مدخلى بر سیره امامان شیعه (13)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
در دو نوبت پیشین پیرامون سیر و سلوک و بندگى در سیره امامان(ع) سخن گفتیم و نمونه هایى از ارتباط عاشقانه اهل بیت(ع) با خداوند عرضه گردید. در این مقاله, به یارى خداوند, کوتاه سخنى پیرامون دعاهاى امامان(ع) تقدیم خواهیم کرد.
دعا; جلوه بندگى
دعا و اظهار نیاز به درگاه حضرت حق, جلوه برجسته بندگى است. دعاکننده ضمن آن که ابراز نیاز مى کند, بندگى خویش را نیز اعلام مى دارد. بر این اساس است که در قرآن مى خوانیم:
((ادعونى استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتى سیدخلون جهنم داخرین;(1) مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم, به راستى آنها که از عبادت من سر بزرگى کنند به خوارى به دوزخ درافتند.))
از آیه شریفه استفاده مى شود که دعا خود یک نوع عبادت است, و این تفسیر, مورد تإیید اهل بیت(ع) نیز قرار گرفته است. در حدیثى از پیامبر اکرم(ص) آمده است: ((الدعإ هو العباده;(2) دعا عبادت است.)) در روایت دیگرى که در ذیل آیه فوق آمده, فرموده اند: ((هى العباده الکبرى;(3) دعا عبادت بزرگ است.)) در روایت دیگرى آمده است: ((هو الدعإ و افضل العباده الدعإ;(4) عبادت همان دعاست و بهترین عبادت ها دعاست.)) در روایتى از رسول خدا(ص) آمده است: ((الدعإ مخ العباده و لایهلک مع الدعإ احد;(5) دعا مغز عبادت است و با داشتن (و توسل به) دعا احدى هلاک نخواهد شد.)) در حدیثى دیگر از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: ((افضل العباده الدعإ فاذا اذن الله للعبد فى الدعإ فتح له باب الرحمه;(6) بهترین عبادت ها دعاست و هرگاه خداوند به بنده اى اذن دعا داد, در رحمت را به رویش بگشاید. به راستى که احدى با داشتن دعا هلاک نشود.))
دعا و انقطاع به خداوند
دعا جلوه بارز انقطاع الى الله است. انقطاع به خدا, یعنى: تنها به او امید داشتن
و او را همه کاره جهان هستى دیدن; با تمام وجود بر این باور بودن که ((لاموثر فى الوجود الا الله; در جهان هستى جز او موثرى نیست.)) ; اعتقاد به خداى سبب ساز و سبب سوز.
رودها از خود نه طغیان مى کنند
آنچه مى گوییم ما آن مى کنند
ما به دریا حکم توفان مى دهیم
ما به سیل و موج فرمان مى دهیم
نقش هستى نقشى از ایوان ماست
خاک و باد و آب سرگردان ماست
سوزن ما دوخت هر جا هر چه دوخت
زآتش ما سوخت هر شمعى که سوخت(7)
و روح دعا انقطاع به او است و این خصیصه در سایه دعاست که اوج مى گیرد. انسان در حال اضطرار, خود به خود به سوى خدا مى رود.
((امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء...;(8) یا کسى که دعاى مضطر را اجابت کرده و گرفتارى را برطرف مى سازد.))
در آیه دیگرى چندین بار به صورت ضمیر متکلم, انقطاع به خداوند به عنوان روح دعا ذکر شده است:
((و اذا سئلک عبادى عنى فانى قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبوا لى و لیومنوا بى لعلهم یرشدون;(9) و هنگامى که بندگان من از تو درباره من سوال مى کنند, همانا من نزدیکم. دعاى دعا کننده را هنگامى که مرا مى خواند پاسخ مى گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه را بیابند پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من رو بیاورند تا راه را بیابند (و به مقصد برسند).))
در این آیه شریفه با واژه هاى (عبادى, عنى, اجیب, انى, دعان, لى, بى) که ضمایر متکلم وحده از زبان حضرت حق است, روح دعا انقطاع به او معرفى شده است. و هنگامى که انسان به این اوج دست یافت, دعا مستجاب است. امام صادق(ع) در روایتى فرمود: ((اذا اراد احدکم ان لایسئل ربه شیئا الا اعطاه فلییإس من الناس کلهم و لایکون له رجإ الا من عندالله فاذا علم ذلک من قلبه لم یسإله شیئا الا اعطاه;(10) هر گاه یکى از شما بخواهد که هرچه از خدا مى خواهد خدا به وى بدهد, باید از همه مردم ناامید و مإیوس گردد و هیچ امیدى جز به درگاه خدا نداشته باشد و چون خدا این حالت را از او بداند هرچه وى از خدا بخواهد به او بدهد.))
هر چه رویید از پى محتاج رست
تابیابد طالبى چیزى که جست
هر که جویا شد بیابد عاقبت
مایه اش ورد است و اصل مرحمت
هر کجا دردى دوا آنجا رود
هر کجا پستى است آب آنجا رود
آب کم جو تشنگى آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
تا نزاید طفلک نازک گلو
کى روان گردد زپستان شیر او(11)
دعا و یاد خدا
دعا یاد خداست و یاد خدا اساسى ترین عنصر تهذیب نفس و ترک گناهان است; از این رو, قرآن کریم مومنان را به فراوان یاد کردن از خداوند دعوت مى کند:
((یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا;(12) اى کسانى که ایمان آورده اید خدا را بسیار یاد کنید.))
و مى گوید در هر حال او را بخوانید:
((تضرعا و خفیه;(13) از روى تضرع و در پنهان.))
((خوفا و طمعا;(14) با بیم و امید.))
((رغبا و رهبا;(15) رجا و خوف.))
در دوره دفاع مقدس به هنگام اعزام رزمندگان به خط مقدم, گاه براى آنها دعاى حفظ مى خواندیم و گاه اذکار و اورادى نیز به آنان مى گفتیم تا تکرار کنند که محتواى آن محفوظ ماندن از بلاها بود. این عزیزان عاشق خداوند مى گفتند: ما که مى خواهیم شهید شویم و نهایت آرزوى ما شهادت است, چرا دعاى حفظ مى خوانید؟ پاسخ این بود که تقدیر انسان به دست خداست; اما دعا (هرچه باشد) یاد خداست و یاد او سرمایه عظیم و ارزشمند یک رزمنده به هنگام نبرد است.
