در جستجوى راه براى مبارزه با فساد و منکرات
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
گسترش روزافزون فساد در ابعاد اخلاقى، اقتصادى و شیوع و اشاعه منکرات هر ناظر آشنا و بیگانه را به شگفتى واداشته تا بدانجا که دشمنان ما نیز روند موجود را تحقق توطئههاى خود دانسته و از اینکه طرحهاى تهاجمى آن به ثمر نشسته است اظهار خوشحالى مىکنند. یکى از طراحان سیاستهاى آمریکائى گفت: بىحجابى در ایران نتیجه عملکرد اصلاح طلبان! است و ما از این روند خشنودیم و شاید خیلى مسائل دیگر که آنها سامان داده و از آن خشنودند. این در حالى است که مسلمانان دیگر کشورهاى اسلامى وقتى قدم به فرودگاههاى ما مىگذارند یا از دیگر مرزها به ایران وارد مىشوند و پرده درىها و با لباس و چهره و حرکات ناهنجارى دختران و زنان خیابانى روبرو مىگردند و فروشگاههاى لباس و مانکنها و مناظرى از این قبیل را مشاهده مىکنند و اخبار مفاسد اجتماعى را مىشنوند انگشت حیرت به دندان گرفته و خیره مىمانند که این چه وضعى است؟! یکى از برادران مسلمان ما که از هند آمده بود مىگفت: بیست سال است که در این کشور به سر مىبرم تا کنون یک مورد تعرض نسبت به خانواده من با لفظ یا اشاره ندیدهام امّا چند روز است در ایران هستم. همسرم مىگوید: بدون همراهى تو به خیابان نمىروم. مواردى از مزاحمتهاى اخلاقى را دیدهام آیا اینها شرمآور نیست؟! در کشورى که داعیه دار رهبرى جهان اسلام است و مىخواهد، امالقراى کشورهاى اسلامى باشد، چرا اینگونه شاهد لجام گسیختگى و بى بند و بارى و کشف حجاب زنان و دختران و مزاحمتهاى خیابانى باید باشیم؟!
اگر به اینها بیفزائیم جشنوارههائى را که به نام سازمان ملى جوانان و سینما و نظائر آن با اختلاط و امتزاج پسرها و دخترهاى آنچنانى با عنوان شادى آفرینى و ارائه الگوى برتر براى جوانان ایرانى برگذار مىشود و تنها یک جشنواره اخیر بنام جوانان هفتاد میلیون تومان هزینه از خون این ملّت را بلعیده و آن صحنههاى زشت و شرمآور را آفرید که لکّههاى ننگ آن از دامن مسؤلان و برگذار کنندگانش به این زودىها زدوده نخواهد شد و ملت آنان را نخواهد بخشید و انتقام این بدآموزى و ناهنجارى را از مسببان آن خواهد گرفت، و اگر پارهاى کنسرتهاى موسیقى مانند آنچه در چهل ستون اصفهان در روزهاى اخیر با مجوز ارشاد و اماکن و میراث فرهنگى رخ داد و آن صحنههاى ناپسند را از حضور پسران و دختران هوسباز و فرو افتادن مرز حیا و حجاب از اینگونه تجمع ها نشان داد بر اینها بیفزائم و اگر...و اگر... دهها از این قبیل در ورزشگاهها و نمایشگاهها را که در نظر آوریم بیش از پیش سر مسؤولان فرهنگى و اجرائى به زیر خواهد افتاد و جز سکوت و انفعال و شرمندگى پاسخى براى ملت نخواهند داشت و از این آزمایش تاریخى که در آن رفوزه شدند براى همیشه سرافکنده خواهند بود. تاریخ این حوادث را در حافظه خود ضبط نموده و براى نسلهاى بعدى تعریف مىکند مانند آنچه از کشف حجاب هشتاد سال پیش بدست آن دودمان خبیث امروز حکایت دارد با این تفاوت که آنروز در زیر سرنیزه رضاخانى بود که انگلیسىها او را روى کار آوردند و امروز در کشورى رخ مىدهد که فضاى عطر آگین انقلاب به مشام مىرسد و خون پاک شهدا نخشکیده و این میراث معنوى و مائده آسمانى را به دست ما دادهاند و ما لیاقت پاسدارى و شایستگى حراست آن را نداریم. در برابر این ماجرا عدّهاى بىدرد به این وضع افتخار مىکنند و آن را ثمره آزادى و حقوق برابر و دست آورد اصلاحات!! مىدانند. و در پیشگاه خداو خلق محکوم و شایسته محاکمه و مجازاتاند.
