رستگاران و سیه بختان
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
((ولتکن منکم إمه یدعون الى الخیر و یإمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و إولئک هم المفلحون, و لا تکونوا کالذین تفرقوا و اختلفوا من بعد ما جإهم البینات و إولئک لهم عذاب عظیم))(سوره آل عمران-آیات104 ـ 105)
باید از میان شما گروهى باشندکه مردم را به سوى خیر دعوت کنند, امر به معروف و نهى از منکر نمایند و همانا اینان رستگارانند و مانند آنان (اهل کتاب) نباشید که پس از آن همه آیات روشن, اختلاف ورزیدند و دسته دسته شدند و آنان را عذابى سهمگین در پیش است.
و لتکن منکم: اینکه فرموده است گروهى از شما باید امر به معروف و نهى از منکر کنند براى این است که این دو فریضه بسیار مهم و سرنوشت ساز, واجب کفائى هستند یعنى اگر در جائى منکرى یافت شد, یک نفر برخاست و از آن منکر نهى کرد و به خیر دعوت کرد, تکلیف از دیگران که در آن جمع حاضرند ساقط مى شود ولى برخى از مفسرین گفته اند که کلمه ((منکم)) بیانیه است یعنى شما با این اجتماع و همبستگى و تمسک بحبل الله (که در آیه قبل آمده است) باید امتى باشید که مردم را به سوى خیر دعوت کنید و امر به معروف و نهى از منکر نمائید.به هر حال آنچه مسلم است این است که رستگارى و کسب رضایت پروردگار محقق نمى گردد جز با امر به معروف و نهى از منکر زیرا اگر جامعه آلوده باشد این آلودگى خواه ناخواه به همه افراد سرایت مى کند و آنگاه هیچ کس توانائى نجات فرزندان و خانواده خود را هم ندارد, پس باید جامعه را از آلودگیها و پلشتیها پاک کرد و در این میان همه مسئولیت دارند ((کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته)). نباید افرادى به هر بهانه اى شانه از زیر بار مسئولیت خالى کنند بویژه آنکه مى بینند جامعه امروز ما متإسفانه به تفرقه روى آورده و مردم دسته دسته شده اند; هر یک به خطى مى رود و هر گروه براى خویشتن آوازه اى دارند ((کل حزب بما لدیهم فرحون)) هر حزبى به آنچه خود دارد دل خوش کرده و خرسند است! و اگر در این میان شخصى بخواهد مردم را به سوى خیر دعوت کند هرگز به سخنانش گوش نمى دهند مگر آنکه قبلا از خط و ربطش تحقیق کنند; اگر فلانى از خط ماست پس خوب است وباید از او دفاع و پشتیبانى کنیم و به او رإى دهیم و او را به ریاست جمهورى یا مجلس بفرستیم ولى اگر فلانى از خط ما نیست هرچند با تقوا باشد و هر چند مردم را به خیر دعوت کند, باید با او بجنگیم, مبارزه کنیم و او را از صحنه خارج سازیم. این منطق بى تقوایى است که با عرض پوزش دارد در جامعه اسلامى ما رونق مى گیرد و باید در این میان افرادى ناصح و خداخواه برخیزند و مردم را از این سبک اندیشه دور نگهدارند. این روش, روش شیطان است و انسان را به بى راهه مى کشاند و چنانکه در آیه آمده است این دسته دسته شدن ها نتیجه اش عذابى دردناک و سهمگین است.
پس اى دوستان ! بپرهیزید از دودستگى یا چند دستگى. خدا را درنظرداشته باشید نه این خط و آن خط. اگر خدا مد نظر باشد ممکن نیست شما را به سوى شر و منکر برساند ولى اگر خداى نخواسته انگیزه هاى شخصى و یا گروهى حکمفرما باشد, نتیجه اى جز خسران و زیان در بر نخواهد داشت.
