سیره ائمه اطهار (ع) در زنده نگه داشتن عاشورا
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ کربلا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی تاریخ و سیره پیامبران و امامان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر زمانها و مکان های مقدس در احادیث
آرشیو
چکیده
متن
در میان حوادثى که در طول تاریخ بشریّت به وقوع پیوسته است، هیچ نهضت و حرکتى به پویایى و برجستگى قیام عاشورا نیست، نهضتى که در سرزمینى محدود، زمانى کوتاه و با فداکارى افراد معدودى رخ داد، امّا توانست الگویى عملى براى آزاد مردان جهان ارائه کند و براى همیشه به عنوان «انقلاب بزرگ» بر تارک تاریخ بشر بدرخشد.
آن چه بیش از همه حادثه کربلا را پرفروغ و سازنده جلوه مىدهد، سیره ائمه اطهار(ع) است در زنده نگه داشتن این حماسه زیبا و احیاى فرهنگ آن. امامان معصوم(ع) علىرغم این که در دوران امامت خویش در محدودیتهاى شدیدى به سر مىبردند و حاکمان مستبد اموى و عباسى سایه شوم خود را بر شهرهاى اسلامى گسترده بودند، ولى با اتخاذ صحیحترین تصمیمها و موضعگیرىهاى مناسب و با استفاده از مؤثرترین شیوهها توانستند از فرهنگ عاشورا و دستاوردهاى ارزشمند آن به صورت شایسته پاسدارى کنند و راه حماسه آفرینان کربلا را تداوم بخشند.
آنان این واقعه را به دید معجزه نگریستهاند و در سیره عملى خود به عنوان راهکارهاى مؤثّر و زنده براى مبارزه علیه ظلم و ستم از آن بهره جستهاند که در این مقال به روشهاى عملى آنان جهت حفظ این نهضت از تحریفات و زنده نگه داشتن آن اشاراتى گذرا خواهیم داشت.
توصیه به سوگوارى و عزادارى
عاشورا دهم ماه محرم الحرام است که از دیر باز مورد توجه و احترام مردم بوده است. ولى در فرهنگ شیعه به خاطر شهادت سومین پیشواى شیعیان و اصحاب او در سرزمین کربلا، این روز از جایگاه والایى برخوردار است. دهم ماه محرم با رخداد قیام سیدالشهداء (ع) در بین امامان(ع) و دوستداران اهل بیت (ع) به عظیمترین روزسوگوارى و ماتم تبدیل شد.(1) پیشوایان معصوم(ع) همواره جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا، شیعیان را به سوگوارى و عزادارى توصیه نموده و اثرات و ثمرات این شعایر را تشریح مىنمودند. راز این که ائمه هدى(ع) بر ماتم سرایى شهداى کربلا تأکید نمودهاند این است که: اوّلاً دشمنان و مخالفان اهل بیت (ع) این روز را به جشن و سرور سپرى مىکردند و ثانیاً این عزادارىها و سوگوارىها اگر آگاهانه، خالصانه و سازنده باشد، دل صاحب عزا را با دل حماسهسازان دشت نینوا پیوند مىدهند و این ارتباط خود باعث ازدیاد معرفت و قرب به بارگاه ملکوتى خواهد شد.
امام صادق(ع) در توصیف مصایب روز عاشورا این گونه فرمودند: «وَ اَمّا یَومَ عاشوراءَ فَیَومٌ اُصیبَ فیه الحُسین صریعاً بینَ اَصحابِهِ و اصحابُهُ حَولَهُ صَرعى عُراةٌ؛(2) امّا روز عاشورا روزى است که در آن حسین(ع) میان یارانش کشته بر زمین افتاد و یاران او نیز اطراف او بر خاک افتاده و عریان بودند».
امام رضا(ع) دراینباره مىفرماید: «من ترک السّعى فى حوائجه یوم عاشوراء قضى اللّه له حوائج الدّنیا و الآخرة و من کان عاشوراء یوم مصیبته جعل اللّه عزّ و جلّ یوم القیامة یوم فرجه و سروره؛(3) هر کس تلاش در رفع نیازهایش را در عاشورا به خاطر به پاداشتن عزا ترک کند، خداوند حوایج دنیا و آخرتش را برآورده سازد و هر کس عاشورا را روز مصیبت خویش قرار دهد، خداوند تبارک و تعالى روز قیامت را روز شادى و خوشحالى او قرار مىدهد.»
هم چنین امام صادق(ع) فرمودند: «انّ یوم الحسین اعظم مصیبةً من جمیع سائر الایّام؛(4) روز شهادت امام حسین(ع) سوزناکترین روزهاست.»
در سیره اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هرچه بیشتر تفحّص گردد، مشاهده مىشود که آن بزرگواران براى ترویج فرهنگ عاشورا و تطبیق آن بر مصادیقش بر اساس مقتضیات هر عصر، اهتمامى وافر و تأکیدى مصرّانه داشتهاند. امام باقر(ع) در تعقیب این هدف و توجه دادن مردم به ستمى که بر اهل بیت(ع) روا شده، وصیّت مىکند تا ده سال در موسم حج در منى براى امام حسین(ع) و همراهانش عزادارى کنند.
آن حضرت بودجهاى را براى چنین امرى اختصاص داد. عزادارى گروهى در ایام حج و سرزمین حسّاس منى، سؤالات معنا دارى را در اذهان ترسیم مىکند و این خود بهترین نوع مبارزه غیر مستقیم ائمه(ع) براى توجه دادن افکار عمومى بر ضد جنایات اموى بود.
ائمه هدى(ع) غیر از آن که قولاً و عملاً در سیره و رفتار خود در جهت برپایى مجالس سوگوارى براى اباعبداللّه(ع) تأکید و اصرار داشتهاند، از مردم خواستهاند که در این امر مهم کوتاهى نکنند و به آنان نوید دادهاند که براى عزاداران حسینى پاداش بسیار ویژهاى در نظر گرفته شده است.
از منابع روایى چنین برمىآید هر کس بر مصایب ائمه خصوصاً امام حسین (ع) بگرید و از این بابت محزون گردد:
1- در روز جزاء با ائمه هدى(ع) محشور خواهد بود.
