مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدل علمی


۱.

کاربردپذیری استنباط آماری از دیدگاه بازنمایی مدل های علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۲۰ تعداد دانلود : ۵۳۱
این مقاله با مفروض گرفتن نظریه ای ساختاری و نگاشتی در باب چیستی بازنمایی، فرضیه «توضیح کاربردپذیری براساس مفهوم بازنمایی» را در مورد «کاربردپذیری استنباط آماری در مدل های علمی» بررسی می کند. براساس دیدگاه نگاشتی، وجود رابطه ای متعین میان مدل و سیستم هدف، شرط کافی برای بازنمایی هدف توسط مدل است و این بازنمایی چرایی کاربردپذیری استنباط آماری، در مدل سازی را نیز توضیح می دهد. تحلیل کارکردی «برآورد» به عنوان یکی از مهم ترین الگوهای استنباط آماری نشان می دهد که الف) استنباط و تحلیل آماری داده ها در ارزیابی مفروضات مندرج در مدل مفهومی کاربرد دارد، بدین معنا که با استنباط آماری می توان بازنمایی مدل مفهومی از سیستم هدف و موضوع مورد مطالعه را ارزیابی کرد، ولی ب) نمی توان نشان داد که دستگاه معادلاتی که به عنوان مدل آماری «برآورد» شده «فی نفسه» روابطی را در موضوع مورد مطالعه بازنمایی می کند؛ زیرا دستگاه معادلات به طور کامل به وسیله برآورد «متعین» نمی شود
۲.

مدل های داستانی و مدل های استعاری: نگاهی انتقادی به داستان انگاری مدل های علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۴۸۳
داستان انگاری مدل های علمی رویکردی فلسفی است که طبق آن دسته مهمی از پرسش های فلسفی ناظر به مدل ها (مانند چیستی ماهیت مدل، چرایی وجود احکام صادق و کاذب در مدل های علمی و چگونگی دسترسی معرفتی به حقایقی تازه در باره جهان از راه به کارگیری مدل های علمی) از طریق «داستان» انگاشتن مدل ها پاسخ می یابد، بدون اینکه تعهدی هستی شناختی به وجود مدل ها وجود داشته باشد. در این رویکرد فلسفی، «داستان» در معنایی خاص به کار می رود و مشتمل بر نوع خاصی از تخیل است که در آن مشارکت کننده به دلیل حضور چیزی که «اسباب صحنه» نامیده می شود در کنش «وانمود» کردن وارد می شود: او برخی احکام کاذب را صادق می انگارد و در جهان داستانی ساخته شده مشارکت می کند. در این نوشته، پس از تشریح نگاه کندل والتون به مقوله داستان و بازی های وانمودی و تلاش او برای تبیین «استعاره» در همین چهارچوب، با بررسی نقدهای الیزابت کمپ به این نتیجه خواهیم رسید که چهارچوب پیشنهادی والتون برای تشریح و تبیین دسته خاصی از داستان ها و بازی ها، یعنی داستان ها و بازی های استعاری، کفایت لازم را ندارد. آنگاه استفاده کسانی مانند رومن فریگ از چهارچوب نظری والتون برای تحلیل مدل های علمی را بررسی می کنیم و خواهیم دید که ضعف چهارچوب مفهومی والتون در تشریح استعاره عیناً خود را در نظام مفهومی فریگ نیز نشان می دهد و این الگو از عهده تبیین مدل های استعاری برنمی آید.