آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

 

امام على(ع):
((لاتعجلن الى صدیق واش و ان تشبه بالناصحین; فان الساعى ظالم لمن سعى به, غاش لمن سعى الیه))
(غرر الحکم, ج2, ص812, ح176)
به سوى دوست نمام و سخن چین مشتاب, اگرچه او خود را مانند پند دهنده جلوه دهد, زیرا که شخص بدخواه و نمام, درباره آن کس که درصدد بدى با اوست ظلم کننده است و به کسى که بخواهد با آن سخن چین بدى کند خائن است.

در بخش نخستین این مقال از اباحیگرى به عنوان یک خطر و تهدید جدى براى اسلام و انقلاب سخن گفتیم, پدیده اى هدایت شده از سوى دشمنان که بر اثر سهل انگارى در مسائل فرهنگى و اجتماعى, ندانم کارىها و عملکردهاى نامناسب برخى خودىها در سالهاى اخیر چنگ و دندان نشان داده و مانند غده سرطانى رو به رشد است بیم آن است که انقلاب اسلامى و عقائد و اخلاق نسل جوان و نسلهاى آینده و نظام خانواده و امنیت اجتماعى را مورد تهدید قرار دهد و اگر دست اندرکاران امور بدون فوت وقت براى آن چاره اى نیندیشند جز ندامت و عقوبت پیش روى نخواهند داشت.
گفتیم: اباحیگرى مانند هر پدیده دیگر اجتماعى علل و عواملى دارد و ریشه یابى این عوامل و سپس یافتن راهکارهاى جمعى جهت پیشگیرى از گسترش آن و مبارزه با لایه هاى فسادى که از این رهگذر دامنگیر قشرهایى از جامعه و جوانان ما شده است. مسئله جدى روز و تکلیف شرعى ماست. و در اینجا تإکید مى کنیم که خطر اباحیگرى یک توهم نیست که از بدبینى و بزرگ نمایى مسائل کوچک نشإت گرفته باشد بلکه یک واقعیت تلخ است که دشمنان سوگند خورده اسلام و انقلاب به عنوان آخرین سلاح جهت درهم شکستن سد پولادین ایمان و آرمانگرایى و مقاومت امت ما تشخیص داده و در ترویج آن با تمام توان و همه ابزارها مى کوشند و پاره اى عناصر داخلى از روى جهل یا عمد در این توطئه آنان را یارى مى رسانند!

O استفاده از تجارب تلخ تاریخى
دشمنان اسلام در گذشته تاریخ تجربه کرده اند که براى تسخیر جوامع اسلامى و استعمار و استثمار آن و غارت و چپاول سرمایه هاى ملى شان, سلاحى برنده تر از اباحیگرى و لاقیدى اخلاقى نیست. در اسپانیا که قرن ها زیر سیطره حکومت اسلامى بود, صلیبى ها با همین سلاح و از راه ترویج مفاسد و سرگرم ساختن جوانان مسلمان به امیال نفسانى و در معرض قراردادن زنان و دختران در تفریحگاه ها و ترویج فرهنگ ابتذال و اشاعه منکرات و مسکرات و نفوذ در فضاى آموزشى و فرهنگى به میدان آمدند و آن فاجعه بزرگ را سامان دادند و تمدن چند صد ساله اسلامى در غرب را ساقط کردند. مساجد و معابد اسلامى که امروز در آن سرزمین گرد غربت گرفته و سر در جیب تفکر و تحسر فرو برده, حامل یک پیام تاریخى و تکان دهنده براى امت اسلام است تا بدانند صلیبى هاى نوین و صهیونیسم و امپریالیسم امروزه با تکنولوژى و راهکارهاى جدید به میدان آمده اند و بخصوص با ضربه هایى که از انقلاب اسلامى در قرن بیستم خورده اند, همچون مار زخم دیده در جستجوى فرصت اند تا زهر خود را بپاشند و انتقام شکست هاى خود را بگیرند!
تإسف بار اینکه برخى از خودىهاى ساده دل از درک این واقعیت و شناخت خطر صلیبى گرى جدید و صهیونیسم جهانى غافل نشسته و با خوش باورى نسبت به غرب و غربى ها و غفلت از ترفندهایشان آنها را محرم راز خود گرفته و سفره دل خود را برایشان گسترده اند و برخى دیگر بر این باورند که غربى ها با گشودن بازارهایشان به روى کشور ما در صدد خدمت به ما هستند! و برخى رابطه صمیمانه با غرب و حتى امریکا دشمن شماره یک انقلاب اسلامى را براى ادامه حیات ملت ضرورى مى دانند! و به رفت و آمدهاى جاسوسان و خبرنگاران غربى انگلیسى و امریکایى با آغوش باز چراغ سبز نشان داده و بر این پندارند که این اهریمنان کهنه کار و حرامیان بین المللى از جنایت فطرى و خباثت ذاتى شان دست کشیده و تغییر رویه خواهند داد, در حالى که تمام اینها جز توهمات پوچ و تصورات بى حاصل نیست که بازتابهاى منفى آن را در گذشته دیده ایم و تجربه کردن تجربه ها از خرد و حزم دور است و جز پشیمانى ثمره اى ندارد ((من جرب المجرب حلت به الندامه)).