2- حضرت سیدالشهداء (ع) براى سوگوار خود از خداوند طلب آمرزش مىکند.
3- عزادار اباعبداللّه(ع) مصداق کسى است که در شادى اهل عترت شادمان و در حزن آنان اندوهناک و محزون است.
4- در هنگام احتضار سوگوار اباعبداللّه(ع)، ائمه هدى(ع) حاضر مىشوند و عزرائیل را به مراعات حال وى توصیه مىکنند به حدى که ملک الموت از مادر نسبت به او رؤوفتر است.
5 - سوگوار حماسه ساز عاشورا، از آب گواراى کوثر جرعههایى مىنوشد و به میوههاى جنّت متنعم مىشود.
6- شفاعت رسول خدا(ص) شامل عزاداران امام حسین(ع) مىشود.
7- قبر ماتم دار کربلا نورانى است و از عذاب برزخى مصون مىباشد.
8 - خداوند از این که عزادار امام حسین(ع) را عذاب کند، پروا مىکند.
9- سوگواران و زائران در پرتو عرش الهى در مجلس منوّر در محضر اباعبداللّه هستند.(5) گریستن و گریاندن
گریه براى مصایب امام حسین(ع) نوعى پیوند با راه و روش و هدف آن حضرت است که باعث آمادگى براى مبارزه و جهاد در راه خدا مىشود و نیروى ایمان و عقیده را از هر جهت بسیج مىکند و ناامیدى و زبونى را از انسان دور مىنماید. از آنجا که شهادت سالار شهیدان و یاران با وفایش از منظر عمومى، آثار ویرانگرى براى حکومت بنىامیه و سالها بعد براى بنى عباس داشت و مشروعیّت حاکمان این دو سلسله را زیر سؤال برده بود، براى این که این تراژدى غمبار به دست فراموشى سپرده نشود، امامان(ع) با گریه بر شهیدان نینوا و زنده نگه داشتن یاد و خاطره جانبازىهاى آنان اهداف شهیدان کربلا را دنبال مىکردند. عظمت حادثه کربلا به قدرى دلخراش بود که شاهدان آن مصیبت تا زنده بودند آن را فراموش نکردند.
امام سجّاد(ع) در مناسبتهاى گوناگون بر عزیزانش گریه مىکرد. اشکهاى آن حضرت(ع) عواطف را بر مىانگیخت و در اذهان مخاطبان مظلومیّت شهداى کربلا را ترسیم مىنمود. امام سجّاد (ع) بنیانگذار فرهنگ گریه در میان مؤمنان بود و طى 35 سال امامتش به این روش ادامه داد (6) تا جایى که یکى از «بکّائین پنج گانه تاریخ»(7) نامیده شد. وقتى راز آن همه گریه را از آن حضرت مىپرسیدند، حضرت مصایب جانگداز کربلا را بازگو مىکرد و مىفرمود: مرا ملامت نکنید. بدرستى یعقوب(ع) پس از آن که یک فرزند خود را از دست داد، آن قدر گریست تا از غصّه چشمهایش سفید شد. در حالى که یقین به مرگ فرزندش نداشت.
ولى من به چشم خود در نصف روز دیدم که چهارده نفر از اهل بیت مرا سربریدند.(8)
او نه تنها خود در سوگ شهداى کربلا مىگریست، بلکه شیعیان و مؤمنان را نیز ترغیب به گریستن بر آن شهدا مىکرد و مىفرمود: «هر مؤمنى که بر شهادت حسین(ع) بگرید به طورى که اشک بر گونههایش جارى شود، خداوند براى او غرفه هایى در بهشت آماده مىسازد که تا ابد در آن اقامت خواهد گزید».(9)
امام صادق(ع) فرمودند: «على بن الحسین(ع) به یاد عاشورا بیست سال گریست و هرگز طعامى نمىخورد مگر این که گریه مىکرد».(10)
همچنین امام رضا(ع) فرمودند: «فعلى مثل الحسین فلیبک الباکون فانّ البکاء علیه یحطّ الذّنوب العظام؛(11) گریه کنندگان باید بر کسى همچون حسین(ع) گریه کنند، زیرا گریستن بر او گناهان بزرگ را فرو مىریزد».
باز امام صادق (ع) فرمودند: «کلّ الجزع و البکاء مکروهٌ سوى الجزع و البکاء على الحسین؛(12) هر ناله و گریهاى مکروه است، مگر ناله و گریه بر حسین(ع)».
این اشکها و گریهها در عزاى مظلوم کربلا، فریاد مداوم علیه ستمگران و ابلاغ پیام خون مطهر شهدا بود. اگر گریههاى ائمه(ع) نبود، حادثه عاشورا از خاطرهها محو مىشد و شعاع این مشعل فروزان فروکش مىکرد. بیان گریه نظام هستى
مسأله گریه نظام هستى به ویژه گریه آسمان بر شهادت حضرت اباعبداللّه(ع) در روایات منقول از ائمه هدى(ع) منعکس شده است.راز این گریه اظهار عظمت مصیبت است به نحوى که در جزء جزء عالم هستى داراى تأثیر بوده است.
پس از بازگشت اهل بیت عصمت و طهارت از کربلا و ورود به مدینه امام سجاد(ع) ضمن خطبهاى چنین فرمودند: «اى مردم! پس از این مصیبت عظمى کدام یک از مردانتان تواند شاد بود یا کدامین چشم مىتواند اشکش را حبس کند؟ همانا آسمانهاى هفت گانه بر قتل او گریستند و دریاها با امواجشان و آسمانها با ارکانشان و زمین با پهنه وسیعش و درختان با شاخههایشان و ماهیان اعماق دریا و ملائکه و اهل آسمان بر شهادت او گریستند».(13)
امام صادق(ع) در روایتى به صحابى بزرگوارش زراره فرمودند: «اى زراره! آسمان چهل روز بر حسین(ع) گریست و زمین چهل روز با سیاهى و خورشید چهل روز با سرخى و کسوف و کوهها از هم پاشیدند و دریاها متلاطم شدند و ملائکه چهل روز بر حسین(ع) گریستند».(14)
هم چنین امام رضا(ع) در روایتى به گریه آسمانهاى هفت گانه و زمین اشاره نمودهاند.(15)
از روایاتى که گذشت مىتوان چنین استنباط کرد که اصل مسأله گریه هستى بر شهادت امام حسین(ع) امرى است قطعى که خود سند متقنى است براى زنده نگه داشتن این قیام. ترغیب شاعران به سرودن شعر و مرثیه
برپایى مجالس نوحه خوانى و خواندن شعر و مرثیه از عباداتى است که داراى ثواب و پاداش فراوانى در نزد پروردگار است.