لا تکونوا کالذین تفرقوا : تفرق و جدائى فیزیکى از یکدیگر, سر انجام انسان را به جدایى عقاید مى کشاند. اگر شما مردم - چنانچه در ایام آغازین انقلاب اسلامى - با هم باشید و از یکدیگر جدا نشوید و به خاطر برخى اندیشه ها و طرز تفکرها از هم دورى نکنید, قطعا قلوب به هم نزدیک مى شوند و اختلاف عقیده پیش نمى آید و این قدر خطوط مختلف پیدا نمى شود. اگر هر چند نفر براى خود ایده و عقیده اى بیابند و یا حزبى را تشکیل دهند و از دیگران جدا شوند و بخواهند عقایدشان را بر عامه مردم تحمیل کنند, وحدت جامعه قطعا به هم مى خورد و اعتصام به حبل الله پس زده مى شود و آنگاه است که شیطان حکم فرما و آمر و ناهى مى گردد. و این بسیار خطرناک است لذا قرآن کریم در موارد متعدد مردم را دعوت به یگانگى و وحدت کرده و بر آن تإکید فراوان نموده و از اختلاف و خط بازى نهى کرده و آن را نشانه بدبختى و سیه روزى دانسته است.
و شاید علت اینکه قرآن کریم بسیار بر این امر تإکید دارد همین است که ما اکنون شاهد آن وضعیت دردناک هستیم. یعنى در جایى که خداوند بر مطلبى زیاد تإکید مى کند معلوم مى شود چنین وضعیتى پیش خواهد آمد و این اختلاف امت واقع خواهد شد حال چه در اوائل اسلام و درست پس از رحلت حضرت رسول ـ صلى الله علیه و آله و سلم ـ باشد و چه پس از آن در میان امتش.
ولى بدون تردید مایه تمام اختلافات و اساس و منشإش همواره منافقان و بدخواهان بوده اند چه در صدر اسلام و چه امروز که اگر با دقت بررسى شود, بازگشت دعوت به سوى تفرقه و خط بازى به افرادیست که پرونده سفیدى ندارند و پیوسته در صدد به هم زدن اوضاع بوده اند و گاهى معلوم شده است که سردمداران خط بازى ها وابسته به بیگانگان نیز بوده اند هر چند ظاهرى آراسته و حق به جانب داشته و خود را به افراد شایسته منتسب نمایند و این نشانه نفاق روشن است. پس باید آنها را شناخت و از جامعه اسلامى طرد کرد تا وحدت اسلامى ان شإ الله به جامعه انقلابى شهید پرورمان بازگردد, آمین رب العالمین.
باید از میان شما گروهى باشندکه مردم را به سوى خیر دعوت کنند, امر به معروف و نهى از منکر نمایند و همانا اینان رستگارانند و مانند آنان (اهل کتاب) نباشید که پس از آن همه آیات روشن, اختلاف ورزیدند و دسته دسته شدند و آنان را عذابى سهمگین در پیش است.
و لتکن منکم: اینکه فرموده است گروهى از شما باید امر به معروف و نهى از منکر کنند براى این است که این دو فریضه بسیار مهم و سرنوشت ساز, واجب کفائى هستند یعنى اگر در جائى منکرى یافت شد, یک نفر برخاست و از آن منکر نهى کرد و به خیر دعوت کرد, تکلیف از دیگران که در آن جمع حاضرند ساقط مى شود ولى برخى از مفسرین گفته اند که کلمه ((منکم)) بیانیه است یعنى شما با این اجتماع و همبستگى و تمسک بحبل الله (که در آیه قبل آمده است) باید امتى باشید که مردم را به سوى خیر دعوت کنید و امر به معروف و نهى از منکر نمائید.به هر حال آنچه مسلم است این است که رستگارى و کسب رضایت پروردگار محقق نمى گردد جز با امر به معروف و نهى از منکر زیرا اگر جامعه آلوده باشد این آلودگى خواه ناخواه به همه افراد سرایت مى کند و آنگاه هیچ کس توانائى نجات فرزندان و خانواده خود را هم ندارد, پس باید جامعه را از آلودگیها و پلشتیها پاک کرد و در این میان همه مسئولیت دارند ((کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته)). نباید افرادى به هر بهانه اى شانه از زیر بار مسئولیت خالى کنند بویژه آنکه مى بینند جامعه امروز ما متإسفانه به تفرقه روى آورده و مردم دسته دسته شده اند; هر یک به خطى مى رود و هر گروه براى خویشتن آوازه اى دارند ((کل حزب بما لدیهم فرحون)) هر حزبى به آنچه خود دارد دل خوش کرده و خرسند است! و اگر در این میان شخصى بخواهد مردم را به سوى خیر دعوت کند هرگز به سخنانش گوش نمى دهند مگر آنکه قبلا از خط و ربطش تحقیق کنند; اگر فلانى از خط ماست پس خوب است وباید از او دفاع و پشتیبانى کنیم و به او رإى دهیم و او را به ریاست جمهورى یا مجلس بفرستیم ولى اگر فلانى از خط ما نیست هرچند با تقوا باشد و هر چند مردم را به خیر دعوت کند, باید با او بجنگیم, مبارزه کنیم و او را از صحنه خارج سازیم. این منطق بى تقوایى است که با عرض پوزش دارد در جامعه اسلامى ما رونق مى گیرد و باید در این میان افرادى ناصح و خداخواه برخیزند و مردم را از این سبک اندیشه دور نگهدارند. این روش, روش شیطان است و انسان را به بى راهه مى کشاند و چنانکه در آیه آمده است این دسته دسته شدن ها نتیجه اش عذابى دردناک و سهمگین است.
