برجسته کردن هویت اسلامى
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
وظیفه حاکمیت
در دیدارى که چندى قبل مقام معظم رهبرى با مسؤولان نظام و کارگزاران گذشته و حال داشتند با توجه به این که این سال هم به نام مبارک پیامبر اعظم صلى اللّه علیه و آله و سلّم نامگذارى شده مطالب بسیار مهمى را بیان فرمودند که نباید از دید مسؤولان در دولت و مجلس و قوه قضائیه و وزیران و مدیران دور بماند. این مقال توصیههاى معظم له را از زاویه شعائر اسلامى و هویت دینى در چهره جامعه مورد توجّه قرار مىدهد. ایشان در بخشى از سخنان خود فرمودند: وظیفه دولت است هویت اسلامى را در دید جهانیان برجسته کنند، الگو به دیگران بدهند، فضیلتهاى اخلاقى را رشد دهند.
یکى از وظائف مهم حکومت اسلامى سالم سازى فضاى اجتماعى و دفاع از ارزشهاى دینى است، چرا که فضاى اجتماعى و سلامت آن از یکسو هویت اسلامى را در نگاه دیگران برجسته مىنماید و از سوى دیگر زمینه رشد و پویائى فرهنگ و اخلاق را فراهم مىسازد. از اینرو دو اصل «امر به معروف ونهى از منکر» در اسلام به عنوان یک فریضه بنیادین عنوان شده و قرآن کریم به صراحت وظیفه دولت را اجرائى کردن امر به معروف و نهى از منکر دانسته و مىفرماید: «الذین ان مکناهم فى الارض اقاموا الصلواة و اتوالزکات و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر...» آنانکه اگر در زمین قدرت و حاکمیت دادیم نماز را بپادارند و زکات را به نیازمندان برسانند و به نیکىها فرمان دهند و از منکرات جلوگیرى کنند.
در این آیه کریمه به چهار وظیفه حکومت تصریح شده است:
1- اقامه نماز.
اقامه نماز فراتر از نماز خواندن شخص حاکم است. این یک وظیفه شخصى اوست که هر فرد مسلمان بدان مکلف است. وقتى قرآن از اقامه نماز به عنوان یک وظیفه حکومتى سخن مىگوید، ترویج نماز و اشاعه فرهنگ عبودیت را در گستره جامعه منظور نظر دارد. احیاى این فریضه دینى از سوى حاکمیت به فراهم ساختن شرائط برگزارى نماز و ترویج آن در کشور اسلامى و مساجد و مدارس و دانشگاهها و دوائر دولتى و اعلام اوقات نماز بوسیله اذان و دعوت به حضور در مصلّاها و نماز خانهها و کمک به برگزارى هرچه با شکوهتر آن است و بدون تردید مراقبت اوقات نماز و تعطیل کارهاى جارى اداره و بازار و شتافتن به نماز و متجلّى ساختن نیایش جمعى از مظاهر آن است.
براى یک کشور اسلامى بویژه کشورى مانند ایران زیبنده نیست که در اوقات نماز مردم به مشاغل دیگر پرداخته و چانه زنى بر سر مادیات آنان را از ذکر خدا و حضور در مساجد و معابد باز دارد و مع الأسف ما گرفتار چنین وضعى هستیم و ستاد اقامه نماز نیز با همه تأکید و اهتمامى که به امر نماز داشته و دارد نتوانسته تعطیلى بازار را در شهرهائى چون قم و تهران و مشهد واصفهان و سایر شهرهاى بزرگ و کوچک یک رسم جارى کند و مؤمنان نیز توجه به این موضوع نداشته و دستورالعمل جدى از سوى دولت در این خصوص داده نشده که بنظر مىرسد در این سهل انگارى باید تجدید نظر شود و تحولى در احیاى این شعار بزرگ اسلامى پدید آید.
