راه راست و راه هاى انحرافى
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
«و أن هذا صراطی مستقیما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله، ذلکم وصاکم به لعلکم تتقون» ( سوره أنعام - آیه 153 ) و همانا این راه راست من است، پس آن را پیروى کنید و راه هائى که شما را از خدا دور مى سازد رها کنید و پیروى ننمائید. این است آنچه خدا به شما سفارش کرده تا از گمراهى بپرهیزید و تقوا را پیشه خود سازید.
رسول خدا ضمن برشمردن کلیات دین - که در دو آیه پیش از این مطرح شده است - مردم را به پیروى کردن از راه مستقیم الهى دعوت مى کند و آنان را هشدار مى دهد که از پیمودن راه هاى دیگر دورى جویند و به آن سوى توجه نکنند زیرا تمام راه ها اختلاف برانگیز است و آنان را از راه مستقیم الهى که تنها ره تقوا و پرهیزگارى است جدا مى سازد.
صراط مستقیم چه راهى است ؟ این سؤال پیش مى آید که صراط مستقیم الهى که مردم به تبعیت از آن دعوت شده اند چه صراط و چه راهى است ؟ اگر دقت بفرمائید ما هر روز حد اقل ده بار از خدا مى خواهیم راه راست خود را به ما بنمایاند. مگر نه این است که در سوره فاتحه همواره مىخوانیم: «إهدنا الصراط المستقیم.. » بار خدایا! راه راست را به ما بنمایان. آیه بعد از آن مشخص مى سازد که صراط مستقیم چه راهى است ؟
«صراط الذین أنعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین» صراط آن گروه از بندگانت که بر آنان منت گذاشتى و این نعمت بزرگ را به آنان بخشیدى، نعمت شناخت راهت. نه راه آنان که مورد خشم و غضبت قرار گرفتند و نه صراط گمراهان. و این صراط بىگمان صراط انبیا و اولیاى خدا است. خداوند بر آنها منت گذاشته و تفضل کرده و راه راست خود را به آنها نشان داده است و آنان نیز به شکرانه این نعمت بزرگ، مردم را به همان صراط مستقیم دعوت مى کنند و تا سرحد گذشتن از جان و مال در این راه مایه مىگذارند.
«و لا تتبعوا السبل»: پس از آنکه خداوند مردم را به راه خود دعوت مى کند از پیمودن راه هاى انحرافى و کژ برحذر مى دارد زیرا راه خدا مبتنى بر فطرت انسان است و راه هاى دیگر باعث تفرقه و اختلاف مى گردد زیرا این راه ها بر اساس هواى نفس و تمایلات و شهوات بشرى پى ریزى شده است. مگر نه امام خمینى قدس سره مى فرمود: "اگر صد و بیست و چهار هزار پیغمبر جمع شوند هیچ اختلافى با هم نمىکنند زیرا اجتماعشان براى خدا است." ما که حتى یک جلسه دو نفرى نیز بدون اختلاف برگزار نمى کنیم علتش این است که نظرات شخصى و تمایلات مادى ما را احاطه کرده است.
به هر حال مفسرین در مورد راه هاى غیر خدائى اختلاف نظر دارند. برخى گفته اند مقصود راه هاى بدعت انگیز و یا کفر آمیز است. و برخى گفتهاند مقصود یهودیت و مسیحیت و یا بت پرستى است. ولى از ظاهر آیه چنین بر مىآید که امر از اعم از دین و مذهب است و تمام خطوط و راه هائى را که اساسش هواى نفس است در بر مى گیرد زیرا همه این راه ها دور از صبغة الله است و رنگ شیطانى به خود گرفته است و منحصر به ادیان دیگر یا شرک و کفر نمى باشد.
در روایت بسیار جالبى از ابن مسعود نقل شده که رسول خدا صلى الله علیه و آله پس از ذکر این آیه شریفه خطى بر روى زمین کشید و فرمود: این راه رشد و صلاح است. سپس چند خط از راست و چپ کشید و فرمود: اینها راه هائى است که بر هر کدام، شیطان، مردم را به سوى خود دعوت مى کند. پس هر که راهى را جز راه پیامبر بپیماید، آن راه حتما کژ و بىراهه است و او را به سر منزل مقصود نخواهد رساند.
