دانستنیهایى از قرآن
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
شجره طیبه و شجره خبیثه
((إلم تر کیف ضرب الله مثلا کلمه طیبه کشجره طیبه إصلها ثابت و فرعها فى السمإ توتى إکلها کل حین باذن ربها))(1)
اى پیامبر ندیدى که چگونه خداوند کلمه پاک را به درختى پاک مثل زده که اصل آن برقرار و شاخه اش در آسمان است, و به اذن پروردگارش همیشه میوه هاى نیکو مى دهد.
کلمه در قرآن هم بر کلمات تکوینى و هم بر کلمات تدوینى اطلاق مى شود یعنى گاهى قوانین و احکام الهى, کلمه نامیده مى شوند و گاهى بر شخصیت ها و مردان حق و فضیلت اطلاق مى گردد.
و در برابر کلمه طیبه که مانند شجره طیبه داراى ریشه هاى تنومند و نیرومند در اعماق زمین است در حالى که برگ و شاخه هایش بر فراز آسمان ها بالا مى رود, کلمه خبیثه اى نیز وجود دارد که نه ریشه و برگ دارد و نه قرار و دوامى. و این دو مثل حق و باطل است.
در روز عاشورا دو صف در برابر یک دیگر قرار گرفتند: صفى از کلمات خبیثه و صفى از کلمات طیبه یعنى تفسیر این آیه کریمه هر سال در روز عاشورا محقق مى گردد. زیرا اساسى که حکومت امویان بر آن اساس و پایه استوار بود همان شورایى بود که قبلا آن را تشکیل دادند تا امویان ثمره اش را بچینند و در برابر اسلام ناب محمدى قد علم کنند. این حرکتى که قوامش و پایه اش بر باطل و ظلم و فساد و تباهى بود, به حق نمودار و الگوى کلمه خبیثه ملعونه در قرآن است.
در مقابل, امام حسین علیه السلام شجره طیبه حق را پایه نهاد و هر چند این شجره بیش از 72 برگ نداشت ولى آن چنان ریشه هایش در اعماق زمین فرو رفته بود که تا ابد این کلمه حق, ریشه هایش در اعماق قلوب مومنان خداجوى جاى دارد و هرگز قدرتى نمى تواند آن را از بین ببرد. و هرچند شجره خبیثه امویان داراى چندین هزار شاخ و برگ در آن روز بود ولى چون ریشه نداشت, به زودى ریشه کن شد و نابود گشت و جز لعنت و نفرین همیشگى, نتیجه اى براى صاحبانش نداشت. اما شجره حقه حسینى هر روز رشد و نمو مى کند و ریشه هایش پیوسته نیرومندتر و مستحکم تر مى گردد و سایه هاى بلند پایه اش بر سر ما و نسل هاى آینده تا روز رستاخیز, باقى و بادوام خواهد ماند و از همین درخت حق است که انوار ایمان و پارسایى و تقوا بر فراز آسمان ها خواهد رفت و هر که از این درخت برگیرد, رستگار و هر که از آن دورى گزیند بدبخت و سیه روز است.
نهضت بارور امام حسین علیه السلام آن چنان درس عزت و عظمت و انسانیت به دنیا آموخت که باید تمام بشریت در برابر عظمتش سر فرود آورند و در عزایش اشک بریزند.
در تاریخ الخلفاى سیوطى(2) آمده است: ((لما قتل الحسین احمرت السمإ و لم یرتفع حجر الا وجد تحته دم عبیط حتى فى بیت المقدس)) هنگامى که حسین کشته شد, آسمان به رنگ سرخ درآمد و هیچ سنگى از زمین برداشته نمى شد, جز آن که زیر آن خونى تازه مى جوشید, حتى در بیت المقدس.
این انسان کامل و والایى که جمادات را به تإثر درآورد ـ و چنان که ابن ابى حاتم نقل کرده تا چهار ماه پس از شهادتش, آفاق آسمان ها گلگون بود ـ باید تا روز قیامت, عقول دانشمندان و قلوب اندیشمندان را به لرزه درآورد و باید امت اسلامى ـ در روز عاشورا ـ همه با هم, یک دست و یک صدا, براى احقاق حق رسول خدا که توسط گروهى جاهل و تبهکار, بر سرزمین تفتیده کربلا, پایمال شد, فریاد زنند و ناله کنند. و ما اگر بر امام حسین گریه مى کنیم, زیرا در شهادتش, حق رسول خدا ضایع شد و چیزى نمانده بود که رسالت آسمانیش را از بین ببرند, جز آن که حسین با نثار خون مقدسش, آن را زنده کرد و دوباره رسول خدا زنده شد و این است معناى سخن رسول الله ـ صلى الله علیه و آله و سلم ـ که مى فرماید: ((حسین منى و انا من حسین)) چه زنده ماندن رسالت پیامبر با نثار خون حسین محقق شد و گرنه شجره خبیثه ملعونه یزیدیان, مصمم بود نام پیامبر را از مإذنه ها و مناره هاى مساجد بردارد و قرآن را نابود سازد.