از سوى دیگر عدّهاى دردمند فقط مىنالند اما درپى راهکار و چارهجوئى نیستند، خون دل مىخورند اما مرعوب اند، اینهمه امکانات در کشور وجود دارد و آنهمه نیروهاى انسانى و وسائل خبرى و رسانهاى در اختیار است اما سر درگم و درمانده به خود مىپیچند و نمىدانند چه کنند! در حالى که اسلام راه چاره را نشان داده و عقل و خرد راهگشاى هر مشکل است و امکانات و ابزارهاى ما احتکار شده و نمىدانیم چگونه از آن بهرهبردارى کنیم! از طرف دیگر آنچنان بىتفاوتى در کشور حاکم شده و در فضاى حاکمیت سایه افکنده که اگر بدتر از این هم بشود و برهنه به خیابانها بیایند و به زشتترین کارها دست بزنند، احدى عکس العمل نشان نمىدهد. نیروهاى دولتى بىتفاوتاند، و نیروهاى مردمى هم جرئت اقدام ندارند، چرا که یک چیزى هم بدهکار مىشوند و محکومشان مىکنند و از دادگاه پشیمان برمىگردند. خبرهائى که از کنار
دریاى شمال مىرسد یادآور عصر طاغوت و صحنههاى زشت و رسواى آن دوران است و نه نیروى انتظامى و نه از سازمان امر به معروف و نهى از منکر، هیچکدام در هیچ عرصهاى حضور ندارند، جشنهاى عروسى در باغات اطراف شهرها، تهران، اصفهان و... با وضع ناهنجار و اختلاط مرد و زن و مشروبخوارى و نوازندگى برگزار مىشود و نه پاسگاههاى منطقه و نه هیچ نیروى دیگر برخورد نمىکند و اگر خبرى شد زیر سبیلى رد مىشود!! و رشوه که همه جاکار ساز است اینجا نیز به عنوان حق سکوت حل مشکل مىکند!! شرمندگى و رسوائى آنقدر زیاد است که قلم از بیانش ناتوان است و تصوریش جز تأسف و تأثر بازتابى ندارد. و تکرارش نیز ملالآور و بىتأثیر است.
بالاخره چه باید کرد؟ باید از جائى شروع شود، این قفل جادوئى شکسته شود. براى این مطلب به چند موضوع باید پرداخت.
1- مسؤولان نظام باید در هر رده و جایگاه هستند پاسخگو باشند و با حساسیت بیشتر به مسئله بنگرند، آنها که در احساس مسؤولیت از مردم عقب ماندهاند خود را به مردم برسانند، آنها بجاى اینکه پیشرو در حوادث و تکالیف و مسئولیتشناسى باشند پس رو و وامانده شدهاند. شاید در میان آنها افرادى دلسوز باشند اما اکثر بى تفاوت اند و دلسوزان نیز به چارهجوئى نمىنشینند، هماهنگى ندارند، میان قواى سه گانه قانونگذارى و اجرائى و قضائى همسوئى نیست، به تبادل نظر نمىنشینند، تا این وحدت و هماهنگى نباشد و در مسائل مشترک که با حیات دینى و ملى گره خورده با یکدیگر نجوشند و با عزم و اراده به جستجوى راهحل نباشند نه تورم مهار مىگردد، نه فساد ادارى و اقتصادى و فرهنگى کاهش مىیابد نه از مواد و فساد و کشف حجاب جلوگیرى خواهد شد... و سردرگمى و خنثى سازى اقدامات عرصه را براى مفسدان و مروجان فساد و فحشاء بازتر و زمینه را مستعدتر مىسازد. آنها از اختلاف ما سوء استفاده مىکنند و بدتر از همه اعتبار و اقتدار نظام خدشهدار مىشود و دیگر هیچ قدمى در جهت اصلاحات واقعى نمىتوان برداشت. خلاصه آنکه: گام اول را باید مسئولان بردارند. اگر آنها به میدان بیایند یاران بىشمارى خواهند یافت و کمکهاى فکرى و انسانى رایگانى همراهشان خواهند