فتنه اى که خشک و تر را مىسوزاند
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
«و اتقوا فتنة لا تصیبن الذین ظلموا منکم خاصة، و اعلموا أن الله شدید العقاب»
(سوره انفال - آیه 25)
از فتنه اى بپرهیزید که نه تنها ستمکاران و ظالمان شما را در بر خواهد گرفت (بلکه آتشش دامنگیر همه شما خواهد شد) و بدانید که کیفر خداوند بس سخت و شدید است.
فتنه به معناى آزمایش است که در حقیقت نشان دهنده درون و باطن انسانها است که چگونه در برابر ناملایمات و سختیها صبر و تحمل مىکنند یا اینکه از کوره در آمده و حتى به دین و آئین خود نیز بدبین مىشوند. معناى واقعى فتنه آزمایش کردن طلا است بوسیله کوره آتشین، پس همچنانکه طلا تا با سوزاندن آزمایش نشود قیمتش شناخته نمى شود، انسانها نیز تا با سختىها و محنتها و بلاها آزمایش نشوند خوب از بد جدا نمى شود و مؤمن از صالح تشخیص داده نخواهد شد.
و در این آیه شریفه، مقصود از فتنه، بلاها و مشکلات اجتماعى است که همه اقشار جامعه را فرا مىگیرد و چنانکه در مثل آمده است خشک و تر را مىسوزاند.
و این یکى از سنتهاى طبیعى خداوند است که اگر در جامعه اى خوبان و دست اندر کاران و مسئولان، وظیفه شناس نبودند و به وظیفه شرعى و مسئولیت اجتماعى خود در امر به معروف و نهى از منکر جلوى مفاسد اجتماعى را نگرفتند، نپندارند که بلا فقط فاسدان را در بر خواهد گرفت که بى گمان آنان نیز در بلاها و مصایب شریک هستند و آتش فتنه خوبان و بدان را خواهد سوزاند.
در روایت مشهورى از رسول اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده که فرمود :
«ان الله لا یعذب العامة بعمل الخاصة حتى تکون العامة تستطیع تغیر على الخاصة، فإذا لم تغیر العامة على الخاصة، عذّب الله العامة و الخاصة» (میزان الحکمة به نقل ازکنز العمال )
خداوند هرگز عامه مردم را به خاطر عمل فاسد برخى از خواص یا گروهى از گروهها کیفر نمى دهد ولى اگر منکرات و مفاسد اجتماعى فراگیر شد و توان نهى از آن مفاسد وجود داشت و با این حال به وظیفه خود عمل نکردند و سکوت و آسایش را بر حرکت و قیام ترجیح دادند، آنجا است که خداوند خواص و عوام، همه را مجازات نموده و عذاب مىکند.
و در حدیث دیگرى نقل شده است که : «لتأمرن بالمعروف و لتنهن عن المنکر أو لیسلطنّ الله شرارکم على خیارکم فیدعو خیارکم فلا یُستجاب لکم » (بحارالانوار، ج90، ص 378)
همچنان امر به معروف و نهى از منکر باید بکنید وگرنه خداوند بدان شما را بر خوبان مسلط مى گرداند تا جائى که خوبان هرچه دعا کنند مستجاب نشود. در شرح لمعه شهید ثانى رحمهالله مىخواندیم که " اگر به روایات معصومین علیهم السلام در مسأله امر به معروف و نهى از منکر اهمیت داده نشود به خدا کمر شکن خواهد بود. " و این به خاطر اهمیت این سنت مهم و واجب شرعى است که در دوران ما بسیار کمرنگ شده.
و در آخر آیه، خداوند به شدت تهدید مىکند که بدانید و آگاه باشید که مجازات خدا سخت و شدید است. و این تهدید به خاطر این است که مسلمانان به طور عام و مسئولان و رهبران به طور خاص قضیه را جدى بگیرند و از وظیفه قطعى و تجنب ناپذیر خود که همانا نهى از فساد و منکر است سرباز نزنند و در برابر مفاسد اجتماعى لا أبالى و بى قید نباشند.
راستى به یاد آوریم که مسلمانان چه قدرت بزرگى در جهان داشتند و سیطره آنان تا نقاط زیادى از اروپا را در بر گرفته بود، چه شد که اندلس را از دست دادند و حتى کشورهاى خودشان را نیز از دستشان گرفتند و استعمار غربى و مستکبران بین المللى کشور بزرگ اسلامى را قطعه قطعه کرده و بر سر هر یک، دست نشانده اى را از خود نشاندند.
