زدودن پلیدیها و آلودگیها
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
" و أقم الصلاة طرفى النهار و زلفا من اللیل إن الحسنات یذهبن السیئات، ذلک ذکرى للذاکرین " (سوره هود، آیه 14)
اى پیامبر، نماز را در دو طرف روز (صبح، ظهر و عصر) و پاسى از شب (مغرب و عشا) برپادار که همانا نیکىها، بدىها و پلیدىها را مىزداید، و این است پند و یادآورى براى یاد کنندگان.
زلف: جمع زلفه یعنى قرب و نزدیکى. براى نمازهاى صبح و همچنین ظهر و عصر، واژه " طرفى النهار " آورده زیرا دو طرف روز را در بر مىگیرد که یکى با طلوع فجر است و دو نماز دیگر پس از زوال و فرا رسیدن ظهر، آغاز مىشود ولى در مورد نمازهاى مغرب و عشا ملاحظه مىکنیم که " زلفا " مىفرماید، زیرا دو نماز مغرب و عشا در آغاز شب شروع مىشوند و با وقتى نزدیک به هم قرار دارند هرچند وقت نماز عشا موسّع است اما فضیلتش، پس از ساعتى از نماز مغرب آغاز مىشود.
در این آیه شریفه، نماز واجب (فریضه) را بالاترین مصداق "حسنات " بیان کرده است زیرا با اقامه و برپائى نماز،آن هم با شرائطش، انسان بیشترین توجه را به خداى خود معطوف مىدارد و در لحظاتى مقدس از قید و بندهاى زندگى مادى دور مىشود و از هر آلودگى و ریا و پلیدى، روان خویش را پاک و مطهر مىسازد و به سوى معشوق حقیقى که خالق و پروردگارش است، نیایش مىکند و در برابر عظمتش سر فرود مىآورد. و بدینسان این حسنه بزرگ، بدىها و گناهان و آلودگىها را از قلب انسان مىزداید و آن را پالایش و شستشو مىدهد. کجایند آنان که باید به یاد خدا باشند و از این حکمت بلند الهى پند و اندرز گیرند و به سوى او با خلوص بیشتر توجه کنند.
در کتاب شریف " معانى الأخبار " در تفسیر " انّ الحسنات یذهبن السیئات " از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: " نماز مؤمن در شب، گناهان روزش را پاک مىکند ".
در تفسیر " مجمع البیان " از ابو عثمان نقل شده که گفت: " من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودیم. سلمان شاخه خشکى از درخت را گرفت و به شدت تکان داد تا برگهایش بریزد. سپس گفت: اى ابو عثمان، آیا نمىپرسى چرا چنین کارى را انجام دادم؟ گفتم: چرا؟ گفت: روزى با رسول خدا صلى الله علیه و آله در زیر درختى نشسته بودیم، آن حضرت یکى از شاخههاى خشک آن درخت را گرفت و به شدت حرکت داد تا برگهایش بریزد، سپس فرمود: اى سلمان! چرا علت این کار را از من نمىپرسى ؟ عرض کردیم: بفرمائید، چرا چنین کارى را انجام دادید ؟ فرمود: هنگامى که یک شخص مسلمان وضو مىگیرد، و نیکو وضو مىگیرد و نمازهاى پنجگانهاش را به جا مىآورد، گناهانش مانند این برگها ریخته مىشود. آن وقت حضرت این آیه را تلاوت فرمود.
و همچنین روایت دیگرى در مجمع البیان از امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده که فرمود: در مسجد در حضور پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بودیم و منتظر داخل شدن وقت نماز، مردى از میان جمعیت برخاست و عرض کرد: اى رسول خدا! مرتکب گناهى شدهام! حضرت روى را برگرداند (و به او اعتنا نکرد) و به نماز ایستاد. پس از تمام شدن نماز، آن مرد دوباره سخن خود را تکرار کرد.
