آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

دنیا پس از آن همه زیستن در ظلمتکده جاهلیت, بیش تر نمى تواند انتظار بکشد... و اینک زمان, آبستن حادثه اى مهم و رخدادى جاودانه است.
شبى از ماه ربیع الاول است از عام الفیل که این حادثه به وقوع مى پیوندد.
در آن شب تاریخى و جاویدان... چه مى گذرد؟
ستارگان آسمان, رقص کنان گردهم آمده اند.
بلبلان, ترانه خوانان بر فراز بطحا در آن سکوت شب, آواز سر مى دهند.
خفاشان و شب پره گان, آن دشمنان نور و روشنایى, فرارکنان از صحنه دور مى شوند.
ابلیس و ابلیس زادگان, از آسمان رانده مى شوند.
نسیم بهشتى در آن نیمه شب و شیرین بهار ربیع المولود, وزیدن گرفته است.
نور آن جنین ـ که هنوز به دنیا نیامده ـ سراسر اتاق کوچک آمنه را روشن و منور کرده است.
اندک اندک... و با گذشت بیش از نیمى از شب 17 ربیع الاول, آن نور فروزان دیوار را مى شکافد و به بیرون مى تابد... و آن نور خدایى تا کعبه و تا مسجدالحرام مى رسد و فراتر رفته مکه و اطراف آن را روشن مى سازد.
خدایا چه خبر است؟ این چه نورى است که شعاعش زمان و مکان را درهم مى نوردد و نه تنها کعبه و مسجدالحرام را که بیشتر و فراتر و گسترده تر روشن مى سازد, شام را و یمن را... فارس را و روم را, بلکه هرچه شهر و دیار در گستره پهناور زمین وجود دارد, در مسیر این نور قرار گرفته و روشن مى شود ((والله متم نوره ولو کره المشرکون)).
اینجا است که دعاى ابراهیم خلیل پس از صدها بلکه هزاران سال به استجابت مى رسد, آنگاه که با اسماعیل خانه خدا را مى سازند و دست ها را به دعا بلند مى کنند که بارالها, در میان این مردم, رسولى برانگیزان که آیاتت را بر آنان تلاوت کند و کتاب و حکمت را به آنها بیاموزد و آنان را تربیت الهى کند ((ربنا وابعث فیهم رسولا منهم یتلوا علیهم آیاتک و یعلمهم الکتاب و الحکمه و یزکیهم...))
و اینجا است که بشارت عیسى تحقق مى یابد که من رسول خدایم و به تورات تصدیق مى کنم و به رسولى که پس از من مىآید و نام نامیش ((احمد)) است, شما را بشارت مى دهم ((انى رسول الله الیکم مصدقا لما بین یدى من التوراه و مبشرا برسول یإتى من بعدى اسمه إحمد)).
و امشب است که تمام بت هاى کعبه سرنگون مى شود و هرگاه فجر صادق از افق سر زند منادى از آسمان با صداى بلند ندا دهد که: ((جإ الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا)).
امشب شبى است که فروغ نور محمد ـ صلى الله علیه و آله ـ سراسر جهان را روشن و منور مى سازد و هر سنگ و درخت و جمادى به وجد و سرور مىآید و هرچه در آسمان ها و زمین است به شکرانه این مولود گرامى سر به سجده مى افکند و شیطان سرافکنده و شکست مى خورد.
امام صادق علیه السلام فرمود:
((هنگامى که رسول خدا زاده شد, شب بود. در آن شب, مردى از اهل کتاب (یهودى) نزد قریش آمد که در آن هنگام, هشام و ولید و عتبه و شیبه گردهم آمده بودند; از آنان پرسید: آیا امشب از شما مولودى متولد شده؟ گفتند: نه, مگر چه خبر است؟ گفت: امشب فرزندى از میان قریش به دنیا آمده که نامش ((احمد)) است و همانا هلاکت و نابودى اهل کتاب به دست او خواهد بود.))
در روایتى از امام موسى بن جعفر علیه السلام نقل شده که امیرالمومنین علیه السلام در پاسخ به آن عالم یهودى که از معجزات پیامبر مى پرسید, فرمود: نه تنها عیسى بن مریم علیه السلام در گهواره سخن مى گفت که محمد(ص) نیز هنگام ولادت, دست چپ بر زمین گذاشت و دست راستش را به آسمان بلند کرد و با دو لبان مبارکش توحید را بر زبان جارى ساخت. از سیماى درخشنده اش نورى پدید آمد که اهل مکه در لابلاى آن توانستند کاخ هاى شام را ببینند... فرشتگان پیوسته از آسمان به زمین فرود مىآمدند و از زمین به آسمان پرواز مى کردند و تسبیح و تقدیس خدا مى نمودند. ستارگان آسمان مضطرب شده و به حرکت درآمده بودند...
(بحار, ج15, ص260)