O استعمار تجربه دیگر
تجربه دیگر: پس از انقلاب مشروطیت و وزیدن نسیم آزادى در کشور, غربى ها به سرعت وارد عرصه سیاسى کشور شده و مشروطه را به سوئى دیگر هدایت کردند و با صدور فرهنگ غربى و سلطنت استبدادى و آوردن رضاخان و دودمان کثیف او ثمرات فداکارىهاى مشروطه خواهان واقعى را بر باد داده و فرهنگ منحط اخلاقى غرب را به صورت کشف حجاب و شکستن مرزهاى اخلاقى و آزادیهاى به شیوه غربى, وارد کردند و کشور را وابسته به غرب و انگلیس نمودند و بالاخره با کودتاى بیست و هشت مرداد, امریکایى ها سکاندار امور کشور شدند و جنایات بیشمارى را سامان دادند.
بطور خلاصه در این مقطع تاریخى نیز عزت و شرف و استقلال میهن اسلامى را غربى ها به یغما بردند و اگر انقلاب اسلامى به رهبرى بزرگ مرد تاریخ معاصر اسلام خمینى کبیر(ره) رخ نمى داد و رژیم منحط و فاسد این دودمان به زباله دان تاریخ رانده نمى شد, آن وقت مى دیدیم کشور به کجاها رفته بود و این نسل چه سرنوشتى داشت! انقلاب اسلامى با یک دگرگونى بنیادین در تارپود فرهنگ و بینش جامعه و سیاست کشور ارزشهاى اسلامى را با ایمان عمیق به جامعه بازگردانید و نسلى موفق و صالح پدید آورد که مى توانست الگوى مناسبى براى یک تحول بزرگ در کشورهاى اسلامى و انقلابى جهان باشد و دشمن با احساس خطر از چنین روندى بر آن شد که انقلاب اسلامى را به شکست و بن بست بکشاند, انواع شگردها و ابزارهاى سیاسى و فرهنگى و تبلیغى و ترور و جنایت و گروهک سازى را به کار گرفت و بزرگترین حمله نظامى عصر را سامان داد اما در این مصاف شکست خورد و بالاخره به سراغ تجربه دیگرى رفت, تجربه اولین و تجربه مشروطیت! و آن پوسانیدن نسل جوان از درون و پوک کردن مغزها از اندیشه درست و ایجاد تردید و ضعف و دگراندیشى در دل ها و برداشتن حجاب و حیا از زنان و مردان و در این طراحى خائنانه پاره اى عوامل وابسته داخلى و روزنامه هاى زنجیره اى به یارى دشمن شتافته و زمینه ساز اباحیگرى شدند.
که گام نخست آن, شکستن حصارهاى اخلاقى بود و سپس رخنه در عقاید دینى و تقدس زدایى و حرمت شکنى, و چه بى شرمى ها که در این مجال کردند که آثار و تبعات آن پیش روى ماست بدینسان ترویج اباحیگرى را بى تردید باید از طرحهایى برشمرد که دشمن در راستاى هجمه فرهنگى براى نابودى اسلام و انقلاب و وابسته کردن مجدد کشور و غارت سرمایه هاى مادى و معنوى آن ساماندهى کرده و به همین دلیل مبارزه با آن یک تکلیف است و این مستلزم شناخت عوامل و شیوه مقابله و علاج این بیمارى اجتماعى است.

