در آستان امامان ( موضع الرساله)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
از ویژگیهایى که در زیارت معتبر جامعه, امامان را به آن مى خوانیم ((موضع الرساله)) است. باید دید معناى این جمله که در بسیارى از زیارتها آمده است چیست؟
کلمه موضع به معناى جایگاه و کلمه ((رساله)) اسم است از باب ارسال و نوعا به پیام پیامبران الهى گفته مى شود. امامان(ع) جایگاه پیام رسالت اند.
یک معناى ترکیب فوق آن است که رسالت پیامبر(ص) و تبلیغ از آئین او بعد از وفاتش بر دوش امامان(ع) قرار گرفته است. به عبارت دیگر تداوم نعمت رسالت به برکت وجود اهل بیت علیهم السلام است و این نور از رهگذر و مصباح ولایت اهل بیت(ع) است که در دسترس همگان قرار گرفته است و بى تردید بدون وجود این انوار تابناک رسالت و تداوم آن عقیم مى ماند. بقإ رسالت به برکت تلاش گسترده اهل بیت(ع) بوده است لذا در فراز دیگرى از زیارت جامعه مى خوانیم:
((بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا)) خداوند معارف دینى را به برکت ولایت شما به ما آموزش داد.
این واقعیت مهم تاریخ است که اگر تلاش گسترده امیرمومنان على(ع) و فرزندانش نبود, معلوم نبود امروز اسلام چه وضعیتى داشت؟ بى تردید اگر تلاش آنها نبود امروز از اسلام چیزى جز خرافات و مطالب سست همانند برخى از مطالب بى پایه و اساس تورات و انجیل تحریفى کنونى باقى نمى ماند.
نقش اهل بیت در پاسدارى از قرآن
درست است که قرآن اساسى ترین مصدر تشریع است و خداوند وعده حفظ آن را داده است ((انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون))(1) لیکن از اساسى ترین محورهاى حفظ آن از تحریف, اهل بیت(ع) بودند, آنها بودند که پاسدار کتاب خداوند, این جلوه برجسته ربوبى بودند و نگذاشتند این یادگار ارزشمند رسالت تحریف شود. و تحریف ناشدن قرآن نظریه شیعه است. عالم بزرگ شیعه مرحوم سید على بن طاوس حلى متوفى سال 664 هجرى گوید: ان رإى الامامیه هو عدم التحریف. رإى علماى شیعه عدم تحریف قرآن است.(2)
مرحوم قاضى نورالله تسترى گوید: ((ما نسب الى الشیعه الامامیه من وقوع التحریف فى القرآن لیس مما یقول به جمهور الامامیه انما قال به شرذمه قلیله منهم لا اعتداد لهم فیما بینهم))(3) وقوع تحریف درقرآن که نسبت به شیعه داده شده است این نظریه اکثریت عالمان شیعه نیست بلکه این نظریه اندکى غیر قابل اعتنإ بین آنهاست.
صیانت و سلامت قرآن از تحریف مدیون تلاش اهل بیت(ع) است و اگر ذره اى تحریف در قرآن راه مى یافت بدون تردید ائمه فریاد زده در مقابل آن مى ایستادند. امام خمینى در نقد نظریه مرحوم میرزا حسین نورى در مورد تحریف قرآن مى فرمایند... اگر این چنین است که ایشان ادعإ مى کند که کتاب خداوند پر بوده از نام اهل بیت(ع) و منقبت آنان و نام امیرالمومنین و وصایت و امامت حضرت پس چرا نه امیرالمومنین و نه فاطمه و نه امام حسن و امام حسین(ع) و از صحابه همانند سلمان و ابوذر و مقداد و عمار که پیوسته دفاع از ولایت حضرت مى کردند به آن استدلال نکردند! در پایان مى فرمایند ((ففساد هذا القول الفظیع و الرإى الشنیع اوضح من ان یخفى على ذى مسکه)) پس فساد این قول زشت و رإى غلط (نظریه تحریف قرآن) واضح تر از آن است که از عاقلى مخفى بماند.(4)
امامان(ع) تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا این کتاب ارزشمند الهى در جامعه محور و پیوسته مورد مراجعه باشد تا آنجا که قرآن را محور صحت و سقم روایات قرار دادند. ایوب بن حر گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: ((کل شى مردود الى الکتاب والسنه و کل حدیث لایوافق کتاب الله فهو زخرف))(5) همه چیز را عرضه بر کتاب و سنت (قطعى) نمائید و هر حدیثى که موافق با کتاب خدا نباشد باطل و بى اساس است.
نقش اهل بیت در پاسدارى از سنت
دومین مصدر اساسى تشریع سنت نبوى است. سنت نبوى هم با تلاش اهل بیت(ع) محفوظ مانده است.