حضرت فرمود: مگر تو با ما نماز نخواندى ؟ و پیش از آن وضوى نیکوئى نگرفته بودى؟ عرض کرد: چرا. فرمود: همان وضو و نماز، کفاره گناهت است.
در تفسیر عیاشى از ابو حمزه ثمالى نقل شده که گفت: من از یکى از باقرین (امام باقر یا امام صادق علیهما السلام) شنیدم که فرمود: روزى امیر المؤمنین علیه السلام رو به مردم کرد و فرمود: کدام یک از آیههاى قرآن، براى شما امیدوار کننده تر است " بعضى از حاضرین گفتند: آیه " ان الله لا یغفر أن یشرک به و یغفر دون ذلک لمن یشاء " فرمود: درست است، این آیه انسان را امید مىدهد ولى منظور این نیست.
برخى دیگر آیه " یا عبادى الذین أسرفوا على أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله إن الله یغفر الذنوب جمیعا " را مطرح کردند. حضرت پاسخ داد: این آیه نیز امید مىدهد ولى آنکه باید باشد نیست.برخى دیگر از حاضران آیه " والذین اذا فعلوا فاحشة أو ظلموا أنفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم " را بیان کردند. حضرت باز هم فرمود: این آیه نیز خوب است ولى آنکه باید باشد، نیست.
و أن هنگام که همه سکوت کردند حضرت فرمود: اى مسلمانان! چرا ساکت شدید ؟ عرض کردند: به خدا قسم آیه دیگرى به نظرمان نمىرسد. آنگاه حضرت فرمود: من از رسول گرامى صلى الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: " امیدوار کننده ترین آیات قرآن، آیه " أقم الصلاة طرفى النهار.. " مىباشد. و ادامه داد: " یا على و الذى بعثنى بالحق بشیرا و نذیرا إن أحدکم لیقوم الى وضوئه، فتساقط عن جوارحه الذنوب، فإذا استقبل الله بوجهه و قلبه، لم ینفلت عن صلاته و علیه من ذنوبه شىء کما ولدته أمه، فإن أصابه شیئا بین الصلاتین کان له مثل ذلک حتى عدّ الصلوات الخمس " یا على! به حق آن خدائى که مرا به حق برانگیخته و بشیرو نذیر براى امت قرار داده، هرگاه یکى از شما براى وضو ساختن برمىخیزد، گناهانش از اعضا و جوارحش فرو مىریزد و وقتى با روى و قلب خویش متوجه خدایش مىگردد، نمازش را به پایان نمىرساند جز آنکه از گناهانش چیزى نمانده باشد و مانند روزى مىشود که از مادر زائیده شده است.و اگر میان هر دو نماز گناهى از او سر بزند، نماز بعدى آن را پاک مىکند. و اینگونه حضرت نمازهاى پنجگانه را شمرد و فرمود: یا على، انما منزلة الصلوات الخمس لأمتى کنهر جار على باب أحدکم فما یظن أحدکم لو کان فى جسده درن ثم اغتسل فى ذلک النهر خمس مرات کان یبقى فى جسده درن فکذلک والله الصلوات الخمس لأمتى "
آرى! نمازهاى پنجگانه براى امتم مانند رود جارى است که در خانه یکى از شما جریان دارد. حال چگونه است وضع کسى که بدنش آلوده است و خود را هر روز پنج بار در آن آب زلال بشوید ؟ به خدا قسم نمازهاى پنجگانه نیز براى امتم همین حکم رودخانه را دارد. بنا بر این، تردیدى نیست از اینکه نماز مصداق بارز حسنات و نیکىها است و تکرار آن در پنج نوبت، تکرار رجوع و بازگشت به سوى حق است در هر روز.. و این خود بالاترین انگیزه براى دورى از گناه و پرهیز از منکرات مىباشد زیرا نماز اگر با شرائطش انجام گیرد، گناه را از آئینه دل مىزداید و آثار وپیامدهاى خطرناکش را نابود مىسازد. لذا است که مىفرماید: " ان الصلاة تنهى عن الفحشاء و المنکر " همانا نماز انسان را از ارتکاب کارهاى ناپسندیده و زشت باز مىدارد. و کسى که مقید به خواندن نماز در اوقات پنجگانهاش مىباشد، اصلا وقت اینکه سراغ فحشا و منکرات برود، ندارد. مضافا برآنکه خود نماز به انسان حالت توجه و دلبستگى به خدا مىدهدو او را از دست زدن به کارهاى ناپسند و منکر منع مىکند. ولى بحث این است که خداوند در این آیه شریفه، پس از ذکر نماز، به طور مطلق فرموده است: إن الحسنات یذهبن السیئات " و همین اطلاق دلیل بر این است که هر حسنهاى شوینده و پاک کننده گناه و آلودگیها است. نه اینکه منحصر باشد به نماز. و این نیز از سنتهاى تغییر ناپذیر الهى است.