محال است سعدى که راه صفا
توان رفت جز در پى مصطفى
و اى کاش سعدى شیرازى ادامه داده بود که راه پیامبر پس از او چه راهى است ؟ آیا راه هائى است که افراد از روى هواى نفس یا به خاطر رسیدن به مصالح دنیوى و ریاست، آفریدند، یا آنکه راه عترت است که خود مصطفى ( صلىالله علیه و آله ) مردم را - مکرر - به آن راه سفارش کرد.
آرى راه فقط راه خدا است که پیامبر و عترتش پیوسته مردم را به آن راه دعوت کردند: صراط الله الذى له ما فى السموات و ما فى الأرض.. صراط، صراط خدائى است که آسمانها و زمین از آنِ او است.
هر جا قدمى زدیم در کوى تو بود
هر گوشه که رفتیم هیاهوى تو بود
گفتیم مگر سوى دگر راهى هست
هر راه که دیدیم همه سوى تو بود
و شاید شاعر مى خواهد بگوید که هر راهى را با چشم بصیرت بین که همان دیده فطرت است، دیدیم راه خدا بود و بس.. و جز این راهى پذیرفته نیست و غیر از این خطى قبول نمى شود چه خط راست باشد و چه خط چپ. پس اگر بخواهید جزء تقواپیشگان قرار بگیرید و از خشم الهى و غضب ذات مقدسش رهائى یابید، باید تبعیت از فطرت خویش کنید و مانند روز "ألست" که جز خدا نبود امروز نیز فقط خدا را ببینید و اینقدر مردم را به سوى این خط و آن خط نکشانید. بخدا همه این خطوط راست و چپ، کژ است و به بى راهه مى رود و صراط مستقیم خدا منحصر است در راه رسول و اهل بیت که درود بى پایان خدا بر آنان باد.
برید عجلى از امام صادق علیه السلام نقل مى کند که پس از تلاوت این آیه شریفه به من فرمود: تدرى ما یعنى بصراطى مستقیما ؟ مى دانى مقصود خداوند از این صراط مستقیم چیست ؟ عرض کردم: نه، نمى دانم! فرمود: «ولایة على و الأوصیاء» مقصود،ولایت على و أوصیا و جانشینانش است.
و در روایتى دیگر از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: «و ان هذا صراطى مستقیما فاتبعوه، آل محمد الصراط الذى دلّ علیه» صراطى که دستور پیروى از آن داده شده صراط آل محمد است.
در تفسیر على بن ابراهیم آمده است که امام صادق علیه السلام به أبو بصیر فرمود: «و ان هذا صراطى مستقیما فاتبعوه.. نحن السبل فمن أبى فهذه السبل» ما راه خدائیم و هر کس سرپیچى کرد از راه هاى دیگر انحرافى تبعیت کرده است.
در احتجاج طبرسى نقل شده است که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «معاشر الناس إنا صراطه المستقیم الذى أمرکم باتباعه ثم علىّ من بعدى. من وُلدى من صلبه أئمة یهدون بالحق و به یعدلون» اى مردم ما صراط مستقیم خدائیم که خداوند شما را دستور به پیروى از آن داده است و پس از من، على صراط مستقیم است و پس از او فرزندانم که از نسل على هستند صراط مستقیم الهى اند.
آرى! اگر هدف، خدا باشد یکراه بیشتر وجود ندارد ولى اگر هدف، شیطان باشد، خطها و راه هاى زیادى خودنمائى مى کند و انسان ها را به منجلاب گمراهى ها فرو مى برد تا آنجا که از هر راهى بدر آید راه کژى دیگر او را در چاه گمراهى فرو مى برد تا آنکه بکلى از راه خدا فاصله گیرد.