O ریشه یابى عوامل اباحیگرى
هرچند براى یک پدیده اجتماعى علل و عوامل بسیارى را مى توان برشمرد, اما در اینجا بر اهم موارد موثر بر اباحیگرى نگاهى گذرا مى کنیم:
1ـ توطئه و طراحى بیگانه که بدان اشاره کردیم و با توسعه و وسائل ارتباط جمعى و ماهواره و اینترنت, القائات و بدآموزىهاى دشمن به خانه ها راه یافت و آثار آن در جامعه منتشر گردید و اضافه مى کنیم که این عامل با زمینه ها و عوامل داخلى بیشتر موثر افتاده و بنابراین باید به سراغ عوامل داخلى رفت که زمینه نفوذ و تبلیغات سوء در ترویج اباحیگرى را فراهم ساخته است.
2ـ غرب گرایى جدید
ریشه غرب گرایى از رسوبات فکرى است که در ضمیر قشرى اقلیت باقى مانده و در سالهاى اخیر مجال ظهور یافته است. غرب باورانى که پس از انقلاب اسلامى به گوشه انزوا خزیده بودند, در فضاى باز سیاسى و آزادى! این سالها جان تازه گرفتند و اندیشه هاى منسوخ خود را به فضاى فرهنگى کشور گشودند و در مقالات و سخنرانى ها مدافع آزادىها به شیوه غربى شدند و با حمایت مادى و تبلیغاتى و رسانه هاى خارجى و بعضا داخلى مروج اباحیگرى شدند و با رخنه در عقاید و باورها به جنگ ارزشهاى اسلامى آمدند و پاره اى قشرهاى جامعه نیز که از محدودیت هاى دینى دلخوش نبودند و لاابالیگرى با مزاجشان سازگار بود به حمایت از آنان برخاستند و از شعار آزادى سوء استفاده کردند و این در حالى بود که گروه هاى اباحى طلب نه به چپ و به راست اعتقاد نداشتند و تنها با این امید و تکیه گاه که جریان سیاسى جدید فضاى مناسب ترى است براى تإمین خواسته هاى آنان و رسیدن به امیال و آمال که در ضمیر داشتند حضور برخى قشرهاى بى تعهد و برخورد انتخابات ها با اینکه به هیچ چیز اعتقاد نداشتند براساس چنین پندارى بود که به زعم خود چنین فضایى را با آرمانهاى نفس پرستانه خود مناسب تر مى دیدند.

