مطالب مرتبط با کلیدواژه

اصل بی تفاوتی


۱.

الهیات و احتمالات (کاوشی موردپژوهانه و دفاعی شرطی مدارانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: احتمال شرطی طبیعت گرایی خداناباورانه اصل بی تفاوتی روش شناسی دین پژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
این پژوهش به یک نمونه از تعامل و هم اندیشی میان دو حوزه الهیات و احتمالات می پردازد. یکی از مهم ترین نقدها به طبیعت گراییِ خداناباورانه، استدلال بیزی است که از دو انگاره اصلی تشکیل شده است: نخست، احتمال اطمینان بخشیِ قوای شناختی یک است (P(R)=1) و دوم، احتمال اطمینان بخشیِ این قوا در ترکیبِ طبیعت گرایی و تکامل (P(R/N&E، پایین یا نامشخص است. موافقان طبیعت گرایی خداناباورانه نقدهایی را بر این استدلال وارد کرده اند: 1. پایین بودنِ اطمینان بخشیِ قوای شناختی در ترکیبِ طبیعت گرایی و تکامل دلیلی برای ردّ اطمینان بخش بودنِ قوای شناختی نیست، 2. اگر ناقض شدنِ قابلیت اطمینان قوای شناختی توسط طبیعت گراییِ تکاملی به معنای کنار گذاشتنِ باور به هر چیزی، از جمله خودِ طبیعت گراییِ تکاملی است، نتیجه ای فراتر از پیامد واقعیِ نقضِ اطمینان بخشیِ قوای شناختی گرفته ایم، 3. وجود شواهد مستقل برای اطمینان بخشیِ قوای شناختی، خودشکنیِ طبیعت گراییِ تکاملی را از بین می بَرد. ما معتقدیم می توان به اِشکالات مطرح شده پاسخ داد. در دفاع از این استدلال چند نکته و افزوده شایسته توجه است: 1. ارزش احتمالاتیِ اطمینان بخشیِ قوای شناختی در ترکیبِ طبیعت گرایی و تکامل، پایین یا نامشخص است و نه اینکه فقط پایین باشد، 2. در فهم معنای نقض شدنِ اطمینان بخشیِ قوای شناختی سوءبرداشت وجود دارد، 3. مشکلِ عدم وجود شواهد کافی برای اطمینان بخشیِ قوای شناختی، به دلیل عامل شناختیِ بودنش به کلی مطرح نیست. هدف این پژوهش، دفاع از استدلال بیزی در برابر نقدهای طبیعت گراییِ تکاملی در اطمینان بخشیِ قوای شناختی با نگاهی تحلیلی، تکمیلی و انتقادی است.
۲.

از قضیه بیز تا رد طبیعت گرایی خداناباورانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قوای شناختی خودشکنیِ طبیعت گرایی استدلال احتمالاتی اصل بی تفاوتی توماس بیز روش شناسی دین پژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۳
بر مبنای طبیعت گرایی در بحث تکامل، قوای شناختیِ انسان از طریق انتخاب طبیعی، جهش ژنتیکی و دیگر مراحل کورِ جهش تصادفیِ ژن ها تولید شده اند و هدف نهایی این قوا، بقا و تولید مثل (سازگاری) است. از این رو، این قوا به دنبال تولید باورهای صادق و درست نیست، بلکه کار اصلیِ آنها تطبیق اندام جاندار با محیط پیرامون و در نتیجه زنده ماندن است. یکی از مهم ترین نقدها به طبیعت گرایی، استدلال تکاملیِ بیزمحور است. این استدلال برای ردّ دیدگاه تکامل طبیعت گرایانه، استدلالی مبتنی بر قابلیت اطمینان بخشیِ قوای شناختی ارائه می دهد و از طریق این استدلال، خودشکنیِ دیدگاه طبیعت گرایی را اثبات می کند. به رغم برخی نقاط قوتِ استدلال تکاملیِ بیزمحور در نقد طبیعت گرایی، این استدلال آنجا که به برخی الزاماتِ قضیه بیز توجه ندارد از چند جهت قابل تأمل و نیازمند تکمیل است: ۱. در این استدلال به تخصیص ارزشی مشخص توجه نشده است. ۲. قابلیت اطمینانِ قوایِ شناختی، گاه نیازمند تعلیق است. ۳. اعتبارپذیریِ باورها در انواع مختلفی طبقه بندی می شوند. ۴. استدلال بیزی، دیگر شواهد مرتبط با اطمینان پذیریِ قوای شناختی را نادیده می گیرد. ۵. نتیجه «احتمال قابلیت اطمینان قوای شناختی، ۱ است»، بنابر نظریه تأیید بیز، نتیجه ای نادرست است. ۶. شاید شواهد مستقل، طبیعت گرایی و تکامل را موقتاً از اِشکال خودشکن بودن نجات دهد، اما خودشکنیِ طبیعت گرایی از طریق دیگر استدلال ها قابل اثبات است و لذا اِشکال خودشکنی همچنان به قوت خود باقی است. این مقاله دو هدف را دنبال می کند: نخست، تحلیل استدلال تکاملیِ بیزمحور در رد طبیعت گرایی و دوم، ارائه افزوده ها و پیشنهادهایی برای تکمیل آن.