شد. این اشتباه است که مثلاً سازمان امر به معروف و نهى از منکر از کمى بودجه و دفتر و دستک و نداشتن کادر و پرسنل اجرائى شکایت کند و منتظر باشد همه چیز فراهم شود یا یک مسئول به میدان بیاید! و پشت میز بنشیند و امر و نهى کند! نه این توهّم غلط باید در قدم اول از مغزها زدوده شود. درست است که هر حرکت اصلاحى ساز و کار و بودجه و امکانات مىخواهد اما دفاع از دین و ارزشها آرمانى است که توده ملت در طلبآنند، مگر ما در جنگ از کدام نیروها استفاده کردیم مگر همین بسیج داوطلب نبود که خود را به آب و آتش مىزد و در گرداب حوادث فرو مىرفت و گوهر آزادى و پیروزى را به ارمغان آورد، این نیروها امروزه از زمان جنگ کمتر نیستند بلکه افزایش یافتهاند اما جرئت اقدام ندارند، چرا که فرمانده ندارند، خون دل مىخورند و دست روى دست گذاشتهاند تا چه سرنوشتى براى اسلام و کشور رقم زده شود. حضور جوانان مسلمان و مرد و زن در مراسم اعتکاف و جلسات مذهبى و نمازهاى جمعه و مانورهاى بسیجى و نظامى، حضور انبوه مردم عاشق و نگران سرنوشت انقلاب اسلامى را به تصویر مىکشد، اما مشتى افراد بىهویت فاسد و مفسد و مروج فساد بازیگر صحنههاى گناه و ترویج فساد شده و مسئولان ما عرضه بهره بردارى از نیروهاى خودى را براى جلوگیرى از اوباش و اراذل ندارند. بیش از هر چیز شکوه و گلایه مردم از مسئولان است که چرا آرام و بىتفاوت نشسته و برنامه و سازمان و تحرکى در برابر امواج فساد ندارند. بنابراین اصلاح مسئولان نخستین گام در جهت اصلاح وضع ناهنجار جامعه است. که پیامبر اکرم(ص) فرمود:«صنفان من امتى اذا اصلحا صلح العالم؛ دو صنف از امت من هستند که اگر صالح شدند جهان اصلاح خواهد شد..» و البته صالح شدن تنها به نماز و روزه و روضه و دعا و تهجد و زیارت نیست، امر به معروف و نهى از منکر نیز از واجبات است و بلکه مهمترین آنهاست. امیرمؤمنان (ع) فرمود: «تمام اعمال نیک از خرد و کلان در برابر امر به معروف و نهى از منکر چون قطره است در برابر دریاى عمیق» و این وظیفه امروز به فراموشى سپرده شده حتى از آنانکه مورد انتظار مردماند. 2- خانواده دولت
براى مبارزه با منکرات و مفاسد اخلاقى، باید از خانواده دولت و دیگر دستگاههاى مسئول آغاز کرد. اگر مسئولان نتوانند افراد درون دستگاههاى خود را که حقوقشان را مىپردازند اصلاح کنند، پس کجا را مىتوانند اصلاح نمایند؟! رعایت شئونات اسلامى بویژه حجاب از مسائل اولیه ادارات، سازمانها و مدارس و دانشگاههاست.
مردم پیش از آنکه متخلفین اخلاقى و انضباطى را مؤاخذه کنند دستگاههاى حاکم، وزارتها و معاونتها و رؤسا و مدیران را مسئول مىدانند که چرا در پاسدارى از شئونات اسلامى کوتاه مىآیند. آنها بنام اسلام حقوق این ملت را مىگیرند. اگر به تکلیف عمل نکنند مقامى را که اشغال کردهاند غصب است و مشروعیت ندارند و باید کنار زده شوند این تکلیفى است که قرآن مشخص کرده:«الذین ان مکناهم فى الارض اقاموا الصلوة و آتوا الزکات و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر».