((یا ایها الذین آمنوا اذا لقیتم فئه فاثبتوا واذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون;(16) اى کسانى که ایمان آورده اید! هنگامى که (در میدان نبرد) با گروهى روبرو مى شوید ثابت قدم باشید و خدا را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید.))
دعا روزنه اى به سوى شناخت خداوند است و سبب مى شود که انسان به او عشق بورزد و در برابرش خضوع کند و از مرکب غرور فرود آید. دعا کننده چون خود را نیازمند به او مى داند, خود را موظف به اطاعت از او مى بیند.
از دیدگاه اسلام دعا ذاتا مطلوب است; نه تنها از آن جهت که انسان خواسته اش را از حضرت حق مسإلت مى کند, بلکه از این جهت که دعا خود ارتباط با حضرت حق و سخن گفتن با اوست. انسان وقتى از غیر خداوند چیزى مى خواهد, احساس ذلت مى کند و آن گاه که از درگاه او مى خواهد احساس عزت مى کند. از این رو, دعا هم طلب است هم مطلوب; هم وسیله است هم غایت; هم مقدمه است هم نتیجه. اولیاى خدا هیچ چیز را به اندازه دعا خوش نداشتند. همه خواسته ها و آرزوهاى خویش را با محبوب واقعى در میان مى گذاشتند و بیش از آن که به مطلوب هاى خود اهمیت دهند, به خود طلب و راز و نیاز اهمیت مى دادند و هیچ گاه احساس خستگى و ملالت نمى کردند.
دعاهاى امامان
با توجه به آنچه گفته شد راز جلوه برجسته دعا در سیره امامان روشن مى شود. این انوار تابناک الهى, شیرین ترین لحظات خویش را در مناجات با او مى دیدند و اوج عشق خود به خداوند را در این دعاها ابراز مى کردند. کتاب هاى ادعیه پر است از دعاهاى امامان که در حالات مختلف, روزهاى گوناگون, ساعت هاى روز و... مى خواندند و این دعاها حلقه اتصال همیشگى آنان با خداوند بود. عالى ترین و ناب ترین معارف اسلامى در ابعاد مختلف در دعاهاى امامان نهفته است و بحق این تعبیر که: ((دعا قرآن صاعد است)), تعبیرى گویا و موجز و عمیق است. امام راحل(ره) این عارف بزرگ معاصر درباره دعاهاى امامان گفتنى هاى شیرینى دارند:
((دعاهایى که از گنجینه هاى وحى و شریعت و حاملان علم و حکمت نقل شده است, از بزرگ ترین نعمت هاى خداوند بر بندگان و رحمت گسترده حق در دنیاست; زیرا دعا رابطه معنوى بین آفریدگار و آفریده, و ریسمان پیوند دهنده میان عاشق و معشوق, و وسیله ورود در دژ استوار حق تعالى و چنگ زدن به دست آویز پابرجا و ریسمان محکم مى باشد. ))(17)
((ائمه طاهرین ـ علیهم السلام ـ بسیارى از مسائل را با لسان ادعیه بیان فرموده اند. لسان ادعیه با لسان هاى دیگرى که آن بزرگواران داشتند و احکام را بیان مى فرمودند, خیلى فرق دارد. اکثرا مسائل روحانى, مسائل ماوراى طبیعت, مسائل دقیق الهى و آنچه مربوط به معرفه الله است با لسان ادعیه بیان فرموده اند.))(18)
((... شما در ادعیه امیرالمومنین, خود رسول خدا, حضرت سجاد ـ سلام الله علیه ـ و سایر ائمه ملاحظه مى کنید چه جملاتى هست و ما چطور بعیدیم از این معانى. چه معارفى در این ادعیه هست که ما محرومیم از آن معارف. چه سوزى در قلب این خاصان خدا بوده است که براى فراق خدا مى سوختند و آتش جهنم را مى گفتند اگر صبر کنیم, صبر در فراق را چه کنیم. اینها براى ما مثل یک افسانه است, لکن واقعیت است; واقعیتى است که آنها فهمیده اند و ما نفهمیده ایم.))(19)
و اینک بحث پیرامون دعاهاى امامان(ع) را در دو بخش پى مى گیریم:
1ـ معرفى اجمالى برخى از دعاهاى معروف امامان(ع).
2ـ سیرى اجمالى در محتواى دعاهاى امامان(ع)
کتاب هاى معروف ادعیه, به ویژه کتاب ارزشمند مفاتیح الجنان, دعاهاى فراوانى از امامان نقل کرده اند. در بین این دعاها برخى از برجستگى خاص مضمونى برخوردارند; اینها عبارت اند از: دعاى کمیل, دعاى عرفه, دعاى ابوحمزه ثمالى, دعاى سحر.
دعاى کمیل
دعاى کمیل زمزمه هاى عاشقانه امام عارفان, امیرمومنان على بن ابى طالب(ع) است; دعاى کمیل تبلور عشق یک بنده بى قرار به خداوند است; دعاى کمیل سرود بندگى و دلدادگى است; دعاى کمیل درس انقطاع الى الله است.
کمیل, این یار پاک باخته امام على(ع) مى گوید: روزى با مولایم امام على(ع) در مسجد بصره نشسته بودیم و گروهى از اصحاب آن حضرت نیز بودند. شخصى از مولا پرسید: معناى این آیه که ((فیها یفرق من کل امر حکیم;(20) در آن شب هر امرى بر اساس حکمت الهى تدبیر و جدا مى گردد)), چیست؟
حضرت فرمود: آن شب, شب نیمه شعبان است. قسم به خدایى که جان على(ع) در قبضه قدرت اوست, تمام مقدرات بندگان در طول سال در این شب رقم زده مى شود. هیچ بنده اى نیست که این شب را با عبادت و دعا احیا بدارد و دعاى خضر بخواند, مگر آن که دعاى او مستجاب خواهد شد.