معجزات شب مولود
آیات زیادى در شب میلاد پیامبر ـ صلى الله علیه و آله ـ پدیدار شد که هر یک از دیگرى عجیب تر بود. کاخ انوشیروان آن چنان لرزید که چهارده کنگره از آن فرو ریخت. .. دریاچه ساوه خشکید... آتشکده فارس که هزار سال روشن بود, به خاموشى گرائید... بت ها در سراسر جهان سرنگون شدند... شهاب هاى آسمان آن قدر زیاد و فراوان شد که قریش وحشت کرده و پنداشتند پایان جهان فرا رسیده... در همان شب بود که موبد موبدان به خواب دید شترانى چموش در حالى که اسبان اصیل را مى کشند, از نهر دجله گذشتند و چون تعبیر خوابش را از تعبیرگویان خواب پرسید, به او گفتند: آینده غم انگیزى در استقبال شاهنشاهى خواهد بود.
این است که ساسان به دساتیر خبر داد
جاماسب به روز سوم تیر خبر داد
بر بابک برنا پدر پیر خبر داد
بودا به صنم خانه کشمیر خبر داد
مخدوم سرائیل به ساعیر خبر داد
وان کودک ناشسته لب از شیر خبر داد
ربیون گفتند, نیوشیدند احبار
از شق و سطیح این سخنان پرس زمانى
تا بر تو بیان سازند, اسرار نهانى
گر خواب انوشروان, تعبیر ندانى
از کنگره کاخش, تعبیر توانى
بر عبد مسیح این سخنان گر برسانى
آرد به مداین درت از شام, نشانى
بر آیت میلاد نبى, سید مختار
فخر دو جهان خواجه فرخ رخ اسعد
مولاى زمان, مهتر صاحبدل امجد
آن سید مسعود و خداوند موید
پیغمبر محمود, ابوالقاسم احمد
وصفش نتوان گفت به هفتاد مجلد
این بس که خدا گوید ما کان محمد

بر منزلت و قدرش, یزدان کند اقرار
و بدینسان, سرور زندگى سراسر مکه را فرا گرفت.
ابرهاى بهارى پربار شد و زمین تفتیده مکه را سیراب کرد. نعمت از آسمان سرازیر شد... قحطى رخت از میان بربست... همه جا سبز و خرم گشت... شکوفه ها باز شدند... گلها عطرآگین گشتند و عطر پرانى کردند و درختان مالامال از میوه.
آرى... در آن بهاران ماه, با اولین فروغ فجر صادق و نخستین شعاع نور آفتاب جهانتاب و با آغازین سرود بلبل و ترانه هزار
نور خدا, در زمین متولد شد
او از مادر جدا شد تا به تنهایى بشیرى براى عالمیان و نذیرى براى جهانیان باشد... آمد تا قلب ها و خردها را فروغ بخشد... آمد تا جاهلیت و بى سوادى و فلاکت و شر و بدى را از میان بردارد... آمد تا براى همیشه بتان را سرنگون سازد... آمد تا بردگى را از انسان هاى آزاده برگیرد... آمد تا ظالمان و ستم پیشگان را به هلاکت رساند و مظلومان و محرومان را حکومت و توان بخشد.