3ـ سوء استفاده از آزادى
تحریف مفهوم آزادى در فضاى کشور انقلابى از دیگر ستمهایى بود که بر آزادى شد و زمینه ساز اباحیگرى گردید. برخى مسئولان با تکرار واژه آزادى و تبلیغات و آب و تاب دادن به آن, ناخودآگاه هوس گروه هایى را برانگیختند که خواهان آزادى به معناى اباحیگرى بودند. طرح شعار آزادى در تبلیغات سیاسى اخیر کشور, شعار گمراه کننده اى بود که استخدام گردید اما کسى به این سوال پاسخ ندادند که مگر شعار آزادى از شعارهاى مردم استبداد کشیده ما نبود که سالها زیر فشار رژیم ستمشاهى به ستوه آمده و خواهان آزادى و مفهوم اسلامى و انسانى شدند؟ طرح واژه آزادى در تبلیغات سیاسى و انتخاباتى این مفهوم را تداعى مى کرد که نوعى استبداد بر جامعه حاکم شده است که سیاسى کاران جدید خواهان رفع آنند؟! و این تصور دشمنان اسلام از داخل و خارج بود که نظام اسلامى را متهم به استبداد دینى مى کردند و محدودیت هاى اخلاقى یا سیاسى و اجتماعى را منافى با آزادى مى دانستند! و مع الاسف و ناخودآگاه طرح شعار آزادى بدون تبیین حدود و ثغور آن نوعى همصدایى با دشمن تلقى شد, هرچند طرح کنندگان آن شعار بر این باور نبودند اما در هر حال حق و باطل به هم آمیخت و محدودیت هاى دینى, اخلاقى و سیاسى نوعى استبداد تلقى گردید! و زیر لواى این شعار گروه هاى اباحى طلب در عرصه فرهنگ و اخلاق و سیاست وارد میدان عمل شده و دیدیم که سوء استفاده از این شعار چه ضربه ها بر فرهنگ و اخلاق و سیاست ما فرود آورد و امروز جامعه ما غرامت آن را مى پردازد و سیل مخرب فساد اخلاق و اباحیگرى ارزشهاى جامعه را تهدید مى کند و اگر این روند ادامه یابد دیگر جلوگیرى این سیل بنیان کن با هیچ عاملى میسر نخواهد بود. یک نگاه گذرا به فضاى عمومى اجتماع و نحوه روابط و لباس و تیپ و بازار و خیابان و پارک ها و نمایشگاه ها به خوبى نشان مى دهد که چگونه آزادى به اباحیگرى سوق داده مى شود و مفهوم آزادى تحریف مى گردد و مورد سوء استفاده گروههاى لاقید و اباحى طلب قرار مى گیرد.

4 ـ ضعف تشکیلاتى در هدایت جوانان
نداشتن یک طرح جامع و سیاست فرهنگى کامل جهت هدایت نسل جوان و پاسخگویى به نیازهاى مادى و معنوى آنان نیز زمینه ساز روانى این نسل براى پذیش بذر مسموم دشمن بوده و متإسفانه با گذشت 22 سال از انقلاب و استقرار نظام اسلامى فضاى آموزشى ما هنوز ضعف ها و کاستى هاى فراوان دارد و به همین دلیل نتوانسته نسل جوان را به درستى هدایت و جذب کند و تغذیه نماید و مصونیت روحى و روانى بدهد. تقسیم فضاى آموزشى به دو بخش انتفاعى و دولتى شکافى در محیط فرهنگى پدید آورده و نوعى اشرافى گرى و تبعیض میان غنى و فقیر را در تعلیم و تربیت تداعى مى کند که از تإثیرات آن بر روحیات نسل جوان نباید غفلت ورزید. بدآموزىهاى برخى اساتید غرب باور و کج اندیش در خلال کلاس هاى درسى دانشگاه و عدم مقابله با آنها را نیز از عوامل نفوذ لیبرالیسم جدید و القاى اندیشه سکولاریسم, باید برشمرد که متإسفانه با عنوان مغالطهآمیز آزادى اندیشه نضج گرفته و موجب لاقیدى اخلاقى و اباحیگرى شده است. فضاى هنر و تئاتر و سینما نیز در این راستا به زن گرایى و زن ابزارى و فمینیسم جدید و عشق و عاشقى و یا بدزبانى کمک کرده و محدودیت هاى اخلاقى و اعتقادى را در روابط اجتماعى مرد و زن کم رنگ کرده و از این طریق بدآموزیهاى هنر و نمایش بر روح این نسل تإثیرگذار بوده و با عنوان هنر مجاز! به خورد جامعه داده شده که ثمرات آن نوعى اباحیگرى بوده است. کشیده شدن ابزار لهو و لعب و تغنى و ترنم به رسانه هاى جمعى و ارتباطى نیز قبح برخى اعمال مبتذل, را از میان برده و متإسفانه با سوء استفاده از عنوان مجاز, رایج گردید! و تقیدات شرعى را در این زمینه با تردید مواجه ساخته است و عملا پاره اى اعمال خلاف شرع در قالب شرعى تزریق شده که علاوه بر زیانهاى اخلاقى هویت دینى را نیز خدشه دار ساخته و مى رود تا اباحیگرى اعتقادى و عملى را ببار آورد و در این راستا باید افزود که ضوابط شرعى و مسئله حجاب و روابط زن و مرد و احکام موسیقى مجاز و غیر مجاز و مسائلى از این قبیل به صورت استدلالى در رسانه ها کمتر تبیین شده و تنها به ذکر کلیات بسنده گردیده در حالى که شایسته بود رسانه ها, بویژه صدا و سیما با استفاده از کارشناسان اسلامى به تبیین و توجیه بیشتر این مسائل مى پرداخت و محدوده شرعى را به وضوح بیان مى کرد تا مسائلى چون حجاب اسلامى و روابط زن و مرد و قلمرو آزادى زن و روابط و حقوق خانوادگى و اجتماعى به درستى روشن مى شد که هر کس طبق سلیقه خود از دین تفسیر نداشته باشد و مسائل ضد اسلامى با عنوان اسلامى رسمیت پیدا نکند!

