اسماعیلیان
آرشیو
چکیده
متن
پیشگفتار
در طرح مقدماتی تحلیلی بر نهضتهای سیاسی-دینی ایران اسلامی که در مجله وزین کیهان اندیشه (1) طبع یافت، ضمن بر شماری نهضتهای ایران از قرن سوم هجری تا عصر صفویه، از جنبش اسماعیلیه هم سخن به میان آمد، که میبایست طبق توالی تاریخی پس از بررسی نهضت علویان طبرستان و نهضت صاحب الزنج و نهضت انقلابی قرامطه (2) در این شماره به بررسی نهضت اسماعیلیه بپردازیم. بدونشک نهضت اسماعیلیه یکی از دیر پاترین حرکتهایی بوده که در ایران و دیگر بلاد اسلامی روی داده است و خصوصا اثرات فرهنگی، دینی، سیاسی و اجتماعی در ایران بر جای گذاشته که ابعاد آن در متون و نصوص تاریخی مشهود است.
پیرامون احوال و اخبار اسماعیلیان ایران تحقیقات و بررسیهایی انجام پذیرفته و کتابها و رسالههای متعددی در این زمینه تدوین و تألیف یافته است.همچنین گذشته از نویسندگان این مرز و بوم، محققان و پژوهشگران دیگر بلاد نیز آثاری چند در اینباره از خود بر جای نهادهاند که پارهای از آن تألیفات به فارسی ترجمه گردیده است.
جالب اینجاست که جریانات و حوادث تاریخی در مورد اسماعیلیه و نیز احوال حسن صباح و یاران وی با داستانها و افسانههایی چند همراه گردیده که البته اصالت آن داستانها محل تأمل و تردید است.هر چند مطالب مندرج در آنها آگاهیهایی هم به خواننده علاقمند ارائه مینماید.
در میان تحقیقات و بررسیهای انجام شده پیرامون نهضت اسماعیلیه مهمترین تحقیق مستندی که در این زمینه طبع و نشر گردیده، اطلاعاتی است که در تاریخ ایران کمبریج موجود است. (3)
در این کتاب مؤلف حرکت اسماعیلیه را از جنبههای سیاسی، تاریخی، فکری، مورد ارزیابی قرار داده است.مطالب مطروحه در این تالیف، مستند، قویم و برای علاقهمندان قابل استفاده فراوان خواهد بود.
همان گونه که در فوق اشاره شد بنابراین بود که در این شماره نشریه درباره نهضت اسماعیلیه مقاله مستقلی به رشته تحریر در آید، ولی از آنجا که در زمینه اسماعیلیه بطور مستوفی و کافی تحقیقات و تتبعات انجام یافته، و نیز به زبان فارسی، کتب و رسالات متعددی چاپ و منتشر گردیده است. (4)
لذا از تحریر تکراری مطالب قسمت مربوط به نهضت اسماعیلیه امتناع ورزیده و خودداری شد.
و بدیهی است که این امر، از اهمیت و منزلت این سلسله مقالات نمیکاهد.
یادداشت ذیل، فقط ذکر نکاتی است در زمینه ارزیابی تاریخی و سیاسی این نهضت که روشنگر پارهای از مسائل در مورد اسماعیلیان است.
اسماعیلیه در دادگاه تاریخ
یکی از علل و عوامل اصلی بحران سیاسی در عصر سلاجقه ایران، مسأله رهبری دنیای اسلام بود.فاطمیان که خود را منسوب به حضرت فاطمه(ع)میدانستند، دولت شیعه مذهب هفت امامی در مصر تشکیل داده و خود را جانشین اصلی اولاد علی(ع)میدانستند.
از سویی تأسیس حکومت شیعه مذهب آل بویه و تصرف بغداد و رو به کاهش نهادن نفوذ و قدرت سیاسی خلفای عباسی، موازنه قدرت را به نفع فاطمیان دگرگون ساخت.
لازم به تذکر است که هر چند آل بویه خلافت عباسی را منقرض نساختند، ولی توانستند نفوذ سیاسی و مذهبی آنان را کاهش داده و به حداقل ممکن برساندند. (5)
ظهور سیاسی غزنویان و فتوحات سلطان محمود و اطاعت دینی-سیاسی وی از خلیفه عباسی، چند گاهی خلافت بغداد را از سقوط نجات داد، چه سلطان محمود مخالفین سیاسی و مذهبی عباسیان را از بین برد(مانند دولت آل بویه و سر کوب علویان ری و دیگر بلاد).
در تعاقب این امر، ترکان سلجوقی-که از خراسان بزرگ کوچیده و با تصرف آن بلاد قدرت سیاسی قابل توجهی بشمار میآمدند-با فروپاشی حکومت غزنویان با خلافت عباسی بیعت نموده و خلیفه هم با ارسال فرمان ولوا و منشور حکومت، مشروعیت قدرت و دولت سلاجقه را که سنی مذهب بودند مورد تأیید قرار داد. (6)
تردیدی نباید داشت که در آستانه ظهور سلاجقه، دنیای اسلام، جهت به دست گرفتن قدرت و رهبری مسلمین و یا اینکه اداره حکومت، دست به رقابت زده بود.