یکى از مظاهر تجلّى فرهنگ دینى همان حضور جمعى مسلمین در میعادگاه عبودیت است که در نماز جمعه بحمد اللّه اجرائى شد اما در روزهاى دیگر بدان شکل جاى آن خالى است. این براى ما زیبنده نیست که بازار ابوسفیان در مکه وقت نماز بسته باشد اما بازار تهران و قم و اصفهان و مشهد در کشور ما سرگرم کاسبى و خرید و فروش باشد! بیائیم براى این امر فکر اساسى کنیم و عزمى جدى بکار گیریم و هویت اسلامى را در نگاه جهانیان بهتر به نمایش بگذاریم. در این وظیفه دولت و ملّت همه مسؤولیت دارند تا چه اندازه به آن توجه کنند؟
جنبه بازدارندگى نماز
نماز علاوه بر آنکه فریضه دینى و تجلّى بندگى و تسلیم در برابر پروردگار و شعار باشکوه اسلام است در اصلاح جامعه و تهذیب نفوس تأثیر جدى واساسى دارد که قرآن کریم به بیان آن پرداخته است: «انّ الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر و لذکر اللّه اکبر» نماز از فحشاء و منکر باز مىدارد اما ذکر خدا بالاتر و برتر است. نماز براى یاد خدا است و این یک توجه قلبى است که اگر نماز از آن تهى شد قالبى است بدون روح و لذا قرآن کریم فلسفه و هدف از برگزارى نماز را ذکر خدا و یاد معبود دانسته است.
«اقم الصلوة لذکرى» بطور خلاصه همانگونه که در بعد تربیتى نماز تشریح شده این فریضه عمومى روح حاکم بر جامعه اسلامى را که همان خداباورى و خدامحورى و خداپرستى است، متجلّى مىسازد که در پرتو آن فرد و جامعه تهذیب و تربیت مىگردند.
حال چگونه مىتوان مسؤولیت حکومت اسلامى را در احیاى امر نماز و اقامه و گسترش آن نادیده گرفت واز ابزارهاى حکومتى در احیاى فرهنگ نماز غفلت ورزید در حالى که قرآن آن را از وظائف حکومت اسلامى برشمرده و قصور و تقصیر از آن در پیشگاه خدا پاسخ دارد و مسؤولین کشورى باید در برابر آن پاسخگو باشند.
احیاى این فریضه از مدارس ابتدائى گرفته تا فضاى دانشگاه باید محور تعلیم و تربیت باشد چه در آموزش آن و چه در عمل به آن و براى آن امتیازى به دانش و دانشجویان داده شود چنانکه اگر در آموزش و فهم قرآن و سایر مسائل دینى و شعائر اسلامى این سیاست اتخاذ گردد جامعه در برابر هجوم فرهنگ بیگانه بیمه خواهد شد و فرهنگ زیربناى مستحکمى خواهد داشت.
همیشه این سؤال مطرح است که چرا فرهنگ ما طى سالهاى بعد از انقلاب نتوانسته نقش خود را بطور کامل ایفا کند و فارغ التحصیلان ما آنگونه که باید با معارف اسلامى و شعائر دینى و فرهنگ قرآنى آشنائى ندارند؟ و نتیجه آن مىشود که در سیماى بسیارى از دانشآموزان و دانشجویان مشاهده مىکنیم؟ شاید این نونهالان بىتقصیر باشند و قصور نهادهاى فرهنگى یا بىتوجهى پدران و مادران در اینجا نقش آفرین باشد که عوامل تبلیغاتى بیگانه و رسانهها و ماهوارهها بر بحران افزوده است و حاکمیت باید براى جبران آن دست به یک انقلاب فرهنگى بزند و به نسل آینده بى توجه نباشد.
البته در این میان نباید از روح مذهبى و فرهنگ دینى در میان بسیارى از دانشجویان و دانشآموزان و برنامههاى حج و عمره و زیارت و اعتکاف و مسابقات قرآنى غفلت ورزیم و تلاش دست اندرکاران را نادیده بگیریم که این سرمایه معنوى مایه امیدوارى است و باید آن را تقویت کرد و توسعه داد و در ترویج فرهنگ و معارف اسلامى بیشتر سرمایهگذارى کرد. وزارتخانه هائى چون آموزش و پروش و علوم و تحقیقات و ارشاد اسلامى در صف اول این مسؤولیت قرار دارند که در این مجال پیش آمده براى حکومت اسلامى تضییع فرصتها جز خسارت و ندامت ثمرهاى نخواهد داشت تفصیل بیشتر این بحث را به مجالى دیگر موکول مىکنیم و به بیان بخشهاى دیگر آیه مىپردازیم.
