آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن


همان گونه که به طور مکرر گوشزد شده است, در سال امام خمینى ـ سلام الله علیه ـ نباید تنها به شعار, بسنده کرد. آن چه بزرگداشت آن پیشواى عظیم و مجدد اسلام ناب محمدى(ص) است, در حقیقت چیزى جز احترام و پاىبندى به اندیشه هاى والاى امام و تمسک به حبل الله متین و راه استوار او نیست. اندیشه هایى که عصاره اى است از معارف و معرفت دینى که در انقلاب اسلامى تبلور یافته و اگر لحظه اى غفلت روا داریم خودفروختگان و خناسان و از خدا بى خبران آن را به باد فنا خواهند داد. آن گاه به تدریج هویت ما را مسخ خواهند نمود. چنان که آثار آن به وضوح مشاهده مى شود و فضاى مطبوعاتى گواه آن است.
کسانى که امروز نان انقلاب را مى خورند و بدون این که سرمایه گذارى براى آن کرده باشند, خود را به ناحق طلب کار نظام مى دانند; آنان که از نام حضرت امام و عنوان انقلاب اسلامى خرج مى کنند, باید بدانند ریاکارى و ظاهرسازى آنان دیر یا زود رنگ مى بازد و شعبده هایى که با اهل راز عرضه نموده اند, در بازى چرخ و قلمرو تقدیر, باطل و افشا مى گردد و به همان راه خیانت کاران پیشین رهسپار خواهند شد.
مسئله اى که این روزها موجب دل مشغولى دل سوزان انقلاب شده, شکسته شدن حدود و ثغور آزادى و سوء استفاده قلم به دست ها از این نعمت الهى است. انقلابى که ثمره خون شهیدان است و مشتى فرصت طلب آن را ملک طلق خود مى دانند و با سفسطه کارى و غوغاسالارى مى خواهند جو را براى ترکتازى دشمنان ملت آماده سازند.
در این مقال نیز سخن را بر محور آزادى, به ویژه آزادى مطبوعات اختصاص مى دهیم:
نقش رسانه ها و وسایل ارتباط جمعى, در عصر کنونى که به ((عصر ارتباطات)) موسوم است و دنیا را ((دهکده جهانى)) نامیده اند, از هر زمان دیگر بیش تر است, و تإثیر آن را در سرنوشت ملت ها و جهت دهى فرهنگ و تمدن, به دشوارى مى توان به وصف آورد. دولت هاى استکبارى, پس از تسلیحات نظامى, بیش ترین بودجه را به تبلیغات و کنترل افکار عمومى, اختصاص مى دهند. آنان مردم جهان را با شیوه هاى جنگ روانى, بمباران تبلیغاتى مى کنند و خبرگزارىهاى مشهور غرب عمدتا در قبضه امپریالیسم و صهیونیسم است و در جهت منافع نامشروع جهان استکبارى هدایت مى شوند. آنان از طریق ماهواره, رادیوها, تلویزیون, فیلم, سینما, نوار ویدیویى و کاست, مجله, روزنامه و بنگاه هاى خبررسانى و موسسات محافل فرهنگى و روابط تجارى و سیاسى و هر وسیله ممکن دیگر مى کوشند, مغز و تفکر بیش از پنج میلیارد مردم جهان را شست و شو دهند و به عرصه مسخ هویت بکشانند.
در این میان تبلیغات ضد اسلامى, از شدت بیش ترى برخوردار است و پس از پیروزى انقلاب اسلامى شکل جدىترى به خود گرفته است. بنگاه هاى خبرى و تبلیغاتى بیش ترین توجه خود را به آن معطوف داشته و مى کوشند چهره اسلام را در دید ملت ها مشوه جلوه دهند و این آیین رهایى بخش را به محاصره درآورند. آنان در این توطئه شوم از هر تهمت و ناروا و جسارت و گستاخى و بدآموزى فروگذار نکرده و نمى کنند و مع الاسف پاره اى عناصر خودى نیز مهره دست آنها شده اند.
حضرت امام راحل(ره) با اشاره به توطئه هاى تبلیغاتى بیگانگان و عوامل وابسته به آن ها از طریق رسانه ها در وصیت نامه سیاسى ـ الهى خود یادآور شده اند:
((رادیو تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهاى موثر تباهى و تخدیر ملت ها, خصوصا نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر بویژه نیمه دوم آن چه نقشه هاى بزرگى از این ابزار, چه در تبلیغ ضد اسلام و ضد روحانیت خدمتگزار و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق کشیده شد و از آن ها براى درست کردن بازار کالاها خصوصا تجملى و تزیینى از هر قماش, از تقلید در ساختمان ها و تزیینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس و نوشیدنى و پوشیدنى در فرم آن ها استفاده کردند به طورى که افتخار بزرگ فرنگى بودن در تمام شئون زندگى از رفتار و گفتار و پوشش هر فرم آن بویژه در خانم هاى مرفه یا نیمه مرفه بود و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کار بردن لغات غربى در گفتار و نوشتار به صورتى بود که فهم آن براى بیش تر مردم غیر ممکن و براى هم ردیفان نیز مشکل مى نمود. فیلم هاى تلویزیون از فرآورده هاى غرب یا شرق بود که طبقه جوان زن و مرد را از مسیر عادى زندگى و کار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوى بى خبرى از خویش و شخصیت خود و یا بدبینى و بدگمانى به همه چیز خود و کشور خود, حتى فرهنگ و ادب و مآثر پرارزش که بسیارى از آن با دست خیانت کاران و سودجویان به کتابخانه ها و موزه هاى غرب و شرق منتقل گردیده است.