کمیل گوید: وقتى کلام مولا پایان پذیرفت و حضرت به منزل بازگشت, شبانه به خانه مولا رفتم. فرمود: براى چه آمده اى؟ گفتم: آمده ام دعاى خضر را بیاموزم. فرمود: بنشین کمیل! آن گاه که این دعا را حفظ نمایى و در هر شب جمعه یا در هر ماه یا در سال و یا در عمرت یک مرتبه بخوانى, خداوند پشتیبان و یار تو خواهد بود و روزى داده مى شوى و مشمول مغفرت حضرت حق مى گردى. کمیل! مدت طولانى همنشینى تو با ما موجب شد که سخاوتمندانه این دعا را در اختیارت قرار دهم. بنویس! آن گاه دعاى کمیل را مولا انشا فرمود.(21)
از این حدیث چند نکته استفاده مى شود:
1ـ شب نیمه شعبان, شب میلاد حضرت بقیه الله الاعظم ـ ارواحنا له الفداه ـ همسنگ شب قدر است و آغاز تقدیر هر شخص در آن شب قرار دارد و امضاى آن در شب قدر ماه رمضان است. مرحوم میرزا جواد آقا ملکى تبریزى گوید: منافاتى ندارد که بگوییم چون مراتب تقدیر مختلف است, شب قدر نیز متعدد باشد.(22)
در روایتى از حضرت امام صادق(ع) آمده است که درباره فضیلت شب نیمه شعبان, از امام باقر(ع) سوال شد. حضرت فرمود: برترین شب پس از شب قدر, شب نیمه شعبان است که خداوند لطف و فضل (ویژه اش) را شامل حال بندگان کرده و آنها را مورد مغفرت و آمرزش قرار مى دهد.(23)
2ـ عظمت شخصیت کمیل, این یار شهید مولا که خطاب به او مى فرماید: ((یا کمیل اوجب لک طول الصحبه ان نجودلک بما سإلت; اى کمیل! مدت طولانى مصاحبت تو با ما سبب شد که سخاوتمندانه حاجتت را برآورده و این دعا را به تو بیاموزم.)) در حقیقت, در سایه لطف و مرحمت مولا به کمیل جامعه بشرى از این نعمت ارزشمند بهره مند شد.
کمیل در سال هیجدهم هجرت متولد شد. او از یاران خاص امام على(ع) و امام حسن(ع) بود و در سال 82 هجرى در نود سالگى به جرم عشق به حضرت على(ع) به دستور حجاج با شکنجه فراوان به شهادت رسید. امام على(ع) هم از شهادت و هم از کیفیت آن و هم قاتلش خبر داده بود.(24)
3ـ عظمت این دعا که امام از آن به بزرگى یاد کرده و با تعبیر جود و سخاوت فهمانده است که این دعا گنجینه ذىقیمتى است.
برجستگى فوق العاده مضمون دعا, سند ارزشمند آن و جریان آن در طول سال, از ویژگى هاى این دعاست; زیرا بسیارى از دعاها براى زمان مخصوصى مثل روز عرفه, ماه رمضان, اعیاد و... است, ولى این دعا در هر شب جمعه زمزمه عاشقان الله است.
شروح فراوانى بر این دعا نوشته شده است. برخى از اینها, بنابر نقل مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى عبارت اند از:
1ـ شرح دعاى کمیل, شیخ محمد ابراهیم بن عبدالوهاب سبزوارى;
2ـ شرح دعاى کمیل, محقق اصطهباناتى شیرازى;
3ـ شرح دعاى کمیل, میرزا ابوالقاسم فرزند شیخ محمد حسن مامقانى;
4ـ شرح دعاى کمیل, سید میرزا ابى المکارم موسوى زنجانى;
5ـ شرح دعاى کمیل, میرزا عباس دارابى شیرازى شاگرد حکیم سبزوارى;
6ـ شرح دعاى کمیل, عبدالاعلى فرزند محمد قاضى سبزوارى;
7ـ شرح دعاى کمیل, میرزا محمد على بن نصیر رشتى;
8ـ شرح دعاى کمیل, میرزا محمد سلیمان تنکابنى;
9ـ شرح دعاى کمیل, مولى محمد نجف کرمانى;
10 ـ شرح دعاى کمیل, سید جعفر آل بحرالعلوم;
11 ـ شرح دعاى کمیل, سید محمود مرعشى غروى;(25)
12 ـ اضوإ على دعإ کمیل, عز الدین بحرالعلوم;
13 ـ انیس اللیل در شرح دعاى کمیل, مرحوم آیه الله کلباسى[کرباسى;]
14 ـ على و کمیل, احمد زمردیان.
سه شرح اخیر در الذریعه ذکر نشده و نزد نگارنده است.
دعاى عرفه
از گنجینه هاى ارجمند ادعیه امامان(ع) دعاى عرفه سالار شهیدان ابى عبدالله الحسین(ع) است که یک دوره عرفان اصیل اسلامى را در بر دارد. توحید خالص, روح این دعاى ملکوتى است. انقطاع الى الله, عشق به حضرت حق در این دعاى ارزشمند موج مى زند.
بشر و بشیر, پسران غالب اسدى چنین روایت کرده اند:
بعد از ظهر روز عرفه در خدمت امام حسین(ع) بودیم. حضرت با گروهى از اهل بیت و فرزندان و شیعیان خود بیرون آمد و با نهایت تذلل و خشوع در جانب چپ کوه ایستاد و روى مبارک خود را به سوى کعبه گردانید و دست ها را برابر رو گرفتند; همانند مسکینى که طعام طلبد, دعاى عرفه را خواندند. همراهان حضرت فقط به آمین گفتن اکتفا مى کردند و وقتى حال عرفانى و اشک و زمزمه هاى عارفانه حضرت را شنیدند, آنان نیز حال گریه یافتند و به هنگام غروب آفتاب روز عرفه روانه مشعر الحرام شدند.(26)
شایسته است بزرگان اهل معرفت به شرح مبسوط و تفصیلى دعاى عرفه بپردازند و تشنگان معارف و اهل بیت را از زمزم این دعاى ارزشمند سیراب سازند. متإسفانه کار چندان گسترده اى درباره این دعا صورت نگرفته است. مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى فقط نام دو شرح راآورده است:
1ـ شرح دعاى عرفه, تإلیف سید خلف بن عبدالمطلب المشعشعى الحویزى که معاصر مرحوم شیخ بهائى بوده است;
2ـ شرح دعاى عرفه, تإلیف شیخ محمد على فرزند شیخ ابى طالب زاهدى گیلانى اصفهانى که در سال 1181 ق در بنارس هند از دنیا رفته است.(27)
گو این که اندک کارى در زبان فارسى درباره این دعا نیز صورت گرفته است, ولى عظمت فوق العاده مضامین این دعا اقتضاى کارى سترگ و گسترده تر به زبان فارسى و عربى دارد.