امام صادق(ع) مىفرماید: «الحمد لله الّذى جعل فى النّاس من یفد الینا و یمدحنا و یرثى لنا؛(16) حمد و ستایش خداوندى را که در میان مردم کسانى را قرار داد که به سوى ما مىآیند و ما را مدح مىکنند و براى ما مرثیه مىخوانند».
این نشان دهنده جایگاه «مرثیه» و «مدح» در فرهنگ شیعه و در راستاى احیاى فرهنگ اهل بیت(ع) است.
بیان مصایب و مراثى سرور شهیدان امام حسین (ع) به اندازهاى مهم و ضرورى است که پیشوایان معصوم(ع) همواره بدان سفارش کرده و خواستار زنده نگه داشتن نام و یاد آن امام(ع) به این شیوه شدهاند. آنان خود نیز بدین امر پاىبند بوده و در بزرگداشت این واقعه جانسوز قلبى سوزان و زبانى نوحهگر داشتهاند.
استاد شهید آیت اللّه مرتضى مطهرى (ره) در این زمینه مىنویسد: «ائمه دین خواستند قیام امام حسین(ع) به صورت یک مکتب و به صورت یک مشعل فروزان همیشه باقى بماند. این یک چراغى است از حق، از حقیقت دوستى و از حقیقت خواهى. این یک ندایى است از حقطلبى، از حرّیت و آزادى، این مکتب آزادى و این مکتب مبارزه با ظلم را خواستند براى همیشه باقى بماند. در زمان خود ائمه اطهار(ع) که این دستور صادر شد، سبب شد که جریان زنده و فعّال و انقلابى به وجود آید. نام امام حسین(ع) شعار انقلاب علیه ظلم گشت، یک عدّه شاعر انقلابى به وجود آمدند مانند: کمیت اسدى، دعبل خزایى، سیّد حمیرى و...کمیت اسدى مىدانید کیست؟ همان کسى که با اشعارش از یک سپاه بیشتر براى بنى امیّه ضرر داشت».(17)
مشهور است که چون اهل بیت عصمت و طهارت (ع) از شام به مدینه بازگشتند، در حوالى مدینه براى مدتى کوتاه اقامت نمودند. اهالى مدینه با شور و شوق خاصى به استقبال آنان رفتند. در میان استقبال کنندگان فردى بود به نام «بشیر بن جذلم» که چون امام سجاد(ع) او را دید، فرمود: اى بشیر! پدرت شاعر بود. آیا تو هم از شاعرى بهرهدارى، وى جواب داد: آرى! خود نیز شاعر هستم. حضرت(ع) فرمودند: ابیاتى بسراى و خبر ورود اهل بیت(ع) و مصیبت جانگداز کربلا را اعلام کن. بشیر مىگوید بر مرکب خود سوار و با عجله وارد مدینه شدم و صدا به گریه بلند کردم و این اشعار را خواندم:
یا اهل یثرب لامقام لکم بها
قتل الحسین و ادمعى مدرار
الجسم منه بکربلا مضرّج
و الرأس منه على القناة یدار
یعنى: اى اهل یثرب (مدینه) دیگر در شهر نمانید چون حسین(ع) کشته شد. پس اشک فراوان از گونهها جارى کنید. بدنش در کربلا آغشته به خون شده و سر مطهرش را بر سر نیزه کردند.
بعد از این مرثیه، شهر مدینه شکل ماتم به خود گرفت. همه اهل شهر از منازل بیرون آمدند و به گریه و زارى پرداختند و این ماتمسرایى تا چندین روز ادامه داشت.
در عصر امامت ائمه(ع) شعرایى چون کمیت اسدى، سیّد حمیرى، دعبل خزایى و... به سفارش آن بزرگواران براى فداکاران کربلا به مرثیه گویى پرداختند. اشعار حماسى و عمیق این یاران اهل بیت(ع) بنى امیّه و بنى عباس را در هراس افکنده بود.(18)
شاعر و مدّاح اهل بیت(ع) «دعبل خزایى» این گونه نقل کرده است: ایام محرم بود که به زیارت امام هشتم على بن موسى الرضا(ع) رفتم. دیدم آن حضرت با حالت حزن و اندوه نشسته و اصحاب هم دور او جمع شدهاند. چون مرا دید، فرمود: اى دعبل! دوست دارم شعرى بخوانى، زیرا این روزها غم و اندوهى است که بر خاندان ما رفته است و کسى که بر مصیبت جدّم امام حسین(ع) بگرید، خداوند گناهان او را مىآمرزد. سپس آن حضرت از جاى خویش برخاست و پردهاى را نصب کرد و اهل خانه را در پشت آن پرده قرار داد تا در مصایب جدّشان عزادارى کنند. در این حال رو به سوى من کرد و فرمود: براى جدّم حسین(ع) مرثیهاى بخوان. دعبل مىگوید: اشعارى خواندم به طورى که صداى گریه امام رضا(ع) و اهل بیت او بلند شد.(19)
زید شجام مىگوید: «با جمعى از کوفیان نزد امام جعفر صادق(ع) بودیم که جعفر بن عفان وارد شد. امام صادق(ع) او را نزدیک خود جاى داد. سپس فرمود: شنیدهام تو درباره عزادارى امام حسین(ع) خوب شعر مىگویى، گفت: بلى! فرمود: بگو! پس جعفر شعرى درباره امام حسین(ع) سرود به طورى که امام صادق(ع) و تمام اطرافیان گریستند. سپس امام (ع) فرمود: اى جعفر! به خدا قسم دیدم ملائکه اشعار تو را درباره حسین(ع) مىشنوند و آنها هم گریه مىکنند.
