مطالب مرتبط با کلیدواژه

نفس


۱.

بررسی انتقادی نظریه وحدت انگاری دوساحتی صدرایی با تکیه بر مفاد آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس بدن روح وحدت انگاری دوساحتی دوگانگی نفس و بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۲۱۹
بحث وحدت انگاری یا دوانگاری نفس و بدن مورد توجه اندیشمندان بوده و هست. صدرالمتألهین با اینکه برای نفس به دو ساحت قائل است، ولی بر وحدت نفس و بدن تأکید می ورزد؛ البته نه به این معنا که دو جوهر مستقل با یکدیگر متحد شوند، بلکه نفس انسانی، موجود دارای مراتبی است که به لحاظ مرتبه نازله اش، بدن و به لحاظ مراتب عالیه اش نفس است. براین اساس نظریه ایشان را می توان نظریه وحدت انگاری دوساحتی نامید. این در حالی است که مفاد آیات و روایات را نمی توان آن گونه که موردنظر صدرا است با دیدگاه وی سازگار دانست؛ زیرا آیات دال بر آفرینش انسان از مبدئی مادی و به صورت تدریجی هرچند در نظر ابتدایی با نظریه وی سازگار است، ولی اثبات دلالت آن بر این معنا مشکل است. در مقابل آیات و روایات فراوانی وجود دارد که بر دوگانگی نفس و بدن صراحت دارند.
۲.

تحلیل انتقادی دیدگاه رایل درباره جوهریت نفس، با استفاده از مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۲
گیلبرت رایل در کتاب مفهوم ذهن (1949) با رویکرد فیزیکالیستی و تحویل گرایی اش به انکار جوهریت نفس و این همانی نفس و حالات نفسانی پرداخت. او با مبنا قرار دادن دوگانه انگاری دکارتی، اعتقاد به وجود نفس در کنار حالات نفسانی را خطایی مقوله ای خواند که فیلسوفان گرفتار آن شده اند. به عقیده ی او نباید آنگونه که حالات فیزیکی را به بدن نسبت می دهیم حالات نفسانی را نیز به جوهری به نام نفس نسبت دهیم. نفس تنها نامی است که برای مجموعه حالات نفسانی وضع شده است و واقعیتی ورای زبان ندارد. در این نوشتار با استفاده از روش تحلیلی – انتقادی دیدگاه او نقد و بررسی می شود. مشکل اصلی رایل تصور او از چگونگی پیدایش نفس و نحوه ی ارتباط آن با بدن است. به نظر می رسد با استناد به دیدگاه صدرا درباره نحوه ی پیدایش نفس و رابطه ی آن با بدن می توان تبیین متفاوتی ازجوهریت نفس وتمایز آن باحالات نفسانی ارائه داد که اشکالات رایل متوجه آن نباشد. بر این اساس جوهری به نام نفس وجود دارد که حالات نفسانی قائم به آن است. شماره ی مقاله: ۱۰
۳.

بازخوانی وحدت یا کثرت نوعی انسان از دیدگاه ابن سینا بر اساس رساله «الأدله فی بقاء النفس الناطقه»(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۳۲
یکی از مهمترین مسائل مربوط به نفس شناسی مسئله وحدت یا کثرت نفوس انسانی است. سه دیدگاه وحدت نوعی، کثرت نوعی و وحدت تشکیکی نفوس حاصل تحقیقات حکمای مسلمان در این مسئله است. بنابر آنچه به عنوان قرائت رسمی از فلسفه ابن سینا وجود دارد، او در آثاری چون شفا مسأله وحدت نوعی انسان را مطرح کرده و معتقد است نفس که همان ذات و حقیقت همه انسان ها را تشکیل می دهد، نوع واحد و یگانه است و تفاوت انسان ها صرفاً در عوارض و کمالات ثانیه است. با وجود این در برخی از عبارات او شواهدی وجود دارد که می توان گفت ابن سینا مراتب مختلف نفوس انسانی را به دو صورت تباین نوعی و وحدت تشکیکی بیان کرده است. مقاله حاضر دیدگاه تشکیکی به نفوس در رساله «الأدله فی بقاء النفس الناطقه» را بررسی کرده است. مطابق با برخی عبارات این رساله ابن سینا اولا رابطه نفس و بدن را رابطه مراتب شیء واحد دانسته و ثانیاً نفوس بشری را دارای مراتب مختلف می داند. شماره ی مقاله: ۱۳