دعاى ابوحمزه ثمالى
از دعاهاى معروف اهل بیت(ع) که صفابخش سحرهاى ماه رمضان اولیإالله است, دعاى ابوحمزه ثمالى است که از وجود نازنین حضرت امام زین العابدین سیدالساجدین(ع) روایت شده است.
راوى این دعا ابوحمزه ثمالى است. نامش ثابت بن دینار است و از حضرت امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روایت کرده است. از امام رضا(ع) درباره ابوحمزه ثمالى روایت شده است:
((ابوحمزه فى زمانه کلقمان فى زمانه و ذلک انه خدم اربعه منا على بن الحسین و محمد بن على و جعفر بن محمد و برهه من عصر موسى بن جعفر(ع);(28) ابوحمزه در زمان خود همانند لقمان در زمان خویش بود, زیرا او در خدمت چهار تن از ما بوده است: امام سجاد(ع) امام باقر(ع) امام صادق(ع) و برهه اى از دوره امام کاظم(ع). ))
در روایت دیگرى آمده است:
((ابوحمزه فى زمانه مثل سلمان فى زمانه.))(29)
دانشمندان رجال, ابوحمزه را به وثاقت و اعتماد ستوده اند.(30)
متن دعا از برجستگى فوق العاده اى برخوردار است و مضامین بلند توحیدى و عرفانى واخلاقى رادراین دعامى توان بازجست.
دعاى سحر
دعاى سحر نیز انیس اسحار اولیاى خداست که از حضرت امام باقر(ع) روایت شده است.
در این مورد روایتى این گونه آمده است: ایوب بن یقطین نامه اى به حضور آقا امام رضا(ع) نوشت و از حضرت خواست که این دعا را براى او تصحیح فرماید. حضرت فرمود: آرى آن دعاى حضرت ابى جعفر, امام باقر(ع) است. درسحرهاى ماه رمضان, پدرم فرمود که حضرت امام باقر(ع) فرموده است: اگر مردم مى دانستند از عظمت این مسإلت ها در نزد خدا و سرعت اجابت این دعا براى کسى که این دعا را بخواند, هر آینه براى به دست آوردن آن شمشیر بر یکدیگر مى کشیدند. پس خداى تعالى هر کس را که بخواهد, مورد رحمت خویش قرار مى دهد. حضرت باقر(ع) فرمود: اگر سوگند یاد کنم که اسم اعظم خدا در این دعا است, سوگندم درست است... .))(31)
دعاى سحر, بسیار جلیل القدر و رفیع المضامین است. شایسته است درباره این دعا نیز زبدگان اهل دل دست به قلم برده و تشنگان معارف را سیراب سازند.
مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى, نام سه شرح را بر این دعا ذکر کرده است:
1ـ شرح دعاى سحر, تإلیف محمد صالح حائرى;
2ـ شرح دعاى سحر, تإلیف محمد بن سلیمان تنکابنى;
3ـ شرح دعاى سحر, تإلیف هدایه الله, فرزند محمد حسین آشتیانى.(32)
و کتاب نفیس شرح دعاى سحر که از برکات ارزشمند عمر مبارک امام راحل(ره) است. این عارف بزرگ در مقدمه کتاب مى گوید:
((... من دیدم که دعایى است که مشهور است و به نام مباهله[ که نام دیگر دعاى سحر است] نامیده شده است و از ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ در سحرگاهان براى توسل به نور الانوار نقل شده از دعاهایى است که قدرش بسیار جلیل و منزلتش بسى رفیع است; زیرا آن دعا شامل صفات حسناى الهى و امثال علیاى ربوبى است و تجلى اتم و اقدم در آن دعاست... .))(33)
این معرفى اجمالى برخى از دعاهاى معروف اهل بیت بود. ناگفته روشن است که دعاهاى اهل بیت, با مضامین بلند, محدود به اینها نیست و شایسته است فرهیختگانى تمام دعاهاى اهل بیت(ع) را مورد بحث و بررسى مجدد قرار داده و همانند روایات اهل بیت که سندا و دلالتا مورد بررسى قرار مى گیرد, چنین کارى در مورد دعاها هم صورت پذیرد و آن گاه شروحى مناسب بر آن ها نوشته شود و این کارى است ارجمند و شایسته آن است که فرد یا گروهى خود را وقف این کار نمایند که خدمتى ارزشمند به معارف اهل بیت و معرفى سیماى نورانى آنهاست. به یارى خداوند در مقاله آینده به معرفى اجمالى صحیفه سجادیه و بررسى محتواى دعاهاى ارزشمند اهل بیت خواهیم پرداختO O.
پاورقی ها:پى نوشت ها: 1 ) غافر, آیه 60. 2 ) مجمع البیان, ج8, ص528. 3 ) همان, ص529. 4 ) اصول کافى, ج2, ص466, باب فضل الدعإ, حدیث اول. 5 ) بحارالانوار, ج93, ص341. 6 ) مجموعه ورام, ص463. 7 ) دیوان پروین اعتصامى. 8 ) نمل,آیه62. 9 ) بقره, آیه186. 10 ) عده الداعى, ص97. 11 ) مثنوى مولوى. 12 ) احزاب, آیه 41. 13 ) اعراف, آیه 55. 14 ) اعراف, آیه 56. 15 ) انبیإ, آیه 90. 16 ) انفال, آیه 45. 17 ) شرح دعاى سحر, ص5. 18 ) جهاد اکبر, ص37. 19 ) نقطه عطف, ص42. نیز: سیماى معصومین در اندیشه امام خمینى(ره) ص188 ـ 191. 20 ) دخان, آیه4. 21 ) اقبال الاعمال, ج3, ص331. چاپ دفتر تبلیغات اسلامى. 22 ) المراقبات, ص135, چاپ موسسه دار الاعتصام. 23 ) الامالى شیخ طوسى, ج1, ص302 و 303. 24 ) رجال شیخ طوسى, ص;56 ارشاد مفید ج1, ص;327 شرح ابن ابى الحدید, ج17, ص;149 تهذیب التهذیب, ج8, ص;402 منتهى المقال, ج5, ص259. 25 ) الذریعه الى تصانیف الشیعه, ج13, ص258 و 259. 26 ) مفاتیح الجنان. 27 ) الذریعه الى تصانیف الشیعه, ج13, ص258. 28 ) منتهى المقال, ج2, ص192. چاپ آل البیت. 29 ) رجال نجاشى, ص115. 30 ) همان. 31 ) اقبال الاعمال, ج1, ص175. 32 ) الذریعه الى تصانیف الشیعه, ج13, ص248. 33 ) شرح دعاى سحر, ص5.
