امامان علیهم السلام ریشه هاى کرامت
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
محور سخن امام شناسى در پرتو زیارت بلند جامعه کبیره بود.
گفتیم جامع ترین متن امام شناسى همین متن است که از امام هادى(ع) روایت شده است در مقالات گذشته فرازهایى از این زیارت محور بحث قرار گرفت و اینک به شرح و توضیح اجمالى ((اصول الکرم)) مى پردازیم.
از ویژگى هاى امامان علیهم السلام که در زیارت جامعه کبیره آنان را به این وصف مى شناسیم, ((اصول الکرم)) است. یعنى پایه هاى اساسى کرامت.
واژه ((اصل)) و ((کرم))
((اصل)) به معناى پایه و اساس هر چیز است چه در عالم گیاهان یا در عالم جمادات و یا در عالم انسان ها.
((کرم)) به تعبیر مرحوم علامه طباطبایى(ره) معادل دقیق فارسى ندارد و براى بیان آن باید از چند لفظ استفاده کرد.(1)
لغت نامه دهخدا این معانى را براى کرامت و کرم آورده است:
بزرگى ورزیدن, جوانمرد گردیدن, سخاوت و جوانمردى و نواخت و احساس بزرگوارى و بخشندگى و...(2) عزیزى, مروت(3) در معاجم لغت عربى کرم را به معناى نفیس و عزیز شدن معنا کرده اند ((کرم الشىء کرما نفس و عز))(4)
راغب در مفردات گوید: ((کل شىء شرف فى بابه فانه یوصف بالکرم))(5) هر چیزى که در مجموعه و نوع خود شرافت پیدا کند, متصف به کرم مى شود.
کرامت در قرآن کریم
در قرآن کریم 26 بار خداوند را با وصف کریم مى خوانیم: ((فان ربى غنى کریم))(6) رب من بى نیاز و کریم است ((یا ایها الانسان ما غرک بربک ا(7) لکریم)) اى انسان چه چیزى تو را به خداى کریمت مغرور ساخته است. نیز حضرتش به ((اکرم)) موصوف شده است: ((اقرء و ربک الاکرم)).(8)
ابن فارس در مقائیس از عبدالله بن مسلم بن قتیبه نقل مى کند که ((الکریم الصفوح والله تعالى هوالکریم الصفوح عن ذنوب عباده المومنین))(9) یعنى کریم کسى است که اهل گذشت است خداوند را از آن رو کریم مى گویند که از گناهان بندگان مومنش گذشت مى کند.
راغب در مفردات مى گوید: وقتى کرم صفت خداوند شد به معناى احسان و نعمت هاى فراوان آشکار اوست.(10)
ولى به نظر مى رسد ((کرامت)) در ذات مقدس ربوبى را محدود به احسان و گذشت او نکرده فراتر از این دو معنا کنیم و به معناى دورى از هرگونه هوان و حقارت معنا کنیم, ذاتى که از این لحاظ مطلق است حضرت حق جل شإنه است.
و کرامت انسان در سایه قرب به کریم مطلق جهان هستى خداوند است. به تعبیر مرحوم علامه طباطبایى(ره): اگر انسان به مقامى برسد که در برابر خدا عبودیت محض پیدا کند و حاضر نباشد در مقابل غیر خدا سر به زمین بساید مى توان گفت به مقام کرامت رسیده است)) از آن رو که خداوند کریم است آن چه به او مربوط است موصوف به کرامتند:
قرآن کریم است ((انه لقرآن کریم))
جبرئیل آورنده پیام الهى کریم است ((انه لقول رسول کریم)).
رزقش کریم است, اجرش کریم است و...
ریشه و اساس کرامت
ریشه ((کرم)) از دیدگاه پیامبر اکرم(ص): دین است ((کرم الرجل دینه))(11) یعنى دین است که خاستگاه کرامت انسانى است. در سایه دین است که انسان گوهر شخصیت خود را یافته از هدر رفتن آن, ارزان فروختن آن, خوددارى مى کند.
چو نشناسد انگشترى طفل خرد
به شیرینى از وى توانند برد
تو هم قیمت عمر نشناختى
که در عیش شیرین برانداختى
به تعبیر امیرمومنان على(ع) ((الدین حیاه))(12) دین زندگى است, در سایه دین است که انسان ((حیات طیبه)) مى یابد و تفسیر درست زندگى را به دست مىآورد.