بعد از پیامبر(ص) با انگیزه اى کاملا سیاسى و به منظور محو و از یادها بردن روایاتى که در مدح و منقبت امیرمومنان على(ع) و اهل بیت(ع) و به بهانه دفاع و مطرح بودن قرآن, نوشتن حدیث ممنوع شد.(6) و متإسفانه تا سال 143 هجرى این فاجعه ادامه یافت تا آن که در این سال مجددا تدوین حدیث آغاز گردید ولى این تنها امیرمومنان على(ع) و اولاد معصومش بودند که ارزشى براى دستور منع کتابت حدیث قائل نبوده هم خود مى نوشتند و هم دوستان خود را امر به کتابت مى کردند.(7)
به این ترتیب باید گفت حفظ سیره نبوى هم مدیون تلاش اهل بیت(ع) بوده است.
آرى ((بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا)) اگر اهل بیت(ع) نبودند و تلاش خستگى ناپذیرشان نبود, امروز چیزى از معارف دینى به دست ما نبود. آنان زجرها را تحمل کردند, خون جگرها خوردند تا معارف اسلام ناب محمدى(ص) به دست نسل هاى بعد برسد.
این حقیقت مرجعیت علمى اهل بیت(ع) است که این تنها پیروان مکتب تشیع نیستند که بر سر سفره اهل بیت نشسته اند بلکه جهان اسلام ریزه خوار این سفره اند .
اصولا مرجعیت علمى اهل بیت(ع) بعد از پیامبر مطلبى نیست که جاى تردید براى کسى باشد:
اولا این سفارش مسلم پیامبر(ص) در حدیث متواتر ثقلین است که دو یادگار گرانبها پس از حضرت, قرآن و عترت اند.
ثانیا واقعیت هاى تاریخى گویاى آن است که اهل بیت(ع) در هر دوره اى که زندگى مى کرده اند سمت مرجعیت داشته و در زمینه هاى علمى به آنان مراجعه مى شده است.
علوم اسلامى مدیون امیرمومنان (ع) است. ابن ابى الحدید معتزلى گوید: برترین علوم علم الهى است یعنى علم اعتقادات هر آنچه اهل این علم از شیعه و سنى دارند از امام على(ع) دارند.
از جمله علوم فقه است و امام على(ع) اصل و اساس آن است ((و کل فقیه فى الاسلام فهو عیال علیه)) هر فقیهى در اسلام بر سر این سفره نشسته است. اصحاب ابوحنیفه مثل ابویوسف, و محمد بن حسن شیبانى از او بهره گرفته اند و او از امام صادق(ع) و حضرت هم از پدرش تا مى رسد به امیرمومنان على(ع) مالک بن انس دیگر امام فقهى اهل سنت, شاگرد ربیعه است و او شاگرد عکرمه و او شاگرد ابن عباس و او شاگرد امام على(ع) است.
شافعى دیگر امام فقهى اهل سنت, شاگرد محمد بن شیبانى شاگرد ابوحنیفه است. پس شافعى هم با واسطه از امام صادق(ع) و امیرمومنان على(ع) بهره برده است.
احمد حنبل هم شاگرد شافعى است پس او هم با واسطه بر سر سفره امام على(ع) نشسته است. این مسإله فقیهان اهل سنت, اما رجوع فقه شیعه به امام على(ع) نیز بدیهى است.
در قضاوت نیز امام على(ع) فقیه ترین است...
از جمله علوم علم تفسیر است. هر کس هرچه در تفسیر دارد از امام است, هر کس یک نگاه به تفاسیر بیاندازد این واقعیت را به صورتى کاملا شفاف مى یابد.
از جمله علوم علم نحو و عربیت است این را همه مى دانند که بنیانگذار این علم امیرمومنان على(ع) بوده است او بود که کلیات این علوم را به ابوالاسود دولى آموخت...))(8)
کسان زیادى از اهل فتوا از امیرمومنان على(ع) بهره مند شدند مانند عبدالله بن عباس, عبیدالله بن ابى رافع, اصبغ بن نباته, جابر بن عبدالله انصارى و...
مرجعیت علمى امام حسن(ع) و امام حسین(ع)
بعد از امیرمومنان این مرجعیت به دو فرزند بزرگوارش امام حسن(ع) و امام حسین منتقل شد. این دو گل معطر بهشتى بعد از حضرت, انسان ها را از عطر معارف الهى بهره مند ساختند و کسانى همانند ((عمروبن دینار)) عبدالرحمن بن ابى لیلى, مسروق بن اجدع, عطإ ابن ابى رباح شعبى و... که مورد احترام اهل سنت نیز هستند و نیز چهره هاى بزرگ اهل فتواى شیعه همانند ابن عباس و... از این دو امام بهره مند شدند.
مرجعیت علمى امام سجاد(ع)
با این که دوره امام سجاد(ع) از خفقانى ترین دوره ها, در ادوار حضور امامان (ع) در جامعه محسوب مى شوند اما در همین دوره امام سجاد(ع) مرجعیت علمى داشت و کسان زیادى از صاحبان فتوى از محضر حضرت بهره گرفتند.
از شیعه بزرگانى هم چون ابوحمزه ثمالى, ثابت بن دینار, ابان بن تغلب و...
و از اهل سنت کسانى مانند محمد بن مسلم شهاب زهرى, حکم بن عتیبه و...
