خلق شخصیت فرهاد بر اساس موازین رئالیسم سوسیالیستی در نمایش نامه «شیرین و فرهاد» ناظم حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴۶
213 - 235
زندگی و هنر فرهاد، این عاشق ناکام داستان خسرو و شیرین همواره از آن ظرفیت برخوردار بوده است که در ادبیات فارسی و زبان های دیگر مورد تأویل و بازخوانی های متفاوت و گاه متضاد با روحِ اصلی داستان قرار گیرد. حضور مستمرّ فرهاد تنها به ساحت شعر محدود نمانده و به عرصه نمایش نیز کشیده شده است. ناظم حکمت نمایش نامه شیرین و فرهاد را با نیم نگاهی به منظومه نظامی و شاید از روی افسانه ای محلی و براساس موازین رئالیسم سوسیالیستی تألیف کرده است. ما در این مقاله که با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده، ابتدا انگاره های کلان مارکسیستی را که در تکوین این نمایش نامه تأثیرگذار بوده است، برشمرده ایم. مخالفت با نهاد سلطنت، طرفداری از مردم فرودست، تأکید بر عشق عمومی در مقابل عشق خصوصی و قهرمان سازی از مردمِ عادی پاره ای از این آراء است. سپس این بحث را پی گرفته ایم که شخصیت فرهاد چه مشخصاتی دارد که حکمت به سراغ این قصه رفته است. شخصیت مبارز و انقلابی فرهاد و نیز چهره مبهم و رازآلودِ وی در افسانه ها به همراه جثه عظیم و پهلوانانه اش از او فردی مستعدّ برای پرداختی سوسیالیستی ساخته است. از طرف دیگر، فرهاد در ادبیات ترکی سیمایی درخشان دارد. تُرکان این تیپ را از ادبیات فارسی گرفته و به اشکال گوناگون پرورش داده اند. نفوذ فرهاد در ادبیات عامیانه، دارا بودن ساخت مایه های نمایشی و برخورداری از پایانی امیدبخش هم از جمله عواملی است که احتمالاً حکمت را به بازنویسی و تبدیل این داستان به نمایش نامه علاقه مند کرده است.