2- زکات از سرمایههاى ملى
از دیگر وظائف حاکمیت که آیه کریمه فوق بدان پرداخته دادن زکات است حکومت اسلامى با در دست داشتن منابع اقتصادى و ثروتهاى ملى و انفال عمومى باید در رساندن خدمات به آحاد ملت و مبارزه با فقر و محرومیت اهتمام ورزد از اینجا معلوم مىشود که زکات دادن حکومت فراتر از دادن گندم و جو و دیگر کالاهائى است که در باب زکات بیان شده، چرا که این وظیفه هر فرد مسلمان واجد شرائطى است که از محصولات و تولیدات (کشاورزى و دامدارى و طلا و نقره) سهمى براى نیازمندان طبق موازین فقهى اختصاص دهد. وقتى قرآن از دادن زکات به عنوان وظیفه دولت اسلامى سخن مىگوید، قاعدتاً ناظر به منابع ملى و انفال و درآمدهاى عمومى است که آحاد ملت در آن سهم دارند.
امروز سرمایههاى ملى چون نفت و گاز یکى از بارزترین منابعى است که همه مردم باید از آن استفاده کنند و همانگونه که امروز گفته مىشود مردم نفت را سرسفرههاى خود ببینند! منظور از سفرهها تنها سفره آب و نان نیست بلکه مسکن و بهداشت و درمان و مسائل رفاهى و معیشتى و مادى و معنوى مردم را شامل است. اما چگونه مىتوان به این آرمان رسید و این وعدههاى دولت را عملى کرد؟ آیا با این سیستم توزیع و فروش بنزین عدالت موعود قابل دسترسى است؟
امروزه بنزین از آب زلال ارزانتر است! بنزین را دولت از خارج هر لیتر پانصد تومان خریدارى مىکند و بدون هیچ ضابطه داده مىشود و دود آن به چشم اقشار محروم مىرود...
بطور مثال: در تهران و شهرهاى بزرگ خانوادههاى 4 - 5 نفره هستد که 4 تا 5 اتومبیل دارند. این خانوادهها که تعدادشان کم نیست هر ماه حداقل ششصد تا هشتصد لیتر بنزین مصرف مىکنند و هر ماه 250 تا 350 هزار تومان یارانه مىگیرند! یعنى دولت این مبلغ را از جیب مردم گرفته به جیب مصرف کنندگان پولدار و مرفه مىریزد! هنگامى عدالت اجرا مىشود که معادل این مبلغ را به آن کشاورز روستائى و آن کارگر و معلم و پرستار و اقشار کم درآمد بدهد. سخن گفتن از عدالت آسان است اما عمل کردن به آن مشکل. دولت هنگامى در اجراى عدالت موفق است که افزون بر این، جلوى گرانىهاى نامعقول را بگیرد، زمین را از چنگال زمین خوارانى که با استفاده از قانون ظالمانه فروش یا مزایده روبه شهرکها و روستاها آورده و حق فرزندان روستائى را با خرید زمین و احتکار آن به عنوان تجارت مىبرند، بیرون بکشد، زمین خدا را به بندگان نیازمند خدا جهت کشاورزى و تهیه مسکن واگذار کند. خلاصه آنکه ادامه وضع موجود با شعارهاى رئیس جمهور محترم همخوانى ندارد و باید براى آن چارهاى اندیشید که عدالت و خدمت در قالب شعار نماند.
3 - و 4- امر به معروف و نهى از منکر
اما بحث امر به معروف و نهى از منکر به عنوان وظیفه دولت اسلامى. مقصود از دولت، تنها قوه مجریه نیست بلکه همه ارکان نظام را از صدر و ذیل شامل مىگردد. بیائیم به داورى بنشینیم حاکمیت چقدر در اقامه معروف و مخصوصاً نهى از منکر موفق بوده است!؟ آیا اینهمه منکرات آشکار و فساد ویرانگر که حجم پروندههایش در دادسراها گواهى مىدهد و نمودار آن در جامعه رنج مىدهد، چه برخوردى شده است؟ کدامیک از احکام اسلام و حدود الهى در برابر اینهمه سرقت و مروجان فحشا و دلالان ناموس و عوامل قاچاق سوخت و مواد مخدر و تولیدىها و فروشگاههاى لباسهاى مبتذل و پوششهاى خلاف شرع زنان خیابانى در ملأ عام برخورد شده است؟ صدها کتاب ضد اخلاق و ضد دین چاپ و منتشر مىشود و در نمایشگاه کتاب زیر نظر مسؤولان به نمایش گذاشته مىشود، به مقدسات توهین مىشود و کسى جلوگیر نیست! دهها فیلم سینمائى با لطائف هنرى به ارزشهاى اخلاقى و هنجارهاى اجتماعى بى حرمتى مىکنند و کسى مانع نیست.