از امام(ع) بهره ها گرفتند.
مرجعیت علمى امام باقر(ع) و امام صادق(ع)
بخشى از دوره امام باقر(ع) و امام صادق(ع) از درخشان ترین
دوره ها در تاریخ اسلام است. در این دوره به جهت درگیرى که بین بنى امیه و بنى العباس بوجود آمد این دو امام فرصت مناسبى جهت تبیین ابعاد مختلف اسلام ناب محمدى(ص) پرداختند و کسان زیادى از صاحبان فتوى از شیعه و اهل سنت از این مکتب بهره ها گرفتند مورخان تعداد کسانى که از امام صادق(ع) روایت نقل کرده اند 4000 نفر ذکر کرده اند که با آرإ و اعتقادات گوناگون بودند.(9) کسانى هم چون ((زراره بن اعین)), ((محمد بن مسلم ثقفى)), ((برید بن معاویه)), ((فضیل بن یسار)) و... از فقیهان شیعه و کسانى همانند ربیعه الرإى, ابن جریح, حجاج بن ارطاه اعمش و... از صاحبان فتواى اهل سنت از مکتب این امامان بهره ها بردند.
بزرگان از اهل سنت به اعتراف خودشان از امام صادق(ع) بهره ها برده اند .
ابوحنیفه نعمان بن ثابت زوطى م 150 از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بهره ها برده است. این جمله از او معروف است که: ((لولا السنتان لهلک النعمان))(10) اگر دو سالى که از محضر امام صادق(ع) استفاده کردم نبود بیچاره بودم. او گرچه در موارد زیادى در مبانى فقهى با امام صادق(ع) مخالفت مى کرده و این نقطه ضعف در زندگى او نه پوشیده است و نه قابل دفاع اما مورخان تجلیل هاى او را از امام صادق(ع) نیز آورده اند. گفته اند: او وقتى امام صادق را مخاطب قرار مى داده مى گفته است ((جعلت فداک یابن رسول الله))(11) فدایت گردم اى پسر پیغمبر. او به درخواست منصور دوانیقى چهل مسئله از امام صادق(ع) پرسید, پس از آنکه پاسخ مستدل همه آنها را شنید گفت:
((ما رإیت افقه من جعفر بن محمد(ص)))(12)
من فقیه تر از امام صادق (ع) ندیدم.(13)
دیگر امام فقهى اهل سنت مالک بن انس (متولد 93 هجرى درگذشته سال 179 هـ) است او نیز از امام صادق(ع) بهره گرفته است.
او مى گوید: ((ما رإت عین و لا سمعت اذن و لا حظر على قلب بشر افضل من جعفر بن محمد علما و عباده و ورعا))(14) کسى را همانند امام صادق(ع) در علم و عبادت و ورع, هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر قلب هیچ انسانى خطور نکرده است.
نیز گفته است: ((اختلفت الیه زمانا فما کنت اراه الا على ثلاث خصال اما مصل و اما صائم و اما یقرإ القرآن و ما رإیته یحدث الا على طهاره))(15) در مدتى که با امام صادق(ع) آمد رفت داشتم حضرت را در یکى از سه حالت دیدم یا نماز مى خواند و یا روزه بود و یا قرآن مى خواند و ندیدم سخنى بگوید جز با طهارت))(16)
دیگر فقیه اهل سنت ((سفیان بن سعید بن مسروق ثورى)) است (متولد سال97 درگذشت سال 161) او نیز از امام صادق(ع) بهره برد و از اصحاب آن حضرت محسوب مى شده است. (17) ((سفیان بن عیینه)) (متولد سال 107 درگذشت سال 198) که از فقها و محدثان اهل سنت محسوب است از امام صادق(ع) بهره گرفته و بیست و دو روایت از او در کتاب هاى کافى, تهذیب, استبصار و من لایحضره الفقیه آمده است.(18)
((یحیى بن سعید انصارى)), ((عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریح کلى)), ((ابوسعید یحى بن سعید قطان بصرى)), ((محمد بن اسحق صاحب مغازى)), ((شعبه بن حجاج)), ((ایوب بن ابى عثیمه سجستانى)), و... از عالمان اهل سنت اند که از محضر امام صادق(ع) بهره ها برده اند.
مرجعیت علمى دیگر امامان
دیگر امامان نیز همین مرجعیت را داشتند لیکن فشارها بسیار زیاد بود و دشمنان کارى کرده بودند که دسترسى به این امامان کار بسیار پرزحمتى بود. در عین حال شیفتگان علوم و معارف الهى با به جان خریدن تمام خطرها و تهدیدات از سفره معارف این انوار تابناک الهى بهره مند مى شدند. بزرگان صاحب نظر و اهل فتوى همانند محمد بن ابى عمیر, عبدالرحمن بن حجاج, عبدالله بن سنان و... از خوشه چینان خرمن معارف امام کاظم(ع) بودند.
فقیهانى هم چون حسن بن محبوب, حسین بن سعید اهوازى, زکریا ابن آدم, احمد بن محمد بن نصر بزنطى, و... از سفره غنى معارف امام رضا(ع) بهره گرفتند.