دعا; جلوه بندگى
دعا و اظهار نیاز به درگاه حضرت حق, جلوه برجسته بندگى است. دعاکننده ضمن آن که ابراز نیاز مى کند, بندگى خویش را نیز اعلام مى دارد. بر این اساس است که در قرآن مى خوانیم:
((ادعونى استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتى سیدخلون جهنم داخرین;(1) مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم, به راستى آنها که از عبادت من سر بزرگى کنند به خوارى به دوزخ درافتند.))
از آیه شریفه استفاده مى شود که دعا خود یک نوع عبادت است, و این تفسیر, مورد تإیید اهل بیت(ع) نیز قرار گرفته است. در حدیثى از پیامبر اکرم(ص) آمده است: ((الدعإ هو العباده;(2) دعا عبادت است.)) در روایت دیگرى که در ذیل آیه فوق آمده, فرموده اند: ((هى العباده الکبرى;(3) دعا عبادت بزرگ است.)) در روایت دیگرى آمده است: ((هو الدعإ و افضل العباده الدعإ;(4) عبادت همان دعاست و بهترین عبادت ها دعاست.)) در روایتى از رسول خدا(ص) آمده است: ((الدعإ مخ العباده و لایهلک مع الدعإ احد;(5) دعا مغز عبادت است و با داشتن (و توسل به) دعا احدى هلاک نخواهد شد.)) در حدیثى دیگر از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: ((افضل العباده الدعإ فاذا اذن الله للعبد فى الدعإ فتح له باب الرحمه;(6) بهترین عبادت ها دعاست و هرگاه خداوند به بنده اى اذن دعا داد, در رحمت را به رویش بگشاید. به راستى که احدى با داشتن دعا هلاک نشود.))
دعا و انقطاع به خداوند
دعا جلوه بارز انقطاع الى الله است. انقطاع به خدا, یعنى: تنها به او امید داشتن
و او را همه کاره جهان هستى دیدن; با تمام وجود بر این باور بودن که ((لاموثر فى الوجود الا الله; در جهان هستى جز او موثرى نیست.)) ; اعتقاد به خداى سبب ساز و سبب سوز.
رودها از خود نه طغیان مى کنند
آنچه مى گوییم ما آن مى کنند
ما به دریا حکم توفان مى دهیم
ما به سیل و موج فرمان مى دهیم
نقش هستى نقشى از ایوان ماست
خاک و باد و آب سرگردان ماست
سوزن ما دوخت هر جا هر چه دوخت
زآتش ما سوخت هر شمعى که سوخت(7)
و روح دعا انقطاع به او است و این خصیصه در سایه دعاست که اوج مى گیرد. انسان در حال اضطرار, خود به خود به سوى خدا مى رود.
((امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء...;(8) یا کسى که دعاى مضطر را اجابت کرده و گرفتارى را برطرف مى سازد.))
در آیه دیگرى چندین بار به صورت ضمیر متکلم, انقطاع به خداوند به عنوان روح دعا ذکر شده است:
((و اذا سئلک عبادى عنى فانى قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبوا لى و لیومنوا بى لعلهم یرشدون;(9) و هنگامى که بندگان من از تو درباره من سوال مى کنند, همانا من نزدیکم. دعاى دعا کننده را هنگامى که مرا مى خواند پاسخ مى گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه را بیابند پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من رو بیاورند تا راه را بیابند (و به مقصد برسند).))
در این آیه شریفه با واژه هاى (عبادى, عنى, اجیب, انى, دعان, لى, بى) که ضمایر متکلم وحده از زبان حضرت حق است, روح دعا انقطاع به او معرفى شده است. و هنگامى که انسان به این اوج دست یافت, دعا مستجاب است. امام صادق(ع) در روایتى فرمود: ((اذا اراد احدکم ان لایسئل ربه شیئا الا اعطاه فلییإس من الناس کلهم و لایکون له رجإ الا من عندالله فاذا علم ذلک من قلبه لم یسإله شیئا الا اعطاه;(10) هر گاه یکى از شما بخواهد که هرچه از خدا مى خواهد خدا به وى بدهد, باید از همه مردم ناامید و مإیوس گردد و هیچ امیدى جز به درگاه خدا نداشته باشد و چون خدا این حالت را از او بداند هرچه وى از خدا بخواهد به او بدهد.))
هر چه رویید از پى محتاج رست
تابیابد طالبى چیزى که جست
هر که جویا شد بیابد عاقبت
مایه اش ورد است و اصل مرحمت
هر کجا دردى دوا آنجا رود
هر کجا پستى است آب آنجا رود
آب کم جو تشنگى آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
تا نزاید طفلک نازک گلو
کى روان گردد زپستان شیر او(11)
دعا و یاد خدا
دعا یاد خداست و یاد خدا اساسى ترین عنصر تهذیب نفس و ترک گناهان است; از این رو, قرآن کریم مومنان را به فراوان یاد کردن از خداوند دعوت مى کند:
((یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا;(12) اى کسانى که ایمان آورده اید خدا را بسیار یاد کنید.))
و مى گوید در هر حال او را بخوانید:
((تضرعا و خفیه;(13) از روى تضرع و در پنهان.))
((خوفا و طمعا;(14) با بیم و امید.))
((رغبا و رهبا;(15) رجا و خوف.))
در دوره دفاع مقدس به هنگام اعزام رزمندگان به خط مقدم, گاه براى آنها دعاى حفظ مى خواندیم و گاه اذکار و اورادى نیز به آنان مى گفتیم تا تکرار کنند که محتواى آن محفوظ ماندن از بلاها بود. این عزیزان عاشق خداوند مى گفتند: ما که مى خواهیم شهید شویم و نهایت آرزوى ما شهادت است, چرا دعاى حفظ مى خوانید؟ پاسخ این بود که تقدیر انسان به دست خداست; اما دعا (هرچه باشد) یاد خداست و یاد او سرمایه عظیم و ارزشمند یک رزمنده به هنگام نبرد است.
((یا ایها الذین آمنوا اذا لقیتم فئه فاثبتوا واذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون;(16) اى کسانى که ایمان آورده اید! هنگامى که (در میدان نبرد) با گروهى روبرو مى شوید ثابت قدم باشید و خدا را فراوان یاد کنید تا رستگار شوید.))