دختران و زنان بازشتترین هیأت و باکشف حجاب به خیابانها و میادین و تفریحگاهها و بعضى دانشگاهها مىآیند و در اماکن دولتى ظاهر مىشوند و برخورد قانونى با آنان صورت نمىپذیرد و حتى همان اقدام نیروى انتظامى در تذکر و کنترل و نظارت بر خلاف انتظار مورد ایراد برخى دولتمردان قرار مىگیرد که نتیجه آن گستاختر شدن این زنان مبتذل پوش بوده و مردم به ما مىگویند پس این دولت اصولگرا که چشم امید به سوى آن بود در باب فرهنگ و لباس و کتاب و فیلم و سینما و غیره چه کرده است؟!
در دولت گذشته مردم شاهد تساهل و تسامح و چراغ سبز به هنجارشکنان بودند که این چراغ سبز هنوز روشن است و آقایان بى تفاوت از کنار آن مىگذرند. اینها است که موجب سستى باورها و ناامیدىها مىشود و حاکمیت در همه شاخههایش بویژه دولت نباید از کنار آن بى تفاوت بگذرد.
امید مردم این بود که با هماهنگى که میان سه قوه وجود دارد بهتر عمل شود، تحوّل و انقلابى در فرهنگ و عملکرد بوجود آید که متأسفانه اثرى از آن دیده نمىشود و این خطرناک است. راستى ما چه پاسخى در برابر تضییع امر به معروف و نهى از منکر داریم؟! امروزه مجموعه قدرت در اختیار اصولگرایان است هرچند در بدنه نظام و مدیریتهاى میانى موارد نامطلوبى احتمالاً وجود داشته باشد با این حال قانون الهى و مصوبات مجلسهاى گذشته و حال در برخورد با هنجار شکنىها به اجرا در نمىآید. نتیجه این مىشود که ملاحظه مىکنیم، شیوع مواد مخدر، کشف حجاب و تظاهر به فسق، شیوع رشوه در دستگاههاى قضائى و ادارى و خودسرى متخلّفان در حقوق ملى و گرانى و گرانفروشى و افزایشهاى بىرویه تعرفهها بوسیله برخى از ارکان دولت و زیرمیزى حتى در بخش درمان و دارو و زمین خوارى و رانت و غیره...
پس آن شعارهائى که مىگفت: مفسدان اقتصادى را افشا مىکنیم، تیغ عدالت فاصلههاى ساختگى را بر مىدارد، ارزشهاى دینى به جامعه برمى گردد، چه شد؟!
بنظر اینجانب دولتمردان ما از مردم عقب افتادهاند و باید خود را به قافله ملت برسانند، این مردم که با تمام وجود نسبت به مسؤولان در هر شهر و روستا ابراز احساسات مىکنند و با اجتماعات میلیونى به آنان خوش آمد مىگویند از آنها انتظاراتى دارند که اگر برآورده نشود و وعدهها در قالب الفاظ بماند عواقب نامطلوبى خواهد داشت. ابراز علاقه این ملت به مسؤولان همراه با انتظارات است، انتظارات در مسائل مادى و معنوى و فرهنگى و بهداشت و مسکن و اشتغال و اصلاح فرهنگ اجتماعى و تحقق به آرمانهائى که به پاى آن عزیزان و فرزندانشان را قربانى کردند. آقایان مسؤولین! زمان بسیار حساس و وقت تنگ و زمان به سرعت مىگذرد. جاى درنگ نیست، بیائید همه دست در دست یکدیگر نهاده و با جبران کاستىها و تقصیرها دَینِ خود را به ملت ادا کنیم با تمام توان به یارى اسلام بشتابیم، ناهنجاریهائى که با سکوت ما رشد کرد و مفاسدى که زیرنگاه بعض مسؤولین نظام و سکوت آنها گسترش یافت با امر و نهى و قانون و اجرا و اقامه حدود الهى از میان برداریم که اینست وظیفه مقرر قرآنى و قانونى و پیروى از سنت پیامبر اعظم صلى اللّه علیه و آله وسلّم.