صاحبان فتوا هم چون احمد بن محمد بن عیسى اشعرى, ابوهاشم جعفرى, عبدالرحمن بن ابى نجران و... از محضر امام جواد(ع) بهره بردند.
فقیهانى همانند ایوب بن نوح بن دراج, على بن مهزیار اهوازى, ابوعلى حسن بن راشد بغدادى و... از مکتب امام هادى(ع) استفاده کردند.
بزرگانى هم چون فضل بن شاذان ازدى, محمد بن حسن صفار, احمد بن اسحق بن عبدالله بن سعد اشعرى و... از سفره معارف امام عسکرى (ع) بهره مند شدند.
و فقیهانى هم چون ابوعمرو عثمان بن سعید عمروى و فرزندش محمد و ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى و ابوالحسن على بن محمد سمرى نواب خاص حضرت بقیه الله الاعظم افتخار استفاده از محضر حضرت را داشته اند و ما هم چنان بر سر سفره احسان و لطف این یوسف گمشده فاطمه نشسته ایم ((عجل الله تعالى فرجه و جعلنا الله فداه)).
این یک معنا از جمله ((موضع الرساله)) که مقصود آن باشد که رسالت پیامبر(ص) از طریق امامان(ع) تداوم یافت این معنا را عالم بزرگ مرحوم ملاصالح مازندرانى در شرح اصول کافى(19) برگزیده است.
معناى دیگر جمله موضع الرساله
مرحوم ملامحمد تقى مجلسى این عالم بزرگ و خدمتگزار فرهنگ تشیع در شرح زیارت جامعه معناى دیگرى را براى جمله فوق برگزیده است و آن اینکه:
((اهل بیت حامل اسرار رسالت اند, اسرارى که همگان قابلیت حمل آن را ندارند.
هر که را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند
پیامبر اکرم(ص) این اسرار را به امیرمومنان على(ع) و فرزندان بزرگوارش واگذار کرده است.(20)
در روایتى آمده است: که امام على(ع) فرمود: ((ان رسول الله(ص) علمنى الف باب من العلم یفتح کل باب الف باب و لم یعلم ذلک احدا غیرى))(21)
همانا پیامبر(ص) هزار باب علم را به من آموخت که از هر بابى هزار باب دیگر گشوده مى شود و این را جز به من به احدى نیاموخت.
این معنا گرچه معناى صحیحى است لیکن باید توجه داشت که ما در زیارت جامعه امامان را به دو وصف مشابه مى ستائیم یکى ((موضع الرساله)) دیگرى ((معدن الرساله)) این معنا با جمله دوم سازگارتر است.
پى نوشت ها :
1 . سوره حجر, آیه9.
2. سعد السعود, ص144.
3 . آلإ الرحمن, ج1, ص25.
4 . انوار الهدایه فى التعلیقه على الکفایه, ج2, ص247ـ244.
5 . وسائل الشیعه, ج27, ص111, چاپ آل البیت, ابواب صفات قاضى, باب 9, حدیث14.
6 . در این رجوع کنید به: 1ـ منع تدوین الحدیث اسباب و نتائج تإلیف على شهرستانى 2 ـ تدوین السنه الشریفه تإلیف سید محمد رضا جلالى.
7 . ر. ک به کتاب عوالم العلوم و المعارف کتاب العقل والعلم ص454 تا 458, ابواب فضل کتابه الحدیث و روایته و آدابهما.
8 . شرح نهج البلاغه, ابن ابى الحدید معتزلى, ج1, ص17, تا ص20 (چاپ دار احیإ التراث العربى).
9 . مناقب ابن شهر آشوب ج4, ص247, روضه الواعظین ص177, ارشاد مفید, ص288, یک جلدى.
10 . الامام الصادق تإلیف محمد حسین مظفر ج2, ص133 به نقل از آلوسى در مختصر التحفه الاثنى عشریه, ص8.
11 . الامام الصادق والمذاهب الاربعه, ج2ـ1, ص317.
12 . سیر اعلام النبلإ ج6, ص586.
13 . در رابطه با زندگینامه ابوحنیفه و مصادر زندگى اش ر.ک موسوعه طبقات الفقهإ, ج2, ص585 تا 587.
14 . الامام الصادق والمذاهب الاربعه ج 2 ـ 1, ص53.
15 . تهذیب التهذیب, ج2, ص104.
16 . جهت زندگینامه با مصادر ((مالک بن انس)) ر.ک موسوعه طبقات الفقهإ ج2, ص 476ـ474.
17 . جهت زندگینامه ((سفیان ثورى)) و مصادر زندگى او ر.ک موسوعه طبقات الفقهإ, ج2, ص243 ـ 241.
18 . موسوعه طبقات الفقهإ ج2, ص245, جهت یافتن زندگینامه وى به همین مصدر مراجعه کنید.
19 . شرح اصول کافى ج5, ص343.
20 . روضه المتقین, ج5, ص454.