چه شد که فرانسه و انگلیس دو قدرت استعمارى بزرگ همراه با قدرتهاى غربى دیگر اسرائیل را در قلب اسلام کاشتند و صهیونیسم را به قدرت رساندند و مسلمانان هیچ حرکتى و هیچ عکس العملى جز چند سخنرانى از این سوى و آن سوى از خود نشان ندادند و در حالى که قدرت اسرائیل در نیم قرن قبل بسیار کم و کوچک بود با هیچ هجوم یا عکس العمل جدى مواجه نشد تا آنکه امریکاى جنایتکار آن را آنچنان مسلح کرد و قدرت مادى و معنوى بخشید که دیگر هیچ کشور عربى توان مقابله با آن را ندارد. و هنوز هم از خواب بیدار نشدهاند که اگر چند جوان با ایمان و سلحشور با قدرت بسیار کم در برابر اسرائیل بایستد و مقاومت کند و تا سرحد شهادت مبارزه و پیکار نماید، نه تنها آنان را کمک نمى کنند و یارى نمى دهند که با آنان مخالفت مىکنند و به مقاومت مردانه شان ریشخند مىزنند، تا جائى که رژیم صهیونیستى از این اعراب مفلوک و سرسپرده تشکر کند و به خاطر مخالفتشان با حزب الله رشید و مبارز سپاسگزارشان باشد.
و نه تنها در مسائل نظامى که حتى در مسائل اجتماعى و اخلاقى ما همه شاهد هستیم که جوامع اسلامى و حتى جامعه انقلابى و ایمانى خودمان ره انحراف و دورى از مذهب را پیش گرفته اند و به سرعت به طرف کژىها و انحرافات پیش مىروند و سران قوم را خواب غفلت فرا گرفته و روزنههاى امید هدایت یکى پس از دیگرى خاموش مىشود و احکام خدا تعطیل مىگردد و سیل جوانان به سوى فساد و تباهى کشیده مىشوند و کمتر رهنمائى مىبینیم که کمر همت را به میان بسته و با قلم و زبان و دیگر ابزارهاى جلوگیرى کننده، به میدان مبارزه آمده و جلوى این سیلهاى وحشتناک را بگیرند. و ترس آن هست که در این وانفساى تجاوز به حدود و معنویات، بلاى آسمانى یا مصیبت اجتماعى بزرگى خشک و تر را بسوزاند و فتنهاى برپاخیزد که خاموش شدنش محال باشد یا بسیار سخت.
عیاشى در تفسیرش از امام صادق علیهالسلام نقل مىکند که در تفسیر آیه فرمود:
«أصابت الناس فتنة بعد ما قبض الله نبیّه صلى الله علیه و آله و سلم حتى ترکوا علیّاً علیه السلام و بایعوا غیره و هى الفتنة التى فتنوا بها»
پس از آنکه خداوند روح پیامبرش را قبض کرد ( و آن حضرت از دنیا رفت) مردم را فتنه اى رسید تا آنجا که أمیر المؤمنین على علیه السلام را کنار زدند و دیگرى را به جاى او بر مسند خلافت نشاندند و این فتنه اى بود که مردم با آن آزمایش شدند.
آرى ! در هر زمانى خداوند مردم را با فتنه هائى آزمایش مىکند تا اینکه خوبان از بدان مشخص گردند. در آن زمان چنانکه در روایت آمده است جز پنج یا هفت نفر بقیه مردم از پیروى خلیفه و جانشین واقعى پیامبر مرتد شدند و به قهقرا باز گشتند.
نکند که امروز نیز خداوند ما را با این مفاسد اجتماعى که از راه اینترنت و ماهوارهها و کانالهاى رنگارنگ تلویزیونى آزمایش و امتحان کرده باشد و ما غافلیم و روزى خداى ناکرده بلائى سخت و عذابى شدید فرود آید و همه را بسوزاند، خوبان را به خاطر سکوتشان و فاسدان را به خاطر فسادشان. و به نظر مىرسد که آثار این عذاب الهى کم و بیش پیدا شده و ما را خوف این هست که آتش فتنهاى همه را در بر گیرد.
پس تا دیر نشده است مسئولان محترم، و علماى گرانقدر و مربیان قوم به فکر چاره باشند و به دور از خط بازیها -که خودش بدترین فتنه اى است که دامنگیرمان شده - گرد هم آیند و در جستجوى راه حلهائى براى جلوگیرى از آتش فساد در جامعه امام زمان سلام الله علیه برآیند. و این به خدا وظیفه است و فورى و غیر قابل تأخیر.