دعا روزنه اى به سوى شناخت خداوند است و سبب مى شود که انسان به او عشق بورزد و در برابرش خضوع کند و از مرکب غرور فرود آید. دعا کننده چون خود را نیازمند به او مى داند, خود را موظف به اطاعت از او مى بیند.
از دیدگاه اسلام دعا ذاتا مطلوب است; نه تنها از آن جهت که انسان خواسته اش را از حضرت حق مسإلت مى کند, بلکه از این جهت که دعا خود ارتباط با حضرت حق و سخن گفتن با اوست. انسان وقتى از غیر خداوند چیزى مى خواهد, احساس ذلت مى کند و آن گاه که از درگاه او مى خواهد احساس عزت مى کند. از این رو, دعا هم طلب است هم مطلوب; هم وسیله است هم غایت; هم مقدمه است هم نتیجه. اولیاى خدا هیچ چیز را به اندازه دعا خوش نداشتند. همه خواسته ها و آرزوهاى خویش را با محبوب واقعى در میان مى گذاشتند و بیش از آن که به مطلوب هاى خود اهمیت دهند, به خود طلب و راز و نیاز اهمیت مى دادند و هیچ گاه احساس خستگى و ملالت نمى کردند.
دعاهاى امامان
با توجه به آنچه گفته شد راز جلوه برجسته دعا در سیره امامان روشن مى شود. این انوار تابناک الهى, شیرین ترین لحظات خویش را در مناجات با او مى دیدند و اوج عشق خود به خداوند را در این دعاها ابراز مى کردند. کتاب هاى ادعیه پر است از دعاهاى امامان که در حالات مختلف, روزهاى گوناگون, ساعت هاى روز و... مى خواندند و این دعاها حلقه اتصال همیشگى آنان با خداوند بود. عالى ترین و ناب ترین معارف اسلامى در ابعاد مختلف در دعاهاى امامان نهفته است و بحق این تعبیر که: ((دعا قرآن صاعد است)), تعبیرى گویا و موجز و عمیق است. امام راحل(ره) این عارف بزرگ معاصر درباره دعاهاى امامان گفتنى هاى شیرینى دارند:
((دعاهایى که از گنجینه هاى وحى و شریعت و حاملان علم و حکمت نقل شده است, از بزرگ ترین نعمت هاى خداوند بر بندگان و رحمت گسترده حق در دنیاست; زیرا دعا رابطه معنوى بین آفریدگار و آفریده, و ریسمان پیوند دهنده میان عاشق و معشوق, و وسیله ورود در دژ استوار حق تعالى و چنگ زدن به دست آویز پابرجا و ریسمان محکم مى باشد. ))(17)
((ائمه طاهرین ـ علیهم السلام ـ بسیارى از مسائل را با لسان ادعیه بیان فرموده اند. لسان ادعیه با لسان هاى دیگرى که آن بزرگواران داشتند و احکام را بیان مى فرمودند, خیلى فرق دارد. اکثرا مسائل روحانى, مسائل ماوراى طبیعت, مسائل دقیق الهى و آنچه مربوط به معرفه الله است با لسان ادعیه بیان فرموده اند.))(18)
((... شما در ادعیه امیرالمومنین, خود رسول خدا, حضرت سجاد ـ سلام الله علیه ـ و سایر ائمه ملاحظه مى کنید چه جملاتى هست و ما چطور بعیدیم از این معانى. چه معارفى در این ادعیه هست که ما محرومیم از آن معارف. چه سوزى در قلب این خاصان خدا بوده است که براى فراق خدا مى سوختند و آتش جهنم را مى گفتند اگر صبر کنیم, صبر در فراق را چه کنیم. اینها براى ما مثل یک افسانه است, لکن واقعیت است; واقعیتى است که آنها فهمیده اند و ما نفهمیده ایم.))(19)
و اینک بحث پیرامون دعاهاى امامان(ع) را در دو بخش پى مى گیریم:
1ـ معرفى اجمالى برخى از دعاهاى معروف امامان(ع).
2ـ سیرى اجمالى در محتواى دعاهاى امامان(ع)
کتاب هاى معروف ادعیه, به ویژه کتاب ارزشمند مفاتیح الجنان, دعاهاى فراوانى از امامان نقل کرده اند. در بین این دعاها برخى از برجستگى خاص مضمونى برخوردارند; اینها عبارت اند از: دعاى کمیل, دعاى عرفه, دعاى ابوحمزه ثمالى, دعاى سحر.
دعاى کمیل
دعاى کمیل زمزمه هاى عاشقانه امام عارفان, امیرمومنان على بن ابى طالب(ع) است; دعاى کمیل تبلور عشق یک بنده بى قرار به خداوند است; دعاى کمیل سرود بندگى و دلدادگى است; دعاى کمیل درس انقطاع الى الله است.
کمیل, این یار پاک باخته امام على(ع) مى گوید: روزى با مولایم امام على(ع) در مسجد بصره نشسته بودیم و گروهى از اصحاب آن حضرت نیز بودند. شخصى از مولا پرسید: معناى این آیه که ((فیها یفرق من کل امر حکیم;(20) در آن شب هر امرى بر اساس حکمت الهى تدبیر و جدا مى گردد)), چیست؟
حضرت فرمود: آن شب, شب نیمه شعبان است. قسم به خدایى که جان على(ع) در قبضه قدرت اوست, تمام مقدرات بندگان در طول سال در این شب رقم زده مى شود. هیچ بنده اى نیست که این شب را با عبادت و دعا احیا بدارد و دعاى خضر بخواند, مگر آن که دعاى او مستجاب خواهد شد.