((الدین عز))(13) دین مایه عزت و سربلندى است, انسان هرچه با دین و روح آن که عبودیت است پیوند بیشترى بخورد به همان میزان از خوارى و ذلت رهایى یافته و به کرامت مى رسد.
آن کس که دین را گزینش کند ((علو همت)) دارد چرا که خودش را ارزان نفروخته است و چنین کسى ((کرامت)) را یافته است.
امیرمومنان على(ع) فرمود: ((الکرم نتیجه علو الهمه))(14) کرم نتیجه بلند همتى است.
آن کس که راه بندگى را پیشه کرد با ارتکاب گناه شخصیت خود را تباه نمى کند و خود را از آلودگى هاى اخلاقى دور مى دارد. امام على(ع) فرمود: ((الکریم من تجنب المحارم و تنزه عن العیوب))(15) کریم آن کس است که از گناهان دورى کرده از عیب هاى اخلاقى منزه است.
جلوه هاى کرم
در روایات اهل بیت(ع) فضایل والاى اجتماعى به ((کرم)) گره خورده و اخلاق خوب اجتماعى میوه شیرین کرم معرفى شده است.
به عنوان نمونه عناوین ذیل جلوه هاى کرم معرفى شده است:
الف ـ احسان به مردم, آغازگر خدمت به مردم بودن پیش از آن که درخواست کنند. (16)
ب ـ تحمل مردم, فرو بردن خشم, تغافل از بدىهاى مردم, گذشت از موضع قدرت و پیشگام بودن در گذشت.(17)
ج ـ پایبند بودن به قراردادها و وعده ها.(18)
د ـ ذلت ناپذیرى و تحمل سختى ها در راه پاسدارى از عزت خویش.(19)
هـ ـ صبورى, استقامت و هزینه کردن از هر آنچه که دارند در راه دین.(20)
و ـ اخلاق خوش با همه.(21)
ز ـ سپاسگزارى از خدمت گزاران.(22)
ح ـ رفتار عادلانه.(23)
اینها برخى از جلوه هاى کرم است که در روایات فراوان بر آنها تإکید شده است. اگر سیر و تتبعى در موارد کاربرد واژه ((کرم)) و ((کرامت)) داشته باشیم به این باور مى رسیم که امامان(ع) بیشترین حوزه ((کرم)) را در راستاى ((سلوک اجتماعى)) دیده اند. و این بدان معنى است که خداباوران باید آراسته به ((اخلاق کریمانه)) باشند و این اخلاق یعنى شایسته ترین برخورد با دیگران, برخوردى که مایه افتخار امام صادق(ع), و تبلیغ عملى از مکتب اهل بیت(ع) باشد.(24)
پستى و نشانه هاى آن
نقطه مقابل ((کرم)) لوم و پستى است. در روایات اهل بیت(ع) این بیمارى بیشتر با نشانه هاى آن معرفى شده است برخى نشانه هاى پستى عبارت است از:
الف ـ ناسپاسى.(25)
ب ـ اهل منت گذارى بر نعمت ها بودن.(26)
ج ـ جفا و ستم.(27)
د ـ دروغ و خیانت و کینه توزى.(28)
و...
امامان ریشه هاى کرم اند
با تفسیرى که از ((کرم)) عرضه شد, باید ببینیم که مقصود از آن که این گل هاى بى خار جهان هستى را ((اصول کرم)) مى نامیم, چیست؟
آنان ((اصول کرم))اند, از آن رو که ریشه کرامت که ((دین)) است تجلى یافته در سیرت و سنت آنها است, آنان افتخار دین اند, پاسدار دین اند, اگر انسان بخواهد تمام دین را یک جا در یک کتاب ببیند, آن کتاب قرآن است.
اگر انسان بخواهد تمام دین را یک جا در یک انسان ببیند, آن انسان, امام معصوم است.