در دیدارى که چندى قبل مقام معظم رهبرى با مسؤولان نظام و کارگزاران گذشته و حال داشتند با توجه به این که این سال هم به نام مبارک پیامبر اعظم صلى اللّه علیه و آله و سلّم نامگذارى شده مطالب بسیار مهمى را بیان فرمودند که نباید از دید مسؤولان در دولت و مجلس و قوه قضائیه و وزیران و مدیران دور بماند. این مقال توصیههاى معظم له را از زاویه شعائر اسلامى و هویت دینى در چهره جامعه مورد توجّه قرار مىدهد. ایشان در بخشى از سخنان خود فرمودند: وظیفه دولت است هویت اسلامى را در دید جهانیان برجسته کنند، الگو به دیگران بدهند، فضیلتهاى اخلاقى را رشد دهند.
یکى از وظائف مهم حکومت اسلامى سالم سازى فضاى اجتماعى و دفاع از ارزشهاى دینى است، چرا که فضاى اجتماعى و سلامت آن از یکسو هویت اسلامى را در نگاه دیگران برجسته مىنماید و از سوى دیگر زمینه رشد و پویائى فرهنگ و اخلاق را فراهم مىسازد. از اینرو دو اصل «امر به معروف ونهى از منکر» در اسلام به عنوان یک فریضه بنیادین عنوان شده و قرآن کریم به صراحت وظیفه دولت را اجرائى کردن امر به معروف و نهى از منکر دانسته و مىفرماید: «الذین ان مکناهم فى الارض اقاموا الصلواة و اتوالزکات و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر...» آنانکه اگر در زمین قدرت و حاکمیت دادیم نماز را بپادارند و زکات را به نیازمندان برسانند و به نیکىها فرمان دهند و از منکرات جلوگیرى کنند.
در این آیه کریمه به چهار وظیفه حکومت تصریح شده است:
1- اقامه نماز.
اقامه نماز فراتر از نماز خواندن شخص حاکم است. این یک وظیفه شخصى اوست که هر فرد مسلمان بدان مکلف است. وقتى قرآن از اقامه نماز به عنوان یک وظیفه حکومتى سخن مىگوید، ترویج نماز و اشاعه فرهنگ عبودیت را در گستره جامعه منظور نظر دارد. احیاى این فریضه دینى از سوى حاکمیت به فراهم ساختن شرائط برگزارى نماز و ترویج آن در کشور اسلامى و مساجد و مدارس و دانشگاهها و دوائر دولتى و اعلام اوقات نماز بوسیله اذان و دعوت به حضور در مصلّاها و نماز خانهها و کمک به برگزارى هرچه با شکوهتر آن است و بدون تردید مراقبت اوقات نماز و تعطیل کارهاى جارى اداره و بازار و شتافتن به نماز و متجلّى ساختن نیایش جمعى از مظاهر آن است.
براى یک کشور اسلامى بویژه کشورى مانند ایران زیبنده نیست که در اوقات نماز مردم به مشاغل دیگر پرداخته و چانه زنى بر سر مادیات آنان را از ذکر خدا و حضور در مساجد و معابد باز دارد و مع الأسف ما گرفتار چنین وضعى هستیم و ستاد اقامه نماز نیز با همه تأکید و اهتمامى که به امر نماز داشته و دارد نتوانسته تعطیلى بازار را در شهرهائى چون قم و تهران و مشهد واصفهان و سایر شهرهاى بزرگ و کوچک یک رسم جارى کند و مؤمنان نیز توجه به این موضوع نداشته و دستورالعمل جدى از سوى دولت در این خصوص داده نشده که بنظر مىرسد در این سهل انگارى باید تجدید نظر شود و تحولى در احیاى این شعار بزرگ اسلامى پدید آید.