کمیل گوید: وقتى کلام مولا پایان پذیرفت و حضرت به منزل بازگشت, شبانه به خانه مولا رفتم. فرمود: براى چه آمده اى؟ گفتم: آمده ام دعاى خضر را بیاموزم. فرمود: بنشین کمیل! آن گاه که این دعا را حفظ نمایى و در هر شب جمعه یا در هر ماه یا در سال و یا در عمرت یک مرتبه بخوانى, خداوند پشتیبان و یار تو خواهد بود و روزى داده مى شوى و مشمول مغفرت حضرت حق مى گردى. کمیل! مدت طولانى همنشینى تو با ما موجب شد که سخاوتمندانه این دعا را در اختیارت قرار دهم. بنویس! آن گاه دعاى کمیل را مولا انشا فرمود.(21)
از این حدیث چند نکته استفاده مى شود:
1ـ شب نیمه شعبان, شب میلاد حضرت بقیه الله الاعظم ـ ارواحنا له الفداه ـ همسنگ شب قدر است و آغاز تقدیر هر شخص در آن شب قرار دارد و امضاى آن در شب قدر ماه رمضان است. مرحوم میرزا جواد آقا ملکى تبریزى گوید: منافاتى ندارد که بگوییم چون مراتب تقدیر مختلف است, شب قدر نیز متعدد باشد.(22)
در روایتى از حضرت امام صادق(ع) آمده است که درباره فضیلت شب نیمه شعبان, از امام باقر(ع) سوال شد. حضرت فرمود: برترین شب پس از شب قدر, شب نیمه شعبان است که خداوند لطف و فضل (ویژه اش) را شامل حال بندگان کرده و آنها را مورد مغفرت و آمرزش قرار مى دهد.(23)
2ـ عظمت شخصیت کمیل, این یار شهید مولا که خطاب به او مى فرماید: ((یا کمیل اوجب لک طول الصحبه ان نجودلک بما سإلت; اى کمیل! مدت طولانى مصاحبت تو با ما سبب شد که سخاوتمندانه حاجتت را برآورده و این دعا را به تو بیاموزم.)) در حقیقت, در سایه لطف و مرحمت مولا به کمیل جامعه بشرى از این نعمت ارزشمند بهره مند شد.
کمیل در سال هیجدهم هجرت متولد شد. او از یاران خاص امام على(ع) و امام حسن(ع) بود و در سال 82 هجرى در نود سالگى به جرم عشق به حضرت على(ع) به دستور حجاج با شکنجه فراوان به شهادت رسید. امام على(ع) هم از شهادت و هم از کیفیت آن و هم قاتلش خبر داده بود.(24)
3ـ عظمت این دعا که امام از آن به بزرگى یاد کرده و با تعبیر جود و سخاوت فهمانده است که این دعا گنجینه ذىقیمتى است.
برجستگى فوق العاده مضمون دعا, سند ارزشمند آن و جریان آن در طول سال, از ویژگى هاى این دعاست; زیرا بسیارى از دعاها براى زمان مخصوصى مثل روز عرفه, ماه رمضان, اعیاد و... است, ولى این دعا در هر شب جمعه زمزمه عاشقان الله است.
شروح فراوانى بر این دعا نوشته شده است. برخى از اینها, بنابر نقل مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى عبارت اند از:
1ـ شرح دعاى کمیل, شیخ محمد ابراهیم بن عبدالوهاب سبزوارى;
2ـ شرح دعاى کمیل, محقق اصطهباناتى شیرازى;
3ـ شرح دعاى کمیل, میرزا ابوالقاسم فرزند شیخ محمد حسن مامقانى;
4ـ شرح دعاى کمیل, سید میرزا ابى المکارم موسوى زنجانى;
5ـ شرح دعاى کمیل, میرزا عباس دارابى شیرازى شاگرد حکیم سبزوارى;
6ـ شرح دعاى کمیل, عبدالاعلى فرزند محمد قاضى سبزوارى;
7ـ شرح دعاى کمیل, میرزا محمد على بن نصیر رشتى;
8ـ شرح دعاى کمیل, میرزا محمد سلیمان تنکابنى;
9ـ شرح دعاى کمیل, مولى محمد نجف کرمانى;
10 ـ شرح دعاى کمیل, سید جعفر آل بحرالعلوم;
11 ـ شرح دعاى کمیل, سید محمود مرعشى غروى;(25)
12 ـ اضوإ على دعإ کمیل, عز الدین بحرالعلوم;
13 ـ انیس اللیل در شرح دعاى کمیل, مرحوم آیه الله کلباسى[کرباسى;]
14 ـ على و کمیل, احمد زمردیان.
سه شرح اخیر در الذریعه ذکر نشده و نزد نگارنده است.
دعاى عرفه
از گنجینه هاى ارجمند ادعیه امامان(ع) دعاى عرفه سالار شهیدان ابى عبدالله الحسین(ع) است که یک دوره عرفان اصیل اسلامى را در بر دارد. توحید خالص, روح این دعاى ملکوتى است. انقطاع الى الله, عشق به حضرت حق در این دعاى ارزشمند موج مى زند.
بشر و بشیر, پسران غالب اسدى چنین روایت کرده اند:
بعد از ظهر روز عرفه در خدمت امام حسین(ع) بودیم. حضرت با گروهى از اهل بیت و فرزندان و شیعیان خود بیرون آمد و با نهایت تذلل و خشوع در جانب چپ کوه ایستاد و روى مبارک خود را به سوى کعبه گردانید و دست ها را برابر رو گرفتند; همانند مسکینى که طعام طلبد, دعاى عرفه را خواندند. همراهان حضرت فقط به آمین گفتن اکتفا مى کردند و وقتى حال عرفانى و اشک و زمزمه هاى عارفانه حضرت را شنیدند, آنان نیز حال گریه یافتند و به هنگام غروب آفتاب روز عرفه روانه مشعر الحرام شدند.(26)
شایسته است بزرگان اهل معرفت به شرح مبسوط و تفصیلى دعاى عرفه بپردازند و تشنگان معارف و اهل بیت را از زمزم این دعاى ارزشمند سیراب سازند. متإسفانه کار چندان گسترده اى درباره این دعا صورت نگرفته است. مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى فقط نام دو شرح راآورده است:
1ـ شرح دعاى عرفه, تإلیف سید خلف بن عبدالمطلب المشعشعى الحویزى که معاصر مرحوم شیخ بهائى بوده است;
2ـ شرح دعاى عرفه, تإلیف شیخ محمد على فرزند شیخ ابى طالب زاهدى گیلانى اصفهانى که در سال 1181 ق در بنارس هند از دنیا رفته است.(27)
گو این که اندک کارى در زبان فارسى درباره این دعا نیز صورت گرفته است, ولى عظمت فوق العاده مضامین این دعا اقتضاى کارى سترگ و گسترده تر به زبان فارسى و عربى دارد.
دعاى ابوحمزه ثمالى
از دعاهاى معروف اهل بیت(ع) که صفابخش سحرهاى ماه رمضان اولیإالله است, دعاى ابوحمزه ثمالى است که از وجود نازنین حضرت امام زین العابدین سیدالساجدین(ع) روایت شده است.
