پیامبر خدا(ص) از زبان امام على(ع)
آرشیو
چکیده
متن
امام على علیه السلام:
«لَمّا وُلِدَ رَسُولُ اللّهِ صَلّىَ اللّهُ عَلَیهِ وَ آله القِیَتِ الاَصنامُ فِى الکَعبَةِ عَلى وُجُوهِها فَلَمّا اَمسى سُمِعَ صَیحَةٌ مِنَ السَّماء: جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الباطِلُ اِنَّ الباطِلَ کان زَهُوقاً» (بحار، ج 15،ص 274)
هنگامى که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله متولّد شد، بتهاى خانه کعبه به رو در افتادند و چون شب فرا رسید فریادى از آسمان شنیده شد که: حق آمد و باطل برفت، همانا باطل رفتنى است. * امام على علیه السلام:
«انّ الصبر لجمیل الاّ عنک و ان الجزع لقبیح اِلاّ علیک و انّ المصاب بک لجلیل و انّه قبلک و بعدک لَجَلَلٌ»
(نهج البلاغه، قصار الحکم، 292)
همانا که شکیبایى بس زیباست جز در مرگ تو و بیتابى بس زشت است مگر بر رحلت تو، اندوهى که از دورى تو بر دل نشسته بس سنگین است و غمهاى پیش از در گذشت و پس از وفات تو بسیار آسان و سبک. * امام على علیه السلام:
«فَاِنَّ اللّهَ تَعالى بَعَثَ مُحَمَّداً (صلى اللّه علیه و آله) لِیُخرِجَ عِبادَهُ مِن عِبادَة عِبادِهِ اِلى عِبادَتِهِ وَ مِن عُهُودِ عِبادِهِ اِلى عُهُوده وَ مِن طاعَةِ عِبادِهِ اِلى طاعَتِهِ»
(وافى، ج 3، ص 22)
همانا خداوند محمد صلّى اللّه علیه و آله را برانگیخت تا بندگانش را از بندگى بندگان به بندگى خداى کشاند و از پیمان بندگان به پیمان خداى در آورد و از فرمانبرى بندگان به فرمانبرى خدایش وا دارد. * امام على علیه السلام:
«کانَ رَسُولُ اللّهِ(ص) دائِمُ البشر، سَهل الخُلقِ»
(مکارم الاخلاق، ص 14)
پیامبر خدا(ص) پیوسته خندان و خوشرو و خوشبو بود. * امام على علیه السلام:
«کانَ لا یَجلِسُ وَ لا یَقُومُ اِلاّ عَلى ذِکرِ اللّهِ»
(سنن النبى، ص 16)
پیامبر، جز با یاد خدا نمىنشست و بر نمىخاست. * امام على علیه السلام:
«ما رُئى مُقَدِّماً رِجلَهُ بَینَ یَدَى جَلیسٍ لَهُ قَطُّ»
(بحارالانوار، ج 16، ص 236)
هرگز دیده نشد که پیامبر، پاى خود را پیش کسى از همنشینان دراز کند. * امام على علیه السلام:
«فَهُوَ اِمامُ مَنِ اتّقى وَ بَصیرَةُ مَنِ اهتَدى، سِراجٌ لَمَعَ ضوءُهُ... صیرَتُهُ القَصدُ وَ سُنَّته الرُّشدُ وَ کَلامُهُ الفَصلُ وَ حُکمُهُ العَدلُ»
(نهج البلاغه، خطبه 94)
او (پیامبر خدا) پیشواى کسى است که راه پرهیزگارى پوید، و بینش براى آن که راهنمایى جوید، چراغى است که پرتو آن دمید... رفتار او میانه روى در کار است. و شریعت او راه حق را نمودار، سخنش جدا کننده حق از باطل است، و داورى او عدالت. * امام على علیه السلام:
«طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمى مَواسِمَهُ یَضَعُ ذلِکَ حَیثُ الحاجَة اِلَیهِ مِن قُلُوبٍ عُمىٍ و آذانٍ صُمٍ وَ اَلسَنَةٍ بُکم».
