اسپیواک و مطالعات فرودستان فراسوی فوکو: بررسی انتقادی کتاب آیا فرودست می تواند سخن بگوید؟ (Can the Subaltern Speak?)(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر به نقد و بررسی کتاب آیا فرودست می تواند سخن بگوید اختصاص دارد. پرسش محوری این است که اسپیواک چگونه نظریه ایدئولوژی و واسازی را در مطالعات فرودستان به کار می گیرد؟ دو پرسش فرعی مقاله نیز چنین است: چه نقدهایی بر رویکرد اسپیواک می توان وارد ساخت؟ ترجمه فارسی اثر تا چه میزان با متن اصلی انطباق دارد؟ در پاسخ، معتقدیم که اسپیواک در چارچوب مطالعات تاریخ از پایین یا تاریخ مردم عادی، به واسازیِ تاریخ نگاری می پردازد. موضوع محوری وی نقد نظام نشانگانیِ فرودست ساز است. وی مفاهیمی چون نظریه ایدئولوژی و آپاراتوس را در کنار مفاهیمی چون هویتِ تفاوت بنیاد به کار می برد و روانکاویِ گراماتولوژیک و اقتصاد سیاسی را با هم پیوند می دهد. این نقطه قوت کار وی است. اما نقدهای جدّی ای نیز به پروژه وی وارد است. برای نمونه، اسپیواک با اعلام ناتوانی فرودست در سخن گفتن و نیاز وی به نمایندگی شدن، راه تغییر و رهایی را مسدود می سازد. وی با پیروی از ندای دریدا برای به سخنِ در آوردنِ فرودست از طریقِ نیروی مبهمِ درونِ خودمان، راه نوعی شهودِ خلسه آور را می گشاید که به کارِ آزادگذاریِ نیروی خیال و ذوق زیبایی شناختی می آید. اسپیواک می خواست از طریق پیوند دادن اقتصاد سیاسی بین الملل با هرمنوتیکِ متون مقدس، متون حقوقی و آموزشی و نقد ادبی، مطالعات فرودستان را به یک نظریه عمومی بدل کند، اما بیشتر در همان قلمرو نقد ادبی حرکت کرده است. همچنین ضمن تطبیق ترجمه فارسی با متن اصلی، پیشنهادهایی برای بهبود ترجمه ارائه کرده ایم. روش تحلیل به کار بسته شده در این مقاله تفسیر انتقادی با رویکرد تطبیقی است.