اى جعفر! خداوند همین الآن بهشت را بر تو واجب کرد و گناهانت را بخشید».(20) سفارش به زیارت سالار شهیدان
از شیوه هایى که امامان (ع) براى احیاى نهضت عاشورا به کار گرفتند، توجه فراوان به زیارت امام حسین(ع) بود. سفارشهاى فراوانى که از خاندان عترت و طهارت در باب بزرگداشت مقام آن حضرت و زیارت آن امام مظلوم در اوقات مختلف به ما رسیده است، عمق و میزان مقام الهى سالار عشق را به وضوح بیان مىکند.
امام سجاد(ع) در سخنان گهر بار خویش، سفارش زیادى به زیارت امام حسین(ع) داشت. ایشان بعد از بازگشت به مدینه در بیرون شهر خیمهاى برپا کرد و چندین سال در آن اقامت گزید تا ملاقاتى با دشمنان عترت نداشته باشد. حضرت پیوسته در طول این مدت به قصد زیارت پدر و جدّ خویش به عراق مىآمد، ولى کسى متوجّه نمىشد.(21)
امام صادق(ع) فرمودهاند: «لو یعلم النّاس ما فى زیارة قبر الحسین(ع) من الفضل لماتوا شوقاً؛(22) اگر مردم فضیلت زیارت قبر امام حسین(ع) را مىدانستند از شوق جان مىباختند».
سدیر صیرفى مىگوید: امام صادق(ع) به من فرمود: اى سدیر! آیا هر روز حسین(ع) را زیارت مىکنى، عرض کردم فدایت شوم نه، فرمود: چقدر جفاکار هستى! سپس فرمود: آیا هر جمعه او را زیارت مىکنى؟ عرض کردم نه، فرمود: آیا هر ماه او را زیارت مىکنى؟ عرض کردم نه. فرمود: آیا هر سال او را زیارت مىکنى؟ عرض کردم گاهى. حضرت فرمود: شما به حسین(ع) چقدر جفا مىکنید! آیا نمىدانى که خداوند عزّ و جلّ دو میلیون فرشته دارد که پریشان حال بر حسین گریه مىکنند و او را زیارت مىکنند و خسته نمىشوند؟
چه مانعى دارد که قبر حسین(ع) را در هر جمعه پنج بار و یا در هر روز یک بار زیارت کرده باشى؟ عرض کردم: فدایت شوم. میان ما و قبر حسین(ع) بسیار فاصله است. حضرت فرمود: زیارت را از راه دور انجام بده و آن بدین گونه است: برو بالاى پشت بام و به راست و چپ توجه کن. آن وقت سر به طرف آسمان بلند کن سپس به طرف قبله توجه کن و بگو: «السلام علیک یا اباعبداللّه الحسین. السلام علیک و رحمة اللّه و برکاته» اگر چنین کنى براى تو یک زیارت مىنویسند معادل یک حج و یک عمره.(23)
امام رضا (ع) فرمودند: «من زار قبر ابى عبداللّه بشطّ الفرات کان کمن زار اللّه فوق عرشه؛(24) هر کس قبر امام حسین(ع) را در کنار رود فرات زیارت کند، مانند کسى است که خداوند را در بالاى عرش زیارت کرده است».
آرى از سیاستهاى ثابت و تغییرناپذیر امامان معصوم(ع) بعد از شهادت سالار شهیدان احیاء این نهضت بود. تأکید آنان بر عزادارى، گریه، فضایل، زیارت و... از عاشورا مشعلى جاویدان ساخت و کربلا را به صورت بزرگترین دژ مقاومت امت اسلامى در برابر کفر و نفاق و بیداد در آورد. امروزه با استفاده از سیره ائمه هدى(ع) عاشوراى حسینى سمبل ظلم ستیزى و عدالت خواهى و راه رهایى مظلومان جهان از سلطه مستکبران شناخته مىشود. اگرچه در طول تاریخ از سوى کوردلان تلاشهایى براى فراموش شدن نام حسین(ع) و خاموشى این مشعل هدایت صورت گرفته است، امّا همه این تلاشهاى مذبوحانه نشان وحشت آنان از جوشش خون پاک حسینى در رگهاى نسل جوان است و علىرغم همه این کوششها هر روز گرایش دلهاى صالحان و مؤمنان به سوى عاشورا و محرم افزونتر و گستردهتر مىگردد و محبت حسینى دلهاى مظلومان جهان را شیداى فرزند فاطمه (س) مىکند. والسلام... پاورقی ها:پىنوشتها: - 1. ماهنامه مبلّغان، شماره 39، ص 71. 2. اصول کافى، کلینى، ج 4، ص 147. 3. عیون اخبار الرّضا، شیخ صدوق، ج 1، ص 298. 4. همان، ص 225. 5. مجله پاسدار اسلام، شمارههاى 267 و 268(اسفند 82 و فروردین 83) ص 29 - 27، برگرفته از مقاله جارى با جرعههاى عاشورا، غلامرضا گلى زواره. 6. امالى شیخ صدوق، ص 140. 7. حضرت آدم(ع)، حضرت نوح(ع)، حضرت یعقوب(ع)، حضرت فاطمه(س) و امام سجاد(ع). 8 امالى شیخ صدوق، ص 140. 9. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ص 83. 10. بحارالانوار، مجلسى، ج 46، ص 108. 11. همان، ج 44، ص 283. 12. همان، ج 45، ص 313. 13. عوالم العلوم و المعارف، عبداللّه بحرانى، ج امام حسین(ع)، ص459. 14. بحارالانوار، ج 45، ص 207 - 206. 15. همان، ج 44، ص 286. 16. وسایل الشیعه، حرّ عاملى، ج 10، ص 469. 17. ده گفتار، شهید مطهرى، ص 252 - 251. 18. مجله پاسدار اسلام، شماره 163، تیر 1374، ص 32. 19. بحارالانوار، ج 45، ص 275. 20. وسایل الشیعه، ج 4، ص 594. 21. الامام زین العابدین، علّامه مقدم، ص 42. 22. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 319. 23. وسایل الشیعه، ج 10، ص 386. 24. مأخذ قبل، ص 183.
