مطالب مرتبط با کلیدواژه

صنعت حفاری نفت و گاز


۱.

مدل سازی ساختاری تفسیری کارآفرینی سازمانی در صنعت حفاری نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۳
امروزه نفت کالایی راهبردی در جهان است که گذشته از محوریت در امر توسعه، موجب فعال تر شدن ظرفیت های صنعتی و یا ایجاد ظرفیت ها و صنایع جدید می شود. با توجه به اهمیت کارآفرینی سازمانی در صنعت حفاری نفت و گاز، پژوهش حاضر باهدف مدل سازی ساختاری تفسیری کارآفرینی سازمانی در صنعت حفاری نفت و گاز انجام شد. این مطالعه توسط روش تحقیق آمیخته و به کمک ابزار مصاحبه و پرسشنامه و توسط روش های تحلیل محتوا و مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) انجام گردید. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران ارشد و میانی شرکت حفاری شمال هستند. در این مطالعه از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب خبرگان استفاده شده و انتخاب خبرگان تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. با توجه به این موضوع، تعداد 12 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمّی، کارکنان شرکت حفاری شمال می باشند که توسط نمونه گیری در دسترس، 30 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. مطابق با نتایج بخش کیفی، درنهایت 5 بعد، 14 مؤلفه اصلی و 119 مؤلفه فرعی برای کارآفرینی سازمانی در شرکت حفاری شمال شناسایی شدند. همچنین نتایج بخش کمّی نشان داد که بعد اجتماعی بر سایر ابعاد شناسایی شده کارآفرینی سازمانی تأثیرگذار است. بعد مدیریتی متغیر وابسته و تأثیرپذیر است و در این میان، بعد اقتصادی، بعد سیاسی و بعد الکترونیکی به عنوان متغیرهای پیوندی عمل می کنند
۲.

مفهوم سازی مدل مارپیچ سیاست گذاری بخشی نوآوری؛ مطالعه موردی صنعت حفاری نفت و گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۸۱
یکی از چالش های اصلی تصمیم گیرندگان حوزه توسعه نوآوری و فناوری، چگونگی سیاست گذاری بخشی در شرایط وجود پیچیدگی ها و ناپایداری های محیطی است. در این راستا در مقاله پیش رو با الهام از رویکرد دیالکتیکی هگل به شناسایی تنوع دیدگاه های خبرگان صنعت حفاری نفت و گاز ایران و تضادهای موجود در آنها در خصوص سیاست گذاری توسعه فناوری و نوآوری در شرایط گذار اقتصادی پرداخته شده است. با توجه به مناسبت روش کیو، از این روش شناسی جهت انجام مطالعه موردی و استخراج تنوع دیدگاه ها استفاده شده است. خروجی روش کیو حاکی از تنوع بالای دیدگاه ها (ده دیدگاه متفاوت) و در نتیجه وجود حجم زیادی از تضاد و اختلاف نظر در این حوزه است. به منظور تحلیل دقیق تر تضادهای موجود که بنا به رویکرد دیالکتیک، منشاء پویایی نظام ها هستند نیاز به دسته بندی دیدگاه ها بوده که از طریق روش آماری خوشه یابی سلسله مراتبی انجام شده و نشان می دهد دیدگاه های منتسب به هر گروه از بازیگران کلیدی، در یک خوشه مشترک قرار گرفته اند. می توان ادعا کرد که دیدگاه گروه های بازیگران و نه تک تک افراد در صنعت، دارای تضاد و اختلاف است. به این ترتیب توصیه های سیاستی حاصل از خروجی این روش، نقطه بهینه تعادل میان دیدگاه ها یا اجماع آنها نبوده و دیدگاه جدیدی است که از ترکیب (سنتز) دیدگاه های متضاد حاصل می شود. نهایتاً هم مدل مارپیچ سیاست گذاری نوآوری برای بخش (صنعت)، مفهوم سازی و پیشنهاد شده است.