5ـ مشکلات اقتصادى
از تإثیر فشارهاى اقتصادى و گرانى و بى در و دروازه شدن نرخ ها در این پدیده نباید غفلت ورزید بى تردید, مسائل اقتصادى و معیشتى جامعه یک واقعیت انکارناپذیر است و روند نابسامان مشکلات معیشتى قشرهاى عمده اى از مردم و سیر صعودى قیمت زمین و مسکن که معلول سیاست هاى غلط دستگاههاى اجرایى و ادارى ذى ربط و سوء استفاده سوداگران از این آشفته بازار است از یک سو عقده هاى روحى را موجب شده که با دهن کجى به تقیدات اخلاقى مجال ظهور یافته و لاقیدى و بى اعتنایى به توصیه هاى اخلاقى را پدید آورده و از سوى دیگر کارآیى برنامه هاى نظام را در حل مشکلات اقتصادى با تردید مواجه ساخته و امیدها و نویدها در بهبودى اوضاع معیشتى را با یإس و حرمان پاسخ داده و اینها سبب گردیده نوعى واکنش منفى در برابر محدودیت هاى اجتماعى و اخلاقى و ارزشها را پدیدار سازد.
و در کنار این اوضاع و احوال میدان دارى سوداگران پول و زمین و تجارت و شغل هاى سودآور دیگر نیز نوعى اشرافى گرى را که معادل با اباحیگرى است موجب شده و شکاف فقر و غنا روحیه ها را ضربه پذیر ساخته و فقر و بیکارى بسیارى از کودکان و نوجوانان و بالاتر را به بازار فروش قاچاق و مواد مخدر و سایر بزهکارىها کشانیده و به نظام خانواده نیز سرایت کرده است و در مجموع ترکیبى نامناسب از طبقات مرفه و محروم بوجود آورده که میدان مناسبى براى ضربه پذیرى و رواج اباحیگرى و فساد و اخلاق شده که بررسى حوادث جارى کشور و علل و عوامل بزهکاریها را مى توان شاهدى بر این مدعا دانست.