پس روز عاشورا, هر مسجدى براى حسین گریه مى کند و هر برگ قرآنى براى سیدالشهدإ اشک مى ریزد و هر نداى ((الله اکبرى)) بر او ناله مى کند. امروز کعبه و مسجدالحرام, مشعر و مقام بلکه تمام ستارگان و افلاک و کهکشان ها بر حسین گریه مى کنند زیرا به وسیله او, قوانین الهى پابرجاى ماند, پس آیا روا نیست ما در این روز عزا, گریه کنیم و با زمین و زمان و افلاک هم ناله شویم و اشک بریزیم؟
اى حسین! اگر ما تو را نشناختیم, به خدا دهر و زمان ساکت نمى نشیند تا آن که نور جمال دل آرایت از پشت ابرهاى تار بر دنیا بتابد و اشعه تابناک روح بلندت, صفحه گیتى را روشن سازد و جن و انس در برابر آن همه نور و فروغ, چاره اى جز تسلیم و تعظیم نداشته باشند.
رسول خدا(ص) فرمود: ((ان الحسین بن على فى السمإ إکبر منه فى الارض و انه لمکتوب عن یمین عرش الله : مصباح هدى و سفینه نجاه))(3) حسین بن على در آسمان بزرگتر است تا در زمین, و همانا بر طرف راست عرش خدا نوشته شده است: حسین چراغ هدایت و کشتى نجات است.
بیائیم همه با هم از این چراغ هدایت براى زندگى دنیا و آخرتمان فروغ بگیریم و در این دوران تباهى و فساد که جهان را غرق ساخته است, در کشتى نجات حسین سوار شویم تا به ساحل امن و امان برسیم و رستگار گردیم, آمین رب العالمین.
پاورقی ها:پى نوشت ها: 1 ـ (سوره ابراهیم, آیه24) 2 ـ تاریخ الخلفا, ص128. 3 ـ بحارالانوار, ج94, ص184.
((إلم تر کیف ضرب الله مثلا کلمه طیبه کشجره طیبه إصلها ثابت و فرعها فى السمإ توتى إکلها کل حین باذن ربها))(1)
اى پیامبر ندیدى که چگونه خداوند کلمه پاک را به درختى پاک مثل زده که اصل آن برقرار و شاخه اش در آسمان است, و به اذن پروردگارش همیشه میوه هاى نیکو مى دهد.
کلمه در قرآن هم بر کلمات تکوینى و هم بر کلمات تدوینى اطلاق مى شود یعنى گاهى قوانین و احکام الهى, کلمه نامیده مى شوند و گاهى بر شخصیت ها و مردان حق و فضیلت اطلاق مى گردد.
و در برابر کلمه طیبه که مانند شجره طیبه داراى ریشه هاى تنومند و نیرومند در اعماق زمین است در حالى که برگ و شاخه هایش بر فراز آسمان ها بالا مى رود, کلمه خبیثه اى نیز وجود دارد که نه ریشه و برگ دارد و نه قرار و دوامى. و این دو مثل حق و باطل است.
در روز عاشورا دو صف در برابر یک دیگر قرار گرفتند: صفى از کلمات خبیثه و صفى از کلمات طیبه یعنى تفسیر این آیه کریمه هر سال در روز عاشورا محقق مى گردد. زیرا اساسى که حکومت امویان بر آن اساس و پایه استوار بود همان شورایى بود که قبلا آن را تشکیل دادند تا امویان ثمره اش را بچینند و در برابر اسلام ناب محمدى قد علم کنند. این حرکتى که قوامش و پایه اش بر باطل و ظلم و فساد و تباهى بود, به حق نمودار و الگوى کلمه خبیثه ملعونه در قرآن است.
