احساس و اجبار
چکیده
متن
پدیدآیى رفتار متعادل و متعالى، همواره در بسترى از باورها، بازخوردها و نگرشهاى مطلوب و مقبول صورت مىپذیرد.در این منظر، نظام بازخوردها و باورهاى کودکان و نوجوانان نسبت به پدیدههاى مختلف نیز بر پایه دو محور اساسى و تعیین کننده، یعنى منبعشناختىو منبع احساسىتکوین مىیابد.
به سخن دیگر آمیزهاى از شناخت و احساس مثبت و خوشایند نسبت به ارزشهاى مذهبى همچون نماز، روزه، حجاب، صداقت، شجاعت، عدالت و ایثار...زمینه تکوین باور مذهبى را فراهم مىکند و تکوین و تشکیل چنین باور و نگرشى به ارزشها و رفتارهاى مذهبى، آمادگى روانى و بستر پدیدآیى و تبلور رفتارهاى مطلوب را فراهم مىسازد.
کودکان و نوجوانان هنگامى که با پدیدههاى مختلف آشنا مىشوند و در معرض مشاهده و شناخت ارزشهاى مذهبى و معیارهاى اخلاقى قرار مىگیرند، بیش از بزرگسالان و محققان حوزه و دانشگاه، از بعد احساسى و عاطفى ارزشها و رفتارهاى مذهبى متأثر مىگردند.در واقع کودکان و نوجوانان زمانى که در خانه یا مدرسه، پدر و مادر یا معلم خود را در حین اداىنمازمىبینند یا مادر و خانم معلم خود را در کسوت پوشش اسلامى مىنگرند، بیش از آنکه درصدد آشنایى و شناخت هر چه بیشتر نسبت به فلسفه نماز و حجاب برآیند، به نحوه عمل و رفتارهاى عاطفى و خصیصههاى شخصیتى آنان اندیشیده، کنشها و واکنشهاى فردى و اجتماعى ایشان را زیر نظر قرار مىدهند.چنان چه شخصیت پدر و مادر نماز خوان و مادر مقید به حجاب خود را هر روز مطلوبتر یافته گشادگى چهره، تبسّم و صبورى، مهربانى و روابط محبتآمیز آنان را در شرایط و موقعیتهاى متفاوت بیشتر شاهد باشند، بالطبع نگرش و باور عمیقترى نسبت به نماز و حجاب در وجود ایشان شکل مىگیرد.
از سوى دیگر تندخویى و زبان تهدید، تحقیر و تنبیه، عصبانیت و پرخاشگرى، رفتارهاى دیکتاتور نشانه، موعظههاى خشک و توصیههاى آمرانه، برنامههاى کلیشهاى و تحمیلى جمعى از اولیا و مربیان در ارتباط با آموزههاى مذهبى و ارزشهاى دینى در خانه و مدرسه، احساسات و عواطف مذهبى کودکان و نوجوانان را آزرده ساخته، مانع تکوین باورهاى مثبت و مطلوب مذهبى نسبت به ارزشهاى مورد نظر مىگردد.
از همین رو برگزارى نمازهاى جماعت اجبارى در برخى مدارس و دستورالعملهاى خشک، افراطى و آمرانه اولیا یا مربیان در ارتباط با بعضى از آموزههاى دینى و سختگیرىهاى غیر ضرور نسبت به کودکان و نوجوانان نمىتواند و نتوانسته است در دراز مدت تأثیر چندانى در شکلگیرى باورهاى مطلوب مذهبى و بالطبع پدیدآیى رفتارهاى متعادل و متعالى داشته باشد.
باید توجه داشت که اگرچه در کنار برنامههاى جامع، متناسب و پرجاذبه آموزشى و فرهنگى اعمال روشهاى اجبارى براى پیشگیرى از وقوع رفتارهاى نامطلوب و نابهنجار، کژروىها، تخلفات و بزهکارىهاى اجتماعى مىتواند به عنوان یک ضرورت اجتماعى امرى مقبول و مؤثر تلقى گردد، ایکن به طور کلى براى پدیدآیى و تقویت رفتارهاى مطلوت و ارزشى، روشهاى تحمیلى و اجبارى نمىتواند به گونهاى که بایسته و شایسته است مؤثر واقع شود.به نظر مىرسد بعد از بیش از دو دهه تجربه ارائه آموزههاى دینى در مدارس، اینک با کولهبارى از تجارب تلخ و شیرین وقت آن رسیده باشد که نگاه دوبارهاى به این مهم داشته باشیم تا شاید رنگ تحمیل و اجبار را از شیوههاى پرورشى و آموزههاى دینى بزداییم.