مهمترین مراکز قدرت در آن عصر عبارت بود از: الف-خلافت بغداد و عباسیان که مختصر نفوذ معنوی داشتند.
ب-سلاجقه که دارای توان و قدرت سیاسی-نظامی بوده و نیز تأییدکننده حکومت عباسیان بودند.
ج-فاطمیان مصر و داعیان آنها و مبارزه علیه عباسیان(مبارزه سیاسی-دینی).
د-اسماعیلیه در ایران. (7)
در کنار این چهار قدرت سیاسی، نظامی و مذهبی، باید از علماء و مدارس علمیه هم نام برد که در این زمینه بی نفوذ نبودهاند.
ناگفته نماند که اسماعیلیه زمانی دست به تأسیس حکومت زدند که وضعیت ایران از نظر سیاسی، فکری و اجتماعی مغشوش و مضطرب بود.بدینسان تحولاتی در زمینه مسائل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و...در ایران آن زمان بوجود آمد که اهم آنها از این قرار است:
1-جریانات فکری و علمی و طرفداران اصالت فلسفه سرکوب شدند.
2-پیروزی سلاجقه پیروزی دوباره اصحاب حدیث و قشرگرایان بود.
3-استیلای نظامی سلاجقه در خراسان سبب شد تا ایرانیان با جنبشهای عیاری و پهلوانی(ادامه حرکت عیاران در سیستان) در شهرها در برابر ترکان مقاومت کنند.
4-ضربه خوردن و آسیبپذیری اقتصاد شهری.
5-استیلای بزرگان طوایف و قبایل سلجوقی بر زمینهای زراعتی و چراگاهها. (8)
در اینجا باید یادآور شد:حسن صباح(متوفی 518 ه)که ابتدا چشم به قاهره و فاطمیان دوخته بود، با کیاست و فراست سیاسی که داشت، قیام بر علیه سلاجقه و خلافت عباسی را آغاز نمود.
راز موفقیت حسن صباح را در این مورد، میتوان در چند امر ذیل بدین گونه بیان داشت:
1-پیوند سیاسی و مذهبی اسماعیلیان با مسأله«امامت»و ارتباط با فاطمیان مصر(در مرحلهای از کار و مبارزه).
2-برخورداری از قدرت نظامی و توان رزمی و نیز تربیت نیرو و قوای کارآمد(به نام فدائیان اسماعیلیه).
3-داشتن مبلغین با سواد و وارد به جدل و استدلال.
4-تبلیغ علیه عباسیان و سلاجقه به عنوان ظالم و فاقد صلاحیت سیاسی و دینی و نیز تبلیغ برای خود به عنوان تنها دولت و قدرت مشروع در بلاد اسلامی.
5-طرفداری از فلسفه به عنوان حربهای در برابر حدیث و علمای سنتی مدارس و همچنین وسیلهای برای مجاب نمودن مخالفین.
6-داشتن نیروی نظامی کافی در تمام شهرها.
آنچه درباره اسماعیلیان میتوان گفت اینکه: مبارزه اسماعیلیه تا آنجا که مبارزه علیه ظلم و ستم ترکان سلجوقی و قدرتهای حاکم بود، مبارزهای بسیار پسندیده مینمود، اما حسن صباح که خود با هر گونه ستم و خشونت مخالف بود، چگونه خود فدائیان را تشویق میکرد که دست به خشونت و قتل و غارت بزنند؟
حسن صباح به خاندان آل علی(ع)فخر و مباهات میکرد، ولی نباید فراموش کرد که فاطمیان از نظر نحوه حکومت و معیشت دست کمی از عباسیان نداشتند.اگر حسن صباح خلیفه فاطمی را جانشین واقعی پیامبر اسلام(ص)میدانست در مقابل علمای اهل سنت هم خلیفه عباسی را رئیس معنوی مسلمین تلقی میکردند.
اسماعیلیان، از سویی خود را طرفدار فلسفه و آزادی فکر و اندیشه مشهور نموده بودند، ولی از سویی دیگر در نشر و گسترش اعتقادات و نظرات خویش سخت پا فشاری مینمودند و متعصبانه رفتار میکردند، و حتی مخالفین افکار و معتقدات خود را تهدید مینمودند.
ایجاد وحشت و هراس در بین مردم از روش و شیوههای شناخته شده اسماعیلیان بود.حتی بگونهای که بسیاری از شخصیتهای علمی را که مخالف عقیده و مرام آنان بودند با قتل و ترور از میان برداشتند البته این اعمال خشونتآمیز مورد پذیرش عامه مردم نبود.
در اینجا قابل ذکر است که تأسیس مدارس و مؤسسات علمی و مراکز آموزش و تصرف قلاع و دژها، برای مقاومت و استقامت از ابتکارات حسن صباح بود، که البته تأسیس مدارس، بیشتر جنبه سیاسی و عقیدتی داشت.
