مشاوره و رجحان های پیش رو
چکیده
متن
عنوان مقاله: مشاوران پیوند پاسخ می دهند (2 صفحه)
نویسنده : افروز، غلامعلی
به حضور با صفای آقای دکتر افروز، استاد بزرگوارم، سلامی گرم و صمیمی غرض میکنم. 23 سال است که معلم پایه اول ابتدایی هستم. دارای دو فرزند پسر و دختر میباشم.در حد خود و برحسب شغلم تا اندازهای کتابهای روانشناسی و کودک شناسی را خواندهام.با کودکانم در دوره کودکی تقریبا در حد تعادل و معرفت رفتار کردم.پسرم در دوره کودکی نقاشیهای تند و کثیف و بدقوارهای میکشید و رفتارش سرکشانه و با همه در کلاس درس درگیر بود.وضعیت تحصیلی دوره ابتداییاش خوب بود.در کلاس دوم راهنمایی که به تهران انتقال یافتم، به سرعت افت تحصیلی پیدا کرد تا آن حد که هر سال یکی دو تا تجدید میآورد. در دوره اول دبیرستان، او را در هنرستان فنی ثبتنام کردم و با چه دردسری قبول شد.سال
مشاوران پیوند پاسخ میدهند
بعد به اجبار از من خواست که چون دوست دارد مهندس شود و از طریق هنرستان فنی نمیتواند وارد دانشگاه شود و لیسانس بگیرد او را در رشته ریاضی-فیزیک ثبت نام کنم.سال دوم دبیرستان وضع نسبتا خوبی داشت.در سال سوم به خاطر یک درس فیزیک سه ترم در جا زد.امسال هم در دوره پیش دانشگاهی(ترم اول)ثبت نام کرد اما یک روز هم کلاس نرفت. مادرش دوباره او را ثبت نام کرد.من دوست داشتم او به خدمت مقدس سربازی رود تا سر به راه شود.ولی باز هم بعد از ثبت نام به مدرسه نرفت.همیشه در سرش آرزوهای بزرگ را میپروراند.دروغ بسیار نیز میگوید.هر قولی که میدهد عمل نمیکند.شبها دوست دارد همیشه با پسر عمهاش که دانشجو میباشد در خوابگاه دانشگاه بخوابد.به ما میگوید که با او درس میخواند.صبحها ساعت 4 به خانه بر میگردد و تا 2-3 بعد از ظهر میخوابد.هیچحرکت و تحرکی از خود نشان نمیدهد. بیهدف و بیحال است.اگر شبی از رفتنش به خوابگاه دانشگاه ممانعت نماییم تا سر حد درگیری لفظی و فیزیکی با ما درگیر میشود.هر حرفی از دهانش درآید نثارمان میکند.پرده حجب و حیا را دریده است.انگار بعد از دوره راهنمایی در خانواده دیگری تربیت شده است. از دوستان خویش بیش از حد تعریف و دفاع میکند.
خلاصه بگویم مایه دردسری شده برای من معلم.من که به دیگران خط و الگو میدادم، اکنون شیرازه تربیتی خانوادهام از هم پاشیده است.خواهش میکنم این حقیر را راهنمایی فرمایید تا در آینده دچار دردسر بیشتری در ارتباط با این فرزند پسرم نشوم.از دخترم که سوم دبیرستان میباشد بینهایت راضیام، مگر در تربیت یک خانواده این همه اختلاف تربیتی، درسی و اخلاقی میتواند وجود داشته باشد؟ خدایا به من معلم رحم فرما.
برادر محترم، آقای حسینی
شما هم سلام گرم و صمیمانه من و یاران پیوند را پیرا باشید.از لطف و محبت شما سپاسگزاریم و زحمات ارزشمند حضرت عالی را در مقام معلمی ارج مینهیم.