آنان ((اصول کرم)) اند چرا که تمام آن چه تجلى برجسته کرم است در وجود آنان جمع است. آنان اسوه حسن خلق, عفو, سخاوت, صبورى و استقامت در راه خدا, عزت, ذلت ناپذیرى, پایبندى به قرارها و وعده ها و... هستند, آنچه خوبان همه دارند این کریمان یک جا دارند.
اصولا آنان تفسیر کرامت اند.
و بالاتر آن که تمام خیرات و برکات موجود در نظام هستى اعم از برکات مادى و معنوى به وساطت آنان افاضه مى شود و مجموعه عالم امکان بر سر سفره کرامت ائمه نشسته اند.
و به تعبیر فقیه متإله آیت الله جوادى آملى:
علت این که ملائکه به کرامت رسیدند و بندگان مکرم خدا شدند ((بل عباد مکرمون لایسبقونه بالقول و هم بامره یعملون)) آن است که افتخار شاگردى ائمه اطهار را دارند.(29)
عن على(ع) انا آل محمد(ص) کنا انوارا حول العرش فامرنا الله بالتسبیح فسبحنا فسبحت الملائکه بتسبیحنا ثم هبطنا الى الارض فامرنا الله بالتسبیح فسبحنا فسبحت اهل الارض بتسبیحنا فانا لنحن الصافون و انا لنحن المسبحون)) ما آل محمد(ص) انوارى در اطراف عرش بودیم خداوند ما را امر به تسبیح کرد ما تسبیح گفتیم و ملائکه با تسبیح ما تسبیح گفتند (از ما آموختند) سپس به زمین آمدیم (در آنجا نیز) خداوند ما را امر به تسبیح کرد ما تسبیح گفتیم و اهل زمین به تسبیح ما تسبیح گفتند (از ما آموختند) پس صافون و تسبیح گویندگان ما هستیم.(30)
به امید آن که رهرو صدیق راه این کریمان جهان هستى باشیم ان شإ الله.
پى نوشت ها:
1. ادب فناى مقربان, ج1, ص203.
2. لغت نامه دهخدا, ج39, ص410.
3. همان, ص468.
4. مصباح المنیر قیومى, کلمه ((کرم)).
5. مفردات راغب, ص429.
6. سوره نمل, آیه40.
7. سوره انفطار, آیه6.
8. سوره علق, آیه3.
9. معجم مقائیس اللغه ص890 (چاپ یک جلدى دار احیإ التراث العربى).
10. مفردات راغب ص428 ((کرم)).
11. میزان الحکمه, ج6, ص2684, ((کرم)).
12. همان, کلمه دین.
13. همان.
14. همان, ج6, ص2684.
15. همان, ص2686.
16. امام على(ع) فرمود: الکریم من بدإ باحسانه الکریم من بذل احسانه, میزان الحکمه, ج6, ص2686.
17. امام على(ع) فرمود: الکرم احتمال الجریره, الکریم یتغافل ویتخدع, الکریم یعفو مع القدره, میزان الحکمه, ج6, ص2686.
18. امام على(ع) فرمود: الکریم اذا وعد وفى, همان.
19. امام على(ع) فرمود: الکریم یإبى العار, همان. نیز سیدالشهدإ(ع) فرمود: هیهات منا الذله, الاحتجاج ج2, ص99.
20. امام على(ع) فرمود: الکرم حسن الاصطبار, میزان الحکمه, ج6, ص2684.
21. امام صادق(ع) فرمود: ثلاثه تدل على کرم المرء حسن الخلق و کظم الغیظ و عفن الطرف, تحف العقول, ص319.
22. امام على(ع) فرمود: الکریم یشکر القلیل, میزان الحکمه, ج6, ص2686.
23. امام على(ع) فرمود: الکریم... یعدل فى الامره میزان الحکمه, ج6, ص2686.
24. اصول کافى, ج2, باب ورع.
25. امام على(ع) فرمود: الغنیم یکفر الجزیل, میزان الحکمه, ج6, ص2686.
26. امام على(ع) فرمود: اللئیم من کثر امتنانه, همان..
27. امام امیرمومنان على(ع) فرمود: اللئیم اذا احتاج الیک جفاک, همان.
28. امام على فرمود: الکذب والخیانه لیسا من اخلاق الکرام, میزان الحکمه, ج6, ص2688.
