بررسی نظری تأثیر رسانه های اجتماعی در انقلاب ها: از تحریک ساختاری تا انقلاب اصلاحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
204 - 228
پس از خیزش های عربی اخیر تحلیل های متعددی پیرامون تاثیر رسانه های اجتماعی در انقلاب ها ارائه شده است که اغلب به مراحل مختلف انقلاب، به ویژه آنچه بعد از سرنگونی رژیم های حاکم در زمینه استقرار نظم جدید سیاسی رخ می دهد، نگاه جامعی ندارند. پژوهش حاضر تأثیر رسانه های اجتماعی را در کلیه مراحل انقلاب بررسی و فارغ از مصادیق عینی، توضیح منسجمی را در این زمینه ارائه می نماید. در پاسخ به این سوال که رسانه های اجتماعی چه تأثیری در فرآیند انقلاب ها دارند، پژوهش حاضر بیان می کند رسانه های اجتماعی با توسعه شبکه کنش گران همانند یک محرک ساختاری در آغاز خیزش و پیش از اعتراضات میدانی عمل می نمایند، اما این شبکه فاقد ظرفیت های لازم برای هدایت نظم سیاسی جدید بوده و ممکن است موجب انقلاب اصلاحی شود. در این پژوهش با استفاده از روشهای اسنادی و توصیفی-تحلیلی، نقش رسانه های اجتماعی در توسعه شبکه های کنش گری در چارچوب نظریه کاستلز، تحریک ساختاری این شبکه ها با توجه به نظرات توفیقچی در زمینه علل انقلاب ها، و ناتوانی آنها در هدایت نظم جدید بر اساس نظریه انقلاب اصلاحی بیات، تحلیل و این نظریات و دیدگاه ها بسط و با یکدیگر پیوند داده می شود.