همانطوری که مشخص است، عوامل متعددی در حسن پرورش شخصیت آدمی دخیلاند و عوامل گوناگونی نیز در پیشرفت تحصیلی و موفقیتهای آموزشگاهی مؤثر میباشند.به یقین شما و همسر بزرگوارتان با نیت خیر و تلاش فراوان سعی کردهاید بستر مطلوب تربیتی را برای فرزندانتان فراهم نمایید، لیکن بعضا به دلایلی، آنگونه که انتظار میرفت، نتیجه مطلوبی به دست نیاوردهاید. بدون تردید در کنار برخورداری از ظرفیت هوشی مطلوب، نگرش مثبت نسبت به محیط آموزشی و درسی خواندن و انگیزه تلاش برای یادگیری و درک مطالب از مهمترین عوامل موفقیت در تحصیل است.بدیهی است، بها دادن به تلاش فرزندان(به جای معطوف شدن به صرف نمره و نتیجه کار)و تشویق ایشان به تلاش مستمر، موفقیت ایشان را مضاعف میسازد.هرگونه تهدید، تنبیه، تحقیر و توقعات نامعقول میتواند اثر منفی در پیشرفت تحصیلی آنها داشته باشد.قرار دادن فرزندان در شرایط تعارض روانی و دوگانگی احساس نیز میتواند موجبات آزردگی عاطفی آنها را فراهم کند.در واقع خلاء عاطفی از جمله زمینههای اصلی آسیبپذیری شخصیتی و کژرویهای فردی و اجتماعی است.
شایسته آن است که نگرش دوبارهای به وضعیت فکری، روانی و اجتماعی فرزندتان داشته باشید و با نگاه مثبت و اندیشه حمایتی او را همراهی کنید.
در ضمن خاطر نشان میسازد که گاهی برخی از نوجوانان و جوانان شبها تا دیر هنگام از کامپیوتر و اینترنت یا برنامههای ویدئویی و ماهوارهای استفاده میکنند و صبحها نمیتوانند به موقع از خواب برخیزند و به تدریج دچار یک نوع عادتزدگی شدید یا اعتیاد روانی شده، نسبت به درس و تلاش بیاشتها میشوند.شایسته است به این مهم نیز توجه داشته باشید، البته با نگاه مثبت، زبان گیرا و رفتار پر از محبت و به دور از تنبیه، تهدید و تحقیر.
موفق باشید.
نویسنده : افروز، غلامعلی
به حضور با صفای آقای دکتر افروز، استاد بزرگوارم، سلامی گرم و صمیمی غرض میکنم. 23 سال است که معلم پایه اول ابتدایی هستم. دارای دو فرزند پسر و دختر میباشم.در حد خود و برحسب شغلم تا اندازهای کتابهای روانشناسی و کودک شناسی را خواندهام.با کودکانم در دوره کودکی تقریبا در حد تعادل و معرفت رفتار کردم.پسرم در دوره کودکی نقاشیهای تند و کثیف و بدقوارهای میکشید و رفتارش سرکشانه و با همه در کلاس درس درگیر بود.وضعیت تحصیلی دوره ابتداییاش خوب بود.در کلاس دوم راهنمایی که به تهران انتقال یافتم، به سرعت افت تحصیلی پیدا کرد تا آن حد که هر سال یکی دو تا تجدید میآورد. در دوره اول دبیرستان، او را در هنرستان فنی ثبتنام کردم و با چه دردسری قبول شد.سال
مشاوران پیوند پاسخ میدهند
بعد به اجبار از من خواست که چون دوست دارد مهندس شود و از طریق هنرستان فنی نمیتواند وارد دانشگاه شود و لیسانس بگیرد او را در رشته ریاضی-فیزیک ثبت نام کنم.سال دوم دبیرستان وضع نسبتا خوبی داشت.در سال سوم به خاطر یک درس فیزیک سه ترم در جا زد.امسال هم در دوره پیش دانشگاهی(ترم اول)ثبت نام کرد اما یک روز هم کلاس نرفت. مادرش دوباره او را ثبت نام کرد.من دوست داشتم او به خدمت مقدس سربازی رود تا سر به راه شود.ولی باز هم بعد از ثبت نام به مدرسه نرفت.همیشه در سرش آرزوهای بزرگ را میپروراند.دروغ بسیار نیز میگوید.هر قولی که میدهد عمل نمیکند.شبها دوست دارد همیشه با پسر عمهاش که دانشجو میباشد در خوابگاه دانشگاه بخوابد.به ما میگوید که با او درس میخواند.صبحها ساعت 4 به خانه بر میگردد و تا 2-3 بعد از ظهر میخوابد.هیچحرکت و تحرکی از خود نشان نمیدهد. بیهدف و بیحال است.اگر شبی از رفتنش به خوابگاه دانشگاه ممانعت نماییم تا سر حد درگیری لفظی و فیزیکی با ما درگیر میشود.هر حرفی از دهانش درآید نثارمان میکند.پرده حجب و حیا را دریده است.انگار بعد از دوره راهنمایی در خانواده دیگری تربیت شده است. از دوستان خویش بیش از حد تعریف و دفاع میکند.