29. ادب فناى مقربان, ص202.
30. بحارالانوار, ج24, ص88.
گفتیم جامع ترین متن امام شناسى همین متن است که از امام هادى(ع) روایت شده است در مقالات گذشته فرازهایى از این زیارت محور بحث قرار گرفت و اینک به شرح و توضیح اجمالى ((اصول الکرم)) مى پردازیم.
از ویژگى هاى امامان علیهم السلام که در زیارت جامعه کبیره آنان را به این وصف مى شناسیم, ((اصول الکرم)) است. یعنى پایه هاى اساسى کرامت.
واژه ((اصل)) و ((کرم))
((اصل)) به معناى پایه و اساس هر چیز است چه در عالم گیاهان یا در عالم جمادات و یا در عالم انسان ها.
((کرم)) به تعبیر مرحوم علامه طباطبایى(ره) معادل دقیق فارسى ندارد و براى بیان آن باید از چند لفظ استفاده کرد.(1)
لغت نامه دهخدا این معانى را براى کرامت و کرم آورده است:
بزرگى ورزیدن, جوانمرد گردیدن, سخاوت و جوانمردى و نواخت و احساس بزرگوارى و بخشندگى و...(2) عزیزى, مروت(3) در معاجم لغت عربى کرم را به معناى نفیس و عزیز شدن معنا کرده اند ((کرم الشىء کرما نفس و عز))(4)
راغب در مفردات گوید: ((کل شىء شرف فى بابه فانه یوصف بالکرم))(5) هر چیزى که در مجموعه و نوع خود شرافت پیدا کند, متصف به کرم مى شود.
کرامت در قرآن کریم
در قرآن کریم 26 بار خداوند را با وصف کریم مى خوانیم: ((فان ربى غنى کریم))(6) رب من بى نیاز و کریم است ((یا ایها الانسان ما غرک بربک ا(7) لکریم)) اى انسان چه چیزى تو را به خداى کریمت مغرور ساخته است. نیز حضرتش به ((اکرم)) موصوف شده است: ((اقرء و ربک الاکرم)).(8)
ابن فارس در مقائیس از عبدالله بن مسلم بن قتیبه نقل مى کند که ((الکریم الصفوح والله تعالى هوالکریم الصفوح عن ذنوب عباده المومنین))(9) یعنى کریم کسى است که اهل گذشت است خداوند را از آن رو کریم مى گویند که از گناهان بندگان مومنش گذشت مى کند.
راغب در مفردات مى گوید: وقتى کرم صفت خداوند شد به معناى احسان و نعمت هاى فراوان آشکار اوست.(10)
ولى به نظر مى رسد ((کرامت)) در ذات مقدس ربوبى را محدود به احسان و گذشت او نکرده فراتر از این دو معنا کنیم و به معناى دورى از هرگونه هوان و حقارت معنا کنیم, ذاتى که از این لحاظ مطلق است حضرت حق جل شإنه است.
و کرامت انسان در سایه قرب به کریم مطلق جهان هستى خداوند است. به تعبیر مرحوم علامه طباطبایى(ره): اگر انسان به مقامى برسد که در برابر خدا عبودیت محض پیدا کند و حاضر نباشد در مقابل غیر خدا سر به زمین بساید مى توان گفت به مقام کرامت رسیده است)) از آن رو که خداوند کریم است آن چه به او مربوط است موصوف به کرامتند:
قرآن کریم است ((انه لقرآن کریم))
جبرئیل آورنده پیام الهى کریم است ((انه لقول رسول کریم)).
رزقش کریم است, اجرش کریم است و...
ریشه و اساس کرامت
ریشه ((کرم)) از دیدگاه پیامبر اکرم(ص): دین است ((کرم الرجل دینه))(11) یعنى دین است که خاستگاه کرامت انسانى است. در سایه دین است که انسان گوهر شخصیت خود را یافته از هدر رفتن آن, ارزان فروختن آن, خوددارى مى کند.
چو نشناسد انگشترى طفل خرد
به شیرینى از وى توانند برد
تو هم قیمت عمر نشناختى
که در عیش شیرین برانداختى
به تعبیر امیرمومنان على(ع) ((الدین حیاه))(12) دین زندگى است, در سایه دین است که انسان ((حیات طیبه)) مى یابد و تفسیر درست زندگى را به دست مىآورد.
((الدین عز))(13) دین مایه عزت و سربلندى است, انسان هرچه با دین و روح آن که عبودیت است پیوند بیشترى بخورد به همان میزان از خوارى و ذلت رهایى یافته و به کرامت مى رسد.
آن کس که دین را گزینش کند ((علو همت)) دارد چرا که خودش را ارزان نفروخته است و چنین کسى ((کرامت)) را یافته است.
امیرمومنان على(ع) فرمود: ((الکرم نتیجه علو الهمه))(14) کرم نتیجه بلند همتى است.
آن کس که راه بندگى را پیشه کرد با ارتکاب گناه شخصیت خود را تباه نمى کند و خود را از آلودگى هاى اخلاقى دور مى دارد. امام على(ع) فرمود: ((الکریم من تجنب المحارم و تنزه عن العیوب))(15) کریم آن کس است که از گناهان دورى کرده از عیب هاى اخلاقى منزه است.
جلوه هاى کرم
در روایات اهل بیت(ع) فضایل والاى اجتماعى به ((کرم)) گره خورده و اخلاق خوب اجتماعى میوه شیرین کرم معرفى شده است.
به عنوان نمونه عناوین ذیل جلوه هاى کرم معرفى شده است:
الف ـ احسان به مردم, آغازگر خدمت به مردم بودن پیش از آن که درخواست کنند. (16)
ب ـ تحمل مردم, فرو بردن خشم, تغافل از بدىهاى مردم, گذشت از موضع قدرت و پیشگام بودن در گذشت.(17)
ج ـ پایبند بودن به قراردادها و وعده ها.(18)
د ـ ذلت ناپذیرى و تحمل سختى ها در راه پاسدارى از عزت خویش.(19)
هـ ـ صبورى, استقامت و هزینه کردن از هر آنچه که دارند در راه دین.(20)
و ـ اخلاق خوش با همه.(21)
ز ـ سپاسگزارى از خدمت گزاران.(22)
ح ـ رفتار عادلانه.(23)
اینها برخى از جلوه هاى کرم است که در روایات فراوان بر آنها تإکید شده است. اگر سیر و تتبعى در موارد کاربرد واژه ((کرم)) و ((کرامت)) داشته باشیم به این باور مى رسیم که امامان(ع) بیشترین حوزه ((کرم)) را در راستاى ((سلوک اجتماعى)) دیده اند. و این بدان معنى است که خداباوران باید آراسته به ((اخلاق کریمانه)) باشند و این اخلاق یعنى شایسته ترین برخورد با دیگران, برخوردى که مایه افتخار امام صادق(ع), و تبلیغ عملى از مکتب اهل بیت(ع) باشد.(24)
پستى و نشانه هاى آن
نقطه مقابل ((کرم)) لوم و پستى است. در روایات اهل بیت(ع) این بیمارى بیشتر با نشانه هاى آن معرفى شده است برخى نشانه هاى پستى عبارت است از:
الف ـ ناسپاسى.(25)
ب ـ اهل منت گذارى بر نعمت ها بودن.(26)
ج ـ جفا و ستم.(27)
د ـ دروغ و خیانت و کینه توزى.(28)
و...
امامان ریشه هاى کرم اند
با تفسیرى که از ((کرم)) عرضه شد, باید ببینیم که مقصود از آن که این گل هاى بى خار جهان هستى را ((اصول کرم)) مى نامیم, چیست؟
آنان ((اصول کرم))اند, از آن رو که ریشه کرامت که ((دین)) است تجلى یافته در سیرت و سنت آنها است, آنان افتخار دین اند, پاسدار دین اند, اگر انسان بخواهد تمام دین را یک جا در یک کتاب ببیند, آن کتاب قرآن است.
اگر انسان بخواهد تمام دین را یک جا در یک انسان ببیند, آن انسان, امام معصوم است.
آنان ((اصول کرم)) اند چرا که تمام آن چه تجلى برجسته کرم است در وجود آنان جمع است. آنان اسوه حسن خلق, عفو, سخاوت, صبورى و استقامت در راه خدا, عزت, ذلت ناپذیرى, پایبندى به قرارها و وعده ها و... هستند, آنچه خوبان همه دارند این کریمان یک جا دارند.
اصولا آنان تفسیر کرامت اند.
و بالاتر آن که تمام خیرات و برکات موجود در نظام هستى اعم از برکات مادى و معنوى به وساطت آنان افاضه مى شود و مجموعه عالم امکان بر سر سفره کرامت ائمه نشسته اند.
و به تعبیر فقیه متإله آیت الله جوادى آملى:
علت این که ملائکه به کرامت رسیدند و بندگان مکرم خدا شدند ((بل عباد مکرمون لایسبقونه بالقول و هم بامره یعملون)) آن است که افتخار شاگردى ائمه اطهار را دارند.(29)
عن على(ع) انا آل محمد(ص) کنا انوارا حول العرش فامرنا الله بالتسبیح فسبحنا فسبحت الملائکه بتسبیحنا ثم هبطنا الى الارض فامرنا الله بالتسبیح فسبحنا فسبحت اهل الارض بتسبیحنا فانا لنحن الصافون و انا لنحن المسبحون)) ما آل محمد(ص) انوارى در اطراف عرش بودیم خداوند ما را امر به تسبیح کرد ما تسبیح گفتیم و ملائکه با تسبیح ما تسبیح گفتند (از ما آموختند) سپس به زمین آمدیم (در آنجا نیز) خداوند ما را امر به تسبیح کرد ما تسبیح گفتیم و اهل زمین به تسبیح ما تسبیح گفتند (از ما آموختند) پس صافون و تسبیح گویندگان ما هستیم.(30)
به امید آن که رهرو صدیق راه این کریمان جهان هستى باشیم ان شإ الله.
پى نوشت ها:
1. ادب فناى مقربان, ج1, ص203.
2. لغت نامه دهخدا, ج39, ص410.
3. همان, ص468.
4. مصباح المنیر قیومى, کلمه ((کرم)).
5. مفردات راغب, ص429.
6. سوره نمل, آیه40.
7. سوره انفطار, آیه6.
8. سوره علق, آیه3.
9. معجم مقائیس اللغه ص890 (چاپ یک جلدى دار احیإ التراث العربى).
10. مفردات راغب ص428 ((کرم)).
11. میزان الحکمه, ج6, ص2684, ((کرم)).
12. همان, کلمه دین.
13. همان.
14. همان, ج6, ص2684.
15. همان, ص2686.
16. امام على(ع) فرمود: الکریم من بدإ باحسانه الکریم من بذل احسانه, میزان الحکمه, ج6, ص2686.
17. امام على(ع) فرمود: الکرم احتمال الجریره, الکریم یتغافل ویتخدع, الکریم یعفو مع القدره, میزان الحکمه, ج6, ص2686.
18. امام على(ع) فرمود: الکریم اذا وعد وفى, همان.
19. امام على(ع) فرمود: الکریم یإبى العار, همان. نیز سیدالشهدإ(ع) فرمود: هیهات منا الذله, الاحتجاج ج2, ص99.
20. امام على(ع) فرمود: الکرم حسن الاصطبار, میزان الحکمه, ج6, ص2684.
21. امام صادق(ع) فرمود: ثلاثه تدل على کرم المرء حسن الخلق و کظم الغیظ و عفن الطرف, تحف العقول, ص319.
22. امام على(ع) فرمود: الکریم یشکر القلیل, میزان الحکمه, ج6, ص2686.
23. امام على(ع) فرمود: الکریم... یعدل فى الامره میزان الحکمه, ج6, ص2686.
24. اصول کافى, ج2, باب ورع.
25. امام على(ع) فرمود: الغنیم یکفر الجزیل, میزان الحکمه, ج6, ص2686.
26. امام على(ع) فرمود: اللئیم من کثر امتنانه, همان..
27. امام امیرمومنان على(ع) فرمود: اللئیم اذا احتاج الیک جفاک, همان.
28. امام على فرمود: الکذب والخیانه لیسا من اخلاق الکرام, میزان الحکمه, ج6, ص2688.
29. ادب فناى مقربان, ص202.
30. بحارالانوار, ج24, ص88.