یکى از مظاهر تجلّى فرهنگ دینى همان حضور جمعى مسلمین در میعادگاه عبودیت است که در نماز جمعه بحمد اللّه اجرائى شد اما در روزهاى دیگر بدان شکل جاى آن خالى است. این براى ما زیبنده نیست که بازار ابوسفیان در مکه وقت نماز بسته باشد اما بازار تهران و قم و اصفهان و مشهد در کشور ما سرگرم کاسبى و خرید و فروش باشد! بیائیم براى این امر فکر اساسى کنیم و عزمى جدى بکار گیریم و هویت اسلامى را در نگاه جهانیان بهتر به نمایش بگذاریم. در این وظیفه دولت و ملّت همه مسؤولیت دارند تا چه اندازه به آن توجه کنند؟
جنبه بازدارندگى نماز
نماز علاوه بر آنکه فریضه دینى و تجلّى بندگى و تسلیم در برابر پروردگار و شعار باشکوه اسلام است در اصلاح جامعه و تهذیب نفوس تأثیر جدى واساسى دارد که قرآن کریم به بیان آن پرداخته است: «انّ الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر و لذکر اللّه اکبر» نماز از فحشاء و منکر باز مىدارد اما ذکر خدا بالاتر و برتر است. نماز براى یاد خدا است و این یک توجه قلبى است که اگر نماز از آن تهى شد قالبى است بدون روح و لذا قرآن کریم فلسفه و هدف از برگزارى نماز را ذکر خدا و یاد معبود دانسته است.
«اقم الصلوة لذکرى» بطور خلاصه همانگونه که در بعد تربیتى نماز تشریح شده این فریضه عمومى روح حاکم بر جامعه اسلامى را که همان خداباورى و خدامحورى و خداپرستى است، متجلّى مىسازد که در پرتو آن فرد و جامعه تهذیب و تربیت مىگردند.
حال چگونه مىتوان مسؤولیت حکومت اسلامى را در احیاى امر نماز و اقامه و گسترش آن نادیده گرفت واز ابزارهاى حکومتى در احیاى فرهنگ نماز غفلت ورزید در حالى که قرآن آن را از وظائف حکومت اسلامى برشمرده و قصور و تقصیر از آن در پیشگاه خدا پاسخ دارد و مسؤولین کشورى باید در برابر آن پاسخگو باشند.
احیاى این فریضه از مدارس ابتدائى گرفته تا فضاى دانشگاه باید محور تعلیم و تربیت باشد چه در آموزش آن و چه در عمل به آن و براى آن امتیازى به دانش و دانشجویان داده شود چنانکه اگر در آموزش و فهم قرآن و سایر مسائل دینى و شعائر اسلامى این سیاست اتخاذ گردد جامعه در برابر هجوم فرهنگ بیگانه بیمه خواهد شد و فرهنگ زیربناى مستحکمى خواهد داشت.
همیشه این سؤال مطرح است که چرا فرهنگ ما طى سالهاى بعد از انقلاب نتوانسته نقش خود را بطور کامل ایفا کند و فارغ التحصیلان ما آنگونه که باید با معارف اسلامى و شعائر دینى و فرهنگ قرآنى آشنائى ندارند؟ و نتیجه آن مىشود که در سیماى بسیارى از دانشآموزان و دانشجویان مشاهده مىکنیم؟ شاید این نونهالان بىتقصیر باشند و قصور نهادهاى فرهنگى یا بىتوجهى پدران و مادران در اینجا نقش آفرین باشد که عوامل تبلیغاتى بیگانه و رسانهها و ماهوارهها بر بحران افزوده است و حاکمیت باید براى جبران آن دست به یک انقلاب فرهنگى بزند و به نسل آینده بى توجه نباشد.
البته در این میان نباید از روح مذهبى و فرهنگ دینى در میان بسیارى از دانشجویان و دانشآموزان و برنامههاى حج و عمره و زیارت و اعتکاف و مسابقات قرآنى غفلت ورزیم و تلاش دست اندرکاران را نادیده بگیریم که این سرمایه معنوى مایه امیدوارى است و باید آن را تقویت کرد و توسعه داد و در ترویج فرهنگ و معارف اسلامى بیشتر سرمایهگذارى کرد. وزارتخانه هائى چون آموزش و پروش و علوم و تحقیقات و ارشاد اسلامى در صف اول این مسؤولیت قرار دارند که در این مجال پیش آمده براى حکومت اسلامى تضییع فرصتها جز خسارت و ندامت ثمرهاى نخواهد داشت تفصیل بیشتر این بحث را به مجالى دیگر موکول مىکنیم و به بیان بخشهاى دیگر آیه مىپردازیم.
