مطالب مرتبط با کلیدواژه

مطالعات نوآوری


۱.

نسب تسنجى پارادایمیک نوآورى و اقتصاد تطورى؛ آیا پارادایم نوظهورى در راه است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۷۶
پیشرفت چشمگیر مطالعات حوزه علم، فناوری و نوآوری در دو دهه گذشته این پرسش را مطرح کرده که آیا جریان پژوهشی این حوزه به سمت ایجاد یک دیسپلین علمی جدید حرکت می کند یا خیر؟ برای پاسخ به این پرسش، در این مقاله بر اقتصاد تطوری به عنوان ساختارمندترین بخش مجموعه مطالعات حوزه علم، فناوری و نوآوری تمرکز شده است. از نظر پارادایمیک نیز پنج پارادایم کلان علمی مبنا قرار گرفته است. ساخت درونی اقتصاد تطوری با ابزار تحلیل پارادایمیک مبتنی بر سه حوزه اصلی هستی شناسی، شناخت شناسی و روش شناسی با پارادایم های پنج گانه مذکور بررسی و نشان داده شده است که مجموعه مطالعات اقتصاد تطوری تناسب بسیاری با نظریه پیچیدگی و پارادایم تفسیری دارد. ادامه روند موجود نویدبخش انشقاق در مطالعات اقتصاد تطوری و تقسیم آن در دو پارادایم پیچیدگی و تفسیری است. البته برای نیل به پارادیم جدید، لازم است مطالعات بیشتری میان دو بخش اصلی برنامه های تحقیقاتی اقتصاد تطوری انجام شود.
۲.

شناسایی و دسته بندیِ نگاشت های استعاری در حوزه مطالعات نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۰۷
نگاشت های استعاری طی دهه های گذشته در حوزه های مطالعاتی مختلفی استفاده شده اند و بینش های عمیقی را برای تبیین ویژگی های جدید یک پدیده کمتر شناخته شده یا پیچیده ارائه کرده اند. در مقاله حاضر با تمرکز بر حوزه مطالعات نوآوری به شناسایی و دسته بندی مهمترین نگاشت های استعاری پرداخته شده و به این منظور، از مرور نظام مند پیشینه برای بررسی و تحلیل منابع موجود شامل 48 نگاشت استعاریِ منتخب استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استعاره پردازی در حوزه مطالعات نوآوری ذیل 5 مضمون اصلی شامل «مفهوم سازیِ فرایند توسعه و انتشار نوآوری»، «تدوین راهبرد و رهنگاشت نوآوری»، «پیش بینی تغییرات فناورانه، تکامل و توسعه نوآوری»، «توصیف فضای حاکم بر نوآوری و تعاملات و ارتباطات موجود» و در نهایت «سیاست گذاری و مدیریت علم، فناوری و نوآوری» قابل طبقه بندی است. در نهایت تمامی مضامین مستخرج، در قالب یک کلان استعاره با عنوان «نوآوری به مثابه راهبرد» با اقتباس از چارچوب 5p مینتزبرگ پیشنهاد شده است.
۳.

مسیرهای تلاقی و همکاری فلسفه علم با سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۷۴
فلسفه علم، علم را به مثابه نظامی از ساختارهای مفهومی و گزاره ای و فرآیندهایی همچون تبیین، حل مسئله، اکتشاف و ارزیابی مورد ملاحظه قرار می دهد و از صدق و کذب و معناداری و توجیه آن می پرسد و بحث می کند. سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری از سوی دیگر، حوزه ای مطالعاتی است که علم را به عنوان یک نهاد اقتصادی-اجتماعی-سیاسی تلقی و نسبت آن را با مقولاتی همچون رشد اقتصادی، رقابت پذیری، امنیت، اشتغال و رفاه می کاود و توصیه هایی را برای عملکرد بهتر نهاد علم از یک منظر اجتماعی صورت بندی می کند. این مقاله با تکیه بر مجموعه ای از مطالعات اسنادی و روش تحلیل مفهومی به مسیرهای ممکن همکاری میان دو حوزه فلسفه علم با مطالعات نوآوری و سیاست گذاری علم و فناوری می پردازد. نتیجه استدلال ها و تحلیل های مطرح شده در مقاله این است که علی رغم استبعاد ظاهری، این دو حوزه دست کم در چهار مسیر زایا می توانند همکاری کنند: ارائه تحلیل فلسفی از سازه های معرفتی و روش های رایج در مطالعات نوآوری، توسعه مفاهیم نوآوری و رشد اقتصادی برای دربرگرفتن ابعاد مسئولانه و اخلاقی آنها، کمک به درک ابعاد ایده پردازانه و خلاقانه فرآیند نوآوری با وام گیری از علوم شناختی و بالاخره کمک به شکل گیری نوعی نگاه نقادانه به فناوری از طریق بکارگیری منابع فلسفه فناوری. چهار مسیر فوق، چشم انداز همکاری میان دو حوزه مذکور را ترسیم می کنند.