(نهج البلاغه، خطبه 108)
پیامبر طبیبى است که با مهارت خود در میان مردم مىگردد، مرهمهاى شفابخش خویش را فراهم ساخته و ابزار درمان خود را آماده کرده تا هرجا دلهاى کور باطن و گوشهاى ناشنوا و زبانهاى گنگ را بدان نیازى باشد مداوا کند. * امام على علیه السلام:
«اِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أدَّبَ نَبیّهُ فَاَحسَنَ أَدَبَهُ فَلَمّا اَکمَلَ لَهُ الاَدَبَ قالَ (وَ اِنَّکَ لَعَلى خُلقٍ عَظیمٍ ثُمَّ فَوَّضَ اِلَیهِ اَمرَ الدّینِ وَ الاُمَّةِ لِیَسُوسَ عِبادَهُ فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ (ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فُخُذُوهُ وَ مانَهاکُم عَنهُ فَانتَهُوا) وَ اِنّ رَسُولَ اللّهِ صَلَى اللّهِ عَلَیه وَ آلِه کانَ مُسَدَّداً مُوَفَّقاً مُؤَیَّداً بِرُوحِ القُدُسِ لایَزالُ وَ لایُخطِى فى شَىءٍ مِمّا یَسُوسُ بِه الخَلقَ».
(بحارالانوار، ج 17، ص 4)
خداى عزّ وجلّ پیامبرش را تربیت کرد و چه نیکو تربیت کرد، پس هنگامى که مراتب ادب را براى آن حضرت تکمیل نمود فرمود: همانا تو بر اخلاقى والا استوار هستى، سپس امر امّت و دین را به او واگذار کرد تا بر بندگانش حکومت کند و فرمود: آنچه پیامبر براى شما آورد بگیرید و از آنچه شما را نهى نمود، اجتناب ورزید، و همانا پیامبر که درود خدا بر او و آلش باد موفّق بود و با تأییدات روح القدس مؤیّد بود که هرگز راه خطا نمىپیمود و در اداره امور مردم هیچ اشتباه نمىکرد. پاورقی ها:
«لَمّا وُلِدَ رَسُولُ اللّهِ صَلّىَ اللّهُ عَلَیهِ وَ آله القِیَتِ الاَصنامُ فِى الکَعبَةِ عَلى وُجُوهِها فَلَمّا اَمسى سُمِعَ صَیحَةٌ مِنَ السَّماء: جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الباطِلُ اِنَّ الباطِلَ کان زَهُوقاً» (بحار، ج 15،ص 274)
هنگامى که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله متولّد شد، بتهاى خانه کعبه به رو در افتادند و چون شب فرا رسید فریادى از آسمان شنیده شد که: حق آمد و باطل برفت، همانا باطل رفتنى است. * امام على علیه السلام:
«انّ الصبر لجمیل الاّ عنک و ان الجزع لقبیح اِلاّ علیک و انّ المصاب بک لجلیل و انّه قبلک و بعدک لَجَلَلٌ»
(نهج البلاغه، قصار الحکم، 292)
همانا که شکیبایى بس زیباست جز در مرگ تو و بیتابى بس زشت است مگر بر رحلت تو، اندوهى که از دورى تو بر دل نشسته بس سنگین است و غمهاى پیش از در گذشت و پس از وفات تو بسیار آسان و سبک. * امام على علیه السلام:
«فَاِنَّ اللّهَ تَعالى بَعَثَ مُحَمَّداً (صلى اللّه علیه و آله) لِیُخرِجَ عِبادَهُ مِن عِبادَة عِبادِهِ اِلى عِبادَتِهِ وَ مِن عُهُودِ عِبادِهِ اِلى عُهُوده وَ مِن طاعَةِ عِبادِهِ اِلى طاعَتِهِ»
(وافى، ج 3، ص 22)
همانا خداوند محمد صلّى اللّه علیه و آله را برانگیخت تا بندگانش را از بندگى بندگان به بندگى خداى کشاند و از پیمان بندگان به پیمان خداى در آورد و از فرمانبرى بندگان به فرمانبرى خدایش وا دارد. * امام على علیه السلام:
