحیح مسلم، ج 2، ص 672، کتاب الفتن و اشراط الساعه، حدیث 67.
44- نهج البلاغه، محمد دشتى، ص 182، خطبه 138.
45- غیبت نعمانى، باب 13، ح 26، ص 342.
46- بحارالانوار، ج 52، ص 338، حدیث 83.
47- خطبه 150، ص 194، نهج البلاغه، محمد دشتى.
48- همان، ص 186.
49- سوره اعراف، آیه 128.
50- بحار الانوار، ج 52، ص 338، حدیث 83، ارشاد مفید، ج 2، ص 364.

تبلیغات