21 . خصال شیخ صدوق, ج1, ص572, نیز ر.ک موسوعه الامام على بن ابى طالب, ج10, از ص16 تا ص20.
کلمه موضع به معناى جایگاه و کلمه ((رساله)) اسم است از باب ارسال و نوعا به پیام پیامبران الهى گفته مى شود. امامان(ع) جایگاه پیام رسالت اند.
یک معناى ترکیب فوق آن است که رسالت پیامبر(ص) و تبلیغ از آئین او بعد از وفاتش بر دوش امامان(ع) قرار گرفته است. به عبارت دیگر تداوم نعمت رسالت به برکت وجود اهل بیت علیهم السلام است و این نور از رهگذر و مصباح ولایت اهل بیت(ع) است که در دسترس همگان قرار گرفته است و بى تردید بدون وجود این انوار تابناک رسالت و تداوم آن عقیم مى ماند. بقإ رسالت به برکت تلاش گسترده اهل بیت(ع) بوده است لذا در فراز دیگرى از زیارت جامعه مى خوانیم:
((بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا)) خداوند معارف دینى را به برکت ولایت شما به ما آموزش داد.
این واقعیت مهم تاریخ است که اگر تلاش گسترده امیرمومنان على(ع) و فرزندانش نبود, معلوم نبود امروز اسلام چه وضعیتى داشت؟ بى تردید اگر تلاش آنها نبود امروز از اسلام چیزى جز خرافات و مطالب سست همانند برخى از مطالب بى پایه و اساس تورات و انجیل تحریفى کنونى باقى نمى ماند.
نقش اهل بیت در پاسدارى از قرآن
درست است که قرآن اساسى ترین مصدر تشریع است و خداوند وعده حفظ آن را داده است ((انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون))(1) لیکن از اساسى ترین محورهاى حفظ آن از تحریف, اهل بیت(ع) بودند, آنها بودند که پاسدار کتاب خداوند, این جلوه برجسته ربوبى بودند و نگذاشتند این یادگار ارزشمند رسالت تحریف شود. و تحریف ناشدن قرآن نظریه شیعه است. عالم بزرگ شیعه مرحوم سید على بن طاوس حلى متوفى سال 664 هجرى گوید: ان رإى الامامیه هو عدم التحریف. رإى علماى شیعه عدم تحریف قرآن است.(2)
مرحوم قاضى نورالله تسترى گوید: ((ما نسب الى الشیعه الامامیه من وقوع التحریف فى القرآن لیس مما یقول به جمهور الامامیه انما قال به شرذمه قلیله منهم لا اعتداد لهم فیما بینهم))(3) وقوع تحریف درقرآن که نسبت به شیعه داده شده است این نظریه اکثریت عالمان شیعه نیست بلکه این نظریه اندکى غیر قابل اعتنإ بین آنهاست.
صیانت و سلامت قرآن از تحریف مدیون تلاش اهل بیت(ع) است و اگر ذره اى تحریف در قرآن راه مى یافت بدون تردید ائمه فریاد زده در مقابل آن مى ایستادند. امام خمینى در نقد نظریه مرحوم میرزا حسین نورى در مورد تحریف قرآن مى فرمایند... اگر این چنین است که ایشان ادعإ مى کند که کتاب خداوند پر بوده از نام اهل بیت(ع) و منقبت آنان و نام امیرالمومنین و وصایت و امامت حضرت پس چرا نه امیرالمومنین و نه فاطمه و نه امام حسن و امام حسین(ع) و از صحابه همانند سلمان و ابوذر و مقداد و عمار که پیوسته دفاع از ولایت حضرت مى کردند به آن استدلال نکردند! در پایان مى فرمایند ((ففساد هذا القول الفظیع و الرإى الشنیع اوضح من ان یخفى على ذى مسکه)) پس فساد این قول زشت و رإى غلط (نظریه تحریف قرآن) واضح تر از آن است که از عاقلى مخفى بماند.(4)
امامان(ع) تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا این کتاب ارزشمند الهى در جامعه محور و پیوسته مورد مراجعه باشد تا آنجا که قرآن را محور صحت و سقم روایات قرار دادند. ایوب بن حر گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: ((کل شى مردود الى الکتاب والسنه و کل حدیث لایوافق کتاب الله فهو زخرف))(5) همه چیز را عرضه بر کتاب و سنت (قطعى) نمائید و هر حدیثى که موافق با کتاب خدا نباشد باطل و بى اساس است.
نقش اهل بیت در پاسدارى از سنت
دومین مصدر اساسى تشریع سنت نبوى است. سنت نبوى هم با تلاش اهل بیت(ع) محفوظ مانده است.
بعد از پیامبر(ص) با انگیزه اى کاملا سیاسى و به منظور محو و از یادها بردن روایاتى که در مدح و منقبت امیرمومنان على(ع) و اهل بیت(ع) و به بهانه دفاع و مطرح بودن قرآن, نوشتن حدیث ممنوع شد.(6) و متإسفانه تا سال 143 هجرى این فاجعه ادامه یافت تا آن که در این سال مجددا تدوین حدیث آغاز گردید ولى این تنها امیرمومنان على(ع) و اولاد معصومش بودند که ارزشى براى دستور منع کتابت حدیث قائل نبوده هم خود مى نوشتند و هم دوستان خود را امر به کتابت مى کردند.(7)
به این ترتیب باید گفت حفظ سیره نبوى هم مدیون تلاش اهل بیت(ع) بوده است.
