پدیدارشناسی ادراک موسیقایی از دیدگاه میکل دوفرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
تمرکز اصلی این پژوهش بر مطالعات پدیدارشناختی موسیقی از منظر تجربه گوش دادن به موسیقی با تأکید بر آرای میکل دوفرن است. این پژوهش به بررسی شرایط امکان ادراک موسیقایی می پردازد و اینکه چگونه توصیف های پدیدارشناختی از تجربیات موسیقایی در درک تجربیات عینی ما ایفای نقش می کند. برای پاسخ دادن به این پرسش که هدف اصلی پژوهش است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی پدیدارشناختی مبتنی بر دیدگاه میکل دوفرن تلاش می شود کاربردهای پدیدارشناسی در توصیف و روشن کردن تجربه گوش دادن به موسیقی تبیین شود. دوفرن سه مرحله برای ادراک زیبایی شناختی قائل است: 1. حضور 2. بازنمود و خیال 3. تأمل و احساس. ازنظر او، فرایند ادراک یک فرایند دیالکتیکی روبه پیشرفت است. برای این ادراک تماشاگر باید فعال باشد تا بتواند به عمق ابژه زیبایی شناختی و بیان آن دست یابد. او نتیجه می گیرد که اوج ادراک زیبایی شناختی در احساس پیدا می شود که نحوه بیان اثر را آشکار می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در یک نگاه پدیدارشناختی، مواجهه با یک اثر هنری در فرایندِ آگاهانه شناخت اثر، تجربه اثر در زمان و مکان، فرایند اجرا و فرایند رشد درونی رخ می دهد. این موضوع اگرچه در گزارش دوفرن از تجربه زیبایی شناختی به طورکلی برجسته است اما مشخصاً مواجهه با موسیقی را به عنوان یک فرایند از تغییر و رشد توضیح می دهد. همچنین این نتیجه حاصل می شود که در تجربه گوش دادن به موسیقی، تجربه های معمولی ما از درک زمان و مکان، بدن و احساس و از تجربه شخصی و اجتماعی دگرگون شده و شنونده به یک شرکت کننده فعال در این فرایند تبدیل می شود. چنین تجربه ای نه تنها می تواند فهم اجرا و فهم نظری ما از موسیقی را افزایش دهد، بلکه باعث می شود دریافت کنندگان نه تنها اثر هنری، بلکه فرایند خودسازی را کشف کنند.