2- زکات از سرمایههاى ملى
از دیگر وظائف حاکمیت که آیه کریمه فوق بدان پرداخته دادن زکات است حکومت اسلامى با در دست داشتن منابع اقتصادى و ثروتهاى ملى و انفال عمومى باید در رساندن خدمات به آحاد ملت و مبارزه با فقر و محرومیت اهتمام ورزد از اینجا معلوم مىشود که زکات دادن حکومت فراتر از دادن گندم و جو و دیگر کالاهائى است که در باب زکات بیان شده، چرا که این وظیفه هر فرد مسلمان واجد شرائطى است که از محصولات و تولیدات (کشاورزى و دامدارى و طلا و نقره) سهمى براى نیازمندان طبق موازین فقهى اختصاص دهد. وقتى قرآن از دادن زکات به عنوان وظیفه دولت اسلامى سخن مىگوید، قاعدتاً ناظر به منابع ملى و انفال و درآمدهاى عمومى است که آحاد ملت در آن سهم دارند.
امروز سرمایههاى ملى چون نفت و گاز یکى از بارزترین منابعى است که همه مردم باید از آن استفاده کنند و همانگونه که امروز گفته مىشود مردم نفت را سرسفرههاى خود ببینند! منظور از سفرهها تنها سفره آب و نان نیست بلکه مسکن و بهداشت و درمان و مسائل رفاهى و معیشتى و مادى و معنوى مردم را شامل است. اما چگونه مىتوان به این آرمان رسید و این وعدههاى دولت را عملى کرد؟ آیا با این سیستم توزیع و فروش بنزین عدالت موعود قابل دسترسى است؟
امروزه بنزین از آب زلال ارزانتر است! بنزین را دولت از خارج هر لیتر پانصد تومان خریدارى مىکند و بدون هیچ ضابطه داده مىشود و دود آن به چشم اقشار محروم مىرود...
بطور مثال: در تهران و شهرهاى بزرگ خانوادههاى 4 - 5 نفره هستد که 4 تا 5 اتومبیل دارند. این خانوادهها که تعدادشان کم نیست هر ماه حداقل ششصد تا هشتصد لیتر بنزین مصرف مىکنند و هر ماه 250 تا 350 هزار تومان یارانه مىگیرند! یعنى دولت این مبلغ را از جیب مردم گرفته به جیب مصرف کنندگان پولدار و مرفه مىریزد! هنگامى عدالت اجرا مىشود که معادل این مبلغ را به آن کشاورز روستائى و آن کارگر و معلم و پرستار و اقشار کم درآمد بدهد. سخن گفتن از عدالت آسان است اما عمل کردن به آن مشکل. دولت هنگامى در اجراى عدالت موفق است که افزون بر این، جلوى گرانىهاى نامعقول را بگیرد، زمین را از چنگال زمین خوارانى که با استفاده از قانون ظالمانه فروش یا مزایده روبه شهرکها و روستاها آورده و حق فرزندان روستائى را با خرید زمین و احتکار آن به عنوان تجارت مىبرند، بیرون بکشد، زمین خدا را به بندگان نیازمند خدا جهت کشاورزى و تهیه مسکن واگذار کند. خلاصه آنکه ادامه وضع موجود با شعارهاى رئیس جمهور محترم همخوانى ندارد و باید براى آن چارهاى اندیشید که عدالت و خدمت در قالب شعار نماند.
3 - و 4- امر به معروف و نهى از منکر
اما بحث امر به معروف و نهى از منکر به عنوان وظیفه دولت اسلامى. مقصود از دولت، تنها قوه مجریه نیست بلکه همه ارکان نظام را از صدر و ذیل شامل مىگردد. بیائیم به داورى بنشینیم حاکمیت چقدر در اقامه معروف و مخصوصاً نهى از منکر موفق بوده است!؟ آیا اینهمه منکرات آشکار و فساد ویرانگر که حجم پروندههایش در دادسراها گواهى مىدهد و نمودار آن در جامعه رنج مىدهد، چه برخوردى شده است؟ کدامیک از احکام اسلام و حدود الهى در برابر اینهمه سرقت و مروجان فحشا و دلالان ناموس و عوامل قاچاق سوخت و مواد مخدر و تولیدىها و فروشگاههاى لباسهاى مبتذل و پوششهاى خلاف شرع زنان خیابانى در ملأ عام برخورد شده است؟ صدها کتاب ضد اخلاق و ضد دین چاپ و منتشر مىشود و در نمایشگاه کتاب زیر نظر مسؤولان به نمایش گذاشته مىشود، به مقدسات توهین مىشود و کسى جلوگیر نیست! دهها فیلم سینمائى با لطائف هنرى به ارزشهاى اخلاقى و هنجارهاى اجتماعى بى حرمتى مىکنند و کسى مانع نیست.