از آن گذشته در جاى دیگرى از قرآن مىخوانیم: " إن تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم " اگر از گناهان بزرگ دورى جوئید، گناهان کوچکتان را مىپوشانیم و آنها را نادیده مىگیریم. پس شرط اول این قانون الهى آن است که انسان خود را به گناهان بزرگ، آلوده نکند و در مقابل کارهاى خیر انجام دهد، پس خداوند با لطف و رحمت بى پایانش از گناهان کوچتر مىگذرد و نادیده مىگیرد.
و چرا چنین نباشد که کار نیک قطعا روح و روان انسان را صفا و لطافت مىبخشد و تیرگیها را از آن دور مىسازد و امید مغفرت را در او بالا مىبرد و بدینسان روح انسان از ظلمت به نور مىرسد " الله ولى الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الى النور "
آرى! اگر انسان خدا را در نظرداشت و کارهاى شایسته را براى او انجام داد، خداوند او را از تاریکى گناه به روشنائى و فروغ مغفرت و رحمت مىرساند و در بهشت رضوان جاودانه مىسازد. خدایا ما را از تیرگیهاى نفس به فروغ رضوان برسان. آمین رب العالمین
اى پیامبر، نماز را در دو طرف روز (صبح، ظهر و عصر) و پاسى از شب (مغرب و عشا) برپادار که همانا نیکىها، بدىها و پلیدىها را مىزداید، و این است پند و یادآورى براى یاد کنندگان.
زلف: جمع زلفه یعنى قرب و نزدیکى. براى نمازهاى صبح و همچنین ظهر و عصر، واژه " طرفى النهار " آورده زیرا دو طرف روز را در بر مىگیرد که یکى با طلوع فجر است و دو نماز دیگر پس از زوال و فرا رسیدن ظهر، آغاز مىشود ولى در مورد نمازهاى مغرب و عشا ملاحظه مىکنیم که " زلفا " مىفرماید، زیرا دو نماز مغرب و عشا در آغاز شب شروع مىشوند و با وقتى نزدیک به هم قرار دارند هرچند وقت نماز عشا موسّع است اما فضیلتش، پس از ساعتى از نماز مغرب آغاز مىشود.
در این آیه شریفه، نماز واجب (فریضه) را بالاترین مصداق "حسنات " بیان کرده است زیرا با اقامه و برپائى نماز،آن هم با شرائطش، انسان بیشترین توجه را به خداى خود معطوف مىدارد و در لحظاتى مقدس از قید و بندهاى زندگى مادى دور مىشود و از هر آلودگى و ریا و پلیدى، روان خویش را پاک و مطهر مىسازد و به سوى معشوق حقیقى که خالق و پروردگارش است، نیایش مىکند و در برابر عظمتش سر فرود مىآورد. و بدینسان این حسنه بزرگ، بدىها و گناهان و آلودگىها را از قلب انسان مىزداید و آن را پالایش و شستشو مىدهد. کجایند آنان که باید به یاد خدا باشند و از این حکمت بلند الهى پند و اندرز گیرند و به سوى او با خلوص بیشتر توجه کنند.