در مقابل, امام حسین علیه السلام شجره طیبه حق را پایه نهاد و هر چند این شجره بیش از 72 برگ نداشت ولى آن چنان ریشه هایش در اعماق زمین فرو رفته بود که تا ابد این کلمه حق, ریشه هایش در اعماق قلوب مومنان خداجوى جاى دارد و هرگز قدرتى نمى تواند آن را از بین ببرد. و هرچند شجره خبیثه امویان داراى چندین هزار شاخ و برگ در آن روز بود ولى چون ریشه نداشت, به زودى ریشه کن شد و نابود گشت و جز لعنت و نفرین همیشگى, نتیجه اى براى صاحبانش نداشت. اما شجره حقه حسینى هر روز رشد و نمو مى کند و ریشه هایش پیوسته نیرومندتر و مستحکم تر مى گردد و سایه هاى بلند پایه اش بر سر ما و نسل هاى آینده تا روز رستاخیز, باقى و بادوام خواهد ماند و از همین درخت حق است که انوار ایمان و پارسایى و تقوا بر فراز آسمان ها خواهد رفت و هر که از این درخت برگیرد, رستگار و هر که از آن دورى گزیند بدبخت و سیه روز است.
نهضت بارور امام حسین علیه السلام آن چنان درس عزت و عظمت و انسانیت به دنیا آموخت که باید تمام بشریت در برابر عظمتش سر فرود آورند و در عزایش اشک بریزند.
در تاریخ الخلفاى سیوطى(2) آمده است: ((لما قتل الحسین احمرت السمإ و لم یرتفع حجر الا وجد تحته دم عبیط حتى فى بیت المقدس)) هنگامى که حسین کشته شد, آسمان به رنگ سرخ درآمد و هیچ سنگى از زمین برداشته نمى شد, جز آن که زیر آن خونى تازه مى جوشید, حتى در بیت المقدس.
این انسان کامل و والایى که جمادات را به تإثر درآورد ـ و چنان که ابن ابى حاتم نقل کرده تا چهار ماه پس از شهادتش, آفاق آسمان ها گلگون بود ـ باید تا روز قیامت, عقول دانشمندان و قلوب اندیشمندان را به لرزه درآورد و باید امت اسلامى ـ در روز عاشورا ـ همه با هم, یک دست و یک صدا, براى احقاق حق رسول خدا که توسط گروهى جاهل و تبهکار, بر سرزمین تفتیده کربلا, پایمال شد, فریاد زنند و ناله کنند. و ما اگر بر امام حسین گریه مى کنیم, زیرا در شهادتش, حق رسول خدا ضایع شد و چیزى نمانده بود که رسالت آسمانیش را از بین ببرند, جز آن که حسین با نثار خون مقدسش, آن را زنده کرد و دوباره رسول خدا زنده شد و این است معناى سخن رسول الله ـ صلى الله علیه و آله و سلم ـ که مى فرماید: ((حسین منى و انا من حسین)) چه زنده ماندن رسالت پیامبر با نثار خون حسین محقق شد و گرنه شجره خبیثه ملعونه یزیدیان, مصمم بود نام پیامبر را از مإذنه ها و مناره هاى مساجد بردارد و قرآن را نابود سازد.
پس روز عاشورا, هر مسجدى براى حسین گریه مى کند و هر برگ قرآنى براى سیدالشهدإ اشک مى ریزد و هر نداى ((الله اکبرى)) بر او ناله مى کند. امروز کعبه و مسجدالحرام, مشعر و مقام بلکه تمام ستارگان و افلاک و کهکشان ها بر حسین گریه مى کنند زیرا به وسیله او, قوانین الهى پابرجاى ماند, پس آیا روا نیست ما در این روز عزا, گریه کنیم و با زمین و زمان و افلاک هم ناله شویم و اشک بریزیم؟
اى حسین! اگر ما تو را نشناختیم, به خدا دهر و زمان ساکت نمى نشیند تا آن که نور جمال دل آرایت از پشت ابرهاى تار بر دنیا بتابد و اشعه تابناک روح بلندت, صفحه گیتى را روشن سازد و جن و انس در برابر آن همه نور و فروغ, چاره اى جز تسلیم و تعظیم نداشته باشند.
رسول خدا(ص) فرمود: ((ان الحسین بن على فى السمإ إکبر منه فى الارض و انه لمکتوب عن یمین عرش الله : مصباح هدى و سفینه نجاه))(3) حسین بن على در آسمان بزرگتر است تا در زمین, و همانا بر طرف راست عرش خدا نوشته شده است: حسین چراغ هدایت و کشتى نجات است.
بیائیم همه با هم از این چراغ هدایت براى زندگى دنیا و آخرتمان فروغ بگیریم و در این دوران تباهى و فساد که جهان را غرق ساخته است, در کشتى نجات حسین سوار شویم تا به ساحل امن و امان برسیم و رستگار گردیم, آمین رب العالمین.
پاورقی ها:پى نوشت ها: 1 ـ (سوره ابراهیم, آیه24) 2 ـ تاریخ الخلفا, ص128. 3 ـ بحارالانوار, ج94, ص184.