دختران و زنان بازشتترین هیأت و باکشف حجاب به خیابانها و میادین و تفریحگاهها و بعضى دانشگاهها مىآیند و در اماکن دولتى ظاهر مىشوند و برخورد قانونى با آنان صورت نمىپذیرد و حتى همان اقدام نیروى انتظامى در تذکر و کنترل و نظارت بر خلاف انتظار مورد ایراد برخى دولتمردان قرار مىگیرد که نتیجه آن گستاختر شدن این زنان مبتذل پوش بوده و مردم به ما مىگویند پس این دولت اصولگرا که چشم امید به سوى آن بود در باب فرهنگ و لباس و کتاب و فیلم و سینما و غیره چه کرده است؟!
در دولت گذشته مردم شاهد تساهل و تسامح و چراغ سبز به هنجارشکنان بودند که این چراغ سبز هنوز روشن است و آقایان بى تفاوت از کنار آن مىگذرند. اینها است که موجب سستى باورها و ناامیدىها مىشود و حاکمیت در همه شاخههایش بویژه دولت نباید از کنار آن بى تفاوت بگذرد.
امید مردم این بود که با هماهنگى که میان سه قوه وجود دارد بهتر عمل شود، تحوّل و انقلابى در فرهنگ و عملکرد بوجود آید که متأسفانه اثرى از آن دیده نمىشود و این خطرناک است. راستى ما چه پاسخى در برابر تضییع امر به معروف و نهى از منکر داریم؟! امروزه مجموعه قدرت در اختیار اصولگرایان است هرچند در بدنه نظام و مدیریتهاى میانى موارد نامطلوبى احتمالاً وجود داشته باشد با این حال قانون الهى و مصوبات مجلسهاى گذشته و حال در برخورد با هنجار شکنىها به اجرا در نمىآید. نتیجه این مىشود که ملاحظه مىکنیم، شیوع مواد مخدر، کشف حجاب و تظاهر به فسق، شیوع رشوه در دستگاههاى قضائى و ادارى و خودسرى متخلّفان در حقوق ملى و گرانى و گرانفروشى و افزایشهاى بىرویه تعرفهها بوسیله برخى از ارکان دولت و زیرمیزى حتى در بخش درمان و دارو و زمین خوارى و رانت و غیره...
پس آن شعارهائى که مىگفت: مفسدان اقتصادى را افشا مىکنیم، تیغ عدالت فاصلههاى ساختگى را بر مىدارد، ارزشهاى دینى به جامعه برمى گردد، چه شد؟!
بنظر اینجانب دولتمردان ما از مردم عقب افتادهاند و باید خود را به قافله ملت برسانند، این مردم که با تمام وجود نسبت به مسؤولان در هر شهر و روستا ابراز احساسات مىکنند و با اجتماعات میلیونى به آنان خوش آمد مىگویند از آنها انتظاراتى دارند که اگر برآورده نشود و وعدهها در قالب الفاظ بماند عواقب نامطلوبى خواهد داشت. ابراز علاقه این ملت به مسؤولان همراه با انتظارات است، انتظارات در مسائل مادى و معنوى و فرهنگى و بهداشت و مسکن و اشتغال و اصلاح فرهنگ اجتماعى و تحقق به آرمانهائى که به پاى آن عزیزان و فرزندانشان را قربانى کردند. آقایان مسؤولین! زمان بسیار حساس و وقت تنگ و زمان به سرعت مىگذرد. جاى درنگ نیست، بیائید همه دست در دست یکدیگر نهاده و با جبران کاستىها و تقصیرها دَینِ خود را به ملت ادا کنیم با تمام توان به یارى اسلام بشتابیم، ناهنجاریهائى که با سکوت ما رشد کرد و مفاسدى که زیرنگاه بعض مسؤولین نظام و سکوت آنها گسترش یافت با امر و نهى و قانون و اجرا و اقامه حدود الهى از میان برداریم که اینست وظیفه مقرر قرآنى و قانونى و پیروى از سنت پیامبر اعظم صلى اللّه علیه و آله وسلّم.