آرى ((بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا)) اگر اهل بیت(ع) نبودند و تلاش خستگى ناپذیرشان نبود, امروز چیزى از معارف دینى به دست ما نبود. آنان زجرها را تحمل کردند, خون جگرها خوردند تا معارف اسلام ناب محمدى(ص) به دست نسل هاى بعد برسد.
این حقیقت مرجعیت علمى اهل بیت(ع) است که این تنها پیروان مکتب تشیع نیستند که بر سر سفره اهل بیت نشسته اند بلکه جهان اسلام ریزه خوار این سفره اند .
اصولا مرجعیت علمى اهل بیت(ع) بعد از پیامبر مطلبى نیست که جاى تردید براى کسى باشد:
اولا این سفارش مسلم پیامبر(ص) در حدیث متواتر ثقلین است که دو یادگار گرانبها پس از حضرت, قرآن و عترت اند.
ثانیا واقعیت هاى تاریخى گویاى آن است که اهل بیت(ع) در هر دوره اى که زندگى مى کرده اند سمت مرجعیت داشته و در زمینه هاى علمى به آنان مراجعه مى شده است.
علوم اسلامى مدیون امیرمومنان (ع) است. ابن ابى الحدید معتزلى گوید: برترین علوم علم الهى است یعنى علم اعتقادات هر آنچه اهل این علم از شیعه و سنى دارند از امام على(ع) دارند.
از جمله علوم فقه است و امام على(ع) اصل و اساس آن است ((و کل فقیه فى الاسلام فهو عیال علیه)) هر فقیهى در اسلام بر سر این سفره نشسته است. اصحاب ابوحنیفه مثل ابویوسف, و محمد بن حسن شیبانى از او بهره گرفته اند و او از امام صادق(ع) و حضرت هم از پدرش تا مى رسد به امیرمومنان على(ع) مالک بن انس دیگر امام فقهى اهل سنت, شاگرد ربیعه است و او شاگرد عکرمه و او شاگرد ابن عباس و او شاگرد امام على(ع) است.
شافعى دیگر امام فقهى اهل سنت, شاگرد محمد بن شیبانى شاگرد ابوحنیفه است. پس شافعى هم با واسطه از امام صادق(ع) و امیرمومنان على(ع) بهره برده است.
احمد حنبل هم شاگرد شافعى است پس او هم با واسطه بر سر سفره امام على(ع) نشسته است. این مسإله فقیهان اهل سنت, اما رجوع فقه شیعه به امام على(ع) نیز بدیهى است.
در قضاوت نیز امام على(ع) فقیه ترین است...
از جمله علوم علم تفسیر است. هر کس هرچه در تفسیر دارد از امام است, هر کس یک نگاه به تفاسیر بیاندازد این واقعیت را به صورتى کاملا شفاف مى یابد.
از جمله علوم علم نحو و عربیت است این را همه مى دانند که بنیانگذار این علم امیرمومنان على(ع) بوده است او بود که کلیات این علوم را به ابوالاسود دولى آموخت...))(8)
کسان زیادى از اهل فتوا از امیرمومنان على(ع) بهره مند شدند مانند عبدالله بن عباس, عبیدالله بن ابى رافع, اصبغ بن نباته, جابر بن عبدالله انصارى و...
مرجعیت علمى امام حسن(ع) و امام حسین(ع)
بعد از امیرمومنان این مرجعیت به دو فرزند بزرگوارش امام حسن(ع) و امام حسین منتقل شد. این دو گل معطر بهشتى بعد از حضرت, انسان ها را از عطر معارف الهى بهره مند ساختند و کسانى همانند ((عمروبن دینار)) عبدالرحمن بن ابى لیلى, مسروق بن اجدع, عطإ ابن ابى رباح شعبى و... که مورد احترام اهل سنت نیز هستند و نیز چهره هاى بزرگ اهل فتواى شیعه همانند ابن عباس و... از این دو امام بهره مند شدند.
مرجعیت علمى امام سجاد(ع)
با این که دوره امام سجاد(ع) از خفقانى ترین دوره ها, در ادوار حضور امامان (ع) در جامعه محسوب مى شوند اما در همین دوره امام سجاد(ع) مرجعیت علمى داشت و کسان زیادى از صاحبان فتوى از محضر حضرت بهره گرفتند.
از شیعه بزرگانى هم چون ابوحمزه ثمالى, ثابت بن دینار, ابان بن تغلب و...
و از اهل سنت کسانى مانند محمد بن مسلم شهاب زهرى, حکم بن عتیبه و...
از امام(ع) بهره ها گرفتند.