عزیزان! به هوش باشید راه هاى انحرافى قطعا شما را از راه مستقیم خدا دور مى سازد. تنها به این راه که راه محمد و على است چنگ بزنید تا افق روشن ولایت جلوى دیدگانتان گشوده شود و روزنه هاى نور و هدایت از همه سوى بر قلبتان بتابد. آمین رب العالمین.
رسول خدا ضمن برشمردن کلیات دین - که در دو آیه پیش از این مطرح شده است - مردم را به پیروى کردن از راه مستقیم الهى دعوت مى کند و آنان را هشدار مى دهد که از پیمودن راه هاى دیگر دورى جویند و به آن سوى توجه نکنند زیرا تمام راه ها اختلاف برانگیز است و آنان را از راه مستقیم الهى که تنها ره تقوا و پرهیزگارى است جدا مى سازد.
صراط مستقیم چه راهى است ؟ این سؤال پیش مى آید که صراط مستقیم الهى که مردم به تبعیت از آن دعوت شده اند چه صراط و چه راهى است ؟ اگر دقت بفرمائید ما هر روز حد اقل ده بار از خدا مى خواهیم راه راست خود را به ما بنمایاند. مگر نه این است که در سوره فاتحه همواره مىخوانیم: «إهدنا الصراط المستقیم.. » بار خدایا! راه راست را به ما بنمایان. آیه بعد از آن مشخص مى سازد که صراط مستقیم چه راهى است ؟
«صراط الذین أنعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین» صراط آن گروه از بندگانت که بر آنان منت گذاشتى و این نعمت بزرگ را به آنان بخشیدى، نعمت شناخت راهت. نه راه آنان که مورد خشم و غضبت قرار گرفتند و نه صراط گمراهان. و این صراط بىگمان صراط انبیا و اولیاى خدا است. خداوند بر آنها منت گذاشته و تفضل کرده و راه راست خود را به آنها نشان داده است و آنان نیز به شکرانه این نعمت بزرگ، مردم را به همان صراط مستقیم دعوت مى کنند و تا سرحد گذشتن از جان و مال در این راه مایه مىگذارند.
«و لا تتبعوا السبل»: پس از آنکه خداوند مردم را به راه خود دعوت مى کند از پیمودن راه هاى انحرافى و کژ برحذر مى دارد زیرا راه خدا مبتنى بر فطرت انسان است و راه هاى دیگر باعث تفرقه و اختلاف مى گردد زیرا این راه ها بر اساس هواى نفس و تمایلات و شهوات بشرى پى ریزى شده است. مگر نه امام خمینى قدس سره مى فرمود: "اگر صد و بیست و چهار هزار پیغمبر جمع شوند هیچ اختلافى با هم نمىکنند زیرا اجتماعشان براى خدا است." ما که حتى یک جلسه دو نفرى نیز بدون اختلاف برگزار نمى کنیم علتش این است که نظرات شخصى و تمایلات مادى ما را احاطه کرده است.
به هر حال مفسرین در مورد راه هاى غیر خدائى اختلاف نظر دارند. برخى گفته اند مقصود راه هاى بدعت انگیز و یا کفر آمیز است. و برخى گفتهاند مقصود یهودیت و مسیحیت و یا بت پرستى است. ولى از ظاهر آیه چنین بر مىآید که امر از اعم از دین و مذهب است و تمام خطوط و راه هائى را که اساسش هواى نفس است در بر مى گیرد زیرا همه این راه ها دور از صبغة الله است و رنگ شیطانى به خود گرفته است و منحصر به ادیان دیگر یا شرک و کفر نمى باشد.
در روایت بسیار جالبى از ابن مسعود نقل شده که رسول خدا صلى الله علیه و آله پس از ذکر این آیه شریفه خطى بر روى زمین کشید و فرمود: این راه رشد و صلاح است. سپس چند خط از راست و چپ کشید و فرمود: اینها راه هائى است که بر هر کدام، شیطان، مردم را به سوى خود دعوت مى کند. پس هر که راهى را جز راه پیامبر بپیماید، آن راه حتما کژ و بىراهه است و او را به سر منزل مقصود نخواهد رساند.