آن چه بیش از همه حادثه کربلا را پرفروغ و سازنده جلوه مىدهد، سیره ائمه اطهار(ع) است در زنده نگه داشتن این حماسه زیبا و احیاى فرهنگ آن. امامان معصوم(ع) علىرغم این که در دوران امامت خویش در محدودیتهاى شدیدى به سر مىبردند و حاکمان مستبد اموى و عباسى سایه شوم خود را بر شهرهاى اسلامى گسترده بودند، ولى با اتخاذ صحیحترین تصمیمها و موضعگیرىهاى مناسب و با استفاده از مؤثرترین شیوهها توانستند از فرهنگ عاشورا و دستاوردهاى ارزشمند آن به صورت شایسته پاسدارى کنند و راه حماسه آفرینان کربلا را تداوم بخشند.
آنان این واقعه را به دید معجزه نگریستهاند و در سیره عملى خود به عنوان راهکارهاى مؤثّر و زنده براى مبارزه علیه ظلم و ستم از آن بهره جستهاند که در این مقال به روشهاى عملى آنان جهت حفظ این نهضت از تحریفات و زنده نگه داشتن آن اشاراتى گذرا خواهیم داشت.
توصیه به سوگوارى و عزادارى
عاشورا دهم ماه محرم الحرام است که از دیر باز مورد توجه و احترام مردم بوده است. ولى در فرهنگ شیعه به خاطر شهادت سومین پیشواى شیعیان و اصحاب او در سرزمین کربلا، این روز از جایگاه والایى برخوردار است. دهم ماه محرم با رخداد قیام سیدالشهداء (ع) در بین امامان(ع) و دوستداران اهل بیت (ع) به عظیمترین روزسوگوارى و ماتم تبدیل شد.(1) پیشوایان معصوم(ع) همواره جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا، شیعیان را به سوگوارى و عزادارى توصیه نموده و اثرات و ثمرات این شعایر را تشریح مىنمودند. راز این که ائمه هدى(ع) بر ماتم سرایى شهداى کربلا تأکید نمودهاند این است که: اوّلاً دشمنان و مخالفان اهل بیت (ع) این روز را به جشن و سرور سپرى مىکردند و ثانیاً این عزادارىها و سوگوارىها اگر آگاهانه، خالصانه و سازنده باشد، دل صاحب عزا را با دل حماسهسازان دشت نینوا پیوند مىدهند و این ارتباط خود باعث ازدیاد معرفت و قرب به بارگاه ملکوتى خواهد شد.
امام صادق(ع) در توصیف مصایب روز عاشورا این گونه فرمودند: «وَ اَمّا یَومَ عاشوراءَ فَیَومٌ اُصیبَ فیه الحُسین صریعاً بینَ اَصحابِهِ و اصحابُهُ حَولَهُ صَرعى عُراةٌ؛(2) امّا روز عاشورا روزى است که در آن حسین(ع) میان یارانش کشته بر زمین افتاد و یاران او نیز اطراف او بر خاک افتاده و عریان بودند».
امام رضا(ع) دراینباره مىفرماید: «من ترک السّعى فى حوائجه یوم عاشوراء قضى اللّه له حوائج الدّنیا و الآخرة و من کان عاشوراء یوم مصیبته جعل اللّه عزّ و جلّ یوم القیامة یوم فرجه و سروره؛(3) هر کس تلاش در رفع نیازهایش را در عاشورا به خاطر به پاداشتن عزا ترک کند، خداوند حوایج دنیا و آخرتش را برآورده سازد و هر کس عاشورا را روز مصیبت خویش قرار دهد، خداوند تبارک و تعالى روز قیامت را روز شادى و خوشحالى او قرار مىدهد.»
هم چنین امام صادق(ع) فرمودند: «انّ یوم الحسین اعظم مصیبةً من جمیع سائر الایّام؛(4) روز شهادت امام حسین(ع) سوزناکترین روزهاست.»
در سیره اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هرچه بیشتر تفحّص گردد، مشاهده مىشود که آن بزرگواران براى ترویج فرهنگ عاشورا و تطبیق آن بر مصادیقش بر اساس مقتضیات هر عصر، اهتمامى وافر و تأکیدى مصرّانه داشتهاند. امام باقر(ع) در تعقیب این هدف و توجه دادن مردم به ستمى که بر اهل بیت(ع) روا شده، وصیّت مىکند تا ده سال در موسم حج در منى براى امام حسین(ع) و همراهانش عزادارى کنند.
آن حضرت بودجهاى را براى چنین امرى اختصاص داد. عزادارى گروهى در ایام حج و سرزمین حسّاس منى، سؤالات معنا دارى را در اذهان ترسیم مىکند و این خود بهترین نوع مبارزه غیر مستقیم ائمه(ع) براى توجه دادن افکار عمومى بر ضد جنایات اموى بود.
ائمه هدى(ع) غیر از آن که قولاً و عملاً در سیره و رفتار خود در جهت برپایى مجالس سوگوارى براى اباعبداللّه(ع) تأکید و اصرار داشتهاند، از مردم خواستهاند که در این امر مهم کوتاهى نکنند و به آنان نوید دادهاند که براى عزاداران حسینى پاداش بسیار ویژهاى در نظر گرفته شده است.
از منابع روایى چنین برمىآید هر کس بر مصایب ائمه خصوصاً امام حسین (ع) بگرید و از این بابت محزون گردد:
1- در روز جزاء با ائمه هدى(ع) محشور خواهد بود.
2- حضرت سیدالشهداء (ع) براى سوگوار خود از خداوند طلب آمرزش مىکند.
3- عزادار اباعبداللّه(ع) مصداق کسى است که در شادى اهل عترت شادمان و در حزن آنان اندوهناک و محزون است.
4- در هنگام احتضار سوگوار اباعبداللّه(ع)، ائمه هدى(ع) حاضر مىشوند و عزرائیل را به مراعات حال وى توصیه مىکنند به حدى که ملک الموت از مادر نسبت به او رؤوفتر است.
5 - سوگوار حماسه ساز عاشورا، از آب گواراى کوثر جرعههایى مىنوشد و به میوههاى جنّت متنعم مىشود.
6- شفاعت رسول خدا(ص) شامل عزاداران امام حسین(ع) مىشود.
7- قبر ماتم دار کربلا نورانى است و از عذاب برزخى مصون مىباشد.
8 - خداوند از این که عزادار امام حسین(ع) را عذاب کند، پروا مىکند.
9- سوگواران و زائران در پرتو عرش الهى در مجلس منوّر در محضر اباعبداللّه هستند.(5) گریستن و گریاندن
گریه براى مصایب امام حسین(ع) نوعى پیوند با راه و روش و هدف آن حضرت است که باعث آمادگى براى مبارزه و جهاد در راه خدا مىشود و نیروى ایمان و عقیده را از هر جهت بسیج مىکند و ناامیدى و زبونى را از انسان دور مىنماید. از آنجا که شهادت سالار شهیدان و یاران با وفایش از منظر عمومى، آثار ویرانگرى براى حکومت بنىامیه و سالها بعد براى بنى عباس داشت و مشروعیّت حاکمان این دو سلسله را زیر سؤال برده بود، براى این که این تراژدى غمبار به دست فراموشى سپرده نشود، امامان(ع) با گریه بر شهیدان نینوا و زنده نگه داشتن یاد و خاطره جانبازىهاى آنان اهداف شهیدان کربلا را دنبال مىکردند. عظمت حادثه کربلا به قدرى دلخراش بود که شاهدان آن مصیبت تا زنده بودند آن را فراموش نکردند.
امام سجّاد(ع) در مناسبتهاى گوناگون بر عزیزانش گریه مىکرد. اشکهاى آن حضرت(ع) عواطف را بر مىانگیخت و در اذهان مخاطبان مظلومیّت شهداى کربلا را ترسیم مىنمود. امام سجّاد (ع) بنیانگذار فرهنگ گریه در میان مؤمنان بود و طى 35 سال امامتش به این روش ادامه داد (6) تا جایى که یکى از «بکّائین پنج گانه تاریخ»(7) نامیده شد. وقتى راز آن همه گریه را از آن حضرت مىپرسیدند، حضرت مصایب جانگداز کربلا را بازگو مىکرد و مىفرمود: مرا ملامت نکنید. بدرستى یعقوب(ع) پس از آن که یک فرزند خود را از دست داد، آن قدر گریست تا از غصّه چشمهایش سفید شد. در حالى که یقین به مرگ فرزندش نداشت.
ولى من به چشم خود در نصف روز دیدم که چهارده نفر از اهل بیت مرا سربریدند.(8)
او نه تنها خود در سوگ شهداى کربلا مىگریست، بلکه شیعیان و مؤمنان را نیز ترغیب به گریستن بر آن شهدا مىکرد و مىفرمود: «هر مؤمنى که بر شهادت حسین(ع) بگرید به طورى که اشک بر گونههایش جارى شود، خداوند براى او غرفه هایى در بهشت آماده مىسازد که تا ابد در آن اقامت خواهد گزید».(9)
امام صادق(ع) فرمودند: «على بن الحسین(ع) به یاد عاشورا بیست سال گریست و هرگز طعامى نمىخورد مگر این که گریه مىکرد».(10)
همچنین امام رضا(ع) فرمودند: «فعلى مثل الحسین فلیبک الباکون فانّ البکاء علیه یحطّ الذّنوب العظام؛(11) گریه کنندگان باید بر کسى همچون حسین(ع) گریه کنند، زیرا گریستن بر او گناهان بزرگ را فرو مىریزد».
باز امام صادق (ع) فرمودند: «کلّ الجزع و البکاء مکروهٌ سوى الجزع و البکاء على الحسین؛(12) هر ناله و گریهاى مکروه است، مگر ناله و گریه بر حسین(ع)».
این اشکها و گریهها در عزاى مظلوم کربلا، فریاد مداوم علیه ستمگران و ابلاغ پیام خون مطهر شهدا بود. اگر گریههاى ائمه(ع) نبود، حادثه عاشورا از خاطرهها محو مىشد و شعاع این مشعل فروزان فروکش مىکرد. بیان گریه نظام هستى
مسأله گریه نظام هستى به ویژه گریه آسمان بر شهادت حضرت اباعبداللّه(ع) در روایات منقول از ائمه هدى(ع) منعکس شده است.راز این گریه اظهار عظمت مصیبت است به نحوى که در جزء جزء عالم هستى داراى تأثیر بوده است.
پس از بازگشت اهل بیت عصمت و طهارت از کربلا و ورود به مدینه امام سجاد(ع) ضمن خطبهاى چنین فرمودند: «اى مردم! پس از این مصیبت عظمى کدام یک از مردانتان تواند شاد بود یا کدامین چشم مىتواند اشکش را حبس کند؟ همانا آسمانهاى هفت گانه بر قتل او گریستند و دریاها با امواجشان و آسمانها با ارکانشان و زمین با پهنه وسیعش و درختان با شاخههایشان و ماهیان اعماق دریا و ملائکه و اهل آسمان بر شهادت او گریستند».(13)
امام صادق(ع) در روایتى به صحابى بزرگوارش زراره فرمودند: «اى زراره! آسمان چهل روز بر حسین(ع) گریست و زمین چهل روز با سیاهى و خورشید چهل روز با سرخى و کسوف و کوهها از هم پاشیدند و دریاها متلاطم شدند و ملائکه چهل روز بر حسین(ع) گریستند».(14)
هم چنین امام رضا(ع) در روایتى به گریه آسمانهاى هفت گانه و زمین اشاره نمودهاند.(15)
از روایاتى که گذشت مىتوان چنین استنباط کرد که اصل مسأله گریه هستى بر شهادت امام حسین(ع) امرى است قطعى که خود سند متقنى است براى زنده نگه داشتن این قیام. ترغیب شاعران به سرودن شعر و مرثیه
برپایى مجالس نوحه خوانى و خواندن شعر و مرثیه از عباداتى است که داراى ثواب و پاداش فراوانى در نزد پروردگار است.
امام صادق(ع) مىفرماید: «الحمد لله الّذى جعل فى النّاس من یفد الینا و یمدحنا و یرثى لنا؛(16) حمد و ستایش خداوندى را که در میان مردم کسانى را قرار داد که به سوى ما مىآیند و ما را مدح مىکنند و براى ما مرثیه مىخوانند».
این نشان دهنده جایگاه «مرثیه» و «مدح» در فرهنگ شیعه و در راستاى احیاى فرهنگ اهل بیت(ع) است.
بیان مصایب و مراثى سرور شهیدان امام حسین (ع) به اندازهاى مهم و ضرورى است که پیشوایان معصوم(ع) همواره بدان سفارش کرده و خواستار زنده نگه داشتن نام و یاد آن امام(ع) به این شیوه شدهاند. آنان خود نیز بدین امر پاىبند بوده و در بزرگداشت این واقعه جانسوز قلبى سوزان و زبانى نوحهگر داشتهاند.
استاد شهید آیت اللّه مرتضى مطهرى (ره) در این زمینه مىنویسد: «ائمه دین خواستند قیام امام حسین(ع) به صورت یک مکتب و به صورت یک مشعل فروزان همیشه باقى بماند. این یک چراغى است از حق، از حقیقت دوستى و از حقیقت خواهى. این یک ندایى است از حقطلبى، از حرّیت و آزادى، این مکتب آزادى و این مکتب مبارزه با ظلم را خواستند براى همیشه باقى بماند. در زمان خود ائمه اطهار(ع) که این دستور صادر شد، سبب شد که جریان زنده و فعّال و انقلابى به وجود آید. نام امام حسین(ع) شعار انقلاب علیه ظلم گشت، یک عدّه شاعر انقلابى به وجود آمدند مانند: کمیت اسدى، دعبل خزایى، سیّد حمیرى و...کمیت اسدى مىدانید کیست؟ همان کسى که با اشعارش از یک سپاه بیشتر براى بنى امیّه ضرر داشت».(17)
مشهور است که چون اهل بیت عصمت و طهارت (ع) از شام به مدینه بازگشتند، در حوالى مدینه براى مدتى کوتاه اقامت نمودند. اهالى مدینه با شور و شوق خاصى به استقبال آنان رفتند. در میان استقبال کنندگان فردى بود به نام «بشیر بن جذلم» که چون امام سجاد(ع) او را دید، فرمود: اى بشیر! پدرت شاعر بود. آیا تو هم از شاعرى بهرهدارى، وى جواب داد: آرى! خود نیز شاعر هستم. حضرت(ع) فرمودند: ابیاتى بسراى و خبر ورود اهل بیت(ع) و مصیبت جانگداز کربلا را اعلام کن. بشیر مىگوید بر مرکب خود سوار و با عجله وارد مدینه شدم و صدا به گریه بلند کردم و این اشعار را خواندم:
یا اهل یثرب لامقام لکم بها
قتل الحسین و ادمعى مدرار
الجسم منه بکربلا مضرّج
و الرأس منه على القناة یدار
یعنى: اى اهل یثرب (مدینه) دیگر در شهر نمانید چون حسین(ع) کشته شد. پس اشک فراوان از گونهها جارى کنید. بدنش در کربلا آغشته به خون شده و سر مطهرش را بر سر نیزه کردند.
بعد از این مرثیه، شهر مدینه شکل ماتم به خود گرفت. همه اهل شهر از منازل بیرون آمدند و به گریه و زارى پرداختند و این ماتمسرایى تا چندین روز ادامه داشت.
در عصر امامت ائمه(ع) شعرایى چون کمیت اسدى، سیّد حمیرى، دعبل خزایى و... به سفارش آن بزرگواران براى فداکاران کربلا به مرثیه گویى پرداختند. اشعار حماسى و عمیق این یاران اهل بیت(ع) بنى امیّه و بنى عباس را در هراس افکنده بود.(18)
شاعر و مدّاح اهل بیت(ع) «دعبل خزایى» این گونه نقل کرده است: ایام محرم بود که به زیارت امام هشتم على بن موسى الرضا(ع) رفتم. دیدم آن حضرت با حالت حزن و اندوه نشسته و اصحاب هم دور او جمع شدهاند. چون مرا دید، فرمود: اى دعبل! دوست دارم شعرى بخوانى، زیرا این روزها غم و اندوهى است که بر خاندان ما رفته است و کسى که بر مصیبت جدّم امام حسین(ع) بگرید، خداوند گناهان او را مىآمرزد. سپس آن حضرت از جاى خویش برخاست و پردهاى را نصب کرد و اهل خانه را در پشت آن پرده قرار داد تا در مصایب جدّشان عزادارى کنند. در این حال رو به سوى من کرد و فرمود: براى جدّم حسین(ع) مرثیهاى بخوان. دعبل مىگوید: اشعارى خواندم به طورى که صداى گریه امام رضا(ع) و اهل بیت او بلند شد.(19)
زید شجام مىگوید: «با جمعى از کوفیان نزد امام جعفر صادق(ع) بودیم که جعفر بن عفان وارد شد. امام صادق(ع) او را نزدیک خود جاى داد. سپس فرمود: شنیدهام تو درباره عزادارى امام حسین(ع) خوب شعر مىگویى، گفت: بلى! فرمود: بگو! پس جعفر شعرى درباره امام حسین(ع) سرود به طورى که امام صادق(ع) و تمام اطرافیان گریستند. سپس امام (ع) فرمود: اى جعفر! به خدا قسم دیدم ملائکه اشعار تو را درباره حسین(ع) مىشنوند و آنها هم گریه مىکنند.
اى جعفر! خداوند همین الآن بهشت را بر تو واجب کرد و گناهانت را بخشید».(20) سفارش به زیارت سالار شهیدان
از شیوه هایى که امامان (ع) براى احیاى نهضت عاشورا به کار گرفتند، توجه فراوان به زیارت امام حسین(ع) بود. سفارشهاى فراوانى که از خاندان عترت و طهارت در باب بزرگداشت مقام آن حضرت و زیارت آن امام مظلوم در اوقات مختلف به ما رسیده است، عمق و میزان مقام الهى سالار عشق را به وضوح بیان مىکند.
امام سجاد(ع) در سخنان گهر بار خویش، سفارش زیادى به زیارت امام حسین(ع) داشت. ایشان بعد از بازگشت به مدینه در بیرون شهر خیمهاى برپا کرد و چندین سال در آن اقامت گزید تا ملاقاتى با دشمنان عترت نداشته باشد. حضرت پیوسته در طول این مدت به قصد زیارت پدر و جدّ خویش به عراق مىآمد، ولى کسى متوجّه نمىشد.(21)
امام صادق(ع) فرمودهاند: «لو یعلم النّاس ما فى زیارة قبر الحسین(ع) من الفضل لماتوا شوقاً؛(22) اگر مردم فضیلت زیارت قبر امام حسین(ع) را مىدانستند از شوق جان مىباختند».
سدیر صیرفى مىگوید: امام صادق(ع) به من فرمود: اى سدیر! آیا هر روز حسین(ع) را زیارت مىکنى، عرض کردم فدایت شوم نه، فرمود: چقدر جفاکار هستى! سپس فرمود: آیا هر جمعه او را زیارت مىکنى؟ عرض کردم نه، فرمود: آیا هر ماه او را زیارت مىکنى؟ عرض کردم نه. فرمود: آیا هر سال او را زیارت مىکنى؟ عرض کردم گاهى. حضرت فرمود: شما به حسین(ع) چقدر جفا مىکنید! آیا نمىدانى که خداوند عزّ و جلّ دو میلیون فرشته دارد که پریشان حال بر حسین گریه مىکنند و او را زیارت مىکنند و خسته نمىشوند؟
چه مانعى دارد که قبر حسین(ع) را در هر جمعه پنج بار و یا در هر روز یک بار زیارت کرده باشى؟ عرض کردم: فدایت شوم. میان ما و قبر حسین(ع) بسیار فاصله است. حضرت فرمود: زیارت را از راه دور انجام بده و آن بدین گونه است: برو بالاى پشت بام و به راست و چپ توجه کن. آن وقت سر به طرف آسمان بلند کن سپس به طرف قبله توجه کن و بگو: «السلام علیک یا اباعبداللّه الحسین. السلام علیک و رحمة اللّه و برکاته» اگر چنین کنى براى تو یک زیارت مىنویسند معادل یک حج و یک عمره.(23)
امام رضا (ع) فرمودند: «من زار قبر ابى عبداللّه بشطّ الفرات کان کمن زار اللّه فوق عرشه؛(24) هر کس قبر امام حسین(ع) را در کنار رود فرات زیارت کند، مانند کسى است که خداوند را در بالاى عرش زیارت کرده است».
آرى از سیاستهاى ثابت و تغییرناپذیر امامان معصوم(ع) بعد از شهادت سالار شهیدان احیاء این نهضت بود. تأکید آنان بر عزادارى، گریه، فضایل، زیارت و... از عاشورا مشعلى جاویدان ساخت و کربلا را به صورت بزرگترین دژ مقاومت امت اسلامى در برابر کفر و نفاق و بیداد در آورد. امروزه با استفاده از سیره ائمه هدى(ع) عاشوراى حسینى سمبل ظلم ستیزى و عدالت خواهى و راه رهایى مظلومان جهان از سلطه مستکبران شناخته مىشود. اگرچه در طول تاریخ از سوى کوردلان تلاشهایى براى فراموش شدن نام حسین(ع) و خاموشى این مشعل هدایت صورت گرفته است، امّا همه این تلاشهاى مذبوحانه نشان وحشت آنان از جوشش خون پاک حسینى در رگهاى نسل جوان است و علىرغم همه این کوششها هر روز گرایش دلهاى صالحان و مؤمنان به سوى عاشورا و محرم افزونتر و گستردهتر مىگردد و محبت حسینى دلهاى مظلومان جهان را شیداى فرزند فاطمه (س) مىکند. والسلام... پاورقی ها:پىنوشتها: - 1. ماهنامه مبلّغان، شماره 39، ص 71. 2. اصول کافى، کلینى، ج 4، ص 147. 3. عیون اخبار الرّضا، شیخ صدوق، ج 1، ص 298. 4. همان، ص 225. 5. مجله پاسدار اسلام، شمارههاى 267 و 268(اسفند 82 و فروردین 83) ص 29 - 27، برگرفته از مقاله جارى با جرعههاى عاشورا، غلامرضا گلى زواره. 6. امالى شیخ صدوق، ص 140. 7. حضرت آدم(ع)، حضرت نوح(ع)، حضرت یعقوب(ع)، حضرت فاطمه(س) و امام سجاد(ع). 8 امالى شیخ صدوق، ص 140. 9. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ص 83. 10. بحارالانوار، مجلسى، ج 46، ص 108. 11. همان، ج 44، ص 283. 12. همان، ج 45، ص 313. 13. عوالم العلوم و المعارف، عبداللّه بحرانى، ج امام حسین(ع)، ص459. 14. بحارالانوار، ج 45، ص 207 - 206. 15. همان، ج 44، ص 286. 16. وسایل الشیعه، حرّ عاملى، ج 10، ص 469. 17. ده گفتار، شهید مطهرى، ص 252 - 251. 18. مجله پاسدار اسلام، شماره 163، تیر 1374، ص 32. 19. بحارالانوار، ج 45، ص 275. 20. وسایل الشیعه، ج 4، ص 594. 21. الامام زین العابدین، علّامه مقدم، ص 42. 22. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 319. 23. وسایل الشیعه، ج 10، ص 386. 24. مأخذ قبل، ص 183.