مجله ها با مقاله ها و عکسهاى افتضاح بار و اسف انگیز و روزنامه ها با مسابقات در مقالات ضدفرهنگى خویش و ضد اسلامى, با افتخار, مردم بویژه طبقه جوان موثر را به سوى غرب یا شرق هدایت مى کردند...))(صحیفه نور, ج21, ص195)
این بود وضعیت مطبوعات و رسانه ها در رژیم ستم شاهى که حضرت امام, در بخشى از وصیت نامه سیاسى ـ الهى خود بدان پرداخته اند که عین آن را براى خوانندگان گرامى آوردیم تا به ارزیابى بنشینند که آیا آن ماجرا یا بخشى از آن امروزه در برخى مطبوعات و برخى فیلم ها حتى بعضا در فیلم هاى تلویزیونى, رخنه نکرده است؟!
آن گاه حضرت امام روى سخن را به سوى مسئولان نظام و مجلس و دولت و دستگاه قضایى کشور, متوجه نموده و مى فرماید:
((اکنون وصیت من به مجلس شوراى اسلامى در حال و آینده و رئیس جمهور و روساى جمهور مابعد و به شوراى نگهبان و شوراى قضایى و دولت در هر زمان آن است که نگذارند این دستگاه هاى خبرى و مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادى به شکل غربى آن که موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مى شود, از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانى ها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومى و مصالح کشور حرام است. بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیرى از آن ها واجب است و از آزادىهاى مخرب باید جلوگیرى شود و از آن چه در نظر شرع حرام و آن چه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامى و مخالف با حیثیت جمهورى اسلامى است به طور قاطع اگر جلوگیرى نشود, همه مسئول مى باشند, و مردم و جوانان حزب اللهى اگر برخورد به یکى از این امور مذکور نمودند, به دستگاه هاى مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهى نمودند خودشان مکلف به جلوگیرى هستند, خداوند تعالى مددکار همه باشد.))(صحیفه نور, ج21)
تفاوت بسیار مهم این بخش از وصیت نامه درباره رسانه ها و مطبوعات در چند عنوان خلاصه مى شود:
ـ مسئولیت مسئولان کشور;
ـ حرمت و محکومیت آزادى به شیوه غربى;
ـ مسئولیت همه مردم در این جریان ها.
1ـ مسئولیت مسئولان کشور از مجلس قانون گذارى و دولت و ریاست جمهورى گرفته, تا شوراى نگهبان و نهاد قضایى در خصوص مطبوعات و رسانه هاى گروهى, در مرحله نخست مورد تإکید امام راحل قرار گرفته است و این درست مسئله روز ما است.
این روزها, سخن از قانون مطبوعات است که در مجلس شوراى اسلامى به بحث نهاده شده, مسئولیت نمایندگان مجلس است که قاطع و استوار و در عین حال منطقى و حساب شده, قانون مطبوعات را بررسى کنند; کاستى هاى آن را رفع نمایند, و به گونه اى که نتواند مورد سوء استفاده فرصت طلبان قرار گیرد, تدوین و تکمیل نموده و همه نمایندگان یک دل و یک جهت حرف آخر را طبق مصلحت نظام و مصلحت اسلام بزنند و شوراى نگهبان نیز آن را مورد تإیید قرار دهند و مقامات دولتى و به ویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى در اجراى قاطعانه آن بکوشند که هرگونه برخوردى با متخلفان مطبوعات مى شود, قانونى و بر اساس موازین شرع و مصالح نظام اسلامى باشد, چنان که دستگاه هاى قضایى و داورى نیز نباید تساهل و تسامح در تشخیص مجرمیت متخلف روا دارند و فعال و مداوم مسئولیت خویش را ایفا کنند.
یکى از مشکلات اجرایى قانون درباره مطبوعات تعدد نشریات است که در حال حاضر, به شیوه نه چندان ضرورى در حال رشد و تکثر است. این امر سبب مى شود که رسیدگى و دقت در محتواى مطبوعات با دشوارى و کندى انجام شود, اما به لحاظ اهمیت موضوع و با توجه به توصیه هاى موکد امام راحل و عنایت و توجهى که مقام معظم رهبرى در حال حاضر به این مطلب دارند و توقعى که ملت دارد و حساسیتى که وضع مطبوعات امروزه در افکار و اذهان ملت و حوزه ها و عالمان و فقیهان ایجاد کرده کمترین قصور و تقصیر در رسیدگى به وضع مطبوعات و رسانه ها غیر قابل گذشت است و باید با آن برخورد شود.