راوى این دعا ابوحمزه ثمالى است. نامش ثابت بن دینار است و از حضرت امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روایت کرده است. از امام رضا(ع) درباره ابوحمزه ثمالى روایت شده است:
((ابوحمزه فى زمانه کلقمان فى زمانه و ذلک انه خدم اربعه منا على بن الحسین و محمد بن على و جعفر بن محمد و برهه من عصر موسى بن جعفر(ع);(28) ابوحمزه در زمان خود همانند لقمان در زمان خویش بود, زیرا او در خدمت چهار تن از ما بوده است: امام سجاد(ع) امام باقر(ع) امام صادق(ع) و برهه اى از دوره امام کاظم(ع). ))
در روایت دیگرى آمده است:
((ابوحمزه فى زمانه مثل سلمان فى زمانه.))(29)
دانشمندان رجال, ابوحمزه را به وثاقت و اعتماد ستوده اند.(30)
متن دعا از برجستگى فوق العاده اى برخوردار است و مضامین بلند توحیدى و عرفانى واخلاقى رادراین دعامى توان بازجست.
دعاى سحر
دعاى سحر نیز انیس اسحار اولیاى خداست که از حضرت امام باقر(ع) روایت شده است.
در این مورد روایتى این گونه آمده است: ایوب بن یقطین نامه اى به حضور آقا امام رضا(ع) نوشت و از حضرت خواست که این دعا را براى او تصحیح فرماید. حضرت فرمود: آرى آن دعاى حضرت ابى جعفر, امام باقر(ع) است. درسحرهاى ماه رمضان, پدرم فرمود که حضرت امام باقر(ع) فرموده است: اگر مردم مى دانستند از عظمت این مسإلت ها در نزد خدا و سرعت اجابت این دعا براى کسى که این دعا را بخواند, هر آینه براى به دست آوردن آن شمشیر بر یکدیگر مى کشیدند. پس خداى تعالى هر کس را که بخواهد, مورد رحمت خویش قرار مى دهد. حضرت باقر(ع) فرمود: اگر سوگند یاد کنم که اسم اعظم خدا در این دعا است, سوگندم درست است... .))(31)
دعاى سحر, بسیار جلیل القدر و رفیع المضامین است. شایسته است درباره این دعا نیز زبدگان اهل دل دست به قلم برده و تشنگان معارف را سیراب سازند.
مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى, نام سه شرح را بر این دعا ذکر کرده است:
1ـ شرح دعاى سحر, تإلیف محمد صالح حائرى;
2ـ شرح دعاى سحر, تإلیف محمد بن سلیمان تنکابنى;
3ـ شرح دعاى سحر, تإلیف هدایه الله, فرزند محمد حسین آشتیانى.(32)
و کتاب نفیس شرح دعاى سحر که از برکات ارزشمند عمر مبارک امام راحل(ره) است. این عارف بزرگ در مقدمه کتاب مى گوید:
((... من دیدم که دعایى است که مشهور است و به نام مباهله[ که نام دیگر دعاى سحر است] نامیده شده است و از ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ در سحرگاهان براى توسل به نور الانوار نقل شده از دعاهایى است که قدرش بسیار جلیل و منزلتش بسى رفیع است; زیرا آن دعا شامل صفات حسناى الهى و امثال علیاى ربوبى است و تجلى اتم و اقدم در آن دعاست... .))(33)
این معرفى اجمالى برخى از دعاهاى معروف اهل بیت بود. ناگفته روشن است که دعاهاى اهل بیت, با مضامین بلند, محدود به اینها نیست و شایسته است فرهیختگانى تمام دعاهاى اهل بیت(ع) را مورد بحث و بررسى مجدد قرار داده و همانند روایات اهل بیت که سندا و دلالتا مورد بررسى قرار مى گیرد, چنین کارى در مورد دعاها هم صورت پذیرد و آن گاه شروحى مناسب بر آن ها نوشته شود و این کارى است ارجمند و شایسته آن است که فرد یا گروهى خود را وقف این کار نمایند که خدمتى ارزشمند به معارف اهل بیت و معرفى سیماى نورانى آنهاست. به یارى خداوند در مقاله آینده به معرفى اجمالى صحیفه سجادیه و بررسى محتواى دعاهاى ارزشمند اهل بیت خواهیم پرداختO O.
پاورقی ها:پى نوشت ها: 1 ) غافر, آیه 60. 2 ) مجمع البیان, ج8, ص528. 3 ) همان, ص529. 4 ) اصول کافى, ج2, ص466, باب فضل الدعإ, حدیث اول. 5 ) بحارالانوار, ج93, ص341. 6 ) مجموعه ورام, ص463. 7 ) دیوان پروین اعتصامى. 8 ) نمل,آیه62. 9 ) بقره, آیه186. 10 ) عده الداعى, ص97. 11 ) مثنوى مولوى. 12 ) احزاب, آیه 41. 13 ) اعراف, آیه 55. 14 ) اعراف, آیه 56. 15 ) انبیإ, آیه 90. 16 ) انفال, آیه 45. 17 ) شرح دعاى سحر, ص5. 18 ) جهاد اکبر, ص37. 19 ) نقطه عطف, ص42. نیز: سیماى معصومین در اندیشه امام خمینى(ره) ص188 ـ 191. 20 ) دخان, آیه4. 21 ) اقبال الاعمال, ج3, ص331. چاپ دفتر تبلیغات اسلامى. 22 ) المراقبات, ص135, چاپ موسسه دار الاعتصام. 23 ) الامالى شیخ طوسى, ج1, ص302 و 303. 24 ) رجال شیخ طوسى, ص;56 ارشاد مفید ج1, ص;327 شرح ابن ابى الحدید, ج17, ص;149 تهذیب التهذیب, ج8, ص;402 منتهى المقال, ج5, ص259. 25 ) الذریعه الى تصانیف الشیعه, ج13, ص258 و 259. 26 ) مفاتیح الجنان. 27 ) الذریعه الى تصانیف الشیعه, ج13, ص258. 28 ) منتهى المقال, ج2, ص192. چاپ آل البیت. 29 ) رجال نجاشى, ص115. 30 ) همان. 31 ) اقبال الاعمال, ج1, ص175. 32 ) الذریعه الى تصانیف الشیعه, ج13, ص248. 33 ) شرح دعاى سحر, ص5.