پس اى دوستان ! بپرهیزید از دودستگى یا چند دستگى. خدا را درنظرداشته باشید نه این خط و آن خط. اگر خدا مد نظر باشد ممکن نیست شما را به سوى شر و منکر برساند ولى اگر خداى نخواسته انگیزه هاى شخصى و یا گروهى حکمفرما باشد, نتیجه اى جز خسران و زیان در بر نخواهد داشت.
لا تکونوا کالذین تفرقوا : تفرق و جدائى فیزیکى از یکدیگر, سر انجام انسان را به جدایى عقاید مى کشاند. اگر شما مردم - چنانچه در ایام آغازین انقلاب اسلامى - با هم باشید و از یکدیگر جدا نشوید و به خاطر برخى اندیشه ها و طرز تفکرها از هم دورى نکنید, قطعا قلوب به هم نزدیک مى شوند و اختلاف عقیده پیش نمى آید و این قدر خطوط مختلف پیدا نمى شود. اگر هر چند نفر براى خود ایده و عقیده اى بیابند و یا حزبى را تشکیل دهند و از دیگران جدا شوند و بخواهند عقایدشان را بر عامه مردم تحمیل کنند, وحدت جامعه قطعا به هم مى خورد و اعتصام به حبل الله پس زده مى شود و آنگاه است که شیطان حکم فرما و آمر و ناهى مى گردد. و این بسیار خطرناک است لذا قرآن کریم در موارد متعدد مردم را دعوت به یگانگى و وحدت کرده و بر آن تإکید فراوان نموده و از اختلاف و خط بازى نهى کرده و آن را نشانه بدبختى و سیه روزى دانسته است.
و شاید علت اینکه قرآن کریم بسیار بر این امر تإکید دارد همین است که ما اکنون شاهد آن وضعیت دردناک هستیم. یعنى در جایى که خداوند بر مطلبى زیاد تإکید مى کند معلوم مى شود چنین وضعیتى پیش خواهد آمد و این اختلاف امت واقع خواهد شد حال چه در اوائل اسلام و درست پس از رحلت حضرت رسول ـ صلى الله علیه و آله و سلم ـ باشد و چه پس از آن در میان امتش.
ولى بدون تردید مایه تمام اختلافات و اساس و منشإش همواره منافقان و بدخواهان بوده اند چه در صدر اسلام و چه امروز که اگر با دقت بررسى شود, بازگشت دعوت به سوى تفرقه و خط بازى به افرادیست که پرونده سفیدى ندارند و پیوسته در صدد به هم زدن اوضاع بوده اند و گاهى معلوم شده است که سردمداران خط بازى ها وابسته به بیگانگان نیز بوده اند هر چند ظاهرى آراسته و حق به جانب داشته و خود را به افراد شایسته منتسب نمایند و این نشانه نفاق روشن است. پس باید آنها را شناخت و از جامعه اسلامى طرد کرد تا وحدت اسلامى ان شإ الله به جامعه انقلابى شهید پرورمان بازگردد, آمین رب العالمین.