آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

در این سلسله مقالات مباحث امام‏شناسى را از نگاه زیارت جامعه کبیره پى مى‏گرفتیم. زیارت جامعه کبیره عمیق‏ترین و گسترده‏ترین متن امام‏شناسى است. فرازهائى از این زیارت در مقالات گذشته مورد بحث قرار گرفت. در این مقاله جمله «ارکان البلاد»، را مورد تفسیر قرار مى‏دهیم.
ارکان جهان هستى
از ویژگى‏هائى که در زیارت جامعه کبیره براى امامان ذکر شده «ارکان البلاد» است.
تفسیر واژه‏ها
واژه ارکان جمع «رکن» است. مقائیس اللّغة رکن را چنین معنا مى‏کند: «الراء و الکاف و النون یدل على قوة فرکن الشى‏ء جانبه الاقوى» واژه رکن دلالت بر قوت مى‏کند، رکن هر چیزى جانب قوى‏تر آن است. به اجزاء کلیدى نماز (نیت، تکبیرة الاحرام،رکوع،دو سجده، قیام متصل به رکوع) رکن گفته مى‏شود چون جانب اقواى نماز بوده تار و پود آنرا تشکیل مى‏دهند و بدون اینها نماز شکل نمى‏گیرد.
واژه بلاد جمع بلد است. به شهرهاى بزرگ "بلد" گفته مى‏شود مقائیس اللّغة «بلد» را به معناى "صدر القرى" مى‏گیرد یعنى شهر مرکزى. اسم عام مراکز اجتماع (ده، بخش، شهر، شهرستان) در قرآن «قریة» است.
تفسیر ارکان البلد
بنابراین ارکان البلاد یعنى ستون اصلى شهرها اهل بیت (ع) هستند. این موضوع را در دو عرصه مى‏توان تفسیر کرد:
1 - در عرصه تکوینى 2- در عرصه تشریعى‏
امامان در عرصه تکوینى
در عرصه تکوینى سخن این است که به برکت وجود امام معصوم است که جهان (نه تنها انسانها) بر پاست بگونه‏اى که اگر امام معصوم نباشد "لوبقیت الارض بغیر امام لساخت"(1) زمین اهلش را فرو خواهد برد. لذا شیعه معتقد است که با شهادت آخرین امام معصوم پس از رجعت طومار جهان هستى درهم پیچیده شده با نفح صور اول همگان مى‏میرند و با نفح صور دوم همگان زنده مى‏شوند و صحنه محشر بر پا مى‏گردد.
در این زمینه در کتاب اصول کافى کتاب الحجة بابى آورده است تحت این عنوان که «باب ان الارض لاتخلو من حجة» یعنى زمین هیچگاه خالى از حجت نخواهد ماند. در این باب روایات فراوانى با مضمون فوق ذکر شده است. (واژه لساخت) که در اکثر این روایات آمده است به معناى نابودى اهل زمین است شاهد این معنا آن است که در برخى از روایات همین باب آمده است. که اگر امام معصوم (ع) نباشد «لماجت باهلها کما یموج البحر باهله»(2) آنچنان که دریا به موج مى‏افتد زمین هم به موج افتاده از بین خواهد رفت. به تعبیر مرحوم ملاصدرا:
«در این جهان هستى مخلوقات باینگونه آفریده شده‏اند که مخلوق پائین فداى مخلوق بالاتر مى‏شود. مخلوق «اخسّ» پست‏تر زمینه ساز مخلوق اشرف مى‏شود بر این اساس زمین که یک مرحله پائین‏تر از گیاه و نبات است زمینه ساز «نبات» مى‏گردد و «نبات» در خدمت حیوان قرار گرفته زمینه ساز رشد «حیوان» مى‏گردد. و حیوان هم در خدمت انسان قرار مى‏گیرد چون انسان اشرف از حیوان است، چهارپایان در خدمت انسان قرار گرفته ذبح مى‏شوند و انسان با گوشت آنها تغذیه مى‏کند. انسان هم مراتب دارد بعضى انسانها در مرتبه‏اى پائین قرار دارند و برخى در مرتبه بالا، بالاترین مراتب انسان «انسان کامل» است: انبیاء و معصومین تجلّى انسان کامل در جهان هستى‏اند پس آنها غایت هستى‏اند. اگر اینها نباشند جهان هستى بى معنى خواهد بود. علّت فاعلیت فاعل «علّت غائى» است و این است معناى آنچه که رسیده است «لولاک لما خلقت الافلاک» ؛ اگر شما پیامبر (ص) نبودى افلاک را نمى‏آفریدم.