مرجعیت علمى امام باقر(ع) و امام صادق(ع)
بخشى از دوره امام باقر(ع) و امام صادق(ع) از درخشان ترین
دوره ها در تاریخ اسلام است. در این دوره به جهت درگیرى که بین بنى امیه و بنى العباس بوجود آمد این دو امام فرصت مناسبى جهت تبیین ابعاد مختلف اسلام ناب محمدى(ص) پرداختند و کسان زیادى از صاحبان فتوى از شیعه و اهل سنت از این مکتب بهره ها گرفتند مورخان تعداد کسانى که از امام صادق(ع) روایت نقل کرده اند 4000 نفر ذکر کرده اند که با آرإ و اعتقادات گوناگون بودند.(9) کسانى هم چون ((زراره بن اعین)), ((محمد بن مسلم ثقفى)), ((برید بن معاویه)), ((فضیل بن یسار)) و... از فقیهان شیعه و کسانى همانند ربیعه الرإى, ابن جریح, حجاج بن ارطاه اعمش و... از صاحبان فتواى اهل سنت از مکتب این امامان بهره ها بردند.
بزرگان از اهل سنت به اعتراف خودشان از امام صادق(ع) بهره ها برده اند .
ابوحنیفه نعمان بن ثابت زوطى م 150 از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بهره ها برده است. این جمله از او معروف است که: ((لولا السنتان لهلک النعمان))(10) اگر دو سالى که از محضر امام صادق(ع) استفاده کردم نبود بیچاره بودم. او گرچه در موارد زیادى در مبانى فقهى با امام صادق(ع) مخالفت مى کرده و این نقطه ضعف در زندگى او نه پوشیده است و نه قابل دفاع اما مورخان تجلیل هاى او را از امام صادق(ع) نیز آورده اند. گفته اند: او وقتى امام صادق را مخاطب قرار مى داده مى گفته است ((جعلت فداک یابن رسول الله))(11) فدایت گردم اى پسر پیغمبر. او به درخواست منصور دوانیقى چهل مسئله از امام صادق(ع) پرسید, پس از آنکه پاسخ مستدل همه آنها را شنید گفت:
((ما رإیت افقه من جعفر بن محمد(ص)))(12)
من فقیه تر از امام صادق (ع) ندیدم.(13)
دیگر امام فقهى اهل سنت مالک بن انس (متولد 93 هجرى درگذشته سال 179 هـ) است او نیز از امام صادق(ع) بهره گرفته است.
او مى گوید: ((ما رإت عین و لا سمعت اذن و لا حظر على قلب بشر افضل من جعفر بن محمد علما و عباده و ورعا))(14) کسى را همانند امام صادق(ع) در علم و عبادت و ورع, هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر قلب هیچ انسانى خطور نکرده است.
نیز گفته است: ((اختلفت الیه زمانا فما کنت اراه الا على ثلاث خصال اما مصل و اما صائم و اما یقرإ القرآن و ما رإیته یحدث الا على طهاره))(15) در مدتى که با امام صادق(ع) آمد رفت داشتم حضرت را در یکى از سه حالت دیدم یا نماز مى خواند و یا روزه بود و یا قرآن مى خواند و ندیدم سخنى بگوید جز با طهارت))(16)
دیگر فقیه اهل سنت ((سفیان بن سعید بن مسروق ثورى)) است (متولد سال97 درگذشت سال 161) او نیز از امام صادق(ع) بهره برد و از اصحاب آن حضرت محسوب مى شده است. (17) ((سفیان بن عیینه)) (متولد سال 107 درگذشت سال 198) که از فقها و محدثان اهل سنت محسوب است از امام صادق(ع) بهره گرفته و بیست و دو روایت از او در کتاب هاى کافى, تهذیب, استبصار و من لایحضره الفقیه آمده است.(18)
((یحیى بن سعید انصارى)), ((عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریح کلى)), ((ابوسعید یحى بن سعید قطان بصرى)), ((محمد بن اسحق صاحب مغازى)), ((شعبه بن حجاج)), ((ایوب بن ابى عثیمه سجستانى)), و... از عالمان اهل سنت اند که از محضر امام صادق(ع) بهره ها برده اند.
مرجعیت علمى دیگر امامان
دیگر امامان نیز همین مرجعیت را داشتند لیکن فشارها بسیار زیاد بود و دشمنان کارى کرده بودند که دسترسى به این امامان کار بسیار پرزحمتى بود. در عین حال شیفتگان علوم و معارف الهى با به جان خریدن تمام خطرها و تهدیدات از سفره معارف این انوار تابناک الهى بهره مند مى شدند. بزرگان صاحب نظر و اهل فتوى همانند محمد بن ابى عمیر, عبدالرحمن بن حجاج, عبدالله بن سنان و... از خوشه چینان خرمن معارف امام کاظم(ع) بودند.
فقیهانى هم چون حسن بن محبوب, حسین بن سعید اهوازى, زکریا ابن آدم, احمد بن محمد بن نصر بزنطى, و... از سفره غنى معارف امام رضا(ع) بهره گرفتند.