2ـ آزادى به شیوه غربى که این روزها در کشور رائج شده و گروهى سنگ آن را به سینه مى زنند و براى آن اشک تمساح مى ریزند. همان گونه که مکرر گفته شده و قانون اساسى نیز بر آن تصریح دارد, محدوده آزادى مصالح نظام و موازین اسلام است. اگر آزادى از این محدوده گذشت, به مرز نامشروع مى رسد و این همان چیزى است که در وصیت حضرت امام(ره), عنوان حرام به آن داده شده است و باید از آن جلوگیرى شود. کیست که نداند در مقطع اخیر و در ماه هاى اخیر لجام مطبوعات گسیخته شده و هر قلم به دستى هر آن چه دل خواه او است مى نویسد, بدون این که مقدسات اسلام و انقلاب و سرنوشت کشور را در نظر گیرد. این در حالى است که این مطبوعات و روزنامه ها و هفته نامه ها از خون این ملت رنج دیده تغذیه مى کنند و صفحات خود را رنگین مى سازند. هم سویى برخى از این رسانه ها را با دستگاه هاى خبرى غرب و بلندگوهاى استکبارى هر فرد آگاهى مى فهمد.
پس در این جا این سوال مطرح است که هماهنگ کننده این جریان از داخل و خارج و رسانه هاى صهیونیستى و امپریالیستى و برخى جریان هاى مطبوعاتى داخل, چه کسانى هستند؟
آیا کسى تردید دارد که این هم سویى, جزو یک حمله شوم فرهنگى و خبرى است که به اجرا درمىآید و عده اى ساده دل و در کسوت خودى نیز, بازى این توطئه ها را خورده و عملا کارگزار این جریان شده اند؟
در هر حال, این گونه آزادى, در منطق سعى و اندیشه اسلامى و بنیان گذار جمهورى اسلامى از نظر عقل و شرع حرام است و نباید به آن مجال داده شود و مرتکبان آن باید طبق قانون شرع و با روحیه انقلابى مواخذه و مجازات شوند و از هیاهوى تبلیغاتى و غوغاسالارى داخل و خارج نباید هراسید که این سلاح زنگ خورده در پیشگاه ملت, اثرى ندارد.
آن چه امروزه به عنوان آزادى دستاویز مهاجمان به اسلام و انقلاب شده است و به فرموده حضرت امام: ((الان آزادى پیش بعضى از اشخاص ملعبه شده است که هر چه دلشان مى خواهد بنویسند و هر چه دلشان مى خواهد باید بگویند.))
(صحیفه نور, ج13, ص252)
در حقیقت امام راحل, این سخن را براى امروز ما گفته اند که فضاى مطبوعاتى کشور عرصه جولان نااهلان و خائنان شده و خود را طلبکار همه مى دانند و از آزادى که خود در به دست آوردن آن سهمى نداشتند, سوء استفاده مى کنند.
شگفت آن که برخى, مطبوعات کنونى را شاخص توسعه سیاسى و بالندگى مى دانند. بدون آن که براى آن ملاک و معیارى مشخص کرده باشند و به حجم مطبوعات و کمیت مى اندیشند, بدون آن که به کیفیت و هم سویى آن با آرمان هاى صاحبان اصلى انقلاب و نظام توجه داشته باشند.
3ـ تکلیف و مسئولیت شرعى, در قبال این وضع اسفبار نکته سومى است که حضرت امام بر آن تإکید فرموده اند. این تکلیف هر چند متوجه هر مسلمانى است که به حکم وظیفه نهى از منکر مى بایست در برابر ناروایى ها بایستد و کوتاهى در آن مستوجب عقوبت الهى است, اما در مرحله نخست متوجه مسئولان امر است که از طریق قانون و در قالب مدیریت صالح به انجام آن همت ورزند. در این صورت, نیازى به دخالت دیگران نیست, اما همان گونه که حضرت امام تصریح فرموده اند, اگر مسئولان امور پس از تذکرات لازم به وظیفه خود اقدام نکردند, این مسئولیت از دوش دیگران برداشته نیست و خود باید رإسا وارد عمل شوند.
در این جا به مسئولان امور مطبوعاتى جدا تذکر داده مى شود که به این امر مهم توجه کنند تا نیاز به دخالت دیگران نباشد و از خشم ملت و امت حزب الله بهراسند و رضاى توده هاى مسلمان و خداجوى را به خشنودى مشتى لیبرال که هدفى, جز خدمت به اربابان خارجى خود یا به شکست کشاندن انقلاب اسلامى ندارند, نفروشند و بدانند دفاع از ارزش هاى اسلامى بهایى است که باید در قبال الطاف الهى و فداکارى ملت بپردازند و قصور در آن خشم خداى را در پى دارد.

تبلیغات