خلاصه بگویم مایه دردسری شده برای من معلم.من که به دیگران خط و الگو میدادم، اکنون شیرازه تربیتی خانوادهام از هم پاشیده است.خواهش میکنم این حقیر را راهنمایی فرمایید تا در آینده دچار دردسر بیشتری در ارتباط با این فرزند پسرم نشوم.از دخترم که سوم دبیرستان میباشد بینهایت راضیام، مگر در تربیت یک خانواده این همه اختلاف تربیتی، درسی و اخلاقی میتواند وجود داشته باشد؟ خدایا به من معلم رحم فرما.
برادر محترم، آقای حسینی
شما هم سلام گرم و صمیمانه من و یاران پیوند را پیرا باشید.از لطف و محبت شما سپاسگزاریم و زحمات ارزشمند حضرت عالی را در مقام معلمی ارج مینهیم.
همانطوری که مشخص است، عوامل متعددی در حسن پرورش شخصیت آدمی دخیلاند و عوامل گوناگونی نیز در پیشرفت تحصیلی و موفقیتهای آموزشگاهی مؤثر میباشند.به یقین شما و همسر بزرگوارتان با نیت خیر و تلاش فراوان سعی کردهاید بستر مطلوب تربیتی را برای فرزندانتان فراهم نمایید، لیکن بعضا به دلایلی، آنگونه که انتظار میرفت، نتیجه مطلوبی به دست نیاوردهاید. بدون تردید در کنار برخورداری از ظرفیت هوشی مطلوب، نگرش مثبت نسبت به محیط آموزشی و درسی خواندن و انگیزه تلاش برای یادگیری و درک مطالب از مهمترین عوامل موفقیت در تحصیل است.بدیهی است، بها دادن به تلاش فرزندان(به جای معطوف شدن به صرف نمره و نتیجه کار)و تشویق ایشان به تلاش مستمر، موفقیت ایشان را مضاعف میسازد.هرگونه تهدید، تنبیه، تحقیر و توقعات نامعقول میتواند اثر منفی در پیشرفت تحصیلی آنها داشته باشد.قرار دادن فرزندان در شرایط تعارض روانی و دوگانگی احساس نیز میتواند موجبات آزردگی عاطفی آنها را فراهم کند.در واقع خلاء عاطفی از جمله زمینههای اصلی آسیبپذیری شخصیتی و کژرویهای فردی و اجتماعی است.
شایسته آن است که نگرش دوبارهای به وضعیت فکری، روانی و اجتماعی فرزندتان داشته باشید و با نگاه مثبت و اندیشه حمایتی او را همراهی کنید.
در ضمن خاطر نشان میسازد که گاهی برخی از نوجوانان و جوانان شبها تا دیر هنگام از کامپیوتر و اینترنت یا برنامههای ویدئویی و ماهوارهای استفاده میکنند و صبحها نمیتوانند به موقع از خواب برخیزند و به تدریج دچار یک نوع عادتزدگی شدید یا اعتیاد روانی شده، نسبت به درس و تلاش بیاشتها میشوند.شایسته است به این مهم نیز توجه داشته باشید، البته با نگاه مثبت، زبان گیرا و رفتار پر از محبت و به دور از تنبیه، تهدید و تحقیر.
موفق باشید.