«کانَ رَسُولُ اللّهِ(ص) دائِمُ البشر، سَهل الخُلقِ»
(مکارم الاخلاق، ص 14)
پیامبر خدا(ص) پیوسته خندان و خوشرو و خوشبو بود. * امام على علیه السلام:
«کانَ لا یَجلِسُ وَ لا یَقُومُ اِلاّ عَلى ذِکرِ اللّهِ»
(سنن النبى، ص 16)
پیامبر، جز با یاد خدا نمىنشست و بر نمىخاست. * امام على علیه السلام:
«ما رُئى مُقَدِّماً رِجلَهُ بَینَ یَدَى جَلیسٍ لَهُ قَطُّ»
(بحارالانوار، ج 16، ص 236)
هرگز دیده نشد که پیامبر، پاى خود را پیش کسى از همنشینان دراز کند. * امام على علیه السلام:
«فَهُوَ اِمامُ مَنِ اتّقى وَ بَصیرَةُ مَنِ اهتَدى، سِراجٌ لَمَعَ ضوءُهُ... صیرَتُهُ القَصدُ وَ سُنَّته الرُّشدُ وَ کَلامُهُ الفَصلُ وَ حُکمُهُ العَدلُ»
(نهج البلاغه، خطبه 94)
او (پیامبر خدا) پیشواى کسى است که راه پرهیزگارى پوید، و بینش براى آن که راهنمایى جوید، چراغى است که پرتو آن دمید... رفتار او میانه روى در کار است. و شریعت او راه حق را نمودار، سخنش جدا کننده حق از باطل است، و داورى او عدالت. * امام على علیه السلام:
«طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمى مَواسِمَهُ یَضَعُ ذلِکَ حَیثُ الحاجَة اِلَیهِ مِن قُلُوبٍ عُمىٍ و آذانٍ صُمٍ وَ اَلسَنَةٍ بُکم».
(نهج البلاغه، خطبه 108)
پیامبر طبیبى است که با مهارت خود در میان مردم مىگردد، مرهمهاى شفابخش خویش را فراهم ساخته و ابزار درمان خود را آماده کرده تا هرجا دلهاى کور باطن و گوشهاى ناشنوا و زبانهاى گنگ را بدان نیازى باشد مداوا کند. * امام على علیه السلام:
«اِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أدَّبَ نَبیّهُ فَاَحسَنَ أَدَبَهُ فَلَمّا اَکمَلَ لَهُ الاَدَبَ قالَ (وَ اِنَّکَ لَعَلى خُلقٍ عَظیمٍ ثُمَّ فَوَّضَ اِلَیهِ اَمرَ الدّینِ وَ الاُمَّةِ لِیَسُوسَ عِبادَهُ فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ (ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فُخُذُوهُ وَ مانَهاکُم عَنهُ فَانتَهُوا) وَ اِنّ رَسُولَ اللّهِ صَلَى اللّهِ عَلَیه وَ آلِه کانَ مُسَدَّداً مُوَفَّقاً مُؤَیَّداً بِرُوحِ القُدُسِ لایَزالُ وَ لایُخطِى فى شَىءٍ مِمّا یَسُوسُ بِه الخَلقَ».
(بحارالانوار، ج 17، ص 4)
خداى عزّ وجلّ پیامبرش را تربیت کرد و چه نیکو تربیت کرد، پس هنگامى که مراتب ادب را براى آن حضرت تکمیل نمود فرمود: همانا تو بر اخلاقى والا استوار هستى، سپس امر امّت و دین را به او واگذار کرد تا بر بندگانش حکومت کند و فرمود: آنچه پیامبر براى شما آورد بگیرید و از آنچه شما را نهى نمود، اجتناب ورزید، و همانا پیامبر که درود خدا بر او و آلش باد موفّق بود و با تأییدات روح القدس مؤیّد بود که هرگز راه خطا نمىپیمود و در اداره امور مردم هیچ اشتباه نمىکرد. پاورقی ها: