آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

در این سلسله مقالات به گلستان معرفت امامان - علیهم السلام - نگاهى داریم ; معرفتى که امامان- علیهم السلام-فرمودند: آن کس که آن را نداشته باشد, مرگش مرگ جاهلى خواهد بود. بهترین متن برگزیده امام شناسى, زیارت جامعه کبیره است که, در این مقالات به شرح و توضیح اجمالى (در حد فهم قاصرمان) از جملات بلند آن داریم. در این مقاله به توضیح جمله ((معدن الرحمه)) مى پردازیم:
از ویژگى هایى که براى امامان - علیهم السلام - در زیارت جامعه آمده,((معدن الرحمه)) (درود بر شما اى) مراکز و مخازن رحمت الهى است. ((معدن))(به فتح میم و سکون عین و کسر دال, بر وزن ((مجلس))) اسم مکان و به معناى استقرار اشیاى نفیس است. معناى ((رحمت)) روشن است ; در انسان ها به معناى دلسوزى مى باشد که زمینه ساز احسان به مرحوم است ; ((الرحمه رقه تقتضى الاحسان الى المرحوم))(1) و در مورد ذات مقدس ربوبى, از آن جا که جسم نیست تا لوازم آن مانند دلسوزى و$ را داشته باشد, به معناى حاصل آن است, یعنى احسان به مخلوق با افاضه وجود و توابع آن.
اینک باید دید که مقصود از این که امامان (( معدن رحمت الهى)) اند چیست ؟
رحمت خداوند
در قرآن کریم, فراوان از ((رحمت الهى)) یاد شده است:
1.به غیر از ((بسم الله الرحمن الرحیم )) که 114 بار در قرآن کریم ذکر شده, واژه ((رحمن )) 57 بار و واژه ((رحیم)) 95 بار در توصیف ذات مقدس ربوبى بیان گردیده است. این که تفاوت این دو چیست, مفسران وجوهى ذکر کرده اند. یک وجه آن این است که ((رحمن)) اسم خاص خداوند و به معناى ((رحمت گسترده الهى در دنیا)) مى باشد که همه را تحت پوشش قرار داده, هم مومن و هم کافر را. اما واژه ((رحیم)) نام اختصاصى خداوند نیست و به معناى رحمت ویژه خداوند به مومنان است. امام صادق - علیه السلام - مى فرماید: ((الرحمن اسم خاص بصفه عامه و الرحیم اسم عام بصفه خاصه)),(2)یعنى رحمن اسم خاص خداوند است با صفتى عام و رحیم اسم عام بوده و بر غیر خداوند هم اطلاق مى شود, اما اختصاص به مومنان دارد.
2. دو بار با ((خیرالراحمین)) توصیف شده است . (مومنون, آیات 109و 118)
3.دو بار به عنوان ((ذوالرحمه)) خوانده شده و در حقیقت اسم ذات مقدس ربوبى قرار گرفته است. (کهف, آیه 58 و انعام, آیه 133) .در مواردى هم به عنوان وصف آمده است (از جمله سوره انعام, آیه 147).
4. چهار بار ((ارحم الراحمین)) وصف ذات مقدس ربوبى قرار گرفته است. (اعراف آیه 151,یوسف, آیات 64و92 و انبی 83) 5. دو بار واژه ((ودود)) وصف ذات مقدس ربوبى قرار گرفته است.(هود,آیه 90 و بروج, آیات 13 و 14). به معناى محبت است ; یا به معناى مفعولى, یعنى ذات مقدس ربوبى محبوب اولیا و مومنین است یا به معناى فاعلى که او بندگان صالحش را دوست دارد.
6. یازده بار واژه ((روف)) اسم ذات مقدس ربوبى قرار گرفته است. (آل عمران, آیه 30,بقره آیه 143 و...) مرحوم شیخ صدوق مى گوید: ((الروف معناه الرحیم و الرفه الرحمه; معناى روف همان معناى رحیم است و رفت همان رحمت است(3))) ; از این حجم وسیع کاربرد واژه ((رحمت))و مرادفات آن در قرآن کریم , مى توان این نکته را دریافت که ذات مقدس ربوبى دوست مى دارد بندگانش او را به این صفت بشناسند, در مشکلات سخت و پیچیده به این وصف امید بخش الهى پناه ببرند و از سویى دیگر, بکوشند که قطره اى از این دریا را در وجودشان تجلى بخشیده اهل مهر و رحمت به بندگان خداوند باشند.
رحمت گسترده الهى
نکته اى که در برخى از آیات به آن تصریح شده, رحمت گسترده الهى است. ((و رحمتى وسعت کل شىء...(4))) و رحمت من همه چیز را فرا گرفته است; تمام جهان هستى در حقیقت جلوه اى از رحمت گسترده ذات مقدس ربوبى است.
امام على - علیه السلام - مى فرماید: ((الله رحیم بعباده و من رحمته انه خلق ماه رحمه جعل منها رحمه واحده فى الخلق کلهم فیها یتراحم الناس و ترحم الوالده ولدها...فاذا کان یوم القیامه ضاف هذه الرحمه الواحده الى تسع و تسعین رحمه فیرحم بها امه محمد- صلى الله علیه وآله - (5))) ; خداوند نسبت به بندگانش رحیم است و از رحمت او اینست که یکصد شاخه رحمت آفریده یکى از آن را بین تمام بندگان تقسیم کرده و به واسطه آن مردم نسبت به یک دیگر مهربانند و مادر نسبت به فرزند خود مهر مى ورزد... و روز قیامت این رحمت را به نود و نه قسمت دیگر اضافه مى کند و با همه آن ها امت پیغمبر اسلام را مشمول رحمتش قرار مى دهد.
امام صادق -علیه السلام- مى فرماید : ((اذا کان یوم القیامه نشر الله تعالى رحمته حتى یطمع ابلیس فى رحمته; هنگامى که روز قیامت مى شود, خداوند آن چنان رحمتش را مى گستراند که حتى ابلیس در رحمت او طمع مى کند(6). ناگفته نماند که رحمت حق گسترده است, لکن باید زمینه گیرندگى آن را فراهم کرد ((... فسکتبهاللذین یتقون ویوتون الزکاه... رحمت را براى کسانى خواهم نوشت که اهل تقوا و دادن زکات باشند...(7))); یعنى اگر در مواردى شاهد رحمت مورد انتظار نیستید, در فاعلیت رحمت شک نکنید, بلکه از خود انتقاد کنید که چرا نتوانستید, آن را جلب کنید گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست! نور خورشید تابندگى دارد ولى اگر شما به پنجره ها پرده اى ضخیم و تیره زدید, نور خورشید به اتاق شما نخواهد آمد. این اشکال از خورشید نیست,از شماست که جلو تابندگى آن را گرفته اید.
امامان معادن رحمتند
اینک باید دید معناى این وصف در امامان - علیهم السلام - که ((معدن رحمت)) هستند, چیست ؟
یک معناى این جمله آن است که امامان - علیهم السلام - جلوه هاى رحمت گسترده الهى اند; هم در این جهان و هم در آن جهان! ایشان نسبت به دوستان و ارادت مندان خود مهر مى ورزند. روایت شده است : ((ان عمال الشیعه تعرض علیهم فى کل یوم جمعه وعشیتها فما کان من حسنه سرتهم و طلبوا من الله الزیاده و ما کان من سیئه حزنتهم و استغفروا الله عزوجل لهم; اعمال شیعیان هر شب و روز جمعه بر امامان - علیهم السلام - عرضه مى شود . اگر در پرونده آن ها اعمال خوب ببنند مایه مسرت و شادى آنان خواهد شد و از خداوند توفیق بیش تر شیعیان را در انجام این اعمال درخواست مى کنند و اگر در پرونده آن ها اعمال بد ببینند, ناراحت مى شوند و براى آن ها استغفار مى کنند(8))); این در دنیا, امادر قیامت هم با شفاعت خود گره گشاى غم شیعیان خود هستند. امام صادق - علیه السلام - مى فرماید: ((و الله ما ضاف علیکم الا البرزخ فاذا صار المر الینا فنحن ولى بکم; به خدا قسم! تنها نگرانى ام در مورد شما برزخ است; اگر از آن جا عبور کرده به قیامت آمدید,اولاى به شما هستیم (سرنوشت شما به دست ما رقم مى خورد)(9))).
این معنا صحیح است, ولى به نظر مى رسد باید براى این جمله معناى گسترده ترى بیابیم و آن این است که اصلا همه انسان ها بر سر سفره احسان اهل بیت نشسته اند. به برکت وجود آن ها آفریده شدند و طفیل وجود آن ها است که روزى مى خورند پیامبر - صلى الله علیه وآله - و امامان - علیهم السلام - علت غایى جهان هستى اند ; علت فاعلیت فاعل, ((غایت)) است. کسانى که در کار پرورش و تجارت ((گل)) هستند, به امید گل هاى سر سبد گل را پرورش مى دهند. آن گل هاى زیباى چشم نوازى که روى سبد و در معرض دید مشتریان گذاشته مى شود. اگر ببینند که هر چه تلاش کنند , جز گل هاى کم ارزش به بار مى نشیند, قطعا دست به این کار نمى زنند. این جاست که به حقیقت حدیث ((لولاک لماخلقت الفلاک; اگر شما که پیغمبر ما هستى,نبودى, افلاک را نمىآفریدیم)) اهل بیت هم تجلى وجودى پیامبر اکرم - صلى الله علیه وآله - هستند. معناى حدیث این است که اگر در عالم خلقت پیامبران و امامان معصوم و حضرت صدیقه طاهره - سلام الله علیهم اجمعین - نبودند, اصلا نمى ارزید که جهانى آفریده شود. این ها گل هاى بى خار و معطر جهان هستى اند. خالق جهان هستى و باغبان وجود, طفیل وجود آنان, جهان هستى و دیگر انسان ها را آفرید.
قبل از آن که انسان ها آفریده شوند, خداوند این موضوع را با فرشتگان در میان گذارد که ((و اذ قال ربک للملائکه انى جاعل فى الرض خلیفه)) فرشتگان اعتراض کردند: ((اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدم;))مى خواهى انسان هایى بیافرینى که در روى زمین فساد و خون ریزى کنند؟ از کجا فرشته ها فهمیدند؟ محل کلام است; برخى گفته اند آن ها از ماهیت خلقت انسان با این ویژگى پى بردند و بعضى گفته اند قبل از خلقت آدم, انسان هایى بودند به نام ((نسناس)); این ها اهل فساد و خون ریزى بودند که نسل آن ها منقرض شد. فرشتگان با توجه به عملکرد آن ها چنین اعتراضى کردند. به هر حال, خداوند در پاسخ آن ها فرمود:(انى علم ما لا تعلمون(10); من چیزى را مى دانم که شما نمى دانید.)آن چه آن ها نمى دانستند چه بود و آن چه خداوند مى دانست چه؟ در این جا تفسیرهاى مختلفى عرضه شده است. به نظر مى رسد تفسیرى که از روایات اهل بیت - علیهم السلام - هم استفاده مى شود,آن است که فرشتگان تنها پرونده سیاه انسان ها را دیده بودند (فرعون ها, نمرودها ,معاویه ها, یزیدها و...), اما آن سوى مسله, پرونده هاى سفیدو کاملا درخشان را ندیده بودند. آن ها چهره منور انبیا را ندیده بودند! آن ها چهره منور حضرت صدیقه طاهره - سلام الله علیها- را ندیده بودند!! آن ها چهره نورانى امامان معصوم - علیهم السلام - را ندیده بودند!! لذا لب به اعتراض گشودند.
در حدیثى از امام صادق ـ علیه السلام - آمده است که فرشتگان بعد از آگاهى از مقام آدم, دانستند که او و فرزندان ((معصومش)) سزاوارترند که خلفاى الهى در زمین و حجت هاى او بر خلق بوده باشند(11).آرى, امامان - علیهم السلام - ((معدن رحمت)) اند. چه رحمتى بالاتر از رحمت اصل وجود و هستى! این انوار تابناک, زمینه ساز این فیض والا و برجسته الهى اند. پس سلام بر امامان که معادن رحمت الهى اند.
پى نوشت ها
1. مفردات راغب, واژه ((رحم))
2. مفاهیم القرآن, ج6,ص 266.
3. التوحید, ص 204.
4. اعراف, آیه 156.
5. مستدرک سفینه البحار, ج 4,ص 135.
6. بحارالانوار, ج 7, ص 287.
7. اعراف, آیه 156.
8 . الانوار الطالعه, ص 46.
9. بحارالانوار, ج 23,ص 333.
10. بقره, آیه 30 .
11. تفسیر المیزان, ج 1, ص 121.
 

تبلیغات