در کتاب شریف " معانى الأخبار " در تفسیر " انّ الحسنات یذهبن السیئات " از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: " نماز مؤمن در شب، گناهان روزش را پاک مىکند ".
در تفسیر " مجمع البیان " از ابو عثمان نقل شده که گفت: " من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودیم. سلمان شاخه خشکى از درخت را گرفت و به شدت تکان داد تا برگهایش بریزد. سپس گفت: اى ابو عثمان، آیا نمىپرسى چرا چنین کارى را انجام دادم؟ گفتم: چرا؟ گفت: روزى با رسول خدا صلى الله علیه و آله در زیر درختى نشسته بودیم، آن حضرت یکى از شاخههاى خشک آن درخت را گرفت و به شدت حرکت داد تا برگهایش بریزد، سپس فرمود: اى سلمان! چرا علت این کار را از من نمىپرسى ؟ عرض کردیم: بفرمائید، چرا چنین کارى را انجام دادید ؟ فرمود: هنگامى که یک شخص مسلمان وضو مىگیرد، و نیکو وضو مىگیرد و نمازهاى پنجگانهاش را به جا مىآورد، گناهانش مانند این برگها ریخته مىشود. آن وقت حضرت این آیه را تلاوت فرمود.
و همچنین روایت دیگرى در مجمع البیان از امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده که فرمود: در مسجد در حضور پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بودیم و منتظر داخل شدن وقت نماز، مردى از میان جمعیت برخاست و عرض کرد: اى رسول خدا! مرتکب گناهى شدهام! حضرت روى را برگرداند (و به او اعتنا نکرد) و به نماز ایستاد. پس از تمام شدن نماز، آن مرد دوباره سخن خود را تکرار کرد.
حضرت فرمود: مگر تو با ما نماز نخواندى ؟ و پیش از آن وضوى نیکوئى نگرفته بودى؟ عرض کرد: چرا. فرمود: همان وضو و نماز، کفاره گناهت است.
در تفسیر عیاشى از ابو حمزه ثمالى نقل شده که گفت: من از یکى از باقرین (امام باقر یا امام صادق علیهما السلام) شنیدم که فرمود: روزى امیر المؤمنین علیه السلام رو به مردم کرد و فرمود: کدام یک از آیههاى قرآن، براى شما امیدوار کننده تر است " بعضى از حاضرین گفتند: آیه " ان الله لا یغفر أن یشرک به و یغفر دون ذلک لمن یشاء " فرمود: درست است، این آیه انسان را امید مىدهد ولى منظور این نیست.
برخى دیگر آیه " یا عبادى الذین أسرفوا على أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله إن الله یغفر الذنوب جمیعا " را مطرح کردند. حضرت پاسخ داد: این آیه نیز امید مىدهد ولى آنکه باید باشد نیست.برخى دیگر از حاضران آیه " والذین اذا فعلوا فاحشة أو ظلموا أنفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم " را بیان کردند. حضرت باز هم فرمود: این آیه نیز خوب است ولى آنکه باید باشد، نیست.
