مطالب مرتبط با کلیدواژه

چهره زایی


۱.

چهره زایی و چهره زدایی در روایت های صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۵
روایت های صوفیانه به مثابه زندگی نامه دگرنوشت به دلیل متغیرهایی چون نوع رابطه روایت پرداز با سوژه ارجاعی، خوانش و مقاصد روایت پرداز و میزان تأییدپذیری داده های روایت، چهره متنی ای برای فرد تولید می کند که به تمامی نمی تواند منطبق با شخصیت واقعی (سوژه ارجاعی) صوفیان باشد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریات پل دومان در مقاله «خودزندگی نامه به مثابه چهره زدایی»، گونه های چهره سازی در روایت های صوفیانه را بررسی می کند و به این پرسش پاسخ می دهد که آیا همه شیوه های چهره سازی در خوانش مخاطب به چهره زایی منجر شده است؟ بررسی روایت های صوفیانه نشان می دهد، چهره صوفیان به شیوه کرامت سازی، الگوبرداری از چهره های دینی و اسطوره ای، ترسیم ابژکتیو و وجودشناسانه «منِ بی قدرشده» برمبنای اصل فنا، سخن گفتن پروسوپوپیایی در گور و نوشته های سنگ قبر پردازش می شده است. شیوه پروسوپوپیایی، ساحتی فراواقعی و متعالی به چهره روبه زوال صوفیِ مُرده می داده و چهره زاینده بوده است. در ترسیم منِ ابژکتیوِ صوفی که براساس آن، خوارداشتِ من(چهره)، عامدانه و آگاهانه صورت می گرفت، از شکست چهره، چهره ای تازه برای صوفی پدیدار شده است. با وجود این، اغراق در توصیف برخی ویژگی های صوفیانه چون بی اعتنایی به ظاهر، خلوص و یگانگی در عشق به معبود و عدم اشتغال به غیر که مصادیق آن در خرقه شپش آلود، دعای منتهی به مرگ فرزند و راندن مریدان و هواداران نمودار می شد، نتیجه عکس داشته و چهره زایی را به چهره زدایی بدل کرده است.