آنها که در کار تجارت و پروش گل هستند به امید گلهاى سرسبد، گل پرورش مى‏دهند اگر ببینند که هر گلى که در این مزرعه پرورش مى‏یابد گل بى‏رنگ و بو و پژمرده است، دست به کار پرورش گل نمى‏شوند. گلهاى سر سبد جهان هستى انبیاء و معصومین علیهم السلام هستند خداوند صدقه سر آنها جهان را آفریده و از این رهگذر است که جهان هستى متنعم مى‏گردد. «بیمنه رزق الورى و بوجوده ثبتت الارض و السماء»؛ بمیمنت حضرت صاحب الزمان (عج) است که مخلوقات روزى مى‏خورند و با وجود اوست که زمین و آسمان ثبات دارد.
شاید اعتراض فرشتگان در آغاز خلقت به آفرینش انسانها بر این اساس بود که آنان هرچه دیده بودند خار و خس بود و حداکثر گلهاى پژمرده بى رنگ و بو!! لذا گفتند: «اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء»(3)؛ آیا مى‏خواهى در این زمین کسانى بیافرینى که افساد کرده و خونریزى نمایند؟ ولى آنها گلهاى سر سبد جهان هستى را ندیده بودند. آنها انبیاء را ندیده بودند، آنها پیامبر(ص) و آلش را ندیده بودند، آنها فاطمه سلام اللّه علیها را ندیده بودند... بر این اساس بود که خداوند فرمود: «انى اعلم ما لا تعلمون»(4)؛ من چیزى را مى‏دانم که شما نمى‏دانید (این یک تفسر آیه شریفه است).
با این توضیح تفسیر صحیح براى «لساخت» همان نابودى و فنا شدن است.بر این اساس تفسیر مرحوم سید مرتضى از این احادیث که «لساخت» را به معناى هلاکت گفته و آنرا به معناى «گسترش فتنه» گرفته است گرچه مضمون آن مورد تأیید است ولى تفسیر «لساخت» نیست.
امامان در عرصه تشریع
رکن بودن امامان در عرصه تشریعى نیازى به توضیح ندارد که اگر کسى در پى دین صحیح باشد، در پى اسلام ناب محمدى (ص) باشد باید آنرا از مکتب اهل بیت (ع) بیاموزد. اعتقادات صحیح، تفسیر درست قرآن، احکام اسلام، اخلاق اسلامى را همه و همه باید در مکتب اهل بیت (ع) دید. که قرآن در خانه این گلهاى بى خار جهان هستى نازل شده و خانه پیامبر (ص) خانه آنهاست. آنها قرآن شناسند، اسلام شناسند مربّى اخلاق اند. آرى آنها ارکان سعادت، شهروندان دین و مکتب‏اند. امام باقر (ع) به دو تن از عالمان اهل سنت فرمود:
«شرقاً، غربا لن تجدا علما نافعا الاّ ما خرج من عندنا».
شرق عالم بروید یا غرب آن بروید علم نافع را جز در مکتب ما نمى‏یابید. و بحق این چنین است پس در عرصه تشریعى هم اهل بیت (ع) ارکان البلاد هستند. چارچوبه سعادت مردم با رهنمودهاى آنها رقم مى‏خورد.
پى‏نوشت‏ها: -
1. اصول کافى، ج 1، کتاب الحجة، ص 179، ح 10.
2. همان، ح 12.
3. سوره بقره، آیه 30.
4. همان.
 

تبلیغات