به سراغ دانشگاهها مىرویم که میعادگاه عاشقان شده است. البته اساتید و دانشجویانى هستند که داراى تعهد دینىاند اما آنها نیز در برابر وضع بدحجابى، آرایشگرى و لباسهاى تنگ وشلوارها و آستینهاى کوتاه دختران دانشجو و جلف و روابط آزاد و رفاقتهاى گردشى و سیاحتى در فضائى از بىتفاوتى مسئولان رنج مىبرند...حال چه باید کرد؟ در اینجا راه حل نخستین این است که رؤساى دانشگاهها و نمایندگىهاى ولى فقیه و مدیران معارف و بسیج اساتید و بسیج دانشجوئى دست به دست هم بدهند و تصمیم واحدى بگیرند. بطور جدى بخشنامه صادر کنند و از آنچه خلاف شرع و عرف دانشگاه اسلامى است دانشجویان را برحذر دارند، اول اتمام حجت کنند، و یک هفته مجال بدهند که دانشجویانى که پایبند اصول و ضوابط نیستند خود را اصلاح کنند، سپس متخلفین را به کمیته انضباطى معرفى نمایند و اساتید از ورود آنان به کلاس مانع شوند و نگهبانى اجازه ورود افراد متخلف را ندهد، اگر یک ماه این وضع ادامه یابد دانشگاه سامان مىپذیرد و همین امر درباره پارهاى اساتید که احیاناً دامن به بىانضباطى اخلاقى مىزنند باید اجرا شود و تذکر و هشدار و اخطار پیاپى ادامه یابد. در عین حال اگر از روشهاى آموزشى با تدریس معارف اسلامى و آداب عملى دین دانشجویان توجیه شوند و عناصر متعهد تشویق گردند و عناصر ناصالح توبیخ گردند، وضعیت دانشگاه عوض خواهد شد. جز این راهى وجود ندارد و این راهى که دانشگاه باید به پیماید و مسئولان باید خواهان آن شوند و مقامات عالیه نظام بر آن پاى بفشارند و مردم مصرانه از آنها بخواهند و بزرگان دین ناظر بفرستند و بازرسى نمایند و مسئولان متخلف را پیگرد قانونى کنند.
تولیدىها و فروشگاههاى لباس لباسهائى که اخیراً برخى دختران و زنان مىپوشند به سفارش صهیونیستها و دشمنان دیگر اسلام سفارش داده شده، این لباسها و آرایشها حتى در اروپا و آمریکا هم رواج ندارد اما در کشور اسلامى ما بازار روز شده است. تولیدىهاى داخل هم به این دام افتاده و در فروشگاهها به نمایش مىگذارند و برتن مانکنها پشت ویترین مغازهها ارائه داده و به دست خریداران مىدهند. در فروشگاههاى ما دیگر از سرانداز و مانتوى قابل قبول اثرى نیست! چرا اینطور شده؟ زیرا ناظران تولید و اتحادیهها و نیروهاى نظارتى به صورت اموات بىحرکت درآمده و هیچگونه واکنشى نشان نمىدهند. اگر نیروهاى دولتى به کمک افراد متعهد صنفى این تولیدىها را تعطیل کنند و این مغازه را پس از اعلام و هشدار لاک و مهر نمایند این لباسهاى جلف چسبان و زمینه ساز بدحجابى از محیط پاکسازى مىشود.
اصولاً لباس پوشیدن قانون دارد. چرا این قانون اجرا نمىشود. وقتى مرکز سازمان جوانان و سینماها و نمایشگاهها و دانشگاهها و اماکن دولتى و نیمه دولتى عرصه نمایش این لباسها با بدنهاى نیمه برهنه باشد و هیچکس احساس مسئولیت نکند بدیهى است که قانون نیز به مسخره گرفته مىشود و پشمى به کلاه کسى نمىماند. متظاهرین به گناه امروز خاطر آسوده شدهاند باید این امنیت روانى از آنان گرفته شود با شیوههاى صحیح و کاربردى و ریشهاى و قاطع...موارد دیگرى نیز هست مانند برنامههاى سینمایى، تلویزیونى زن بارگى مطبوعاتى که مجال بحث آن نیست.
در پایان این مقال که البته تمام شدنى نیست به صراحت مىگویم: کلیه دست اندرکاران از صدر و ذیل در تمام ردههاى نظام مسئول این روند نابسامان اند، روندى که با نصیحیت و تذکر و موعظه و پس از 25 سال، با کار فرهنگى که برخى به آن دلخوش داشتهاند و تنها حرف آن را مىزنند اصلاح شدنى نیست. چرا که بعد سیاسى نیز پیدا کرده و دشمن جنگ را با این سلاح و تجهیزات به درون کشور و خانههاى مردم کشانیده و عقبنشینى و کوتاه آمدن در این میدان با هیچ سیاستى - حتى سیاست سازشکارانه - وفق نمىدهد.