به سخن دیگر آمیزهاى از شناخت و احساس مثبت و خوشایند نسبت به ارزشهاى مذهبى همچون نماز، روزه، حجاب، صداقت، شجاعت، عدالت و ایثار...زمینه تکوین باور مذهبى را فراهم مىکند و تکوین و تشکیل چنین باور و نگرشى به ارزشها و رفتارهاى مذهبى، آمادگى روانى و بستر پدیدآیى و تبلور رفتارهاى مطلوب را فراهم مىسازد.
کودکان و نوجوانان هنگامى که با پدیدههاى مختلف آشنا مىشوند و در معرض مشاهده و شناخت ارزشهاى مذهبى و معیارهاى اخلاقى قرار مىگیرند، بیش از بزرگسالان و محققان حوزه و دانشگاه، از بعد احساسى و عاطفى ارزشها و رفتارهاى مذهبى متأثر مىگردند.در واقع کودکان و نوجوانان زمانى که در خانه یا مدرسه، پدر و مادر یا معلم خود را در حین اداىنمازمىبینند یا مادر و خانم معلم خود را در کسوت پوشش اسلامى مىنگرند، بیش از آنکه درصدد آشنایى و شناخت هر چه بیشتر نسبت به فلسفه نماز و حجاب برآیند، به نحوه عمل و رفتارهاى عاطفى و خصیصههاى شخصیتى آنان اندیشیده، کنشها و واکنشهاى فردى و اجتماعى ایشان را زیر نظر قرار مىدهند.چنان چه شخصیت پدر و مادر نماز خوان و مادر مقید به حجاب خود را هر روز مطلوبتر یافته گشادگى چهره، تبسّم و صبورى، مهربانى و روابط محبتآمیز آنان را در شرایط و موقعیتهاى متفاوت بیشتر شاهد باشند، بالطبع نگرش و باور عمیقترى نسبت به نماز و حجاب در وجود ایشان شکل مىگیرد.
از سوى دیگر تندخویى و زبان تهدید، تحقیر و تنبیه، عصبانیت و پرخاشگرى، رفتارهاى دیکتاتور نشانه، موعظههاى خشک و توصیههاى آمرانه، برنامههاى کلیشهاى و تحمیلى جمعى از اولیا و مربیان در ارتباط با آموزههاى مذهبى و ارزشهاى دینى در خانه و مدرسه، احساسات و عواطف مذهبى کودکان و نوجوانان را آزرده ساخته، مانع تکوین باورهاى مثبت و مطلوب مذهبى نسبت به ارزشهاى مورد نظر مىگردد.
از همین رو برگزارى نمازهاى جماعت اجبارى در برخى مدارس و دستورالعملهاى خشک، افراطى و آمرانه اولیا یا مربیان در ارتباط با بعضى از آموزههاى دینى و سختگیرىهاى غیر ضرور نسبت به کودکان و نوجوانان نمىتواند و نتوانسته است در دراز مدت تأثیر چندانى در شکلگیرى باورهاى مطلوب مذهبى و بالطبع پدیدآیى رفتارهاى متعادل و متعالى داشته باشد.
باید توجه داشت که اگرچه در کنار برنامههاى جامع، متناسب و پرجاذبه آموزشى و فرهنگى اعمال روشهاى اجبارى براى پیشگیرى از وقوع رفتارهاى نامطلوب و نابهنجار، کژروىها، تخلفات و بزهکارىهاى اجتماعى مىتواند به عنوان یک ضرورت اجتماعى امرى مقبول و مؤثر تلقى گردد، ایکن به طور کلى براى پدیدآیى و تقویت رفتارهاى مطلوت و ارزشى، روشهاى تحمیلى و اجبارى نمىتواند به گونهاى که بایسته و شایسته است مؤثر واقع شود.به نظر مىرسد بعد از بیش از دو دهه تجربه ارائه آموزههاى دینى در مدارس، اینک با کولهبارى از تجارب تلخ و شیرین وقت آن رسیده باشد که نگاه دوبارهاى به این مهم داشته باشیم تا شاید رنگ تحمیل و اجبار را از شیوههاى پرورشى و آموزههاى دینى بزداییم.