جالب توجه است که اسماعیلیان در دورههایی از حیات سیاسی و فکری خود، حمایت از فلسفه را مبنای کار خود قرار داده و با توسل به فلسفه، به توجیه مبانی فرهنگی و اعتقادی و به تبع آن به تثبیت مواضع سیاسی خویش میپرداختند.
سؤالی که در اینجا مطرح میشود اینکه:آیا کسانی که تعقل و توسل به فلسفه را راه و رسم خویش قرار میدهند و از آزاد اندیشی و آزادی عقیده دفاع مینمایند، میتوانند اندیشههای خود را با تهدید و ارعاب به دیگران تحمیل نمایند؟
آنچه که جای دقت و بررسی دارد این است که مبانی اعتقادی و حکومتی اسماعیلیه از نظر «امامت»محل تأمل فراوان است و باید مورد ارزیابی قرار گیرد، زیرا با آنکه اسماعیل-فرزند امام جعفر صادق(ع)-در زمان حیات پدر بزرگوارش بدرود حیات گفته و همه مردم مدینه شاهد و ناظر این حادثه بودهاند، چگونه اسماعیلیه انکار امامت موسی بن جعفر(ع)نموده و نظر امام معصوم را در این زمینه پذیرا نشدند. (9)
این نکته گفتنی است که اسماعیلیه پیشوایان خود را«امام قائم»نامیده و لذا امام دوازدهم (قائم آل محمد عج)را انکار مینمودند.و آنان امامت را در افرادی قرار میدادند که معصوم و مصون از خطا نبودهاند.
در پایان لازم به تذکر است از آنجا که مسائل مربوط به ظهور و سقوط اسماعیلیه و نیز علل و عوامل آن به تفصیل در منابع و مآخذ تاریخی آمده است، از اینرو تکرار آن در اینجا ضرورت ندارد. (10)
یادداشتها:
(1)-رک:مجله کیهان اندیشه شماره 21(آذر و دی 1367) ص 88 و 89.
(2)-رک:مجله کیهان اندیشه، به ترتیب در شمارههای 21 و 22 و 24 درج گردیده است.
(3)-جی، بویل، تاریخ ایران کمبریج، از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان جلد پنجم، مترجم، حسن انوشه، تهران انتشارات امیر کبیر، 1366(بخش پنجم دولت اسماعیلی از صفحه 395 تا 448).
(4)-در زمینه اسماعیلیان، برنارد لوئیس، اثر ارزندهای دارد که از بهترین کارهای تحقیقی او بشمار میرود، «الفضل للمتقدم».
(5)-اشپولر به این نکته اشاره دارد.نگاه کنید به:تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج اول، ترجمه جواد فلاطوری، چاپ دوم، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1364، از صفحه 169 به بعد و مقایسه شود با کتاب آل بویه و اوضاع زمان ایشان با نموداری از زندگی مردم آن عصر، تألیف استاد علی اصغر فقیهی، تهران، انتشارات صبا، 1357.
(6)-محمد بن علی بن سلیمان الراوندی، زاحة الصدور و آیة السرور در تاریخ آل سلجوق، به سعی و اهتمام محمد اقبال، با تصحیحات لازم مجتبی مینوی، تهران، امیر کبیر، 1364، صفحه 86 به بعد.
(7)-کارل بروکلمان، تاریخ دول و ملل اسلامی، ترجمه دکتر هادی جزایری، تهران، شرکت ترجمه و نشر کتاب سابق و مقایسه شود با کتاب طبقات سلاطین اسلام، لین پول، ترجمه مرحوم عباس اقبال.
(8)-جی.آ-بویل، تاریخ ایران کمبریچ، ج 5 با مشخصات یاد شده، بخش سوم:دین در دوره سلجوقی از ص 629 تا 280
(9)-نگارنده تفصیل این نکته را در بررسی نهضت انقلابی قرامطه آورده است:مراجعه شود به مجله کیهان اندیشه شماره 24(خرداد و تیر 1368).
(10)-اجمالا نگاه کنید به:ابو القاسم کاشانی، تاریخ اسماعیلیه (بخشی از زبدة التواریخ)، تصحیح محمد تقی دانشپژوه، تبریز، 1343، عطا ملک جوینی، تاریخ جهانگشا، بخش مربوط به اسماعیلیه، خواجه رشید الدین فضل الله، جامع التواریخ، بخش مربوط به اسماعیلیه، خواجه نصر الدین طوسی، روضة التسلیم، تصحیح ایوانف، بمبئی 1950، حمد الله مستوفی، تاریخ گزیده به اهتمام دکتر عبد الحسین نوائی، تهران، امیر کبیر، 1336، محمد بن زین العابدین خراسانی فدائی، تاریخ اسماعیلیه یا هدایة المومنین الطالبین، به تصحیح و اهتمام الکساندر سیمیونوف، تهران، انتشارات اساطیر، 1362، استاد برنارد لوئیس، تاریخ اسماعیلیان، ترجمه دکتر فریدون بدرهای، تهران، طوس، 1362، هاجسن فرقه اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدرهای، تهران.