رفتار پیامبر در کودکى
پیامبر اکرم ـ صلى الله علیه و آله ـ در کودکى رفتار و کردارش با کودکان دیگر بسیار تفاوت داشت, زیرا او یک کودک معمولى نبود. هم چنان که تولدش آیت بزرگ الهى بود و جهان را دگرگون ساخت, دوران کودکیش نیز همراه با نشانه هاى پیامبرى و آیات و معجزات فراوان بود.
حلیمه سعدیه که مدت چهار سال افتخار شیر دادن به آن حضرت را داشت چنین مى گوید:
((انه لایشبه الغلمان و لایبک قط و لم یسىء خلقه و لم یتناول بیساره و کان یتناول بیمینه, فلما بلغ النطق لم یمس شیئا الا قال: بسم الله)) او با سایر کودکان شباهت نداشت و هیچ وقت نمى گریست. هرگز ندیدم که بد اخلاقى کند و عصبانى گردد. او غذا را با دست راست مى خورد و هرگز با دست چپ تناول نمى کرد. هنگامى که به مرز سخن گفتن رسید, دست به چیزى نمى زد, جز آن که بسم الله گوید.
امیرالمومنین على علیه السلام مى فرماید:
((از آن وقت که پیامبر از شیر گرفته شد, خداوند بزرگ ترین فرشتگانش را همراه او نمود و قرینش ساخت تا شبانه روز در خدمتش باشد و راه کردار نیک و اخلاق پسندیده را به او بنمایاند و از شر و اخلاق ناپسند دور سازد.
حضرت آن چنان شایستگى داشت و با تربیت الهى قرین شده بود که به امیرالمومنین علیه السلام فرمود: ((ما هممت بشىء مما کان إهل الجاهلیه یعملون به حتى إکرمنى الله برسالته)) هرگز خود را به آلودگى هاى اهل جاهلیت آلوده ننمودم تا آن گاه که خداوند افتخار رسالت را به من بخشید.
و به راستى چنین انسان وارسته و والایى شایستگى دارد که جهان را از آلودگى ها پاک سازد و مردم را به همان تربیت الهى که خدایش تربیت کرده بود, تربیت کند.
((إدبنى ربى فإحسن تإدیبى)) خداوند مرا تربیت کرد و چه خوب تربیتم نمود.
در پایان, قسمتى از روایت بسیار جالب امام صادق علیه السلام را درباره جد بزرگوارش ـ صلى الله علیه و آله و سلم ـ یادآور مى شویم.
در کتاب شریف کافى(ج1, ص444) از امام صادق علیه السلام, نقل شده که چنین فرمود:
((... بزرگى گناه مردم و کارهاى ناپسندشان, مانع حلم و عطوفت و فضل الهى نبود تا آن که محبوب ترین و گرامى ترین و عزیزترین رسولانش را یعنى محمد بن عبد الله ـ صلى الله علیه و آله ـ را براى آنان برگزیند; پیامبرى که زادگاهش در خاندان عزت و اصلش از دودمان کرم بود. هیچ نقص و عیبى در حسبش نبود و هیچ آلودگى و زشتى, نسبش را در بر نمى گرفت. صفات برجسته و کاملش نزد اندیشمندان و عالمان, شناخته شده بود.
پیامبران پیشین در کتاب هاى آسمانى خود, به آمدن وجود مقدسش بشارت داده بودند و دانشمندان, صفات نیکو و برجسته اش را بر زبان مى راندند و حکیمان و اندیشمندان به منش هاى پسندیده اش دیده دوخته بودند.
آن حضرت وجود پاک و پاکیزه اى است که هرگز آلوده نمى شود. تنها جوانمرد از نسل هاشم است که در جهان, مثل و مانندى ندارد و تنها فرزند مکه است که هیچ کس به عظمت و مقام والایش نائل نمىآید.
حیإ و پاکدامنى, او را پوشانده و کرم و جوانمردى, طبیعت و سرشت جاودانه اش بود. به هیبت و عظمت و اخلاق والاى نبوت آراسته بود و به اوصاف وحى و رسالت, سرشته. هنگامى که مقدرات حق, زمینه مساعدى براى حضرتش فراهم ساخت و حکم استوار خداوند درباره او, محقق گشت, در آن هنگام قضاى حتمى خداى عزوجل, او را به بالاترین درجه و بزرگ ترین مقام بالا برد.
هر امتى از امت هاى گذشته, بشارت آمدن حضرتش را به امت پس از خود مى داد و پیوسته آن نور مقدس از صلب پدرى به صلب پدرى دیگر منتقل مى گشت. در این مسیر انتقالى, عنصر شریفش را هیچ ناپاکى آلوده نساخت و در ولادت شریفش از زمان حضرت آدم تا پدرش حضرت عبدالله, هرگز نکاح غیر اسلامى دیده نشد.
او در بهترین دودمان ها و گرامى ترین تیره ها و شریف ترین خاندان ها و مصون ترین رحم ها به دنیا آمد و در امین ترین دامن ها پرورش یافت.
خداى متعال او را برگزید و پسندید و براى خود انتخابش کرد و کلیدهاى علم و دانش به او بخشید و منابع سرشار حکمت را به او آموخت. او را رحمتى براى بندگانش برانگیخت و بهارى براى سرزمین هایش قرار داد.
پیامبر خدا به آن چه مإموریت داشت, خوب ابلاغ کرد و رسالت خویش را به نحو کامل انجام داد و در این راه, که بار سنگین رسالت را بر دوش مى کشید, متحمل رنج هاى فراوان شد و براى رضاى خدا صبر کرد و در راه او جهاد نمود و امت خویش را نصیحت کرد و آنان را به رستگارى و رهایى فراخواند و بر ذکر خدا تشویق و تحریض نمود و راه هدایت را به آنان نشان داد و اساس برنامه هاى هدایت را براى بندگان خدا روشن ساخت و پرچم هاى راهنمایى و هدایت را برافراشت تا پس از او گمراه نشوند و همانا پیامبر نسبت به مردم بسیار شفیق و مهربان بود.))
در آیه 128 از سوره توبه مى خوانیم:
((لقد جائکم رسول من إنفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین رووف رحیم)).
پیامبرى از خود شما و از میان شما براى شما برگزیده شده و به سوى شما آمده است که آن چه بر شما گران آید بر او سخت مى گذرد, و او همواره بر سعادت و خوشبختى شما حریص است و نسبت به مومنان, بسیار مهربان و با محبت مى باشد.
فرا رسیدن این بزرگ ترین عید الهى را به مقام والاى فرزند گرامیش حضرت ولى الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفدإ, و هم چنین مقام معظم رهبرى و فرد فرد مسلمانان جهان بویژه مردم عزیز ایران که افتخار پیروى از آن وجود مقدس را با دل و جان دارند, تبریک و تهنیت عرض مى کنیم. إسعد الله إیامکم جمیعا
فرا رسیدن سالروز ولادت پیشواى ششم مکتب مقدسمان را به پیشگاه ولى الله الاعظم عجل الله فرجه, مقام معظم رهبرى, ملت شریف ایران و کلیه پیروان و شیعیانش در سراسر گیتى تبریک و تهنیت عرض نموده آرزومندیم خداوند ما را موفق به پیروزى خالصانه از آن حضرت بنماید. آمین یا رب العالمین.

تبلیغات