و أن هنگام که همه سکوت کردند حضرت فرمود: اى مسلمانان! چرا ساکت شدید ؟ عرض کردند: به خدا قسم آیه دیگرى به نظرمان نمىرسد. آنگاه حضرت فرمود: من از رسول گرامى صلى الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: " امیدوار کننده ترین آیات قرآن، آیه " أقم الصلاة طرفى النهار.. " مىباشد. و ادامه داد: " یا على و الذى بعثنى بالحق بشیرا و نذیرا إن أحدکم لیقوم الى وضوئه، فتساقط عن جوارحه الذنوب، فإذا استقبل الله بوجهه و قلبه، لم ینفلت عن صلاته و علیه من ذنوبه شىء کما ولدته أمه، فإن أصابه شیئا بین الصلاتین کان له مثل ذلک حتى عدّ الصلوات الخمس " یا على! به حق آن خدائى که مرا به حق برانگیخته و بشیرو نذیر براى امت قرار داده، هرگاه یکى از شما براى وضو ساختن برمىخیزد، گناهانش از اعضا و جوارحش فرو مىریزد و وقتى با روى و قلب خویش متوجه خدایش مىگردد، نمازش را به پایان نمىرساند جز آنکه از گناهانش چیزى نمانده باشد و مانند روزى مىشود که از مادر زائیده شده است.و اگر میان هر دو نماز گناهى از او سر بزند، نماز بعدى آن را پاک مىکند. و اینگونه حضرت نمازهاى پنجگانه را شمرد و فرمود: یا على، انما منزلة الصلوات الخمس لأمتى کنهر جار على باب أحدکم فما یظن أحدکم لو کان فى جسده درن ثم اغتسل فى ذلک النهر خمس مرات کان یبقى فى جسده درن فکذلک والله الصلوات الخمس لأمتى "
آرى! نمازهاى پنجگانه براى امتم مانند رود جارى است که در خانه یکى از شما جریان دارد. حال چگونه است وضع کسى که بدنش آلوده است و خود را هر روز پنج بار در آن آب زلال بشوید ؟ به خدا قسم نمازهاى پنجگانه نیز براى امتم همین حکم رودخانه را دارد. بنا بر این، تردیدى نیست از اینکه نماز مصداق بارز حسنات و نیکىها است و تکرار آن در پنج نوبت، تکرار رجوع و بازگشت به سوى حق است در هر روز.. و این خود بالاترین انگیزه براى دورى از گناه و پرهیز از منکرات مىباشد زیرا نماز اگر با شرائطش انجام گیرد، گناه را از آئینه دل مىزداید و آثار وپیامدهاى خطرناکش را نابود مىسازد. لذا است که مىفرماید: " ان الصلاة تنهى عن الفحشاء و المنکر " همانا نماز انسان را از ارتکاب کارهاى ناپسندیده و زشت باز مىدارد. و کسى که مقید به خواندن نماز در اوقات پنجگانهاش مىباشد، اصلا وقت اینکه سراغ فحشا و منکرات برود، ندارد. مضافا برآنکه خود نماز به انسان حالت توجه و دلبستگى به خدا مىدهدو او را از دست زدن به کارهاى ناپسند و منکر منع مىکند. ولى بحث این است که خداوند در این آیه شریفه، پس از ذکر نماز، به طور مطلق فرموده است: إن الحسنات یذهبن السیئات " و همین اطلاق دلیل بر این است که هر حسنهاى شوینده و پاک کننده گناه و آلودگیها است. نه اینکه منحصر باشد به نماز. و این نیز از سنتهاى تغییر ناپذیر الهى است.
از آن گذشته در جاى دیگرى از قرآن مىخوانیم: " إن تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم " اگر از گناهان بزرگ دورى جوئید، گناهان کوچکتان را مىپوشانیم و آنها را نادیده مىگیریم. پس شرط اول این قانون الهى آن است که انسان خود را به گناهان بزرگ، آلوده نکند و در مقابل کارهاى خیر انجام دهد، پس خداوند با لطف و رحمت بى پایانش از گناهان کوچتر مىگذرد و نادیده مىگیرد.
و چرا چنین نباشد که کار نیک قطعا روح و روان انسان را صفا و لطافت مىبخشد و تیرگیها را از آن دور مىسازد و امید مغفرت را در او بالا مىبرد و بدینسان روح انسان از ظلمت به نور مىرسد " الله ولى الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الى النور "
آرى! اگر انسان خدا را در نظرداشت و کارهاى شایسته را براى او انجام داد، خداوند او را از تاریکى گناه به روشنائى و فروغ مغفرت و رحمت مىرساند و در بهشت رضوان جاودانه مىسازد. خدایا ما را از تیرگیهاى نفس به فروغ رضوان برسان. آمین رب العالمین