(سوره انفال - آیه 25)
از فتنه اى بپرهیزید که نه تنها ستمکاران و ظالمان شما را در بر خواهد گرفت (بلکه آتشش دامنگیر همه شما خواهد شد) و بدانید که کیفر خداوند بس سخت و شدید است.
فتنه به معناى آزمایش است که در حقیقت نشان دهنده درون و باطن انسانها است که چگونه در برابر ناملایمات و سختیها صبر و تحمل مىکنند یا اینکه از کوره در آمده و حتى به دین و آئین خود نیز بدبین مىشوند. معناى واقعى فتنه آزمایش کردن طلا است بوسیله کوره آتشین، پس همچنانکه طلا تا با سوزاندن آزمایش نشود قیمتش شناخته نمى شود، انسانها نیز تا با سختىها و محنتها و بلاها آزمایش نشوند خوب از بد جدا نمى شود و مؤمن از صالح تشخیص داده نخواهد شد.
و در این آیه شریفه، مقصود از فتنه، بلاها و مشکلات اجتماعى است که همه اقشار جامعه را فرا مىگیرد و چنانکه در مثل آمده است خشک و تر را مىسوزاند.
و این یکى از سنتهاى طبیعى خداوند است که اگر در جامعه اى خوبان و دست اندر کاران و مسئولان، وظیفه شناس نبودند و به وظیفه شرعى و مسئولیت اجتماعى خود در امر به معروف و نهى از منکر جلوى مفاسد اجتماعى را نگرفتند، نپندارند که بلا فقط فاسدان را در بر خواهد گرفت که بى گمان آنان نیز در بلاها و مصایب شریک هستند و آتش فتنه خوبان و بدان را خواهد سوزاند.
در روایت مشهورى از رسول اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده که فرمود :
«ان الله لا یعذب العامة بعمل الخاصة حتى تکون العامة تستطیع تغیر على الخاصة، فإذا لم تغیر العامة على الخاصة، عذّب الله العامة و الخاصة» (میزان الحکمة به نقل ازکنز العمال )
خداوند هرگز عامه مردم را به خاطر عمل فاسد برخى از خواص یا گروهى از گروهها کیفر نمى دهد ولى اگر منکرات و مفاسد اجتماعى فراگیر شد و توان نهى از آن مفاسد وجود داشت و با این حال به وظیفه خود عمل نکردند و سکوت و آسایش را بر حرکت و قیام ترجیح دادند، آنجا است که خداوند خواص و عوام، همه را مجازات نموده و عذاب مىکند.
و در حدیث دیگرى نقل شده است که : «لتأمرن بالمعروف و لتنهن عن المنکر أو لیسلطنّ الله شرارکم على خیارکم فیدعو خیارکم فلا یُستجاب لکم » (بحارالانوار، ج90، ص 378)
همچنان امر به معروف و نهى از منکر باید بکنید وگرنه خداوند بدان شما را بر خوبان مسلط مى گرداند تا جائى که خوبان هرچه دعا کنند مستجاب نشود. در شرح لمعه شهید ثانى رحمهالله مىخواندیم که " اگر به روایات معصومین علیهم السلام در مسأله امر به معروف و نهى از منکر اهمیت داده نشود به خدا کمر شکن خواهد بود. " و این به خاطر اهمیت این سنت مهم و واجب شرعى است که در دوران ما بسیار کمرنگ شده.
و در آخر آیه، خداوند به شدت تهدید مىکند که بدانید و آگاه باشید که مجازات خدا سخت و شدید است. و این تهدید به خاطر این است که مسلمانان به طور عام و مسئولان و رهبران به طور خاص قضیه را جدى بگیرند و از وظیفه قطعى و تجنب ناپذیر خود که همانا نهى از فساد و منکر است سرباز نزنند و در برابر مفاسد اجتماعى لا أبالى و بى قید نباشند.
راستى به یاد آوریم که مسلمانان چه قدرت بزرگى در جهان داشتند و سیطره آنان تا نقاط زیادى از اروپا را در بر گرفته بود، چه شد که اندلس را از دست دادند و حتى کشورهاى خودشان را نیز از دستشان گرفتند و استعمار غربى و مستکبران بین المللى کشور بزرگ اسلامى را قطعه قطعه کرده و بر سر هر یک، دست نشانده اى را از خود نشاندند.