صاحبان فتوا هم چون احمد بن محمد بن عیسى اشعرى, ابوهاشم جعفرى, عبدالرحمن بن ابى نجران و... از محضر امام جواد(ع) بهره بردند.
فقیهانى همانند ایوب بن نوح بن دراج, على بن مهزیار اهوازى, ابوعلى حسن بن راشد بغدادى و... از مکتب امام هادى(ع) استفاده کردند.
بزرگانى هم چون فضل بن شاذان ازدى, محمد بن حسن صفار, احمد بن اسحق بن عبدالله بن سعد اشعرى و... از سفره معارف امام عسکرى (ع) بهره مند شدند.
و فقیهانى هم چون ابوعمرو عثمان بن سعید عمروى و فرزندش محمد و ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى و ابوالحسن على بن محمد سمرى نواب خاص حضرت بقیه الله الاعظم افتخار استفاده از محضر حضرت را داشته اند و ما هم چنان بر سر سفره احسان و لطف این یوسف گمشده فاطمه نشسته ایم ((عجل الله تعالى فرجه و جعلنا الله فداه)).
این یک معنا از جمله ((موضع الرساله)) که مقصود آن باشد که رسالت پیامبر(ص) از طریق امامان(ع) تداوم یافت این معنا را عالم بزرگ مرحوم ملاصالح مازندرانى در شرح اصول کافى(19) برگزیده است.
معناى دیگر جمله موضع الرساله
مرحوم ملامحمد تقى مجلسى این عالم بزرگ و خدمتگزار فرهنگ تشیع در شرح زیارت جامعه معناى دیگرى را براى جمله فوق برگزیده است و آن اینکه:
((اهل بیت حامل اسرار رسالت اند, اسرارى که همگان قابلیت حمل آن را ندارند.
هر که را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند
پیامبر اکرم(ص) این اسرار را به امیرمومنان على(ع) و فرزندان بزرگوارش واگذار کرده است.(20)
در روایتى آمده است: که امام على(ع) فرمود: ((ان رسول الله(ص) علمنى الف باب من العلم یفتح کل باب الف باب و لم یعلم ذلک احدا غیرى))(21)
همانا پیامبر(ص) هزار باب علم را به من آموخت که از هر بابى هزار باب دیگر گشوده مى شود و این را جز به من به احدى نیاموخت.
این معنا گرچه معناى صحیحى است لیکن باید توجه داشت که ما در زیارت جامعه امامان را به دو وصف مشابه مى ستائیم یکى ((موضع الرساله)) دیگرى ((معدن الرساله)) این معنا با جمله دوم سازگارتر است.
پى نوشت ها :
1 . سوره حجر, آیه9.
2. سعد السعود, ص144.
3 . آلإ الرحمن, ج1, ص25.
4 . انوار الهدایه فى التعلیقه على الکفایه, ج2, ص247ـ244.
5 . وسائل الشیعه, ج27, ص111, چاپ آل البیت, ابواب صفات قاضى, باب 9, حدیث14.
6 . در این رجوع کنید به: 1ـ منع تدوین الحدیث اسباب و نتائج تإلیف على شهرستانى 2 ـ تدوین السنه الشریفه تإلیف سید محمد رضا جلالى.
7 . ر. ک به کتاب عوالم العلوم و المعارف کتاب العقل والعلم ص454 تا 458, ابواب فضل کتابه الحدیث و روایته و آدابهما.
8 . شرح نهج البلاغه, ابن ابى الحدید معتزلى, ج1, ص17, تا ص20 (چاپ دار احیإ التراث العربى).
9 . مناقب ابن شهر آشوب ج4, ص247, روضه الواعظین ص177, ارشاد مفید, ص288, یک جلدى.
10 . الامام الصادق تإلیف محمد حسین مظفر ج2, ص133 به نقل از آلوسى در مختصر التحفه الاثنى عشریه, ص8.
11 . الامام الصادق والمذاهب الاربعه, ج2ـ1, ص317.
12 . سیر اعلام النبلإ ج6, ص586.
13 . در رابطه با زندگینامه ابوحنیفه و مصادر زندگى اش ر.ک موسوعه طبقات الفقهإ, ج2, ص585 تا 587.
14 . الامام الصادق والمذاهب الاربعه ج 2 ـ 1, ص53.
15 . تهذیب التهذیب, ج2, ص104.
16 . جهت زندگینامه با مصادر ((مالک بن انس)) ر.ک موسوعه طبقات الفقهإ ج2, ص 476ـ474.
17 . جهت زندگینامه ((سفیان ثورى)) و مصادر زندگى او ر.ک موسوعه طبقات الفقهإ, ج2, ص243 ـ 241.
18 . موسوعه طبقات الفقهإ ج2, ص245, جهت یافتن زندگینامه وى به همین مصدر مراجعه کنید.
19 . شرح اصول کافى ج5, ص343.
20 . روضه المتقین, ج5, ص454.
21 . خصال شیخ صدوق, ج1, ص572, نیز ر.ک موسوعه الامام على بن ابى طالب, ج10, از ص16 تا ص20.