6ـ تضاد قول و عمل
رفاه طلبى برخى مسئولان در رده هاى مختلف و تضاد آن با آنچه از عدالت اجتماعى سخن گفته مى شود موجب سستى و بى اعتمادى برخى عناصر ضربه پذیر نسبت به ارزشهاى اخلاقى شده همانگونه که در کلام رهبرى نظام نیز این نکته به کرات آمده است و همواره مسئولان را به ساده زیستى و پرهیز از تجمل فراخوانده اند چرا که هیچ چیز براى بى اعتمادى, موثرتر از تضاد و شعار و عمل نیست, همانگونه که هیچ عاملى موثرتر از دعوت عملى نیست, لذا در روایات آمده است: مردم را با عمل خود و نه با زبان به خیر و نیکى دعوت کنید. مردم دوست دارند مسئولان خود را همسان و دردآشنا با خود ببینند همانگونه که امیرمومنان(ع) در رفتار خود نشان داد. اگر خلاف آن را ببینند نه تنها دستخوش رخوت و سستى مى گردند بلکه اگر ضعیف النفس باشند عقائدشان نیز ضربه مى بیند و این خطر بزرگى است که جبرانش بسیار دشوار خواهد بود. البته نباید فراموش کرد که عملکرد مسئولان یکسان نیست و نقاط مثبت بسیارى وجود دارد. اما اصولا نقاط مثبت کمتر مورد توجه قرار مى گیرد و چشم ها معمولا به نقاط منفى دوخته مى شود و بالاخره اگر روحیه جامعه از این طریق ضربه ببیند در اعتقاد و عمل به نوعى اباحیگرى منتهى خواهد شد.

7 ـ اختلافات جناحى
یکى از دردهاى مزمن اجتماعى ما اختلافات گروهى و گرایش هاى جناحى است که هرچند در هر جامعه اى اجتناب ناپذیر است اما در کشورى که اسلام خط مشى ها را تعیین مى کند و روح ایمان بر مسئولان حاکم است و مردم الگوهاى خود را از چهره هاى مذهبى روحانى و غیر روحانى برمى گزینند انتظار نیست که به منازعات و کشمکش ها دامن بزنند. انتظار این است که همه با هضم نفس و کنترل خواسته ها و صفا و صمیمیت و تواضع و تفاهم و صبر و متانت مسائل را حل کنند و به بازار تهمت و ناسزا و تفسیرها مجال ندهند. مع الاسف نیروهاى بسیارى از گروه ها و جناح هاى فکرى و سیاسى به جاى اینکه با یکدیگر تشریک مساعى نموده و در صدد حل مشکلات کشور و مردم باشند, صرف مشاجرات سیاسى وفکرى زیان آور مى شود و بر حجم مشکلات مى افزاید و عکس العمل روانى آن در میان مردم بویژه جوانان باقى مى ماند و آن را نشانه خودخواهى ها و خودبزرگ بینى ها تلقى مى کنند و اعتمادشان به کسانى که مى بایست سرمشق وحدت و فداکارى باشند سست مى گردد و گاه به نوعى لاقیدى و بى اعتقادى مى انجامد و زمینه اباحیگرى را فراهم مى سازد.

8ـ نبودن کنترل اجتماعى قاطع
در نظام اسلامى مى بایست اصل امر به معروف و نهى از منکر از طرق مختلف به اجرا درآید تا شعائر دینى احیا شود و از بزه کارى و گناه و اعمال منکر پیشگیرى به عمل آید که این خود مسئولیتى است خطیر و شیوه عمل آن بسیار ظریف و دشوار است. اگر نظارت عمومى و نهادى به درستى در جامعه اعمال گردد و به متظاهرین به گناه عرصه و مجال داده نشود, بى شک چهره اجتماع به گونه اى دیگر خواهد بود. با تإسف باید گفت: امروزه متظاهرین به گناه با احساس امنیت کامل و حتى گستاخى و دهن کجى به ارزشها, در ترویج ابتذال و روابط آزاد فعالانه مى کوشند و از پیامهاى عناصر ضدانقلاب داخل و خارج الهام مى گیرند تا حریم اخلاق را بشکنند و تقیدات اخلاقى را لوث کنند و اگر با آنان برخورد نشود فردا بدتر خواهد بود. با این حال در این روزها برخوردى لازم با متظاهرین به گناه و مروجان اباحیگرى نمى شود و این بیمارى مسرى رو به گسترش است و این بر عهده نهادهاى ارشادى و تبلیغى و اجرایى و قضایى است که راه هاى گسترش گناه و ترویج آن را به گونه اى شرعى و وفق مصلحت, سد کنند و از ملامت این و آن نهراسند.

تبلیغات