چه شد که فرانسه و انگلیس دو قدرت استعمارى بزرگ همراه با قدرتهاى غربى دیگر اسرائیل را در قلب اسلام کاشتند و صهیونیسم را به قدرت رساندند و مسلمانان هیچ حرکتى و هیچ عکس العملى جز چند سخنرانى از این سوى و آن سوى از خود نشان ندادند و در حالى که قدرت اسرائیل در نیم قرن قبل بسیار کم و کوچک بود با هیچ هجوم یا عکس العمل جدى مواجه نشد تا آنکه امریکاى جنایتکار آن را آنچنان مسلح کرد و قدرت مادى و معنوى بخشید که دیگر هیچ کشور عربى توان مقابله با آن را ندارد. و هنوز هم از خواب بیدار نشدهاند که اگر چند جوان با ایمان و سلحشور با قدرت بسیار کم در برابر اسرائیل بایستد و مقاومت کند و تا سرحد شهادت مبارزه و پیکار نماید، نه تنها آنان را کمک نمى کنند و یارى نمى دهند که با آنان مخالفت مىکنند و به مقاومت مردانه شان ریشخند مىزنند، تا جائى که رژیم صهیونیستى از این اعراب مفلوک و سرسپرده تشکر کند و به خاطر مخالفتشان با حزب الله رشید و مبارز سپاسگزارشان باشد.
و نه تنها در مسائل نظامى که حتى در مسائل اجتماعى و اخلاقى ما همه شاهد هستیم که جوامع اسلامى و حتى جامعه انقلابى و ایمانى خودمان ره انحراف و دورى از مذهب را پیش گرفته اند و به سرعت به طرف کژىها و انحرافات پیش مىروند و سران قوم را خواب غفلت فرا گرفته و روزنههاى امید هدایت یکى پس از دیگرى خاموش مىشود و احکام خدا تعطیل مىگردد و سیل جوانان به سوى فساد و تباهى کشیده مىشوند و کمتر رهنمائى مىبینیم که کمر همت را به میان بسته و با قلم و زبان و دیگر ابزارهاى جلوگیرى کننده، به میدان مبارزه آمده و جلوى این سیلهاى وحشتناک را بگیرند. و ترس آن هست که در این وانفساى تجاوز به حدود و معنویات، بلاى آسمانى یا مصیبت اجتماعى بزرگى خشک و تر را بسوزاند و فتنهاى برپاخیزد که خاموش شدنش محال باشد یا بسیار سخت.
عیاشى در تفسیرش از امام صادق علیهالسلام نقل مىکند که در تفسیر آیه فرمود:
«أصابت الناس فتنة بعد ما قبض الله نبیّه صلى الله علیه و آله و سلم حتى ترکوا علیّاً علیه السلام و بایعوا غیره و هى الفتنة التى فتنوا بها»
پس از آنکه خداوند روح پیامبرش را قبض کرد ( و آن حضرت از دنیا رفت) مردم را فتنه اى رسید تا آنجا که أمیر المؤمنین على علیه السلام را کنار زدند و دیگرى را به جاى او بر مسند خلافت نشاندند و این فتنه اى بود که مردم با آن آزمایش شدند.
آرى ! در هر زمانى خداوند مردم را با فتنه هائى آزمایش مىکند تا اینکه خوبان از بدان مشخص گردند. در آن زمان چنانکه در روایت آمده است جز پنج یا هفت نفر بقیه مردم از پیروى خلیفه و جانشین واقعى پیامبر مرتد شدند و به قهقرا باز گشتند.
نکند که امروز نیز خداوند ما را با این مفاسد اجتماعى که از راه اینترنت و ماهوارهها و کانالهاى رنگارنگ تلویزیونى آزمایش و امتحان کرده باشد و ما غافلیم و روزى خداى ناکرده بلائى سخت و عذابى شدید فرود آید و همه را بسوزاند، خوبان را به خاطر سکوتشان و فاسدان را به خاطر فسادشان. و به نظر مىرسد که آثار این عذاب الهى کم و بیش پیدا شده و ما را خوف این هست که آتش فتنهاى همه را در بر گیرد.
پس تا دیر نشده است مسئولان محترم، و علماى گرانقدر و مربیان قوم به فکر چاره باشند و به دور از خط بازیها -که خودش بدترین فتنه اى است که دامنگیرمان شده - گرد هم آیند و در جستجوى راه حلهائى براى جلوگیرى از آتش فساد در جامعه امام زمان سلام الله علیه برآیند. و این به خدا وظیفه است و فورى و غیر قابل تأخیر.