محال است سعدى که راه صفا
توان رفت جز در پى مصطفى
و اى کاش سعدى شیرازى ادامه داده بود که راه پیامبر پس از او چه راهى است ؟ آیا راه هائى است که افراد از روى هواى نفس یا به خاطر رسیدن به مصالح دنیوى و ریاست، آفریدند، یا آنکه راه عترت است که خود مصطفى ( صلىالله علیه و آله ) مردم را - مکرر - به آن راه سفارش کرد.
آرى راه فقط راه خدا است که پیامبر و عترتش پیوسته مردم را به آن راه دعوت کردند: صراط الله الذى له ما فى السموات و ما فى الأرض.. صراط، صراط خدائى است که آسمانها و زمین از آنِ او است.
هر جا قدمى زدیم در کوى تو بود
هر گوشه که رفتیم هیاهوى تو بود
گفتیم مگر سوى دگر راهى هست
هر راه که دیدیم همه سوى تو بود
و شاید شاعر مى خواهد بگوید که هر راهى را با چشم بصیرت بین که همان دیده فطرت است، دیدیم راه خدا بود و بس.. و جز این راهى پذیرفته نیست و غیر از این خطى قبول نمى شود چه خط راست باشد و چه خط چپ. پس اگر بخواهید جزء تقواپیشگان قرار بگیرید و از خشم الهى و غضب ذات مقدسش رهائى یابید، باید تبعیت از فطرت خویش کنید و مانند روز "ألست" که جز خدا نبود امروز نیز فقط خدا را ببینید و اینقدر مردم را به سوى این خط و آن خط نکشانید. بخدا همه این خطوط راست و چپ، کژ است و به بى راهه مى رود و صراط مستقیم خدا منحصر است در راه رسول و اهل بیت که درود بى پایان خدا بر آنان باد.
برید عجلى از امام صادق علیه السلام نقل مى کند که پس از تلاوت این آیه شریفه به من فرمود: تدرى ما یعنى بصراطى مستقیما ؟ مى دانى مقصود خداوند از این صراط مستقیم چیست ؟ عرض کردم: نه، نمى دانم! فرمود: «ولایة على و الأوصیاء» مقصود،ولایت على و أوصیا و جانشینانش است.
و در روایتى دیگر از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: «و ان هذا صراطى مستقیما فاتبعوه، آل محمد الصراط الذى دلّ علیه» صراطى که دستور پیروى از آن داده شده صراط آل محمد است.
در تفسیر على بن ابراهیم آمده است که امام صادق علیه السلام به أبو بصیر فرمود: «و ان هذا صراطى مستقیما فاتبعوه.. نحن السبل فمن أبى فهذه السبل» ما راه خدائیم و هر کس سرپیچى کرد از راه هاى دیگر انحرافى تبعیت کرده است.
در احتجاج طبرسى نقل شده است که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «معاشر الناس إنا صراطه المستقیم الذى أمرکم باتباعه ثم علىّ من بعدى. من وُلدى من صلبه أئمة یهدون بالحق و به یعدلون» اى مردم ما صراط مستقیم خدائیم که خداوند شما را دستور به پیروى از آن داده است و پس از من، على صراط مستقیم است و پس از او فرزندانم که از نسل على هستند صراط مستقیم الهى اند.
آرى! اگر هدف، خدا باشد یکراه بیشتر وجود ندارد ولى اگر هدف، شیطان باشد، خطها و راه هاى زیادى خودنمائى مى کند و انسان ها را به منجلاب گمراهى ها فرو مى برد تا آنجا که از هر راهى بدر آید راه کژى دیگر او را در چاه گمراهى فرو مى برد تا آنکه بکلى از راه خدا فاصله گیرد.
عزیزان! به هوش باشید راه هاى انحرافى قطعا شما را از راه مستقیم خدا دور مى سازد. تنها به این راه که راه محمد و على است چنگ بزنید تا افق روشن ولایت جلوى دیدگانتان گشوده شود و روزنه هاى نور و هدایت از همه سوى بر قلبتان بتابد. آمین رب العالمین.