امروزه مردم مسلمان همان هائى که با نا امیدى از اوضاع سالهاى گذشته نزدیک و اوضاع اخیر سیاسى کشور با حضور در انتخابات شوراها و مجلس شورا به میدان آمدند چشم به اقدامات شایسته و سریع و قاطع کسانى دوختهاند که آنها را ارکان نظام و متولیان انقلاب و دلسوز کشور و دین مىدانند، اگر دلسوزان و نیروى خودى - نه منافقان چهره عوض کرده - کوتاه بیایند این مردم دیندار و امیدوار را نیز از دست خواهند داد. آنوقت پشتوانه دیگرى براى دین باقى نمىماند. بنظر مىرسد تعامل و سازشکارى و تساهل امروزه از سوى دوستان انقلاب جواب نمىدهد و خطرى جدى است که نه تنها دل چهرههاى ناصالح را رام نمىکند بلکه چهرههاى صالح را نیز ناامید مىکند و خطر این امر جدى است. پس باید کارى کرد که خداو خلق راضى شوند و در فکر رضاى دیگران نبود که آنها نه ارزش دارند و نه دل در گرو انقلاب سپردهاند. والسلام.
اگر به اینها بیفزائیم جشنوارههائى را که به نام سازمان ملى جوانان و سینما و نظائر آن با اختلاط و امتزاج پسرها و دخترهاى آنچنانى با عنوان شادى آفرینى و ارائه الگوى برتر براى جوانان ایرانى برگذار مىشود و تنها یک جشنواره اخیر بنام جوانان هفتاد میلیون تومان هزینه از خون این ملّت را بلعیده و آن صحنههاى زشت و شرمآور را آفرید که لکّههاى ننگ آن از دامن مسؤلان و برگذار کنندگانش به این زودىها زدوده نخواهد شد و ملت آنان را نخواهد بخشید و انتقام این بدآموزى و ناهنجارى را از مسببان آن خواهد گرفت، و اگر پارهاى کنسرتهاى موسیقى مانند آنچه در چهل ستون اصفهان در روزهاى اخیر با مجوز ارشاد و اماکن و میراث فرهنگى رخ داد و آن صحنههاى ناپسند را از حضور پسران و دختران هوسباز و فرو افتادن مرز حیا و حجاب از اینگونه تجمع ها نشان داد بر اینها بیفزائم و اگر...و اگر... دهها از این قبیل در ورزشگاهها و نمایشگاهها را که در نظر آوریم بیش از پیش سر مسؤولان فرهنگى و اجرائى به زیر خواهد افتاد و جز سکوت و انفعال و شرمندگى پاسخى براى ملت نخواهند داشت و از این آزمایش تاریخى که در آن رفوزه شدند براى همیشه سرافکنده خواهند بود. تاریخ این حوادث را در حافظه خود ضبط نموده و براى نسلهاى بعدى تعریف مىکند مانند آنچه از کشف حجاب هشتاد سال پیش بدست آن دودمان خبیث امروز حکایت دارد با این تفاوت که آنروز در زیر سرنیزه رضاخانى بود که انگلیسىها او را روى کار آوردند و امروز در کشورى رخ مىدهد که فضاى عطر آگین انقلاب به مشام مىرسد و خون پاک شهدا نخشکیده و این میراث معنوى و مائده آسمانى را به دست ما دادهاند و ما لیاقت پاسدارى و شایستگى حراست آن را نداریم. در برابر این ماجرا عدّهاى بىدرد به این وضع افتخار مىکنند و آن را ثمره آزادى و حقوق برابر و دست آورد اصلاحات!! مىدانند. و در پیشگاه خداو خلق محکوم و شایسته محاکمه و مجازاتاند.
از سوى دیگر عدّهاى دردمند فقط مىنالند اما درپى راهکار و چارهجوئى نیستند، خون دل مىخورند اما مرعوب اند، اینهمه امکانات در کشور وجود دارد و آنهمه نیروهاى انسانى و وسائل خبرى و رسانهاى در اختیار است اما سر درگم و درمانده به خود مىپیچند و نمىدانند چه کنند! در حالى که اسلام راه چاره را نشان داده و عقل و خرد راهگشاى هر مشکل است و امکانات و ابزارهاى ما احتکار شده و نمىدانیم چگونه از آن بهرهبردارى کنیم! از طرف دیگر آنچنان بىتفاوتى در کشور حاکم شده و در فضاى حاکمیت سایه افکنده که اگر بدتر از این هم بشود و برهنه به خیابانها بیایند و به زشتترین کارها دست بزنند، احدى عکس العمل نشان نمىدهد. نیروهاى دولتى بىتفاوتاند، و نیروهاى مردمى هم جرئت اقدام ندارند، چرا که یک چیزى هم بدهکار مىشوند و محکومشان مىکنند و از دادگاه پشیمان برمىگردند. خبرهائى که از کنار
دریاى شمال مىرسد یادآور عصر طاغوت و صحنههاى زشت و رسواى آن دوران است و نه نیروى انتظامى و نه از سازمان امر به معروف و نهى از منکر، هیچکدام در هیچ عرصهاى حضور ندارند، جشنهاى عروسى در باغات اطراف شهرها، تهران، اصفهان و... با وضع ناهنجار و اختلاط مرد و زن و مشروبخوارى و نوازندگى برگزار مىشود و نه پاسگاههاى منطقه و نه هیچ نیروى دیگر برخورد نمىکند و اگر خبرى شد زیر سبیلى رد مىشود!! و رشوه که همه جاکار ساز است اینجا نیز به عنوان حق سکوت حل مشکل مىکند!! شرمندگى و رسوائى آنقدر زیاد است که قلم از بیانش ناتوان است و تصوریش جز تأسف و تأثر بازتابى ندارد. و تکرارش نیز ملالآور و بىتأثیر است.
بالاخره چه باید کرد؟ باید از جائى شروع شود، این قفل جادوئى شکسته شود. براى این مطلب به چند موضوع باید پرداخت.
1- مسؤولان نظام باید در هر رده و جایگاه هستند پاسخگو باشند و با حساسیت بیشتر به مسئله بنگرند، آنها که در احساس مسؤولیت از مردم عقب ماندهاند خود را به مردم برسانند، آنها بجاى اینکه پیشرو در حوادث و تکالیف و مسئولیتشناسى باشند پس رو و وامانده شدهاند. شاید در میان آنها افرادى دلسوز باشند اما اکثر بى تفاوت اند و دلسوزان نیز به چارهجوئى نمىنشینند، هماهنگى ندارند، میان قواى سه گانه قانونگذارى و اجرائى و قضائى همسوئى نیست، به تبادل نظر نمىنشینند، تا این وحدت و هماهنگى نباشد و در مسائل مشترک که با حیات دینى و ملى گره خورده با یکدیگر نجوشند و با عزم و اراده به جستجوى راهحل نباشند نه تورم مهار مىگردد، نه فساد ادارى و اقتصادى و فرهنگى کاهش مىیابد نه از مواد و فساد و کشف حجاب جلوگیرى خواهد شد... و سردرگمى و خنثى سازى اقدامات عرصه را براى مفسدان و مروجان فساد و فحشاء بازتر و زمینه را مستعدتر مىسازد. آنها از اختلاف ما سوء استفاده مىکنند و بدتر از همه اعتبار و اقتدار نظام خدشهدار مىشود و دیگر هیچ قدمى در جهت اصلاحات واقعى نمىتوان برداشت. خلاصه آنکه: گام اول را باید مسئولان بردارند. اگر آنها به میدان بیایند یاران بىشمارى خواهند یافت و کمکهاى فکرى و انسانى رایگانى همراهشان خواهند شد. این اشتباه است که مثلاً سازمان امر به معروف و نهى از منکر از کمى بودجه و دفتر و دستک و نداشتن کادر و پرسنل اجرائى شکایت کند و منتظر باشد همه چیز فراهم شود یا یک مسئول به میدان بیاید! و پشت میز بنشیند و امر و نهى کند! نه این توهّم غلط باید در قدم اول از مغزها زدوده شود. درست است که هر حرکت اصلاحى ساز و کار و بودجه و امکانات مىخواهد اما دفاع از دین و ارزشها آرمانى است که توده ملت در طلبآنند، مگر ما در جنگ از کدام نیروها استفاده کردیم مگر همین بسیج داوطلب نبود که خود را به آب و آتش مىزد و در گرداب حوادث فرو مىرفت و گوهر آزادى و پیروزى را به ارمغان آورد، این نیروها امروزه از زمان جنگ کمتر نیستند بلکه افزایش یافتهاند اما جرئت اقدام ندارند، چرا که فرمانده ندارند، خون دل مىخورند و دست روى دست گذاشتهاند تا چه سرنوشتى براى اسلام و کشور رقم زده شود. حضور جوانان مسلمان و مرد و زن در مراسم اعتکاف و جلسات مذهبى و نمازهاى جمعه و مانورهاى بسیجى و نظامى، حضور انبوه مردم عاشق و نگران سرنوشت انقلاب اسلامى را به تصویر مىکشد، اما مشتى افراد بىهویت فاسد و مفسد و مروج فساد بازیگر صحنههاى گناه و ترویج فساد شده و مسئولان ما عرضه بهره بردارى از نیروهاى خودى را براى جلوگیرى از اوباش و اراذل ندارند. بیش از هر چیز شکوه و گلایه مردم از مسئولان است که چرا آرام و بىتفاوت نشسته و برنامه و سازمان و تحرکى در برابر امواج فساد ندارند. بنابراین اصلاح مسئولان نخستین گام در جهت اصلاح وضع ناهنجار جامعه است. که پیامبر اکرم(ص) فرمود:«صنفان من امتى اذا اصلحا صلح العالم؛ دو صنف از امت من هستند که اگر صالح شدند جهان اصلاح خواهد شد..» و البته صالح شدن تنها به نماز و روزه و روضه و دعا و تهجد و زیارت نیست، امر به معروف و نهى از منکر نیز از واجبات است و بلکه مهمترین آنهاست. امیرمؤمنان (ع) فرمود: «تمام اعمال نیک از خرد و کلان در برابر امر به معروف و نهى از منکر چون قطره است در برابر دریاى عمیق» و این وظیفه امروز به فراموشى سپرده شده حتى از آنانکه مورد انتظار مردماند. 2- خانواده دولت
براى مبارزه با منکرات و مفاسد اخلاقى، باید از خانواده دولت و دیگر دستگاههاى مسئول آغاز کرد. اگر مسئولان نتوانند افراد درون دستگاههاى خود را که حقوقشان را مىپردازند اصلاح کنند، پس کجا را مىتوانند اصلاح نمایند؟! رعایت شئونات اسلامى بویژه حجاب از مسائل اولیه ادارات، سازمانها و مدارس و دانشگاههاست.
مردم پیش از آنکه متخلفین اخلاقى و انضباطى را مؤاخذه کنند دستگاههاى حاکم، وزارتها و معاونتها و رؤسا و مدیران را مسئول مىدانند که چرا در پاسدارى از شئونات اسلامى کوتاه مىآیند. آنها بنام اسلام حقوق این ملت را مىگیرند. اگر به تکلیف عمل نکنند مقامى را که اشغال کردهاند غصب است و مشروعیت ندارند و باید کنار زده شوند این تکلیفى است که قرآن مشخص کرده:«الذین ان مکناهم فى الارض اقاموا الصلوة و آتوا الزکات و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر».
به سراغ دانشگاهها مىرویم که میعادگاه عاشقان شده است. البته اساتید و دانشجویانى هستند که داراى تعهد دینىاند اما آنها نیز در برابر وضع بدحجابى، آرایشگرى و لباسهاى تنگ وشلوارها و آستینهاى کوتاه دختران دانشجو و جلف و روابط آزاد و رفاقتهاى گردشى و سیاحتى در فضائى از بىتفاوتى مسئولان رنج مىبرند...حال چه باید کرد؟ در اینجا راه حل نخستین این است که رؤساى دانشگاهها و نمایندگىهاى ولى فقیه و مدیران معارف و بسیج اساتید و بسیج دانشجوئى دست به دست هم بدهند و تصمیم واحدى بگیرند. بطور جدى بخشنامه صادر کنند و از آنچه خلاف شرع و عرف دانشگاه اسلامى است دانشجویان را برحذر دارند، اول اتمام حجت کنند، و یک هفته مجال بدهند که دانشجویانى که پایبند اصول و ضوابط نیستند خود را اصلاح کنند، سپس متخلفین را به کمیته انضباطى معرفى نمایند و اساتید از ورود آنان به کلاس مانع شوند و نگهبانى اجازه ورود افراد متخلف را ندهد، اگر یک ماه این وضع ادامه یابد دانشگاه سامان مىپذیرد و همین امر درباره پارهاى اساتید که احیاناً دامن به بىانضباطى اخلاقى مىزنند باید اجرا شود و تذکر و هشدار و اخطار پیاپى ادامه یابد. در عین حال اگر از روشهاى آموزشى با تدریس معارف اسلامى و آداب عملى دین دانشجویان توجیه شوند و عناصر متعهد تشویق گردند و عناصر ناصالح توبیخ گردند، وضعیت دانشگاه عوض خواهد شد. جز این راهى وجود ندارد و این راهى که دانشگاه باید به پیماید و مسئولان باید خواهان آن شوند و مقامات عالیه نظام بر آن پاى بفشارند و مردم مصرانه از آنها بخواهند و بزرگان دین ناظر بفرستند و بازرسى نمایند و مسئولان متخلف را پیگرد قانونى کنند.
تولیدىها و فروشگاههاى لباس لباسهائى که اخیراً برخى دختران و زنان مىپوشند به سفارش صهیونیستها و دشمنان دیگر اسلام سفارش داده شده، این لباسها و آرایشها حتى در اروپا و آمریکا هم رواج ندارد اما در کشور اسلامى ما بازار روز شده است. تولیدىهاى داخل هم به این دام افتاده و در فروشگاهها به نمایش مىگذارند و برتن مانکنها پشت ویترین مغازهها ارائه داده و به دست خریداران مىدهند. در فروشگاههاى ما دیگر از سرانداز و مانتوى قابل قبول اثرى نیست! چرا اینطور شده؟ زیرا ناظران تولید و اتحادیهها و نیروهاى نظارتى به صورت اموات بىحرکت درآمده و هیچگونه واکنشى نشان نمىدهند. اگر نیروهاى دولتى به کمک افراد متعهد صنفى این تولیدىها را تعطیل کنند و این مغازه را پس از اعلام و هشدار لاک و مهر نمایند این لباسهاى جلف چسبان و زمینه ساز بدحجابى از محیط پاکسازى مىشود.
اصولاً لباس پوشیدن قانون دارد. چرا این قانون اجرا نمىشود. وقتى مرکز سازمان جوانان و سینماها و نمایشگاهها و دانشگاهها و اماکن دولتى و نیمه دولتى عرصه نمایش این لباسها با بدنهاى نیمه برهنه باشد و هیچکس احساس مسئولیت نکند بدیهى است که قانون نیز به مسخره گرفته مىشود و پشمى به کلاه کسى نمىماند. متظاهرین به گناه امروز خاطر آسوده شدهاند باید این امنیت روانى از آنان گرفته شود با شیوههاى صحیح و کاربردى و ریشهاى و قاطع...موارد دیگرى نیز هست مانند برنامههاى سینمایى، تلویزیونى زن بارگى مطبوعاتى که مجال بحث آن نیست.
در پایان این مقال که البته تمام شدنى نیست به صراحت مىگویم: کلیه دست اندرکاران از صدر و ذیل در تمام ردههاى نظام مسئول این روند نابسامان اند، روندى که با نصیحیت و تذکر و موعظه و پس از 25 سال، با کار فرهنگى که برخى به آن دلخوش داشتهاند و تنها حرف آن را مىزنند اصلاح شدنى نیست. چرا که بعد سیاسى نیز پیدا کرده و دشمن جنگ را با این سلاح و تجهیزات به درون کشور و خانههاى مردم کشانیده و عقبنشینى و کوتاه آمدن در این میدان با هیچ سیاستى - حتى سیاست سازشکارانه - وفق نمىدهد.
امروزه مردم مسلمان همان هائى که با نا امیدى از اوضاع سالهاى گذشته نزدیک و اوضاع اخیر سیاسى کشور با حضور در انتخابات شوراها و مجلس شورا به میدان آمدند چشم به اقدامات شایسته و سریع و قاطع کسانى دوختهاند که آنها را ارکان نظام و متولیان انقلاب و دلسوز کشور و دین مىدانند، اگر دلسوزان و نیروى خودى - نه منافقان چهره عوض کرده - کوتاه بیایند این مردم دیندار و امیدوار را نیز از دست خواهند داد. آنوقت پشتوانه دیگرى براى دین باقى نمىماند. بنظر مىرسد تعامل و سازشکارى و تساهل امروزه از سوى دوستان انقلاب جواب نمىدهد و خطرى جدى است که نه تنها دل چهرههاى ناصالح را رام نمىکند بلکه چهرههاى صالح را نیز ناامید مىکند و خطر این امر جدى است. پس باید کارى کرد که خداو خلق راضى شوند و در فکر رضاى دیگران نبود که آنها نه ارزش دارند و نه دل در گرو انقلاب سپردهاند. والسلام.